#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
باز هم عاشق و دلخواهِ علی آمدهام
نور میخواهم و در ماهِ علی آمدهام
کوهی از معصیت آوردهام از راهِ نیاز
تا مقرّب شوم از راهِ علی آمدهام
تا اجابت بشود توبهٔ نیمه شبِ من
در مناجاتِ سحرگاهِ علی آمدهام
طعنهٔ خلق زمینم زده و دنبالِ
لطفِ بی منّتِ أللهِ علی آمدهام
گرهِ کور بر این بندگیام افتاده ست
باز محتاج به مفتاحِ علی آمدهام
قفلِ دیرینه به بازارِ کسادم خورده
با غمی کهنه به درگاهِ علی آمدهام
تا که قدرِ "منِ" غفلت زده را بشناسم
شبِ قدر آمده؛ همراهِ علی آمدهام
تشنهٔ معرفتم! ظرفِ وجودم خالیست
به امیدِ نَمی از چاهِ علی آمدهام
چاه...آن سنگِ صبوری که ترک خورد از "آه"
اشک میریزم و با آهِ علی آمدهام
بِعلیٍ بِعلیٍ بِعلیٍ العفو
با دلِ خسته و آگاهِ علی آمدهام
**
سحرِ نوزدهم فرقِ سرش سخت شکافت
با همان سجدهٔ جانکاهِ علی آمدهام!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_زمان_عج_مناجات_در_شب_قدر
چنان زلفی که در باد صبا گردد رها یک شب
گره وا میشود از پیچ و تاب کار ما یک شب
به شوقِ روزه، آغوش سحرگاهان به ما واشد
که میاُفتد گذارِ روسیاهان تا خدا یک شب
به دریای ندامت غرق شد اعمال ما شاید
به ساحل آورند ایمان ما را موجها یک شب
امام عصر هر شب در مناجات است و میدانم
بگیرد دست ما را لطفِ آن دستِ دعا یک شب
خدا هم خِجلت ما روسیاهان را نمیخواهد
#شب_قدر است در بین تمام روزها، یک شب
خدای مهربانم زود میبخشد گناهم را
فقط باید بکوبم حلقهی این خانه را یک شب
شب احیاست مهدی جان! دلم را زنده کن باعشق
بیا ای خسرو خوبان به دیدار گدا یک شب
قدم بر چشم من بگذار تا قرآن به سر گیرم
چه خواهد شد ببینم آن جمال دلربا یک شب؟
*
خدایا رحم کن بر ما به حق سِرّ مستورت!
همان سِرّی که شد در #دیر_راهب برملا یک شب
همان سِرّی که سَر زد از فراز نیزهها یک روز
همان سِرّی که در ویرانه شد مشکلگشا یک شب
حرم پُر میشود از عطر سیبِ حضرت زهرا
که میآیند در کرببلا، آل عبا یک شب
کند ذکر مصیبت، مادری داغِ پسر دیده
به آه و ناله میگریند جمع انبیا یک شب
گنهکارم ولی نور امیدی هست در قلبم
که میآید به فریادم علیِ مرتضی یک شب
✍ حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_مدح
خارج از درک عُقولاند خدا با حیدر
میرسد تا به خدا، هر که رسد تا حیدر
ذات حق در وجنات علوی جلوه نمود
بهترین آینهی عالی اعلیٰ، حیدر
انبیا را به خداوند رساندهست علی
ذکر توحیدی موسی و مسیحا، حیدر
مرتضی مطمئِناً بوده سراپا احمد
مصطفی مطمئِناً بوده سراپا حیدر
فضّه و قنبر این طایفه بودن...، عشقست
ما که هستیم مگر؟! نوکر زهرا_حیدر
خانهی اهل تشیُّع، نجف اشرف اوست
کاش باشیم شبی منزلِ باباحیدر
عبد خاطی به کجا جز در مولا برود
آخرین ملجأ درماندگی ما...، حیدر
هر زمان در زدهام، در به رویم باز شده
بخدا رد ننمودهست گدا را حیدر
**
زیر قرآنِ علی رنگ خدا میگیریم
سایبانِ سرِ ما در شب احیا، حیدر
بَه..، چه خوب است اگر موقعِ قرآن به سرم
برگهی بندگیام را کُند امضا حیدر
بعلیًّ بعلیًّ بعلیًّ بعلی...
