🌷 به #خونخواهی_هنیه_عزیز
#مرگ_بر_اسرائیل #شعر_پایداری
(شعرخوانی آقای محمد رسولی در مراسم اقامه نماز بر پیکر شهید هنیه به امامت رهبر انقلاب در دانشگاه تهران)
دلم خون است و لبریز است از داغ پریشانی
که ابراهیم در آتش، که اسماعیل قربانی
دوباره در همین جا، پیکری در بین تابوتی
دوباره میشود تکرار آن صبح زمستانی
کجایی حاج محمود این جماعت سخت دلتنگاند
بخوان یک بار دیگر نوحهی قاسم سلیمانی
به خونخواهی مهمان عزیزی آمدیم اینجا
که خواهد ماند ردّ خون او در یاد مهمانی
دریغ از ما که راحت بگذریم از خون مظلومش
چنین مهماننوازی نیست در قاموس ایرانی
ببین تصویر وحدت را که در یک روز میریزد
برای یک هدف، خون فلسطینی و لبنانی
#فلسطین مرز اسلام است و قلبش #غزه است امروز
اگر جز این میاندیشی بگو از دین چه میدانی؟
به حکام خیانتکار سازشکار باید گفت
خجالت میکشد اسلام از این رسم مسلمانی
به تار عنکبوتی تکیه دادید ای تبهکاران
امان از مستی دنیا، امان از سست پیمانی
اگر غسل طهارت میکنید از آب زمزم هم
بماند تا ابد ننگ خیانت روی پیشانی
مسلمانها! مسیحیها! یهودیها! به پا خیزید
که این خونخوار بی وجدان ندارد دین و ایمانی
تقلا میکند در باتلاق خون و معلوم است
پی نابودی خویش است این دیوانهی جانی
اگر میشد، تمام کودکان غزه را میکشت
که این افعال برمیآید از این روح شیطانی
هنیه رفت در ظاهر ولی باور کن اسرائیل
حماس است آنکه خواهد ماند، اما تو نمیمانی
ز یاد نقشهها هم نام نحست محو خواهد شد
در آن طوفان پایانی، در آن پایان طوفانی
الا ای قدس ای مرز شرف، والتین والزیتون
به خاک تشنهی تو میرسد آن روز بارانی
فلسطین میشود آزاد، دیدم این بشارت را
در آن مردی که میگوید اذان بر روی ویرانی
شب آزادی از خون شهیدان لاله میروید
و خواهد شد در آن شب مسجدالاقصی چراغانی
پس از عمری جهاد اینک بخواب آرام اسماعیل
که برخیزد به خونخواهیات اسماعیل قاآنی
مبارک باد اسماعیل اینسان رفتن از دنیا
که قامت بسته بر تابوت تو یار خراسانی
هنیئا لک شهیدالله، شهید الحق، شهید القدس
شهید راه آزادی، شهید زخم طولانی
شهادت میدهم که مذهب سرخت شهادت بود
تو هم از پیروان راه سالار شهیدانی
حسین! ای اسوهی آزادگان ای جان مظلومان!
تو را اینگونه خواهم خواند در این بیت پایانی
"پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد
چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی"
✍ #محمد_رسولی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پایان_ماه_محرم
ای دل! مگر نه خاتمه، ماه محرّم است؟
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟»
گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت
«باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟»
گویا طلوع کرده به شام، آفتاب عشق
«کآشوب در تمامی ذرّات عالم است»
صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن
«کار جهان و خلق جهان، جمله درهم است»
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزهها
«سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است»
آن محشری که کرد به پا چوب خیزران
«بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است»
رشک مَلَک خرابهنشین شد که «محتشم»
گفتا: «عزای اشرف اولاد آدم است»
::
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری؛ بساط عشق بهخوبی فراهم است
فردا سپیده، چشم در آن بزم تا گشود
بر گِرد شمع دید که پروانهای کم است
✍ #جواد_هاشمی_تربت
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#پایان_ماه_محرم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
دارد تمام میشود این ماهِ عاشقی
من سخت، بیقرارِ شبِ سومم هنوز!
✍ #عادل_حسین_قربان
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#پایان_ماه_محرم
یک ماه میشود که ز جان گریه کردهام
با روضههای مرثیهخوان گریه کردهام
یک ماه میشود که به لبهای تشنهات
نزدیک آبهای روان گریه کردهام
یک ماه میشود که ز غمهای خواهرت
همناله با امام زمان گریه کردهام
گاهی در اول سلام زیارت، دم غروب
در حسرت زیارتتان گریه کردهام
گاهی بیاد خیمهی آتش گرفتهات
گاهی برای دخترتان گریه کردهام
گاهی میان واحد و سنگین و شور و دم
دست خودم نبوده، سینهزنان گریه کردهام
اشکی نماند، از غم بر نیزه رفتنت
بر ماجرای تیر و کمان گریه کردهام
اصلا عجیب بود حال و هوای محرمام
کلی برای غربتتان گریه کردهام
::
آمد نشست، دست به روی سرش گذاشت
هر تکه را که دید روی پیکرش گذاشت
از یک طرف کمی گل ریحانه جمع کرد
از یک طرف کمی پر پروانه جمع کرد
یک، نه، دو، نه... چقدر شبش پر ستاره بود
یک جسم خسته بود ولی پاره پاره بود
خون میجهید و تاب و توانش نمانده بود
جان در تن امام زمانش نمانده بود
انگشترت کجاست؟! بمیرم برای تو
آب آورت کجاست؟! بمیرم برای تو
وقت اذان شده است بگو اکبرم کجاست؟
پیراهن سفارشی مادرم کجاست؟
✍ #مهدی_صفی_یاری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پایان_ماه_محرم
پلکی به هم زدیم و محرم تمام شد
صد زخم دارد این دل و مرحم تمام شد
نذر و نیاز و خدمت و عرض ارادتم
آقا اگر زیاد و اگر کم، تمام شد
باور نمیکنم که محرم به سر رسید
من که هنوز گریه نکردم، تمام شد
از روضههای مقتل زینب شروع کن
گیرم که روضههای "مُقَرَّم" تمام شد
از هرچه بگذرم سخن یار خوشتر است
یک بیت عرض روضه و عرضم تمام شد
::
دستت کجاست تا بشود سایهبان حسین
زینب کجا و مجلس نامحرمان حسین...
✍ #حمیدرضا_محسنات
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
حاجت به شرح آن نیست، دردی که خود عیان است
این اشک شورگونه، شیرینترین بیان است
از عشق یوسف مصر، یک دل فقط جوان شد
در خیمهی حسینی، دلها همه جوان است
بالاترین عبادت، شادی قلب زهراست
شادی قلب زهرا، ذکر حسین جان است
زهرا تمام ما را، با اسم میشناسد
نزدیک درب هیئت، چشم انتظارمان است
این سرخی بدنها، یا این به سرزدنها
از جهل سینه زن نیست، از عشق بی کران است
"اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند"
وقتی که پیرمردی، با عشق روضهخوان است
::
آهی کشید خواهر، در ماتم برادر
این آه تا قیامت، در سینهها نهان است
مثل لب برادر، خون شد جبین خواهر
گویا که چوب محمل، همدست خیزران است
✍ #علی_ذوالقدر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پایان_ماه_محرم
نباشد غیر داغ تو، به دل شایسته ماتم را
به شادی دو عالم هم نباید داد این غم را
تویی آن اسم اعظم که حوائج مستجاب از اوست
خدا از برکت نام تو بخشیدهست آدم را
تمام اغنیا هم ریزهخوار سفرهات هستند
که دیدم در صف نذری بگیران تو، حاتم را
بخار رحمت از چایی بزمت جلوهگر باشد
به رشک آورده چایِ روضهی تو، چاهِ زمزم را
"حسین و یا حسین و یاحسین و یاحسین" ای دل
برای عاشقان عشق است از عالم همین دم را
چنان که باید و شاید نکردم گریه بر داغت
به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را
::
میان روضهی گودال از چه جان ندادم من؟!
به سر باید کنم از این مصیبت خاک عالم را
به تیر و نیزه و شمشیر و سنگ آن قوم شیطانی
چرا کشتند اینگونه ولی الله اعظم را؟!
✍ #علی_مقدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
#حضرت_زینب_س_اسارت
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
عيان میكرد رازِ دل، امان میداد اگر وقتش
ميان قتلگه، كوتاه بود و مختصر وقتش
بجاي درد دل، كاري مهمتر داشت بر عهده
بيان عشق و شرح غم، بماند بعد در وقتش
قرار اين بود تا فتح برادر را كند كامل
غنيمت بود در آن معركه، از هر نظر وقتش
در آن دربار و آن بازار، با اينكه معطل شد
در آن ساعات طولاني، نشد هرگز هدر وقتش
اسارت رفت فرزند خليل الله؟؟؟ نه... هرگز
بتي در شام باقی بود، زينب رفت سروقتش
تبر در بر، درآورد او دمار از روزِ شاميها
قيامت را رقم میزد چو میشد بيشتر وقتش
هرآنكس جان خود را وقف زينب كرد، طوبى له
و الا بي ثمر عمرش؛ وگرنه بي اثر وقتش
✍ #محسن_رضوانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
بر زینب مظلومه شبِ تار رسیده
ناموس خدا بر سر بازار رسیده
دروازهی ساعات پُر از مردم شامیست
بر گوش همه خندهی انظار رسیده
بر سوختگان در عوض تسلیت و گل
هم آتش و خاکستر و هم خار رسیده
بر عترت پیغمبر اسلام در این شام
از قوم یهودی غم و آزار رسیده
ترسم فکَنَد از سرِ نیزه به زمینش
سنگی که به پیشانیِ سردار رسیده
دیدند که چون حجلهی خون کرده رخش را
تیری که به چشمان علمدار رسیده
با خواندن قرآنِ تو ای ناطق قرآن
مرهم به دل خسته و بیمار رسیده
بنویس «وفایی» که پی محو ستمگر
زینب نه، بگو حیدر کرار رسیده
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#حضرت_زینب_س_شام
شام بر عترت طاها چقدر سخت گذشت
وای بر دختر زهرا چقدر سخت گذشت
دو سه روزی دمِ دروازه معطل بودند
پشت دروازه به آنها چقدر سخت گذشت
کاش شب بود و نمیدید کسی زینب را
بین انظار خدایا چقدر سخت گذشت
وسط آن همه نامحرمِ بی شرم و حیا
سرِ بازار به زنها چقدر سخت گذشت
آن یهودیه نگاهش که به سرها افتاد
ناسزا گفت به مولا چقدر سخت گذشت
هر کسی بُغض علی داشت به اکبر میزد
پای آن نیزه به لیلا چقدر سخت گذشت
سر بُبریده درآورد سر از طشت طلا
خاک غم بر سر دنیا چقدر سخت گذشت
چوب میخورد حسین و لب زینب میسوخت
وای بر زینب کبری چقدر سخت گذشت
✍ #عبدالحسین_میرزایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
پس از حسين، جهان بر سرش خراب شده
برای حفظ حرم، زينب انتخاب شده
نشاند بوسه به حلق بريده، از آن رو
به خون تشنه لبی، معجرش خضاب شده
كسي كه داغ دو فرزند بر جگر دارد
نشسته سنگ صبورِ دلِ رباب شده
چه رفته بر دل زينب؟ كسی نمیداند،
دمی كه وارد مهمانی شراب شده
اگرچه خطبه خودش خوانده بود اما شهر
پر از صدای رسای ابوتراب شده
هزار مرتبه تا روز آخِرَت، نفرين
به شام و بزم می و كوفهی خرابشده
به صبر عمهی سادات، شيعه مديون است
كه شرح كربوبلا مانده و كتاب شده...
✍ #نفیسه_سادات_موسوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#پایان_ماه_محرم
دارد تمام میشود آقا عزای تو
کم گریه کردهایم محرم برای تو
دارد چه زود سفره تو جمع میشود
تازه نشستهایم بخوریم از غذای تو
شبهای آخر است... گدا را حلال كن
اين هم بساطِ نوكر بی دست و پای تو
ما را ببخش گريهی سيری نكردهايم
چشمانِ خشكِ ما خجل از اين عزای تو
هر روز روز تو، همه جا محضر شما
یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو
کی دست خالی از در این خانه رفته است؟!
دست پُر است تا به قیامت گدای تو
تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس
گریه کند برای تو صاحب عزای تو
گریه کنِ تو حضرت زهراست والسلام
جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
جلوهی مُشترک حیدر و زهرا، زینب
فیض جاری شده از عالم بالا، زینب
نه فقط فخرِ تو، فخرِ پدرت هم بوده
به تو گفتند اگر زینت بابا، زینب
نیمیاز هیمنهی تو به خدیجه رفتهست
نیمهی دیگر تو رفته به طاها، زینب
مادرت اُمِّأَبیهاست از این رو باید
لقب تو بشود "سِرّ أَبیها"، زینب
مادرت مرتبهی عصمت کبری دارد
تو ازاینرو شدهای عصمتِ صغری، زینب
اشتباه است اگر فکر کنم در عالم
فاطمه نائبهای داشته اِلّا زینب
سینهام را که ببویند ملائک در قبر
مینویسند به روی کفنم "یا زینب"
مِنّت از هیچطبیبی نکشم چون که مرا
اشک در داغ تو کردهست مداوا، زینب
اشک خونین اباالفضل دلیلش این بود
دستِ تو بسته شد، او کرد تماشا، زینب
نیزهدار سر ارباب دلش سنگی بود
با دلت چونکه نمیکرد مدارا، زینب
نیزهداران همه مستند در این راه دراز
بیسبب نیست زمین خوردن سرها زینب..
✍ #محمد_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
دور محمل چه شلوغ است مکافات شده
قافله وارد دروازهی ساعات شده
سنگ در دست رسیدند و خوش آمد گفتند
بین هر کوچهای از آل علی بد گفتند
وسط اینهمه خنده، شرر آهم هست
دور من هرکس و ناکس که نمیخواهم هست
سورهی ناس بخوانید که شر کم بشود
چشمها خیره نماند، سرشان خم بشود
مشکلی کاش ز هجران تو حل میکردم
سرت از نیزه میافتاد، بغل میکردم
طعنه و زخم زبان مرحله به مرحله بود
بی ادبتر ز همه دوروبرم حرمله بود
نصف روز است که اینجا سرپاییم حسین
دوست داری که بگوییم کجاییم حسین؟!
وسط اینهمه روضه، فقط این غم کم بود
آخرین منزل ما مجلس نامحرم بود
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
آه، یاران روزگارم شام شد
نوبت شرح ورود شام شد
شام، شهر محنت و رنج و بلا
شام، یعنی سختتر از کربلا
شام یعنی مرکز آزارها
آل عصمت را سربازارها
شام، یعنی از جهنم شومتر
اهل بیت از کربلا مظلومتر
شام، یعنی ظلم و جور بی حساب
اهل بیت عصمت و بزم شراب
در ورود شام، از شمر لعین
کرد خواهش ام کلثوم حزین
کای ستمگر بر تو دارم حاجتی
حاجتی بر کافر دون همتی
ما اسیران، عترت پیغمبریم
پرده پوشان حریم داوریم
خواهی ار ما را بری در شهر شام
از مسیری بر که نَبْوَد ازدحام
بلکه کمتر گِرد عترت صف زنند
خنده و زخم زبان و کف زنند
آن جنایتپیشه، آن خصم رسول
بر خلاف گفتۀ دخت بتول
داد خُبث طینت خود را نشان
بُرد از دروازۀ ساعاتشان
پشت آن دروازه خلقی بی شمار
رخت نو پوشیده، دست و پا نگار
بهر استقبال، با ساز و دُهُل
سنگشان در دست، جای دسته گل
ریختند از هر طرف زنهای شام
آتش و خاکستر از بالای بام
زینب مظلومه بود و گرد وی
هیجده خورشید، بر بالای نی
هیجده آئینهی حق الیقین
هیجده صورت زصورت آفرین
هیجده ماه به خون آراسته
با سر ببریده بر پا خاسته
رأس ثارالله زخون بسته نقاب
سایبان زینب اندر آفتاب
آن سوی محمل سر عباس بود
روبرو با رأس خیرالناس بود
ماه لیلا جلوه گر بر نوک نی
گه به عمّه، گه به خواهر چشم وی
بس که بر آل علی بیداد رفت
داستان کربلا از یاد رفت
خصم بد آئین به جای احترام
کرد اعلان بر یهودیهای شام
کاین اسیران، عترت پیغمبرند
وین زنان از خاندان حیدرند
این سر فرزند پاک حیدر است
روز، روز انتقام خیبر است
طبق فرمان امیر شهر شام
جمله آزادید بهر انتقام
این سخن تا بر یهود اعلام شد
شام ویران، شامتر از شام شد
آن قدر آل پیمبر را زدند
دختران نازپرور را زدند
خندههای فتح بر لب میزدند
زخمها بر قلب زینب میزدند
آن یکی بر نیزهدار انعام داد
این به زین العابدین دشنام داد
پیر زالی دید در شام خراب
بر فراز نیزه قرص آفتاب
آفتابی نه سری در ابر خون
لب کبود، اما رخ او لالهگون
بر لبش ذکر خدا جاری مدام
سنگها از بام گویندش سلام
از یکی پرسید این سر زآن کیست
گفت این رأس حسین بن علیست
این بُوَد مهر سپهر عالمین
نجل احمد، یوسف زهرا حسین
وای من، ای وای من، ای وای من
کاش میمردم نمیگفتم سخن
آن جنایت پیشه با خشم تمام
زد بر آن سر سنگی از بالای بام
آن سر، آن آئینهی حق الیقین
اوفتاد از نیزه بر روی زمین
ریخت زین غم بر سر خورشید خاک
گشت قلب آسمانها چاک چاک
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
رسیده روضه به بازار شام، واویلا
تمام مرثیه در یک کلام، واویلا
ز کوچهها همه بوی شراب میآید
رسیده قافله در ازدحام، واویلا
در ازدحام نظرها، سلالههای علی
اسیر و خسته و بی احترام، واویلا
به کوچههای یهودی خبر رسانده کسی
رسیده مرحلهی انتقام، واویلا
به هر اشارهی سنگی سری زمین میخورد
سری به نیزه ندارد دوام، واویلا
مقابل دل زینب چگونه میشکنند!
به سنگِ کینه جبینِ امام، واویلا
✍ #حسن_کردی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شام
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو، یک سرِ نشکسته نبود
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
خدا بخیر کند باز ازدحام شده
زمان روضهی جانسوز شهر شام شده
تمام شهر برای نظاره جمع شدند
عذاب حضرت زینب، نگاه عام شده
یهودیان به تلافی خیبر آمدهاند
زمان سنگزدن وقت انتقام شده
خدا کند که نباشد درست این روضه
که آل فاطمه وارد به بزم شام شده
چه شد امام به گریه سهبار گفت: الشام؟!
تمام روضه خلاصه در این کلام شده
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
اینجا همه کورند و از آیات میگویند
خورشید را حتی چراغی مات میگویند
این سرزمینِ تیره را شامات میگویند
پای زمان انگار اینجا لنگ میگردد
یعنی چهل گامش چهل فرسنگ میگردد
این باب را دروازهی ساعات میگویند
این سو زنانی خسته با اطفال میآیند
پانصد هزار آن سو به استقبال میآیند
افلاک، از نحسی این اوقات میگویند
تا رأسِ مولا بین صفها میرود بالا
آواز میخوانند و دفها میرود بالا
در شعرشان رقاصهها طامات میگویند
بر نیزهها حتی امیری میکند این سر
سائل بیاید، دستگیری میکند این سر
او را کماکان قبلهی حاجات میگویند
آل علی را شامیان خونِ جگر دادند
از کوچهی تنگ یهودیها گذر دادند
اینجا مسلمانانش از تورات میگویند
پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست
برداشت سنگی از زمین، پرسید: این زن کیست؟
گفتند: او را عمهی سادات میگویند
اموال را بردید حرفی نیست شامیها
اما کجای این جهان آه ای حرامیها_
روبندهای کهنه را سوغات میگویند؟!...
✍ #سیدمیلاد_حسنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند
خیرهسرهایی که زینب را تماشا میکنند
گاه با شمشیر و نیزه، گاه با رقص و طرب
دور بیبیهای روی ناقه بلوا میکنند
شمر با اعوان و انصارش دوباره میرسند
کربلای دومی را باز برپا میکنند
شهر را مانند روز عید آذین بستهاند
با صدای پای هر رقاصه غوغا میکنند
کاش تنها سنگ باشد روی پشت بامها
میزنند آیینه را با هر چه پیدا میکنند
دختران قافله با ذکر وا أُماه خود
پای زهرا را میان کوچهها وا میکنند
نی اگر که خم شود یکبار دیگر بچهها
بوسههایی هدیه بر لبهای بابا میکنند
داغ پشت داغ تنها کار تیر و نیزه نیست
خیزرانها هم چه کاری با جگرها میکنند!
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
بس احترام دیدیم، آنهم چه احترامی
در حال انتقاماند، آنهم چه انتقامی
اطرافمان به شادی، سرگرم رفت و آمد
دلشادمان نکردند...، حتی به یک سلامی
از کوچه ها و بازار، در بین چشم انظار
ما را عبور دادند، این مردم حرامی
دلخسته از اسارت، مجروح از جسارت
من اینچنینم و تو زخمی سنگ بامی
من کشتهی نگاه یک مشت لا ابالی
تو کشتهی مرام یک مشت بی مرامی
پا تا سرم کبودی، دور و برم یهودی
در بین ازدحامم، آن هم چه ازدحامی
بالای نیزه و طشت، روی درخت و خورجین
هم سنگ خورده، هم چوب، برآن لب گرامی
با اینکه من صبورم، خورده ترک غرورم
لعنت به مرد شامی...، لعنت به مرد شامی
لعنت به مرد شامی...، لعنت به مرد شامی
لعنت به مرد شامی...، لعنت به مرد شامی
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پایان_ماه_محرم #زیارت_اربعین
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
گر زندگیام خلاصه یک دم باشد،
بگذار دمم گرم همین غم باشد
این گریه اگر مرهم هر زخم شماست
عشق است دلم اسیر ماتم باشد
در مجلس تو سیاه لشکر هستیم
اینجا جای رسول اکرم باشد
با روضهی تو بهشت از یادش رفت
این خاک زمین، بهشتِ آدم باشد
ما در همهی سال عزادار توأیم
سی روز برای ماتمت کم باشد
از شهر نگیر این سیاهیها را
زیبایی شهرها به پرچم باشد
کی گریه برای تو کند بعد از ما؟!
سخت است نباشیم و محرم باشد
خوب و بد مارا به خدا بخشیدی
این پیشکشی ز یار درهم باشد
باز این چه مصیبت فراق است امشب
شورش به دل تمام عالم باشد
از حُرّ و حبیب تا کسی همچون من
صد شکر که کشتیات معظم باشد
ای کاش که این گریهی ناقابل ما
مرضی رضای مادرت هم باشد
تکلیف من اربعینِ تو چیست بگو
وضعیت من عجیب مبهم باشد
زینب دم دروازهی شام است امشب
اسباب شکنجهاش فراهم باشد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
از تیرگیِ شام، دل آسمان گرفت
وقت ورود شد، نَفَسِ کاروان گرفت
ذُریهی بتول، اسیران سلسله
باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت
رأسی که بود بر سر نیزه، نشانِ عشق
پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت
راهی نبود از در دروازه تا به کاخ
از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت
اشکِ سرِ بریده درآمد که خواهرش
جا در میان مجلسِ نامحرمان گرفت
ای دختر علی! چقدر داغ دیدهای!
این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت
با زجرِ نانجیب، شبی روبرو شُد و
اینگونه شد رقیه که لکنت زبان گرفت
✍ #محمدجواد_مطیع_ها
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_ورود_به_شهر_شام
به سوی یار از ندارها سلام میرسد
خوشیم این سلامها به آن امام میرسد
شدیم بی نصیب از نظارهی رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام میرسد
عطای یار و منعِ بخششاش یکیست باطناً
صلاح ماست هر دوتاش...، هر کدام میرسد
بریده میشود نخِ توسل اهالیاش
به پای سفرهای که لقمهی حرام میرسد
از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام میرسد
همین که بر دعا دو دست خود بلند میکند
به قلب ما همان دقیقه التیام میرسد
دلِ شکسته! از غریبیِ عقیله صبر کن
میآید آن امام و وقت انتقام میرسد
::
فدای دختر علی که با قد خمیدهاش
محلهی یهودیانِ شهر شام میرسد
چقدر کارِ این بزرگزاده سخت میشود
در آن زمان که کاروان به ازدحام میرسد
گرسنهاند کودکان و رو به کس نمیزنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام میرسد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
منی که بوده عباس و علی اکبر هوادارم
به شهر شام رفتم بی حسینم، سخت بی یارم
همه بهر تماشای اسیران آمدند اینجا
من و این ازدحام شام، خوابم یا که بیدارم
تمام دختران گویند با هم یکصدا عمه:
همه نامحرماند اینجا، گره خورده عجب کارم
تمام شهر با سنگ و نی و دف آمدند اینجا
ولی من بی دفاع هستم فقط تنها تو را دارم
به دامانم پناه آوردهاند اطفال با گریه
حسین من! از آن بالا دعایم کن گرفتارم
هزاران غم، هزاران سنگ و چوب و خاک و خاکستر
کدامش را برایت بازگویم یا که بشمارم
اگر چه دست مارا مثل بابایم علی بستند
از این تکرار غم باکی ندارم، دخت کرارم
اگر چه ابریام، طوفانیام اما برادر جان!
کنار دشمنانت یک سر سوزن نمیبارم
✍ #مجتبی_شکریان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e