eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
309 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بی تو چقدر غصه به عالم اضافه شد باران گرفت و بر دل من غم اضافه شد بالا گرفت دردم و بر زخم انتظار با دست مهربان تو مرهم اضافه شد @hosenih میخواستم به یاد تو باشم شبانه روز اما بر اضطرارِ دلم کم اضافه شد لعنت به نفْس ِ شعله وری که تمام عمر هم بست دست و بال مرا، هم اضافه شد اصلا برای گریهٔ بر داغ دیدنت بر چشم ِ کعبه، چشمهٔ زمزم اضافه شد با دست کردگار به خیلِ زنان اگر- -یک زن به نام ِ حضرت مریم اضافه شد- -تنها بهانه بود که عیسی بیاورد اینگونه در سپاه تو آدم اضافه شد @hosenih ذکر «بنفسي أنت» به روی لبم نشست در قلب من هوای تو هردم اضافه شد این هفته هم به جمعه رسید و نیامدی بر غیبتت دوباره گمانم اضافه شد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زانو زدند پیش تو با احترام ها شاه و گدا و صاحب مال و مقام ها از آسمان عشق امامت رسیدیُ شد مقدم حضور تو ختم کلام ها @hosenih امشب طواف، دور تو باید کنند خلق جای صفا و مروه و بیت الحرام ها ای عشق دومین حسن بن علی ما دستی بکش تو بر سر ما، ما غلام ها در‌ وصف‌ جایگاه‌ رفیعت‌ همین‌ بس‌ است صف‌ بسته‌اند‌ پشت‌ سر‌ تو‌‌ امام‌ها @hosenih دلتنگ سامرای تو هستیم یا حسن دلتنگ عطر صحن و سرایت مدام 'ها' زائر شدیم از ره دور و نشسته ایم حالا در انتظار علیک السلام ها ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زمین شدیم ولی آسمانِ ما حسن است کرانه‌ایم ولی بی کرانِ ماحسن است گره گره همه اما امانِ ما حسن است پُر از حسن لبِ ما نوشِ‌جانِ ما حسن است هزار شُکر تمامِ جهانِ ما حسن است @hosenih رسید جلوه‌ای و باز یاعلی گفتیم پس از دو یاحسن از چارتا علی گفتیم دوباره از حسن و مرتضی علی گفتیم حسن حسن همه‌ی عمر با علی گفتیم به فاطمه بنویسید جانِ ما حسن است بساطِ عاشقی‌ام جور شد به لطف شما و سهمِ سفره‌ی ما نور شد به لطف شما از آن زمان که زمین طور شد به لطف شما گدای سامره مشهور شد به لطف شما تمامِ عمر فقط آب و نانِ ما حسن است برای عرضِ ادب شاعران کم آوردند برای پیش کشیِ تو جان کم آوردند به پای بوسی تو آستان کم آوردند قلم زدند به عُمر و زمان کم آوردند که عشق در رگ و در استخوانِ ما حسن است @hosenih گداشدیم بگوییم این سخن ها را نوشته اند خدایِ کَرَم حسن ها را برای ما که نوشتند پَر زدن ها را به سامرایِ شما رفتن آمدن ها را هزار شُکر که رزقِ دُکانِ ما حسن است به روی شانه اگر گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله سامرا بشود حسن نماز و حسن قبله‌ی دعا بشود حسن رکوع و حسن سجده‌های ما بشود میان کرببلا هم اذان ما حسن است نوشته اند بر این خانه از قدیم:الله که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم: الله عصا بدست رسیده است پیشِ تو کلیم الله کلیم تا که بگوید حسن کریم الله چه غم از این همه غم،مهربانِ ماحسن است @hosenih اگرچه تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر باشد پدر همیشه همه کاره‌اش پسر باشد پسر برای پدر پاره‌ی جگر باشد پسر که هست گدا هم که پشت در باشد بزرگ خانه‌ی صاحب زمانِ ما حسن است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای که رخت از خدا کرده حکایت گری هست برازنده ات رهبری و سروری چهرهء ماهِ تو را ماه بُود مشتری من نزدم هیچ وقت غیر درِ تو دری جلوه گهِ ساحتِ حضرت پیغمبری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih نور دل فاطمه آینۀ بوتراب پیش تو زانو زند صبح و غروب آفتاب بر دل بی تاب ما بیشتر از این بتاب هر چه که دادم سلام از تو گرفتم جواب بر همه دلها مقیم از همه عالم سری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih وسعتِ بی انتها رحمت جاری شدی بر دلِ پائیزیان پیک بهاری شدی سوژهء نابِ لبِ ذاکر و قاری شدی مثل عمویت حسن نامگذاری شدی تو حسنِ دومِ فاطمۀ اطهری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih زنده و جاوید شد تا ابد آثار تو کرده به دلها اثر نرمیِ گفتار تو مهدیِ صاحب زمان دلبر و دلدار تو تا به ابد کعبه سوخت در تبِ دیدار تو سعی و صفا مروه ای کعبه منا مشعری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih هم حرمت دلرباست هم حرمت با صفاست یک حرمِ ساده نیست جلوه گر کبریاست معتقدم تا ابد قبلۀ دل سامراست زائر تو در حرم زائر عرش خداست تو پسر فاطمه تو پسر حیدری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih هم دل هفت آسمان هست زمین گیرِ تو هم همۀ کائنات در یَدِ تسخیر تو قلب تمام وجود بسته به زنجیر تو گردشِ چرخ و فلک هست به تأثیر تو فاطمه کوثر ، شما آیه ای از کوثری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih در همۀ آسمان تو قمرت مهدی است تاج سرِ عالمی تاج سرت مهدی است باعث فخرت شده که ثمرت مهدی است تو پدرت " هادی " و تو پسرت " مهدی" است پس تویی با این حساب قطب هدایتگری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری @hosenih آل علی بوده اید بانیِ شور و شعور از برکات شما نور کند کسب نور نذر شما " أِن یکاد " چشم بدان از تو دور نوکریِ درگهت باعثِ حسِّ غرور ماهِ نکو منظری مثل علی محشری سیدنا الدخیل ، یا حسن العسکری ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تقدیمِ محضر توهزاران سلام ، کم کعبه اگر کند به شما استلام ، کم آنقدر محترم شده ای که اگر کند عالم به احترام وجودت قیام ، کم پشت درت برای تبرک به محضرت کُلِّ ملائکه که کنند ازدحام ، کم ای چهرهء تو روشنیِ راه عالمی پروانۀ رخ تو شود خاص و عام ، کم شایستۀ مقام و بزرگی ، وجودتان گرچه که در قبال شما این مقام، کم شکر خدا که فاطمی و حیدری شدیم مجذوب حضرت حسن العسکری شدیم @hosenih تمثال دیگری ز علی باز زاده شد ماهی نصیب و قسمت این خانواده شد وا شد ز آسمان درِ رحمت به سمت خاک وقتی به دستهای پدر ، طفل داده شد نور پسر به نور پدر تا که شد مُضاف زیبائیِ جهان خدا فوق العاده شد گل کرد بر لبم صلوات پیا پی ام دست خودم نبود لبم بی اراده شد این بارِ دوم است که در خانواده شان از نام دلربای حسن استفاده شد وقتی کرم ز چهرهء اومنجلی شده یعنی که دومین حسن بن علی شده @hosenih خورشید محو روی درخشندهء شماست حاتم گدای سفرهء بخشندهء شماست ماه فلک ازین که شده ماه ، نام او سر را به زیر برده و شرمندهء شماست دل نیست آن دلی که در او نیست عشق تو دل آن دلیست کز ازل آکندهء شماست در روز حشر هر که زتوگفت، بُرد کرد برگ برنده دست سرایندهء شماست دل برده از امام دهم طعم خنده ات اصلا بهشت جلوه ای از خندهء شماست ای صولتت ز صولت حیدر گرفته وام بر ساحت تو و پدر و مادرت سلام @hosenih از ما سلام بر تو و از تو جواب ما چون می رسد فقط به شما انتساب ما آقا سلام بر تو و اجداداطهرت بالاترین عبادت ما و ثواب ما شاد است در ولادت تو گرچه پشت ابر جانها فدات ای پدر آفتاب ما هستیم ما به فضل نگاهت امیدوار در طولِ لحظه لحظۀ یوم الحساب ما شکر خدا که روزیِمان هم شما شدید ذکر شماست روزیِ ما نان وآب ما نذر تو خوانده ایم به لب آیه های نصر تبریک گفته ایم همه بر امام عصر @hosenih باید تو را به باغ ولایت ثمر نوشت از هر چه خوب نام تو را خوبتر نوشت باید به لوح دل حرمت را جنان کشید یا از حریم تو به جنان چند در نوشت از هر چه عالمان ز کمالت نوشته اند باید هزار دفعه از آن بیشتر نوشت نامت ازین عمو و جمالت از آن عمو نامت حسن نوشت و جمالت قمر نوشت ما را فقط به خاطر فرزند پاک توست گر سرنوشت ، شیعۀ ثانی عشر نوشت امشب اسیر توست دل مستمند ما تقدیم مادرت صلوات بلند ما @hosenih تا سامرا ز فیض وجودش صفا گرفت حتی بهشت هم شرف از سامرا گرفت می داد بوی فاطمه قنداقه اش عجیب عطری عجیب عرش خدا را فرا گرفت عرش خدا ز جاذبه اش در شگفت شد فرش از تبرکِ نفسش ارتقا گرفت باب المراد اوست عجب نیست گر کسی عیدی ز دست مرحمتش کربلا گرفت افسانه نیست لطف امام همام ما این است آن امیر که دست گدا گرفت خوشحال گشته فاطمه از این ولادتش همنام با عمو شده خوش به سعادتش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب که کار و بار گدایان گرفته است بوی بهشت عالم امکان گرفته است حاجات ما روا شده باران گرفته است عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است شکر خدا که روزی من لطف مادری است امشب حسن حسن حسنم جور دیگری است شادند عرش و فرش به شادی اهل بیت غوغای دیگری است به وادی اهل بیت روح الامین شده است منادی اهل بیت واکرد چشم ، نایب هادی اهل بیت امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا حاجات را نگفته روا می کند خدا @hosenih هم نور چشم مادر عالم تویی حسن هم جانشین حیدر عالم تویی حسن پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن ابن الرضای آخر عالم تویی حسن جان و دل نقی و جواد و رضا تویی چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش کعبه گرفته غم که نبودی تو زائرش قرآن نموده فخر که هستی مفسرش ایران بها گرفت ، تو گشتی مسافرش* بالا نوشته اند عَلَم عزت تو را هر جا رسیده پات شده سُرِّ مَن رَأیٰ یوسف تو و زمین و سماوات مشتری از هرچه گفته اند و نوشتند بهتری دارد امامتت به جهان لطف دیگری کار تو هست مهدی موعود پروری ایل و تبار من به فدای مقام تو منجی عالم است مرید مرام تو @hosenih آقا اجازه ! خاک درت می شویم ما ؟ پروانه های دور سرت می شویم ما ؟ مشمول ندبه سحرت می شویم ما ؟ یعنی فدایی پسرت می شویم ما ؟ قربان یک نگاه تو جان و جوانی ام من را بغل بگیر که صاحب زمانی ام مات از هنر نمایی تو مانده این زمین بعد از هزار سال تویی محشر آفرین لب تر کن ای امیر ، بیایند مومنین پای پیاده ، کرببلا ، روز اربعین آنانکه زیر سایه تو با خدا شدند دیوانه مسیر نجف ، کربلا شدند * طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به گرگان: در سال ۲۵۵ هجري قمري يكي از اهالي گرگان به نام جعفر بن شريف جرجاني عازم مكه شده و در بين راه به سامرا مي ‌رود تا وجوهات شرعي مردم منطقه را به امام عسگري (ع) تحويل دهد، امام خطاب به او مي فرمايد كه به شهرت برگرد، ۱۹۰ روز بعد مصادف با صبح روز جمعه سوم ربيع‌ الثاني به موطن خود مي ‌رسي، به مردم اعلام كن من غروب همان روز نزد مردم آن منطقه خواهم آمد و اين امر محقق مي‌ شود حضرت پس از حضور در گرگان می فرمایند: من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به سوی شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در میان شما هستم تا پرسش ها و حاجت های خود را مطرح سازید. منبع: بحارالانوار ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نذر گل روی تو باید شهر را آذین کنم اسباب شور و شادی عشاق را تامین کنم وقتی که یاری میرسد عطر بهاری میرسد شبهای دی را با دمت شبهای فروردین کنم جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن کام تمام شهر را با نام تو شیرین کنم در زیر طاق گنبدت هفت اسمان گم میشود در پلکان بارگاهت ناز بر پروین کنم بین بهشت و سامرایت سامرایت مال من اصلا نیازی نیست که عمری سبک سنگین کنم تو هر چه باشد شاهی و من هر چه باشد نوکرم این را همیشه روز و شب باید به خود تلقین کنم اعجاز ابیات کمیت باشد به لطف اهل بیت تنها کسی که شاعر کوی تو شد تحسین کنم حرف دلم را پیش از اینها خواجه ی شیراز گفت پس از لسان الغیب بیت دیگری تضمین کنم "عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم دست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم" @hosenih ای وارث ختمی مآب ای یادگار بوتراب خورشید عالم تاب من بر عالم خاکی بتاب شان رفیعت را بنازم ای عزیز فاطمه وقتی برای تو امام عصر میگیرد رکاب درک کمالت حضرت نوح نبی را کرده پیر شان ات عزیز مصریان را از خجالت کرده آب گنجینه ی اسرار را در سینه داری از ازل با تو نمیخواهد بگردد شیعه دنبال جواب هم اسقفان هم راهبان تسلیم اعجازت شدند نه اهل معرفت که محتاج تواند اهل کتاب دلتنگ دیدار تو باشد حق تعالی زین سبب تصویری از روی تو را در عرش اعلا کرده قاب در لقمه های سفره ات گویا جلالت ریخته از برکت لطف تو سائل میشود عالیجناب حاجات اصحاب و موالی را نگفته میدهی محظوظ ابوهاشم شد از ان التفات بی حساب چشمان تو خلق بهشتی مثل سامرا کند احسانت از اهل جهنم نیز بردارد عذاب از هر در صحنت دری سوی خدا وا میشود پایین پا پیدا شود راهی برای فتح باب جرم است اگر سجده به پایت حجت حق در زمین جز سجده بر پای تو من جرمی نکردم ارتکاب از واژه های خسته کاری بر نمی اید دگر شرمنده ام در شان تو هرگز ندارم شعر ناب ناقابلی را چشمه ی مهر تو قابل میکند اخر مرا هم لطف بسیار تو دعبل میکند @hosenih با دست تو وا میشود باب العطای دیگری دارد به تو رو میزند امشب گدای دیگری بی حد و اندازه کریمی چون کریم اهل بیت در رحمت و جود و سخاوت مجتبای دیگری هر انچه میخواهی بگیر از من گدایی را نگیر من که ندارم جز در این خانه جای دیگری تو شمع و من پروانه ام با غیر تو بیگانه ام رنگی ندارد پیش من اصلا حنای دیگری مسکین تو در میزند مرغ دلم پر میزند روزی من کن از کرامت سامرای دیگری عطر خوش سیب از سوی شش گوشه ی تو میوزد داری به زیر گنبد خود کربلای دیگری فرش حریمت بالشم انجا پر از ارامشم از غیر دست تو نمیگیرم دوای دیگری در جای جای بارگاهت رد پای مهدی است سرداب سامرای تو دارد صفای دیگری بحرالفضائل هستی و من هرچه میگویم کم است مدح تو را میخوانم اما در فضای دیگری ذریه ی سلطان طوس آیینه ی شمس الشموس! دارد به دامن مادرت گویا رضای دیگری شیر درنده رام تو فتح الفتوح اقدام تو تو حیدر کراری اما از نمای دیگری مانند ذکر یاعلی نامت گره وا میکند ایوانت اقا کار ایوان نجف را میکند @hosenih در فطرت ما ریشه دارد مهر پنهانی ما اسباب خدمت میشود افکار عرفانی ما از لن تنالو البر حتی تنفقوا دریافتیم باید که الگومان شود احکام قرانی ما در قحطی انسان و انسان دوستی ای کاش که چون ریزعلی باشیم و باشد فصل دهقانی ما دل روی دل باید نهاد و شهر را اباد کرد ویرانی هم میهنان ماست ویرانی ما دفتر به پایان آمده اما حکایت باقی است مضمون سرازیر است در ابیات پایانی ما از پا در اورده ست داعش را نه تنها تیر و تیغ او را زمین زد عاقبت نیروی ایمانی ما ریز و درشت دشمن شیعه به خاک افتاده از سیلی سنگین برادرهای افغانی ما جایی برای عرض اندام سنان و شمر نیست وقتی قیامت میکند کیسان ایرانی ما بی شک شکار بعدی اش باشد فقط ال سعود فتح مدینه میکند قاسم سلیمانی ما خاکسترش بر باد داد بر دشمنانش یاد داد شوخی ندارد باکسی گردان طوفانی ما او خار چشم دشمن است فرمانده ای فیل افکن است پایان گرفت از همتش شبهای بحرانی ما چشمش به فرمان ولی دلواپس سید علی چشم امید حضرت یار خراسانی ما جای شهیدان دفاع از زینبیه خالی است در سور و سات شادی و جشن و گل افشانی ما حال دل پیروز را سرمستی امروز را قبلا به زیبایی روایت کرده خاقانی ما "عید است و پیش از صبح‌دم مژده به خمار آمده بر چرخ دوش از جام جم یک نیمه دیدار آمده" ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دل به دریا زد و کنایه به ماه پرده واکرد ازآن رخ دلخواه خالق این جمال زیبا کیست؟ وحده لا اله الا الله یک جهان لطف در کرشمه ی ناز یک جهان مِهر در پگاه نگاه پسرهادی است و اوراهست دختر شاه روم خاطر خواه آمدم جان دهم برایش کاش بنوازد مرا به تیر نگاه نرسد دست ما به ساحت او قدر او عرش قد ما کوتاه @hosenih چه بگویم به مدح آیه ی نور من که هستم اسیر نفس سیاه آفتاب از پی اش هراسان است او گل آفتاب گردان است چشم ها رشک چشمه ی حیوان مردمک، مردمش بلا گردان زلف ،تو در تو و شکن به شکن هرشکنجش شکنجه ی دشمن قوس ابرو قیاس اعجازش قاب قوسین چشمْ اندازش خال مشکین خصال احمدیش خوی خوبان دم محمدیش نفسش نفس آیه ی هستی نظرش نذر سایه ی هستی وَجَناتش نجابت وجدان حرکاتش حکایت ایمان دست و پا متصل به خیر و کرم چشم و دل متصل به جود و نعم آفتاب از پی اش هراسان است او گل آفتاب گردان است سخنش عطر وحی را دارد کلماتی خدا نما دارد فیض دربوسی حریمش را خضر و عیسی جدا جدا دارد کعبه از فیض دیدنش جا ماند غیبت این قَدْر خون بها دارد دست حاجت نشان دهد بر دوست هرکه سودای سامرا دارد دل عشاق از تجلی شوق شادی سُرَّ مَن رَءا دارد حسن عسکری که حسن رخش یک جهان حسن کبریا دارد آفتاب از پی اش هراسان است او گل آفتاب گردان است قامتش اعتدال عدل خداست قدر او تا همیشه ناپیداست در زمانیکه تیغ سرکش خصم بی محابا به شیعیان برخاست جوشن از صبر و حلم و تقوا داشت با تقیه سپاه را آراست تا مبادا که شیعه ی علوی خدشه بیند از آنکه اهل جفاست خون دل خورد و حفظ وحدت کرد اگر از شیعه مکتبی برجاست در خلاف مسیر اگر برویم اختلاف است و این رویّه خطاست آنچه آن مقتدا کند حق است آنچه آن دل ربا کند زیباست نام ابن الرضا سزاوارش نورچشم است و نورچشم رضاست آفتاب از پی اش هراسان است او گل آفتاب گردان است ماه رویت که آشکار آید مهر بر بام روزگار آید مو که از رو کنار میریزی آیت لیل و النهار آید در شبانگاه شانه ات شاهد به تماشای آبشار آید ناز کن تا جهان نیاز شود ناز تو یک جهان به کار آید نامه با چند خط نوشتی که* شعیه ات با تقیه بار آید بعد تو نیز شیعه صبر کند با غم مهدی ات کنار آید @hosenih شب هجران اگر چه سخت بُوَد راحتی نیز بر مدار آید می رسد آن زمان که یار رسد روز پایان انتظار آید علیِ دیگر از کنار حرم تکیه بر رکن مستجار آید تا زند ریشه ستمگر را دست بر تیغ ذوالفقار آید هر کجا رو کند به وصف رخش از لب خلق این شعار آید آفتاب از پی اش هراسان است او گل آفتاب گردان است پی نوشت: در تاریخ دارد که حضرت جهت حفظ تقیه و در امان بودن دوستان به خط های مختلف نامه کتابت می فرمودند. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آسمان در طلوع یک خورشید می کند روزهای خود تمدید این چه نوریست در افق پیدا این چه نوریست نور عشق و امید در سحر جلوه اش که می گوید نور او فاطمیست بی تردید در میان سکوت سرد حجاز گوش دل یک صدای ناز شنید خبری آمد از سرادق عرش گل بریزید فاطمه خندید پدرش دور خانه می گردد بر لبش ان یکاد یا توحید چشم در چشم کودکش دائم می نماید خدای خود تمحید تا که دستی برد به گیسویش هر چه دلداده را کند تهدید دیدگان حدیث روشن شد تا که نور جمال او را دید جبرئیل آمد و تبرک کرد بال خود را به صورتش مالید مثل گردون? زمین و زمان با ملائک به دور او چرخید او که باشد امیر انس و جان سومین نسل حضرت سلطان @hosenih قامت عشق کاملا خم شد ساغر و جام و باده در هم شد انبیاء صف کشیده مستانه در تحیر تمام عالم شد هر چه می شد ز عاشقی رو کرد جلوه‌ی کاملش در آن دم شد صحنه‌ی درس عشق بازی ها بین گهواره ای مجسم شد بین دریای پر تلاطم عشق چه بگویم که صبر دل کم شد دل عالم شد آب تا اینکه لحظه‌ی بوسه ای فراهم شد با شکوه صدای این دو لب طپش سینه ها منظم شد از صفای همین محبت ها رشته‌ی دین به عشق محکم شد بهر تبریک این ولادت ها حضرت رب عشق ملزم شد صله بر دوستان این آقا دوری از آتش جهنم شد او که باشد امیر انس و جان سومین نسل حضرت سلطان من که هستم؟ ز سائلان حرم @hosenih او که باشد خدای جود و کرم نازم او را که نازدار خداست ناز او را به جان و دل بخرم از گدایان سامرا بودن آبرویم شده چو تاج سرم قبله گاه کرامت او باشد من به پیشش شبیه رهگذرم چه بگویم ز دست معصیتم بهر پرواز بسته بال و پرم تا که گردیدم آشنا با او شد جهانی غریبه در نظرم حاجتی دارم از خداوندش در میان دعای هر سحرم کی شود تا اجازه ای بدهد دل خود را به صحن او ببرم یک سحر وقت صحن گردی ها کند او بی قرار و در بدرم هر وجب صحن او بشویم با کوثر چشم های پر گوهرم خاک زیر قدوم زوارش- را کنم طوطیای چشم ترم او که باشد امیر انس و جان سومین نسل حضرت سلطان ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای جانِ جانِ جانِ جانم یا أباالمهدی(ع) ای تا ابد نام و نشانم یا أباالمهدی(ع) وقت سحر هر دانۂ انگور می گوید: ای باغبانِ مهربانم یا أباالمهدی(ع) @hosenih این آتش دیرینه ام را شعله ور تر کن بگذار بیتابت بمانم یا أباالمهدی(ع) دستان تو مثل حسن(ع) آورده رزقم را ای بانیِ هر لقمه نانم یا أباالمهدی(ع) قند مکرّر! یاحسن(ع)! ای حُسنِ مادرزاد شیرینیِ طعم دهانم یا أباالمهدی(ع) قسمت شود در سامرا در جشن میلادت در صحن، مولودی بخوانم یا أباالمهدی(ع) امشب به عشق تو؛ دوباره عهد می بندم با حضرتِ صاحب-زمانم یا أباالمهدی(ع) @hosenih هر صبح مشتاقانه «وَاكْحَلْ ناظِري» خواندم* روشن شود تا دیدگانم یا أباالمهدی(ع)- بر قامتِ زیبای فرزندت همین جمعه آمین بگو دردت به جانم یا أباالمهدی(ع)! *فرازی از دعای عهد: وَاكْحَلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، و با نگاهي از من به او ديده‏ ام‏ را سرمه بنه، و در گشايش امرش شتاب كن. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مژده ای عاشقان رسیده برات آمده دلبری چو قند و نبات چشم عالم به چهره اش شده مات فاطمی خصلت و علی جلوات آمد این بانگ از تمام جهات بر گل روی عسکری صلوات @hosenih وقت جشن و سرور آمده است ماهی از جنس نور آمده است دلبری نو ظهور آمده است چشم خصمش به دور، آمده است که جهانی به شور آمده است بر چنین شور محشری صلوات آمده نور نا تمام حسن مجتبی سیرتی به نام حسن ضربه ی تیغ در نیام حسن زنده شد از دمش کلام حسن مادری بوده چون امام حسن بر حسن های مادری صلوات شد مدینه به مقدمش روشن جان گرفته دوباره باغ و چمن نو شده کهنه جامه ی هر تن شاد گشته دل اسیر محن می فرستند خیل مرد و زن بر وجودش سراسری صلوات جلوه ای از خداست، این آقا وارث انبیاست، این آقا نوری از اولیاست، این آقا کعبه ی سامرست، این آقا درد ما را دواست، این آقا بر درش گر که نوکری، صلوات @hosenih او خودش ماه و ماه او مهدیست بعد از او نور راه او مهدیست حجتِ باراِلهِ او مهدیست زائرِ بارگاه او مهدیست ملتمس، غرق آه او مهدیست بر دو سرو و صنوبری صلوات شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب تمام زمزمه ها گشته یا حسن دل های عاشقان شده همراه با حسن امشب تمام نغمه ی پیغمبران شده همراه ذکر روی لب مصطفی حسن @hosenih نوری دگر ز سلسله ی اولیا دمید شد افتخار سلسله ی انبیا حسن جبریل مادحش شده وز بهر او سرود این فاطمه ست یا علی مرتضی حسن خلقش حسن،جمالش حسن، خوی او حسن اصلا بگو خود حسنِ مجتبی حسن شیری دگر ز بیشه ی توحید آمده ست از نسل حیدر و شه کرب و بلا حسن سجاد یا که باقر و یا صادق است او این کاظم است یا که امام رضا حسن زهدش تقی و پاک و زلال است چون نقی شد نغمه ی ملائکه ی در سماء حسن بر خاست چون ز جا پسرش، گفت یا علی بنشست چون کنار پدر گفت یا حسن باشد امام ما سه محمد چهار علی موسی و جعفر است و حسین و دوتا حسن ام الحسن چو فاطمه و بوالحسن علیست پس میشوند تمام علی زاده ها حسن امشب برات مردم ایران ز روی لطف گردان زیارت حرم اولیا، حسن زائر به کاظمین و نجف ،مشهد الرضا مکه،مدینه ،کرب و بلا ،سامرا، حسن بهر ظهور منجی عالم دعای ما گردیده بی اثر به خدا کن دعا حسن @hosenih مدحت جواد گفت ز ظلمت رهانی اش چون نور ابتدایی و بی انتها حسن هر کس که ادعای سر و سروری کند باید که سجده بر حسن عسکری کند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پرواز کُند دل به هوای عتبات درسامره گیرد زِ حسن آب حیات ذکر لب هر عاشقش امشب باشد بر شمس جمال گُل هادی صلوات شاعر: @dobeity_robaey
آب زنید راه را راه نجات می رسد مژده دهید باغ را جلوه ی ذات می رسد آب حیات می رسد جلوه ی ذات می رسد دسته گل محمدی با نفحات می رسد @hosenih بشنو حدیث قند را ز دامن حدیث عشق هادی امام عشق را شاخه نبات می رسد ماه اگر ز آسمان نور دهد بر این زمین نور حسن ز سامرا تا به کُرات می سد حُسن جمال او حسن، قدر و کمال او حسن جاه و جلال او حسن،عین صفات می رسد احمد و حیدری دگر گشته دوباره جلوه گر حُسن تمام اهل بیت ،با حسنات می رسد خلوتیان آسمان سجده به درگهش برند همره جبرئیل چون وقت صلاه میرسد احمد و جمله اولیا جانب سُرَّ مَن رَءا همره خیل انبیا با صلوات می رسد پای چو بر زمین نهد به خاک مرده جان دهد سبزه گیاه و گل دمد آب حیات می رسد پشت نماز او زند صف سپه ملائکه مدح و ثنای حضرتش ز کائنات می رسد گشته به یُمن مقدمش زنده مسیح از دمش وز نفس مطهرش شور و نشاط می رسد تا که عبا تکان دهد رزق همه جهان دهد چون که امام عسکری با برکات می رسد آمده از صبح امید،دهد به شیعیان نوید ز صُلب پاک عسکری راه نجات می رسد صبا خبر به عاشقان دهد امام انس و جان ز کعبه سوی جمکران و عتبات می رسد ابن رضا همچو رضا به داد شیعیان خود وقت وفات می رسد روز ممات می رسد بهر ظهور مهدی اش منتظران دعا کنید وقت گذشتن از صراط در عرصات می رسد @hosenih حسن اگر دعا کند کرب و بلا عطا کند ز دست پاک فاطمه برگ برات می رسد بی مدد حسن مگر، ز طبع شعر شاعرش این کلمات می رسد این ابیات می رسد؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین و زمان و جهان و جنان همه آسمانها کران تا کران تمام کُرات و همه کهکشان و تا مِهر ، تا ماه ، تا اختران به درگاهِ ذوالفضلِ وَالامتنان به ذکر و دعا و ثنا ، یک زبان تشکر نمایند از داوری که شد عیدِ فرخنده ی عسکری فلک بود دلتنگِ نام حسن ملَک بود سرمستِ جام حسن جنان بود ذکرِ مدام حسن جهان بود محوِ مرام حسن حسن بود وجهِ تمام حسن خدا بود حُسنِ ختام حسن چو معبود،دوم حسن آفرید دوباره حسن را خدا برگزید @hosenih اباالمهدی آمد ، دل آباد شد دگر فاطمه از غم آزاد شد علی خنده بر لب ، نبی شاد شد حسن شاکرِ حق ، حسین یاد شد ز هادی ، گلِ نرگس ایجاد شد سمانه ز شادی بفریاد شد که شد در سرا پرده ی مصطفی ز چارم علی ، دومین مجتبی ببین در جمالش ، کمالات را پدر را ، پسر را ، ملاقات را به محضِ تولّد ، حکایات را به بَدوِ ورودش ، مناجات را از این طفل ، نشرِ عبادات را مباهات را ، افتخارات را رَضی و زَکی است و اِبنُ الرضا تقی و نقی است و هم مرتضا نسیمِ مسیحا از او میرسد بهارِ مُصفا از او میرسد گشایش به دلها از او میرسد شفاعت به فردا از او میرسد به حاجات ، زهرا از او میرسد ز رَه یوسفِ ما از او میرسد همان یستجیب دعائی لکم همان شاهکار امامِ دهم تویی وارث المرسلینم حسن تویی عصمت المتقینم حسن تویی قبله المومنینم حسن تویی حجت راستینم حسن تمنای دنیا و دینم ، حسن ولی الله بی قرینم ، حسن غدیر ولا را منادی تویی جمال خدا ، یابن هادی تویی صراط هدا ، راه قرآنی ات نگاهم به چشمان بارانی ات ستم لرزد از چشم طوفانی ات کرم ریزد از دستِ بارانی ات مکرر چو آیم به مهمانی ات سخا بارد از لطفِ رحمانی ات شهیدان دفاع از حرم کرده اند مرا تا حریم تو آورده اند به درگاه ایزد مقرّب تویی همه عمر در طاعتِ رب تویی کرامات را اصلِ مطلب تویی مطهّر ، منزّه ، مهذّب تویی بحق ، روحِ احیای مکتب تویی دعای حسین ، اجر زینب تویی تویی هشتمین یادگار حسین چه در قرب و در بُعد ، یار حسین خودت گرچه از دشمن آزرده ای برای حرم ، غصه ها خورده ای تو از کربلا ، ارث ها برده ای دلت را بجز روضه نسپرده ای تو همدردِ گلهای پژمرده ای عجیب از غمِ عمه افسرده ای چو مولات خانه نشین ، گشته ای چو عمه خرابه نشین ، گشته ای @hosenih نگویم که چشمت جسارت ندید ولی اهل بیتت اسارت ندید تنت زیر مرکب خسارت ندید خیام حریم تو غارت ندید عزیزت ، تو را در حقارت ندید به دریای خون ، رهسپارت ندید نرفتی به گودال ، یا عسکری نگشتی تو پامال ، یا عسکری گروهی به جدت به پا میزدند گروهی به او نیزه ها میزدند گروهی به سنگ جفا میزدند گروهی به تیغ بلا میزدند گروهی به ضرب عصا میزدند گروهی لگد از قفا میزدند امان از دل زینب و کاروان که دیدند انگشت را ساربان ... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند از من تمام روزگارم را گرفتند از این جدایی جان من بر لب رسیده هستیِ من تاب و قرارم را گرفتند @hosenih انگار قسمت نیست وصل ما دوباره در ساوه شوق بی شمارم را گرفتند اما خیالت تخت هر جایی رسیدم خویشان و نزدیکان کنارم را گرفتند حالم بد است اما خدا را شکر در قم با مهربانی حال زارم را گرفتند @hosenih با احترام و عزت و شوکت کمی از این بار غم هایی که دارم را گرفتند حتی زمان پر زدن از این قبیله مردم همه دور مزارم را گرفتند در شام اما خواهری مضطر چنین گفت: یارب ببین دار و ندارم را گرفتند @hosenih بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند نیمی ز معجر سوخت...نیمی را کشیدند اصلا تمام اعتبارم را گرفتند در گوش من مانده صدای ذوالجناحش میگفت: با نیزه سوارم را گرفتند @hosenih یک "یادگاری" بود... اما در خرابه "بنت الحسین" آن یادگارم را گرفتند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل شده راهی دوباره سوی قم بر مشام جان رسیده بوی قم پر زدم تا کعبه دلجوی قم سائلم من سائل بانوی قم فاطمه اینجا پناهم داده است حضرت معصومه راهم داده است @hosenih این حرم بوی خراسان می دهد بوی الطاف فراوان می دهد بهترین ها را به مهمان می دهد مردگان را خادمش جان می دهد تا ابد قم خانه امید ماست کاظمین و مشهد و کرببلاست @hosenih چون نگینی در جهان پیداست قم مرکز فقه و اصول ماست قم شعبه ای از عالم بالاست قم یار ما در شادی و غم هاست قم جای جای قم معطر گشته است مرجع تقلید پرور گشته است @hosenih واشده از قم دری سوی جنان گشته قم سنگ صبور عاشقان دارد این شهر ملائک پاسبان از مزار مخفی زهرا نشان حضرت معصومه از روز الست فاطمه در فاطمه در فاطمه است @hosenih اوست که اعجاز عیسی می کند درد را نامش مداوا می کند مثل بابایش گره وا می کند دخت موسی کار موسی می کند در قیامت هم قیامت می کند خوب و بدها را شفاعت می کند @hosenih بود آن نور دو چشمان رضا سخت دلتنگ و پریشان رضا روز و شب دلواپس جان رضا پیر شد از داغ هجران رضا از مدینه تا به قم بی تاب بود چشم او از غصه ها پر آب بود @hosenih گرچه بار غم روی شانه کشید پای دوری رضا قدش خمید جز ادب چیزی ازین مردم ندید پیش دنیا شهر قم شد رو سفید خیره بر قم بود چشم آسمان احترامش کرد هر پیر و جوان @hosenih حرف مهمان است و حرف احترام آی مردم هست ناموس امام واجب التعظیم چون بیت الحرام داد قم مهمان نوازی یاد شام قبر خانم بین ویرانه نبود دفن و تشییعش غریبانه نبود @hosenih بین ویرانه رقیه پیر شد با لگد با