eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
341 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار زمین خوب تر از خلد برین است هر سو نگرم نور خداوند مبین است دامان زمین سجده گه روح الامین است در بیت ولایت پسری ماه جبین است این شمع فروزان حرمخانۀ دین است این نخل علی دسته گل ام بنین است در باغ ولا عطر گل یاس مبارک آمد به جهان حضرت عباس مبارک امروز بنی هاشمیان را قمر آمد از بحر خروشان ولایت گهر آمد گلزار امید علوی را ثمر آمد یا فاطمۀ ام بنین را پسر آمد گویی ملکی بود و به شکل بشر آمد بر حیدر کرّار، حسینی دگر آمد لبخند حسن بر گل رخسار حسین است خیزید که میلاد علمدار حسین است عبّاس که شد فوق بشر قدر و جلالش عباس که گردیده ملک محو جمالش هرگز نرسد دست به دامان کمالش بر قامت رعنا و به حسن و خط و خالش دائم صلوات نبی و احمد و آلش عطر نبوی می دمد از باغ خصالش شد باز چو بر شیر خدا نرگش مستش زد بوسه به پیشانی و چشم و لب و دستش ای شیر خدا بوسه بزن بر سرو رویش ای فاطمه با خنده بزن شانه به مویش ای مهر ببر سجده به خاک سر کویش ای ماه زگردون بگشا دیده به سویش ای خضر ببر آب بقا از لب جویش ای بحر بگیر آبرو از خون گلویش ای سیّد عشاق به بر گیر چو جانش گه بوسه به چشمش بزن و گه به دهانش این طفل نه سرباز فداکار حسین است سقّا و سپهدار و علمدار حسین است جان بر کف و پیوسته خریدار حسین است چشمش همه دم باز به رخسار حسین است لبخند به لبهاش زدیدار حسین است پیداست که قلزم خون یار حسین است بنوشته به پیشانیش از روز ولادت عباس بود عاشق ایثار و شهادت عبّاس حسینی بود از روز ولادت عباس بود منتظر روز شهادت عباس کند با تن بی دست عبادت عباس دهد بر همه گان درس رشادت عباس سراپا به حسین دارد ارادت عباس گرفته است در این کوی سعادت عباس، غمی جز غم دلدار ندارد عباس، حسینی است به کس کار ندارد من روز ازل رشتۀ آمال گسستم من دل به ولای پسر فاطمه بستم من عاشق و دل باختۀ عهد الستم من درهم و دینار عدو را نپرستم من منتظر تیر بلا بودم و هستم این سینه و پیشانی و چشم و سر و دستم من در طلب شیر، نی ام تشنۀ دردم من کودک گهواره نی ام مرد نبردم قنداقه ام از دامن گهواره برآرید در زیر قدم های امامم بگذارید شیرم به چه کار آید شمشیر بیارید بر دامن گهواره زخونم بنگارید عباس، حسینی است حقیرش نشمارید بر گوش دل این نکتۀ شیرین بسپارید آن لحظه که عاشق به جهان چشم گشاید از لعل لبش زمزمۀ عشق برآید ای بحر، خجل از لب عطشان تو عباس ای عشق و وفا آمده حیران تو عباس ای در ره دلدار به کف جان تو عباس ای دین خدا عاشق ایمان تو عباس ای عالم و آدم همه قربان تو عباس ای فوق شهیدان، شرف و شأن تو عباس پیوسته دلم یاد تو و یادحسین است میلاد تو همچون شب میلاد حسین است در برج ولایت تو قمری تو قمری تو بر نخل ولایت ثمری تو ثمری تو در بحر فضلیت گهری تو گهری تو در سینۀ عاشق شرری تو شرری تو بر خلق دو عالم پدری تو پدری تو الحق که علی را پسری تو پسری تو تو یوسف دو فاطمه و چار امامی در بین تمام شهدا ماه تمامی از روز ازل دست تو تقدیم خدا شد هر چند که در صحنۀ عاشور جدا شد جسمت به زمین قبلۀ جان شهدا شد برنی سرت آئینۀ مصباح هدی شد افسوس که حقّ تو به شمشیر ادا شد یکبار نگو، جان تو صد بار فدا شد آن لحظه شدی کشته تو ای ماه مدینه کافتاد نگاهت به لب خشک سکینه ای کشتۀ حق در دل ما زنده توئی تو تا هست جهان بر پا پاینده توئی تو بر سیّد عشّاق نماینده توئی تو در سینۀ ما، نور فزاینده توئی تو بر هر گره بسته گشاینده توئی تو در قلزم خون ماه فروزنده توئی تو الهام تو و لطف تو وجود تو باید بی فیض تو (میثم) چه بگوید چه سراید ✍ استاد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید از یارِ آشنا سخن آشنا شنید چشم تو بود روز ازل غمزه‌ساز شد نورت ظهور کرد و ابوحمزه‌ساز شد دست تو ربنای قنوت اجابت است سجاده‌ی تو قبله‌ی اهل عبادت است اشکت نزول آیه‌ی باران رحمت است لب‌های تو صحیفه‌ی عرفان و حکمت است هرکس کلاس درس تو را مستعد شده‌ست پای دعای خمسه عشر مجتهد شده‌ست از بس به نام مادر تو ماه و سال ماست آغشته با دعای تو رزق حلال ماست شد مادرت عروس علی، خوش بحال ماست ایرانی است مادر تو، این مدال ماست ما را علی، غلام حسینش خطاب کرد از ما عروس فاطمه را انتخاب کرد در شام، غیرِ بغض تو در سینه‌ها نبود مسجد محلِّ رویش آیینه‌ها نبود جز بوسه‌ی معاویه بر پینه‌ها نبود منبر که جای بازی بوزینه‌ها نبود منبر برای حج تو میقات عشق بود حق با علی‌ست، خطبه‌ات اثبات عشق بود 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من آمدم کلماتت به من زبان بدهند زبان سادۀ رفتن به آسمان بدهند من آمدم کلماتت مرا فرو ریزند و مثل زلزله روح مرا تکان بدهند به من که کور و کر و لال هستم و تاریک مسیر چشمۀ نوری ز کهکشان بدهند به من که گوشه‌ای از دوزخ خودم هستم به قدرِ یک سرِ سوزن کمی امان بدهند به من مجال ملاقات با خدا در شب به من زبان سخن گفتن و بیان بدهند... کجاست تا کلماتت مرا منا ببرند برات مرقد شش‌گوشۀ جهان بدهند؟ بریده‌ام... کلماتت کجاست ای باران! که قدر تشنگی‌ام لحظه‌ای توان بدهند؟ ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعرم ردیف شد به ردیفی به نام تو شکر خدا که هست کلام از کلام تو گر اختیارِ هر دو جهان را به من دهند  در دَم سند زنم دو جهان را به نام تو آب روان بهانه برای سلام شد دلخوش شدم به عشقِ جوابِ سلام تو  درکِ خدا به ذهن حقیرم نمیرسید اصلاً خدا شناس شدم از پیام تو دار و ندار طایفه را نذر کرده‌ام قسمت شود، شود پسرم گر غلام تو ما را زِ عشرت ابدی این خیال بس ته‌ مانده‌ای خوریم صباحی زِ جام تو بی قید و بند قافیه مضمون‌گرا شدم مضمون حسین و شعر حسین و ردیف تو حالا قلم گرفته زِ تو حال معنوی دیدم غزل روانه شده سمت مثنوی * ای آبروی سجده و ای ماجرای عشق هر بند از صحیفه‌ی تو ماورای عشق ایوب‌ها شدند همه محو صبر تو بیت‌الحرام سجده کند سوی قبرِ تو این شیعه از صحیفه‌ی تو آبرو گرفت باید برای بردن نامت وضو گرفت وقت نیاز حلقه زنم بر در شما ای افتخار کل عجم مادر شما شکر خدا که هم وطن مادرِ توأیم وقت ادای حاجت خود بر درِ توأیم ما سائلان کوی توأیم ایهاالکریم شکر خدا که بر در این خانه نوکریم تو قبله‌گاه اهل سماواتی و زمین جانم فدای نام تو یا زین‌العابدین حالا قلم که نقش تو را از ازل کشید  شعر مرا دوباره به سوی غزل کشید * دنیا مسیر عاشقی از سر گرفته است حیدر به دست حیدرِ دیگر گرفته است گویا دوباره معجزه‌‌ای نو عیان شده سروی به دست شاخ صنوبر گرفته است گهواره‌اش دو دستِ یدالله بوده است دستی که در غدیر پیمبر گرفته است حرمت ببین که بَدوِ ورودش زِ دست او دستِ خدای بوسه مکرر گرفته است عمری اگر نگفته برادر حسین را..‌. درس ادب زِ حضرت مادر گرفته است حتی کسی که بوده دخیلِ حسین هم بی شک بدان که حاجت از این در گرفته است حتی گدای کاهل اگر رفته بر درش حداقل سه چهار برابر گرفته است دشمن اگر که حاجت از او خواست، بی گمان با یک قسم به جان برادر گرفته است دستی که بوسه داده بر آن شاهِ لو کشف قوم حرامی از تنش آخر گرفته است دستان خویش در ره حق داد و در عوض اذن شفاعتِ صف محشر گرفته است ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 حرم سیدالشهدا (ع) با تصاویر ۳ بعدی ۳۶۰ درجه 🔸همین الان وضو بگیرید و با حضور قلب، لینک زیر را لمس کنیدhttps://app.imamhussain.org/tour/ 🍃التماس دعای فرج🍃 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیستی ای که چنین بویِ علی را داری روی چشمان خود اَبرویِ علی را داری پرده مَنداز کمی مانده تو را سجده کنیم بسکه در خویش سر و روی علی را داری در قنوتِ تو رسیدیم  و مسلمان گشتیم واژه واژه اثرِ هویِ علی را داری بینِ سجاده‌ی تو عشق نفَس می‌گیرد شاخه‌ای از گلِ شب‌بوی علی را داری هر سرِ موی مرا با تو هزاران کار است*  که تو عطرِ سرِ گیسوی علی را داری نخِ تسبیحِ تو ما را به خداوند رساند ای که در قُرب، هیاهویِ علی را داری کاش یک‌بار به خیبر بروی تا گویند چشمِ بد دور که بازوی علی را داری ما در این معجزه تصویرِ علی را دیدیم آمدی و همه تکثیرِ علی را دیدیم تا شنیدیم تویی جان اَباعَبْدِاللّه همه رفتیم به قربان اَباعَبْدِاللّه ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم** که تویی آینه‌گردان اَباعَبْدِاللّه همه‌ی خطه‌ی ما گوشه به گوشه حرم است هست دامادِ همین خانه اَباعَبْدِاللّه چادری روی سر از هدیه زینب دارد شهربانوی شبستان اَباعَبْدِاللّه ماه من آمدی و اهل مدینه تا صبح می‌شنیدند علی‌جانِ اَباعَبْدِاللّه شانه‌اش را به گمانم که تکان داد حسن بسکه مات است دو چشمان اَباعَبْدِاللّه سفره‌داری تو بوده‌ست نخوردیم اگر...‌ ...نان هر سفره بجز نانِ اَباعَبْدِاللّه تا قیامت نفَس حضرت زینب هستی پرورش یافته‌ی غیرت زینب هستی من تو را خواسته‌ام وقت دعا،  دیگر هیچ برسانید مرا سمت خدا دیگر هیچ از خدا عمر طلب کرده‌ام آقا که شوَم عاقبت کارگرِ صحن شما، دیگر هیچ حرمی مثل نجف... لحظه‌ی آخر آنجا سر گذارم زیرِ ایوان طلا، دیگر هیچ غرق در کاشی و فواره و آئینه که نه غرق در نور تو  از هرچه رها... دیگر هیچ هیچم و کاش که بر هیچ نظر اندازی بس بوَد این من و اجدادِ مرا دیگر هیچ این سه‌شب کاش که زهرا بنویسد عیدی ما و یک عمر نجف کرببلا، دیگر هیچ هرچه خواندیم به غیر از تو زیان بود زیان ما چه خواهیم از این عمر ، تو را دیگر هیچ کیسه بر دوش، قدم باز به ویرانه بزن ما گداییم! شبی هم درِ این خانه بزن اِذن اگر بود به شمشیر نشان می‌دادی دشت را با دَمِ تکبیر تکان می‌دادی یا حسن می‌شدی و قلبِ جمل می‌لرزید بر رگِ خشکِ شجاعت ضربان می‌دادی تو بنا نیست بجنگی که ببینند که بر..‌. ...ملک‌الموت در این معرکه جان می‌دادی تا رسد بر تو و تا رَدِ تو را گُم نکند صبر می‌کردی و بر مرگ امان می‌دادی گرچه تیغی نزدی، جامع‌الاضدادِ  زمین! درسِ مردی و شرافت به جهان می‌دادی در مناجاتِ تو شمشیرِ علی را دیدیم با تو الطافِ نفس‌گیرِ علی را دیدیم من که از خاکِ خراباتِ توأم بسم‌الله سائلِ کوچه‌ی خیراتِ توأم بسم‌الله که ابوحمزه شوم تا سحرت درک کنم آمدم  بر سرِ میقات توأم بسم‌الله یا سعید ابن جُبَیرَت بشوم داد زنم جرعه‌ای! تشنه‌ی آیاتِ توأم بسم‌الله روزیِ ماتَ سعید، عاشَ سعیداً با توست چشم بر زلفِ عنایات توأم بسم‌الله گرچه پنهان زِ همه خادمِ حجاج شدی کعبه‌ای، رو به ملاقات توأم بسم‌الله تا مرا اهل فیوضاتِ خداوند کنی بین محرابِ مناجات توأم بسم‌الله مُصحفِ فاطمه را مُصحفِ تو معنی کرد با صحیفه همه شب مات توأم بسم‌الله خط به خط پیش تو تعبیرِ علی را دیدیم سال‌ها اشکِ سرازیرِ علی را دیدیم سحرِ فاطمه ما را به سحر برگردان  سمتِ سجاده‌ی خود، بارِ دگر برگردان چشمِ شوریده‌ی ما را تو به دریا برسان چشمِ خود را سوی ما نیم نظر برگردان خاکِ ما خوده تَرَک، حضرت باران! دریاب نخلِ خشکیده‌ی ما را به ثمر برگردان یک نفَس آه بکش تا که بسوزیم از آه باز این سوزِ جگر را به جگر برگردان از درِ خیمه صدایت چقدر بی‌جان است ای خداوندِ قضا زود قَدَر برگردان عمه می‌گفت که رحمی، پسرِ سعد ببین او که اُفتاده زمین، تیغ و تبر برگردان گفت با شمر سنان بوسه به حنجر زده‌اند پیکرش را تو بیا سمتِ دگر برگردان آه بیمارِ حرم  اینهمه از حال نرو به عصا تکیه مده، جانب گودال نرو ✍ *حافظ **میرنجات اصفهانی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ناگهان بانگِ هَل اَتیٰ پیچید در دل صورها، صدا پیچید صوت شیرین ربَّنا پیچید عطر سجاده‌ی خدا پیچید مُرشد اهل دین! سلامٌ علیک سَیِّدُ السّاجدین! سلامٌ علیک نغمه ی چَنگ و ضَربِ دف آمد موسمِ شادی و شعف آمد مِی عُشّاق از نجف آمد دادِ کعبه از آن طرف آمد: گوش‌ها! بشنوید فریادم عاشقِ سینه‌چاکِ سجادم ماه، نِعمَ الْبَدَل* گرفت تو را حُسن، ضربُ المثل گرفت تو را شعر، بیتُ الغزل گرفت تو را تا پدرجان بغل گرفت تو را شبِ میلاد..، کربلا رفتی بین آغوشِ عشقِ ما رفتی ما ذبیحِ نگاهِ دلداریم بخدا سرسپرده ی یاریم دار بر دوش، مثلِ تَمّاریم با علی‌ها چه عالمی داریم شَرَفُ الشَّمس مَشرِقِینی تو دومین حیدر حسینی تو عشق تزریق کرده در جانت تا پدر کرده بو‌سه‌بارانت عمه می گفت: ای به قربانت... ...به عمویت کشیده چشمانت چشمه‌ای، رو به جو نخواهی زد با ابالفضل، مو نخواهی زد فرشِ پشتِ درِ تو از پرِ ماست بامِ تو لانه‌ی کبوترِ ماست خانه‌ات سرپناهِ آخرِ ماست مادرت آبرویِ کشورِ ماست با تو ما نیز جزءِ این ایلیم عجمی زاده‌ایم..، فامیلیم هر که در کویِ وحدتِ تو دوید از همه غیر رَبِّ خویش بُرید بال هرکه عروج را فهمید از صحیفه به صحن عرش رسید مَلَک وحی اگر جلیل شده با دعایِ تو جبرئیل شده قَطره‌ی نُطقِ تو خودش دریاست واژه‌هایت عجیب، بی‌همتاست منبرت بانیِ تحول‌هاست خطبه‌ات مُهرِ ثبتِ عاشوراست از تو داریم نوحه و دم را از تو داریم این مُحرم را غمِ من را حضور تو کم کرد عشق را بین سینه‌ام دم کرد گنبدت را دلم مُجَسَّم کرد حَرَمت را درست خواهم کرد در بقیعت به پا کنم..، عَلَنی! اوّلین چایخانه‌ی حَسَنی کاشی‌اش پُر لَعاب خواهد شد دلِ زُوّار آب خواهد شد آبِ حوضش شراب خواهد شد صحن‌ها، انقلاب خواهد شد کنج هر صحن، انجمن داری تا خودِ صبح، سینه‌زن داری در حرم عطر ناب خواهم ریخت مثل مشهد، گلاب خواهم ریخت مشک بر دوش..، آب خواهم ریخت یادِ طفلِ رباب خواهم ریخت سهم جسمِ ضریح تو..، تب نیست بی‌حیا دور عمه زینب نیست *بهترین جایگزین ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ذاکر با اخلاص اهل‌بیت(ع)، جناب آقای با نهایت تألم و تأسف؛ شهادت برادر همسر گرامی‌تان شهید آتش‌نشان آقای رضا دارابی را خدمت شما و سایر بازماندگان تبریک و تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای روح این شهید والامقام، عُلُو درجات آخرتی را خواستاریم. «پايگاه حسینیه»
📸روایت داوود کریمی پسر حاج‌آقا محمود کریمی از شیوه زندگی دایی شهیدش: یه بار بهش گفتم تو الان رئیس ایستگاهی اصلا وظیفه نداری بری تو دل حریق! گفت: من نرم و بچه‌های مردم رو بفرستم تو دل آتیش!؟ @hosenih
🌸 بر محمد (ص) بفرست از کوثر جان، شرابِ بی حد بفرست ما را چو کبوتری به مشهد بفرست هر وقت دلت گرفت و حالت بد شد ای دل صلوات بر محمد (ص) بفرست @hosenih @dobeity_robaey
شهربانو! مادری کردی برای ما تمام یا علی بن حسین بن علی، آقا سلام @dobeity_robaey