eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
307 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ میدَرد داغِ تو هر لحظه گریبانِ مرا کاش خاموش کُنی سینه‌ی سوزانِ مرا خنده کردند در این شهر همین که گفتم: برسانید به او حالِ پریشانِ مرا آتش از بام سرم ریخت که گیر اُفتادم شعله سوزاند میانِ همه مژگانِ مرا زجر اینجا به لبم زد که نگویم برگرد ریخت در کاسه‌ی آبی دو سه دندانِ مرا مثل زینب دو پسر داشتم و حالا نَه حیف نشنید کسی هِق هِقِ طفلانِ مرا آه بر حنجرشان بوسه زدم وقتِ وداع گریه کردیم ببین خیسیِ دامانِ مرا تازه فهمیده‌ام آقا که جگر یعنی چه من ندیدم تو بگو داغِ پسر یعنی چه @hosenih در هوایت دلِ نامه‌بَرِ من می‌چرخد باز دنبالِ تو چشم ترِ من می‌چرخد میرسی بر سرِ یک نیزه و می‌بینی که می‌شود دست به دست و سرِ من می‌چرخد یک نفر بُرده زره پیرهنم هست بگو چقدر حرمله دور و برِ من می‌چرخد داد انگشترم و در عوض‌اش تیر خرید حال دستِ همه انگشترِ من می‌چرخد می‌زنند بر دو سه تا میخ گره مویم را رویِ قناره زِ بس حنجر من می‌چرخد بند بر پا زده از پا بدنم می‌گردد می‌خورَد هِی به زمین پیکرِ من می‌چرخد وای با خواهرِ تو دخترِ تو همسرِ تو بین بازارچه‌ها دخترِ من می‌چرخد داد از عاقبتِ پیرهنت در گودال کاش می‌شد که نچرخد بدنت در گودال ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای عزیز فاطمه رحم کن بر اشکهای دخترت کوفه میا جان زهرا صبر کن تا نبینی ارباً اربا اکبرت کوفه میا من سه شعبه دیده ام دور شو جانِ علیِ اصغرت کوفه میا کوفه چشمش می زند سیدی حیف از امیر لشگرت کوفه میا یابن الزهرا جان زهرا مادرت کوفه میا @hosenih در میان کوچه ها روضۀ اوقات سرگردانی ام یاد علیست یک نفر راهم نداد ذکر وقتِ بی سر و سامانی ام یاد علیست تازه فهمیدم حسین علتِ این دیدهء بارانی ام یاد علیست کوفه خیلی بی وفاست باعثِ این گریۀ پنهانی ام یاد علیست پُر زخون گردد چو حیدر پیکرت کوفه میا @hosenih بیعت اینها همه با عمل در واقعیت در منافات است وای در نگاه کوفیان کشتن تو افضل از کُلِ عبادات است وای دیگر از ما که گذشت غصه ام بی احترامی ها به سادات است وای من شنیدم بی هوا در میان کوفیان صحبت زِ سوغات است وای باز کن خلخالِ پایِ دخترت کوفه میا @hosenih میهمان بودم ولی سمت من از خانه هاشان سنگ و تیر انداختند مردم بیعت شکن عاقبت من را تهِ این کوچه گیر انداختند کاش می دیدی چطور ریسمان بر گردن و دست سفیر انداختند سنگ و آتش بر سرم ظالمانه در همه طول مسیر انداختند کوفه بی رحم است محض خواهرت کوفه میا @hosenih پشت من خالی شده ای امان از چهره های پر فریب کوفیان ای عزیز فاطمه یا برو یا لااقل هر منزلی هستی بمان گر نشد حد اقل کاشکی تنها بیایی بی زنان و کودکان یا اگر که آمدی بر حذر باش از حرامی ها خصوصاً ساربان می بُرند انگشت با انگشترت کوفه میا @hosenih روز دوم می روند گر چه با تو دست بیعت روز اول می دهند من پریشانِ توأم خنجر و شمشیرشان را بس که صیقل می دهند کوفیان و شامیان کار دستت داخل گودالِ مقتل می دهند خارهای بین راه پای اطفال شما را دستِ تاول می دهند محضِ پاهای نحیف دخترت کوفه میا @hosenih این گروه سنگدل رحم بر پرده نشینان حرم کی می کنند؟ در هوای جایزه راه را منزل به منزل با سرت طی می کنند یا اهانت بین راه یا اهانت بر سرت در مجلس مِی می کنند شک ندارم کوفیان هیجده خورشید را یک یک سرِ نی می کنند من سرم بر دار و تو بر نِی سرت کوفه میا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نامه دادم که بیا سخت پشیمانم من از همه رانده شدم بی سر و سامانم من بسته رویم همه درها شده در حالی که بین این مردم بی عاطفه مهمانم من سنگ خوردم زِ سرِ بام ، خدا می داند بی کس و یارم و تنها و پریشانم من این پریشانیِ مسلم که فدای سر تو نگران تو و بی آبیِ طفلانم من به گمانم که تو هم عاقبتت مثل من است میهمان هستم و چندیست که عطشانم من لحظه لحظه متوسل به تو و ذکر توأم هر قدم ای پسر فاطمه در فکر توأم @hosenih در پسِ پردهء این شهر فریب است فریب عادت مردم این شهر عجیب است عجیب مرد ، در بینِ همه مرد نماها اینجا .. پسر عوسجه ، هانیّ و حبیب است حبیب پسر فاطمه برگرد که ناموست را طعنۀ کوفیِ بی رحم نصیب است نصیب متوجه شدم این را که در این شهرِ نفاق هر که از آلِ علی بود غریب است غریب یادِ چشمانِ پر از مِهرِ تو تنها چیزیست که در این مهلکه تسکین و طبیب است طبیب همگی اهل فریبند و همه اهل نفاق گرچه در عهد شکستن همه دارند وفاق @hosenih من خریدار سرِ دارم و سردارِ توأم تو علیِّ من و من میثم تمار توأم با ادب می دهم از دور سلام از سرِ دار در ادب پیروِ آدابِ علمدار توأم یا حسین گفتم و از بام فرو افتادم تا بفهمند که تا مرز جنون یار توأم قسمت این بود که لب تشنه دهم جان زِ غمت غمِ تو دارم و تب دارم و بیمار توأم جان به راه تو اگر داد سفیرِ تو چه باک؟ جان خود را به تو سوگند بدهکار توأم راه خود را تو عوض کن تو کجا کوفه حسین همۀ حرف من این است میا کوفه حسین @hosenih یابن زهرا نگران توأم و آمدنت نگران توأم و قصۀ عریان شدنت ترسم این است که یک روز ببیند زینب که جسارت شده با سنگ و عصا بر بدنت ترسم این است کفن بهر تو پیدا نشود ترسم این است بماند به روی خاک تنت ترسم این است به یغما رود انگشتر تو ترسم این است که غارت بشود پیرهنت وای از پیکر مجروحِ علی اکبر تو وای از جسم لگد مالِ یتیم حسنت ترسم این است که قربانیِ گودال شوی نعل تازه بزنند و تو لگد مال شوی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای یادگار آل زهرا یابن زهرا برگرد از دامان صحرا یابن زهرا برگرد تا این سختی غربت سر آید برگرد ای جانان طاها یابن زهرا @hosenih غم‌های این عالم نفس‌گیر است آقا بالا نمی‌آید نفس‌ها یابن زهرا هر روز عاشورا و هر جا کربلا شد دنیایمان غوغاست، غوغا یابن زهرا کوه مصیبت را برای ما نوشتند دستی بکش روی سر ما یابن زهرا شیعه‌کشی امروز عالم‌گیر گشته شد شیعه مانند تو تنها یابن زهرا @hosenih حب علی در سینه‌ها انگار جرم است کن یاریِ یاران مولا یابن زهرا باز آی تا عدل علی هم باز گردد در انتظار توست دنیا یابن زهرا اَلصَّبر مفتاح الفرج، درمان غم‌هاست بنمای مفتاح‌الفرج را یابن زهرا تنها میان روضه‌ها آرام گیریم شد اشک ما جام طهورا یابن زهرا @hosenih جدِّ غریبت کشته‌ی اشک است و ما هم صبح و مسا اشکیم و آوا یابن زهرا خون جای اشک از دیده می‌باریم