#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#غزال
گنبد ندارد
نام و نشانی بر روی مرقد ندارد
ای گریه کنها!
سنگ مزار و پرچم گنبد ندارد
حتی حیاطی
مانند صحن کوثر مشهد ندارد
آقا کریم است
آن قدر میبخشد به ما که حد ندارد
درهم خریده
اصلاً برای او که خوب و بد ندارد
آسوده خاطر
رو کن به درگاهش که دست رد ندارد
****
مادر ندارد
آقا " غریب است و کسی بر سر ندارد "
خیلی عجیب است
حتی میان خانهاش یاور ندارد
گویا برایش
از جعده بهتر شهر پیغمبر ندارد
تنهای تنهاست
در بین میدان مالک اشتر ندارد
غصه همین جاست
آن قدرها هم بین ما نوکر ندارد
در سینهی خود
جز داغ زهرا و غم حیدر ندارد
****
...از آشنا خورد
از بی بصیرتهای بی شرم و حیا خورد
سبّ علی را
در خطبههایشان شنید و غصهها خورد
در خانه افتاد
تا از شریک زندگیاش پشت پا خورد
زهر ستم نه
او مرهم یک عمر درد و غصه را خورد
لایوم گفت و ...
پاشید از هم شعرم و قافیه وا خورد
کرببلا هم
با بد دهانی به غرور عمه برخورد
چکمه رسید و
گاهی به لب، گاهی به پر، گاهی به سر خورد
سر نیزهای هم
آمد و روی زخم مکشوف کمر خورد
از جمع اصحاب
شمشیر و سنگ و تیر و نیزه بیشتر خورد
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
دیگر رَها ز غُصّه و مِحنت شدم، حسین
از خاطراتِ تَلخ، چه راحت شدم، حسین
با کَس نگفتهام زِ چهل سالِ پیشِ خود
از کوچهی مدینه، که غارَت شدم، حسین
از کوچهای که مادَرِمان بر زمین نشست
از کوچهای که غَرقِ خِجالت شدم، حسین
قَدَّم نمیرسید، که او را کُمک دَهم
خیلی در آن میانه اَذیّت شدم، حسین
دیدی برادرم، جِگرم تِکّه پاره شُد
کُشته، میانِ خانه، به غُربت شدم، حسین
گُفتی که: دیگر عَطر به مویَت نِمی زَنی
گُفتی: "حَسن زِ داغِ تو غارَت شدم"، حسین
اَمّا بِدان چو روزِ تو روزی حسین، نیست
گِریانِ آن هِزار مُصیبَت شدم، حسین
✍ #رضا_رسول_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
در دلِ خیمه گلِ یاسمنی داشت حسین
کودکِ تشنهی شیرین سخنی داشت حسین
زیر پا بود ولی بیشتر از هر چیزی
به حرم واهمهی بد دهنی داشت حسین
پسرِ مادرِ آب است كه از فرط عطش
خشكتر از لبِ صحرا دهنى داشت حسين
نعلها سخت روی سینهی او کوبیدند
ته گودال خودش سینه زنی داشت حسین
ساربان زود خودش را ته گودال رساند
يادش آمد كه عقيق يمنى داشت حسين
دید خواهر، تن عریان برادر را، گفت:
خواست میدان برود پیروهنی داشت حسین
کاش مانند برادر حرمی داشت حسن
کاش مانند برادر کفنی داشت حسین
سر به زانوی حسینش، حَسَن آخر جان داد
کاش بالای سر خود حسنی داشت حسین
هر دو نورند و تفاوت سرِ همسر دارند
بد زنی داشت حسن، شیر زنی داشت حسین
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری...
خبر ز گریهی عشاق در سحر داری؟
به گردن تو فتاده همیشه زحمت من
ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن
بگو که ای شه بی کس! گدای دربه دری...
پیام داده به این آستان به خون جگری...
که قبر خاکی تو گرچه آتش دلهاست
غریب ماندن تو باطناً به گردن ماست...
