#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
راه ما با سر تو تا به خرابهست بلند
بعد تو بر حرمت شامِ عذاب است بلند
علم میر سپاه تو اگر افتادهست
پرچم عفت و ایثار و حجاب است بلند
وقت آن شد که تنت را بگذارم بروم
آه عباس کجایی که رکاب است بلند؟
بر سر دخترکانت عوض سایهی تو
نعرهی حرملهی خانه خراب است بلند
با وجودی که نفسهای همه سوخته است
بین این سوختگان، آهِ رباب است بلند
ترسم این بود یتیمان تو را گم بکنم
دشمنت گفت نترسید! طناب است بلند
کودکانت همه با گریه ز من پرسیدند
از سم اسب چرا بوی گلاب است بلند؟؟
با وضو از همه سو وارد گودال شدند
بود فریاد «ثواب است، ثواب است» بلند
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#تنور_خولی
آنکه میبوسید جبریل امین خاک درش
سردرآورد از تنور خانهی خولی سرش
خواهرش دنبال او میگشت در مقتل ولی
یافت او را در تنور نیمهروشن مادرش
هرتنوری که غروبی داخلش نان پختهاند
قدری آتش هست تا شب در دل خاکسترش
دود میشد خاطرات مادرش کنج تنور
روی مویش میچکید اشکِ دو چشمان ترش
همسر خولی دگرگون شد سرش را تا که دید
بی گمان جان میدهد سررا ببیند دخترش
بوی نان آورد با خود از برای اهل بیت
سیر شد قبل از همه از زندگانی همسرش
راه طولانیِ این سر از تنور آغاز شد
اول راهی که این باشد، امان از آخرش
آن درختی که سرش را ظهر بر شاخه گرفت
گریه میکرد از سر شب تا سحر برگ و برش
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
دلم هوایی کرب و بلا شده آقا
گریستم و ز جنس طلا شده آقا
دوباره بر غمتان مبتلا شده آقا
و راز گریهی من بر ملا شده آقا
میان روضهیتان عطر گریه میآید
صدای نالهی افلاک هم که میآید
و روضه، روضهی ششماهه است، واویلا
گرفته حرمله تیری به دست، واویلا
سه شعبه تیر به حنجر نشست، واویلا
نشان دهد به چه کس ناز شست؟ واویلا
رباب! مژده که سیراب گشته اصغر تو
فدای همسر تو؛ نه، فدای رهبر تو
چه محشری شده در خیمههای حق برپا
نشسته بر دل زینب تمام ماتمها
و دختری که صدا میزند: "عطش؛بابا"
و مشکهای پر از تشنگی و کرب و بلا
عدو شود ز تو سیراب و کودکان بی تاب؟
ز تشنهکامی اهل حرم حیا کن آب
دگر نمانده دلی که نگشته بارانی
چقدر هم شده اینجای روضه طوفانی
فضای مجلس ارباب هم که میدانی
عجیب نیست بگیرد چنانچه قربانی
حسین گفتم و از عرش نالهای آمد
صدای گریهی طفل سهسالهای آمد
حسین مانده و آن نانجیب میآید
صدای روضهی شیب الخضیب میآید
زخیمه نالهی امّن یجیب میآید
و "عطر یاس" خدایا عجیب میآید
و خواهری که دوان سوی قتلگاه آید
گهی به پا دود و گاه با سرش شاید
**
از این به بعد، به اهل حرم پرستاری
برو که یک سفر سخت پیش رو داری
مباد نزد عدو خواهرم کنی زاری
تو دختری علوی زاده؛ بنت کراری
برای دوری از من دگر مهیا شو
نظاره میکند این صحنه را عدو؛ پاشو
ز سوگواری زینب، قد قلم خم شد
که روضه، روضهی مظلومهی محرم شد
گمان نکن که فقط اِنس غرق ماتم شد
اگر غلط نکنم ماورای ما هم شد
امان ز قلب عزادار زینب کبری
در این سفر ید حق یار زینب کبری
✍ #علیرضا_بیاتانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
"تقدیم به شهیدان نماز ظهر عاشورا"
وقت نماز بود که یاران سپر شدند
توفان وزید و حادثهها بارور شدند
وقت نماز بود که خیل فرشتگان
سجادههای ممتدی از بال و پر شدند
