بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_شهادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
الهی شعله بر آب و گِلم زن
شراری از فروغت بر دلم زن
دلی که سوز دارد آن دل از توست
جحیم است آن دلی که غافل از توست
به خود وصلم کن از خویشم جدا کن
دعا خواندم وجودم را دعا کن
چنانم کن که هنگام ستودن
برم لذّت ز فیض با تو بودن
نباشد گر وصال دوست میلم
چه سودی از دعاهای کمیلم
@hosenih
لبی خواهم که گویای تو باشد
دلی ده تا فقط جای تو باشد
چه خوش باشد تو را پیوسته خواندن
نه با لب، با دل بشکسته خواندن
درِ رحمت گشودی و نبستی
به خلوتگاهِ دل با من نشستی
گنه کردم نبردی آبرویم
خطا دیدی نیاوردی به رویم
من اوّل از تو "اُدعونی" شنفتم
پس آنگه با تو یاالله گفتم
به نفس خویش دمسازم مگردان
تو گفتی آمدم، بازم مگردان
مترسان اینقدر از نارِ خشمم
که آب رحمتت ریزد ز چشمم
اگر من بنده ای هستم گنه کار
تو غفّاری تو غفّاری تو غفّار
تو بر من از کرم منّت نهادی
تو بر چشمان خشکم اشک دادی
تو بیش از من به من نزدیک بودی
تو پیش از توبه، بر من در گشودی
اگر چه کس چو من نامه سیه نیست
گناهم پیش عفو تو گنه نیست
مرا از من بگیر از آنِ خود کن
به دست رحمتت قربان خود کن
چنانم کن که دیگر من نباشم
اسیر جان، اسیر تن نباشم
الهی یا الهی یا الهی
مرا آهی تو را فیض نگاهی
الهی من زخود چیزی ندارم
چه دارم تا به درگاه تو آرم
@hosenih
چه گویم ذکر یا الله از توست
اگر آهی کشم آن آه از توست
به بیت و چار رکن و حجر و زمزم
به ابراهیم و نوح و شیث و آدم
به آن چشمی که شد بر جلوه ات مات
به لبّیک و به ذکر و چار میقات
به حجّاجی که از یک صبح تا شام
زخون خویش پوشیدند احرام
به یکدم از دو عالم در گذشتند
به جای مویِ سر از سر گذشتند
به آن حاجی که مقتل شد مطافش
هزاران سنگ شد اجر طوافش
به آن حاجی که خونش زمزمش بود
عطش مانند آتش همدمش بود
به آن حاجی که با رأس بریده
چهل منزل صفا و مروه دیده
به حجّاجی که دیگر برنگشتند
جدا از دامن دلبر نگشتند
به آن حاجی که تنها داشت شش ماه
به خونی کز گلویش ریخت ناگاه
به آن شیرین زبانِ نازدانه
که جسمش شد کبود از تازیانه
مرا با دست خالی بر مگردان
جدا از آل پیغمبر مگردان
@hosenih
به هفتاد و دو اسم اعظم تو
ز تو خواهم که باشم همدم تو
دو صد جانم اگر از تن بگیری
مبادا اشک را از من بگیری
بدم امّا وجودم با حسین است
به صورت نقش اشکم یا حسین است
مرا اشک عزایش آبرو داد
دلم را از سیاهی شستشو داد
به «میثم» سوز ده تا شعله گیرد
در این شعله بسوزد تا بمیرد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#رضا_دین_پرور
▶️
دوباره دست به روی سر گدا بکشید
دوباره پرده به روی گناه ما بکشید
بی آبرو و خطاکار و مست عصیانم
کشان کشان دل من را سوی خدا بکشید
@hosenih
تمام زندگیم را گناه پُر کرده
دوباره بندگیم را به ابتدا بکشید
خجالت از روی مهدی کشیدم و گفتم
بنا نبوده که جور مرا شما بکشید
اگر ببیند علی خیلی آبروریزی است
حسابِ بی سر و پا، بی سر و صدا بکشید
کنار دشمن زهرا مرا نسوزانید
مسیر آتش مان را جدا جدا بکشید
بهشت را به رفیقان آشنا بدهید
غریبه را به سوی مشهدالرضا بکشید
کنار سفرهء مهمانی خدا امسال
برای سائل درمانده هم غذا بکشید
مریض گریه ام و تشنهء سبوی حسین
به خشکی لب من خاک کربلا بکشید
جنازه ام به زمین ماند جان مادرتان...
مرا حوالی شش گوشه زیر پا بکشید
**
@hosenih
به زیر چکمه صدایی گرفته می گوید:
از این دهان پُر از خاک، نیزه را بکشید
به دستِ بی رمقم اینقدر لگد نزنید
ز دستِ بی رمقِ پیرمرد عصا بکشید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 #امام_رضا_ع_مناجات
چجوری تو گریه فریاد نزنم
کارد به استخونمه داد نزنم؟
به رفاقتت قسم دق میکنم
یه سری پنجره فولاد نزنم
*
شبا تا سحر باهات حرف میزنم
پیش مردم از نگات حرف میزنم
تا دلم میگیره میرم یکمی
میشینم با کفترات حرف میزنم
*
تو نباشی این بدا پس چه کنن؟
آقا این یه مشت گدا پس چه کنن؟
روت و برگردونی امضا نکنی
کربلا نرفته ها پس چه کنن؟
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
@hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#ناصر_شهریاری
▶️
نشد که بال بگیرم به سوی باغ بهشت
و یا چراغ بگیرم من از چراغ بهشت
@hosenih
بهشت چیست در عالم مگر جمال حسین
خدا کند که نماند به سینه داغ بهشت
بهشت روی حسین است و کربلای حسین
عجیب زخم عمیقی بود فراق بهشت
اگر که سائل درمانده ای برو به کرببلا
رواست حاجت عالم به زیر طاق بهشت
حرم نرفته چه داند که آن که رفته حرم
به چشم دیده در آیینه ها رواق بهشت
و یا هر آنکه شبی در حرم سحر کرده
به روزگار نگیرد دگر سراغ بهشت
برای گریه کن او بهشت هم روضه ست
کند حسینیه برپا به هر اتاق بهشت
@hosenih
رسید شعله ی در تا به خیمه ها آنروز
و سوخت در دل آتش دوباره باغ بهشت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برگرفته از #دعای_روز_بیست_و_ششم #ماه_مبارک_رمضان
این عشق ، توان جان رنجور من است
همصحبت قلب از همه دور من است
من در طلب رضای تو می کوشم
لطف تو نشان سعی مشکور من است
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
تقدیم به #مدافعان_سلامت
#ویروس_کرونا
#سعید_تاج_محمدی
▶️
سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم
کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم
بر تنم رخت سپیدی چون لباس رزم مانده
خاکریز اینجاست، جان بر کف به میدان ایستادم
@hosenih
خورده ام سوگند باید مرهم هر درد باشم
قول دادم، پای سوگندم به قرآن ایستادم
پای تخت هر مریضی پای سجاده ست گویا،
در نماز عشق با چشمان گریان ایستادم
اشک هایم را نبیند هیچکس، باید بخندم
من که دور از خانه، دلتنگ عزیزان ایستادم
از پرستار بزرگ کربلا یاری گرفتم
با صبوری گرچه غمگین و پریشان ایستادم
جمع ما بوی شهادت می دهد این روز و شب ها
بین همکاران خود بین شهیدان ایستادم
سرفه ی خشک و گلوی خشک و تب… لرزید پایم
زیر لب گفتم سلام ای شاه عطشان! ایستادم
@hosenih
ایستادم در دل موج بلا… دنیا بداند
تا زنم بر دفتر غم مهر پایان ایستادم
شاخه ی سبز دعا، رخت سپید و دیده ی خون
من به پای خانه ی خود، پای ایران ایستادم...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#امیر_عظیمی