مگر نه اینکه تو در قلبها حرم داری
به قلب سینه زنان گنبد و علم داری
مگر قرار نشد کمتر اشتباه کنیم
برای خاطر عشق تو کم گناه کنیم
بکاء ما همه تبدیل بر تباکی شد
مزار تو به دل شیعه نیز خاکی شد
به جای تو، سوی آتش شتاب کردم من
به سهم خود حرمت را خراب کردم من
کریم هستی و عالم به تو بدهکارند
تو بی حرم شدی اما همه حرم دارند
حرم نداری نه! تو حرم نخواستهای
ز روزگار خودت غیر غم نخواستهای
بقیع سینه زن روضههای افلاکیست
بقیع روضهی مکشوف چادر خاکیست
گلاب یعنی تو، اضطراب یعنی تو
و بعد فاطمه خانه خراب یعنی تو
زحلقهی تو همان کودکی نگین افتاد
همینکه مادرتان پشت در زمین افتاد
به باغ عاطفهها بی امان شرر میرفت
بهروی شاخه گلی، پای چل نفر میرفت
به کینهی دلشان هیچ دست رد نزدند
دگر به هیچ زنی اینچنین لگد نزدند
امان ز غربت تو پای غم محک خوردی...
تو قبل فاطمه در کوچهها کتک خوردی...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
کرامت مثل یک جرعهست از پیمانۀ جانش
سخاوت لقمهای از سادگیِ سفرۀ نانش...
کسی که سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست
دلش در بند دنیا نیست، دنیا هست زندانش
سپاهش را صدای سکه غرق روسیاهی کرد
نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش
صَلاح اینگونه میبیند، سِلاح صلح بردارد
چه دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟...
امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت
چه رنجی میکشید از دوستانِ سُستپیمانش
زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را
مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش
کسی که چشم فتنه کور شد با برق شمشیرش
چگونه گوشهای بنشیند و سر در گریبانش...
چه زهری محرمش بوده؟ چه دردی همدمش بوده؟
نمیدانم چه راز سینهسوزی بوده مهمانش!
به روی دستهای آل طاها باز تابوتیست
مبادا زخم بردارد، مبادا تیربارانش...
اگرچه تلختر از زهر بوده زندگی امروز
ولی فردا عسل میریزد از کام جوانانش
خیالت جمع سردار جمل! تنها نمیمانی
به زودی کربلا از راه میآید که طوفانش...
✍ #جعفر_عباسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
چشم وا كرده، شدم دست به دامان حسن
مادر افکند مرا در یم احسان حسن
روزی از دست علی خوردم و از خان حسن
از همان روز شدم بی سر و سامان حسن
بر جبینم بنویسید: مسلمان حسن
دل خود را سر هر بام، هوایی نکنم
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نكنم
رو به هر قبله و هر قبلهنمایی نكنم
پیش هر سفره كه پهن است، گدایی نكنم
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
چه مقامی و چه نامی، چه مرامی دارد
چقدر لطف به بیمار جذامی دارد
خنده در پاسخ آن سائل شامی دارد
وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد
همه اینها غزلی هست به دیوان حسن
آنکه نامش شده احلی من عسل كیست؟ حسن
آنكه بخشندگیاش گشته مَثل، كیست؟ حسن
معنی حیَّ علی خیر العمل كیست؟ حسن
مرد نامآور پیكار جمل كیست؟ حسن
شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن
**
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم، سینهی خون، دیدهی دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگوییم غریب الغربا، جا دارد
خون شد از یاد غمش، قلب محبان حسن
زهر آمد به سراغش، جگرش ریخت به هم
جگرش ریخت به هم، بال و پرش ریخت به هم
زینبش آمد و چشمان ترش ریخت به هم
همهی خاطرهها در نظرش ریخت به هم
دل، پریشان شده از حالِ پریشان حسن
چقدر سخت گذشتهست به او در کوچه
چه مراعات نظیریست حسن، در، کوچه
باز هم خاطرهی گریه و مادر، کوچه
قاتل جان حسن میشود آخر، کوچه
کوچه عمریست که آورده به لب، جانِ حسن
(چشم نامرد به ناموس علی تا افتاد)
وای بر من، زد و بر صورت گل جا افتاد
ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد
خواست تا پا بشود باز هم اما افتاد
شعلهی آه كشد سینهی سوزانِ حسن
✍ #رضا_تاجیک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
ردیف شعر من امشب دوباره «یا حسن» است
و بعد ذکر علی، بر مناره «یا حسن» است
به روز، زائر او آفتاب داغ است و ...