چون تو هستیم همدرد تو آقا یابن زهرا هم پرچم سرخ حسینی بر سر ماست هم پرچم سبز تو بالا یابن زهرا فریاد مظلومانه‌ی زهرا بلند است ای مهدی موعود باز آ یابن زهرا باز آ که ما پای رکاب ِ انتقامیم داریم از تو یک تمنّا یابن زهرا تا انتقامت دیرتر از این نگشته برگرد ای آرام زهرا یابن زهرا @hosenih با جان حمایت می‌کنیم از مقدم تو تقدیم تو این جان و سرها یابن زهرا وقتی تو دادی تکیه بر دیوار کعبه اعزام ما دارد تماشا یابن زهرا یابن‌الحسن تاج سر ما را نگهدار تا روز وصلت رهبر ما را نگهدار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لبِ این بام فقط نامِ تو بُردَم آقا، جانِ زینب برگرد @hosenih دُخترم را به نگاهِ تو سپردم آقا، جان زینب برگرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد چشم بستم درون خود باشم کربلای غمت مجسّم شد همه ی آنچه روضه خوان می گفت پشت این چشم بسته می دیدم بی خود از خود سیاه پوشیدم کار ده روزم اشک و ماتم شد عبد بودن ، غلامتان بودن آرزوی محال و دوری بود هرکجا سر زدم نشد امّا وسط روضه ی تو کم کم شد @hosenih در زمین ما در آسمانها هم جمع پیغمبران عزادارت سینه زن نوح ، گریه کُن عیسی ، روضه خوان غم تو آدم شد رشته اتّصال من با تو نخ پرچم سیاه هیأت بود من که ممنونم از علمدارت باز دستم دخیل پرچم شد معتقد بودم از همان اول عشق یعنی حسین یعنی تو وسط روضه ی سه ساله و شام اعتقادم به عشق محکم شد @hosenih راستی دخترم همین امشب تشنه ی آب شد لبش خشکید یادم افتاد چشم نم دارت با نگاه رقیّه پر غم شد یادم آمد که مشک بی سقّا التماس لب تو را می کرد یادم آمد رسیدی و قدّت از کمر تا شد از کمر خم شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شادی برای تو غم عالم برای من از ماه های سال، محرم برای من آوای آسمانی داوود مال تو خاموشی مقدس مریم برای من از عشق خود جدایم و جای گلایه نیست این بود ارث حضرت آدم برای من @hosenih بی مهری است رسم محبت برای تو تنهایی است مونس و همدم برای من این زخم ها معلم خندیدن من اند حیرانم از ترحم مرهم برای من یوسف که نیستم ولی آن بنده ام که هیچ نگذاشته ست صاحب من کم برای من بگذار عمر در گذر عشق طی شود حتی اگر نشد که تو یک دم برای من... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حال و هوای کوچه، غم‌آلود و درهم است پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است می‌گرید آسمان و زمین، در محرّمت طوفانی از حماسه به پا می‌کند غمت ابلاغ می‌کنند به یاران، سلام تو قد می‌کشند باز علم‌ها، به نام تو @hosenih هر جا که نام توست، مکان فرشته است بر هر کتیبه‌ای که ببینی، نوشته است «باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم باید در این مقام، شبی را سحر کنیم @hosenih با کاروان گریه، مسافر شدم تو را امشب در این حسینیه زائر شدم تو را تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست دیدم که ابرهای جهان، گریه می‌کنند در ماتمت زمین و زمان، گریه می‌کنند @hosenih دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است» دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است» رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود @hosenih ای تشنه‌کام! بود و نبود تو را چه شد؟ سقّایِ یاس‌های کبودِ تو را چه شد؟ بر اوج نیزه‌ها، کلمات تو جاری است این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام @hosenih آیین من تویی، که تویی دین راستین بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین آن بحر پر خروش، دگر بی‌خروش بود خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تنها نه کسی تو را هماورد نبود یک مردِ نبرد، یار و همدرد نبود @hosenih آن شب که زنی کرد حمایت از تو در کوفه به حقّ حق که یک مرد نبود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گر چه من خود نسب از حضرت مولا دارم بخدا عشق به ذرّیۀ زهرا دارم من غلام حسنم خادم دربارِ حسین آبرویی اگرم هست ، از آنجا دارم سرِ سودا زده ام نذر علی اکبر اوست جان ناقابل خود ، هدیه به آقا دارم @hosenih امرِ آقام حسین است سفیرش باشم من مطیعِ ولی ام ، حکمِ تولا دارم بین این قوم مُذَبذَب که به دنیا غرقند حکمِ گردآوریِ بیعتِ آنها دارم مشگلی نیست،فقط کاش خدا رحم کند ترس از غربت مولا ؛ نه ز اعدا دارم @hosenih نامه دادند حسین! هجده هزار آمادند امتی گفت بیا، از تو تمنا دارم باغهامان همه آمادۀ برداشت شده کوفه ميگفت ترا، شوق تماشا دارم نیم روزی همه از بیعت خود برگشتند چند روزیست که دلشورۀ ...این را دارم @hosenih نامه دادم که بیا کوفه ، و امّا برگرد جان شش ماهه میا کوفه ، تقاضا دارم یا میا کوفه و یا زینب تو برگردد کوفه دشمن تر از اینهاست که افشا دارم دخترانِ حَرَمت را به مدینه برسان خوف از هرزگیِ مردمِ اینجا دارم @hosenih چشمها تیزتر از نیزه و شمشیر و سنان زخمها از اثر سنگ ، سراپا دارم بر سرِ دار ، از این خنجرشان حیرانم بوسه از دور بر آن حنجر والا دارم تله کردند که من در ته گودال افتم من ز گودال برای تو سخنها دارم @hosenih چکمه ها مثل سم اسب تدارک شده اند من بجای تو تن خویش مهیا دارم جان مسلم دگر انگشتری از دست درآر بسکه دلواپسی از غارت و یغما دارم زیور آلات زنان را ز حرم دور کنید خوف اوضاع پس از کشتنِ سقّا دارم @hosenih دست بر معجر خود زینب کبری گیرد که غمِ تهمت ، بر دختر زهرا دارم تا نبینم سر تو بر سر دروازۀ شهر لحظۀ آخر خود دست دعا را دارم یارب این قافله را خود به سلامت برسان که من از این همه غم ، شرم ، ز طاها دارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ من پیک عشق هستم و نامه بر حسین اول فدایی حرم خواهر حسین لب تشنه ام ولی نزنم لب به آبها سیراب میشوم فقط از ساغر حسین گرد و غبار چهره ام امضا نموده است مسلم جبین نسوده به غیر از در حسین @hosenih فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟ باید سلام من برسد محضر حسین دلواپسم برای النگوی دخترش دلواپس ربودن انگشتر حسین مثل تنور لحظه به لحظه گداختم نقشه کشیده اند برای سر حسین @hosenih خولی و شمر از عددی حرف میزنند حرف ازدوازده شد و از حنجر حسین روی قناره تشنه ی صوت حجازی ام تا که علم شود نوک نی منبر حسین پایین پای اکبر او مدفن من است در کوفه نیست مقبره ی نوکر حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شکر خدا که بوي محرم گرفته ام در کوچه هاي سينه زني دم گرفته ام شکر خدا عبادت من روضه هاي توست در دل دوباره هيئت ماتم گرفته ام @hosenih گاهي کنار روضه ات از دست مي روم با چشمهاي پر شفق و غم گرفته ام اين آبروي نوکري هيئت تو را از دستمال مشکي اشکم گرفته ام ديگر هراس روز قيامت نمي برم وقتي دخيلي از پر پرچم گرفته ام @hosenih با تربت تو کام دلم را گشوده اند عمري اگر که بوي محرم گرفته ام گفتم ميان روضه از اعجاز چشمهات ديدم رسيده ام به حوالي کربلات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این قافله هر چه شتابش بیشتر شد دل‌شوره‌های آفتابش بیشتر شد جای تمام نخل‌ها لشگر درآمد با هر قدم یعنی سرابش بیشتر شد @hosenih یک محمل و هجده نگهبان دلاور ماهی که هر منزل حجابش بیشتر شد پایین که می‌آید ز محمل قاسمش هست عباس هم آمد رکابش بیشتر شد از اسم اینجا می‌شود حس عطش کرد سقا رسید و مشک آبش بیشتر شد چشم حسین افتاد بر سرنیزه‌هاشان دید اکبرش را اضطرابش بیشتر شد @hosenih خیره به طغیان فرات است آه اما دلواپسی‌های ربابش بیشتر شد شش‌ماهه هم فهمید اینجا قتلگاه است بی‌تابی هنگام خوابش بیشتر شد راوی نوشته روز عاشورا که آمد تیر سه‌شعبه پیچ و تابش بیشتر شد @hosenih بستند با هر زحمتی بر نی سرش را بالای نی کار طنابش بیشتر شد شرم رباب از چشم‌های شیرخوارش از رفتن بزم شرابش بیشتر شد ده روز دیگر هم‌سفر با شمر هستند مجروح سیلی سنان یا شمر هستند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یک کاروان دل، همره دلبر رسیده زینب بیا که منزل آخر رسیده یاران فرود آئید این وادی طور است وعده ز سوی حضرت داور رسیده @hosenih اینجا زیارت‌خانه‌ی پیغمبران است هر مُرسلی اینجا مقرّب‌تر رسیده قبل از تمام کاروان هاشمی‌ها کرب و بلا شاهد بُود مادر رسیده اینجا فرات از چهار جانب موج دارد از چه جواب العطش خنجر رسیده کودک که می‌گرید جوابش کعب‌نی نیست اینجا تمام حوصله‌ها سر رسیده هرکس که عقده داشت از صفین و خیبر بر قطعه‌قطعه کردنِ اکبر رسیده @hosenih آهنگران شهر را آرام سازید تازه به خواب ناز علی‌اصغر رسیده زن‌های کوفه خود مگر پوشش ندارند که بانوان را غصه‌ی معجر رسیده هرکس به اهلش وعده‌ی سوغات داده اینجا برای بردن زیور رسیده @hosenih از این‌همه خلخال و زیور که مهیّاست یک ساربان چشمش به انگشتر رسیده آرام باش آّب فرات؛ ای مهر زهرا با فاطمیّون مردِ آب‌آور رسیده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رنگ‌ها رنگ خزان است بیا برگردیم این سفر بار گران است بیا برگردیم صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود خواهرت دل‌نگران است بیا برگردیم @hosenih چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده قصه‌ی مرگ جوان است بیا برگردیم صحبت از دیده‌ی دریایی عباس شده تیرها بین کمان است بیا برگردیم ساربان خیره شده بر خَم انگشتری‌ات خنجرش نقره نشان است بیا برگردیم @hosenih خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده رنگ این خاک همان است بیا برگردیم یک طرف این همه زن در طرف دیگر جنگ لشگری چشم‌چران است بیا برگردیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در سکوت شکسته‌ی صحرا کاروانی ز دور