eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
305 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فضای خیمه برای تجلی‌اش تنگ است علی کسی‌ست که با کفر بر سر جنگ است شبیه کودکیِ حیدر است و از اول، صدای گریه‌ی او با رجز هماهنگ است علی، علی‌ست چه شش ماهه یا نَوَد ساله که ریشه می‌کَنَد از هرچه بذرِ نیرنگ است ز غربت ولی الله سوخت، نه ز عطش قعودِ وقتِ امام، یک ننگ است علی! به منبرِ دستِ حسین خطبه بخوان که خطبه‌های علی خط‌به‌خط خوش‌آهنگ است علی برای هدایت طلوع کرده، ولی همیشه پاسخ کوفه برای حق، سنگ است گمان کنم که (سفیدی) برات دردسر است لباسِ سرخ مبارک! چقدر خوش رنگ است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمری‌ست تشنه‌کامِ تو هستیم و آب نیست عمری‌ست بی‌قرار نشستیم و تاب نیست عمری‌ست در نبود تو همسایه‌ی شبیم در آسمان هیچ دلی آفتاب نیست سرشار از محبت و از مهربانی است در عالم حضور تو حرف عذاب نیست می‌جویمت به خواب و نفهمیده‌ام هنوز در چشم‌های منتظرانِ تو خواب نیست باید خودت برای ظهورت دعا کنی در دست ما دعایِ فرج مستجاب نیست ما گوش‌مان نمی‌شنود پاسخ تو را ورنه سلام‌های کسی بی‌جواب نیست ای مرد انتقام! زمانی که می‌رسی دیگر بقیع مثل گذشته خراب نیست بهتر بمیرد آنکه دلش بین روضه‌ها از داغِ خشکیِ لب جدت کباب نیست :: حالا که حرف تشنگی آمد، مصیبتی بالاتر از مصیبت طفل رباب نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💠 (علیه‌السلام) «خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْ‏ءٌ: اَلْإِيمَانُ بِاللهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَانِ» دو صفت است که بالاتر از آن‌ها چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران دینی. 📗 تحف العقول، ص۵۲۰ 🔹دو ویژگی برتر🔹 «ایمان به خدا» لذت ناچیزی نیست با نور خدا، غروب و پاییزی نیست دائم «به برادران خود سود رسان» بالاتر از این دو ویژگی چیزی نیست@dobeity_robaey
جان آمده رفته، هیجان آمده رفته نام تو گمانم به زبان آمده رفته احیا نگرفتم! تو بگو چند فرشته صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟ پلکی زده ‌ام خواب مرا آمده برده پلکی زده‌ام نامه‌رسان آمده رفته امسال نبرده‌ست مرا روزه، فقط گاه بر لب عطشی مرثیه‌خوان آمده رفته من در‌به‌در او به جهان آمده بودم گفتند کجایی؟! به جهان آمده رفته ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مَخلوقِ خدا قيمت اگر می‌گيرد از آهِ شب و اشک سَحر می‌گيرد در آتش عشق، ما گلستان ديديم از بين شَرَر خدا شَجَر می‌گيرد در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران پروانه چو سوخت، تازه پَر می‌گيرد شيرينى عشق آنچنان است که نخل از ميثم تَمّار اثر می‌گيرد در وقت شهادت بَغَلش می‌گيرند آنکه غم يار را به بَر می‌گيرد بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست فردا که شود، خاک به سَر می‌گيرد در اَصل به معشوق خيانت کرده دستى که زِ دستِ غير زَر می‌گيرد دنيا به‌خدا مزرعه‌ی آخرت است زين مزرعه هر کسى ثَمر می‌گيرد گر سختى آخرت به باور برسد دنياطلبى را زِ بشر می‌گيرد آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است، فرزند تقاص از پدر می‌گيرد روزى که به فاطمه همه مُحتاجند حتماً همه را مَدّ نظر می گيرد همسايه‌یِ من ! حال مرا نيز بپرس همسايه زِ همسايه خبر می‌گيرد :: ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل می‌آيد و بر دست تبر می‌گيرد می‌آيد و انتقامِ مظلومان را با سيصد و سيزده نفر می‌گيرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر عبد گنه‌کارم، تو را دارم چه غم دارم اگر مرغ گرفتارم، تو را دارم چه غم دارم اگر آلوده و پستم، وگر خالی بُوَد دستم و گر سنگین بود بارم، تو را دارم چه غم دارم اگر آتش برافروزی، تن