eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه شوال ولی داغ محرم با اوست پس عجب نیست اگر این همه ماتم با اوست مثل جدش شده در کنیه «اباعبدالله» در بقیع است ولی کرببلا هم با اوست شیعه را کرببلا گرچه علمداری کرد جعفری مذهبمان کرده و پرچم با اوست من اگر مورم اگر هیچ، ولی می‌‌دانم «او سلیمان زمان است که خاتم با اوست» زندگی‌نامهٔ او سطر به سطرش روضه‌ست که مصیبات همه عالم و آدم با اوست در غمش اشک، اگر ریخت اگر جاری شد بانی روضهٔ سقاست و زمزم با اوست لفظی از کوچه در این مرثیه محزون‌تر نیست وارث محنت زهراست اگر غم با اوست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او کدام بیت مرا می‌برد به خانهٔ او شبی دلم به هوای زیارت آمده است مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او ... از او بپرس به عقلم نمی‌رسد اصلاً که چیست فلسفهٔ عشق بی‌کرانهٔ او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته‌ست سرش را فقط به شانهٔ او گذشته‌ها نگذشته‌ست باقی است هنوز زبانه می‌کشد آتش از آشیانهٔ او بگو چگونه از این شهر، صبح صادق رفت بگو برای من از رفتن شبانهٔ او نه از غم است که من گریه می‌کنم امشب فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حتی قلم ز شرح چنین غصه قاصر است قبر امام، تولیتش دست کافر است حین قدم زدن به امامت سلام کن کمتر بایست! زائر این خاک عابر است ما شیعه‌ی حلاوت یک قال صادقیم نَقل حدیث اوست که نُقل منابر است شیخ الائمه، عالم آل محمد اوست یعنی یمی که یک نم از آن، علم جابر است فرموده حضرتش که "نوحوا علی الحسین" بانی گریه اوست اگر روضه دایر است در شیوه‌ی جسارت ابن ربیع‌ها نسل علی و فاطمه‌بودن مؤثر است بانوی پا به ماه ندارد به خانه‌اش حداقل از این جهت آسوده خاطر است هرجا دری یا جگری سوخت شک نکن آتش‌بیارِ شهر مدینه مقصّر است... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از مهر، آسمان مدینه اثر نداشت من سفره‌ام کباب، به غیر از جگر نداشت «ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم» جز داغ دل نصیب، جگر بیشتر نداشت بردند اگر به بزم عدو نیمه‌شب مرا آن جا یزید و چوبِ تر و تشتِ زر نداشت از کودکانِ لرزه به پیکر فتاده‌ام یک تن امید دیدن روی پدر نداشت گویی مدینه رسم شده خانه سوختن سهمی دگر ز مادر خود این پسر نداشت غم نیست خانه‌ام اگر آتش گرفت، شکر گر خانه سوخت، فاطمه‌ای پشت در نداشت 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره پای برهنه شبانه آوردت شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت کسی نگفت که از راه دور آمده است کسی نگفت به منصور، نور آمده است عبا نداری و عمامه و ردایت کو؟ چقدر خون شده پایت! بگو عصایت کو؟ بمیرم آمدی و ردِ پایِ تو پیداست چقدر زخم روی دست‌های تو پیداست به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز نگاه تو  پُرِ صبر است و سینه‌ات آرام نگاه او پُرِ خشم و دلش پُر از دشنام سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست سه بار تیغ کشید و غلاف کرد و نشست سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله به گریه مقبل تو گفت با رسول الله_ "بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد" تمام پیکر‌ش از تیغ، غرق خون گردید "عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید" مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود لبش پُر از ترک و آب را بردند به روی ناقه‌ی عریان رُباب را بردند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مباد آن كه عباي تو يك كنار بيفتد ميان راه، تن تو بي اختيار بيفتد تو را خميده خميده ميان كوچه كشيدند كه آبروي نجيبت از اعتبار بيفتد توقع اثري غير آبله نتوان داشت مسير پاي برهنه‌ت اگر به خار بيفتد چه خوب شد كه لباست به ميخ در نگرفت و چه خوب شد كه نشد پهلويت ز كار بيفتد اگر چه سوخت حريمت، ولي نديد نگاهت ز گوش دختركان تو گوشوار بيفتد هنوز هم كه هنوزست جلوه‌هاي تو جاري‌ست كه آفتاب، محال‌ست در حصار بيفتد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه رواقی، نه گنبدی، حتی سنگ قبری سرمزار تو نیست! غیر مُشتی کبوترِ خسته خادمی، زائری، کنار تو نیست بغض‌هایم کجا دخیل شوند؟! پس ضریحت کجاست آقاجان؟! روضه‌خوان‌ها چرا نمی‌خوانند؟! گریه‌ها بی‌صداست آقاجان گنبدی نیست تا دلم بپرد پابه‌پای کبوترانِ شما کاش می‌شد که دانه‌ای گیرم امشب از دستِ مهربان شما حرفِ گلدسته را نباید زد تا حسودانِ شهر بسیارند از شما خانواده آقاجان در مدینه همه طلبکارند! کاش ایران می‌آمدی آقا نزد ما اهل‌بیت محترمند پیر مظلوم بی حرم! اینجا پسران تو صاحبِ حرمند کاش ایران می‌آمدی آقا مُلک ری قبله‌ی ولا می‌شد مثل مشهد برایتان اینجا مشهدالصادقی بنا می‌شد کاش ایران می‌آمدی آقا مردمش از مغیره بیزارند حُرمت گیسوی سپیدت را در مدینه نگه نمی‌دارند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ (فرازهایی از یک ) "بر جبین آسمان، آثار غم شد آشکار اشک می‌ریزند نم نم ابرهای داغدار در میان سنگ‌ها، آیینه‌ای تنها شده روضه‌ی تنهایی‌اش هرگوشه‌ای برپا شده غرق باران است هرکس جان او لایق شده‌ست باز عالم سوگوار حضرت صادق شده‌ست" حضرت صادق که جان ما فدای درس او دانش‌آموزان او هستیم و پای درس او "یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند خانه ی وحی و نبوت را به آتَش می‌کِشند باز در چشمم غم مولا مجسم می‌شود روضه‌های مادرش زهرا مجسم می‌شود قصه‌ی تلخ هجوم گرگ‌ها بر خانه‌ای ماجرای شعله و بال و پر پروانه‌ای وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا زنده شد در خاطر من روضه‌های کربلا آنچه پیرش کرده داغ کشته‌ی کرب و بلاست آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضه‌هاست روضۀ آن پیکر عریان به روی خاک‌ها بر سر او زخم‌ها، بر پیکر او چاک‌ها بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است :: حاصل این روضه‌ها تنها نه اشک و آه ماست خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست" خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست تا قیامت راه ما از راه خُفاشان جداست راه ما: راه علی، راه حسین بن علی‌ست شاهراه ما درین بیراهه‌ها، امر ولی‌ست مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود بشنوید این نعره‌های مرگ بر آل سعود مرگ بر لبخندها و بر خیانت‌های گرگ بر جنایت‌های آمریکای شیطان بزرگ بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر این سوی میدان علمداری‌ست بیدار و دلیر شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است باز با نام حسین فاطمه، غوغا کنیم جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم دیگر از دست علمداری نمی‌افتد علم چشم ناپاک حرامی‌ها نیفتد بر حرم راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟! راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست پس بپاخیزید یاران! وقت عاشورای ماست در میان باد و توفان در میان فتنه‌ها شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را شاعران: 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امام از قَلَمِ در غلاف دلگیر است به جای آن همه شاگرد، یار می‌خواهد@dobeity_robaey
باز ما را چشمه‌ای از اشک جاری داده‌اند روز و شب خاصیت ابر بهاری داده‌اند سینه شد کانون آه و دیده شد دریای اشک آب و آتش باز با هم دست یاری داده‌اند در غروب صبح صادق، ماه پنهان کرد روی شب‌نشینان فلک را بی‌قراری داده‌اند بر زمین سیل بلا جاری نشد، یا قدسیان آسمان را در عزایش بردباری داده‌اند؟ کعبه هم، در هجر اسماعیلِ زهرا، ندبه کرد زین سبب او را ردای سوگواری داده‌اند شد شهید آخر، مسیحایی که از انفاس او دانش و دین را قوام و استواری داده‌اند پیروان مذهب این آفتاب عشق را معرفت آموختند و رستگاری داده‌اند.. شد پریشان، خاطرِ صدیقۀ زهرا که دید از نمک مرهم برای زخم کاری داده‌اند دل بدین گلشن چه می‌بندی پس از تاراج گل؟ این چمن را آب از بی‌اعتباری داده‌اند سرمه کن خاک بقیعش را که در آن آستان عرشیان را رتبۀ خدمت‌گزاری داده‌اند شب که تاریک است آنجا، پرتو مهتاب را در گذرگاه نسیم آیینه‌داری داده‌اند گر چراغ لاله‌ای روی مزار او نسوخت لاله‌ها پایان به این چشم‌انتظاری داده‌اند آب شد شمع وجودش پشت دیوار بقیع هر که را پروانۀ شب‌زنده‌داری داده‌اند تا محبان را فراخواند به پابوس امام اشک‌های ما به دل، امیدواری داده‌اند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای چشم علم خاک قدوم زُراره‌ات جان وجود در گرو یک اشاره‌ات سبّوحیان فریفتۀ ذکر دائمت قدّوسیان مدیحه‌سرای هماره‌ات هر کشف تازه جلوه‌ای از نور دانشت هر لحظه از گذشت زمان یک هزاره‌ات... شیخ الائِمّه صادق آل محمّدی قرآنی و بُوَد سُوَر بی‌شماره‌ات تو آن سپهر معرفتی، آن که تا ابد انوار علم می‌دمد از هر ستاره‌ات تنها نه در کهولت سن یا که در شباب نور کمال موج زد از گاهواره‌ات باب حوائج همه باب‌البقیع توست دل‌های عارفان همه دارالزیّاره‌ات منصور داد زهر، تو را ای امید دل رحمی نکرد بر جگر پاره‌پاره‌ات بودی تو چاره‌ساز همه عالم و نبود، جز صبر در برابر منصور چاره‌ات تنها نسوخت بیت تو، کافتاد بر جگر از شعله‌های خانه‌ی زهرا شراره‌ات جانت به لب رسید! چه می‌شد اگر عدو می‌بُرد ای سلاله‌ی زهرا سواره‌ات «میثم» اگر ز سوز تو افروخت، نی عجب ای سوخته ز سوز جگر سنگ خاره‌ات ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سر و پای برهنه می‌برند آن پیر عاشق را که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را همان‌هایی که قرآن بر سر نی کرده، می‌بردند به دستِ بسته، پای نیزه‌ها قرآن ناطق را و در بیت ولایت بار دیگر آتش افکندند مگر آتش کند خاموش خورشید حقایق را؟ به نام سوره‌های «فجر» و «والعصر» و «اذا جاءَ» بشارت داده او در شام غیبت، صبح صادق را چو شمعی آب شد جسم شریفش تا برافروزد به مصباح‌الشریعه تا ابد جان‌های عاشق را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e