و ذکر هر شبِ صدها ستاره «یا حسن» است
رهاست هر که گرفتار عشق این آقاست
خوشا به حال کسی که دچارِ «یا حسن» است
اگر که خورده گره، کار و بار و روز و شبت
بدان که بعد خدا، راهِ چاره «یا حسن» است
**
چکید خونِ جگر از لبش، نوشت غریب
که دادِ هر جگرِ پاره پاره «یا حسن» است
✍ #حسن_کبیری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
میان هجمۀ غمها اگر پناه ندارد
حسین هست؛ نمیگویم او سپاه ندارد
حسین مرهم زخم برادر است و غمی نیست
زمانه حرمتشان را اگر نگاه ندارد
حسین هست که سر روی شانهاش بگذارد
حسین هست؛ نیازی به تکیهگاه ندارد
میان لشکر او مَرد مانده؟ آه، نمانده
درون خانۀ خود یار دارد؟ آه، ندارد
زمانه تلخترین زهر را به کام حسن ریخت
دلاوری که به جز تَرک جنگ، راه ندارد
کسی که صلح حسن را غلط شمرد، ندانست
امام مفترض الطاعة اشتباه ندارد
درید قلب حسین آن چنان ز داغ برادر
که احتیاج به گودال قتلگاه ندارد
✍ #حسین_عباس_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#زیارت_اربعین
ذات حق است فقط قدر و بهای حَسَنِین
راه قربِ به خدا چیست؟ لقای حَسَنِین
در حسینیه موحد شدنم کامل شد
بندهام، سجده کنم رو به خدای حَسَنِین
آبرودار شدن، ماحَصَلِ نوکری است
هست، عزت همهاش تحت لوای حَسَنِین
فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حَسَنِین
کیمیا میشود از خیرِ مجاور شدنش
گَردِ خاکی که نشیند به سرای حَسَنِین
اینکه در سلسلهی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حَسَنِین
ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حَسَنِین
نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوفِ علی بهر رضای حَسَنِین
اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکرههای حَسَنِین
دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دستِ خالی من و لطف و عطای حَسَنِین
بارها گفت نبی: این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبودهست سزای حَسَنِین
هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حَسَنِین
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
صبح ازل طلوعش، باطلعتِ حسن بود
"وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا" در صورت حسن بود
یک ذره خاک او ماند، مارا درست کردند
گویا که خلفت ما، از خلقت حسن بود
بابا همیشه میگفت، دیدی خدا کریم است؟!
نانی که خوردی امشب، از برکت حسن بود
هرجا حسین قدم زد، دنبال مجتبی بود
شخصاً حسین محوِ، شخصیت حسن بود
با دوستان مروت، با دشمنان مروت
این خُلق در یکی بود، او حضرت حسن بود!
یک گوشه چشم کرد و شش گوشه را بنا کرد
کرببلا محیطش، تا تربت حسن بود
صد سال اشک آدم یک گریهی شبش بود
صدسال صبر ایوب، یک ساعتِ حسن بود
**
در خانه جَعده بود و در کوچه هم مغیره...
پس کی خدا دراین شهر، هم صحبت حسن بود؟!
در کوچه پیش رویش، کشتند مادرش را
فریاد ازین زمانه! این قسمت حسن بود!
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
سرد و ابری، هوای جا مانده
سوز دارد صدای جا مانده
دلشکسته، به گریه میگُذَرَد
تک تکِ لحظههای جا مانده
شوقِ دائم نصیب زائرها
بغض و حسرت برای جا مانده
ربنا! روزیام زیارت کن...
خواهشِ ربنای جا مانده
شهرِ خلوت، سکوت و تنهایی
این شده ماجرای جا مانده
میکِشد آه و سینهاش تنگ است
نوکرِ بی نوای جا مانده
چارهای نیست میشود حالا
روضهها کربلای جا مانده
ای رفیقان به مِهر بردارید!
یک قدم هم به جای جا مانده...
✍ #علی_علی_بیگی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
خانه خانه به پرس و جو هستند
در پی التفات او هستند
عاقلان گر شدند دیوانه
در پی کسب آبرو هستند
وقت حاجت به گریه آمدهاند
وقت رفتن گشادهرو هستند
روز و شب ذکرشان حسن مددست
تاجرانی که سودجو هستند
یا توسل نکردهاند به او
یا گداها دروغگو هستند
منکرانش حواسشان پرت است
در نمازند و بی وضو هستند
غربتش را نکردهاند قبول
بغضهایی که در گلو هستند
حسنیها شبیه مولاشان
در جوانی سفید مو هستند
*
شعر باید به کربلا برود
جامها تشنهی سبو هستند
نسل او بی قرار میداناند
در پی رخصت از عمو هستند
جَمَل تازهای به پا کردند
کینههایی که روبرو هستند
قاسم آمد، به تیغ حیران کرد
آن یلان را که جنگجو هستند
پشت ارباب هست عبدالله
کل عالم اگر عدو هستند
✍ #مهدی_کبیری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
خواندند شور زخم تو را عندلیبها
پیچید عطر ناب تو در جانِ سیبها
در صفحهی نخست، تو را مدح کرد و سوخت
هر کس غزل سرود برای غریبها
با لطف بی کرانهات ای حضرت کریم
هموار میشوند فراز و نشیبها
اشک تو شسته است وجود مدینه را
در چشمههای جاری أَمَّنْ یُجیبُها
سخت است داغ اینکه ببینی نشستهاند-
بر منبر رسول خدا، نانجیبها
**
رازی نهفته در جگر و جام و تشت زهر
در حیرتند از اثراتش طبیبها
شهر مدینه، آینهی کربلاست، آه...
درد تو بود غربت شیب الخضیبها
✍ #روح_الله_گائینی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
آنان که با کریم و کرم آشنا شدند
دلدادهی همیشگی مجتبی شدند
آنان که خاکِ پای حسن شد نصیبشان
تنها به لطف یک نظرش کیمیا شدند
تنها نه دوستان که در آن شهر، دشمنان
در آستان او همه حاجتروا شدند
باب کرم به یمن وجودش گشوده شد
درهای بسته با مددش زود واشدند
حال کبوترانِ حرم نانوشتنیست
تا در حوالیِ حرم او رها شدند
حاتم ترین اهالی آبادی کرم
مبهوت این کرامت بی انتها شدند!
بی شک به پادشاهی و عزت رسیدهاند
آنان که در طواف حریمش گدا شدند
میراث او غم است و در انبوه غربتش
خوشبخت مردمی که به غم مبتلا شدند
از شدت غریبیِ تنهاترین امام
عمری تمام زمزمهها بی صدا شدند...
✍ #نعیمه_وافی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
جنت، بهارِ پیرهنت أیُّها الکریم
از نور جامهای به تنت أیُّها الکریم
ای همدم تو زمزمههای زلال وحی!
ای جبرئیل همسخنت أیُّها الکریم
شبزندهدار، دیدهٔ دلخستگان شهر
هر شب به شوق آمدنت أیُّها الکریم
نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا
یک ناروا هم از دهنت أیُّها الکریم
هرچند که غریبنواز مدینهای
ماندی غریب در وطنت أیُّها الکریم
حتی شهادت تو ندادهست خاتمه
بر روضههای دلشکنت أیُّها الکریم
جا مانده بود هر کسی از کوچهها، رسید
تشییع شد چگونه تنت؟ أیُّها الکریم
حتی هزار تیرِ به تشییع آمده
بردند سهمی از کفنت! أیُّها الکریم
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
سوگند به نام دلربایش
نور است وجود و ابتدایش
با خَلقِ حسن کرد مباهات
در روز ازل، ذاتِ خدایش
آنان که نوشتند کریمش
ما را بنویسند گدایش
بخشید "سه بار" هرچه را داشت
جانِ همهی خلق فدایش
حقاً که پسندِ قلب زهراست
شد هرکه عزیزِ مجتبایش
هستند تمام انبیا هم
محتاج عطای دستهایش
هم او شده راضی از خدا، هم...
حق بوده رضایش به رضایش
چشمان حسین بر لب اوست
وقتی حسنست مقدایش
در معرکهی جمل که آمد
دیدند به شکل مرتضایش
آن قدر رئوف است که میخورد...
