eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
277 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @angoshtar_herz با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته‌ست صراط را ز همین راه مستقیم گرفته‌ست تو از عشیرهٔ عشقی، تو از قبیلهٔ قبله که عطر، مرقدت از جنّة ‌النعیم گرفته‌ست گدای کوی تو امروزه نیستم من و، دانی سرم به خاک درت، اُنس از قدیم گرفته‌ست همیشه سفرهٔ دل باز کرده‌ام به حضورت که فیض باز شدن غنچه از نسیم گرفته‌ست همیشه عبد حقیر است در برابر معبود به جز تو کی سِمَت عبد، با عظیم گرفته‌ست بر این بهشت مجسّم قَسَم که زائر صحنت به کف براتِ نجاتِ خود از جحیم گرفته‌ست مَلَک غبار، ز قبر تو تا نَرُفته نرَفته در این مقام، فلک خویش را مقیم گرفته‌ست چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم؟ که هر کبوتر تو ذکر «یا کریم» گرفته‌ست کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر که رنگ و بو حرم تو، از آن حریم گرفته‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نام گرامی‌اش اگر عبدالعظیم بود عبد خدای بود و مقامش عظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می‌برد از نسل خاندان امامی کریم بود عطر حدیث آل رسول از لبش چکید در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود تنها نبود پیک خوش‌الحان باغ عشق پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود آموخت درس بندگی از اهل‌بیت نور محبوب پیشگاه خدای علیم بود غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ‌کس در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب دست نوازشی به سر هر یتیم بود گل‌سیرتان عشق به مدحش سروده‌اند اخلاق او لطیف‌تر از هر نسیم بود پیوسته او به منزل مقصود می‌رسید زیرا صراط زندگی‌اش مستقیم بود هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز در سایۀ امید و ولایت مقیم بود پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا هر کس که زائر حرم این کریم بود هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت این بوستان عشق، بهشتی‌شمیم بود عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرازی از یک ای حریمت رشک جنّات النّعیم خطّ تو خطّ صراط‌المستقیم نسل طاها، زادۀ والمرسلات نجل بسم الله رحمان الرّحیم مشعل اِنّا هدیناه السّبیل طلعت مرآت اللهُ الحکیم... با تجلاّی تو از ظلمت چه باک در تولاّی تو از آتش چه بیم دور صحنین تو با صوت ملیح این ندا پیوسته خیزد از نسیم: یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم شهر ری که از تو گرفته احترام قبر تو کعبه، حرم بیت‌الحرام بر رواق و قبر و خدّامت درود بر مزار و صحن و زوّارت سلام فیض جوشد از حریمت روز و شب نور خیزد از مزارت صبح و شام کاروان دل شده لبّیک‌گو دور صحنین تو می‌گردد مدام تا قیامت بر تمام اهل ری سایۀ گلدسته‌هایت مستدام هر که آید در کنار تربتت می‌رسد بوی بقیعش بر مشام هر چه خواندم در ثنایت نارسا هر چه گفتم در مدیحت ناتمام یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم ای چراغ آسمان‌ها در زمین روشنی‌بخش دل اهل یقین لالۀ گلزار ختم‌الانبیا سرو بستان امیرالمؤمنین زائرانت روز و شب فوج ملک پرده‌دارت حضرت روح‌الامین انس و جان آرد به تو روی نیاز دسته‌دسته از یسار و از یمین سوره‌های مصحف رخسار تو طا و ها و حا و میم‌ و یا و سین... روز و شب بر زائرت آید ندا فَادخُلُوها بسلامٍ آمنین... یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
(خواهر حضرت) گمان نمی‌کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیده‌ی ترم باشد؟ :: فدای خواهر مظلومه‌ای که نالان گفت: کنار کشته‌ی گودال، دل پریشان گفت: گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی‌کفن این مرد محترم باشد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاران وفادار پیمبر بودند ای کاش که در کنار حیدر بودند دستان علی بسته نمی‌شد آن‌روز در کوچه اگر حمزه و جعفر بودند@dobeity_robaey