این قسم رمز نجات است...، به مولاحیدر
تا خداوند گناهان تو را پاک کند
صد و ده بار شبِ قدر بگو: یا حیدر
✍ #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
دست من خالی است و چشمانی
پُرِ اشک و گناه آوردم
از خودم هم فراریام، امشب
من به اینجا پناه آوردم
چیز بهتر نداشتم، با خود
غیر ازین چشمهای گریانم
گریهام قاطی ریا شده است
اشک خالص که نیست، میدانم
باخودم فکر می کنم گاهی
" بی حیا این هزارمین بار است"
در دلم وحی می شود انگار
که دوباره بیا که غفار است
سالها بندهی خودم بودم
هی خودم را فریب میدادم
همه چیزم به پای نَفْسم رفت
جان مولا برس به فریادم
قسمت میدهم تورا حقِ
خانهای که درش در آتش سوخت
قسمت میدهم به آن مردی
که پَر همسرش در آتش سوخت
به همان ذوالفقار تنها که
سپرش را مقابلش کشتند
به علی که دو دست او بستند
همسرش را مقابلش کشتند
یا الهی به حق آن اشک و
گریههای درون چاه علی
آهِ مرد غریب میگیرد
قسمت میدهم به آه علی
می روم با دوچشم گریانم
به در خانهی علی امشب
آن علی که حدود سی سال است
کَمکَمَک جانش آمده بر لب
خاطرات گذشته میکُشَد و
فکر فردا عذاب می دهدش
تب مولا که میرود بالا
دست عباس، آب میدهدش
به حسن خیره میشود گاهی
یاد کوچه ... و میرود از حال
به حسینش نگاه میکند و
روضه میخوانَد از تهِ گودال
حَسَنم پس چرا از آن سیلی
هیچ حرفی به من نمیگفتی؟
نگرانم حسین جان! روزی
زیر پاهای اسب میاُفتی
چقدر حرفهای ناگفته
از وصایای همسرش دارد
به حسینش نگاه میکند و
گوشهچشمی به دخترش دارد
همهی ماجرای فردا را
از دوچشم حسین خود میخوانْد
یاد آن نیزهها و خنجرها...
خیره بر حنجر پسر میمانْد
همهی روضههای کرب و بلا
باهم از پیش چشم او رد شد
آه این قامت رشید حسین
قسمت سُمّ اسب خواهد شد
لحظههای وداع آخر تا
خواست زیر گلوش بوسه زند
یادش آمد که هیچ شمشیری
جای این بوسه را نمیبُرَّد
تا به زینب نکاه میکرد... آه
صورتش غرق حسِ غربت بود
آخر این نازدانهی بابا
سرنوشتش غم و اسارت بود؟
✍ #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
ای کاش که نوری به نهادم برسد
زاد سفری بهر معادم برسد
با این همه کولهبار عصیان، شب قدر
من آمدهام خدا به دادم برسد
✍ #سیدهاشم_وفایی
@dobeity_robaey
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_شهادت
همین که گفتم الهی...، اجابتم کردی
سریع آمدی و غرق رحمتم کردی
کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت
خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی
بزرگواری و اصلاً ندیدهای انگار
زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی
به پشتوانهی فضلت گناه کردم من
به پشتوانهی حِلمت رعایتم کردی
حیا نکردم و مُهلت به بندهات دادی
حیا به جای من و این وقاحتم کردی
به برکتِ نَفَس و رحمت امام زمان
محب فاطمه و اهل هیئتم کردی
همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک
گدای دائمیِ آل عصتم کردی
**
صدا زدم مددی...، زود آمدی حیدر
به لطف بادهی کوثر طهارتم کردی
پناه میبرم امشب به زیر ایوانت
که زیر سایهی ایوان، شفاعتم کردی
اگرچه عبدِ بدم، باز مُنتسب به توأم
تویی همان که همیشه ضمانتم کردی
تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند
خودت برای شب قدر، دعوتم کردی
چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم
چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی
فدای زخم عمیق سرت شوم آقا
پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی
صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی،
که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آمدم سرزده بی حرف و سخن
خستهام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن، نه به من
من شکستم دل تو! تو نَشکن
تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!