در پیشِ جذامیان غذایش
آن مرد، هر آنچه ناسزا گفت
آخر نشنید ناسزایش
تازه به کرم نوازشش کرد
جا داد به او بینِ سرایش
صد بحر اگر که مدح گویم
یک قطره نگفتم از ثنایش
**
هفت صفر است آی مَردم...
روز غم و غربت و عزایش
آن قدر بلا به او رسیده
ماندم که بگویم از کجایش
از کوچه نپرسید ازین مرد
یک عمر، شدهست مبتلایش
جانسوزتر است داغ زهرا...
از کلِ غمِ جهان برایش
یارانِ مُقربش کشیدند
سجاده و فرشِ زیر پایش
درد است که زهر خورده آقا
از همسر بی مهر و وفایش
خونی شده با سرفهی سختش
دست کرم و گره گشایش
قاسم به سر و صورت خود زد
خونی شده دید تا عبایش
پا میکشد این مردِ پر از درد
در حجره، به روی بوریایش
آن قدر جگر به دامنش ریخت
تا جوهره رفت از صدایش
بگذار بماند به قیامت
دنیا که نفهمید بهایش
آتش زده بر تمام عالم
لایَوم کَیَومِ کربلایش
گر کرب و بلا همیشه جاریست
صلح حسن است مقتضایش
صد شکر که سنگها نخوردند
بر صورت مثل مصطفایش
صد شکر که نیزهای نیامد
تا قطع کند صوت رسایش
صد شکر نبود خنجری کند
تا بوسه بگیرد از قفایش
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
آتنا گفتم و دیدم حسنات است حسن
اِهدنا گفتم و دیدم که صراط است حسن
ربنا گفتم و گفتند مسیرش زهراست
و علی است صَلاة و صلوات است حسن
حُسنِ او در همه ذراتِ جهان پنهان است
بی نهایتتر از آفاقِ حیات است حسن
چه بخواهند و نخواهند، حسن شرحِ خداست
وجهِ تفصیلی اَسماء و صفات است حسن
جاری است عشقِ حسن در رگ و در ریشهی ما
کوثرِ جاریِ صد رشته قنات است حسن
هرچه دشنام به او داد، تبسم میدید
دید دریاست، همه صبر و ثُبات است حسن
نصفی از زندگیاش را دو سه باری بخشید
در کرامات هم آئینهی ذات است حسن
چشمِ گریان به حسن مَحرمِ زهراست به حشر
فاطمه گفت: فقط راه نجات است حسن
ای صراطُ اللَـهِ ما! نامهی ما سنگین است
گریه بر بی کسیات برگ برات است حسن
حسنیهای حرم آبرو داری کردند
آنچنان غرق حسیناند که مات است حسن
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
هر قدر که میخواست گدا، شاه، کرم داشت
آن قدر که پیشِ کرمش، خواسته کم داشت
در خانهٔ او بود که در اوج غریبی
دلهای غریبانِ جهان، راه به هم داشت
دلخوش به نفسهای مسیحایی او بود
شبهای مدینه که فقط غربت و دم داشت
داغی شده بر سینهی غمهای وسیعش
یک کوچهی باریک که بیش از همه غم داشت
راحت شد از اندوهِ جفاکاریِ یاران
ای کاش که یاری به وفاداری سَم داشت
ای آینهها آینهها! ذکر بگیرید
ای کاش حرم داشت، حرم داشت، حرم داشت...
✍ #زهرا_بشری_موحد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
مینویسم "یا حسن"، حُسنِ ختامش با خودت
بر لبم ذکر تو را دارم، دوامش با خودت
لحظههای عُمر خود را میسپارم دست تو
از سلام زندگی تا والسلامش با خودت
از ادب دور است نزدت دست خالی آمدن
زخم آوردم برایت، التیامش با خودت
باز هم بال خیالم تا بقیعات پَر کشید
من کبوتر میشوم یک روز، بامش با خودت
سر به دامان تو خواهم داشت یا زانوی غم؟
اینکه باشد لحظهی مرگم کدامش، با خودت!
از کریمان کم طلب کردن که کفرِ نعمت است
حاجتم را هم که میدانی، تمامش با خودت...