شد پیدا کاروان عشیره‌ی سادات کاروان قبیله‌ی طاها کاروان سلاله‌های رسول کاروان امام عاشورا @hosenih کاروان عزیزِ حضرت حق پنجمین آفتاب اهل کسا دشت در زیر پایشان لرزان دشت نه! بلکه هفت سقفِ سما همگی نور چشم پیغمبر همه مجنون‌صفت همه لیلا همه‌شان لاله‌روی، چون یوسف همگی مستجاب، چون عیسی @hosenih یاد تیغ و ترنج می‌افتد هر که بیند جمال آن‌ها را یک‌طرف روح آیه‌ی تطهیر یک‌طرف معنی "ذوی القربی" پور زهرا و ساقی و اکبر در مثل، کعبه و صفا و منا این طرف یادگارهای حسن به نهایت مؤدّب و شیدا علم کاروان به همراهِ مشک، بر دوش حضرت سقا خیل ناموس حضرت حیدر "همه در پرده‌های حجب و حیا" @hosenih پرده‌دار مخدّرات حرم شیر غرانِ بیشه‌ی لیلا باد، اینجا اجازه می‌گیرد پرده را جا به جا کند حتی چشم دشمن هزار فرسخ دور نه ز صورت، که قامت آن‌ها محملی بی‌رکاب می‌آید محملی محترم چو عرشِ خدا دور تا دور آن بنی‌هاشم پیش رو، پور حضرت زهرا عِزّ و جاه و شکوه می‌بیند هر که از راه می‌رسد اینجا @hosenih تا که گاهِ نزول می‌آید ناگهان دشت می‌شود غوغا دیده‌ها سوی خاک می‌افتد تا که زینب زمین گذارد پا ثانیِ حیدر است می‌گیرد زیر بازوی زینب کبری زانوانی غیور می‌آید که شکوه حرم کند معنا @hosenih چشم بد دور، ناید آن روزی کاروان را نظر زنند اعدا ناید آن روز که عزیز بتول در بیابان شود تک و تنها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای امیرالحاج! قلبم بی‌قراری می‌کند تا که از غصه نمیرم گریه یاری می‌کند جان من کمتر بگو، کرب و بلا، کرب و بلا نام این صحرا ز دیده اشک جاری می‌کند @hosenih گوئیا می‌بینم اینجا صبح تا قبل غروب هر طرف یک بانوئی را سوگواری می‌کند اولین تصویر جسم ارباً اربای علی‌ست دشت را دشمن از او آئینه‌کاری می‌کند گوئیا می‌بینم اینجا دور تو بگرفته‌اند زان میانه رأس تو نیزه‌سواری می‌کند @hosenih دشمنت سر تا به پایت را به غارت می‌برد بهر یک پیراهن کهنه چه کاری می‌کند هر که بهر غارت آمد دست خالی برنگشت موی بین پنجه‌ها را یادگاری می‌کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آمدی ای حاجی کرب و بلا حجت قبول سر در آوردی چرا از نینوا حجت قبول صاحب کعبه! چرا از کعبه آواره شدی کعبه‌ات اینجاست ای خون خدا؟ حجت قبول @hosenih این بیابان جای اهل‌البیت پیغمبر نبود پس چه شد آن وعده‌ها آن باغ‌ها حجت قبول قاضریّه جای امنِ منزل و بیتوته نیست آمد استقبال‌تان سر نیزه‌ها حجت قبول گوئیا این سرزمین قربانگه یاران توست قتلگاهت می‌شود جای منا حجت قبول از حرم تا قتلگه سعیِ صفا و مروه است ای عجب حج شما دارد صفا حجت قبول @hosenih جای زمزم خون بجوشد از گلوی اصغرت هدیه کردی کودک شش‌ماهه را حجت قبول تا قدم بر خاک پاک کربلا بگذاشتی قلب زینب شد پر از درد و بلا حجت قبول گفتی ای ساقی ببین بِین دو نهرِ آب را پشت آن گودال کن خیمه به‌پا حجت قبول ای علمدار سپاهم بارها را وا کنید خارها را از بیابان کن جدا حجت قبول دختر نازم که جا خوش کرده بر دوشِ عمو بر زمین پایش نیاید یا اخا حجت قبول @hosenih اکبرم اینک برای خواهرم گیرد رکاب هیچ نامحرم نبیند عمه را حجت قبول می‌رسد روزی که یک مَحرم نداری زینبا بعد من هستی اسیر اشقیا حجت قبول زیر سم اسب‌ها این استخوان‌ها بشکند پس ندا آید ز عرش کبریا حجت قبول @hosenih می‌رود سرها به نیزه می‌شوم من بی‌کفن از جنان گوید مرا خیرالنساء حجت قبول *** حجّ ابراهیمی از حجّ حسینی سر زند ای مرید کشته‌های کربلا حجت قبول ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نینوا دشت بلا غاضریه کرببلا زینبم غم نخوری منزل آخر اینجاست کربلایی که به من وعده‌ی آن را دادند جدم و مادرم و حضرت حیدر اینجاست @hosenih قدری آرام به هنگام پیاده‌شدنت نظری جانب چشمان گهربارم کن دختر شیر خدا این همه محرم داری لطف کن تکیه به دستان علمدارم کن @hosenih پای بگذار به زانوی علمدار اول بعد بگذار به این دشت بلا خواهر من محمل و ناقه بلند است به هنگام فرود دست خود را بده در دست علی‌اکبر من @hosenih ای علمدار برو خیمه‌ی زینب برپا وسط خیمه‌ی اصحاب و بنی‌هاشم کن خواهرم خیمه مهیاست به هنگام ورود تکیه بر دوش علمدار من و قاسم کن @hosenih بهر آسایش و آرامش اهل حرمم به ابالفضل بگویید دهد ترتیبی خیمه بر پا بکند تا که جلوی خورشید به گل روی سه‌ساله نرسد آسیبی @hosenih مشک ساقی پرِ آب است به همراه ِ رباب پسرم را همگی برده و سیراب کنید من روی گریه‌ی شش‌ماهه‌ی خود حساسم دست در دست دهید و پسرم خواب کنید @hosenih این همه بغض نکن دست و دلم می‌لرزد غم نخور پشت سر ماست دعای مادر دشت ، آرام و حسین تو سرِ پاست هنوز اتفاقی که نیفتاده هنوز ای خواهر @hosenih نه هنوز آمده شمر و نه هنوز آمده زجر نه هنوز آمده خولی که بلایی خیزد به ابالفضل اگر اذن دهم کوفه و شام سر شمر و عمر سعد فرو می‌ریزد @hosenih اشک‌ها را تو نگه دار برای گودال که کند یاریِ اشک پدر و مادر من صبر کن چند شب و روز دگر مانده هنوز که ببینی به سر نیزه‌ی اعدا سر من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ می‌سوزم و چون آتشی در احتراقم آه ای اجل از چه نمی‌آیی سراغم این دشت نیت کرده یارم را بگیرد ای مرگ مرهم شو بر این زخم فراقم @hosenih با اشتیاق دیدن او زنده ماندم آخر چه خواهد کرد غم با اشتیاقم بوی جدایی می‌وزد در این بیابان از رفتنت حرفی مزن چشم و چراغم از لحظه‌ای که پا دراین صحرا نهادیم هر لحظه من دلواپس یک اتفاقم جان یکی را تیر و خنجر می‌ستاند جان یکی را تشنگی، جان مرا غم @hosenih اینجا سرت را روی نی می‌بینم آخر آتش بگیرد دامن گل‌های باغم با خنده‌اش دشمن نمک ریزد به زخمم تنهایی‌ات داغی شده بر روی داغم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روزگاری می شود با گریه و غم زنده ام من همین که مجلس روضه بیایم زنده ام چند ماهی می شود چشم انتظارش بوده ام با امید نوکریِ در محرم زنده ام کام من را مادرم با خاک تربت باز کرد سال ها با تربت شاه دو عالم زنده ام @hosenih چای روضه، باطنا آب بقایم می شود تا که می نوشم از این کوثر دمادم زنده ام جامه های زینتی اصلا نمی خواهم، فقط در لباس مشکی و شال عزایم زنده ام در تعارض بین مرگ و زنده بودن مانده ام در خیابان مرده ام، در زیر پرچم زنده ام @hosenih آمده ماه محرم محتشم می خوانم و باز هم با مقتل ابن مقرم زنده ام با لب تشنه میان قتلگاه افتاده بود تا ابد با گریه بر این داغ اعظم زنده ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سردر این خانه ها با ما و پرچم باخودت دسته سینه زنی با ما ولی دم با خودت روزی اشک تمام نوکران هم باخودت واقعاً دلواپسیم آقا محرم باخودت از عزاداران آن آقای عطشانیم ما @hosenih رفته رفته نالۀ مظلوم دارد میرسد مادری با کودکی معصوم دارد میرسد آه آه خواهری مهموم دارد میرسد خنجر کندی روی حلقوم دارد میرسد از غم انگشترش پاره گریبانیم ما @hosenih چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب جای او شمر آمده بالاسرش یابن شبیب آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم سایه ات تا بر سرم باشد خدا را شاکرم دیگر از امروز یک لحظه مشو از من جدا تو شبیه کعبه باش و من شبیه زائرم در نماز شب دعا کردم نبینم داغ تو تو سلامت باشی اما من بمیرم حاضرم @hosenih تو به فکر حنجرت باش و غم من را مخور دختر زهرایم و در حفظ معجر ماهرم دست خود روی سرم بگذار و یا ستار گو بوی خاک چادر مادر گرفته چادرم ناز کم کن ای نگار نازنینم یاحسین ترس من این است داغت را ببینم یا حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همرهان بار گشایید که مقصد اینجاست بخدا قتلگه آل محمد اینجاست کربلایی که شنیدید ز جدم، همه دم خود گواه است،که غمخانة احمد اینجاست بعدِ آوارگی و رانده شدن از حرمم حرم فاطمه و مَلجأ و مشهد اینجاست @hosenih هیچکس خسته نباشید به این خسته نگفت تا بدانیم که جای غمِ بی حد اینجاست چشم بارانیِ زینب بخدا شرح دهد خونم آنجا که به گودال بریزد اینجاست بعد از آن عصر،که هفتاد و دوتن کشته شوند آن زمینی که ز مرکب تنم اُفتد اینجاست @hosenih آن زمینی که پس از قتلِ جوانان بهشت بر تنِ من بزند نیزة ممتد اینجاست نالة غربتِ من هر چه فراتر برود باز آنجا که یکی یار نیاید اینجاست قتلگاهی که کنارِ بدنِ بی سرِ من ناله و زمزمة فاطمه آید اینجاست @hosenih زینب آنجا که پس از کشته شدن،از بدنم نیزه و خنجر و شمشیر درآرَد اینجاست اکبر و قاسم و عباسِ مرا سر بِبُرند سرم آنجا که سرِ نیزه سپارد اینجاست رأسها میرود از کرب وبلا،کوفه و شام و بدنها همه بر خاک بماند اینجاست با عبور از تَهِ گودال، پریشان و اسیر زینب آنجا که ز رَگ بوسه بگیرد اینجاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده اند میدهد مولا شفا با ما بیاید کربلا زادۀ ام البنین سرباز گیری میکند گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا @hosenih دعوت از مولاست هر کس طالب مهمانی است میزند هاتف صدا با ما بیاید کربلا جامهٔ ماتم بپوش ای دل مُحَرّم آمده گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا بُعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست آمده اهل سما با ما بیاید کربلا @hosenih زشت و زیبا را در این بازار با هم میخرند شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده ام شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا @hosenih من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا @hosenih هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا با خدای کعبه عهد کربلایی بسته ام تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih