eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به ضریحت همیشه زنجیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد از نگاه تو اذن می‌گیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد چکه چکه به خاک می‌افتند، قطره‌ها مثل دانه‌ی تسبیح گاه مشغول غسل و تطهیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد فضل و خوبی و مهربانیِ تو، ذکر گلدسته‌های باران است مَست امن یجیب و تکبیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد تشنه‌ی گرمی نگاه تو شد، شعله‌ی بی فروغ چشمانم از همه چیز غیرِ تو سیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد ناله‌های نسیم و هِق‌هِق ابر، زخمْ بر جانِ آسمان زده است چونکه مانند خنجر و تیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد خسته، از راه دور آمده‌ایم، خسته و بی قرار و درمانده با زمین و زمانه درگیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد دل به باب الجواد می‌بندد، سایه‌ای که اسیر شب شده است پُر، چو خوابِ سحر ز تعبیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد تو غریبی و درک این غربت، کار افراد بی بصیرت نیست گرمِ تأویل، گاه تفسیرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد آرزوها و دردها تنها، راهِ این خانه را بلد شده‌اند جَلد این خانه‌اند و می‌میرند، اشک‌ها پشت پنجره فولاد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عرضِ ارادتِ من‌و هم گریه‌های من... بر حضرت رئوف، امامِ رضای من تنها تویی که حرف مرا گوش می‌کنی جای دگر که رنگ ندارد حنای من! چیزی نمانده غرق شوم چاره‌ای بساز کاری بکن بحق جوادت برای من  دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم  گفتی بیا به طوس، بیا در سرای من... دستم گدای توست و پایم به‌راهِ تو جز این شود! قلم بشود دست و پای من قبل از خداخدا، به زبانم تو آمدی با تو مبارک است همیشه دعای من من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت ورنه جهنم است، جهنم سزای من دیشب کنار پنجره فولاد سوختم آقای من چه شد سفرِ کربلای من ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند حالا ز گریه درنمی‌آید صدایِ من ** وقتی ضریحِ پیکرِ او نیزه‌نیزه شد لبْ‌تشنه بود جدِ سَرْ از تن جدایِ من © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چهارشنبه‌ی این هفته روز احسان است زکاظمین به مشهد چه ریسه‌بندان است به دستِ خالی از این خانه سائلی نرود که سفره‌دار ضیافت، جناب سلطان است ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریحِ شه والاگهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این قبر غریب‌الغربا خسرو طوس است این قبر مغیث‌الضعفا شمس شموس است خاک در او، مرجعِ ارواح و نفوس است باید ز ره صدق بر این خاک در، افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این روضۀ پرنور، به جنت زده پهلو مغز ملک از عطر نسیمش شده خوش‌بو بشنید نسیم سحری رایحۀ او کز بوی بهشتیش چنین بی‌خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل ملک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مشرّف اینجاست که تاج از سر هر تاج‌وَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد اولاد علی شافع یوم عرصات‌اند دارای مقامات رفیعُ‌الدّرجات‌اند در روز قیامت همه اسباب نجات‌اند ای وای بر آن‌کس که به این درّه، درافتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد کام و دهن از نام علی یافت حلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سَقَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد هر کس که به این سلسلۀ پاک جفا کرد بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا هر کس حال و هوایی دارد هر خسته‌دلی شور و نوایی دارد غم‌های نگفته را بیاور با خود این پنجره گوشِ شنوایی دارد ✍استاد @dobeity_robaey