وقت نماز بود و زمین مست اقتدا
تا آنکه رودهای جهان باخبر شدند
آنگاه نخلهای کنار فرات هم
در حسرت اقامهی او خون جگر شدند
عطر اذان ازآن لب خاکی بلند شد
یاران طلایهدار نماز سفر شدند
قد قامت الصلات... که مولا قیام کرد
سرنیزهها مقابل او جانبهسر شدند
قد قامت الصلات...و در آن سوی قتلگاه
شمشیرهای تشنهبهخون، بیشتر شدند
خورشید داغ بود نه آنسان که رودها
از داغ تشنهکامی او شعلهور شدند
الله اکبر... آنطرف خیمه کودکان
در دل، اقامهگوی نماز پدر شدند
الله اکبر... آنسوی میدان یزیدیان
انگشت بر دهانِ چرا و اگر شدند
مولا رکوع کرد و به اذن رکوع او
آنسو به احترام کمانها کمر شدند
باران تیر بود و بدنهای چاکچاک
آنقدر چاکچاک که شقالقمر شدند
باران تیر بود و سپرهای میخمیخ
یادآور حکایتی از میخ و در شدند
یک دسته در امامت مولا، سپاه خیر
یک عده در مقابل، پاسوز شر شدند
آن روز عاشقان حقیقی شبیه حر
"اکسیر عشق در مسشان بود و زر"* شدند
✍ #محمد_مرادی
*سعدی:
گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد
اکسیر عشق در مسم آمیخت زر شدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
کاش آنروز آسمان یکباره باران میگرفت
غنچهی نشکفتهی باغ دلت جان میگرفت
تیر بیداد ستم تا حنجر اصغر شکافت
کاش کار این جهان یکباره پایان میگرفت
کاش آتش، شرم میکرد از خیام
اهل بیت
تا تب و تابِ دل سجاد (ع) درمان میگرفت
کاش یا آتش نمیافروخت بر اهل حرم
یا فلک انگشتی از حیرت به دندان میگرفت
کاشکی خار مغیلان در دل صحرا نبود
وقتی آن دردانهات راه بیابان میگرفت
خواهرت بی تاب و طاقت شد در آن ساعت که دید
شمر، سر از پیکرت با تیغ بران میگرفت
کاش چرخ فتنهگر میسوخت در آن لحظه که
رأس خونین پدر، دختر به دامان میگرفت
✍ #اعظم_کلیابی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
سر خورشید به نی شد، سر مهتاب افتاد
از سر اهل حرم بعد عمو خواب افتاد
هر طرف دختری از ترس فراری شده بود
عمه زینب پی یک قافله بی تاب افتاد
در نمازش که قدش صاف نشد وقت قیام
یادش افتاد که زهرا دم محراب افتاد
چقدر چادر اطفال حرم خاکی شد
چقدر روی زمین گوهر نایاب افتاد
نه فقط سوخت تن دخترکان بین حرم
آتش خیمه روی پیکر اصحاب افتاد
باب شد آنچه که از گفتن آن باید مُرد
به سوی اهل حرم دیدهی ناباب افتاد
نور مانع شد و خیره نظران کور شدند
چشمشان تا که به خورشید جهان تاب افتاد
مشک در دست، سکینه به سوی مقتل رفت
شک ندارم که به یاد لب ارباب افتاد
رفت از هوش دوباره وسط این همه غم
تا که چشمان ربابه به رخ آب افتاد
پشت خیمه چه خبر شد؟! به گمانم آخر
ماهی کوچک این برکه به قلاب افتاد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
😭شاید همین ساعت در کربلا...
بر پا شده ولوله، خدا رحم کند
کمتر شده فاصله، خدا رحم کند
معصومیت از حرم به میدان آمد
زانو زده حرمله... ... ... ... ...
✍ #ایوب_پرنداور
@hosenih
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
با نعل تازه حُرمت دیرینهای شکست
ناحیهی مقدسهی سینهای شکست
✍ #مجید_تال
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
هم قامت «عدل» را خمیدند آنروز
هم قلب «معاد» را دریدند آنروز
«توحید» و «نبوت» و «امامت» را نیز
با خنجر کُند، سر بریدند آنروز
✍ #محمدحسین_رشیدی
@dobeity_robaey