🔸متن کامل غزلی از که یک بیت از آن در آستانه عملیات در یک جلسه مرتبط توسط ایشان خوانده شده بود. دلا ز معرکۀ محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز تو راست معجزه در کف، ز ساحران مهراس عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز تو موج غیرت و عزمی، ز بحر بیم مدار حذر ز غرش طوفان مکن، ز جا مگریز ز سست‌عهدی ایام دل‌شکسته مشو نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز تو از تبار دلیران خیبر و بدری چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا، مگریز به نوش‌خند منافق ز ره کناره مگیر به زهرخند معاند به انزوا مگریز چو ره به قبلۀ امن است، پایمردی کن خطا مکن، ز توهّم به ناکجا مگریز چو تیر، راهِ هدف گیر و بر هدف بنشین ز کج‌روی به حذر باش و از خدا مگریز «امین» خلق و امانت‌گزار یزدان باش به صدق کوش و خطر کن، ز مُدّعا مگریز ✍ 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 در غزلی به استقبال غزلی که تازگی از منتشر شده، رفته است. ما را مباد از دل طوفان گریختن ننگ است از میانه‌ی میدان گریختن از خط خون بخوان که نبوده‌ست رسم ما از پاسخ ندای شهیدان، گریختن جانا تو جان بخواه! که معنای زندگی‌ست دل را بهانه کردن و از «جان» گریختن اسفند روی آتش عشقیم و روشن است از این بلا نمی‌شود آسان گریختن کم سو شدیم در قفس شهرها، خوشا همچون ستارگان به بیابان گریختن یا‌ایهالعزیز! گوارای جان ماست محض رضای دوست به زندان گریختن با اشک شوق، می‌گذریم از میان نیل فرعون مانده است و هراسان گریختن ما در امان «انّ معی ربّیِ»‌ توأیم از فتنه‌ها خوش است به‌ قرآن‌ گریختن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 در غزلی به استقبال غزلی که تازگی از منتشر شده، رفته است. مباد لحظه‌ای از محنت و بلا بگریزیم خوشیم با تو به هر ابتلا، چرا بگریزیم؟! در این مبارزه وقتی عصای معجزه با ماست مباد لحظه‌ای از بیم اژدها بگریزیم به رغم غرش طوفان چو صخره‌ایم به دریا نه مثل موج که با هر نفس ز جا بگریزیم یقین به وسعت تاریخ، بیکرانه بمانیم اگر به دامن دریا چو رودها بگریزیم به تنگنای حوادث همیشه یاد گرفتیم که از خدا نگریزیم و تا خدا بگریزیم* همیشه وعده‌ی ما صادق است در دل میدان به پیش دشمن خود کی به انزوا بگریزیم؟! خوشا به نام و مقام زمانه دل نسپاریم خوشا که مثل شهیدان از ادعا بگریزیم به تیغ عشق سرِ ما بلند می‌شود آخر اگر به دامن خونین کربلا بگریزیم ✍ *فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ...(ذاریات/۵۰) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷سرکار خانم در غزلی به استقبال غزلی که تازگی از منتشر شده، رفته است. از ابتلا صف «قالوا بلی» چرا بگریزند؟ کجا سپاهِ بلی‌گفته از بلا بگریزند؟ به حرف بی‌خردان کی رها کنند هدف را؟ به اخم بی‌شرفان کی به انزوا بگریزند؟ عصا به دست برو سمت مار فتنه و جادو که ساحران همه از بیم اژدها بگریزند قسم به جاه سلیمانی‌ات که لشکر موران به محض دیدن تو سوی ناکجا بگریزند به وقت غرش طوفان نوح، طعمهٔ موجند اگرچه قوم ستمگر به کوه‌ها بگریزند بگو به دشمنِ بیچاره تا نیامده عباس سوار اسب شده، بی سر و صدا بگریزند که وقت معرکه و در دل چکاچک شمشیر زمان نمی‌دهد آهنگ جنگ تا بگریزند می‌آید از همه‌سو بانگ سرخ «أین تفرّون؟» چطور می‌شود از انتقام ما بگریزند؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 در غزلی به استقبال غزلی که تازگی از منتشر شده، رفته است. گرت هوای ولا باشد از بلا مگریز همیشه محو بلا باش از ابتلا مگریز چو ماه چنگ بزن بر سیاه پردهٔ شب از این شب، این شب لبریز ماجرا مگریز عصای معجزه‌ات را بکوب بر سر سحر ز ناخدا مهراس و ز بی‌خدا مگریز چو گردباد بگرد و سماع طوفان کن چو بیدهای پریشان ز بادها مگریز به روز حادثه از صوفیان غازی شو بیا و مرد قدر باش از قضا مگریز چراغ خیمه چو خاموش گشت باز مگرد تو آمدی که بمانی ز کربلا مگریز منافقان معاند تو را نظر نزنند از این حضور گرامی به انزوا مگریز نفیر گاو طلایی تو را نترساند عذاب سامریان باش، از صدا مگریز چراغ روشن امن یجیب را بفروز اجابت است، اجابت، تو از دعا مگریز عزیز هموطن من، عزیز هموطنم! از این بهشت صمیمی به ناکجا مگریز نه اژدهاست که کِرم شب است اسرائیل بر آر دستی و از این هزارپا مگریز ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوای درد عالم یا حسین است شفای روح آدم یا حسین است به لوح آفرینش با خط نور نوشته اسم اعظم یا حسین است اگر باشد تمام عمر یک‌دم همان یک‌دم مرا، دم یا حسین است پس از ذکر خداوند تعالی ز هر ذکری مقدّم یا حسین است نجات اهل محشر، روز محشر خموشی جهنم یا حسین است به یاد آن لب عطشان هماره صدای آب زمزم یا حسین است نوار قلب کل سینه‌زن‌ها نفس‌های محرّم یا حسین است درون سینه آهم یا ابالفضل به صورت نقش اشکم یا حسین است نسیم نینوا، پیک شهادت صدای کربلا هم یا حسین است کتاب "نخل میثم" را بخوانید تمام نخل میثم یا حسین است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e