#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_زمان_عج_مناجات_در_شب_قدر
#مناجات_با_خدا
#مربع_ترکیب
نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم
برای دیده شدن آنقَدَر هوار کنم!
خدا،خدا نکنم پس بگو چکار کنم
ز دست معصیتم سمت تو فرار کنم
دوباره بندهی بی بند و بار برگشته
گدای بی سر و پا..،شرمسار برگشته
قبول..،بال و پرم درخور پریدن نیست
هنوز روحِ من از جنس پرکشیدن نیست
اسیرنفسشده..،بندهی رسیدن نیست
دلِ شکسته ی من لایق خریدن نیست
اگرچه عمر سراسر تباه آوردم
ببین..،به مرحمت تو پناه آوردم
به سویت آمدهام دردِ من گرفتاریست
به گریه آمدهام اشک چشم من جاریست
به توبه آمدهام ، توبهای که تکراریست
ببخش،لحن دعاهای من طلبکاریست
در آتشت چو بیندازیام سزاوارم
میان شعله بگویم که دوستت دارم
@hosenih
همیشه عبدِ خطاکارِ نابلد بودم
به پیش جوشش لطفَت شبیه سد بودم
همیشه آنکه اطاعت نمی کند بودم
برای صاحب امرم مطیع بد بودم
چگونه از غم هجرت نمرده ام آقا
به درد فصل ظهورت نخورده ام آقا
شبیه تو -خودمانیم- نیستیم همه
بدون تو بهنظر خوب زیستیم همه
برای وصل تو تنها گریستیم همه
به انتظار تو باید بایستیم همه
به صبح صادق دنیا سلام باید کرد
برای حضرت قائم قیام باید کرد
به وقت فتنه ی شب،مثل نور باید بود
فقط نه شور که اهل شعور باید بود
میان معرکه مردی غیور باید بود
در این زمانه ز جنس ظهور باید بود
رفیق! این همه غفلت سرِ قرار بس است
برای آمدن یار..،انتظار بس است
خطوط قرمز شیعه شعاع باور ماست
دعای زینب کبری همیشه سنگر ماست
حدود حبّ علی حدّ مرز کشور ماست
هرآنکه هست علیدوست پس برادر ماست
مدافعان حرم یک عقیق گُل گوناند
نگین لشکر عشّاق فاطمیّوناند
هنوز روز خوش کوفیانِ عاشوراست
هنوز مقصد اصلیِ مُسلمین حیفاست
هنوز پرچم فتح المبینِ حق بالاست
هنوز در رگ ما خون حاجقاسم هاست
اگرچه دست علمدار ما جدا شده است
به برکتش چقدر مرد رزم پا شده است
به گوش مَکر خروشی به رنگ شیون ماست
به روی پیرُهن حیله ردِّ سوزن ماست
به غِیر رو نزدن..،این شعار میهن ماست
تلاش دشمن ما..،ناامید کردن ماست
علاج هجمه ی این فتنه دوری است ای دوست
کلید رفع موانع صبوری است ای دوست
به چند قطره نده اشتیاق دریا را
میان روضه بیارید لشگر ما را
زمان گریه پسر دید کِیف بابا را
خدا زیاد کند نسل سینه زن ها را
اگر قرار بر این شد پدر شود نوکر
چه خوب صاحب چندین پسر شود نوکر
همیشه خیر مرا از خدا تقاضا کرد
دعای مادرم آخر که کار خود را کرد...
خودش نشست کناری..،مرا تماشا کرد
مرا اسیر علیّ و فقیر زهرا کرد
محبت علی و فاطمه خرید مرا
به روضه نان حلال پدر کشید مرا
@hosenih
به جسم مرده دمیده که جانمان بدهد
برای بردن نامش زبانمان بدهد
حسین گفته سهساله..،تکانمان بدهد
قدم قدم حرمش را نشانمان بدهد
مخواه جان رقیه که غرق غم باشم
فقط اجازه بده اربعین حرم باشم
برای بندگیام راه و چاه می خواهم
به زیر سایه ی قرآن پناه می خواهم
به گریه ام نظری کن..،نگاه می خواهم
لباس نوکری از دست شاه می خواهم
کسی به غیر علی رهنمون و پیرم نیست
به غیر شاه نجف هیچکس امیرم نیست
بگو چه کار خوشی که رقم نزد مولا
به جز مسیر خدایش قدم نزد مولا
به غیر قله ی ایمان علم نزد مولا
بمیرم آن همه غم دید و دم نزد مولا
میان کوچه به زخم دلش نمک می خورد
چگونه فاطمه از چل نفر کتک می خورد!
شاعر: #بردیا_محمدی و #سیدامیرحسین_موسوی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#اصحاب_امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
شیرین شود به بُردن نام تو کام ما
این یاحسین ماست شراب مدام ما
تنها دو قطره اشک برای تو ریختیم...
زهرا به یاد خویش سپردهاست نام ما
@hosenih
خرد و کلان برای تو مجلس گرفته اند
روضه است اجتماع خواص و عوام ما
از بین جمع چند شهید انتخاب کن
چشم تو را بگو که گرفته کدام ما؟!
هنگام مرگ ، همچو وهب بی سر توایم
جانم فدای لحظهی حسن ختام ما
مثل حبیب عشق تو را جار می زنیم
نام ات شنیده می شود از پُشت بام ما
باید جُنادهوار پسر را فدات کرد
در پیشپات سر بِبُرَند از تمام ما
با جبر خود به بند کشیدی زهیر را
با هرچه بند ، فرق کند نوع دام ما
گفتی به جُونِ خویش که آزادی و برو
او گفت: زندگیِّ پس از تو حرام ما
باید شبیهِ عابس تو..،خَلق بشنوند
حُبُّ الحُسَین أجَنَّنِی از هر کلام ما
این حرف نافِع است به اصحاب کربلا
نفعی نبود و نیست بهجز با امام ما
بر روی تیر نام خودش را نوشتهاست...
ثبتاست بر جریدهی عالم دوام ما
ما را عقیله دور و برت جمع کرده است
دُختِ علیاست علت این انسجام ما
@hosenih
▪️
▪️
وقت غروب بود که زینب بلند گفت:
خولی قدم گذاشته بین خیام ما
چادر سیاه خواهرت افتاد دست شمر
در زیر پا لگد شده حدِّ مقام ما
شاعر: #بردیا_محمدی و #سیدامیرحسین_موسوی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
خبر هجر تو از ماذنه تا می آید
بوی اشک است که از سجده ی ما میآید
چِقَدَر آه کشیدی..،نشنیدیم تو را...
اشک بر گونه ی این ناشنوا می آید
تا که پروانه پرش سوخت به عاشق فهماند
وصل دلبر فقط از راه فنا میآید
مدعی نیست کسی که به تکامل برسد
فقط از شیشهی کم آب صدا میآید
خوشبهحالم که فقط ظرف مرا میشکند
میل لیلیست اگر گاه بلا میآید
نه به چلّه ست نه صحرا..،اگر عاشق باشیم
یار ، خود ، سرزده تا خانهی ما میآید
یا اَبانا! فقط اینبار بغل کن ما را
وا کن آغوش خودت را که گدا می آید
در دل سختی و غم ذکر نجاتم زهراست
حال من با دم یا فاطمه جا می آید
جان پهلوی به مسمار گرفته..،برگرد...
به سر شیعه از این داغ چهها می آید
▪️
▪️
بعد از آن ضربهی سنگین لگد..،آه..،چه شد؟!...
پشت در جای علی،فضه چرا می آید
شاعران: #سیدامیرحسین_موسوی
و #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات؛ #اجتماعی_سیاسی؛ #بصیرت؛ #انقلاب_اسلامی؛ #جمهوری_اسلامی_ایران؛ #روز_کارگر؛ #هشدار_به_مسئولین؛ #حاج_قاسم_سلیمانی؛ #سالروز_تخریب_بقیع
🌱اجرا شده توسط #حاج_محمدرضا_بذری در دیدار بخشی از جامعه کارگری با #مقام_معظم_رهبری ۱۴۰۲/۲/۹ 🌱
نفس باد صبا مُشکفشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
کاش میشد که بگویند: نگار آمده است
شهرِ یخکرده! به پا خیز..، بهار آمده است
صبح تردید ظهوریم، شروعیم همه
چارده قرن به دنبال طلوعیم همه
سحر وصل تو دیر است..، کجایی آقا؟!
دل ما پیش تو گیر است..، کجایی آقا؟!
بی تو تقویم دلم فصل زمستان دارد
با تو سرسبزترین معجزه امکان دارد
بُغض از صفحهی تاریخ قلم خواهد خورد
جمعهی دیدن دلدار رقم خواهد خورد
باید آمادهی فردای حضورش باشیم
باید آغازگر فصل ظهورش باشیم
سنگ بر چهرهی تاریک شب، انداختنیست
جادهی آمدن مهدی ما ساختنیست
راه، پیچ و خم و طوفان و مصیبت دارد
مردِ میدانِ عمل خواهد و زحمت دارد
مردِ میدانِ عمل از همه سربازتر است
جلوهی همت و غیرت..، عرقِ کارگر است
زحمت مستمرش، سجدهی طولانی اوست
پینهی دست، همان پینهی پیشانی اوست
جز به اندیشهی تولید نپرداخته است
دستِ پُرپینهی او جامعه را ساخته است
مرد میدان جهادند..، بصیرت دارند
همت و باکریِ عرصهی این پیکارند
دمِ آنها نَفَسِ لشکر امید شده
جبههی خدمتشان، سنگر تولید شده
هرکه در راه خدا زحمت بی وقفه کشید
بهخداوند شهید است، شهید است، شهید
کارگر دانهی دیندارشدن میکارد
پس نبی بوسه به دستش بزند جا دارد
سَر درِ عرش، مَلَک با قلم نور نوشت
مزد این قشر، بهشت است، بهشت است، بهشت
پدرم مرد جهادی، پدرم کارگر است
پای دین ماندنم از نان حلال پدر است
علم و تولید و عمل ماحَصَلش عزت ماست
عزّت ما بهخدا در گروِ همت ماست
گرچه از مَکر عدو سینه مُکدر داریم
ولی اُمیّد به آیندهی کشور داریم
حرف سردار برای همگی محترم است
گفت: جمهوری اسلامی ایران حرمست
آنطرف بر دلِ کُفّار اگر داغ گذاشت
اینطرف دغدغهی سفرهی مردم را داشت
چارهی مشکل ما وحدت مسئولین است
راه ایران قوی، همت مسئولین است
پشت آن میز به خون شهدا فکر کنید
حاج قاسم بشوید و به خدا فکر کنید
دشمن از دوستی و وحدت ما میترسد
از ثمردادن خون شهدا میترسد
خویش را عضوی از این طایفه جا کرد و گریخت
باز در سنگر ما فتنه بهپا کرد و گریخت
باید از فتنهی زن، زندگی، آزادی گفت
باید از حرمت آن سنت اجدادی گفت
گفت از دامن زن، مرد به معراج رود
نگذاریم که این ارث به تاراج رود
نَفَسِ آخرِ دشمن شده، خود میداند
رجزش لاف غریبیست اگر میخواند
او دگر هیچ نماندهست ز پا بنشیند
کافر است و همه را مثل خودش میبیند
خواست جمهوری اسلامی ما را بزند
خواست تا حاصل خون شهدا را بزند
ما ولی دست خدا بر سرمان هست هنوز
مردی از نسل علی رهبرمان هست هنوز
زیر دِین کرم شاه شهیدان هستیم
تا سرِ دار، همه بر سر پیمان هستیم
لحظهای تا نفس آخر دنیا باشد
مقصد بعدیِمان مسجدالاقصیٰ باشد
ما که روی لبِمان مرگ بر اسرائیل است
پاسخ دشمنی دشمنمان سِجّیل است
غیرت ما که نمردهست بداند دنیا
حرم قدس، محال است بماند تنها
باز باید به دل معرکهها برگردیم
منتظر قدس و بقیعند که ما برگردیم
جان به قربان بقیع و حرم ویرانش
شیعه را کشته غم و غربت بی پایانش
گنبدی نیست که خورشیدِ شبستان باشد
زائری نیست که گریانِ حسنجان باشد
اشک ما هست چو دُرّ و گوهرِ صحن بقیع
کاش باشیم همه کارگرِ صحن بقیع
🍃سروده شاعران گرامی:
#بردیا_محمدی
#احمد_ایرانی_نسب
#امیرعلی_شریفی
#سیدامیرحسین_موسوی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e