eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
291 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
✅انگشتر نقره 💳قیمت: ۸۹۸ هزار تومان ⚖وزن: ۱۰.۶ گرم ⚜سایز: ۶۱ 💍نگین: عقیق سبز 🖋ذکر شریف: "علی (ع)" 💢حکاکی 😍همراه با جعبه کادویی😍 ❌ضمانت مرجوعی تا ۳روز❌ 🚀 ارسال رایگان (پست پیشتاز) به سراسر کشور •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈• 👌راهنمای خرید محصول @nahve_kharid 💌به فروشگاه حرز و نقره‌جات حسینیه بپیوندید ↙️ https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟ با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟ حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟ چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟ اینکه می‌آید صدایش بانگ هل من ناصر است از گلوی کیست این آوا؟... حسین بی علی در کدامین صف نشستی؟ در سپاهِ کیستی؟ چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی لفظ عشق‌اند این همه، معنا حسین بن علی جان حسین بن علی، جانان حسین بن علی دین حسین بن علی، دنیا حسین بن علی می‌توان با تیغ، کِی حبل‌المتین را سر برید؟ نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی تشنۀ سیرابِ دریا‌دل، یل ام البنین کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد کربلایش قبلۀ دل‌ها حسین بن علی ** در شکوه واقعه، ای کاش پرپر می‌شدیم در کنارت روز عاشورا حسین بن علی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای وای از آن حدیثِ به دفتر نیامده ای وای از آن شروعِ به آخر نیامده ای وای از آن یقینِ به باور نیامده ای وای از آن مزارِ کبوتر نیامده ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده ای دل حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟ یَرضی شنیده‌ای، لِرضاها شنیده‌ای؟ هنگامۀ نماز، دعاها شنیده‌ای؟ "حتی تَوَرَّمَت قَدَماها" شنیده‌ای؟ أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده یاللعجب! فصلّ لربّک ولادتش واحیرتا! لِیُذهِبَ عنکم شرافتش طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهدۀ ستایش او برنیامده * * اما چه سود، حرمت قرآن شکسته شد یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته شد در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟ زهرا هنوز گریه‌ی بی‌گاه می‌کند مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند پاییز ادعای أنا الله می‌کند صبح بهار از آمدن اکراه می‌کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از ابتدا قیامت او آشکار بود آن بانویی که ممتحن کردگار بود در بندگی خویش خدای بقیه بود سرتا به پاش مظهر پروردگار بود در خانه با کنیز خودش هم‌کلام بود در سجده با خدای خودش همجوار بود مردان جنگی از پس او برنیامدند با اینکه بر جراحت پهلو دچار بود کاری به این نداشت که تنها و بی‌کس است وقت گذر ز کوچه، چه با اقتدار بود زهرا عجیب غیرتیِ عشق حیدرست پای علی برای بلا بی‌قرار بود از گرگ‌های شهر، فدک را گرفته بود کرار بود، گرچه خودش خانه‌دار بود بستند راه کوچه! مگر کم میاورد؟! غافل ازآنکه چادر او ذولفقار بود سیلی زدند جا بزند! گفت یا علی! یک دم عقب نرفت! سراپا وقار بود رویش کبود شد، رویشان را سیاه کرد با قامت شکسته عجب پای کار بود تا حشر، خاک بر سر اهل مدینه کرد آن معجری که روی سرش پرغبار بود اصلاً نخورد غصه‌ی آن گوشِ..... اما حَسَن نِشَست و پی گوشوار بود واضح‌تر از همیشه علی را نظاره کرد هرچند چشم‌هاش از آن ضربه تار بود * * ارثیه داد حضرت مادر به دخترش ارثیه‌ای که درد و غم بی‌شمار بود وقتی سر عزیز خدا رفت روی نی زینب اسیر هلهله‌ی سی هزار بود... از یک کفن مضایقه کردند کوفیان بر روی بوریا، بدنی آشکار بود درراه، زینب از همه بدتر عذاب دید دُخت علی به ناقه‌ی عریان سوار بود دستش شکست و دست ستم را ز پشت بست با دست بسته فاتح این کارزار بود... 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دو لحظه قبل، کمی شیر خورد و خوابش بُرد کنار مادر خود کودکِ بی‌آزاری دو لحظه بعد، پدر رفت تا کفن بخرد ولی نیامد و گم شد میان بازاری... ✍ @hosenih