یخ فروشم که یخم آب شده
بندهات بندهی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمندهی ارباب شده
پشت کردم به حسین، خام شدم
باعث گریهی آقام شدم
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نَفْسم شده کُلِّ عَمَلَم
میدود پشت سر من اَجَلَم
وای بر دور زقرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بر دوشِ خود آویختهام
بغلم کن که بههم ریختهام...
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و أسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعهی حضرت مولا هستم
حضرت بندهنوازست علی
بخدا روح نمازست علی
#شب_قدر ست بها میخواهم
درد کافیست دوا ميخواهم
رزق یکسال بُکا میخواهم
کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هواییِ حُسینم چه کنم؟
**
آن حسین که غمِ آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
رویِ سرنیزه که تابش دادند...
خبرش رفت به خیمه، ای داد...
مادرش دست به پهلو افتاد...
یوسف من! وسطِ گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزهباران شدی و بیحالی
تاج روی سر من! پامالی!
مِهر من را به رویت میبندند
دست و پا میزنی و میخندند
آبرودار قبیلهست! نزن
با عصا برتنش ای مست، نزن
پلک خودرا که دگر بست! نزن
بی وضو بر بدنش دست نزن
این تنِ ذبحشده جانِ من است
چادرم هست، نگو بی کفن است
✍ #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده
که به صد شهرِ دگر هم خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده
من همان شاخهی سرسبز تَهِ باغ توأم
که دگر پیر شدم، برگو برم افتاده
بشکند پای من، ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای "علی" بود، خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی
که هوای نجفِ او به سرم افتاده
برسانید سلامِ منِ بد را به "حسین"
فطرس! امشب تو ببر... من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالَم همه در این سفرم افتاده
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داغ خشکی لبش بر جگرم افتاده
::
نیزهها عاقبت از اسب زمینش زدهاند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
گفتیم یا علی و، تا عرش پَر گرفتیم
امسال هم به لطفت، قرآن به سر گرفتیم
رحمت به روحشان باد، ما حب مرتضی را
از شیر مادر و از، نان پدر گرفتیم
از ما خطا و عصیان، از تو عطا و غفران
از آنچه حقمان بود، ما بیشتر گرفتیم
ای یار بگذر از ما، ما عاشق حسینیم
قول شفاعتش را ما از قمر گرفتیم
عمریست چشم خود را وقف عزا نمودیم
روضه به یادِ داغِ دیوار و در گرفتیم
از ما هر آنچه داریم جز اشک را بگیرید
ما هرچه که گرفتیم از چشمِ تَر گرفتیم
✍ #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
دل من غرقِ گناه است، الهی به حسین
در دلم حسرت و آه است، الهی به حسین
هی گنه کردم و هی توبه شکستم افسوس
رُخم از شرم سیاه است، الهی به حسین
#شب_جمعه شده و ابر خطاپوش رسید
بنده محتاج نگاه است، الهی به حسین
#شب_قدر است و دل سرکش و عُصیانگر من
در پی پشت و پناه است، الهی به حسین
من پشیمان شدهام، دست مرا باز بگیر
اشک این دیده گواه است، الهی به حسین
آن حسینی که ز تن پیرهنش را بُردند
بر سرِ نیزه سرِ بی بدنش را بُردند
✍ #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
ای سفره دارِ مهربان، ای با محبت
در لیلة القدر آمدم بی برگِ دعوت
دَر باز بود و آمدم اینجا نشستم
نازم خریدی ای کریمِ با لطافت
از کودکی یک بار اَخمَت را ندیدم
دادی مرا بر مهربانی خود عادت
دنیا که یک لحظه نبُردی آبرویم
محتاج ستاریت هستم در قیامت
گفتی که اشکِ نیمهشب را دوست داری
با گریههایم هر سحر کردم عبادت
دیگر رفاقتها همه رنگ نفاق است
ما با دوروئی یادمان رفته صداقت
رفتارمان در ظاهر و باطن یکی نیست
عابد میانِ جمع و آلوده به خلوت
تهمت، مَنیّت، ناسزا، غیبت، تکبّر
تقوا ندارد این زبانها وقت صحبت
با این بدیها بازهم داریم اُمّید
امسال رنگِ دیگری دارد ضیافت
پایین دعوتنامهام امضای آقاست
دارد برای صاحباش هر بنده، زحمت
بالای سفره مهدی زهرا نشسته
بر ریزهخوارانِ حرم کرده کرامت
با اسم، تک تک، سائلانش میشناسد
سلطان نظر دارد به احوال رعیّت
مثل امیرالمؤمنین سائل نواز است
بر خاک زیر پای خود دارد عنایت
ما با دعای فاطمه عبدالحُسینم
نام و نشان داریم هنگامِ شفاعت
ای کاش امسال اربعین پایِ پیاده
قسمت شود همراهِ با آقا زیارت
**
او روضهها را با دو چشم خویش دیده
در ناحیه گودال را کرده روایت
دیده چگونه گرگها با چنگ و دندان
پیراهنِ ارباب را کردند غارت
دربین سنگ و نیزه و شمشیر دیده
یک پیرمردی زد عصا باقصدِ قربت
آقای ما را نیزهداران غسل دادند
باآب نه، والله با خونِ جراحت
در پیش چشم خواهرش سَر را بُریدند
کُندیِ خنجر ذبح را کرده اذیّت
پرده نشینِ کبریا را دوره کردند
با شمر و خولی میرود زینب اسارت
آن محملی که پردهدارش بود عباس
در کوچه و بازار شد بر او جسارت
✍ #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
شب قدر آمده یارب نگاهی
به درگاه تو آمد روسیاهی
الهی یا الهی یا الهی
یگانه جان پناهم ربی العفو
ببخشا اشتباهم ربی العفو
تو مقصود دعاهای مجیری
تو منظور من از جوشن کبیری
تو امشب آمدی دستم بگیری
بگو بخشیدهای این خونجگر را
گنهکارِ شب قرآن به سر را
خدا! عبد تو مهمانِ کریم است
سرش در زیر قرآنِ کریم است
گدای لطف و احسانِ کریم است
خودت بشنو فغان و نالهاش را
عطا کن روزیِ یکسالهاش را
خدا! من امشبی بر تو گدایم
به حق فاطمه بشنو دعایم
عزادار علی شیر خدایم
الها، ربنا استغرالله
به حق مرتضی استغفرالله
✍ #امیر_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#مناجات_با_خدا #زمزمه #محاوره
تا وا میشه لب به مناجاتت
دیگه غمی با من نمیمونه
من فکرِ جبـرانِ گناهـامم
کی بهتر از تو اینو میدونه
از بس وسیعه رحمتت یاربّ
میدونم از من میگذری حتّی
آغوشِ تو بازه واسه برگشت
با تـو نمی مـونه کسی تنهـا
خیلی خراب کردم، ولی بازم
با روسیـاهی رو به تـو کردم
دستی بکش روی سرم از لطف
شاید که درمون شه کمی دردم
کاشکی صدامو میشنیدی تاکه
مشمول لطفت از کـرم باشم
کاری نداره واسه تو یاربّ
من یه #شب_جمعه حرم باشم
تنها یه حاجت توو دلم دارم
اذنی بده تا نینوایی شم
من آرزو دارم یه بار دیگه
پای پیـاده کربلایی شم
امشب چشام بارونی و خیسه
میگم " الهـی" با دل و جونم
میترسم و میپُرسم از تو که
من تا مُحرّم زنده میمونم..؟
چن تا قسم میدم که کارسازه
جون رباب و طفلِ شیرخوارِش
یاربّ قسم به دستای سـاقی
به روضهی مشک و دلِ زارِش
امشب مقدّر کن برام یاربّ
جون دادنم توو روضهها باشه
این نوکر آلودهدامن هم
امسـال نصیبش کـربلا باشه
✍ #وحید_دکامین
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
تا نگاهت بشود سهم گدایت شبِ قدر
میشوم زائر ایوانِ طلایت شبِ قدر
در خیالاتِ خودم آمدهام سمتِ حرم
تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر
چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام»
آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر
بینوا آمدهام تا به نوایی برسم
دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر
غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا
فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر
عاشقت هست خدا؛ پس بعلیٍ(ع) العفو...
رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شبِ قدر
نام تو هست امان نامهی از دوزخ؛ پس_
شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر
چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث»
تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شبِ قدر
**
غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده_
مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر
بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند...
بچّههایت همگی دورِ عبایت شب قدر!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
منم و این شب میقات الهی العفو
تویی و اینهمه حاجات الهی العفو
شب قدر است الهی به رسولاللهَت
شب عفو است و ملاقات الهی العفو
به صحیفه، به مفاتیح، به قرآن عظیم
به زُمَر، غافر و صافات الهی العفو
به ابوحمزه، کمیل و به دعاهای سحر
به شب اهل خرابات الهی العفو
مَسَّنا الضُّر، فَتَصَدَّق بِعَلیٍ بِعَلی
آه جِئناک بِمُزجاة الهی العفو
قدر زهراست الهی به پَرِ چادر او
به دلِ مادرِ سادات الهی العفو
به کریمی، به غریبی، به یتیمیِ حسن
به کَرَمخانهی حاجات الهی العفو
به حُسینت، به حُسینت، به حُسینت، به حسین
زیر رگبارِ جراحات الهی العفو
به دو دستان گره خوردهی سجاد میان زنجیر
به اهالی مناجات الهی العفو
به غم خاطرهی کرببلای باقر
توبه از اینهمه آفات الهی العفو
عمرِ من رفت، الهی به امامِ صادق
خط بکش بر همه مافات الهی العفو
من و زندان خطاهام به موسیالکاظم
من و زنجیرِ مجازات الهی العفو
به همین پنجرهفولاد، به زوارِ رضا
به تمامیِ زیارات الهی العفو
هیچ جز شرم نداریم الهی به جواد
جان این کعبهی خیرات الهی العفو
به دل محترم حضرت هادی یارب
که نکردند مراعات الهی العفو
و الهی به حسن از همه کوتاهیها
یا که از اینهمه افراط الهی العفو
همه گفتیم بگوییم به مهدی الغوث
به همین صاحب اوقات الهی العفو
**
آه بر گریهی صبح و شبِ او بر زینب
پشتِ دروازهی ساعات الهی العفو
به رُباب و به سکینه، به غم گهواره
موقع غارت و سوغات الهی العفو
به زمین خوردن بی دست علمدارِ حرم
وای از خیمهی سادات الهی العفو
به شهیدان حرمها به سلیمانیها
میرسد روز مکافات الهی العفو
✍ #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
مسکینم و با ربِّ جلی میگویم
شرمندهام از گنه ولی میگویم
تا آنکه ببخشی تو گناهانم را
ده بار الهی بِعلی میگویم
✍ #مهدی_مقیمی
@dobeity_robaey
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد
حُر و زهیر و عابس و اَسلم بسازد
باید مفاتیح الجنانِ "شیخ عباس"
دل را که شد ویرانه دستِ کم بسازد
یارب! به من اشکی بده سازنده باشد
اشکی بده از بندهات میثم بسازد
چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد
تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد
دستی بده دست از تهیدستان بگیرم
دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم
پایی بده جز در ره مولا نکوبم
پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم
میلی بده از جام همدردی بنوشم
در سیل ماتم نذر همنوعم بکوشم
عزمی بده آمادهی ایثار باشم
وقت ضرورت، راهی پیکار باشم
نسلی بده عشق شهادت در دل آن
نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن
جانی بده سرشار از نور ولایت
لب تر کند مهدی، کنم تقدیم حضرت
هرکس به نوعی میکند نجوا شبانه
من هم بخوانم از شهادت عاشقانه
زیباترین نثر مناجاتم جهاد است
امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست
جزءِ مجاهدهای در راه خدایم
سجادهام حکم کفن دارد برایم
بر نفْس سرکش راه طغیان را ببندم
با معنویت در دو عالم سربلندم
بیش از چهل سال گذشته پای کاریم
وقتی که خرمشهرها در پیش داریم
رمز بقا قطعاً به دست مردم ماست
این اولین تحلیل گام دوم ماست
ما را سفارش میکند آقا به تقوا
لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا
::
درس دبستان امیرالمؤمنین است
گوشم به فرمان امیرالمؤمنین است
نص اشداءُ علی الکفار یعنی
منشور قرآن امیرالمؤمنین است
حکم پدر دارد برای خاک یعنی
ایران هم ایران امیرالمؤمنین است
هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا
مدیون احسان امیرالمؤمنین است
عمری محدث بودن و از غیب گفتن
این کار سلمان امیرالمؤمنین است
در کعبه مولایم علی آمد به دنیا
پس صاحب خانه امیرالمؤمنین است
ساعات خوب زندگی ما همیشه
در زیر ایوان امیرالمؤمنین است
حبل المتینم هست و فردای قیامت
دستم به دامان امیرالمؤمنین است
با دست او حق سفرهاش را پهن کرده
هر بنده مهمان امیرالمؤمنین است
زهرای مرضیه همیشه دوست دارد
چشمی که گریان امیرالمؤمنین است
::
شخص پیمبر بانی بزم عزایش
چشمان زهرا نیز میبارد برایش
مرغ دلم پر میزند بر بام کوفه
حلوای ختم مرتضی در کام کوفه
میریزد از غمهای خود در جان دختر
وقتی که بابا میشود مهمان دختر
از غصه دیوارِ دلِ دختر ترک خورد
وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد
آماده دارد میشود بر قتل حیدر
قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد
سی سال پیش، از پا در آمد مرد خیبر
وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد
دلواپس فردای بابا اُم کلثوم
باید بخواند روضهها را اُم کلثوم
از خانه که بابای از گل بهترم رفت
گفتم که دیگر سایهی روی سرم رفت
دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر
پشت سر بابا دوباره مادرم رفت
دیدم از این کوچه شروع کربلا را
هجده سر بر روی نیزه، از حرم رفت..
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت
همهی میکده را دیدهی گریان برداشت
گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانهی هر عبدِ پریشان برداشت
تا که گفتیم ببخشید، دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت
غصه خوردیم ولی غصه و غمها را بُرد
گفت: باید که غم از سینهی مهمان برداشت!
پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت
بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تَن ما با لب خندان برداشت
کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت
دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت
من شبِ قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت
من حسینی شدهام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربتِ جانان برداشت
::
علی امشب به سر سفرهی زینب رفت و...
طبق معمول عوضِ شیر و نمک، نان برداشت
امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت...
هرچه برداشت قدم، فاطمهگویان برداشت
آخرین لقمهی نان را به یتیمانش داد
کوفه را زمزمهی آهِ یتیمان برداشت
امشب ای کوفه! علی پیش شما مهمان است
صبح فردا وسط خونِ خودش غلتان است
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#محاوره
بازم شب قدره و بیقراری
غلْط میخوره رو گونههای خیسم
بازم شب قدره و حاجتامو
یکی یکی با گریه مینویسم
حاجتایی که نزدیک یه ساله
تو خاطرم مرور میشه همیشه
ولی تموم حاجتای عمرم
اندازهی یه حاجتم نمیشه
حاجتم اینه آقامو ببینم
کاشکی که آرزو به دل نمونم
دوس دارم از خجالتش در بیام
خدا کنه ازش خجل نمونم
بازم شب قدره و جات خالیه
فقط غمه که جات و پُر میکنه
فقط نگاه مهربون توئه
که این دل سنگیم و دُر میکنه
باز شب قدر و خودم میدونم
که قَدرت و نمیدونم آقاجون
من امشب اومدم بگم که دیگه
پشیمونم پشیمونم آقاجون
تو جامعه کبیره خوندم این و
لطف خدا بسته به لطفتونه
اگه تو از گناه من بگذری
دیگه خدا من و نمیسوزونه
کِی میشه از کعبه خبر بیاد و
صدا اذونت بپیچه تو گوشم
برای انتقام بریم مدینه
کنار تو لباس رزم بپوشم
نمیدونم کوفهای یا کربلا
نمیدونم کجا عزا گرفتی
به یادمون باش آقا هر کجا که
به آسمون دست دعا گرفتی
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
منی كه غير از اين يک ماه، قرآن هم نمیخوانم
به لطف صاحبِ خانه، سر اين سفره مهمانم
نخواهی دستم از دامان پرمهرت جدا گردد!