▶️
نور نازل، چهارده معصوم
عقلکامل، چهارده معصوم
چارده عصمت خداوندی
مظهر قدرت خداوندی
@hosenih
چارده ماه آسمانافروز
چارده آفتابظلمتسوز
چارده چشمهی عسلآگین
چارده اسم چون شکرشیرین
چارده آبشار ربانی
چاردهتا شراب سبحانی
چارده فهم از خدای بزرگ
چاردهتا خدانمای بزرگ
چارده قبله در میان بشر
چارده کعبهی امان بشر
چارده تکیهگاه هر مومن
چارده جانپناه هر مومن
چاردهلولوء، چارده مرجان
چارده سوره، چارده قرآن
چارده راه مسقیم به او
چاردهتا شفا، دواء، دارو
چارده حبل متصل بهخدا
چارده رشتهی توسل ما
چارده نور و احد ازلی
جلوهی احمد و جلال علی
@hosenih
چارده تاجِنور بر سرشان
فخرشانفاطمهست، مادرشان
چاردهخیر و چاردهبرکات
دائماً بر وجودشان صلوات
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#محمدجواد_شیرازی
▶️
با یا علی، خدا را با اشک چشم خواندم
با فاطمه دعا را با اشک چشم خواندم
وقت اذان مغرب، چشمم به سفره تا خورد
آیات هل اتی را با اشک چشم خواندم
@hosenih
دل مرده بودم اما زنده شدم دوباره
تا ختم الانبیا را با اشک چشم خواندم
دیدم دلم گرفته، ذکر حسن گرفتم
با دوست ربنا را با اشک چشم خواندم
وقتی در اوج گرما بی تاب و تشنه بودم
سالار کربلا را با اشک چشم خواندم
فورا مرا خریدند، هربار پنج تن را
پنهان و آشکارا با اشک چشم خواندم
وقتی دلم شکست و یاد حسین کردم
با خویش روضه ها را با اشک چشم خواندم
عالم به گریه افتاد، تا شرح غارت آن
مظلوم سر جدا را با اشک چشم خواندم
@hosenih
حتی کفن نکردند آن پیکر رها را
جریان بوریا را با اشک چشم خواندم
از غربتش زبانم وقتی به لکنت افتاد
باقی ماجرا را با اشک چشم خواندم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#مهدی_مقیمی
▶️
محبت علی و فاطمه ، حسین و حسن
محبتی که پدر داده یادمان این است
@hosenih
محبتی که سرانجام در حساب و کتاب
رسد به روز قیامت به دادِمان این است
فقط ز درسِ الفبا " حُ سِ ی ن " را بلدیم
هزار شکر که سطح سوادمان این است
چه فرق می کند اصلاً عجم ، عرب ، غیره...
که اهل روضه شدیم و نژادمان این است
یکی زیارت دنیا یکی شفاعت حشر
تمام خواهشِ دلهای خادمان این است
@hosenih
بقیع می شود آباد مثل کرببلا
خدا گواست که ما اعتقادمان این است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_به_خدا
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
چندشب مانده فقط برگ امان نیست مرا
توشه ای از برکات رمضان نیست مرا..
یک زمان گریه کنی خوب برایت بودم
خاک بر سر شده ام! اشک روان نیست مرا
@hosenih
توبه هایم عقب افتاد و جوانیم گذشت
پیری از راه رسیدست، توان نیست مرا
سرم آنقدر به دنیا و ظواهر گرم است
چیزی از باطن اسرار عیان نیست مرا
آشتی کردن من باهمه بود الا او
سود این دوستی ام غیر زیان نیست مرا
شب قدر از کف من رفت و برای بخشش
غیر روز عرفه هیچ زمان نیست مرا...
تا زمانیکه حسین است رفیق دل من
میل همراه شدن با دگران نیست مرا
دور هم بودن ما را بنویسید بهشت
نفسی جز نفس سینه زنان نیست مرا
@hosenih
آه جز کرببلا هیچ نمیخواهم من
آه جز کرببلا قبله جان نیست مرا
خواهری رفت سوی مقتل و میگفت حسین
جای تو همسفری غیر سنان نیست مرا..
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
همه ی دشت جز سراب نبود
باوجود فرات آب نبود
به هوای حسین ساکت بود
خبری اصلا از رباب نبود
@hosenih
همه گفتند بچه خوابیده
تو نگو مرده بود! خواب نبود!
صورت کوچکش ورم کرده
کاش شب بود آفتاب نبود
حکم شد سوی لشگرش ببرند
حکم رب بود بی حساب نبود
همه باهم بلند خندیدند..
خواهش شاه بی جواب نبود
وسط خطبه تیرشان آمد
احتیاجی به این شتاب نبود
یک نفر هم نگفت بی انصاف
کشتن طفل که ثواب نبود
@hosenih
از چه پشت لبش چنین سرخ است؟
کودکی موقع خضاب نبود
کاش وقت غروب پشت حرم
نیزه دنبال آن جناب نبود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
مانده چشمی که خیس و بارانی ست
خنده هایی که بر لب ما نیست
آه کابل! عزیز من کابل!
حالم از داغ تو پریشانی ست
من و تو با همیم خواهر جان
مرزها سد بین دلها نیست
جای گل روی کفش تو خون است
طرح شادی برای لیلا نیست
امنیت آرزوی زیبایی ست
حیف این آرزو مهیا نیست
خشم و بغضم به هم رسید، اینجا
جای خالی یک «سلیمانی» ست...
شاعر: #زهرا_آراسته_نیا
@hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
روز رفت و روز رفت و روز رفت و شب رسید
بارِ دیگر، جانِ ما، از درد و غم، بر لب رسید
بارِ دیگر، رسمِ مردی، با قساوت ذبح شد
بارِ دیگر، هرچه محنت بود، بر زینب رسید
گوش کن! این آه، ویران میکند، تزویر را
از گلویِ سرخِ یاران، نالهی یارب رسید
سوخت عالَم، در غمِ گلبرگهای روزهدار
آتشی بر جانِ ما افتاد، فصلِ تب رسید
شاعر: #عادل_حسین_قربان
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
پوشیدهاند رخت عزا دخترانتان
همسایه! غم دوباره شده میهمانتان؟
گنجشککان به مرگ پر و بال دادهاند
دردا که شعلهور شده باز آشیانتان
@hosenih
نامهربانی از همه عالم چشیدهاید
ای من فدای داغ دل مهربانتان
سر رفته است از لب دیوارتان غروب
در خون تپیده باز افق آسمانتان
کو فرصت درخشش ماه و ستارهها؟
کو چشمروشنی شب بامیانتان؟..
دستش به آبیاری گلها نمیرود
همدست خارهاست مگر باغبانتان؟
این بیبهار ماندن گلخانه تا کجا؟
تا کی ادامه داشته باشد خزانتان؟
عمری ببارد آه که طغیان کند مگر
یک روز رودخانه اشک روانتان
ما غمشریک حادثههایی پر از دریغ
ما در مرور ثانیهها همزبانتان
@hosenih
بعد از هزار و یک شب رنجی که بردهاید
آخر کجاست فصل خوش داستانتان؟
ای کاش سرنوشت کمی ساده میگرفت
تا سختتر از این نشود امتحانتان
شاعر: #فاطمه_عارف_نژاد
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
جان پدر کجاستی؟
جان پدر، به لب رسید
در قلمت چه دیده بود؟
آنکه تو را به خون کشید
جان پدر کجاستی؟
چشمْ به در، نشستهام
زخمه به تار میزند،
زخمِ دل شکستهام
جان پدر کجاستی؟
منتظرم که در زنی
پیش پدر، در آینه
شانه به موی سر زنی
دشمن، اگر چه کینه جو
درد، اگر چه بیشمار
جان پدر! بلند شو
تا برویم، تا «مزار»
شاعر: #قاسم_صرافان
@hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
#حضرت_زینب_س_شام
#محمدحسین_مهدی_پناه
▶️
گوشه چشمی کاش بر این دردها تسکین شود
هجرها را وصل کن تا تلخ ها شیرین شود
عَبدُکَ مُذنِب وَ اَیْنَ عَفوُکَ یا سَیِدی
وای اگر بار گناهم بیش از این سنگین شود
@hosenih
با همین الغوث گفتن دیده بارانی شد و
با همین العفو گفتن سینه عطر آگین شود
هرچه دل در سایه این ماه آرامش گرفت
هر چه دست از خرمن این ماه خوشه چین شود
اغنیا خاک رهش را سرمه ی دیده کنند
بر سر این سفره هرکس وعده ای مسکین شود
خیر دنیا،اجرِ عقبی هر دو با هم می رسد
این دعای من اگر مقرون به یک آمین شود...
آرزو دارم بمیرم از غم عشق حسین
لحظه ی جان دادن اسم او به من تلقین شود
@hosenih
**
کاروان در پشت دروازه معطّل مانده بود
تا که خوبِ خوب شهر شامیان آذین شود
آنقَدَر با چوب زد روی لب آقای ما
تا لب سالار زینب پرپر و خونین شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#موسی_علیمرادی
▶️
پاک در بندگی ام قافیه را باخته ام
فرصتی را که به من داد خدا، باخته ام
یک طرف دست تهی ازطرفی فرصت رفت
بازهم عمردوسر باخته را باخته ام
@hosenih
من که از دوست به غیر از خودِ او خواسته ام
متن دل را به همین حاشیه ها باخته ام
مست از میکده ها سهم خودش را برده
من ولی حال دعا را به ریا باخته ام
نفس هر طور که میخواست مرابازی داد
سرو پا را به همین بی سروپا باخته ام
در پس پرده حنایم چقدر بی رنگ است
آبرویی که تو دادی همه جا ، باخته ام
باختن در همه اوقات ولیکن بد نیست
من دلم را به غم کرببلا باخته ام
@hosenih
باختم دل به حسین و به حقیقت بردم
سجده شکر کنم بس که به جا باخته ام
از همان بار که چشمم به ضریحش افتاد
دل جدا باخته و عقل جدا باخته ام
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
این روا نیست که حال همه پرغم باشد
فرصت با تو نشستن چقدر کم باشد!
چقدر زود گذشت و چقدر خوب گذشت
دوسه شب مانده که این بزم فراهم باشد
@hosenih
حیف شد با تو نشد خوب رفاقت بکنم
به دلم آتش دوری ست ،چه مرهم باشد؟!
تو اگر فکر منی خوب و بدم را بردار
چون همه سود فروشنده به درهم باشد
به عبادات من ای کاش خودت رحم کنی
ورنه هر سجده ی من سجده بلعم باشد
کاش میشد همه سال همین ماه شود
رشته الفت ما محکم محکم باشد
همه بندگیم از نفس زهرا بود
برکت چادر او بر سر عالم باشد
دوست دارم که شبی محو علی باشم و بس
به سرم سایه ی ایوان طلا هم باشد
چون گریز عطش ما به لب ارباب است
رمضان در دل عشاق،محرم باشد
@hosenih
بین هر مستحب و بین همه واجب ما
روضه اش بر همه اعمال مقدم باشد
**
ته گودال چه ها بر سر شه آمده است
که قد و قامت زینب ز غمش خم باشد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برگرفته از #دعای_روز_بیست_و_هفتم #ماه_مبارک_رمضان
سروقت کویر ، ابر بارانی رفت
با قلب شکسته ، چشم طوفانی رفت
هر وقت توکل به تو کردم دیدم
سختی زمانه رو به آسانی رفت
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
زنگ اول کلاس جغرافی
صحبت از لاله های صحرا شد
زهره با خانمِ معلم گفت:
خاک با خون لاله زیبا شد
زنگ دوم معلم تاریخ
صحبت از صبر و استقامت داشت
فاطمه گفت مدتی پدرش
در دفاع از حریم شرکت داشت
زنگ سوم کلاس دینی بود
بحث ایمان و قلب های سلیم
با معلم، رقیه گفت ای کاش
در مسیر علی شهید شویم
زنگ آخر کلاس غربت بود
دختران، بی پناه کشته شدند
روی تخته سیاه بنویسید:
به کدامین گناه کشته شدند؟
شاعر: حجت الاسلام #سیدروح_الله_موید
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
گر مثل کویری؛ آسمان را دریاب
در فصل بهاران تو خزان را دریاب
ما که دلمان از این مصیبت خون شد...
یارب دل "صاحب الزمان" را دریاب
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
زنگ اول نوشت بابا آب، زنگ دوم نوشت بابا نان
زیر لب گفت: دوستت دارم، با تمام وجود؛ باباجان
روزگارش شبیه تخته سیاه، سرنوشتش رُمان غمگینی ست
سینه اش کوهی از صبوری بود، مثل آتشفشانِ بی فوران
غصه هایش یکی دوتا که نبود، گریه میکرد و باز با این حال
طرح لبخندهای زیبایش طعنه میزد به پسته ی خندان
دختری از قبیله ی خورشید، زخمیِ روزهای طوفانی
واژه ی سبز دفتر تاریخ، آیه ی سرخ سوره ی انسان
زنگ آخر رسید و پاره شده، نخ تسبیح آرزوهایش
دانه دانه به خاک و خون افتاد، شاه مقصود فاخر افغان
شاعر: #احمد_ایرانی_نسب
@hosenih
برگرفته از #دعای_روز_بیست_و_هشتم #ماه_مبارک_رمضان
بر این شب بی ستاره تابیدی باز
این نافله های خسته را دیدی باز
مانند همیشه کوهی از حاجاتم
درخواست نکردم و تو بخشیدی باز
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
دوباره کابل و آتش دوباره کابل و خون
دوباره تیتر خبرهای داغ تِلْویزیون
هنوز در تب "جان پدر کجاستی" است
که در عزای دوباره نشسته است اکنون
نمیرسد به کسی بین این هیاهوها
صدای زخمی کابل چرا از این تریبون؟
چقدر نالهی جانسوز و داغ پیدرپی
چقدر شانهی لرزان و پیکر گلگون
چقدر خاطرهی عاشقانهی پرپر
چقدر لیلی بیتاب از غم مجنون
چقدر حنجرهی سرخ و زخمی از فریاد
چقدر اشک غریبی که میشود جیحون
کجاست منجی این بغضهای طوفانی؟
طلایهدار «مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُون»
شاعر: #علی_سلیمیان
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
چمن گریست به احوال این جهان، گل هم
نشست سوز عزا در صدای بلبل هم
ز بس که داغ عظیم است واژه حیران شد
گریست واژه به واژه دل تغزل هم
از این مصیبت و غم بر دل جهان داغ است
گرفت جلوه ی لاله، دل گلایل هم
چقدر صبر و تحمل به ظلم و جور و جفا
که خون بود جگر عالم از تحمل هم
گناه این همه کودک چه بود ، کز غمشان
گرفت رنگ عزا مثل غزه ، کابل هم
برای آن همه گل که گلاب شد باید_
گلاب بَرد برای مزارشان گل هم
دعا کنید بیاید همانکه منتقم است
جهان جواب بگیرد از این توسل هم
شاعر: #ناصر_شهریاری
@hosenih