#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
بنوش! در حرم او که "می" حرامِ کسی نیست!
که چشم هیچکس اینجا به سوی جامِ کسی نیست
نسیمی از نفحاتش "اذا تَنَفَّس" ما شد
کسی که مثل نفسهاش در مشام کسی نیست
کبوتر حرم او گرسنه هم که بماند
دلش ولی به جز اینجا، اسیر بام کسی نیست
چقدر کاتبِ مروی نشسته تا بنِویسد
ز مُعجز کلماتی که در کلام کسی نیست
چقدر کافرْ تسلیم او شدهست! که گفته؟
که [شاه طوس به جز شیعیان امام کسی نیست]
تمام عالم و آدم مُقیم مشهد اویند
قبالهنامهی این آستان به نام کسی نیست!
✍ #رضا_یزدانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات؛ #محاوره؛ #حرم_امام_رضا_ع
حرم لبخنده، آرومه، عزیزه ،دست و دل بازه
حرم سنگ صبوره، مهربونه، مَحرم رازه
یه موقع سفرهی عقده، یه وقت درمون بیمارا
یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا
حرم شیرینیِ لبخند، توی جیب خادمهاس
یه کاسه آب سقاخونه توی هق هق گرماس
یه چشمه اشکِ شوقه تو دل هر تکه آیینه
جواب نامهی توی ضریحه، بال آمینه
حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته
اذونِ اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته
برای غربت زائر، حرم گرمای یه خونهاس
برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونهاس
حرم اعجاز چایی واسهی یه شونهی خستهاس
یقینه واسه اون که کرده کل عمرشو دستدست
نسیم دلبخواهِ دور فوارهاس سر ظهرا
دل شاد یه بچهاس واسه رو همچیدن مُهرا
یه نقشه توی برگ اول ادعیههامونه
برای نوجوونا نقشهی یه گنج پنهونه
صدای شوق نقارهاس، صدای گرم امیده
خراسانه جواز رفت و آمدهای خورشیده
طناب دست یه معلوله که رو پاش وایساده
دل یه پنجرهاس که میشنوه با اینکه فولاده
یه امضای عزیزه که قد یه دنیا میارزه
حرم برگ برات کربلای یه کشاورزه
تسلای دلِ دلگیریه که با خودش قهره
سلام اول صبح خیابونای یه شهره
پناه بی کسیهای یه همسایهاس که غمگینه
نمیشناسن حرم رو عنکبوتا غصهمون اینه
✍ #سعیده_کرمانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
به جز تصویر صحن تو مگر مفهوم زیبا چیست؟
اگر فرش حریمت نیست، دیگر فرش دیبا چیست؟
میان چشمهای زائرانت موج میزد شوق
نمیدانم بدون شوق تو تکلیف دریا چیست
نشستم صبح تا شب روبروی گنبدت شاید
بفهمم علت پیدایش امروز و فردا چیست
هنوز از صحن تو بیرون نرفته، سخت دلتنگم
بدون دردسر فهمیدهام روز مبادا چیست
غبار فرشهایت را شبی پیغمبری میبُرد
و میدانست خادم، راز اعجاز مسیحا چیست
✍ #احمد_حیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
نشاید مهربانتر از تو در گفتار بنشیند
طبیبی که خودش بر بسترت بیدار بنشیند
بنازم جای پایت را زیارتگاه خواهد شد
اگر نعلین تو بر سنگ بیمقدار بنشیند
گلاب ناب گاهی میتوان از خار هم برداشت
از آن خاری که در کوی تو بر دیوار بنشیند
نخواهد رفت روی هیچ گل تا آخر عمرش
اگر پروانه بر گلدستهات یکبار بنشیند
برای دیدن حُسنِ تو جا دارد که در محشر
هزاران بهتر از یوسف سر بازار بنشیند
مبارک میشود مانند دعبل داستان من
اگر نام تو در مجموعهی اشعار بنشیند
مسیحا هم تلمذ میکند در مکتبت، آری
اگر دستِ عزیزت بر سر بیمار بنشیند
بدون مِهرتان ره کی بَرَد بر عالَمِ بالا
کسی یک عمر اگر سرگرمِ استغفار بنشیند
به غیر از سُفرهی سلطانیات، در هیچ جایی نیست
که سلطانی کنار دست خدمتکار بنشیند
هر آن کس زائرت باشد، یقین دارم که از لطفت
قیامت در کنار حیدر کرار بنشیند
✍️ #سيدحسین_سیدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
تازه دانستم نه با "آب" و نه با "نان" زندهام
تازه فهمیدم نه با "جسم" و نه با "جان" زندهام
تازگیها باورم شد اینکه مثلِ هر غریب
دورتر از خود "دلی" دارم که با آن زندهام
هر کجا رفتم به چشمان من آمد خاک او
دوورِ نزدیکی که از او سخت حیران زندهام
گرم او بودم، دریغا دیر فهمیدم که من
با چه گرمایی در آغوش زمستان زندهام
کم نمیآرم که در امروز و در فردای خود
از سرانگشتان آن لطف فراوان زندهام
سایهوار از خود ندارم هیچ، دور از آفتاب
هر کجا باشم، به "خورشید خراسان" زندهام
✍ #عباس_چشامی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
تا ابد باب الرضا در حکم باب الحاجت است
این حرم دارالشفایش هم بدون نوبت است
زیر دِینِ هر کسی رفتم، سرم منّت گذاشت
در عوض شاهِ خراسان سفرهاش بیمنّت است
با وجود پنجره فولادِ مشهد، هر کسی
حاجتش را جای دیگر میبَرد در غفلت است
هر که را دیدیم از این سفره روزی میبَرد
هر که را دیدیم از فضل رضا در حیرت است
کاش پُشت پنجره فولاد پابندم کنند
روزهای بی حرم، در اصل یَوم الحسرت است
از امامم قول میخواهم بیاید وقت مرگ
کار وقتی با رضا باشد خیالم راحت است
روضهها سمت بقیع و چار قبرش میرود
روزهایی که شبستانهای مشهد خلوت است
✍ #احسان_نرگسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱میلاد امام رضاجانمون مبارک باد
بر غمزده شاید نظری شد امشب
شاید که مبارکسحری شد امشب
شاید که بهخاطرِ امامِ هشتم
از یوسفِ زهرا خبری شد امشب
✍ #سیدمجتبی_شجاع
🤲«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»🤲
📣 زائرین گرامی؛ دوبیتیها و رباعیات با موضوعِ "ولادت امام رضا(ع)" را در کانال زیر مشاهده نمایید
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
🌱 التماس دعای فرج 🌱
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
چه زیباست غرق رهایی شدن
رها در حریم خدایی شدن
در آغوش پروانه ها پر زدن
شبیه کبوتر، هوایی شدن
کنار ورودی باب الجواد
به لطف رضا، کربلایی شدن
زمان تماشای گلدستهها
پریشانِ شیخ بهایی شدن
شده کیمیا خاک طوس و خوش است
در ایوان طلایش، طلایی شدن
به مشهد سفر کردن و بعد از آن
علی بن موسی الرضایی شدن
نگاهم به دست کریم رضاست
بهشتم همیشه حریم رضاست
رضا زمزم است و رضا کوثر است
رضا عاشق روضهی مادر است
سه جا او میآید به دیدار ما
رضا از هر آقایی آقاتر است
رضا یار ما در حساب است و قبر
رضا شافع عرصهی محشر است
رضا وارث ذوالفقار علی
رضا نور چشمان پیغمبر است
در امواج دریای درد و بلا
رضا کشتی است و رضا لنگر است
رضا نور چشمان معصومه است
رضا هستی حضرت خواهر است
نگاهم به دست کریم رضاست
بهشتم همیشه حریم رضاست
دلم در حرم از غم آزاد شد
وجود پُر از غصهام شاد شد
به لطف شهنشاه و مولای طوس
چه ویرانههایی که آباد شد
نسیم آمد و گفت در گوش آب
که جاروکش صحن او باد شد
دل خاک از داغش آتش گرفت
دل پنجره سوخت، فولاد شد
ببین در حریم پُر از نور او
بهشتی که سهم گوهرشاد شد
رضا آمد و با وجود رضا
در ایران شفاخانه ایجاد شد
فقط ضامن بچه آهو، که نه
رضا ضامن هر چه صیاد شد
نگاهم به دست کریم رضاست
بهشتم همیشه بهشت رضاست
در اینجا پر از شور و حیرانیام
هم آغوش دریای طوفانیام
به اندازهی چشم بر هم زدن
گذشته است شبهای طولانیام
گدایم ولی موقع بازگشت
پر از آیههای فراوانیام
قمی هستم و از همان کودکی
به دنبال یار خراسانیام
منم آنکه نام امام رئوف
شده نقش سربند پیشانیام
به یاد شهیدان نفس میکشم
پر از شور قاسم سلیمانیام
نگاهم به دست کریم رضاست
بهشتم همیشه حریم رضاست
به صحنش رسیدم، که باران گرفت
دل مردهام لحظهای جان گرفت
غریبانه غرق زیارت شدم
لبم بوی آیات قرآن گرفت
"گدا" بودم و "شاهم" از لحظهای
که دست مرا دستِ سلطان گرفت
خوشا آن فقیری که بی واسطه
بر این سفره سیراب شد، نان گرفت
یتیمی که سرمایهاش اشک بود
کم آورد اما فراوان گرفت
اسیری هم از صحن آزادیاش
کلید رهایی ز زندان گرفت
نظرکرده بی شک امام زمان
به شعری که اینگونه پایان گرفت:
نگاهم بدست کریم رضاست
بهشتم همیشه حریم رضاست
ندارم بهجز عشقِ او مسلکی
ندارم جزاین اشکها مدرکی
گنهکاری امیدوارم که هست
به لطف خدا و رضا مُتکی
چون آتشفشان هستم و میکشم
فقط آه از این سینهی آهکی
بهشتیست لبریز از خاطره
کنار حرم عکسهای تکی
چه خوشبخت هستم که این بیت شعر
به روی لبم بوده ازکودکی:
نگاهم بدست کریم رضاست
بهشتم همیشه حریم رضاست
دلم حسرتی جز زیارت نداشت
به شبهای بی نور عادت نداشت
اسیر خراسانم و چشم من
بدون حرم خواب راحت نداشت
بگو موسم حج به مشهد رود
مسلمان اگر استطاعت نداشت
ببخشید این شعر درمانده را
اگر بهرهای از بلاغت نداشت
ببخشید اگر شاعر خستهجان
برای سرودن بضاعت نداشت
ولی غیر از این بیت روی لبش
به هنگام عرض ارادت نداشت
نگاهم به دست کریم رضاست
بهشتم همیشه حریم رضاست
در این بحرِ موّاج ساحل کجاست؟
به جز خانهی دوست، منزل کجاست؟
چگونه بفهمیم بی نور او
که حق در کجا هست و باطل کجاست؟
سیاه است دلهایمان یارضا
خبردارمان کن که مشکل کجاست!
من از شرح اوصاف تو عاجزم
ثناخوانِ تو کیست؟ دعبل کجاست؟
نگاهم به دست کریم رضاست
بهشتم همیشه حریم رضاست
✍ #روح_الله_گایینی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
مثل آن پرچم سبزم که رها در باد است
که گرفتار تو مانده است اگر آزاد است
مثل این قافیه گل میکنم آن وقتی که
شاعرت در غزلش زائر گوهرشاد است
حال من حال جوانیست که در پای ضریح
مبتلا مانده به یک کوری مادرزاد است
راستی پای ضریحت چقدر بنشیند؟!
نامهاش دیرزمانیست که توو افتاده است
از سه باری که قرار است یکی هم کافی است
احتیاجی چه به رو کردن آن اسناد است؟!
به طمع آمدهام، باز عطش آوردم
به امیدی که بنوشانیام آبی با دست
آنقدر حرف زیاد است، خودم خسته شدم
خوب شد حوصلهی پنجره از فولاد است
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
بارها گفتم به خود دیدی که قسمت میشود
دیدنش نزدیکتر ساعتبهساعت میشود
بعدِ نیشابور قلبم پُر حرارت میشود
عاقبت از دستِ من این کوپه راحت میشود
عشق وقتیکه تو باشی بینهایت میشود
یک نفر قبل از خودم در من تصرف کرده است
عشق را در شوق پیچیده، تعارف کرده است
وسعتِ روح مرا غرق تشرف کرده است
تا حرم را دیدهام، قلبم توقف کرده است
باز هم اذن ورودی که عنایت میشود
یک طرف صوتِ تلاوتهای قاریها و من
یک طرف مداح و آوای قناریها و من
صحن در صحن است حال بی قراریها و من
تا ضریحت مست از لحظه شماریها و من
یاعلی میگویم اینجا و قیامت میشود
مثل این آئینهها خود را شکستم، آمدم
پیش این فوارهها قدری نشستم، آمدم
تا ضریحت راه را از حفظ هستم، آمدم
رو به سویت چشمهایم را که بستم، آمدم
آمدم که آمدنهایت اجابت میشود
من به دنبالِ توأم فیروزهکاریها که نه
غرق در نام رضایم، خوشنگاریها که نه
دست خالی میروم، از کفشداریها که نه
میکَنم دل از همه، از این نداریها که نه
صدهزاران حج نصیب یک زیارت میشود
هرچه هست اینجا از اول تا به آخر دیدنی است
بالْ بالِ بچهها مثل کبوتر دیدنی است
دُورْ دورِ دختران بر گِرد مادر دیدنی است
سُرسُرهبازیِ طفلان روی مَرمَر دیدنی است
چشم با این دیدنیها غرق حیرت میشود
جبرئیل آمد حرم، یک شب شفایش را گرفت
رفت میکائیل و اسرافیل جایش را گرفت
مرد کوری بود دیدم چشمهایش را گرفت
خادمی از دستِ معلولی عصایش را گرفت
ناز ما را کم بکش، دارد که عادت میشود
بارها گفتم بده، اینبار میگویم بگیر
آنچه میدانی از آن بسیار میگویم بگیر
این مَنیّت را از این دیوار میگویم بگیر
هرچه شد بر قامتم سربار، میگویم بگیر
عاشقیِ ما، تو را اسباب زحمت میشود
با کبوترهای تو هروقت قاطی میشوم
مثل این فواره غرقِ بی ثباتی میشوم
محوِ اوصاف تو و الطاف ذاتی میشوم
باز امشب خیره بر مردی دهاتی میشوم
هرکه اینجا میرسد حتما که دعوت میشود
با خودش چادر نمازِ پیرزن آورده است
جانماز و عطر و تسبیح و کفن آورده است
روی انگشتش عقیقی از یمن آورده است
خرده پولی نذر آقا از وطن آورده است
آسمان از دیدنش غرقِ حسادت میشود
میکشد سوغاتیاش را بر ضریحت پیرمرد
میزند بوسه همینجا بر ضریحت پیرمرد
آمده در بین صفها بر ضریحت پیرمرد
یک کفن آورد، اما بر ضریحت پیر مرد_
قبل آنیکه کِشَد، سُرخ از خجالت میشود
گریهاش اُفتاد یادِ جسم عریانِ حسین
از خجالت آب شد پیرِ پریشانِ حسین
زیرِ ایوانت دلش رفته به ایوانِ حسین
ای به قربانت رضا و ای به قربانِ حسین
اشکهامان مرهم صدها جراحت میشود
✍ #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
باز هم دلتنگم و با حسرتِ خیلی زیاد
مینشینم در خیالم گوشهی باب الجواد
عاشقانه، با تواضع، از سرِ عادت که نه!
عرض کردم یک سلام از عمقِ جان؛ با اعتقاد
بر فرازِ گنبدت میگردد از روز ازل
بادْ دورِ پرچم و پرچمْ کماکان دورِ باد
لحظهلحظه جَلب کرده چشمهایم را به خود
عشقبازیهایِ خیلِ نوکرانِ خانهزاد
هم عرب، هم از عجم مشغولِ پابوسیِ تو
ای بر این عشقِ إلهی صدهزاران «إن یکاد»
رأفتَت شد آشکار آنجا که دیدم در حرم
میشود همصحبتِ علامهها یک بیسواد
عشق تو همواره از نسلی به نسل دیگر و
دارد از شهری به شهرِستانِ دیگر امتداد
تُرک و لُر، مازندرانی، اصفهانی و قُمی
دورِ تو گشتند و حیران ماندم از این اتحاد
هر که بر لطف تو رو زد، آبرویش حفظ شد
بُرد کرد آنکس که بر آقاییات کرد اعتماد
روضهی جدت به یادم آمد و جاری شد اشک
تا که دیدم پیرمردی بر عصایش تکیه داد
**
تکیه زد با تشنگی بر نیزهی تنهاییاش
رفت و در گودال زخمی شد تنش خیلی زیاد!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
به ضریحت همیشه زنجیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
از نگاه تو اذن میگیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
چکه چکه به خاک میافتند، قطرهها مثل دانهی تسبیح
گاه مشغول غسل و تطهیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
فضل و خوبی و مهربانیِ تو، ذکر گلدستههای باران است
مَست امن یجیب و تکبیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
تشنهی گرمی نگاه تو شد، شعلهی بی فروغ چشمانم
از همه چیز غیرِ تو سیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
نالههای نسیم و هِقهِق ابر، زخمْ بر جانِ آسمان زده است
چونکه مانند خنجر و تیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
خسته، از راه دور آمدهایم، خسته و بی قرار و درمانده
با زمین و زمانه درگیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
دل به باب الجواد میبندد، سایهای که اسیر شب شده است
پُر، چو خوابِ سحر ز تعبیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
تو غریبی و درک این غربت، کار افراد بی بصیرت نیست
گرمِ تأویل، گاه تفسیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
آرزوها و دردها تنها، راهِ این خانه را بلد شدهاند
جَلد این خانهاند و میمیرند، اشکها پشت پنجره فولاد
✍ #زینب_دولت_خواهی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
عرضِ ارادتِ منو هم گریههای من...
بر حضرت رئوف، امامِ رضای من
تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی
جای دگر که رنگ ندارد حنای من!
چیزی نمانده غرق شوم چارهای بساز
کاری بکن بحق جوادت برای من
دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم
گفتی بیا به طوس، بیا در سرای من...
دستم گدای توست و پایم بهراهِ تو
جز این شود! قلم بشود دست و پای من
قبل از خداخدا، به زبانم تو آمدی
با تو مبارک است همیشه دعای من
من زندهام به نوکری خانهی شما!
پس نوکری به کار نگیری به جای من!
دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت
ورنه جهنم است، جهنم سزای من
دیشب کنار پنجره فولاد سوختم
آقای من چه شد سفرِ کربلای من
ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند
حالا ز گریه درنمیآید صدایِ من
**
وقتی ضریحِ پیکرِ او نیزهنیزه شد
لبْتشنه بود جدِ سَرْ از تن جدایِ من
✍ #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
چهارشنبهی این هفته روز احسان است
زکاظمین به مشهد چه ریسهبندان است
به دستِ خالی از این خانه سائلی نرود
که سفرهدار ضیافت، جناب سلطان است
✍ #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح؛ #اهل_بیت_ع_مدح
دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد
در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریحِ شه والاگهر افتاد
این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد
با آل علی هر که در افتاد، برافتاد
این قبر غریبالغربا خسرو طوس است
این قبر مغیثالضعفا شمس شموس است
خاک در او، مرجعِ ارواح و نفوس است
باید ز ره صدق بر این خاک در، افتاد
با آل علی هر که در افتاد، برافتاد
این روضۀ پرنور، به جنت زده پهلو
مغز ملک از عطر نسیمش شده خوشبو
بشنید نسیم سحری رایحۀ او
کز بوی بهشتیش چنین بیخبر افتاد
با آل علی هر که در افتاد، برافتاد
حوران بهشتی زده اندر حرمش صف
خیل ملک از نور، طبقها همه بر کف
شاهان به ادب در حرمش گشته مشرّف
اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد
با آل علی هر که در افتاد، برافتاد
اولاد علی شافع یوم عرصاتاند
دارای مقامات رفیعُالدّرجاتاند
در روز قیامت همه اسباب نجاتاند
ای وای بر آنکس که به این درّه، درافتاد
با آل علی هر که در افتاد، برافتاد
کام و دهن از نام علی یافت حلاوت
گل در چمن از نام علی یافت طراوت
هر کس که به این سلسله بنمود عداوت
در روز جزا جایگهش در سَقَر افتاد
با آل علی هر که در افتاد، برافتاد
هر کس که به این سلسلۀ پاک جفا کرد
بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد
دیدی که یزید از ستم و کینه چهها کرد
آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد
با آل علی هر که در افتاد، برافتاد...
✍ #سید_اشرف_الدین_حسینی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
اینجا هر کس حال و هوایی دارد
هر خستهدلی شور و نوایی دارد
غمهای نگفته را بیاور با خود
این پنجره گوشِ شنوایی دارد
✍استاد #محمدجواد_غفورزاده
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
من به آرامش آغوش غمت مدیونم
زندگی را به هوای حرمت مدیونم
من پناهندهی اشکم، به همین روضه قسم
عشق و دین را به تو و اشک غمت مدیونم
کمی از لطف تو دنیای مرا ساخته است
همهی عمر به این لطف کمت مدیونم
من عطش بودم و بی تابِ سرابِ دنیا
آه باران، چقَدَر بر کرمت مدیونم
قَدَمت بر سر چشمم که نجاتم دادی
زائر عشق شدم، بر قَدَمت مدیونم
"شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست"
شادیام را به غمِ محترمت مدیونم
در هیاهوی فریبندهی دنیای حقیر
راه حق را به نشانِ علمت مدیونم
**
خون، نَفَسهای تو را لحظهی آخر پُر کرد
نَفَسم را به دم و بازدمت مدیونم
✍ #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
آفتابِ روزها و ماهِ شب شو با حسین
فارغ از عُجب و ریا، کبر و غضب شو با حسین
کربلایی! مُفتْ خود را دست این و آن نده
دستچینِ مادرش شو، منتخب شو با حسین
سیلی بابا ز لبخند غریبه خوشتر است
هرگناهی هم اگر کردی، ادب شو با حسین
اسم و رسمت را نمیخواهد، خودت را میخرد
کار با دینت ندارد، پس وهب شو با حسین
از حسین غیر خودش چیزی بخواهی باختی
قید دنیا را بزن، اهل طلب شو با حسین
کعبه یکسنگ نشان بوده، خدا در کربلاست
دورِ ششگوشه برو، حاجیِ رب شو با حسین
چندساعت هم اگر شد لب به آب اینجا نزن
کربلا وقتی میآیی، تشنهلب شو با حسین
بی حسین اعمال خوبِ ما وبال گردناند
عامل هر واجب و هر مستحب شو با حسین
**
ای که میگویی حسین، ذکر حسین یا مجتباست
پس بگو جانم حسن، پُرتاب و تب شو با حسین
✍ #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
🥀 #شب_جمعه #زیارت_کربلا
با حسرت و غم میگذرد هر روزم
دلتنگم و چشم بر حرم میدوزم
هر هفته شب جمعه شبیهِ آتش
از داغِ فراقِ کربلا میسوزم!
✍ #مرضیه_عاطفی
@hosenih
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به امید #زیارت_کربلا در #شب_جمعه
حسین جان...
تا کی به تو از دور سَـــلامی برسانم
جانْ بیتو بهلَب آمده، ای پارهی جانم
✍ #مجید_تال
@hosenih
@dobeity_robaey
👌 #جدیدترین اثر هنرمند توانمند و ولایی #حسن_روح_الامین
✔️تابلوی رنگ روغن با عنوان «روح الرضا علیهالسلام»
🔍 موضوعِ اثر: وداع امام رضا (ع) با فرزندشان امام جواد (ع) در مدینه
✅ @hosenih
IMG_20230601_215529_847.JPG
12.3M
📎 نسخه با کیفیت و قابل چاپ نقاشی 《روح الرضا علیهالسلام》
✅ @hosenih
#امام_زمان_عج_مناجات
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی
در غفلت از قیامت، با شعلهی جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم
ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی
از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم
از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی
جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت
آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی
ای ذوالکرم میآیی؟ بالاسرم میآیی...
هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی
هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت
خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی
**
مانند والدینم، گریه کن حسینم
این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی
عقدهگشاییام کن، کربوبلاییام کن
دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
سحر نوید دهد، صبحِ نور نزدیک است
زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است
شفق زدهست ز مشرق، فروغ صبح امید
دهید مژده که روز ظهور نزدیک است
گذشته موسِیِ عمران از آن سوی دریا
بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است
حجابها ز میان رَخت بستهاند همه
الا که لحظهی فیض حضور نزدیک است
رسد ز سینهی سَینا ندا به اوج فلک
که پای موسِیِ عمران به طور نزدیک است
چگونه از حرم یار دور افتادید!؟
برای اهل دل، این راه دور نزدیک است
طلایهدار عدالت ز راه میآید
زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است
ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست
یقین کنید که روز نشور نزدیک است
✍استاد #غلامرضا_سازگار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e