من به آرامش آغوش غمت مدیونم زندگی را به هوای حرمت مدیونم من پناهنده‌ی اشکم، به همین روضه قسم عشق و دین را به تو و اشک غمت مدیونم کمی از لطف تو دنیای مرا ساخته است همه‌ی عمر به این لطف کمت مدیونم من عطش بودم و بی تابِ سرابِ دنیا آه باران، چقَدَر بر کرمت مدیونم قَدَمت بر سر چشمم که نجاتم دادی زائر عشق شدم، بر قَدَمت مدیونم "شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست" شادی‌ام را به غمِ محترمت مدیونم در هیاهوی فریبنده‌ی دنیای حقیر راه حق را به نشانِ علمت مدیونم ** خون، نَفَس‌های تو را لحظه‌ی آخر پُر کرد نَفَسم را به دم و بازدمت مدیونم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ آفتابِ روزها و ماهِ شب شو با حسین فارغ از عُجب و ریا، کبر و غضب شو با حسین کربلایی! مُفت‌ْ خود را دست این و آن نده دست‌چینِ مادرش شو، منتخب شو با حسین سیلی بابا ز لبخند غریبه خوش‌تر است هرگناهی هم اگر کردی، ادب شو با حسین اسم و رسمت را نمی‌خواهد، خودت را می‌خرد کار با دینت ندارد، پس وهب شو با حسین از حسین غیر خودش چیزی بخواهی باختی قید دنیا را بزن، اهل طلب شو با حسین کعبه یک‌سنگ نشان بوده، خدا در کربلاست دورِ شش‌گوشه برو، حاجیِ رب شو با حسین چندساعت هم‌ اگر شد لب به آب اینجا نزن کربلا وقتی می‌آیی، تشنه‌لب شو با حسین بی حسین اعمال خوبِ ما وبال گردن‌اند عامل هر واجب و هر مستحب شو با حسین ** ای که میگویی حسین، ذکر حسین یا مجتباست پس بگو جانم حسن، پُرتاب و تب شو با حسین ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🥀 با حسرت و غم می‌گذرد هر روزم دلتنگم و چشم بر حرم می‌دوزم هر هفته شب جمعه شبیهِ آتش از داغِ فراقِ کربلا می‌سوزم! @hosenih @dobeity_robaey
به امید در حسین جان... تا کی به تو از دور سَـــلامی برسانم جانْ بی‌تو به‌لَب آمده، ای پاره‌ی جانم @hosenih @dobeity_robaey
👌 اثر هنرمند توانمند و ولایی ✔️تابلوی رنگ روغن با عنوان «روح الرضا علیه‌السلام» 🔍 موضوعِ اثر: وداع امام رضا (ع) با فرزندشان امام جواد (ع) در مدینه ✅  @hosenih
IMG_20230601_215529_847.JPG
12.3M
📎 نسخه با کیفیت و قابل چاپ نقاشی  《روح الرضا علیه‌السلام》 ✅  @hosenih
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی در غفلت از قیامت، با شعله‌ی جهالت آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی ای ذوالکرم می‌آیی؟ بالاسرم می‌آیی... هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی ** مانند والدینم، گریه کن حسینم این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی عقده‌گشایی‌ام کن، کرب‌و‌بلایی‌ام کن دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سحر نوید دهد، صبحِ نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده‌ست ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسِیِ عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب‌ها ز میان رَخت بسته‌اند همه الا که لحظه‌ی فیض حضور نزدیک است رسد ز سینه‌ی سَینا ندا به اوج فلک که پای موسِیِ عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید!؟ برای اهل دل، این راه دور نزدیک است طلایه‌دار عدالت ز راه می‌آید زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است ✍استاد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از تو دور افتاده‌ایم و با فراقت راحتیم باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم فکر بیداری مایی، ما ولی خوابیم خواب... عفو کن‌ آقا اگر این‌قدر اهل غفلتیم تو به‌ گمنامان نگاه بیشتر داری ولی... ما ز چشم افتاده‌ها از عاشقانِ شهرتیم پشتِ ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم "حاضر کامل" شما هستی و ما در "غیبتیم" با تمام‌ این بدی‌ها نام‌ مارا خط مزن با تمام این بدی‌ها باز هم در خدمتیم جز‌حسین‌ و روضه‌اش راهِ نجاتی نیست، نیست ما برای آشتی با تو دخیل هیئتیم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از پنجره گذشت، فقط یک نسیم بود طراح