تازیانه سیر شد خسته از زخم غل و زنجیر شد غیر زینب از همه دلگیر شد زنده کرد او داغ هجده ساله را کشت غسل او زن غساله را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ماییم گدای حضرت معصومه محتاج عطای حضرت معصومه همراه رضا ز دیده خون می باریم در روز عزای حضرت معصومه @hosenih آمد ز مدینه تا که در قم باشد در مملکت امام هشتم باشد شاید که خدا نخواست تا مرقد او مانند مزار فاطمه گم باشد @hosenih در سر هوس دیدن دلبر دارد بر سینه ی خود داغ برادر دارد افسوس که تا دیار ساوه آمد دیگر نتوانست قدم بردارد @hosenih زخمی به جگر داشت و در تب می سوخت از داغ برادرش مرتب می سوخت هر جا که سر دردِ دلش وا می شد می گفت : " امان از دل زینب " می سوخت @hosenih با ناله دو چشمان ترش را وا کرد تا سِیر کند دور و برش را ، وا کرد نومید ز دیدن برادر بود و با ذکر رضا بال و پرش را وا کرد @hosenih صد آه اگر بر جگرش افتاده هر چند جدا ز دلبرش افتاده کِی بر بدن برادرش رقصیدند ؟ کی دست کسی به معجرش افتاده @hosenih او خواهر یک امام بود و زینب... ! او شاهد احترام بود و زینب... ! ظلم بسیار اگر چه دید ، اما کِی - در مجلسی از حرام بود ؟ و زینب...! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هم غمِ اشک دو خواهر ، دو برادر را کشت هم فراق دو برادر که دوخواهر را کشت هر دو تا داغِ بزرگیست برای زهرا وای از غصّۀ اولاد که مادر را کشت @hosenih خواهری در قُم و از هجرِ برادر جان داد کوفه و شام هم آن خواهرِ دیگر را کشت آه ای حضرت معصومه بمیرم بی بی غربت تو به خدا شیعۀ حیدر را کشت پیش چشمت به رضای تو جسارت شد ؟ ... نه دید زینب که عدو سبط پیمبر را کشت @hosenih کرد خورشیدِ سرش بر افقِ نیزه طلوع گیسوی درهمِ او خواهرِ مضطر را کشت جان گرفت و به لبش آیۀ قرآن گل کرد خیزران صوت رسای لب و حنجر را کشت دلِ شب داخلِ ویران ، سر خونینِ حسین در طبق آمد و این منظره دختر را کشت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هم آفتابی و هم سایه بر سرم داری یک آسمان کرم و لطف دم به دم داری تو آیتی ز بهشتی که آمدی ایران به روی دوش خودت بیرق کرم داری @hosenih امامزاده ی موسی بن جعفری اما برای فاطمه در شهر قم حرم داری برای بخشش هر چه گناه، ای بانو به روی نامه ی اعمال ما قلم داری تو مثل عمه ی سادات بر فراز حرم به عشق گنبد سلطان خود علم داری به زیر پای تو گل ریخت قم ولی پیداست برای روضه ی زینب همیشه غم داری @hosenih نه ازدحام حرامی، نه بزم نامحرم چه قدر دور و برت چشم محترم داری شراب بود و کباب و رباب هم بود یزید گفت به مطرب بزن، چه کم داری؟! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای کاش وقت احتضار من بیایی @hosenih قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اي نور چشمان ترِ موسي بن جعفر هرگز نديدي غارت خلخال و معجر تو خواهر سلطاني و بس با كرامت هرجا گذر كردي ادا شد احترامت @hosenih زينب مگر كه خواهر سلطان نبوده پس از چه رو حقش ادا اينسان نبوده اينجا كه مثل كوفه و شام بلا نيست در شهر قم ويرانه و طشت طلا نيست اينجا كسي بحث كنيزي را ندارد اينجا نگاهي قصد هيزي را ندارد اينجا شما را عالمانش هم غلامند از هر طرف بر تو درود و هم سلامند اينجا كسي دستش ندارد تازيانه غارت نگردد زيور آلات زنانه اينجا نداي غيرت ديني بلند است كِي پاسخِ ريش خضابي ، ريش خند است تو نهرِ حلق و ذبحِ حنجر را نديدي دستِ عدو ، موي برادر را نديدي تو پيكر با خاك يكسان ديدي آيا؟ جاي سُم مركب فراوان ديدي آيا؟ آيا دهاني پر سنان و تير ديدي يا كه امامي در غل و زنجير ديدي آري نديدي هر دم از بالاي محمل هجده سرِ بر نيزه را منزل به منزل @hosenih تنها نصيب عمه شد درد اسيري اما پيامي داد با صبر و دليري تا پاي جان بايد ولايت را صَلا داد در هر زمان بايد نداي كربلا داد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ حاشا که راه عاشقی بی دردسر باشد حاشا که عاشق شام هجرش را سحر باشد سهمش پریشانی‌ست حیرانی‌ست ویرانی‌ست خواهر که از حال برادر بی خبر با شد @hosenih این راه را با شوق دیدار تو طی کردم راضی مشو باغ امیدم بی ثمر باشد انگار تقدیرم فراق توست پس باید با نا امیدی چشم گریانم به در باشد دارم جواب نامه ات را می دهم اما با نامه ای که دستخطش چشم تر باشد تنها به اینجا آمدم اما خیالت تخت حاشا که در قم مردمان بدنظر باشد حتی اگر داغ تو را در طوس می دیدم دیگر نمی دیدم تنت بی بال و پر باشد دیگر نمی دیدم سرت در طشت زر باشد یا که لب خشکت اسیر چوب تر باشد @hosenih آری تو هم هرگز نمی دیدی که ناموست با قاتلانت چند منزل همسفر باشد در ازدحام مردمان بدنظر باشد در زیر پای اسب ها دنبال سر باشد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده تاجری دلخسته هم از سبزه میدان آمده دسته‌ای از سینه‌زن‌های اصیل اردبیل چارپایه‌خوانی از بازار تهران آمده مادر دلداده‌ای از پای دار قالی‌اش دختری از بین شالی‌های گیلان آمده با نگاه مهربان حضرت شاهِ چراغ هرکسی که رد شد از دروازه قرآن آمده زائر آواره‌ای از ارگ بم آوارتر با هزاران آرزو از سوی کرمان آمده تا بشوید سنگ فرش صحن‌ها را عاشقی با گلاب قمصر سوغات کاشان آمده شهر مشکی پوش داغت شد از این رو باز هم منبری برپا شده ست و مرثیه خوان آمده کربلا هم عطر صحنت را ندارد عمه جان کربلا هم رفته ای از مرز مهران آمده عطر و بوی آستان قدس دارد با خودش هرکه از سمت شمال شرق ایران آمده فرق دارد با همه نزد تو ای بانوی مهر هرکه با امضای آقای خراسان آمده ضامن آهو خودش من را سفارش کرده ست سرپناهم باش آهوی بیابان آمده پیرمردی هم که دکترها جوابش کرده اند با امیدی در پی دارو و درمان آمده دختر باب الحوائج عمه ی باب المراد مستمندی پابرهنه دل پریشان آمده زشت و زیبا خوب و بد از مستمند و از فقیر ای کریمه باز کن در را که مهمان آمده بر مشامش خورده عطر و بوی ایوان نجف هرکه از پایین پا تا زیر ایوان آمده در زمین شایسته ی دربانی ات پیدا نشد جبرئیل از عرش با شوق دوچندان آمده مریم موسی بن جعفر که مسیحاپروری ذره ای از وصف تو در "آل عمران" آمده مطمئن هستم همیشه دست پر برگشته است دست خالی هرکسی نزد کریمان آمده :: خانه ای جز خانه ی تو خانه ی رحمت نشد بی نگاه لطف تو اینجا کسی دعوت نشد جز تو ای سرچشمه ی مهر و محبت هیچکس بامن بیچاره ی درمانده هم صحبت نشد دختران باحیا موسی بن جعفر کم نداشت هیچکس مثل تو اما صاحب عصمت نشد یا ملک گرم طوافت دیده ام یا آدمی لحظه ای دور ضریح اطهرت خلوت نشد بهترین آوازه ها در خادمی کوی توست شهرت خالی ز شوق نوکری شهرت نشد مرعشی ها صحن زیبای تو را جارو زدند هرکسی در بارگاهت لایق خدمت نشد خادمانت را رضا شخصا گزینش میکند هرکه هرکه در حریمت صاحب کسوت نشد ریشه ی توحید هم در سجده بر خاک تو بود بی نگاه تو کسی کشمیری و بهجت نشد هرکسی پا پس کشید از خانه ات بیچاره شد عده ای دیدند اما مایه ی عبرت نشد خارج از نوبت طبابت کرده ای در این مطب ای طبیب دردمندان صحبت از نوبت نشد میتوان از اشتیاق عاشقان فهمید که آن قدر که شهر قم جذاب شد جنت نشد بزم اشک و روضه ی داغ تو چیز دیگری ست تجربه کردم برایم هیچ جا هیئت نشد بدرقه کردی برادر را به چشم اشکبار هیچ موقع آخرین دیدار را یادت نشد چشم بر در داشتی یک عمر از درد فراق آخرش هم دیدن روی رضا قسمت نشد از دل پر درد تو بانو چه میداند مگر آن که یک شب هم گرفتار غم غربت نشد در غم هجر برادر سوختی و ساختی روزی چشمان خیس ات یک شب راحت نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب را به پایان می رساند طلعت نورت خورشید عالم خلق شد از برکت نورت از کهکشان ها هم گذشته وسعت نورت جبریل سر خم کرده پیشِ هِیبَت نورت روز ازل نورِ تو را بر ما که تاباندَند ما را غلام "حضرت معصومه جان س" خواندند تو بانیِ آرامشِ امواجِ دریایی آئینه ی یکتاییِ عرش مُعلّایی یاسی ترین سجّاده ی محراب بابایی تو دُوُّمین انسیةُ الحَوُرای طاهایی دشت تمنّایی و ما آهویَت ای خانم خیلی به زهرا رفته خلق و خویَت ای خانم در موج مِهرَت کشتی الطاف را گم کن مانند مادر بر دل طفلت ترحم کن "آموزگار حضرت مریم"..،تَکَلُّم کن جان رضا ما را فقیر "مشهد" و "قُم" کن هرکس گدای کوی این خواهر-برادر شد جیره بگیرِ سفره ی موسی بن جعفر شد @hosenih ای ماه‌تابِ روشنِ شب هایِ پُر امّید ای رود جاری،چشمه سارِ جُلگه ی توحید باران تو بر سرزمینم رنگ و بو بخشید تا آمدی..،ایران نسیم فاطمی پیچید لوح دل ما لنگِ امضای شما باشد چشم عَجَم خاکِ کف پای شما باشد داری تو چشمِ گریه خیزی،حال مضطر هم بالِ پر از زخمت شکسته..،ریخته پَر هم دلواپس بابا و دلتنگ برادر هم... آخر شما را می کُشَد این حالت درهم از آهِ پُر سوزِ تو عالم گریه می کرده با یا "رضایَت" اهل قُم هم گریه می کرده فصل خزان و روزگاری زرد آخر سر... هجران و زهرتلخ و آهی سرد آخر سر... داغ‌برادر..،داغ بابا..،درد..،آخر سر... این ها تو را از پای درآورد آخرسر سجّاده ی خالی تو در سرسرا پهن است سنّی نداری..،بستر مرگت چرا پهن است آن روز که تو وارد ایران شدی بی بی مانند خورشید فلک،تابان شدی بی بی تفسیر نصِّ آیه ی قرآن شدی بی بی در خانه ی ایرانیان مهمان شدی بی بی شکر خدا شأن مقامت حفظ شد آن روز الحمدلله احترامت حفظ شد آن روز @hosenih آبی تکان خورده است آیا در دلت!؟ هرگز پای حرامی شد رکاب مَحمِلت!؟ هرگز چشمان شورِ بی حیا شد مشکلت!؟ هرگز بازار قم گردیده آیا قاتلت!؟ هرگز سهم دل رنجور تو غم شد!؟نشد در قم از معجرت یک تار نخ کم شد!؟نشد در قم آیا تمام گلشنَت در یک زمان پژمرد!؟ تیزیِ سنگِ شام بر پیشانیِ تو خورد!؟ اصلاً طناب شمر تا اینجا تو را آزُرد!؟ خورجینی آیا هستی ات را در تنوری بُرد!؟ با خنده های نیزه داری پست باریدی!؟ راس برادر را سرِ سرنیزه ای دیدی!؟ زینب میان شهر پر نیرنگ گیر افتاد زینب میان قومِ بی فرهنگ گیر افتاد زینب میان کوچه های تنگ گیر افتاد زینب به زیر ازدحام سنگ گیر افتاد این آینه خیلی ترک خورده است در کوچه از دست شاگردش کتک خورده است در کوچه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e