هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
دخترک تاب نیاورد، جلو آمد و گفت:
میشود شمر! که امسال سرش را نَبُری؟
✍ #اسماعیل_علیخانی
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
همین خطوط که روی کتیبه مرقوم است
همین نوشته که یک "یا حسین مظلوم" است
همین حروف که در امتداد هر حرفش
سلامها به همان کاروان معصوم است
همین ستون و همین سقف هم که در ظاهر
از اینکه گریه کند، هایهای محروم است
و منبری که بر آن قرنهای طولانیاست
ستاره میچکد از روضهای که منظوم است
همین تکان دادنهای پرچم عاشق
که در محافل اندوهِ عشق مرسوم است
و آجرآجر شهر دوباره مشکی پوش
که سر به شانهی دیوار عرش، مغموم است
و رود اشک که تأثیر شیر مادرم است
و در برش غم و مهر حسین معلوم است*
شود شفیع من و تو به روز رستاخیز
همین خطوط که روی کتیبه مرقوم است**
✍ #اعظم_سعادتمند
~~~~~~~~~~~~~~~~
*من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
✍ مرشد چلویی (ره)
**علامه طباطبایی(ره): فردای قیامت این کتیبهها ما را شفاعت میکنند.
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
من ازبس غصه دارم که، میشه صدتا کتابش کرد
کدومش رو بگم آخه، نمیشه انتخابش کرد
دیدی تنهام و شبهای خرابه سرد و تاریکه
سر تو سرزده اومد، مثه خورشید تابِش کرد
تموم آرزوهامو، گذاشتن پیش روم امشب
دعا کردم بیای پیشم، خدا هم مستجابش کرد
میگیرم دستمو بابا، به دور صورت زخمیت
هنوزم میشه روی ماهتو اینجوری قابش کرد
اگه چشمام نمیبینه، دلیلش دستای زجرِ
یه دونه سیلی زد اما، باید صدتا حسابش کرد
رو خاک داغ صحرا با، سرانگشتِ پُر از زخمم
نوشتم اسمتو اما، سنان با پا خرابش کرد
گذشت از من ولی کاشکی، یکی بود یادشون میداد
نباید دختر شاهو، بهجز «خانم» خطابش کرد
دیگه از هرچی اسبه من، بدم میاد آخه اون روز
دیدم که ده تا اسب اومد، گل من رو گلابش کرد
میسوزونه منو داغِ، تنور خونهی خولی
کجا رفت اون محاسن که، علی اصغر خضابش کرد؟!
رباب امروز طفلش رو، توی رؤیا بغل کرد و...
خیالی شیرشو داد و لالایی خوند و خوابش کرد
✍ سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
نسیم موی تو را تا کمی تکان میداد
تمام قافله انگار داشت جان میداد
تمام قافله از دست شمر مینالید
شبی که ماهِ مرا دست آسمان میداد
چه خوب شد که رسیدی تو را بغل کردم
چقدر نیزه تو را دست این و آن میداد
خیال میکنم از بس گرسنهام، یا نه؟!...
به اشتباه سرت بوی قرص نان میداد؟
نشد که روضه بخوانم برای تو بابا
زمانه کاش به ما هم کمی زمان میداد
قرار بود شبی روضهی علی باشد
قرار بود، اگر حرمله امان میداد
چقدر سخت به ما میگذشت آن شب که
دوباره کعب نیاش را به ساربان میداد
ندیدهام که چه شد، عمه هم نگفت به من
پدر چرا لب تو بوی خیزران میداد؟
ورودی درِ ساعات، تازه فهمیدم
ز ترس، عمه چرا هی سری تکان میداد...
✍ #احمد_شاکری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
هرکه پای نگار پا نشود
درِ جنت به روش وا نشود
قَبرُهُ فِی قُلُوبِ مَن والاه...
