eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
281 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم روزی که با ضریحِ تو پیمان گذاشتیم عشق است عشق، حق بده ما سینه‌چاک‌ها از دوریِ تو سر به بیابان گذاشتیم کافی نبود گریه‌ی ما در فراق تو این‌بار را به گردن باران گذاشتیم تا جز تو هیچکس ننشیند به قلب ما بابُ الورودِ سینه، نگهبان گذاشتیم ما بعدِ دیدنِ تو و ایوان طلای تو بر هر چه عشق، نقطه‌ی پایان گذاشتیم یک روز می‌رسد که بگوییم وقت مرگ ما نیز سر به دامن سلطان گذاشتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نشست بر سر دست نبی به منبر دست زدند دست شعف آسمانیان بر دست (روایت است که در حجة الوداع رسول خبر رسید که جبریل نامه آورده است نوشته بود بگو دست کیست دست خدا نوشته بود بگو آنچه را که در پرده است) برای بیعت او دست‌ها بلند شدند شد آسمان و زمین ناگهان سراسر دست کدام دست یداللهی است این دستی که پیش آن نمی‌آید به چشم دیگر دست خلیل هم متوسل به او شد آن وقتی که برد پیش گلوی پسر به خنجر دست کدام دست؟ همان دست بی محابایی که برد یک تنه بر چارچوب خیبر دست کدام دست؟ که پرورده آنچنان پسری که پای عهد بشوید ز دست آخر دست به یک اشارت شق القمر چنان کرده که مانده است در اعجاز دست او تردست به کارگاه ازل هرکه رفته می‌داند "ابوتراب" نشسته است آب و گل در دست ز چیره دستی ساقی بس آن که هیچ کسی نیافته است به جز او به راز کوثر دست گرفته‌ام چو گدا دست خود به امیدی که او بگیرد از این دست، روز محشر دست.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غدیر مطلع شعر بلند عاشوراست غدیر خم نه مدینه،که دشت کرببلاست غدیر نقطۀ انجام یک رسالت سبز خروش حنجرۀ سرخ سیدالشهداست فرازهای بلند صحیفۀ عشق است که تا همیشۀ تاریخ، شیعه پا بر جاست اگر که جاری فیض است و جوش چشمۀ نور غدیر، نقطۀ آغاز غربت دریاست مگر نه اینکه یدالله فَوقَ اَیدیهِم! فراز دست محمّد مگر نه دست خداست! مگر نه اینکه صلا زد به امر اَکمَلتُ و گفت هر که مر او را ولی علی مولاست! علی در آینۀ ذات نور لم یزلی‌ست اگر چه حّی علی نیست، عالی اعلاست ز بَعد آن‌همه بیعت که بسته شد در خُم هنوز از چه پس از قرن‌ها علی تنهاست بدا به پنجره‌هایی که بسته سمت حضور خوشا به آینه‌هائی که غرق نور ولاست سقیفه لکۀ ننگ است در دل تاریخ غدیر مطلع شعر بلند عاشوراست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اي كه جز خانه‌ی تو خلوت ما نيست كه نيست هر چه گشتيم دراين ميكده جا نيست كه نيست من كه جز نام تو نامي نشنيدم بي شك جز صداي تو در اين دهر صدا نيست كه نيست كاسه‌اي اشك و دو جرعه نفسي با يادت شهر ما را به جزاين آب و هوا نيست كه نيست صبح در شهر تو يك مشت گدا آمد و شب هرچه گشتيم نديديم، گدا نيست كه نيست بسكه اخبار غديرت همه جا پيچيده است خبري جز خبرت هيچ كجا نيست كه نيست بر جهاز شتران حرف پيمبر اين بود دست بالاتر از اين دستِ خدا نيست كه نيست آنكه محمود صدا كرده صدا بايد زد و فقط بوسه به دستان خدا بايد زد بايد اين خطبه ميان همگان پخش شود سينه سينه ضربان در ضربان پخش شود بايد اين چشمه كه امروز به راه افتاده‌ست مثل رودي كه بُوَد در جريان پخش شود چون نسيمي كه شده پيك بهاران خدا اين خبر از پدران در پسران پخش شود مادرم خواست كه با شير محبت دادن نمك عشق تو در هر شريان پخش شود چهارده قرن گذشته است ولي جا دارد خبرش صدر خبرهاي جهان پخش شود اين خبر را به مؤذن برسان تا هر روز بر سر مأذنه مابين اذان پخش شود از شبم كاش نگيري نفسي ماه مرا أشهد أن علیاً وليُ اللهِ مرا ما كه عمري دل در عشق اسيري داريم چه غم از آتش دوزخ، كه مجيري داريم روزي‌ام را در اين خانه نوشته است خدا بي سبب نيست كه چشم و دل سيري داريم راست گفتند كه راه تو به خورشيد رسد چه كسي گفته جز اين راه، مسيري داريم؟ آب نه عين سراب‌اند پس از تو "أديان" ما فقط آب در اين خاكِ كويري داريم همه ديدند پيمبر چه وزيري دارد همه گفتند از اين پس چه اميري داريم بعد هر ياعلي‌ام، زمزمه‌ی يازهراست بهتر از اين چه مراعات نظيري داريم هم‌رديف دل دريا كه به غير از درياست بهترين قافيه‌ی خانه مولا زهراست سفره را باز كن اي شاه گدا آماده‌ست به يتيمان بگو امروز غذا آماده‌ست سوره مائده نازل شد و ما فهميديم لب اين بركه غذاي دل ما آماده‌ست اختيار سر ما دست دو ابروي تو هست بكِش آن تيغ دو دم را كه منا آماده‌ست دردم اين است كه اي خواجه مرا دردي نيست ورنه در دست طبيبانه دوا آماده‌ست باز هم بوي محرم همه جا را پر كرد هر كه دارد هوس كرببلا آماده‌ست اي كه بر دشمني‌ات بغض وحسد گشت شريك پسرت گفت: گناهم؟، همه گفتند: أبيك ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان پای پیاده به غدیر آمده بود زودتر از همه، با این همه، دیر آمده بود چه‌خبر بود؟! زمان لحظهٔ حساسی بود عرش با آن عظمت نیز به زیر آمده بود چه خبر بود؟! که ابلیس به خود می‌لرزید و خدا خواسته این‌گونه حقیر آمده بود چه خبر بود؟! که این قافله‌ها در پی هم از دل کعبه به این دشت کویر آمده بود چه خبر بود؟! که جبریل به خود می‌بالید پیک مأمور در این امر خطیر آمده بود چه خبر بود؟! که پیغمبر دردانهٔ حق باز هم بر در میخانه بشیر آمده بود روی دستش بگرفت او همهٔ هستی را جان خود را که چه جانانه وزیر آمده بود آی! آهسته!! صدایش برسد تا افلاک ماه و خورشید به تبریک امیر آمده بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گوش‌ها باز که امروز هزاران خبر است خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است صف ببندید که هنگام نماز روح است در گشایید که جبریل امین پشت در است همگی عید بگیرید که عید آمده است این همان عید خدای احد دادگر است سورۀ مائده خوانید که صد مائده نور از خدا در دل هر آیۀ آن مستتر است هر طرف می‌نگرم قافله در قافله دل هر دلی بال‌زنان سوی علی رهسپر است این همان عید غدیر است که در خم غدیر گوش‌ها یکسره بر خطبۀ پیغامبر است خطبۀ ختم رسل حکم خدا مدح علی‌ست خطبه‌ای که سندش مستند و معتبر است ایها الناس هر آنکس که منم مولایش این علی او را تا روز جزا راهبر است این علی بعد نبی رهبر و مولای شماست این علی منجی یک خلق به موج خطر است... من همان شهر علومم همه باشید گواه که علی تا ابدالدهر بر این شهر، در است... گر دو صد کوه طلا در ره معبود دهید بی تولّای علی جمله هبا و هدر است... به سر دوش رسول و به کف پای علی بنویسید علی بت‌شکن بی‌تبر است... بی تولّای علی نیست رسالت کامل ثمر باغ نبوّت همه از این شجر است نخل‌ها جمله گواه‌اند خدا می‌داند که علی تشنه، ولی تشنۀ اشک سحر است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شنیدم ره‌نوردان محبت شدند آیینه‌گردان محبت قرار جانشان، یادِ علی بود به لب لبیکشان «ناد علی» بود چو رسم عاشقی را ساز کردند ز حضرت پرسش این راز کردند که از ایام دور و عهد دیرین ز شرح خاطرات تلخ و شیرین کدامین لحظه شورانگیزتر بود مبارک‌تر، سرورانگیزتر بود علی فرمود: روزی که در این قوم امین وحی حق می‌گفت: «اَلیَوم» پیامش آیتِ اکمالِ دین بود که اسرارِ «تمام نعمت» این بود به صحرایی که صحرای دگر بود غدیرخم در آن‌جا جلوه‌گر بود پیمبر، داد فرمان اقامت به عزم استقامت بسته قامت ز ره واماندگان چون جمع گشتند همه پروانۀ آن شمع گشتند برآمد بر بلندای هدایت فروغش جلوه‌گر تا بی‌نهایت نگاهش آسمان را درنوردید از آن‌جا تا خدا گردید و گردید درای کاروان‌ها گشت خاموش تمام آفرینش گوش شد گوش ز رأفت گوشۀ چشمی به من داشت نگاهی صبح‌پرور، شب‌شکن داشت دل من پای‌بست مصطفی بود دل و دستم به دست مصطفی بود گرفت آن‌جا صدای حضرتش اوج بیابان در بیابان، موج در موج همایون خطبه‌ای ایراد فرمود به مردم حق خود را یاد فرمود که ای خیل خداجویان بیدار خدا را مشتری، حق را خریدار به هر نفسی که من اولایم اولی بدانید این علی مولاست، مولی علی را عدل، سر بر آستان است علی اول امام راستان است علی حبل‌المتین راستین است علی دست خدا در آستین است علی سِرّ خدا در سینه دارد صفای آب با آیینه دارد علی دریایی از انصاف و مهر است کمال او سپهر اندر سپهر است علی سرچشمۀ فیض ربوبی‌ست تولّایش کلید هر چه خوبی‌ست علی در سایۀ من آفتاب است علی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتاب» است علی جانی به حق پیوسته دارد دلی با مهر جانان بسته دارد علی دست خدا و دست فیض است ز حکمت مستفیض و مست فیض است نفس پروردۀ این گلشن است او منم موسی و هارون من است او شما را رهنمون باشد در این راه حدیث روشن «مَن کُنتُ مَولاه» خدایا گل نثار باغ کردم که فرمان تو را ابلاغ کردم گرفتم پرده از راز ولایت غدیر آهنگ شد ساز ولایت :: غدیر و خاطراتش مانده در یاد ولی آن آروزها رفت بر باد گذشت آن روز و فردا روزی آمد چه روز تلخ و طاقت‏‌سوزی آمد در آن روز ملال‏‌انگیز دیدم خزان سر زد به گلزار امیدم حریم حرمت ما را شکستند بلور اشک گل‏‌ها را شکستند فضا پر شد ز آهنگ حزینی شنیدم بانگ «یا فِضّه خُذینی» نفس‏‌هایم شهاب شعله‏‌ور بود تمام هستی من پشت در بود.. :: چه اندوهی به دل حبل‏‌المتین داشت عجب صبری امیرالمؤمنین داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همین که بادها خواندند با هوهو سرودش را ملائک مژده آوردند در عالم ورودش را زنان مصر دست خویش را با دیدن یوسف... ولی کعبه به شوق دیدن حیدر وجودش را... بجز مولای ما دیگر امیری نیست در تاریخ که خود زحمت کشید اما به مردم داد سودش را زمین و آسمان و منبر و محراب دلتنگ‌اند رکوعش را، سجودش را، قیامش را، قعودش را فراز مطلق دنیاست وقتی در تمام عمر ندیده هیچکس جز لحظه‌ی سجده فرودش را خودش را مرکب طفل یتیمی می‌کند مردی که شمشیر آرزو دارد ببیند رنگ خودش را کسی که حق او را ناجوانمردانه غاصب شد گناهی کرد و در چشم دوعالم کرد دودش را چه‌می‌کردیم اگر این ذکر در دنیای‌مان کم بود؟ جهان بی‌نام زیبای "علی" مثل جهنم بود اگر حتی بیفتد در زوایای جهان آتش نمی‌سوزم که از عشق علی دارم به جان آتش به آتش می‌کشم خود را و از خود می‌زنم بیرون که دنیای تعلق را بسوزاند همان آتش خودش عمری‌ست که در شعله‌های کینه می‌سوزد کسی که آرزو دارد برای دیگران آتش اگر از هرکسی -غیر از علی- دم می‌زدم، بی‌شک به چشم خویش می‌دیدم که دارم بر زبان آتش کجا آتش گلستان بقا می‌شد بر ابراهیم اگر مولا نمی‌فرمود اذنش را بر آن آتش همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد می‌اندازد به ضربی در زمین و در زمان آتش اگر از اهل دوزخ یک‌نفر یک یاعلی می‌گفت؛ به یُمن نام او خاموش می‌شد ناگهان آتش برای دوستانش می‌شود عرش خدا تزئین برای دشمنانش می‌شود هفت‌آسمان آتش ندارد هیچ‌کس غیر از تو این شأن‌ و شجاعت را قرائت کن برای خلق آیات برائت را بساط غصه را از هر دلی برچیده‌ای مولا که دنیا شاد شد هربار که خندیده‌ای مولا زمین درگیر تاریکی مطلق مانده بود اما تو مثل ماه بر شب‌های آن تابیده‌ای مولا از آن روزی که در کعبه به دنیا آمدی دیگر در عالم قبله‌ی دل‌های ما گردیده‌ای مولا تو عین‌الله ناظر بوده‌ای یعنی به چشم دل خدا را قبل و بعد هر عبادت دیده‌ای مولا کسی با دست‌خالی رد نشد از آستان تو که حتی در نماز انگشتری بخشیده‌ای مولا لباس تازه پوشیدند از لطف تو سائل‌ها اگرچه خود عبایی کهنه را پوشیده‌ای مولا چه شب‌ها که دعای خیر کردی آن کسانی را که عمری بابت رفتارشان رنجیده‌ای مولا نخواهد دید مانند تو را دیگر، که بعد از این تو در چشم جهان خواب خوش نادیده‌ای مولا جهان و هرچه درآن هست پیش تو اضافی بود برای تو دو قرص نان، دو رخت کهنه کافی بود رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فُتوت بین و ایمان را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی "هل مِن مبارز؟" می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم، عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود: ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن برای دیدن مولا هزاران بار می‌میریم اگر هرشب به‌شوق وعده‌ی دیدار می‌میریم نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می‌رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن‌الله یاری از تو می‌جوییم و می‌گوییم ایاک نعبد نقطه، ایاک نستعین نقطه نه مانده حرفی از هر علم در نزد تو نامعلوم نه دور از چشم تو در آسمان و در زمین نقطه اگر هم خطبه‌ی بی‌نقطه و هم بی‌الف داری پر است این آستینت از الف‌، آن آستین نقطه تویی آن نقطه‌ای که رفته زیر باء بسم‌الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت، اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول، تویی آخر، که در محشر سؤالی را جوابی نیست جز نامِ امیرالمومنین . می‌آید یک‌نفر مثل تو از نسل تو ای مولا نخواهد شد کم‌وبیش از همه ارکان دین نقطه می‌آید تا جهان یک‌بار دیگر با علی باشد شعار مردم سرتاسر دنیا علی باشد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی روی علی شعر من آرایه ندارد بی اذن علی، نطق، درونمایه ندارد بی نام علی قرآن یک آیه ندارد بی حب علی دین بخدا پایه ندارد عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش یعنی که فقط بنده‌ی سلطان نجف باش یاسین رخ و رحمان دل و توحید مقام است با حکم غدیر آمده، پس کار تمام است "سلطان جهانش به چنین روز غلام است" ذکر لب مولا صلوات است و سلام است هم شأن علی کیست؟ اگر هست بیاید! بالاتر از این دست محال است بیاید هم جاذبه هم دافعه دارد، به تعادل توصیف‌گر روی گل او شده بلبل نقل است که شاعر شده حافظ به توسل "لاحول و لاقوه الا بتغزل" ایجاز رباعی ست، بلندای قصیده‌ست از دفتر اشعار خدا، بیت گزیده‌ست خورشید شده آینه گردان جمالش خوردند ملائک همگی غبطه به حالش گشتم، به خدا نیست کسی مثل و مثالش میراث محمد، صلواتی‌ست که آلش کس نیست به جز فاطمه و حیدر و اولاد با آل علی هرکه در افتاد بر افتاد تاریخ عرب، فاتح خیبرشکن‌اش خواند "او" بود که پیغمبر اسلام، "من"اش خواند صدآیه‌ی نازل نشده از دهنش خواند استاد سخن، فاطمه، صاحب سخن‌اش خواند کو آنکه قدم جای قدومش بگذارد جز او احدی خطبه‌ی بی نقطه ندارد برده‌ست خدا نام از او داخل انجیل موسی به لبش نادعلی داشت لب نیل داده‌ست به فرمان علی گوش، ابابیل پیغامبری را علی آموخت به جبریل این‌ها همگی هیچ، بگو معجزه‌اش چیست اعجاز علی اینکه کسی مثل علی نیست عدل علوی دست عقیل است در آتش گیرم بزند دشمن او پشت در آتش لطفش به گنهکار چون آبی‌ست بر آتش شاعر! نزند دست بر این شعر تر، آتش در آتش سوزنده و بی سایه‌ی محشر بر چادر زهرا متوسل شو و بگذر عشق علی و فاطمه تکرار ندارد جز فاطمه عالم گل بی خار ندارد جز با در این خانه، گدا کار ندارد این خانه دری دارد و دیوار ندارد در کوچه‌ی باریک علی آه...چه ها شد هر بار گدا حاجتی آورد، روا شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر گنبد طلای علی، شاهِ چاره جو خورشید یک دقیقه نتابیده بی وضو ما تا همیشه شهره به عشاقِ حیدریم مستیم مست باده‌ی کوثر سبو سبو یل‌های نامدار عرب هم نمی‌شدند با ذوالفقار حیدر کرار رو به رو خواندیم خط به خط همه آیات وحی را مدح علی و آل علی بود مو به مو ما دلشکسته‌ها مگر از خود چه داشتیم؟ ما را نجف‌نشینی‌مان داده آبرو آرام کوچه های نجف را قدم بزن... هر جا دلت شکست، فقط یا علی بگو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟ کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟ صدای کیست که این‌گونه روشن و گیراست؟ که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟ چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟ صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید خبر به روشنی روز در فضا پیچید خبر دهید:‌ کسی دستگیر می‌آید کسی بزرگ‌تر از آسمان و هرچه در اوست به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید علی به جای محمد به انتخاب خدا خبر دهید: بشیری نذیر می‌آید کسی به سختی‌سوهان،به سختی صخره کسی به نرمی موج حریر می‌آید کسی که مثل کسی‌نیست،مثل او تنهاست کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید به سالکان طریق شرافت و شمشیر خبر دهید که از راه، پیر می‌آید خبر دهید به یاران:‌ دوباره از بیشه صدای زندۀ یک شرزه شیر می‌آید خُم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی به آبیاریِ خاکِ کویر می‌آید کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های‌سبُک کسی که مرگ به چشمش حقیر، می‌آید غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب کسی سراغ منِ گوشه‌گیر می‌آید کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش به دیده‌بوسیِ عید غدیر می‌آید شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی شبیهِ آینه روشن‌ضمیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید به سربلندی او هر که معترف نشود به هر کجا که رَوَد سر به زیر می‌آید شبیه آیۀ قرآن نمی‌توان آورد کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟ مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟ به این محلّه خبرها چه دیر می‌آید! بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است به عرصه‌گاه قیامت، اسیر می‌آید بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیرِ عشق همیشه امیر می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمر زهرا اگر امان می‌داد و خدا هم به او توان می‌داد جلوه‌های غدیر مولا را به همه منکران نشان می‌داد ساکنان مدینه را آن‌روز با همان آسیاب، نان می‌داد سفره‌ای می‌گشود روی زمین که از آن هم به آسمان می‌داد همچنان خطبه‌ی غدیر نبی خطبه می‌خواند و شرح آن می‌داد آن چنان از علی سخن می‌گفت که تن کعبه را تکان می‌داد پیرها را به فکر می‌انداخت ایده بر مردم جوان می‌داد ولی افسوس عمر او کم بود عمر کوتاه او پُر از غم بود :: گرچه زهرا تجلی توحید، سالروز غدیر یار ندید باز هم در معرفی غدیر تا نفس داشت دم به دم کوشید شب به شب با همان تن مجروح با همان پیکری که درد کشید رفت پیش مهاجر و انصار یک به یک خانه‌هایشان کوبید نه که از حال خود بگوید نه! نه که از محسنش که گشت شهید حرف او بود از کلام خدا از رسول و غدیر خم پرسید! یادتان رفته حرف پیغمبر!؟ یادتان رفته آن همه تاکید!؟ یادتان رفته بیعت آن روز؟! آسمان بود با دوتا خورشید فاطمه گفت و گوششان کر بود دلشان غرق بغض حیدر بود :: آی ای شیعه‌ی علی برخیز جان به راه غدیر دوست بریز خرج کردن ز مال، خوب ولی آبرو خرج کن برای علی! هر که دراین مسیر غیرت داشت بیشتر ازبقیه همت داشت اجر او پربهاتر از همه است گل لبخندهای فاطمه است سر درِ خانه پرچمی بگذار بر دل دشمنان غمی بگذار شربت آماده کن به نام غدیر نوش کن شربتی ز جام غدیر کودکان را گره بزن به غدیر دستشان را بده به دست امیر بازی کودکانه بایدساخت از غدیرش نشانه بایدساخت آخر قصه اینکه برخیزید جان به پای غدیر او ریزید! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تضمین غزل: علی ای همای رحمت سحر از سروش عرفان بشنیدم این ندا را که رسید ساقی جان، مِیِ جام هل أتی را ز خم غدیر عشقت!... بزدم مِی ولا را (علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسَوا فکندی، همه سایه‌ی هما را) چو علی‌ست مظهر حق، به حقیقتش ولی بین همه حکمت خدا را، ز رخش تو منجلی بین ز غدیر خم مپرسش ز کمالش اوّلی بین (دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من، بخدا قسم خدا را) اگرش خدا بخوانم، بجز او خدا نماند وگرش خدا ندانم، ز خدا جُدا نماند وگرش جدا شناسم، اثری بجا نماند (بخدا که در دو عالم، اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد، سرِ چشمۀ بقا را) تویی آنکه خصم گفتت: به خم غدیر بَخ بَخ تویی آنکه عالمی را، ز فراق توست آوخ تویی آنکه بی ولایت! صف جنت است برزخ (مگر ای سحاب رحمت! تو بباری ار نه دوزخ به شرار قهر سوزد، همه جان ماسوی را) چو حریم جانفزایش به شَه و گداست مأمن سر کوی دلربایش، سر بندگی بیفکن به صف نعال آن شه، بکن از خلوص مسکن (برو ای گدای مسکین! در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی، دهد