و جان مرا سوزی چه باک از شعلۀ نارم، تو را دارم چه غم دارم هم از لطفت بُوَد هستم، هم از جام تو سرمستم هم از شوق تو سرشارم، تو را دارم چه غم دارم چه در صحرا، چه در دریا، چه در پایین، چه در بالا به هر جانب که رو آرم، تو را دارم چه غم دارم کی‌ام من عبد شرمنده، سیه روی و سرافکنده که با این جرم بسیارم، تو را دارم چه غم دارم تهی از برگ و از بارم، میان لاله‌ها خارم نباشد کس خریدارم، تو را دارم چه غم دارم قرار من، شکیب من، طبیب من، حبیب من دوایم ده که بیمارم، تو را دارم چه غم دارم تو ستّار العیوب استی، تو غفّار الذّنوب استی الا ستّار و غفّارم! تو را دارم چه غم دارم سیه رویم، سیه بختم، بدین پروندۀ سختم بدین اشکی که می‌بارم، تو را دارم چه غم دارم نه آبی در صبو دارم، نه نائی در گلو دارم نه بر رو آبرو دارم، تو را دارم چه غم دارم منم (میثم) که پیوسته، به احسان تو دل بسته بغیر از تو که را دارم؟! تو را دارم چه غم دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔹برای کسب اطلاعات جهت سفارش حکاکی ذکر در روز ١٩ فروردین، به کانال فروشگاه حسینیه مراجعه نمایید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
👌 رباعیات با موضوعِ را در کانال زیر مشاهده نمایید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃 @dobeity_robaey 🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سالی که بی‌حضور تو تحویل می‌شود داغی به جان ما همه تحمیل می‌شود تنها به وصل طلعت ایزد نمای تو از جمعه‌های هجر تو تجلیل می‌شود در آخرالزمان که جهان در تلاطم است آیات وصل توست که تنزیل می‌شود آقا تو را ندیده‌ام و شعر من هنوز پابند استعاره و تمثیل می‌شود بازار ظالمان ستم پیشه‌ی جهان با ذوالفقار عدل تو تعطیل می‌شود بی شک که با ظهور تو فصل خزان ما بر نوبهار عاطفه تبدیل می‌شود یا ایهاالعزیز بیا و شتاب کن اسلام با ظهور تو تکمیل می‌شود چشم انتظار مانده «وفایی» که سال ما گویند با ظهور تو تحویل می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت خدایا لحظه‌ی تحویل سال است و هر از گاهی دلم مثل کبوتر از خراسان سر درآورده‌ست هر از گاهی به قم رفته‌ست تا شیراز اما باز دل من از شمالِ شرق ایران سر درآورده‌ست مرا با وسعت جغرافیایم آشناتر کن بیاور سفره را که لحظه‌ی تحویل، نزدیک است بیاور دخترم! با خود گل لبخند را امشب غمت را زیر چادر در کنار اشک پنهان کن بیاور سیب را، آیینه را، اسفند را امشب تو حول حالنایت را بخوان، آمین آن با من کمک کن دخترم! این سرزمین را قدر بشناسیم دعا کن دخترم! تا زینت این بوم و بر باشی که از تقسیم نان با کودک همشهری‌ات خوشحال و از همسایه بیش از خانه‌ی خود با خبر باشی الهی یا محول! احسن الحالی عنایت کن چه بویی خانه را پُر کرده! حالا خوب می‌دانم چرا این سفره را این‌قدر با احساس می‌چینی کنار سفره‌ی امسال، شب بو را نمی‌بینم به جایش خوب می‌فهمم چرا هی یاس می‌چینی خدا را شکر، یاس خانه را پرپر نمی‌بینم دم تحویل سال است و تو و من دست بر سینه کنار سفره می‌خوانیم با هم، کوثر از قرآن سلام ای ابر باران زا! سلام ای دختر دریا! سلام ای مادر آب و سلام ای همسر باران! سلام ای فاطمه! امسال، ما را فاطمی تر کن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رسید فصل بهار و بهار ما نرسید بهار عمر گذشت و نگار ما نرسید کجاست مرهم غم‌های بی‌شمار علی دوای زخم دل داغ‌دار ما نرسید به شوق دیدن رویش به صبح خیره شدیم چقدر خیره شدیم و سوار ما نرسید چقدر چله گرفتیم تا ببینیمش ولی به منزل مقصود بار ما نرسید هزار حرف مگو بین سینه بود و کسی به داد این دل بیمار و زار ما نرسید چقدر گریه نوشتیم پای غربت او چقدر گریه نوشتیم... یار ما نرسید :: فدای گریه‌ی آن مادری که می‌فرمود: دو قطره آب به این شیرخوار ما نرسید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عید آمده از راه؟! چه عیدی؟! چه بهاری؟! وقتی خبر از باغ و گل و سبزه نداری تا دیده شکوه دل دریایی ما را، غم آمده تا ساحل ما موج سواری تقدیر بر این است که در گوشه‌ای آرام غم از پی غم هی بشماری بشماری این سیل اثر گریه ی ماتم‌زدگان است ای ابر بهاری! چه بباری چه نباری.. تقویم ورق خورد و تو را برگ و بری نیست ای دل به همان زردی پاییز دچاری ای کاش بیایی و در این وسعت تاریک ای سال نو آیینه در آیینه بکاری در راه سواری است؛ خوشا آینه‌ی ما برخیزد اگر از دل این جاده غباری.. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خالق مرا از اول، کِی آفرید بی تو عالم به عالم ذر، من را ندید بی تو با اولین گناهم، دستم رها شد از بس شیطان مرا به سویش، دائم کشید بی تو یک سال آب و جارو، کردم مگر بیایی یک بار دیگر آمد، بی تو من خسته از زمستان، چشمم به سال نو بود دیدی؟ بهار آمد، اما رسید بی تو مردم تمام خوشحال، از دیدن شب عید من که بدم می‌آید، از روز عید بی تو ابر بهار هر سال، با چشم تر می‌آید از چشم‌های من هم، باران چکید بی تو پا در رکاب کردم، تا در رهت بمیرم دیدم نمی‌توانم، باشم شهید بی تو عید است و کعبه دارد، رخت سیاه بر تن می شد مگر بپوشد؟ رخت سفید بی تو دل بود و عقل بود و، اُمّید بود و شادی این ماند غرق اندوه، آن نا امید بی تو «یابن الحسن کجایی؟ مُردم از این جدایی» آخر نیامدی و، قدّم خمید بی تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا نام تو به رویِ لبِ سررسیدِ ماست هر لحظه‌ای که می‌رسد از راه، ماست پلکی بزن که معجزه‌ی چشم سبز تو آغاز پُر شکوفه‌ی فصل جدید ماست   ای روشن از نگاه تو دل‌های شب‌زده یاد توأم به سینه فروغ امید ماست جز نام تو نمی‌شکفد بر لبان ما نامت به تنگنای گره‌ها کلید ماست در ما امید نیست به خورشید بی‌رمق پیشانی بلند تو صبح سپید ماست فصل بهار فصل تماشای روی توست فصلی که لاله‌هاش به یاد شهید ماست سرسبز و سربلند گذشته‌ست از خزان در عشق، این حکایت سروِ رشید ماست مهتابِ این شبی که جهان را گرفته است در انتظار سبز تو روی سفید ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عید ما دل‌شدگان، لحظه‌ی دیدار شماست سال ما ساعت تحویل خودش را دارد@dobeity_robaey
دراین هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد، اما... بهارِ من! تو کجایی؟@dobeity_robaey
ای چشم‌هایت جاری از آیات فروردین سرشارتر از شاخه‌های روشنِ «والتّین» لبخندهایت مهربان‌تر از نسیم صبح پیشانی‌ات سرمشق سبز سوره‌ی یاسین ای با تو صبح و عصر و شب «فی أحسَنِ التقویم» ای بی تو صبح و عصر و شب، دل‌مرده و غمگین ای وعده‌ی حتمی! بگو کی می‌رسی از راه کی می‌شکوفد شاخه‌های آبی آمین؟ رأس کدامین ساعت از خورشید می‌آیی؟ صبح کدامین جمعه‌ها با عطر فروردین؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد اما، بهار من! تو کجایی؟ چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه‌ای و چه عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟ اگر چه حُسن فروشان، به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی دل از امیر سواران، گرفته است بشارت از آسمان خراسان، شنیده است ندایی خودت مگر که به زهرا توسلی کنی امشب نمی‌رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت تقارن و در کاسه‌ی ما شیر و عسل ریخته‌ شد انگیزه‌‌ی بندگی برانگیخته شد یک‌سو رمضان و یک‌طرف فروردین یعنی دو بهار با هم آمیخته شد@hosseinieh_net@dobeity_robaey
حسین جان... سر سال است، مرد مسکینم مکش از دست خالی‌ام دامن... تو بر این خاک‌ها بکش دستی اگر این خاک زر نشد با من...@hosseinieh_net
یک سال دیگر باز از تو شرمگینم قسمت نبود امسال رویت را ببینیم چون طفلِ سردرگم به بازار شب عید می‌گیرم اشک دیده را با آستینم امسال را با حسرت از بس دوره کردم تقویم را سوزاند آهِ آتشینم در روضه‌ات حالا که مهمانیم بگذار در محضر تو پهن باشد هفت سینم توفیق از این بهتر که وقت سالِ تحویل دارم سر یک سفره با تو می‌نشینم :: چشمم به سیب افتاد، از حالا بگویم چشم انتظار کربلای اربعینم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌱سال نو بر شما و خانواده گرامی‌تان «حُسینی» باد🌱 نوروز وصالتان حُسینی بادا نیکوییِ حالتان حُسینی بادا در وسعت کُلُ خَیر فی بابِ حُسین سرتاسر سالتان حُسینی بادا شاعر: ~.~.~.~«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»~.~.~.~ ↳ @hosseinieh_net
تویی که هم‌زبان و همسر نجم امین بودی چه در سختی، چه آسایش، برایش هم‌نشین بودی که رو کردی به دین وقتی تمام شهر کافر بود نخستین بانوی اسلام در آن سرزمین بودی تو را هم طاهره خواندند و هم شهبانوی بطحاء ولی در وصفت این کافی‌ست: کوثرآفرین بودی اگر نامیده عام‌الحزن پیغمبر وفاتت را تو بیش از آنچه می‌دانیم با احمد عجین بودی برایت جبرئیل از جنت اعلی کفن آورد یقیناً لایق این هدیه از عرش برین بودی گواهی می‌دهد قرآن، شهادت می‌دهد تاریخ: نه تنها مادر زهرا، که ام‌المؤمنین بودی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام که جلوه کرده در او شأنِ زن به معنیِ تام زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام که بوده است "مسلمان" جلوتر از اسلام کسی به درک مقامش نمی‌رسد هرگز به درکِ معنی نامش نمی‌رسد هرگز "فَأيَنَ مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم گدای سفره‌ی اکرام اوست صَد حاتم از او اگرچه نوشتند عالم و آدم ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست همین مقام، بس او را، که "مادرِ زهراست" امینه بوده اگر همسر امین شده است تمام ثروت او خرج راه دین شده است که جزء چار زنِ برتر زمین شده است به امر حضرت حق، "اُم‌ِّ مؤمنین" شده است تمام ثروت اسلام در خزانه‌ی اوست چرا که عرشِ خداوند فرش خانه‌ی اوست کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت فضائلش همه رو بود، پس سؤال نداشت که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت "خدیجه بیشتر از بیست‌و‌هشت سال نداشت" به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند "صحیح"های دروغین، فقط غلط گفتند کنار نام رسول خدا و شیر خدا نوشته است خدا نام نامی او را چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا حسین‌ گفت: "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء" چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه و گفته: "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله" :: رسید روح‌الامین در دقایق آخر گرفته بود ولی پنج‌تا کفن در بر یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر... به گریه گفت: قرار است این سه‌تای دگر برای فاطمه و حیدر و حسن باشد ولی حسین قرار است بی‌کفن باشد... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم سرمه نمی‌برم به چین، قند و شکر نمی‌خرم نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم دانه‌ی عشق کاشتم، در قفست رها شدم با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه‌ای است با تو پر از قصیده‌ام، با تو غزل‌سرا شدم ای که ملول می‌شوی، از نفس فرشته‌ها باور من نمی‌شود، هم‌نفس شما شدم سفره‌ی دل برای من، باز کن آیه‌ای بخوان حرف بزن که مَحرمِ زمزمه‌ی حرا شدم قطره‌ی من فرات شد، ذرّه‌ام آفتاب شد پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته‌ایم تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم من به تو دست یاعلی داده‌ام از صمیم دل مرگ جدام کرده است، از تو اگر جدا شدم لحظه‌ی آخرین غزل، ترس ندارم از اجل پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e