تاریک‌ و روشن بود و کم‌کم صبح‌ می‌شد شب؛ این‌‌شب‌ِتیره، شب‌ِ غم، صبح‌ می‌شد «دیشب» فراری می‌شد و «فردا» می‌آمد ناخوانده‌ای...، ناخوانده سمت‌ِ ما می‌آمد می‌آمد و کم‌کم به‌هم می‌ریخت ما را در اوج شادی، جام غم می‌ریخت ما را در سر صدای سوتِ ممتد بود و تکرار چیزی نمی‌دیدیم اما غیر از آوار... ما مَردم افتاده‌ای مظلوم بودیم از هر حقوقِ ساده‌ای محروم بودیم حق بود با ما و کسی حق را نمی‌دید تاریخ، اخبار موثق را نمی‌دید اخبار از ما بود، اما بی‌خبر؛ ما... می‌سوختیم و آب را بستند بر ما هرلحظه از ما می‌رسید اخبار تازه «ِمهمانِ ناخوانده» می‌آمد بی‌اجازه می آمد و در حقّ دنیا ظلم می‌کرد با ادعای صلح، امّا ظلم می‌کرد... می‌آمد و حقی طبیعی نقض می‌شد هر گوشه‌ای خون شهیدی سبز می‌شد صحبت سر جنگ وسیعی بود؛ امّا... «حقّ حیاتِ» ما طبیعی بود امّا_ _با این که زیر چل‌چراغ نور بودند، ما را نمی‌دیدند، آیا کور بودند؟ ما را نمی‌دیدند و می‌کشتند ما را این کار اما خوش نمی‌آمد خدا را شهر از «وداعِ آخرِ» افراد پُر بود از «آن‌که‌ روی‌ خاک‌ می‌افتاد»، پُر بود از مادرانِ پاک، از طفلان معصوم از بی‌گناهانِ بدونِ جرم، محکوم بر شانه مانده کوله‌بارِ داغِ تنها تنها نشسته باغبان در باغ، تنها باغ‌ست و در فصل‌ِ خزان گل‌های‌ پرپر نعش برادر مانده بر دست برادر دستان دختربچه‌ها جای عروسک رنگ‌ِ حنای‌ِ خون گرفت از زخم موشک سهم پسرها نیز جای تیله، سنگ است آیا هنوز ای‌ شاعر! این‌دنیا قشنگ است؟ می‌آید از راهی که تاریک‌ست و تاریک صبحی‌که نزدیک‌ست و نزدیک‌ست و نزدیک... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
👊 💪 🌱 امام علی (ع) می‌فرمایند: «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» ترجمه: با ستم‌كار در پيكار و برای ستم‌ديده يار باشيد. 📚نهج البلاغه، نامه۴۷(وصیت‌نامه حضرت) 🔸یاور مظلوم🔸 در راه امام حق علمداری کن ای پیرو مرتضی علی! کاری کن برخیز به عزمِ رزم با ظلم و ستم یعنی که ستم‌کشیده را یاری کن@hosenih@dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 در دیدار دانش‌آموزان: میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست؛ میدان، است. مبادا وقت جنگِ حق و باطل، بی‌طرف باشم... منِ شیعه به دنیا آمدم تا جان به کف باشم... ✍ @hosenih@dobeity_robaey
تضمین ابیاتی از مرحوم بر آن شهیدِ غریبِ به خاک و خون غلطان رواست چشم جهان تا ابد شود گریان چرا که گریه کند روز و شب، امام زمان (روایت است که چون تنگ شد بر او میدان بمانْد از حرِکت ذوالجناح و از جولان) نه قلب اهل حرم تاب آن مصیبت داشت نه چشم‌های عطش‌خیز، خواب راحت داشت نه آن امام دگر یاوری به غربت داشت (نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت) هجوم نیزه و شمشیرها فزون گردید صدای هلهله از شش جهت برون گردید زمین به لرزه درآمد به رنگ خون گردید (هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب واژگون گردید) ز خاتم همه پیغمبران نگین افتاد شکوه قامت آن محشرآفرین افتاد ز جمع آل کسا نور پنجمین افتاد (بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد) ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بنا چه بود؟ بیاید به او سلام کنند بنا چه بود؟ که همراهی امام‌ کنند رسید آن همه نامه، از آن همه لبیک بنا چه بود؟ که همراه او قیام کنند بنا چه بود؟ بجنگند با فساد یزید که در رکابِ ولی، کار را تمام کنند حسین با زن و‌ فرزند راه کوفه گرفت بنا چه بود؟ به ناموسش احترام کنند * * بنا نبود که از کوفه تا خرابه‌ی شام نگه به خواهر او از فراز بام کنند بنا نبود به اجبار نیزه و شمشیر ورود، عائله در مجلس حرام کنند بنا نبود بیاید به قتلگاه، حسین که دورِ او‌ ته گودال ازدحام کنند بنا نبود که پیران بر او عصا بزنند چنین به زخم‌ قدیم خود التیام کنند بنا نبود ولی شد؛ که روضه‌های لهوف_ بناست گریه برایش علی الدوام کنند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذکر شریف ارباب، تسبیحِ مستجاب است پس یاحسین گفتن، اصلی‌ترین ثواب است یک قطره اشک ما را، هفتاد حج نوشته اربابِ دست‌ودل‌باز، از بس که خوش‌حساب است یک بیت گریه کردیم، صد جِلد معرفت شد شوریِ اشکِ هیئت، شیرین‌ترین کتاب است جُونِ حسین باشی، بوی بهشت داری عطر لباس نوکر، خوشبوتر از گلاب است هر منصبی که داریم، با انتخابِ زهراست مادر برای فرزند، دنبالِ انتصاب است ذکرِ مصیبتِ او، تضمین خانه‌ی ماست کاخ بدون روضه، کاشانه‌ای خراب است ما شهروند‌هایِ، جمهوریِ حسینیم خونِ شهید گودال، تضمینِ انقلاب است تا کارمان گره خورد، گفتیم: یا رقیّه این نازدانه نامش، در هر زمان جواب است دوری وَبالمان شد، زخمی به بالمان شد یک سالِ بی زیارت، بالاترین عذاب است خرجیِ کربلا را، پایِ نجف نوشتند بانیِ اربعینش، شخصِ ابوتراب است * * اربابِ آب‌ها را، لب‌تشنه سر بُریدند از داغ حنجرِ او، دل‌های ما کباب است آزار پشتِ آزار، بازار پشتِ بازار آل علی گرفتار، دست همه طناب است آن بانویی که گریان، دنبالِ نیزه‌داران، هِی می‌دَوَد پریشان، حس می‌کنم رباب است! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا اباالفضل... شده تسبيحِ باران: يا اباالفضل نوای چشمه‌ساران: يا اباالفضل اگر که تشنگی جان بر لبت کرد بگو با کام عطشان: يا اباالفضل شاعر: 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در محل سخنرانی در روز جمعه، جمله‌ای از نصب شده است: العالَمُ المُقبِلُ، هُوَ عالَمُ فِلسْطين ترجمه: دنیای فردا، دنیای است. * * * * * * از یک از ایستادن، آسمان خسته نخواهد شد راهی که با خون باز شد، بسته نخواهد شد ای گرگ‌ها! مردِ نبردِ تَن‌به‌تَن باشید شیر آمده، آماده‌ی جان باختن باشید ما‌ نان ز دست دشمن حیدر نمی‌گیریم ما مرد میدانیم، در بستر نمی‌میریم حس می‌کنم روی سر خود، دست قائم را باید بگیریم انتقام حاج قاسم را آخر زمین از نور حق آکنده خواهد شد دندان لقِ باطل آخر کنده خواهد شد ای آسمان! خون‌خواهیِ هابیل نزدیک است شب‌های نابودی اسرائیل نزدیک است... 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ببين در فصل گل‌چيدن چه کرده‌ست ببين با تو، ببين با من چه کرده‌ست ببين با اين‌ همه گنجشک کوچک هواپيمای بمب‌افکن چه کرده‌ست! ✍ @dobeity_robaey
؛ ؛ به رغم زخم زبان‌ها، به غم عنان ندهم ز کف، قرار خود از طعن طاعنان ندهم اگر چه صورتم از سیلیِ خودی سرخ است چراغ سبز به بیگانگان نشان ندهم به رغم این همه تحریم، پیش چشم عدو ز بیم، پرچم تسلیم را تکان ندهم بس است خوردن نیش از شکاف‌ها یک‌بار دوباره در دهن مار، امتحان ندهم رهینِ باور خویشم! هرآنچه خواهی گو که دل به خشم و خوشایند این و آن ندهم زمین اگر همه دشمن شود، بگو به «امین» که دست زخمی او را به آسمان ندهم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم جغرافی جنگ است، ویران است در آتش دلم باریکۀ غزّه است، سوزان است در آتش دلم تقدیر زیتونی‌ست افتاده به دست باد دلم گیسوی معشوقی پریشان است در آتش دلم طفلی‌ست، طفلی ایستاده در غبار جنگ چنان خواب عروسک‌ها هراسان است در آتش... چرا ای شعله‌های دوزخی! از خود نمی‌پرسید؟ که این آیندۀ معصوم انسان است در آتش! کجا فریاد باید زد تناقض‌های غمگین را یهودا هست در باغش! مسلمان است در آتش! اگر چه گرم آتش‌بازی جنگی، نمی‌فهمی؟ که آه شعلۀ مظلوم پنهان است در آتش هَلا ای هالۀ مهلک، هلاکت باد زودازود از این اخمی که نامش خشم طوفان است در آتش خودت با دست خود می‌سوزی از این شعلۀ تاریک چنان بمبی که عمرش رو به پایان است در آتش 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیت از یک دَرِ خیبر است این، مترس ای برادر به لب نامِ شاهِ نجف را بیاور بکش تیغ، مَرحَب سر جنگ دارد سَرِ نَحسِ این ناخلف را بیاور ✍ @hosenih