در دلم غیر دوست جا نشود
رو به هرکس زدم، مرا پس زد
هیچجا کوی آشنا نشود
اشک اگر آبرو نگه دارد
راز من با تو برملا نشود
ما، محرم، گرسنهی اشکیم
کاش چشمی کماشتها نشود
گریهکُن همنشین معصوم است
تا قیامت از او جدا نشود
زُهدِ بی حُبِّ تو فقط ضرر است
پس کسی بی تو باخدا نشود
پرچمت اعتبار منزل ماست
بی تو این خانهها بنا نشود
وادی طور ما حسینیههاست
نطق ما هرکجا که وا نشود
وا مکن از سر خودت ما را
سفرهی شاه بی گدا..، نشود!
بی پناهم، پناه من زهراست
دستم از چادرش رها نشود
تعزیهدارِ روضهی تو رضاست
او نَگِریَد، عزا، عزا نشود
حج نوکر طواف ششگوشهست
مکّه خوب است..، کربلا نشود!
کشتهی اشک! دوستت دارم
درد عاشق بگو دوا نشود
کُلِّ عالم به پات جان بدهند...
باز حق غمت ادا نشود
**
تَهِ گودال رفت و آمد بود...
روی جسمت برو بیا نشود!؟!
دختر کوچک تو خوابیده
کاش دورت سر و صدا نشود
کاش امسال بی کفن نشوی
کاش سهم تو بوریا نشود
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#کتاب_روضه_روشمند_ویژه_محرم1402
🛑واعظین و مادحین گرامی🛑
به مدد الهی و با تلاش گروه محققینِ پایگاه حسینیه مقتل، کتاب pdf #روضه_های_آسمانی_پنج ( #ویژه_محرم1402 )
با محوریت #روضه_های_روشمند_محرم
منتشر شد.
🔴فهرست روضههای کتاب:
🔰جناب مسلمبنعقیل(ع)
🔰ورود به کربلا
🔰حضرت رقیه(س)
🔰ابناء الزینب(ع)
🔰جناب حر(ع)
🔰حضرت عبدالله بن الحسن(ع)
🔰حضرت قاسم بن الحسن(ع)
🔰حضرت علی اصغر(ع)
🔰حضرت علی اکبر(ع)
🔰حضرت اباالفضل العباس(ع)
🔰 شب عاشورا
🔰 روز عاشورا و روضه امام حسین(ع)
🔰 شام غریبان
✔️ در کتاب حاضر، از عبارات عربی کلیدی مقتل+اِعراب صحیح+سند صحیح+ترجمه صحیح+داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) و+اشعار مطابق با روضه استفاده شده است تا بهراحتی مادحین گرامی عبارات کلیدی عربی و اشعار مربوط به آنها را #حفظ نمایند.
✅ شایان ذکر است عمدهی مطالب کتاب امسال و زاویهی روایت روضه، با مطالب کتب منتشرشدهی سالهای گذشته، #متفاوت است.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات، به آیدی زیر عبارت «یا حسین» را ارسال نمایید.
🔵 @addmin_roze
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
جبریل آمده است که شهپر بیاورد
عودی گرفته است که مجمر بیاورد
اینجا برای خواندن آیاتِ تازهای
رفته است از بهشت که منبر بیاورد
زینب نوشت، بعدِ همین نام تا ابد
باید سلامهایِ مکرر بیاورد
عالم ندیده است که در قامت زنی
مانندِ خویش حضرتِ حیدر بیاورد
باید تمامِ خلق فقط سجدهاش کنند
او را اگر به عرصهی محشر بیاورد
این فاطمه است آمده تا مادری کند
آری علیست رفته که خیبر بیاورد
دینِ بلیغ، دین حسین است بعد از او
باید خدا دوباره پیمبر بیاورد
این کوه هم به اَمرِ امامش سکوت کرد
صبری که از جگر، دو جگر دربیاورد
از خیمهگاهِ فاطمه تا خیمهی علی
زینب رسیده است دو لشگر بیاورد
کرببلا شگفتیِ طوفانِ زینب است
گریه کنید گریه پریشانِ زینب است
اینجاست خواهرت، دو برادر بیاورد
باید که زینبت دو برابر بیاورد
ای بی کسِ حرم، حرمت را نگاه کن
حتی رُباب رفته که اصغر بیاورد
بر گردنِ من است غریبیت، یاوری_
من مُردهام مگر کسِ دیگر بیاورد
شرمنده است خواهر و در خیمهگاهِ خود
