eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 تقدیم به روح پاک حضرت امام خمینی(ره) یک عمر قنوتِ ناب در دستت بود یک شعبه از آفتاب در دستت بود روح ملکوتی ات پُر از آرامش ایمان و امیدِ ناب در دستت بود @hosenih روشنگر راهِ رستگاری بودی رهبر شدی و حساب در دستت بود از خط به خط صحیفه ات نور وزید چون جاذبۂ ثواب در دستت بود در بستر بیماری خود هر لحظه قران و دعا، کتاب در دستت بود @hosenih از خشم تو دشمن نگران شد! چون که دینداریِ بی نقاب در دستت بود جمهوری و آزادی و استقلال و پیروزی انقلاب در دستت بود! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
های و ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ پنجم شوال: (ورود حضرت مسلم به کوفه) ✅هشتم شوال: ✅پانزدهم شوال: ✅هفدهم شوال: سالروز ✅بیست و پنجم شوال: مناسبت های خرداد ماه ✅ سوم خرداد: ✅ چهاردهم خرداد: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و @hosenih
موج می زد همه جا خیر و فراوانی بود افق سبز نگاهش ، همه بارانی بود می زدی سر تو اگر کوچه خیابان ها را فارغ از درد و غم و رنج و پریشانی بود باغ چشمانش اگر چه تب نیلوفر داشت غنچه می‌شد نفسش بس که بهارانی بود @hosenih عشق را عاطفه را با همه قسمت می کرد نور امید ، به قلب ِ همه ، مهمانی بود یادمان داد پدر ، مثل برادر باشیم تازه این ساده‌ترین شرط مسلمانی بود پای نطقش همگی ، پای برهنه بودند منبرش ساده ولی محکم و طوفانی بود نفسش رایحه‌ی یاسی " میثم " می داد عطر لبخند ملیحیش همه سلمانی بود فیض می برد ، از او علم و فقاهت اما اوج امید ِ خودش «طفل دبستانی» بود مدعی خواست کمی معرکه گیرد اما ... خلف ِ صالـح او ، "پیـر خراسانی " بود "طالقانی" و "بهشتی" و "رجایی" بودند ... عشق بود و برکت بود و فراوانی بود به طفیلی سر اوست که عزت داریم برگی از عزت این مرد "سلیمانی" بود اگر از نام و نشانـش نسبـش می پرسی موسوی بود و حسینی نسب ایرانی بود هر که پرسید اگر خانه ی خورشید کجاست بنویسیـد کـه خورشیـد ، جـمارانی بـود یادم افتاد ، جماران و شهیدان و امام ... صورت ماه خمینی ، که چه نورانی بود ... دستمالی که به چشمان ترش می بست و... روضه هایی که همه عمر ، خودش بانی بود "کوثری" روضه نمی‌خواند قیامت می کرد حال ِ این پیر ، همانی که ، نمی دانی بود @hosenih زنده می شد وسط روضه و هی جان می داد خاصه آن روضه که سنگ و سر وپیشانی بود پدر و مادر ، امام و شهدا ، فیض برند ... با دوخط روضه،که این روضه پایانی هست "آه از آن ساعتی ، که با تن ِ چاک چاک نهادی ای تَشنه لب،صورت خودرابه خاک" شاعر: @hosenih
در نگاهش تبسم باران در وجودش صلابت دریا مرد پاکی به نام روح الله پسر خانواده ی زهرا عزم او عزم حیدر کرّار نهضتش نهضت حسینی بود روشنابخش خانه ی خورشید رهبر عاشقان ، خمینی بود شاخص اصل انقلابی ها قبله گاه تمام یاران بود کعبه ی مردمان مستضعف قلب ایران ما ، جماران بود @hosenih آنکه با جلوه ی مسیحایی زنده کرده تمام امّت را رهبر لاله های جان بر کف داده معنا قیام امّت را آن گذر کرده با دلی آرام آن سفر کرده با ضمیری شاد انتظار فرج مرامش بود فرج یار و نیمه ی خرداد آن عزیزی که در شب حسرت آمد ، امّید ناامیدان شد آن امامی که لحظه ی طوفان اسوه