دو لحظه قبل: امید شفای بیماری دو لحظه بعد: نه بیمار و نه پرستاری دو لحظه قبل: عروسی کنار دامادی دو لحظه بعد: عزادارهای بسیاری دو لحظه قبل: همه خانواده پهلوی هم دو لحظه بعد: فقط قاب عکس و دیواری دو لحظه قبل: کمی شیر خورد و خوابش برد کنار مادر خود، کودک بی‌آزاری دو لحظه بعد: پدر رفت تا کفن بخرد ولی نیامد و گم شد میان بازاری دو لحظه قبل: دو سنجاقِ سر، دو تا دختر دو لحظه بعد: دو گنجشک، زیر آواری دو لحظه قبل: هزار آرزو، هزار امّید دو لحظه بعد: نه تعدادی و نه آماری دو لحظه قبل کسی گفت: صبح نزدیک است دو لحظه بعد کسی گفت: می‌رسد... آری ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
انبیا خاک بوس تربت او جان عالم فدای حضرت او گره خورده‌ست این دوتا بر هم دست خالی ما، سخاوت او فاطمه خود نهایت خوبی‌ست لطف‌ها دیدم از کرامت او رو به او کور هم اگر باشد کم نمی‌گردد از نجابت او مادر خانواده‌ی خورشید از خدیجه رسد اصالت او ای که دنبال مرقدش هستی برو شهر نجف زیارت او سر به زیریم در صف محشر می‌رسد موعدِ قیامت او خیلِ دلدادگان! کمی آرام به همه می‌رسد شفاعت او ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صعودت بود، هجده سالِ نوری در زمین بودن عروجِ عرش یعنی با امیرالمومنین بودن غبارِ ردّ پایت آسمان را نقشه‌ی راه است نخی از چادرت می‌گوید از حبلُ‌المَتین بودن بگو از خاطراتِ قدسی‌ات؛ از دفترِ لولاک بگو از سال‌های با خدایت همنشین بودن بگو از رازِ زهرا بودنت؛ از زینتُ‌اللّهی بگو یعنی رکابِ آفرینش را نگین بودن نمی‌فهمیم حتی معنی پایین‌‌ترین‌ها را چگونه شأن تو می‌گوید از بالاترین بودن هوای هم‌نشینت هر دَم از فردوس می‌گوید گلِ سجّاده‌ات از رازِ فردوس‌آفرین بودن که می‌گوید پس از ختمِ رُسُل وحی از زمین پَر زد؟! بگو از روزها هم‌صحبتِ روح‌الامین بودن بخند ای دلخوشی‌های علی آیاتِ لبخندت! نمی‌آید به نورِ چهره‌ات اندوهگین بودن * * قنوتِ خسته‌ات عَجّل وفاتی می‌برد بالا گریزان است مرغِ عرش، از روی زمین بودن 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای که پیش از خلقت خود امتحان پس‌ داده‌ای از ازل -آری- برای سوختن آماده‌ای "بَضعَةٌ مِنّی" شدی یعنی خودِ پیغمبری شأن تو این نیست که تنها پیمبرزاده‌ای "بَضعَةٌ مِنّی" شدی یعنی تو هم روز اَلَست اولین فردی که فریاد "بَلَی" سرداده‌ای فوق عصمت، فوق باور، فوق درک انبیا فوق هر تعریفی و توصیف، فوق‌العاده‌ای ای که عرش از چادرت حاجت تمنا می‌کند از چه سرکردی جهان را با حصیر ساده‌ای؟ درد پهلو، زخم بازو داری اما همچنان با قنوت گریه‌هایت بر سر سجاده‌ای مادر سادات! تنها مادر سادات نه مادر دلسوز هر مرد و زن آزاده‌ای بغض تلخی در گلوی ماست تا روز ابد از همان روزی که تو در بسترت افتاده‌ای لیلةالقدر انتظار دیدنت را می‌کشد مطلع‌الفجر تماشایی! کجای جاده‌ای؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی هوای روضه‌ی ما باز مادری‌ست حال و هوای گریه‌ی ما جور دیگری‌ست وقتی که مادر همه‌ی ماست فاطمه حِسی که بین ماست، همانا برادری‌ست مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست شاهان روزگار به ما غبطه می‌خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری‌ست این اشک‌ها نشان دل بی‌قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری‌ست زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی‌ست زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری‌ست زهراست آن که ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه‌ی ما، چه مادری است! زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه‌ست، اگر شیعه حیدری‌ست زهراست آنکه در رهِ حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت... شهیده شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e