از کرم گدا را) علی آن شهی که جودش چو خدای حیّ ذوالمن علی آنکه بذل مهرش بدهد به خصم مأمن به جز از علی که خواهد ز پسر نجات دشمن؟! (به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا ؟!) به جز از علی که گردد متبرّی از شوائب؟! به جز از علی که باشد همه عمر در نوائب؟! به جز از علی که سازد شب و روز با مصائب؟! (بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که عَلم کند به عالم شهدای کربلا را ؟!) به رکوع، پیش فضلش فضلا و سرفرازان به سجود، پای زهدش عرفا و بی نیازان شده محو طاعت وی، فقها و نکته‌سازان (چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می‌تواند که به سر بَرَد وفا را ؟! ) حَسنات خُلق او را نتوان نگفت و نشنفت لمعات فیض او را نتوان به خُفیه بِنهفت که به عِلم و فضل و تقوا بخدا نباشدش جفت (نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را) چو علی بُوَد به عالم، شه کشور امامت همه گه کند تفقد، همه گه کند کرامت نظر بلند سِیرش، چو بُوَد نعیم نعمت (به دوچشم خونفشانم هله... ای نسیم رحمت! که ز کوی او غباری، به من آر توتیا را) علی ای فدایی حق! سر و جان من فدایت که بقای هر دوعالم، همه هست در بقایت به نوید عفوّ ایزد، دو جهان به اتّکایت (به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام‌ها که دادم همه سوز دل صبا را) علی ای طبیب وحدت به شفای دردمندان علی ای سروش رحمت به ندای پای بندان علی ای سراج رأفت به سرای دل نَژَندان (چو تویی قضایگردان، به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان! رهِ آفت قضا را) به وجود بی مثالش، بنموده فخر آدم ز مَحاسن خصالش بستوده نیک خاتم دوجهان به پیش فضلش به مَثل چو قطره و یَم (چه زنم چو نای، هر دم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش‌تر، بنوازد این نوا را) چو علی به مُلک هستی بوَدش مقام شاهی بنموده ذات باری، به فتوّتش گواهی چو لسان غیب هرشب بوَدم چنین مباهی (همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی... بنوازد آشنا را) هله (شمس قم) ز هجرش، شده دل ز غم لبالب ز شرار ناله‌ی دل، تن و جان فتاده در تب شده هر سَحر نوایم، ز غم تو ذکر یارب (ز نوای مرغ یاحق، بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است (شهریارا) ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ز طریق پیروی على نه اگر بشر به خدا رسد به چه دل نهد؟ به که رو کند؟ به چه سو رود؟ به کجا رسد؟ ز خدا طلب دل مقبلى به على بجوى توسلى که اگر رسد به على دلى به على قسم به خدا رسد ازلى ولایت او بُوَد ابدى عنایت او بُوَد ز کف کفایت او بُوَد ز خدا هر آنچه به ما رسد به على اگر برى التجا چه در این سرا، چه در آن سرا همه حاجت تو بشود روا همه درد تو به دوا رسد على اى تو یاور و یار ما اسفا به حال فکار ما نه اگر به عقده‌ی کار ما مدد از تو عقده‌گشا رسد ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آیینۀ تمام نمایِ خدا علی‌ست نقشی که زد رقم، قلمِ ابتدا، علی‌ست دستِ خدا، زبان خدا، صورت خدا در بندگیش، بندۀ بی انتها علی‌ست جان رسول و لحمِ رسول و دم رسول شیر خدا و شیر رسولِ خدا علی‌ست بعد از نبی به هر زن و مرد مؤمنی مولا علی، امام علی، مقتدا علی‌ست ذکر علی به وقت دعا یامحمد است ذکر نبی به درگه معبود یا علی‌ست مولایِ دیگران، دگری بود و دیگری یا رب گواه باش که مولایِ ما علی‌ست زیباترین دعا به لب شیعۀ علی یا مصطفی محمدُ یا مرتضی علی‌ست دانید جای شیعه به روز جزا کجاست سوگند می‌خورم به خدا هر کجا علی‌ست نفس رسول، آنکه به جای رسول خفت تا جان کند به راهِ پیامبر فدا، علی‌ست دشمن به دشمنی خود اقرار می‌کند مردی که داشت بازویِ خیبر گشا علی‌ست بسم اللَه کتابِ خداوندگار را هرکس که با علی‌ست بداند که "با" علی‌ست چشم خدا ک، قسیم جحیم و جنان به حشر دست خدا و لنگر ارض و سما علی‌ست تنزیل و نور و مریم و طاها و مؤمنون یاسین و توبه و زُمر و هل اتی علی‌ست گفتم دعا کنم که نگاهی به ما کند دیدم که استجابت و ذکر و دعا علی‌ست بر حشر چون لوایِ خدا سایه افکند گردد عیان به خلق که صاحب لوا علی‌ست آن بت شکن که در حرم ذاتِ کبریا بگذاشت جایِ دست خداوند پا علی‌ست در «انّما ولیکمُ الله» سیر کن تا بنگری ولی دگرانند، یا علی‌ست ؟ روزِ غدیر گفت نبی در غدیر خم یا رب تو باش ناصر هرکس که با علی‌ست آن کس که از ولادت خود تا شهادش یک لحظه دل نداد به دست هوا علی‌ست این قول شافعی‌ست که در شعر ناب خود گفتا مرا علی‌ست خدا، یا خدا علی‌ست؟ میثم! هنوز صوت پیامبر رسد به گوش فریاد می‌زند که امام شما علی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی نیامده او را علی جواب کند علی به سمت گدایان، خودش شتاب کند کسی که روی علی ذره‌ای حساب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند علی فقط که علی نیست، چارده نور است از او جدا شدن از هفت پشت ما دور است برای دایره‌ی شاعران بی تکرار شده است خطبه‌ی بی‌نقطه، نقطه‌ی پرگار در اولین خم زلفش اسیر شد عطار هزار شاعر مضمون سرا هزاران بار خیال وصف علی را قلم به دست شدند شراب عشق علی را نخورده مست شدند علی، علی است و زهرا شناسنامه‌ی اوست شروع او حسن است و حسین ادامه‌ی اوست صفات خاص ملائک صفات عامه‌ی اوست من از خودم که نمی‌گویم، این چکامه‌ی اوست برای او و خدا، دل، شریک قائل نیست میان عاشق و معشوق، هیچ حائل نیست که گفته روی زمین قرن‌هاست گم شده‌ایم؟ نه! ما مجاور کوی صد و دهم شده‌ایم مسافر نجف و کربلا و قم شده‌ایم مبلغ جریان غدیر خم شده‌ایم غدیر از نظر شیعه عیدالاعیاد است خدا ولایت خود را به شیعیان داده است به هر که عاشق او شد اسیر می‌گویند به دست‌های علی دستگیر می‌گویند و اهل عرش، علی را امیر می‌گویند هنوز جن و ملک از غدیر می‌گویند جماعت این دو سه خط را ولی نمی‌فهمند که چیزی از درجات علی نمی‌فهمند علی که بود؟ نه می‌دانم و نه می‌دانی محب او چه عرب باشد و چه ایرانی چه آشکار سلامش کند چه پنهانی چه در سلامت کامل چه در پریشانی جواب می‌شنود از علی: سلام علیک اگر مرید مرامش شدی بگو لبیک به پاست تیر و علی روی پاست وقت نماز نماز اوست زکات و گداست غرق نیاز دهان کعبه از این کارهای او شده باز که در نهایت ایجاز می‌کند اعجاز؟ به جز علی، که هر انگشت او هنرمند است؟! برای او در خیبر به تار مو بند است ستاره‌ای است برای خودش ابوریحان ولی کنار علی می‌شود ابوحیران که گفته نام علی نیست داخل قرآن؟! هزار بار بخوان از شروع تا پایان قسم به نقطه‌ی زیرین باء بسم الله علی است معنی قرآن، سخن کنم کوتاه ستاره روزنی از وصله‌ی عبای علی‌ست روایت است سماوات زیر پای علی‌ست به عرش رفته محمد، پی خدای علی‌ست به نقل قول، صدای خدا صدای علی‌ست قرار شعر بر این شد سخن شود کوتاه چه "یا علی" بنویسم چه "فی امان الله" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در ظهر غدير تا كه موسای نبی بوسه به رخ منور هارون زد چشمان حسودان و بخيلان عرب از شدت غم، از حدقه بيرون زد از مشرق دست‌های پر مهر نبی خورشيد ولايت و امامت تابيد با شوق ملائک همه فرياد زدند: «تا كور شود هر آنكه نتواند ديد» فرمود نبی به امر معبود وَدود بر امت من علی امام است امام اين مژده‌ی من به شيعيانش، دوزخ بر شيعه‌ی مرتضی حرام است حرام گُل كرد سپيده‌ی تبسم به لبش تا آيه‌ی «اكملتُ لكُم» نازل شد فرمود: خوشا به حالتان ای مردم با حُب علی دين شما كامل شد فرمود خدا ولايت حيدر را بر آدم و نسل بعد او واجب كرد در روز ازل كليد فردوسش را تقديم ِ علی بن ابيطالب كرد فرمود: برادرم علی مَحرم ماست از عالم غيب مثل من آگاه است قرآن چقدر مدح و ثنايش را گفت او نقطه‌ی زير باء بسم الله است فرمود كه يادگار من بين شما تا روز حساب، عترت و قرآن است بايد كه به هر دوشان تمسک جوييد اين راه نجات اصلی انسان است ذكر عرشيان می‌آمد تا رفت به سوی آسمان دستِ علی از عرش بلند و يک صدا می‌گفتند: اَلحَق كه اميرمؤمنان است علی جبريل به جانشين پيغمبر گفت ای مظهر افتادگی و آقايی مردم اگر امروز امامت خوانند عمری‌ست امام عالم بالايی.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باده بده ساقیا! ولی ز خُمِّ غدیر چنگ بزن مطربا! ولی به یاد امیر تو نیز ای چرخ پیر! بیا ز بالا به زیر دادِ مسرّت بده، ساغر عشرت بگیر بلبل نطقم چنان قافیه پرداز شد که زُهره در آسمان، به نغمه دمساز شد محیط کون و مکان، دایرۀ ساز شد سَرور روحانیان هو العلیّ الکبیر وادی خمّ غدیر، منطقۀ نور شد یا ز کف عقل پیر، تجلّی طور شد؟ یا که بیانی خطیر ز سرّ مستور شد؟ یا شده در یک سریر، قِرانِ شاه و وزیر؟ چون به سرِ دست شاه، شیر خدا شد بلند به تارک مهر و ماه، ظلِّ عنایت فکند به شوکت و فرّ و جاه، به طالعی ارجمند شاه ولایت پناه، به امر حق شد امیر فاتح اقلیمِ جود، به جای خاتم نشست؟ یا به سپهرِ وجود، نیّر اعظم نشست؟ یا به محیط شهود مرکز عالم نشست؟ روی حسود عنود، سیاه شد همچو قیر جلوه به صد ناز کرد، لیلی حُسن قِدَم پرده ز رُخ باز کرد، بدْر منیر ظُلَم نغمه‌گری ساز کرد، معدن کلِّ حِکم یا سخن آغاز کرد، عنِ اللَّطیفِ الخبیر: به هر که مولا منم، علی‌ست مولای او نسخۀ اسما منم، علی‌ست طغرای او سرِّ معمّا منم، علی‌ست مَجْلای او محیط انشا منم، علی مَدار و مدیر طور تجلّی منم، سینه‌ی سینا علی‌ست سرِّ انا اللَه منم، آیت کبرا علی‌ست درّه‌ی بیضا منم، لؤلؤ لالا علی‌ست شافع عقبی منم، علی مُشار و مُشیر حلقۀ افلاک را، سلسله جنبان علی‌ست قاعدۀ خاک را، اساس و بنیان علی‌ست دفتر ادراک را، طراز و عنوان علی‌ست سید لولاک را، علی وزیر و ظهیر دایرۀ کن فکان، مرکز عزم علی‌ست عرصۀ کون و مکان، خطّۀ رزم علی‌ست در حرم لا مکان، خلوت بزم علی‌ست روی زمین و زمان به نور او مُستَنیر یوسف کنعان عشق، بندۀ رخسار اوست خضر بیابان عشق، تشنۀ گفتار اوست موسی عمران عشق، طالب دیدار اوست کیست سلیمان عشق بر درِ او؟ یک فقیر ای به فروغ جمال، آینۀ ذوالجلال «مفتقر» خوش مقال، مانده به وصف تو، لال گرچه بُراق خیال در تو ندارد مجال ولی ز آب زلال، تشنه بُوَد ناگزیر ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روزگارم با غلامىِ "على" سَر می‌شود هر که را دیدم على را دیده، نوکر می‌شود بنده‌زاده بنده‌اى دارم که دارد مثل من چاکرى از چاکران کوى حیدر می‌شود جاى آن دارد بگیرم حلقه‌ی دارَش کنم حلقه‌اى را که زِ گوش بندگى دَر می‌شود شأن او را نه قلم کافی‌ست، نه دفتر، نه فهم شأن سلمانش فقط صد جلد دفتر می‌شود نَفْس مثل خیبر است و هیچکس فَتّاح نیست فتح این قلعه فقط با دست حیدر می‌شود از همینجا می‌شود فهمید - با مهر على- عاقبت این عاقبت‌ها خیر یا شَر می‌شود محضر "یادعلى" و محضر "نادعلى" هر که آدم می‌شود از این دو محضر می‌شود قدر زَر زرگر شناسد، قدر "زهرا" را "على" علتش این است داماد پَیَمبَر می‌شود بیشتر کار برادر را برادر می‌کند حق بده پس با تو پیغمبر برادر می‌شود کار خیر ما کنار حُبّ تو می‌ایستد دو برابر، سه برابر…. صد برابر می‌شود معجزات چشم‌هایت خلق صاحب معجزه‌ست دُل دُلت رَد می‌شود، سنگ همه زَر می‌شود تو میان خانه هم باشى همه ذِبح توأند تو به خیبر هم نیایى، فتح خیبر می‌شود طفل خود را بر سر شانه نجف آورده‌ام کودک است امروز, در آینده قَنبر می‌شود این زمین خاصیتش این است قیمت می‌دهد سنگ را اینجا بیندازند گوهر می‌شود زان طرف سنگ نشانى هم ندارد "فاطمه" زین طرف دارد کف صحن تو مَرمَر می‌شود “باز با…..” نه , باز اینجا با کبوتر می‌پرد شاه اینجا همنشین چند نوکر می‌شود حال من چون حال بیماری‌ست زیر دستِ تو هر چه بدتر می‌شود انگار بهتر می‌شود… ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آرزودار توأیم ای سَرِمان گرمِ خیالت کاش مرگ آید و ما را برساند به وصالت زیرِ پایت غزلِ أشهَدِمان را که سرودیم می‌فرستیم سلام و صلواتی به جمالت ما کجا مدحِ تو گفتن؟ نفسی از تو شنُفتن؟ وحیْ فرما به حَرای شُعَرای کَر و لالت این‌که دستان تو را بوسه زده خِلقتِ عالَم اختیاری‌ست که داده‌ست خدای مُتعالت باید از خویش بپرسی به سَلونی: "تو که هستی؟!" ای که حتی نرسیده‌ست قَدِ ما به سئوالت "شرطِ اوّل قدم آن است که مجنونِ تو باشد" * حافظ از عَهدِ خدا گفته و از شرطِ رسالت هر که بی حُبِّ تو سجّاده‌نشینِ شب و روز است عمر را سجده‌کنان می‌گذراند به بِطالت حُکمِ حِلّیَّت و حُرمَت، حَکَم آب و شرابی خونِ مایی که به هر کیش حرام است، حلالت ای که از دارِ جهان جز دلِ ما هیچ نبُردی گاهی از لطف بیا سَرکِشی مال و مَنالت به سگانِ نجفت غبطه نخوردیم؟، که خوردیم! کارِ مایی که وَبالیم فقط، چیست؟، خجالت! کاش در عَصرِ تو بودیم غباری سرِ راهی سهمِ ما بود فقط یک قدم از شصت‌وسه سالت عدل، همراهِ سفر کردنت از خاکْ سفر کرد بر مزارِ تو نشستیم به تَرحیمِ عدالت ✍ *جناب حافظ (در رهِ منزلِ لیلی که خطرهاست در آن/شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشی) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چقدر سخت می‌گذشت روزگار بی علی نبود در جهان دلی امیدوار بی علی همین‌که از علی سرود طعم عشق را چشید به عاشقی نبود شهره شهریار بی علی بدون عشق او طواف کعبه بت‌پرستی است که خانه‌ی خدا ندارد اعتبار بی علی بنا به نص معتبر سه تا خلیفه زودتر هلاک می‌شدند در شروع کار بی علی به لافتی علی قسم، زمان جنگ با ستم سپاه مسلمین نداشت اقتدار بی علی هراس داشت دشمن از خود علی، نه تیغ او که آهنی قراضه بود ذوالفقار بی علی قیام کربلا بدون او نتیجه‌ای نداشت نبود نامی از حسین ماندگار بی علی بهشت در زمین نمی‌شد آشکار بی نجف خدا به دیده‌ها نمی‌شد آشکار بی علی نمی‌شوم از او جدا، همیشه خواهم از خدا نفس کشیدن مرا روا مدار بی علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هوالغنی الحمید، هو العلی الکبیر هو الغفور الرحیم، هو اللطیف الخبیر هوالولی الودود، هو السمیع البصیر هو الرئوف الکریم، هو الولی القدیر که در تمام وجود، گرفته عید غدیر عیدی بس جانفزا، عیدی بس دلپذیر عید خدای جلی، عید ولای علی عید رسول خدا، عید بزرگ علی عید تمام نعم، نعمت بی حد شده ملک خدا سر به سر، خلد مخلد شده شادتر از خلق خود، خالق سرمد شده آیه‌ی اکمال دین، هدیه به احمد شده معرف شیر حق، رسول امجد شده بلکه محمد علی، علی محمد شده ثنای حیدر کنید، علی علی سر کنید بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ از بر کنید ندای اکمال دین، عیدی خاص خداست حیات دین خدا، از این مبارک نداست تمام عالم پر از، علی علی یک صداست وجودش از هم جدا، هر که ز حیدر جداست علی سراج المنیر، علی طریق الهداست طریق تا انتها، سراج از ابتداست عروج حق تا علی‌ست، تمام دین یا علی‌ست بخوان بخوان جبرئیل! بگو که مولا علی‌ست زعیم خلق جهان، علی‌ست آری علی‌ست رسول را جانِ جان، علی‌ست آری علی‌ست کتاب حق را زبان، علی‌ست آری علی‌ست خطاب حق را بیان، علی‌ست آری علی‌ست امام پیش از زمان، علی‌ست آری علی‌ست بهشت را میزبان، علی‌ست آری علی‌ست جان پیمبر یکی‌ست، ساقی کوثر یکی‌ست چه باک از دشمنان، بگو که حیدر یکی‌ست ندای قرآن علی، نظام قرآن علی‌ست حروف قرآن علی، کلام قرآن علی‌ست صلاة قرآن علی، صیام قرآن علی‌ست پیام قرآن علی، امام قرآن علی‌ست قوام قرآن علی، نظام قرآن علی‌ست تمام دین نه! بگو: تمام قرآن علی‌ست قیام یعنی علی، قعود یعنی علی رکوع یعنی علی، سجود یعنی علی امیر پیش از وجود، امیر شد در غدیر سفیر ملک ازل، سفیر شد در غدیر به خاتم الانبیا، وزیر شد در غدیر مدار شد در غدیر، مدیر شد در غدیر مشار شد در غدیر، مشیر شد در غدیر بشیر شد در غدیر، نذیر شد در غدیر الا تمام ملل! به ذات حی ازل علی‌ست خیر البشر، علی‌ست خیرالعمل امام ما کیست کیست؟! فاتح خیبر علی‌ست فاتح خیبر علی، جان پیمبر علی‌ست جان پیمبر علی، ساقی کوثر علی‌ست ساقی کوثر علی، مظهر داور علی‌ست مظهر داور علی، اول و آخر علی‌ست اول و آخر علی، حیدر، حیدر علی‌ست شیعه فقط حیدری‌ست، ز خصم حیدر بری‌ست هر که علی را فروخت، دوزخ را مشتری‌ست مشام خصم علی، کجا و بوی بهشت علی‌ست بوی بهشت، علی‌ست روی بهشت شیعه‌ی او راست پا، بر سر کوی بهشت علی‌ست خُلق بهشت، علی‌ست خوی بهشت شیعه کند کار خضر، بر لب جوی بهشت آی علی دوستان! پیش به سوی بهشت نجات‌تان سرنوشت، بهشت‌تان در سرشت بهشت یعنی غدیر، غدیر یعنی بهشت سقیفه! آن سو برو؛ غدیر، از آن ماست غدیر، توحید ما؛ غدیر، ایمان ماست غدیر، پیوند ما؛ غدیر پیمان ماست غدیر، در روز حشر؛ صراط و میزان ماست غدیر، تفسیر نور؛ غدیر، فرقان ماست غدیر، فردوس ماست؛ غدیر، رضوان ماست مپرس ما کیستیم! چه بوده و چیستیم! به جان مولا قسم، سقیفه‌ای نیستیم بت شکن کعبه بر دوش نبوت یکی‌ست برادر مصطفی، روز اخوت یکی‌ست امیر خیبر ستان، به دست قدرت یکی‌ست علی اگر شد امام، تمام امت یکی‌ست رسول اگر حکم کرد، حکم رسالت یکی‌ست اگر دوبین نیستی، غدیر و بعثت یکی‌ست هماره این یاد ماست، فیض خداداد ماست حرا و خُمّ غدیر، کعبه‌ی میلاد ماست اگر چه بین دو یار، سه یار شد فاصله فقط به شأن علی‌ست روایت منزله محمد است و علی، حلقه‌ی یک سلسله هر که جدا از علی‌ست، جداست از قافله نامه‌ی اعمال اوست نوشته‌ی باطله به دوزخش نیست جز، شرار آتش صله "میثم" اگر میثمی، میثم تمار باش دل بِبُر از جان و سر، در طلب یار باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا دلدار بود و بی گمان دلداده حیدر بود زمین مست، آسمان مست، آن زمان که باده حیدر بود نه تنها در شب هجرت و یا بَدر و اُحد بلکه کسی که قبل خلقت امتحان پس داده حیدر بود شب معراج تا جایی که چشم کهکشان می‌دید شگفتا ابتدا و انتهای جاده حیدر بود قسم بر شرح "لولاک " و قسم بر خلقتِ افلاک که تنها لایق یاسِ پیمبرزاده حیدر بود جهانداری که از دستش جهان روزی طلب می‌کرد ولی سر کرده خود با قرص نانی ساده حیدر بود شهادت می‌دهد محراب مسجد آن کریمی که توانگر کرده سائل را سر سجاده حیدر بود کسی که در مصافش مرحبا گفتند مرحب‌ها کسی که قلعه‌ی خیبر به پاش افتاده حیدر بود چه در خیبر، چه در خندق، چه احزاب آن یلی که بود برای جانفشانی هر زمان آماده حیدر بود یتیمان در دل کوفه پس از شق القمر گفتند: مگر آن ماه شب‌گرد، آن یلِ آزاده حیدر بود؟ یقیناً حیدر آباد است اگر دل با علی باشد خدا می‌داند از اول بهشت، آبادِ حیدر بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به فرزندت بگو مولای ما یک پهلوان بوده بگو در جنگ با دشمن همیشه قهرمان بوده بگو مولای ما با اینکه جنگ‌آورترین مرد است ولی با دوستان خیلی کریم و مهربان بوده همیشه روی دوشش گرم بازی بوده‌اند، آری به فرزندت بگو مولا رفیق کودکان بوده بگو مولای ما با این که حاکم بوده، هروعده غذای سفره‌اش تنهایِ تنها شیر و نان بوده بگو هر شب به شانه می‌کشیده نان و خرما را فقیران را غذا می‌داده، فکر دیگران بوده برای خادم خود می‌خریده رخت نو، اما عبای وصله‌دارش آبروبخش جهان بوده بگو وقتی پیمبر با خدا صحبت نمود آن شب صدای صحبت مولای ما در آسمان بوده شبی که مشرکان در نقشه‌ی قتل نبی بودند بگو مولای ما در خواب حتی جان‌فشان بوده به فرزندت بگو نَقل مسیحی‌های نجران را که مولا طبق قرآن بر پیمبر همچو "جان" بوده بگو مولای ما بر قلب‌ این مردم حکومت کرد بگو مولای ما تنها امیر مؤمنان بوده 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفتیم اول از علی و آخر از علی پُر شد ورق ورق ورقِ دفتر از علی با خلقتش چکامه‌ی خلقت تمام شد دیگر نیافرید خدا بهتر از علی یک قطره‌اش به عمرِ زمین و زمان رسید سیراب می‌شود عطشِ محشر از علی از عرشِ ابرهای لبش وحی می‌چکید در بارشِ تلاوتِ پیغمبر از علی نهج‌البلاغه نقطه‌ی عطف خطابه شد قیمت گرفت آبروی منبر از علی از خاک رفت بر درِ افلاکیان نشست تا بال و پر گرفت، درِ خیبر از علی پا روی حقّ مورچگان هم نمی‌گذاشت حتی خیالِ ظلم نمی‌زد سر از علی در روزگارِ برده‌فروشان نمی‌خرید جز آبروی نوکری‌اش قنبر از علی حیّ علیَ الصلوة، زمان گدایی است حیّ علیٰ گرفتنِ انگشتر از علی از یا حسینِ‌ حل شده در اشک‌های آب سیراب می‌شویم، چنان کوثر از علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e