ی تک تک شهیدان شد آن قیامی که نیمه ی خرداد نقطه ی عطف انقلاب است و... در مسیر کمال این هجرت تن نداده به هیچ بن بست و ... در مسیر تعالی این راه شب هواخواه نور می مانَد مکتب انقلاب روح الله تا سحر ، تاظهور می مانَد یاد روح خدا بخیر ، که گفت در بلا تکیه بر خدا داریم غم نداریم تا که در بحران روضه های حسین را داریم یاد روح خدا بخیر ، که او یک نشان از پیام صادق بود صادقانه همیشه شاگرد ِ درس های امام صادق بود از مدینه به سینه غم دارد پیر مردی که بی عصا می رفت آه ، شیخ الائمه ی عالم بی عمامه ز کوچه ها می رفت @hosenih آتش در چه کرده با قلبش بین شعله به یاد مادر بود دست ِ بسته به روی خاک افتاد با دل خسته یاد حیدر بود پیر مردی که در تمامی عمر هر نفس محضر خدا می رفت ناله ی یاحسین سر می داد با همین ناله کربلا می رفت السّلام ای امام عاشورا ای که خدّالتّریب گودالی السّلام ای سلام آلُ الله ای که شیبُ الخضیب گودالی شاعر: @hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل از دم عارفانه اش می لرزید جان از نفس ترانه اش می لرزید آن پیر که چون کوه مقاوم می بود با یاد حسین شانه اش می لرزید شاعر:استاد @dobeity_robaey
از پنجره گذشت، فقط یک نسیم بود طراح خوب حادثه‌هایی عظیم بود دریا میان سینهٔ او جزر و مد نداشت آرامشی که در حرکاتش مقیم بود او ساده بود، خانهٔ او خانه‌ای گِلی... و فرش تخت سلطنتش یک گلیم بود پرواز ذکر از دو لبش طرح دیگری‌ست معمار پَر کشیدن هر «یا کریم» بود دستش پر از نوازش دستان یک پدر در دست کودکانهٔ طفل یتیم بود ماه از نگاه روشن او نور می‌گرفت خورشید طرح سادهٔ او از قدیم بود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم دوباره خواب شب شوم را بیاشوبیم به رغم خوف و خطر جاده را ادامه دهیم بیا به سنّت پیشینیان کمر بندیم که یا ز پای در آییم، یا ادامه دهیم شکست کشتی دریادلان اگر در موج از آن کرانه که ماندند، ما ادامه دهیم اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم اگرچه عکس تو در قاب تُنگ دیده شکست تو را به وسعت آئینه‌ها ادامه دهیم تو آن قصیده‌ی شیوای ناتمامی، کاش به شیوه‌ای که بشاید، تو را ادامه دهیم... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کجاست آن‌که نشان نجابت قم بود‏ ‌‏کجاست آن‌که دلش جانماز مردم بود‏ ‌‏ضریح چشم عقیقش صفای رؤیا داشت‏ ‌‏درست مثل غروب گرفتۀ قم بود‏ ‌‏خروش بود؛ خروشی پر از تغزل بود‏ ‌‏سکوت بود؛ سکوتی پر از تلاطم بود‏ ‌‏فرشته‌های خدا شرمگین او بودند‏ ‌‏و او میان همین پا برهنه‌ها گم بود‏ ‌‏به چشم آینه رنگین کمان عاطفه بود‏ ‌‏به قلب صاعقه‌ها دشنۀ تهاجم بود‏ ‌‌‌‏اگرچه باغ نگاهش تب شقایق داشت‏ ‌‏دلش به خرّمی خوشه‌های گندم بود ‏ ‌‏در التهاب نفس‌گیر، در کویر سکوت‏ ‌‏به گوش خسته‌دلان جاریِ ترنم بود‏ ‌‏میان سفرۀ درویشی تواضع او ‏ ‌‏همیشه نانِ صفا پونۀ تبسم بود‏ ‌‏فدای معرفت فصل‌ها که ملتهبند‏ ‌‏ز هرم سوگ بهاری که فصل پنجم بود‏ ‌‏عرق نشسته به پیشانی غزل از شرم‏ ‌‏دگر مپرس که این شرم شعر چندم بود...‏ ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل از دمِ عارفانه‌اش می‌لرزید جان از نَفَس ترانه‌اش می‌لرزید آن پیر که چون کوه مقاوم می‌بود با یاد حسین شانه‌اش می‌لرزید ✍استاد @dobeity_robaey
؛ امانت‌است هر آیه که از تو جا مانده که آشنا سخنش نزد آشنا مانده تبر به دوش شکستی تمام بت‌ها را تو وارثی به هرآنچه از انبیا مانده به دوش می‌کشد اکنون رسالتت را عشق بهار رفته و باغ اقاقیا مانده قدم به راه تو صبحی نهاده‌است که او از ازدحام شب و تیرگی جدا مانده پس از غروب تو، خورشید شب شکن! افسوس چه غربتی به دلِ تنگِ سایه‌ها مانده اگرچه رفته‌ای اما نبسته‌ای در را و نور می‌خزد از لای در که وامانده شکست نیست در این کشتیِ پُر از طوفان هزار شکر که قاموس ناخدا مانده هنوز نقش تو بر لوح جان و دل باقی‌است به ذهنِ آینه‌ها جلوه‌ی خدا مانده و از کرامتِ چشمت تنفسِ صُبحیم تو ای به خال لب دوست مبتلا مانده! پرنده‌ایم که پَر باز کرده‌ایم ای ماه به شوق عطرِ حضورت که در هوا مانده خدا کند همه سلمانِ راهِ تو باشیم هزار راهِ نرفته به دوشِ ما مانده همیشه خوب‌ترین‌ها کنارِ خوبان‌اند کنار عکسِ شما عکسِ جان‌فدا مانده به هرکه گفت چه‌ شد قصه‌ی تو؟ می‌گوییم هنوز قسمتِ اصلیِ ماجرا مانده... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  زلال آبی و پر مهر چشمه‌ساران بود نگاه عاطفه در چشم سبزه‌زاران بود صفای آینه در سینه‌اش تبلور داشت طلوع مهر بهار و سرود باران بود حریم حرمت احرامیانِ کعبه‌ی عشق شمیم عطر نفس‌های بی‌قراران بود به سوگِ لاله‌وَشانِ فتاده در یَمِ خون کشیده سر به گریبان چو داغ‌داران بود ز التهاب کلامش شکست قامت وَهم ستیغِ اوجِ عروجِ خلیل‌واران بود سپیده را به تماشای خویش وا می‌داشت فروغ جلوه‌ی خورشیدیِ جماران بود نمی‌رود ز فرا سویِ خاطرم یادش چکامه‌ای به بلندایِ روزگاران بود   ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چنین درس را از خمینی بگیر "حسینی بمان و حسینی بمیر" ✍ شاعر: 🖊 خطاط: خانم @dobeity_robaey
هم مرد حماسه‌های طوفانی بود هم سالک قله‌های عرفانی بود مانده‌ست هنوز تا که بشناسیمش یک رهرو مکتبش سلیمانی بود @dobeity_robaey
مِی عشقی که در سبو داریم گر وجودی حسین‌جو داریم از خمینی‌ست آبرو داریم هیئت و روضه را از او داریم کوریِ چشمِ دشمنانِ نظام هست الگوی ما مرامِ امام@hosseinieh_net
فرمودند: محرّم‏ و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است‏. اسلام را محرم او زنده کرده است این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید پیر ما می‌گفت اسلام از محرم زنده ماند اشک‌ها از دین پیغمبر حراست می‌کنند با محرم، با صفر اسلام جاویدست و بس یادی از نطق امام پیر امت می‌کنم پیر میخانه‌ی عشاق، خمینی فرمود: هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم حرف ما حرف خمینی‌ست، سرآمد هستیم! عاشق حیدر و اولاد محمد هستیم! این انقلاب از برکت پیر خمین است در امتداد نهضت پاک حسین است چنین درس را از خمینی بگیر "حسینی بمان و حسینی بمیر" •┈┈••✾••┈┈• تک‌بیتی‌ها، دوبیتی‌ها و رباعیات حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
؛ در آسمانِ نگاهش بهشت منزل داشت بهشت روشنی از آن همه فضائل داشت شکوه و هيبت و حسن و ملاحتش بي مثل عجب جمال و جلالي در آن شمايل داشت نگاه روشن او آيه‌هاي «والفجر» و لبش ترنّم «يا اَيُّها المُزَمّل» داشت رسيد صبح سپيد نزول «أَعْطَينا» رسيد و کوثري از روشنی حمايل داشت مسيح بود و دمش جان تازه می‌بخشيد که زنده از نفحاتش هزارها دل داشت دمي به ابروي پيوسته خم نمی‌آورد اگر که لشکر طاغوت در مقابل داشت اگر که سيل عداوت، چو کوه پا برجا اگر که موج ندامت، صفاي ساحل داشت نشد فداش گر اين نيمه‌جانِ ناقابل به راهش آن همه جان‌ْبرکفانِ قابل داشت چه کرد روح خدا در جهاد عشق و عقل حکيم عاشق و دلدادگان عاقل داشت گذاشت بر دل ما گرچه داغ هجرش را مسیر روشن او سالکان واصل داشت نهاد دست خدا در وجود «سيّد علي» شکوه و هيمنه‌ای که «امام راحل» داشت خدا کند که بفهمیم این سعادت را حیات طیبه را، نعمت ولایت را 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با تو آن عهد که بستیم خدا می‌داند بي تو پيمان نشكستيم؛ خدا می‌داند با تو سرلوحه‌ی انصاف گشودیم به عدل بی تو دیباچه نبستیم؛ خدا می‌داند با تو هر بندِ گره‌گیر گشودیم زدست بی تو از پا نگسستيم؛ خدا می‌داند با تو بستیم به هم سلسله‌ی صبر و ثبات بی تو هرگز نگسستیم؛ خدا می‌داند با تو در میکده خوردیم می از جام ولا بی تو با ياد تو مستيم؛ خدا می‌داند با تو بودیم و نهادیم به فرمان تو سر بی تو در راه تو هستیم؛ خدا می‌داند با تو از دامگه حادثه جستیم و کنون بی تو سر بر سردستیم... خدا می‌داند ✍ مرحوم (مشفق کاشانی) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود سال‌هایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فرصت ایام وصال که به کوتاهی یک خاطرۀ زیبا بود وقت آیینه به تسبیح جمالش خوش بود حال پروانه ز کار نگهش شیدا بود کس ندانست که با او ز نهان‌خانۀ اُنس چه حکایات لطیف و چه هدایت‌ها بود عارفی بود که در فصل بلند نگهش باب نورانی برهانِ تماشا وا بود همۀ آینه‌ها را به تشهّد واداشت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوش‌بوی کرامات افشاند همه انفاسِ مسیحاییِ روح‌افزا بود شرح اسرار سبک‌روحی او داشت نسیم کاین‌چنین در چمن لاله و گُل غوغا بود پرده از راز شهیدان سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از نخل بی سر آن‌ْقَدَر سرو و صنوبر ساخت تا عزت امروزه‌ی ما را مقدر ساخت آوازه‌اش در کوچه و پس کوچه پیچیده از خاک مرده، این مسیحا کوهی از زر ساخت دیروز دل‌ها تحت تأثیر کلامش بود با منبر خود مادَرانی "کاوه" پرور ساخت میراث‌دار او بسیج چند میلیونی‌ست با میثم و مقداد و حجر و حمزه لشگر ساخت چشمان او دنبال تقریب مذاهب بود از شیعه و سنی برای هم برادر ساخت پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت این عارف بالله شهری حیرت‌آور ساخت دنیا مرید مکتب "طیب" سرشت اوست سربازهایی مثل حر، پاک و مطهر ساخت مشکل گشای خط شکن‌های دو کوهه شد با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت دامان او مهد تمامیِ شهیدان بود صیاد و زین الدین و چمران و هنرور ساخت در روضه‌های آتشین کوثری هربار آهی کشید از دل، جماران را معطر ساخت ما نه، پدرهامان ولی با چشم خود دیدند اعجاز روح الله یک ایران دیگر ساخت 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود اگر آن ديده‌ی بر ما نگران تو نبود كوه بيداد ز بنياد نمي‌شد ويران اگر از خشم، نهيب تو، تكان تو نبود ريشه آنچه نبايد، كه ز جا بر مي‌كند؟ اگر اميد، به بازوي توان تو نبود چه كسي راه، به دنياي كرامت مي‌جست اگر انوار دل فيض‌رسان تو نبود؟ جامه‌ی نو، كه بر اين ملك كهن مي‌پوشيد؟ آه... اي پير، اگر بخت جوان تو نبود پاي ترديد به دل‌هاي كسان وا مي‌شد نام محبوب، اگر وردِ زبان تو نبود مأمني يافت سخن‌هاي خوش اهل طريق كه در اظهار، به جز طرز بيان تو نبود آنچه گفتي و بر آن زد دل ما، مُهر قبول حرف حق بود، فقط حرف دهان تو نبود هستي‌ات بود برازنده‌ی سير ملكوت اين جهان گرچه جهان بود، جهان تو نبود ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خرقه‌پوشان به وجود تو مباهات کنند ذکر خیر تو در آن سوی سماوات کنند پارسایانِ سفرکرده به آفاق شهود در نسیم صلوات تو مناجات کنند پیش آیینه‌ی پیشانی تو هر شب و روز ماه و خورشید تقاضای ملاقات کنند پی به یک غمزه‌ی اشراقی چشمت نبرند گرچه صد مرحله تحصیل اشارات کنند بعد از این، حکمتیان نیز به سر فصل حیات عشق را با نفس سبز تو اثبات کنند قدسیان چون ز تماشای تو فارغ گردند عطر انفاس تو را هدیه و سوغات کنند بعد از این شرط نخستینِ سلوک این باشد که خطِ سیرِ نگاهِ تو مراعات کنند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرا هرقدر ذوق رفتن و پرواز، شاعر کرد تو را اندیشه‌ات مانایِ تاریخ معاصر کرد میان آیه‌ی والفجر یا بعد از لیالٍ عشر تو را باید کجا خواند و کجا بایست حاضر کرد؟!! تو را با کشتی نوح و تو را در نیل با موسی تو را همپای ابراهیم می‌باید مجاور کرد پیمبروار در اطراف تو پروانه پروانه کلامت مردم این شهر را عمارِ یاسر کرد جوان‌ها را مرامت کربلا در کربلا قاسم کهنسالان عاشق را حبیب بن مظاهر کرد به راه افتادی و با تو بیابان‌ها خیابان شد جهان را هر خیابان در مسیرِ نور، عابر کرد سپاه فیل آورده‌ست دنیا و نمی‌فهمد ابابیل آنچه را با لشکر بی دین و کافر کرد به تحریف تو در ذلت نشستند و نمی‌دانند که عزت را همین نام خمینی بود صادر کرد زمان با من سر ناسازگاری داشت انگاری مرا پابند دنیا و تو را مرغ مهاجر کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با آن که آبدیده‌ی دریای طاقتیم آتش گرفته‌ایم که غرق خجالتیم امروز اگر به سایه‌ی راحت نشسته‌ایم مدیون استقامت آن سرو قامیتم دیری‌ست چشم‌ها همه مبهوت آن لب است عمری‌ست سرسپرده‌ی آن خال وحدتیم این دست‌ها ادامه‌ی دستِ وفای توست امروز اگر بزرگ‌تر از بی‌نهایتیم باشد که دستِ دوست تسلایمان دهد ما را که تا همیشه قَدَح‌نوشِ حسرتیم رونق‌فزای میکده‌ی عشق بعد از این تا صبح وصل تشنه‌ی جام ولایتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آفتابی که زمین شد مدفن تو هفت آسمان راه است تا فهمیدن تو هفت آسمان راه است تا درک نگاهت راه است تا مفهوم چشم روشن تو از تو چه باید گفت ای روح خدایی از تو چه... وقتی محو شد در "او" "من" تو قلبی جوان در سینه‌ی تو در تپش بود حس کرد این را سال‌ها پیراهن تو دل را به اوج آسمان‌ها برد روحت روحت نشد هرگز زمین‌گیرِ تنِ تو در راه تو ای آفتاب سبز ماندیم در سایه‌ی ماهیم بعد از رفتن تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل از دمِ عارفانه‌اش می‌لرزید جان از نَفَس ترانه‌اش می‌لرزید آن پیر که چون کوه مقاوم می‌بود با یاد حسین شانه‌اش می‌لرزید@hosseinieh_net