✍ #محدثه_آشتیانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
همیشه سفرهاش وا بود، با ما مهربانی کرد
هزاران بار آزردیمش؛ اما مهربانی کرد
دلش اندازۀ ریگ بیابان بیوفایی دید
ولی اندازۀ آغوشِ دریا مهربانی کرد
نگاهش شرح نابی بود از «الجار ثمّ الدار»
اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد
چه خواهد کرد با مهمانِ کویِ خویش آن مردی
که با دشنامگویِ خویش حتی مهربانی کرد
چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصّه و غم را؟
چرا با مهربانیهای او نامهربانی کرد؟
الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم، به یارانش بفرمایید
دل او میگرفت از آن همه زخمزبان هرگاه
نظر میکرد بر انگشترش: اَلعِزَةُ لِله
کسی که در پناه شانۀ او کوهسار و دشت
کسی که ریزهخوار سفرۀ او آفتاب و ماه
مگر تاریخ غربتزا ! چه رخ دادهست در ساباط
که سجاده کشیده زیر پای خستۀ او، آه
قیامش مستتر گشتهست در غمنامۀ صلحش
و صلحش میشناساند به مردم راه را از چاه
خجالت میکشد حتی زره زیرِ عبای او
از آن یارانِ ناهمراه، آن یارانِ ناهمراه
الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم، به یارانش بفرمایید...
مدینه کوفه شد، کوفه دوباره از صدا افتاد
و اما بعد... یاد خطبههای مرتضی افتاد
و اما بعد... «این مردم خدایا خستهاند از من»
و پژواک صدایی مهربان در گوشها افتاد
مدینه کوفه شد، کوفیتر از آنی که بنویسم
خدایا این چه آتش بود در دامان ما افتاد
و امّا بعد... تابوت از هجوم تیرها گل داد
و باران شد، تو گویی اشک از چشم خدا افتاد
الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم، به یارانش بفرمایید...
✍ #رضا_یزدانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن
معرفت رنگ گرفتهست از عرفانِ حسن
خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن
پس بگوئید به ما ساکنِ ایرانِ حسن
زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید
قدرِ یک لحظه زمینگیر نخواهم گردید
هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید
تا خود حشر منم دست به دامانِ حسن
عطر او پخش که شد، باد وصالش را دید
حُسن زیباییِ مخلوق، مثالش را دید
آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید
از همان روزِ نخستین شده خواهانِ حسن
روضه خواندیم که این دیدهی تر ثبت شود
گریه کردیم که این هفتِ صفر ثبت شود
نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود
بنویسید مرا بی سر و سامانِ حسن
رنگِ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنیست
پرچم یَشمیِ خوش نقش و نگارم حسنیست
نه فقط من..، همهی ایل و تبارم حسنیست
بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن
ذکر پر برکت او تذکرهی ما شده است
با عنایاتِ حسن، رزق مهیا شده است
این شعارِ همهی ما، حسنیها شده است:
"تا ابد هرچه کریم است به قربانِ حسن"
خاکِ خشکیم که لبتشنهی جامی بودیم
کوهِ رنجیم که سرگرمِ سلامی بودیم
کاش..، ای کاش که ما مردِ جُذامی بودیم
مینشستیم سرِ سفرهی احسانِ حسن
من از آن روز که در بند شدم، خوشحالم
فقط از دوری معشوق خودم مینالم
پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم
بلکه سهمم بشود تکهای از نانِ حسن
عاقبت گَردِ خوشی بر سرِ غم میریزد
از دلِ صَحنِ حسن، نوحه و دم میریزد
هنرِ فرشچیان پای حرم میریزد
حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوانِ حسن
روضهتر از غم آقای کریمان، غم نیست
وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست
مادریتر ز حسن در همهی عالم نیست
تو نگو حضرت صدّیقه..، بگو جانِ حسن!
آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است
از مصیباتِ حسن، خونِ خدا خونجگر است
سختتر از غمِ گودال، غمِ آن گذر است
گریهکُنهای حسیناند پریشانِ حسن
کوچهای تنگ برای غم او بانی بود
قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود
بدتر از زهرِ هلاهِل..، زدنِ ثانی بود
داغ ناموس گرفتهست گریبانِ حسن
سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد
من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد
پیش چشمان پسر، چادر مادر پا خورد
تا ابد خشک نشد دیدهی گریانِ حسن
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لغات ضروری زوار اربعین.pdf
5.71M
💢 زبانیار ویژه #زیارت_اربعین
🔻شامل:
✅ بیش از ۲۵۰ عبارت مفید و ضروری به زبان عربی فصیح و عراقی
#ویژه_زوار_اربعین
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه #واحد
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#زیارت_اربعین؛ #زیارت_کربلا
بند 1⃣
نور عین منی
به خودم میبالم امام حسین منی
لحظههای آخرم شهادتین منی
نور عین منی
بهترینِ منی
بیشتر از خودم به فکر اربعین منی
باورم نمیشه آقا همنشین منی
بهترین منی
کَرَم تو رو / میشناسم آقا
هر جوری هس میبری، منو کربلا
مایله دلم / سمت پرچمت
اوج خوشبختی یعنی شدم آدمت
(یا حسین مدد؛ یا حسین مدد)
بند 2⃣
زندگی منی
بهترین خاطرههای بچگی منی
تربتت یعنی دلیل بندگی منی
زندگی منی
دل پُر از شعفه
بهترین مسیر دنیا، کربلا_نجفه
زندگی بدون شور روضه بی هدفه
دل پُر از شعفه
دل نمیکَنَم / محشر از حسین
کیو پیدا میکنم، بهتر از حسین؟
واسه نوکرا / چاره کربلا
حکم مرگ و زندگی، داره کربلا
(یا حسین مدد؛ یا حسین مدد)
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
تو را باران کنم چون اشک، یا جاری کنم چون رود؟!
الا ای بغض دردآلود من! ای بغض دردآلود!
اگر ابریست چشمانم در این صبح فراموشی
تو را گم کردهام در سایهروشنهای نامحدود
به دنبالت نمیگردیم؛ ننگا بر من و ما، ننگ...
تو را تنها رها کردیم _تنها ماندهی مطرود_*
به زیبایی، تو هستی برتر از زیباییِ یوسف
به آرامش، صدای توست سر از نغمهی داوود
بیا فرزند آدم! وارث موسی و ابراهیم
که این دنیا پر است امروز از فرعون و از نمرود
نیاز بودنت را دیر فهمیدیم، خیلی دیر
تو اما میرسی از راه خیلی زود، خیلی زود
من از این انتظار سخت میفهمم که میآیی
تو ای آیندهی قطعی! تو ای آیندهی موعود!
تو میآیی و چشمان جهان از این نظر روشن
به این امید، روح عاشقان از هر نظر خشنود
بشارت میدهد ابری که باران میرسد از راه
جهان در انتظار لحظهی موعود خواهد بود
✍ #مجتبی_حاذق
*اصبغ ابن نباته میگويد از حضرت علي (ع) شنيدم كه در مورد امام زمان (عج) فرمودند:
«صاحب هذا الامر الشريد الطريد الفريد الوحيد»
صاحب این امر آواره و طرد شده و تك و تنها است.
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#زیارت_اربعین
این جُمعه هَم نَیامد و با گِریه سَر کنم
باید دَر این فِراق، شبم را سحر کنم
آخَر نمیشود، که فقط کُنجِ خَلوتی
زانو بَغَل، زِ دوریِ او، دیده تَر کنم...
تا کِی برای غُربتِ تنهایِ جمکران
ماتَم بِگیرم و، هَمه را خونجِگَر کنم؟
یک بار هم نشد، که دَمی رُخصتم دهد
تا از کنارِ خِیمهی سبزش گذر کنم
یا که به صَحنِ مسجدِ سَهله ببینمش
یک عُمر، روشَن این دلم، اَز یِک نظر کنم
دِل کَندَنَم، زِ غیرِ تو، کارِ مبارکیست
خوش آن دَمی که اَز هَمه جُز تو، حذر کنم
**
این اَربعین بیا، زِ نجف کربلا رَویم
تا جان، نثارِ مقدمِ تو، همسفر کنم
✍ #رضا_رسول_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e