🌸 ولادت با سعادت زینالعابدین، امام سجاد(علیهالسّلام) مبارک باد.
تا خدا با یک دعای خویش، راهی کن مرا
چون ابوحمزه بیا امشب «الهی» کن مرا
✍ #سيدهاشم_وفايي
@hosenih
تقدیم به روح ملکوتی #شهدای_آتش_نشان خصوصاً #شهید_رضا_دارابی
بر دوششان غیر از سبکباری ندارند
کاری جز ایثار و فداکاری ندارند
آتشنشانانی که در آتش فتادند
با آتش دوزخ سر و کاری ندارند
✍ #مرتضی_مظاهری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به روح ملکوتی #شهدای_آتش_نشان
مگو آتشنشان، اين كوهها آتشفشان بودند
چنان ققنوس -گرچه بين آتش- جاودان بودند
صلات ظهر با "حيّ علي خير العمل" رفتند
فراز نردبام نور، سرگرم اذان بودند
عزيز مادري، باباي طفلي، همسر عشقي
همه چشم انتظاري داشتند آري؛ جوان بودند
چرا ما درپي اسطوره در افسانهها هستيم؟
همين جا، در همين تهران، همينها قهرمان بودند
پي جسمِ كه ميگرديد زير تلّي از آوار؟
پرستوها از اول نيز سهم آسمان بودند
دوباره زير لب با آه افسوسي به خود گفتم:
شهيدان هركجا بودند، از ما بهتران بودند
✍ #محمد_رسولي
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#صحیفه_سجادیه
#امام_سجاد_ع_مدح
مشکل گشای عالم و آدم؛ صحیفه
قرآنی از آیاتِ مستحکم؛ صحیفه
هر واژه اقیانوسی از عرفان و حکمت
دریا تر از، جاری تر از زمزم؛ صحیفه
با ظلمتِ عصیان رسیدم خسته هر بار
با نور خود بُرد از وجودم غم؛ صحیفه
«يَا مَنْ تُحَلُّ»١ شد سپر وقتِ بلایا
زد آب را بر آتش ِ ماتم؛ صحیفه
دردِ مرا «سَهِّل لنا عَفوک»٢ شفا داد
بر زخم دل، شد بهترین مرهم؛ صحیفه
گفتم که «فَاقْبِضْنی»٣ بگیر از بنده جان را
جان داد اما بر تنم کم کم؛ صحیفه
«وَاجْعَل یَقینی»۴ اعتقادم را جلا داد
آرامشی آورد در قلبم؛ صحیفه
گفتم زمین خوردم خدا «مَولایَ اِرْحَم»۵
با اشک خواندم زیر لب نم نم؛ صحیفه
دلتنگِ دیدارند مثل من دمادم
هم ندبه هم نهج البلاغه هم صحیفه
من مطمئنم در نمازِ مغربش هست
ذکرِ قنوتِ منجیِ عالم؛ صحیفه
تا زودتر امضا شود صبحِ ظهورش
باید شود ذکر لبم هردم؛ صحیفه!
🌱
١. يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكارِهِ(دعای٧)
ای آنکه گره گرفتاریهای سخت فقط به وسیله او بازگردد
٢. سَهِّل لنا عفوک بِمَنِّک، و اَجِرْنا مِن عذابِک بتجاوُزِک(دعای١٠)
الهی؛ بر ما منت گذار و بخششت را بر ما آسان فرما، و با گذشت خود، ما را از کیفرت رهایی بخش
٣. اِذا کان عُمری مَرْتَعَاً لِلشَّیطانِ فاقْبِضْنی اِلیک قَبْلَ اَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ الی(دعای٢٠)
الهی؛ آنگاه که عمرم چراگاه شیطان شود، پیش از آنکه دشمنیِ سخت تو به من رو آورد، یا خشم تو محکم و پایدار گردد، جانم را بگیر.
۴. بَلِّغ بایمانی اَکمَل الایمانَ واجْعَل یقینی افضل الیقین(دعای٢٠)
خدایا؛ ایمانم را به کاملترین درجه ایمان برسان و یقینم را بهترین یقین قرار ده.
۵. مَولایَ اِرْحَم کَبْوَتی لحرِّ وَ جْمعی وَ زَلَّةِ قَدَمی(دعای۵٣)
ای سرور من، با صورت به زمین خوردنم و بر لغزش گامهایم رحم کن.
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
به وقت کار نخلستان، اگر دنیا حواسش بود
نگه میداشت در شیشه، عرقهای جبینت را
✍ #حسن_معارف_وند
© اشعار آیینی حسینیه ↙️
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
ملک قنداقه اش را با شکوه محشر آورده
و گل از خاک پای شاهزاده سر در آورده
برای شاخه ی سدره خدا برگ و بر آورده
گمانم نسل زهرا باز هم پیغمبر آورده
و بعد از لؤلؤ و مرجان، خدا یک گوهر آورده
همان که مات خود کرده است ماه آسمانی را
به لبخندش دو چندان کرده شوق زندگانی را
محبت را سیادت را رسول مهربانی را
علم کرده است در تاریخ مفهوم جوانی را
که حرفی از تمام حرف ها زیباتر آورده
زمین از ابر رحمت موج زد مانند دریا شد
دم عیسی بن مریم باد زلف این مسیحا شد
نبی بعد نبی در احترام مقدمش پا شد
حواس عرش محو دست های ام لیلا شد
همان دستی که ماهی چون علی اکبر آورده
علی روح جوانی شد که غم از پیر میگیرد
که خورشید از نگاهش نور عالم گیر میگیرد
وقار از راه رفتن های او تأثیر میگیرد
اذان روزی سه نوبت از لبش تکبیر میگیرد
که اسلام از لبان او اذانی دیگر آورده
پس از خورشید تشنه میشود مهتاب هم تشنه
برای دیدن لبهای تو شد آب هم تشنه
زبان میگفت گشته مثل تو ارباب هم تشنه
از آن داغی که شد گهواره ی بی تاب هم تشنه
ببخش این شعر ها را که فقط چشم تر آورده
شاعر: #احمد_حیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
در باغ خدا گلی معطر دادند
یا آل رسول را پیمبر دادند
دیدند که دلتنگ نبی هست حسین
بر دامن او علیِ اکبر دادند
شاعر: #مجتبی_شکریان
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
#پایین_پا
از همان روز که افتاد به پایش پدرش
تا به امروز به پایِ پدرش افتاده
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
@dobeity_robaey
تقدیم به شهید والامقام #حاج_حسین_خرازی
پشتِ در بسته در زدن کافی بود
تنها به دلِ خطر زدن کافی بود
با رفتن تو پرندهها فهمیدند
یک بال برای پَر زدن کافی بود
✍ #مهدی_زنگنه
@hosenih
@dobeity_robaey
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
کلامی را نمیبینم که شأنَش را عیان سازد
مگر لطف خدا جاری کلامی بر زبان سازد
مقامی را که ممسوس است در ذات خداوندی
چگونه میتواند چون منی آن را بیان سازد
چگونه میتوان گفتن ز مولودی که میلادش
دوباره روی احمد را در این عالم عیان سازد
رُخش احمد قدش حیدر نفسهایش مسیحایی
خدا آورده اورا تاکه رشک انس و جان سازد
از آن خُلق کریمانه که ارث از مجتبی برده
تواند از کرم دریا کران تا بی کران سازد
جنان آمد پدید از گوشه ی لبخند بابایش
در آغوش پدر خندد جنانی در جنان سازد
پِی آب حیاتندو نمیدانند اگر خواهد
جهان پیر را با یک نگاه خود جوان سازد
اگر افتاده از پایی بزن درب سرایش که
زِ هَر افتاده گیرد دست از او یک قهرمان سازد
دلا غافل مشو یکدم ز الطاف علی اکبر
که هر چه از خدا خواهی علی اکبر همان سازد
**
پدر آمد به بالینش که ای سرو رشید من
مخواه اینگونه داغ تو قد من را کمان سازد
✍ #محمدجواد_مطیع_ها
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
باز در شعر تو نوآوری ام گل کرده
باز انگار رگ حیدری ام گل کرده
هوس خواندن اوصاف علی کردم من
عشقِ مدّاحیِ پامنبری ام گل کرده
دفترم مست و قلم مست و خودم دیوانه
باز اشعارِ علی اکبری ام گل کرده
یک علی گفتم و صد زلزله افتاده به شعر
باز روحیّۀ ویرانگری ام گل کرده
سینیِ شربت و شیرینی وگل آوردم
باز خادم شدم و نوکری ام گل کرده
هر که با لحنِ خودش عرض ادب کرده و من
لهجۀ فارسیِ مادری ام گل کرده
شعر با نام علی رنگ طلا می گیرد
صد و ده بیت علی ، زرگری ام گل کرده
هست مرآت نبی در حرَکات و سکنات
به علی ابن حسین ابن علی صد صلوات
پسری مثل تو البته که فخر پدر است
به دلش راحتِ دل روی سرش تاج سر است
رفته روبند ببندد به روی تو زینب
چارقل خوانده پدر بس که رخت در نظر است
یل لیلاست در آغوش یل ام بنین
خانۀ حضرت ارباب قمر در قمر است
این همان است که آینده برای پدرش
یک نفر هست که در حکم هزاران نفر است
اشبه الناس به سیمای رسول الله است
نصِّ آیات پیمبر به رخش جلوه گر است
خارج از حوصلۀ عالم و آدم باشد
بس که توصیف جمالِ علوی وقت بَر است
پسر حضرت لیلاست که مجنون دارد
عاشق او شده جبریل امین دربه در است
ای جوانان جهان روز جوانش عشق است
صوت ولحنِ ملکوتیِّ اذانش عشق است
آمده تا به ابد یوسف لیلا باشد
پرچم آل علی یکسره بالا باشد
پسر ارشد ارباب ، علی آمده تا
کمترین کارِ دمش کارِ مسیحا باشد
در مرام و منش و بینشِ دینی والاست
حق همین است که الگوی جوانها باشد
پسر فاطمه روی پسرش حساس است
آمده تا که جگر گوشۀ بابا باشد
زیر پاهای پدر جای گرفته است که تا
زیر پای پدرش جنتِ دنیا باشد
بین این بیتِ پر از گل به خدا جا دارد
که گل سر سبد حضرت زهرا باشد
بادهء شُرب طهورا همه از خوشۀ اوست
گوشۀ دِنج جهان گوشۀ شش گوشۀ اوست
حمدُلله که ما را به شما مایل کرد
پیش درگاه شما نوکرِ ناقابل کرد
دمِ او گرم که اینگونه رقم زد دنیا
که تو را سید و ارباب و مرا سائل کرد
گفته شد ذکر علی هست عبادت ، شُکرش
که مُزیَّن به علی یکسره این محفل کرد
جبرئیلِ سخنم شکر خدا هر شب و روز
یک سلامی به شما را به لبم نازل کرد
قلبِ خود را به جز او رهن ندادم به کسی
که علی اکبر لیلا به دلم منزل کرد
نمک مجلس ما جمله ای از کرببلاست
شعرِ ما را نمکی ریخته و کامل کرد
مقتل اینگونه نوشته است : به یک حملۀ خود...
یکصد و بیست نفر را به درک واصل کرد
گر چه قند و عسل از هر دو لبش می ریزد
آیۀ قهرِ خدا از غضبش می ریزد
یک جمال نمکین و قد رعنا داری
در صفِ لشگر عباس علی جا داری
با تو اعراب ، همه یاد علی می اُفتند
وقت شمشیر زدن ، بَه که تماشا داری
نوهء شیر اُحُد حیدرِ مرهب فکنی
داخلِ معرکه ها هیبت مولا داری
دشمن از میسره تا میمنه در هم پیچید
به گمانم مدد از حضرت زهرا داری
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
"هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری "
به خداوند قسم بعدِ ابالفضل علی
شأنِ فرما ندهیِ کل قوا را داری
آسمان تکیه به دستان ابالفضل زده
مُرشِدی در قد و اندازهء سقا داری
هرکه شد مدعی و روی تو شمشیر کشید
سرش افتاد زمین و بدنش تیر کشید
تب دلدادگی ات بود که جان داد مرا
حرف اوصاف تو شور و هیجان داد مرا
گرچه گویند عیان را به بیان حاجت نیست
خوبی ات بود عیان ، شوق بیان داد مرا
دل اگر می تپد از معجزهء عشق بُود
عشقت ای یوسف لیلا ضربان داد مرا
به ثنای تو زبان باز ، فقط باید کرد
علت این بود خداوند زبان داد مرا
اولین بار که شش گوشۀ تو بوسیدم
به خدا برقِ ضریح تو تکان داد مرا
أَشهدُ أَن علیاً ولی اللهِ تو بود
کاین چنین شوقِ نماز عشقِ اذان داد مرا
از کرامات شما اهل کرم این بس که
هرچه من خواستم ارباب همان داد مرا
✍ #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e