خوب حادثه‌هایی عظیم بود دریا میان سینهٔ او جزر و مد نداشت آرامشی که در حرکاتش مقیم بود او ساده بود، خانهٔ او خانه‌ای گِلی... و فرش تخت سلطنتش یک گلیم بود پرواز ذکر از دو لبش طرح دیگری‌ست معمار پَر کشیدن هر «یا کریم» بود دستش پر از نوازش دستان یک پدر در دست کودکانهٔ طفل یتیم بود ماه از نگاه روشن او نور می‌گرفت خورشید طرح سادهٔ او از قدیم بود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم دوباره خواب شب شوم را بیاشوبیم به رغم خوف و خطر جاده را ادامه دهیم بیا به سنّت پیشینیان کمر بندیم که یا ز پای در آییم، یا ادامه دهیم شکست کشتی دریادلان اگر در موج از آن کرانه که ماندند، ما ادامه دهیم اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم اگرچه عکس تو در قاب تُنگ دیده شکست تو را به وسعت آئینه‌ها ادامه دهیم تو آن قصیده‌ی شیوای ناتمامی، کاش به شیوه‌ای که بشاید، تو را ادامه دهیم... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کجاست آن‌که نشان نجابت قم بود‏ ‌‏کجاست آن‌که دلش جانماز مردم بود‏ ‌‏ضریح چشم عقیقش صفای رؤیا داشت‏ ‌‏درست مثل غروب گرفتۀ قم بود‏ ‌‏خروش بود؛ خروشی پر از تغزل بود‏ ‌‏سکوت بود؛ سکوتی پر از تلاطم بود‏ ‌‏فرشته‌های خدا شرمگین او بودند‏ ‌‏و او میان همین پا برهنه‌ها گم بود‏ ‌‏به چشم آینه رنگین کمان عاطفه بود‏ ‌‏به قلب صاعقه‌ها دشنۀ تهاجم بود‏ ‌‌‌‏اگرچه باغ نگاهش تب شقایق داشت‏ ‌‏دلش به خرّمی خوشه‌های گندم بود ‏ ‌‏در التهاب نفس‌گیر، در کویر سکوت‏ ‌‏به گوش خسته‌دلان جاریِ ترنم بود‏ ‌‏میان سفرۀ درویشی تواضع او ‏ ‌‏همیشه نانِ صفا پونۀ تبسم بود‏ ‌‏فدای معرفت فصل‌ها که ملتهبند‏ ‌‏ز هرم سوگ بهاری که فصل پنجم بود‏ ‌‏عرق نشسته به پیشانی غزل از شرم‏ ‌‏دگر مپرس که این شرم شعر چندم بود...‏ ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل از دمِ عارفانه‌اش می‌لرزید جان از نَفَس ترانه‌اش می‌لرزید آن پیر که چون کوه مقاوم می‌بود با یاد حسین شانه‌اش می‌لرزید ✍استاد @dobeity_robaey
آن شب به دوش خلق غمی جا گرفته بود آئینه را غبـــار تماشا گرفتــه بــــود تنها نه چشم خسته‌ی هفت آسمان گریست باور کنید سینه‌ی صحرا گرفته بود غم می‌چکید از دل خرداد شصت و هشت از بس که داغ دامن او را گرفته بود از خاطرم نمی‌برم آن روز شوم را روزی که رنگ ظلمت یلدا گرفته بود در سینه‌های خسته‌ی مردان روزگار احساس تلخ بی‌پدری جا گرفته بود در لیلة‌الفراق خمینــــی چه با صفا چشمان گُــر گرفته‌ام احیا گرفته بود با گوش جان خویش شنیدم که بی‌ریا هر ذره‌ای نـــوای دریغــا گرفته بود تابوت مثل یک صدف آغوش باز کرد دردانه‌ای بهـــانه‌ی دریــا گرفته بود از نسل پر طراوت سبزینه‌ها گلی جا در جوار حضرت زهـــرا گرفته بود بی نفخ صور خاک عطشناک شهر ما شوری شبیهِ محشر کبــریٰ گرفته بود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ در جسم وطن، روحِ خدا مانده هنوز عطر نفس فرشته‌ها مانده هنوز یک چهره‌ی مهربان و پر نور، از او در خاطره‌های ما به‌جا مانده هنوز ایثار شهیدان حرم ثابت کرد آیین امامِ شهدا مانده هنوز چون بت‌شکنی بود که با سیلی او بر صورت دشمنان صدا مانده هنوز آری همگی عبرت تاریخ شدند جمهوری اسلامی ما مانده هنوز هر چند امام عارفان دیگر نیست یک رهبر درد آشنا مانده هنوز سید علیِ حسینیِ خامنه ای این آینه ی عشق نما مانده هنوز ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیعت با ؛ ازعشق بیاکه صحبتی تازه کنیم درحرکت خویش، دقتی تازه کنیم با رهبر و انقلاب و با خون شهید با یک صلوات بیعتی تازه کنیم @dobeity_robaey
؛ دیگر نماند در پسِ شب آفتابمان خورشیدمان بر آمد و بشکست خوابمان باران گرفت دست زمین را و صاف شد با روزگار تیره حساب و کتابمان از بس که تشنه‌کام دویدیم دشت را دریا برآمد از دلِ سنگ سرابمان با هر نسیم از دل گُل‌زخم‌های ما تا دوردست رفته شمیم گلابمان در آن سکوت مبهم تاریخ خوب شد، با یک نگاه آینه، حالِ خرابمان   حالا مباد فاصله دلسردمان کند از آن شکوه غیرت و آن انتخابمان این سفره را مباد که دیگر به هم زنیم یک وعده را کم آمد اگر نان و آبمان در مکتبی که درس وفا موج می‌زند از جنس همدلی‌ست سؤال و جوابمان... می‌پرسی انقلاب چه کرده برای ما ؟! پس ما چه کرده‌ایم به این انقلابمان ؟! ✍️ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ امانت‌است هر آیه که از تو جا مانده که آشنا سخنش نزد آشنا مانده تبر به دوش شکستی تمام بت‌ها را تو وارثی به هرآنچه از انبیا مانده به دوش می‌کشد اکنون رسالتت را عشق بهار رفته و باغ اقاقیا مانده قدم به راه تو صبحی نهاده‌است که او از ازدحام شب و تیرگی جدا مانده پس از غروب تو، خورشید شب شکن! افسوس چه غربتی به دلِ تنگِ سایه‌ها مانده اگرچه رفته‌ای اما نبسته‌ای در را و نور می‌خزد از لای در که وامانده شکست نیست در این کشتیِ پُر از طوفان هزار شکر که قاموس ناخدا مانده هنوز نقش تو بر لوح جان و دل باقی‌است به ذهنِ آینه‌ها جلوه‌ی خدا مانده و از کرامتِ چشمت تنفسِ صُبحیم تو ای به خال لب دوست مبتلا مانده! پرنده‌ایم که پَر باز کرده‌ایم ای ماه به شوق عطرِ حضورت که در هوا مانده خدا کند همه سلمانِ راهِ تو باشیم هزار راهِ نرفته به دوشِ ما مانده همیشه خوب‌ترین‌ها کنارِ خوبان‌اند کنار عکسِ شما عکسِ جان‌فدا مانده به هرکه گفت چه‌ شد قصه‌ی تو؟ می‌گوییم هنوز قسمتِ اصلیِ ماجرا مانده... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین جان... سال‌ها گریه به تو جُرم تَلقّی می‌شد گریه‌ی هر شب ما، برکت روح الله‌ است... 🏴حضرت ، بعد از پیروزی انقلاب، در جلسه‌ای خطاب به وعاظ و خطبای ایران، ضمن بیانات مفصلی به نقشِ نهضت سیدالشهدا (ع) در پیروزی و بقایِ انقلاب تأکید کردند که در ادامه، بخش‌هایی از بیاناتشان را به صورت گزینشی مشاهده می‌نمایید: من چند جمله راجع به تکالیف کلی روحانیون و اهل محراب و منبر باید عرض بکنم... سیدالشهدا به داد اسلام رسید؛ سیدالشهدا اسلام را نجات داد. روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست. کسانی که می‌گویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمی‌فهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده، و نمی‌دانند یعنی چه. نمی‌دانند این گریه‌ها و این روضه‌ها این مکتب را حفظ کرده. ‏ ‏‏الآن هزار و چهار صد سال است که با این منبرها، با این روضه‌ها و با این مصیبت‌ها و با این سینه‌زنی‌ها، ما را حفظ کرده‌اند و تا حالا اسلام را آورده‌اند...، همه منبرها محضر سیدالشهداست. همه محراب‌ها از سیدالشهداست... ‏امام حسین اسلام را نجات داد. ما برای آدمی که اسلام را نجات داده و رفته کشته شده، هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه کنیم. ما هر روز باید برای حفظ این مکتب منبر برویم...این روضه‌خوانی‌ها این ملت را حفظ کرده، این روضه‌خوانی‌ها و مصیبت ‏‎خوانی و گریه است که کشور شما را حفظ کرده‏‎...شما هم که دارید نوحه‌خوانی می‌کنید، حرف می‌زنید، خطبه می‌خوانید، نوحه می‌خوانید، مردم هم گریه می‌کنند، همه روی این مقصد باشد که می‌خواهیم اسلام را با همین هیاهو حفظ کنیم. با این هیاهو، ‌با این گریه، با این نوحه‌خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی می‌خواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ‏ شده است. 📚منبع: پرتال امام خمینی ~~~~~~~~~~~ به قول اهلِ دلی: ‏از هر قطره اشک که از چشم ایرانیان برای اهل بیت(ع) سرازیر می‌شود از هر آیه قرآنی که در حرم امامزادگان ایران اسلامی قرائت می‌گردد از هر "علی ولی الله" که بر مأذنه‌های این کشور به گوش می‌رسد تا قیامت ثوابی برای خمینی(ره) ذخیره خواهد شد؛ چون او بود که احیاگر دین جدش در این سرزمین بود. رضوان الله تعالی علیه... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آن که دل از مهر تو آکنده بُوَد خورشیدی و پرتو تو تابنده بُوَد صدسال اگر که از فراقت گذرد نام تو و یاد روی تو زنده بُوَد @dobeity_robaey