بهتر از این نداشت که بهتر بیاورد
نگذار تا به موی سپیدت قسم دَهَم
حرفی مزن که اشکِ مرا در بیاورد
میدان دگر مَرو کمرت درد میکند
بگذار زینبت دو دلاور بیاورد
از خواهرت مخواه که پیراهنم بیار
باید بجاش خاک به معجر بیاورد
گفتم: محمدم! که بزن روی سینهات
گفتم: که عون پیشِ تو حنجر بیاورد
گفتم: محمدم! که عبای علی ببَر
گفتم: که عون چادرِ مادر بیاورد
اشکِ حسین لالهی دامانِ زینب است
گریه کنید گریه پریشانِ زینب است
رفته حسین تا دو برادر بیاورد
از داغها هزار برابر بیاورد
از قتلگاه تا به حرم خون تازه است
رفته است تا به شانه دو پیکر بیاورد
با تیغهای مانده بر آن سینهها رسد
جانی نداشت از تنشان در بیاورد
شرمنده بود، جای کبودِ کبوتران
مجبور شد دو مُشتْ فقط پَر بیاورد
از پایکوبیِ سُمِ اسبان عجیب نیست
مجبور شد بجای بدن سر بیاورد
زینب به خیمه است مبادا اگر رود
شاید عرق به روی برادر بیاورد
ای کاش عصرِ روز دهم هم به خیمه بود
تا دیگری خبر سوی خواهر بیاورد
در بینِ خیمه بود و نمیدید قاتلی
گودال بود حوصله را سر بیاورد
وَالشمرُ جالسٌ نفَسِ مادرش گرفت
میخواست دادِ فاطمه را در بیاورد
یک سر به نیزه است که گریانِ زینب است
گریه کنید، گریه پریشانِ زینب است
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
آه از این غصهی جانکاه، فقط آه حسین
میکشد فاطمه هرگاه فقط آه حسین
گفتهاند آه هم اسمیست از اسماء خدا*
پس بگو آه، فقط آه، فقط آه حسین
دو سه باری که بگویی جگرت میسوزد
با همین روضهی کوتاه، فقط آه حسین
پدرم گفت حسین و پسرم هم با من
اولِ روضهی هرماه، فقط آه حسین
گریه و آه بر او حکمِ زیارت دارد
یاد کن وقتِ بزنگاه، فقط آه حسین
وای از خیمه و خرگاه فقط وای حرم
آه از تشنگی شاه، فقط آه حسین
از شروعِ سفر از شهر مدینه، زینب
گفت تا آخرِ این راه فقط آه حسین
خواهرش وقت تماشای حسینش هربار
میکشید از جگرش آه، فقط آه حسین
✍ #حسن_لطفی
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام:
إِنَّ آه اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ قَالَ آه فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى.
ترجمه:امام صادق (ع) میفرمایند: به درستی که "آه" اسمی است از اسماء خدا، هر کس که "آه" بگوید، در حقیقت به خداوند تبارک و تعالی استغاثه و طلب نیاز کرده است.
📚التوحید صدوق، ص ٢١٩
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
زینبم! جلوهی ذات تو حسین
متحیّر ز صفات تو حسین
عاشق صوم و صلات تو حسین
آشنا با جملات تو حسین
سفرهدار حَرَمت خواهر توست
بیقرار کرمت خواهر توست
ما دو تا گریه کنانِ حسنیم
مثل یک روح، میان دو تنیم
پیش هم درصدد سوختنیم
تا به کی حرف دو پهلو بزنیم
جان من، جان خودت، جان حسن
جان مادر، دل من را نشکن
آمدم پیش تو بهتر بشوم
جرعهای مِی بده کوثر بشوم
مثل زهرای تو حیدر بشوم
با پسرهام دو لشکر بشوم
خواهشاً نهی مؤکد نکنی
دست خالی مرا رد نکنی
جان زهرا پُرم از خونجگری
مُردم از دلهُره و بی خبری
کاشکی دو پسرم را بخری
این دو را هم پی قاسم ببری
من به تنها شدنت حساسم
به خدا شیرتر از عباسم
سوختم! پیش تو پرپر نزدم
دم ز داغ علی اکبر نزدم
حرفی از پهلوی مادر نزدم
رو به تو موقع دیگر نزدم
بین این رفتن و ماندن چهکنم؟!
تو که غصه بخوری، من چهکنم؟!
نَفَسی نیست که راحت بکشم
بنشین! نالهی حسرت بکشم
خاک پای تو به صورت بکشم
تا به کی از تو خجالت بکشم
گر که تیرم نخورد سوی هدف
میکشانم گلهام را به نجف
بفدای سر اصغر سرشان
بفدایت خودشان، مادرشان
من گذشتم ز تن و پیکرشان
نذر این حنجر تو حنجرشان
تو فقط گوشهی گودال نیفت
باسپاهی سر جنجال نیفت
کاش با شمر، برابر نشوی
کشتهی ضربهی خنجر نشوی
پیش چشم همه بی سر نشوی
غصهدار من و معجر نشوی
کاش بر پارهحصیری نروی
روی نیزه به اسیری نروی
✍ #رضا_دین_پرور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#بصیرت؛ #اخلاقی_و_اندرز
#امام_حسین_ع_شام_غریبان
این کاروان به شور مُحرَّم نیاز داشت
این کاروان به یاری ما هم نیاز داشت
هفتاد تن مقابل لشکر! چه کم! ولی_
این کاروان به غیرت این کم، نیاز داشت
ماندیم در سیاهی لشگر، دریغ و درد!
این کاروان به خط مقدّم نیاز داشت
جن و ملک به یاریاش آمد ولی نخواست
این کاروان به لشکر آدم نیاز داشت
بر نیزه رفت عصر دهم سر، عجب سری!
این کاروان به بیرق و پرچم نیاز داشت
دم میدهیم در غمش اما چقدْر دیر
ما را حسینِ فاطمه آندم نیاز داشت
**
وعده، بهشت بود و ضمانت خود حسین
بیچاره ساربان که به خاتم نیاز داشت
در کاروان کرببلا بیشتر ولی
زینب به گریه کن نه، به مَحرَم نیاز داشت
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
سابق از این مگر چه کسی دیده در جهان
تابیدن و ظهور دو خورشید، همزمان
وقت نظر به صورت چون قرصِ ماهشان
در پشت ابرِ شرم شود مخفی آسمان
عون و محمد از همه فرماندهان سرند
کِی داشت احتیاجِ بیان آنچه شد عیان؟
وقت هنرنماییِ زینبسرشتها
افتاد باز نام علی بر سر زبان
وقتیکه روی خاک بدنهایشان فتاد
شد خیمهگاهْ سینهزن و شد دشت روضهخوان
ازبسکه نیزه بر تنشان بیامان زدند
چون نیزهَزار شد بدن هر دو نوجوان
تا که برادرش نشود شرمسار او
زینب به خویش گفت که در خیمهات بمان
✍ #شهریار_سنجری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
اول هر سخن، مدد زینب
اوج ایمان دَه است و صَد زینب
هو سند بود و مستند زینب
کعبهی ما الیالابد زینب
نام او افتخار آل الله
زینب ای حضرت جلال الله
مرجع صبر هر رسول و نبی
آیت اللهِ امتِ عربی
نیست مانند او خدا نسبی
وه! عجب هیبتی، عجب غضبی
مؤمنم مؤمنم به اسلامش
همه سجده کنیم بر نامش
کرمش منشاء همه برکات
چادرش حبل ماست بین صراط
شیر غران مقابل خطرات
فخرِ سادات، زینبُ السادات
عرش روی عصاش قائمه است
از تمام جهات فاطمه است!
چند روزیست بین نافلهاش
بالأخص در قنوت کاملهاش
بوده از وسع کم فقط گلهاش
آمدند عاقبت دوتا صلهاش
گفت با خود رسید نوبت من
سرزد امروز صبح دولت من
ای حسین! ای عزیزِ خونجگرم!
گریه کم کن مقابل نظرم
شرمسارم ز وسع مختصرم
پیشْمرگ تو این دوتا پسرم
عمر از این بیشتر نمیخواهم
تو نباشی پسر نمیخواهم!
تکیه بر نیزهات مده برخیز
جان زهرا ز خواهرت نگُریز
شاه اینجا تویی، عقیله کنیز!
کم و ناقابلاند این دو عزیز
بپذیر این دو عبد را دربست
نپذیری قسم به زهرا هست
این دوتا سهم کربلای مناند
پای تو عاشق فدا شدناند
مثل تو تشنهاند، بی کفناند
باید از غصه آتشم بزنند
دوست دارم برات جان بدهم
عشق را بر همه نشان بدهم
بین من با تو بود قول و قرار
تو به گودال و من سر بازار
دور من جمع میشوند اشرار
این دو آنجا به نیزهاند انگار
کاش یا اهل شام کور شوند
یا ز من این دو دورِ دور شوند
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_اسارت
از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست
همراه من جز اشکهایم همدمی نیست
دلخونتر از پرچم سیاهِ گنبد تو
این روزها بر بامِ عالم پرچمی نیست
غیر از همین اشکی که میبارم برایت
والله... بر زخمِ تن تو مَرهمی نیست
باید به حال چشمهایم خون بِگریَم
آنجا که در داغ تو مرطوب از نَمی نیست
گر عالم و آدم شود بیگانه با من
وقتی تو هستی آشنایم، پس غمی نیست
آرامشی دارم که میدانم، برایش
از روضهاَت بهتر دلیلِ محکمی نیست
وقتی تو را بالا سرِ قبرم ببینم
دیگر برایم بهتر از آن دم، دمی نیست
**
در روضهی گودال جا دارد بمیرم
دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست
در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی...
سنگینتر از داغ تو بی شک ماتمی نیست
آن زن، که حتّیٰ سایهاش را کس ندیدهست
وای از زمانی که برایش محرمی نیست...
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#جناب_عبدالله_بن_عمیر_ع
#اصحاب_امام_حسین_ع
من که عبداللهم و ابن عُمیر
تیغ دارم میکشم مثل بُریر
دوش بر دوشِ حبیب آمدهام
حلقه بر گوش امیرم چو زهیر
سر، نمیخواهد تن من بی حسین
سرنوشتم میشود با او به خیر
سر، بلندم میکند بر نیزهها
روح من در آسمانها کرده سِیر
دست من نذر حسین بن علیست
تا به خیمه وا نگردد دست غیر
میروم جنگ هزاران بولهب
کرده شیرم غیرت ام وهب
وای از این موجِ بهظاهر سر به زیر
وای از این طوفان، میان این کویر
میزنم بر قلب لشکر، وا شود
یک گره از چینِ ابروی امیر
پشت من گرم از دعای زینب است
کورهی دستم بُوَد شمشیر گیر
تیر گرچه میکشد سر تا به پام
میخورم با خوردن شمشیر، تیر
هم پیاده، هم سوار افتادهاند
زیر پا از ناز شست این حقیر
شیعهی عباس بودن محشر است
گرچه من جاماندم از عهد غدیر
یک رجز دارم وَ آن ختم کلام
من مسلمان حسینم والسلام
✍ #رضا_دین_پرور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
روضه در دیدهی من آب بقا ریخته است
که در این کاسهی دل، خون خدا ریخته است
توتیا هر ملک از روضهی داغَت ببَرَد
بس که در بزم تو خاکستر ما ریخته است
اشک خود میخورم و نازطبیبان نکشم
در قنوت نظرم روضه شفا ریخته است
چادر مادر تو اشک مرا میگیرد
اشک از دیده بر این عرش خدا ریخته است
من نمکگیر توأم، روز ولادتْ پدرم
در دهان، تربتی از کرببلا ریخته است
**
کربلا خاک شفا دارد اگر، حق دارد
پارههای بدنت در همه جا ریخته است
گنج پیدا شده گویا ته گودال بلا!
لشکری بر سر یک جسم چرا ریخته است؟
✍ #موسی_علیمرادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مدح
عشق یادگاری از روزگار زینب است
صبر هر کجا که هست وامدار زینب است
اختیار دهر در اختیار زینب است
اقتدار شیعه از اقتدار زینب است
خوش به حال هرکه از دست او دوا گرفت
از عقیلة العرب اذن کربلا گرفت
زینب آفتابی از آسمان مرتضیست
جلوهای تمام از شرم و عفت و حیاست
راوی غریبیِ لالههای بینواست
کربلا به لطف او تا همیشه کربلاست
با کلام محکمش کار یک سپاه کرد
روزگار شام را خطبهاش سیاه کرد
شکر حق که روز و شب در پناه زینبیم
شکر حق که دائماً روبهراه زینبیم
جان نثار کوچکی در سپاه زینبیم
ما فدای مکتب سرخ ماه زینبیم
زینت پدر شدن این مقام زینب است
کوهپایهایم ما، کوه نام زینب است
**
پشت بر رُخِ پُر از، کینهی زمانه کرد
گیسوان کودکان را نِشَست و شانه کرد
یک نگاه مملو از عشق خواهرانه کرد
سوی قتلگه دوتا دستهگل روانه کرد
پیش مادر عاقبت، آه رو سفید شد
دختر شهید بود، مادر شهید شد
گفت جان فاطمه، جان من فدای تو
گفت بچههای من، نذر بچههای تو
گفت مردهام مگر! بنگرم عزای تو
ای تمام هستیام، هستیام بهپای تو
گفت و بعد از آن دگر رفت از برابرش
تا نبیند عاقبت، خجلتِ برادرش
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
کربلا چشم به راهِ زینب
آمده وقت سپاهِ زینب
مثل خورشید به تابندگیاش
این دو هستند همه زندگیاش
میچکد عشق ز آه زینب
این دو طفلاند سپاه زینب
عشق را تا که تک و تنها دید
تکیه بر نیزهی غربت را دید
گفت غم را به دلت راه مده
به لبت فرصت یک آه مده
عهد و پیمان من از یادت رفت؟
نوجوانان من از یادت رفت؟
نوجوانند ولی دلداده
به حسین بن علی دلداده
پیش عباس، سیاهی لشکر
هر دو قربانِ علیِ اکبر
هر دو تا حیدری و کرارند
از دلت کاش غمی بردارند
هر دو از عشق سبکبار شدند
جلوهی جعفر طیار شدند
وای اگر پس بزنی هدیهی من
تویی و آه من و گریهی من
من و وابستگی غیری نیست
زندگی بی تو در آن خیری نیست
**
جسم را فارغِ از جان می کرد
عشق را راهیِ میدان میکرد
باز در دل هیجانها افتاد
نام حیدر به زبانها افتاد
از هیاهوی دو آقازاده
ترس بر کوفه و شام افتاده
کینه اما ز علی اوج گرفت
تیرها سمت گلو موج گرفت
نیزه افتاد به جانِ هر دو
ضرب شد پیکر هر دو، بر دو
سنگها پر زده بر دامنشان
نیزهها کاشته شد در تنشان
تا حسین آن دو گل پرپر بُرد
زینب از خیمه تکان خورد؟ نخورد!
در دل عرش، مقرّب شده است
اینچنین است که زینب شده است
✍ #حسن_کردی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
در بزم عشقبازان، فرصت فراهم افتاد
قرعه به نام ما و ماهِ مُحرم افتاد
پرچم نماد قبر و ششگوشهی حسین است
بغضم شکست هر بار، چشمم به پرچم افتاد
بزم شهود یعنی تنها حسین بود و...
قبل از وجود عالم، مِهرش به قلبم افتاد
هر سائلی مسیرش بر منزلی میافتد
راهم به لطف حق بر، بیتی مکرم افتاد
صدها هزار عاشق، در خون خود تپیدند
تا این عَلَم به دستِ امثال ما هم افتاد
گرمای ماتم او، آتش زده به جانم
غیر از غمش ز چشمم، هر داغ و ماتم افتاد
آیات ابتدایِ مریم که گشت نازل
دلشورهای مکرر بر جان خاتم افتاد
**
لب تشنه شد حسین و چشمش غبار میدید
با ضربه از روی اسب، شاه دو عالم افتاد
تاریکی مجسم، آمد به سوی مقتل
با خنجرش به جانِ آن نور اعظم افتاد
تا که حسینِ خود را، تنها و بی رمق دید
زهرا کنار مقتل، با قامت خم افتاد
آن قدر دست و پا زد، تا با صدای مادر
لرزه بر آستانِ عرش معظم افتاد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س با برادر
وقتی که زیر سایهی لطف تو بهترم
وقتی از عطر سیب نگاهت معطرم
وقتی قسم به حرمت چشم تو خوردهام
در آسمان عشق که تنها نمیپرم
وقتی پناه بردهام از بی کسی به تو
وقتی شدی پناه دلم سایهی سرم
صد بار دیدهای تو که دلتنگی مرا
لبریزِ نالههایِ برادر، برادرم
وقتی فرات چشم تو لبریز غربت است
پس من بگو چگونه به رویم نیاورم
دارم به حال و روز خودم گریه میکنم
من زنده باشم و تو بسوزی برابرم
خواهر نمرده، پشت سرت را نگاه کن
بعدش بگو به ناله، که ای وای مادرم
بغضی کبود سینهی تنگ مرا فشرد
چشمی شدهست ابری و خونْ چشمِ دیگرم
(ای مایهی قرار دل بی قرار ما)
من جان سالم از غم تو در نمیبرم
اذنم دهی به حضرت مادر قسم خودم...
خنجر به کف گرفته فقط سینه میدرم
تو حیدریترین پسرِ کوثری و من
زهراترین مدافع بی باک این درم
**
ای آسمان صبر و فضیلت، امام عرش
آوردهام دو تا پسرم، ماه و اخترم
منت گذار بر سر من، اذنشان بده
تا پیش چشمهای خودت پَر درآورم
پس رد نکن دو آهوی سَر گشتهی مرا
ناقابل است، آنچه برایت میآورم
✍ #روح_الله_قناعتیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
دلت سیاه شده؟ نور هل أتی کافیست
ز خَلق رانده شدی؟ حجت خدا کافیست
نیازِ بندهی عاشق به مال و زیور نیست
دلی که بر غم مولاست مبتلا، کافیست
که گفته وصل، دوای تمامِ درد من است؟
هر آنچه یار بخواهد، همان مرا کافیست
از آستانِ امامی که معدنِ خیر است
برای نوکرِ درمانده یک دعا کافیست
بیا به خاطر قلب امام، قول دهیم
اگرچه دیر شد اما دگر خطا کافیست
برای هرکه هوای دلش نفسگیر است...
نفس کشیدنِ در مشهد الرضا کافیست
حرم کجا و منِ روسیاه میدانم
همین که سوختم از هجرِ کربلا کافیست
**
دوید زینب و با گریه گفت با قاتل:
نزن عزیزِ مرا، شمر بی حیا کافیست
همه کفن بخرند و همه کفن بشوند!
فقط برای حسین است «بوریا کافیست»؟!
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید
تو آن عشقی که عاشق پای تو ذلت نخواهد دید
به شوق پادوییِ روضه، جمع نوکران جمع است
محرم هیچکس ما را پی حاجت نخواهد دید
همان خادم که کفش سینهزن را جفت میکرده
شبی که جفت شد بند کفن، زحمت نخواهد دید
خدایا! شاکرم از این حسینی که بهمن دادی
گمانم جز محبش، بندهای رحمت نخواهد دید
دم عیسیٰ به یُمن خاک کویات مُرده را جان داد
مسیحا هم شِفا را جز در این تربت نخواهد دید
بسوزد دخل دُکّانی که خرج روضههایت نیست
بدون نذرِ هیئت، کاسبی برکت نخواهد دید
فقط تو بین جُون و اکبرت فرقی نمیبینی
کسی فرزند را هم شانهی رعیت نخواهد دید
اگر دست گدا ظرف غذا دیدی..، حسن داده
کسی ما را سر این سفره بی دعوت نخواهد دید
به جز روزی که بین دستهها زیر عَلَم رفتم
پدر دیگر مرا اینقدر باهیبت نخواهد دید
لباس مشکی ما دستبافِ زینب کبراست
جهان اینگونه بانویی پُر از شوکت نخواهد دید
هزاران بار کج رفتم..، ولی زهرا برم گرداند
پسر از مادر خود لطفِ بامنت نخواهد دید
حصیر کهنه تا دور تنت پیچید..، ارزش یافت
کسی در آستانت شِیءِ کمقیمت نخواهد دید
**
پس از آنکه تو را کشتند در اوج شلوغیها
دگر بزم عزایت را کسی خلوت نخواهد دید
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذاکرین و وعاظ گرامی
▪️تیم پژوهشی حسینیه مقتل، کتاب #روضه_های_آسمانی۵ را تدوین کرده است که pdf آن قابل ارائه میباشد.
✔️شایان ذکر است در کتاب حاضر، از عبارات عربی کلیدی مقتل بههمراه سند+ اِعراب صحیح + ترجمه صحیح + داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) و + اشعار مطابق با روضه، استفاده شده است.
▫️برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت نمونهای رایگان از کتاب، به آیدی زیر عبارت «کتاب مقتل» را ارسال نمایید:
◾️ @addmin_roze
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه "أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله"
پس از علی ولی الله، در اذان من است
گدای سفره ی او بودهاند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیرهروزی شبهای خویش مفتخرم
برای اینکه حسن، ماهِ آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناختهاند
هزار شکر که در شهر، این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما، اما
همیشه گفته حسن جان: حسین، جان من است
✍ #سجاد_روانمرد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی؛ #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات؛ #حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت؛ #شب_پنجم
به غیر از همین خانواده پناهی ندارم
به غیر از حسین و حسن، تکیهگاهی ندارم
شدم با امیدی به سوی در شاه، راهی
که جز حب آل علی شاهراهی ندارم
اگرچه دلم لذت بیثمر خواست، گاهی
ولی غیر این روضهها خاستگاهی ندارم
در آن دم که فرزند هم از پدر میگریزد
ز مولا تمنا به غیر از نگاهی ندارم
به جز اشک در روز محشر ندارم گواهی
به جز اشک در روز محشر گواهی ندارم
**
برای فدای نگاهت شدن ای عمو جان!
به غیر از همین دستهایم سپاهی ندارم
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
نگاهِ ملتمساش تا به آن کران اُفتاد
زد آنقدَر به زمین پا که نیمهجان اُفتاد
حرارتِ جگرِ عمهاش تنش سوزاند
کشید آهی و آتش به استخوان اُفتاد
گرفته بازوی او را، امانتِ حسن است
به ناله گفت: مَرو عمه از توان اُفتاد
گرفته بود که ناخن به صورتش نزند
ولی به چهرهاش از زخمها نشان اُفتاد
همینکه دید رهایش نمیکند عمه
به روی سینهی خود زد به الامان اُفتاد
نگاه کن که بزرگ قبیله را کشتند
خدایِ من تَهِ گودال آسمان اُفتاد
نگاه کن به تَنِ ذوالجناح نیزه زدند
بلند مرتبه شاهی نفَس زنان اُفتاد
تلاش کرد بماند به زین، هُلَش دادند
که چند نیزه به او خورد و ناگهان اُفتاد
**
یتیم گریه کند، عرش را بهم بزند
به گریههای یتیمانهای چُنان اُفتاد...
که عمه دید حسن را میانِ کوچهی تنگ
کنارِ مادرش آنجا به سر زنان اُفتاد
کشید بازوی خود را دوید تا گودال
سرش شکست همینکه دوان دوان اُفتاد
در ازدحامِ حرامی چه سخت رد میشد
که چند دفعه دراین بِین، بی امان اُفتاد
میان شهیهیِ اسبان و نعرههای هجوم
نگاهِ او به عمو بینِ قاتلان اُفتاد
از این و آن چقدَر ضربه خود اما رفت
که دید موی عمو دست این و آن اُفتاد
رسید در تَهِ گودال روبروی سنان
میانِ حرمله و شمر و ساربان اُفتاد
عمو به خاک و سرش روی دامن باباست
کنارِ این دو، زنی با قدی کمان اُفتاد
همینکه خواست بگوید پدر، عمو را دید
همینکه گفت عمو، دستش آن میان اُفتاد
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e