اگرچه خوب میدانی كه من آلوده دامانم
چه شبهايی نشستم توبه كردم، قولها دادم
نماندم لااقل يک بار روی عهد و پيمانم...
نمیترسم كه میبينی گناهان مرا اما
از اينكه پيش مردم وا شود مشتم، هراسانم!
خودت گفتی كه در اين ماه، بیاندازه میبخشی
ولی من #قدر اين شبهای رحمت را نمیدانم
نمیچرخد زبانم... آه... اما در سرم غوغاست
پشيمانم، پشيمانم، پشيمانم، پشيمانم
✍ #نفيسه_سادات_موسوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#زمزمه
زار و دامن آلوده، آمدم به مهمانی
حاصل همه عمرم، گشته این پشیمانی
گرچه من گنهکارم، گشتهای خریدارم
یا کریم و یا الله، یا کریم و یا الله
سر به زیر و شرمنده، دل به لطف تو بستم
توبهنامهای باطل، مانده بر روی دستم
معصیت شده کارم، از تو هم طلبکارم
یا کریم و یا الله، یا کریم و یا الله
مورد پسند تو، زندگی نکردم من
یک سحر به عشق تو، بندگی نکردم من
مانده بر زمین بارم، دلخوشم تو را دارم
یا کریم و یا الله، یا کریم و یا الله
با کمال بی شرمی، قلب یارم آزردم
نزد حضرت صاحب، آبروی خود بردم
سرچگونه بردارم، کرده معصیت خوارم
یا کریم و یا الله، یا کریم و یا الله
با محبّت زهرا، تا نجف کشیدم پَر
ذکر هرشب قدرم، یا علی مدد حيدر
بر علی گرفتارم، حبّ مرتضی دارم
یا کریم و یا الله، یا کریم و یا الله
زیر لب علی امشب، نام فاطمه دارد
یاد مهربان یارش، آه و زمزمه دارد
شد زمان دیدارم، من قتیل مسمارم
فاطمه کجایی تو، فاطمه کجایی تو
با حسین حسین امشب، حاجتم روا باشد
چون که افضل الاعمال، طوف کربلا باشد
شد حسین خریدارم، میل کربلا دارم
اى حسين مظلومم، اى حسين مظلومم
با نگاه اربابم، همچنان زهیرم کن
با تنی به خون غلتان، عاقبت به خیرم کن
شد حسین مدد کارم، شاه با وفا دارم
ای حسین مظلومم، ای حسین مظلومم
✍ #قاسم_نعمتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
ای کاش که نوری به نهادم برسد
زاد سفری بهر معادم برسد
با این همه کولهبار عصیان، شب قدر
من آمدهام خدا به دادم برسد
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت
گره خوردهست احیا با امیرالمؤمنین امشب
تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم
به دیدارت میآیم از جدالی سهمگین امشب
پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است
نگاهی کن به این درماندۀ گوشهنشین امشب
شب قدر است و جا خوش کرده بُغضی در گلوی من
مقدّر میشود آیا برایم اربعین امشب؟
به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن
همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب
✍ #رضا_ابوذری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#مناجات_با_خدا
بر عفو بیحسابت، این نکتهام گواه است
گفتی که یَأس از من، بالاترین گناه است
من غرق در گناهم، مسکین و رو سیاهم
تنها تویی پناهم، «لا تَقنَطُوا» گواه است
هرگز نمیپسندی، دَر بَر رویم ببندی
آخر کجا گریزد، عبدی که بیپناه است
در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم
مویم شده سفید و، پروندهام سیاه است
باز آمدم به سویت، برگشتهام به کویت
این بندۀ فراری، محتاج یک نگاه است
من عهد خود شکستم، من راه خویش بستم
ور نه به جانب تو، هر سو هزار راه است
یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است
یک لحظه بیتو بودن، یکعمر اشتباه است
یک یا اِلهی اَلْعَفو، جبرانِ جُرمِ یک عمر
یک شام قَدر با تو، بِهْ از هزار ماه است
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
با این همه دِين... یا قدیم الاحسان
با اشک دو عین... یا قدیم الاحسان
ما آمدهایم تا ببخشی ما را
امشب به حسین... یا قدیم الاحسان
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey