#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
ناله كن اى دل به عزاى على
گريه كن اى ديده براى على
كعبه ز كف داده چو مولود خويش
گشته سيه پوشِ عزاى على
عمر على عمرۀ مقبوله بود
هر قدمش سعى و صفاى على
ديدۀ زمزم كه پُر از اشک شد
ياد كند، زمزمههای على
تيغ شهادت سر او را شكافت
كوفه بُوَد، كوهِ مناى على
عالم امكان شده پر غلغله
چون شده خاموش صداى على
منبر و محراب كشد انتظار
تا كه زند بوسه به پاى على
ماه دگر در دل شب نشنود
صوت مناجات و دعاى على
آه كه محروم شد امشب دگر
چشم يتميان ز لقاى على
مانده تهى سفرۀ بيچارگان
منتظر نان و غذاى على
واى امير دو سرا كشته شد
خانۀ غم گشته، سراى على
پيش حسين و حسن و زينبين
خون چكد از فرق هماى على
خواهم اگر ملك دو عالم "حسان"
از دل و جان باش گداى على
✍ #حبیب_الله_چایچیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
به مسجد میرود معنا کند روح عبادت را
به مسجد میبرد با خود علی امشب شهادت را
مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزاندهست عمری در فراقش خواب راحت را
برای کشتنش از بدر تا محراب، راه افتاد
ندیدم هیچجا از تیغ، تا این حد سماجت را
چنان آغوش واکردهست رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را
سحر، در کمتر از یک لحظه ارکانِ هُدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را؟
رها شد نغمهی «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه» در عالم
علی میخواست دریابیم معنای سعادت را
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
کشتی عالم ایجاد به موج خطر است
چرخ را توطئهای باز مگر زیر سر است؟!
کوفه از نقشهی شوم دگری باخبر است
دل شب جانب مسجد شبحی رهسپر است
تیغ در جامه نهان، جانب مسجد پوید
گام گامش سخن از فاجعهای میگوید
شرر از فاجعهی برق نگاهش ریزد
تیرهگی از دل تاریک و سیاهش ریزد
خشم دادار ز تصمیم گناهش ریزد
آسمان خون بنگر بر سر راهش ریزد
با شتاب از همهجا روی به مسجد آرد
نقشهی ریختن خون علی را دارد
کاش گردد ز سما صاعقه نازل امشب
کاش از پنجهی غم پاره شود دل امشب
یا سر راه بگیرید به قاتل امشب
یا علی را بنشانید به منزل امشب
چه به تعجـیل ز ره مهر جهانتاب آید!
نگذارید که مولا سوی محراب اید
آسمان! ناله خدا را ز دل تنگ بزن
شیشهی عمر قدر را ز قضا سنگ بزن
کوفه! آتش بهخود از بردن این ننگ بزن
حلقهی در! به کمربند علی چنگ بزن
مرغکان! سخت بهمنقار عبایش گیرید
ورنه فردا همگی نوحه برایش گیرید
شده نزدیک که طوفان همهجا را گیرد
زلزله قامت ارکان هدی را گیرد
موج خون، دامن محراب دعا را گیرد
یک نفر نیست ره شیر خدا را گیرد
منبر و مسجد و محراب! برآرید خروش
آخر ای مسجدیان! از چه نشستید خموش
عاشق این است که از شوق وصال یارش
خصم را خواند و از خواب کند بیدارش
خبر از سِرّ ضمیرش دهد و از کارش
تا به تأخیر نیفتد شرف دیدارش
زودتر از همه بشْتابد و قامت بندد
نشود قامت او، دست قیامت بندد
اوست آرام؛ ولی ارض و سماء میلرزد
جز دل او همه عالـم به خـدا مـی لرزد
مسجد و منبر و محراب و دعا میلرزد
دست و تیغیست که در موج فضا میلرزد
جان حق در خطر افتاده خدا میداند
یک نفر نیست که تیغ از کف او بستاند
آسمان شعله، فضا دود، زمین زلزله شد
عالم نامتناهی همهجا ولوله شد
کوفه تنها نه! که در عرش بهپا غلغله شد
حامل وحی بهفریاد در آن مرحله شد
شاهد حُسن خدای ازلی را کشتند
آه ای مسجدیان! آه! علی را کشتند
ایـن نـظام اسـت که یکباره بهم افتاده
یا وجود است که در بیم عدم افتاده
لوح آغشته به خون گشته قلم افتاده
علی از پای به شمشیر ستم افتاده
رفته از هوش و همه دیده بهسویش دارند
شاید از اشک حسن، باز به هوشش آرند
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود
شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود
با وضو آمد به قصد لیلة الفرقت، علی!
ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود!
دور محرابت نمیبیند ملائک را مگر؟
با چه رویی دارد این شمشیر میآید فرود
کینهای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش
تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود
رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان
از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود
در وداعت با حسین اشک تو جاری میشود
دیدهای گویا از اینجا خیمهها را بین دود
بین فرزندانی اما این حسینت را غریب
میکشندش با لبان تشنه در بین دو رود
با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت
شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
نَخْلى از اَشك تو سيراب نگرديد دگر
از همان لحظه كه بر فرقِ تو شمشير آمد
حوريان هم به عزاى تو سيه پوشيدند
تا بِگوشِ فَلَكَتْ، نَعره ى تكبير آمد
شير، تَجْويز به درمان سَرت كرد طبيب
هر كه آمد به مُلاقات تو، با شير آمد
صُحبت از شير شد و رَفت دلم كربوبلا
كه به ميدان، پسرى با پدرى پير آمد
قَدْرِ يك جُرعه ازين شير، اگر داشت رُباب
طفل مىمانْد، ولى حرمله با تير آمد
✍ #سعید_خرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
سلام ما به علی و نماز آخر او
به حال راز و نیاز و به دیدۀ تر او
سلام ما به علی و به عدل و ایمانش
سلام ما به رخ غرق خون و منبر او
سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خونِ اطهر او
سلام ما به پریشانی حسین و حسن
سلام ما به دل پُر زآه دختر او
سلام ما به نفسهای نفْس پیغمبر
سلام ما به فروغ نگاه آخر او
سلام ما به غمی کز مدینه دارد او
سلام ما به ملاقات او و همسر او
چو خاک اوست سزای ابوذر و مقداد
فتاده است «وفائی» به خاک قنبر او
✍ #سيدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_شهادت
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
ﺷﯿﺮﺵ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﻧﺎﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﺒﺘﻼﺵ ﮐﺮﺩ
ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﺮﻣﺶ ﮐﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
ﭘﺎﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻧﻤﯽﺭﻭﺩ
ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺳﻠﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﻋﺒﺎﺵ ﮐﺮد
ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﺧﻀﺮ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺸﮑﻼﺕ، ﻧﺒﯽ ﻫﻢ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﻋﮑﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﯿﻤﺒﺮﺍﻥ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﺵ آینهی ﺍﻧﺒﯿﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﻼﻡ، ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ
ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﺮﺩ پنجهی ﻣﺸﮑﻞﮔﺸﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﯾﮏ ﻧﺦ ﻋﻤﺎﻣۀ ﺳﺮﺵ
ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
::
با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد
تسبیح را بهدست گرفت و دعاش کرد
معلوم میشود که نمکگیر زینب است
وقتى بهجاى شیر، نمک را غذاش کرد
بین دو سجده بود که فرق سر على
مانند ذوالفقار دودم شد... دوتاش کرد
اى روزگار! آخر على را زمین زدند
باید ازین به بعد جگر را فداش کرد
وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد
وقت خضاب، خون سرش را حناش کرد
بین حصیر پاره پدر را حسین بُرد
تا اینکه از قضا پسرش بوریاش کرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
بگیر ای مرگ! عالم را در آغوش
که از فرق علی خون میزند جوش
متاب ای مه! متاب ای مه! که امشب
چراغ عمر مولا گشته خاموش
به جز سجّاده و محراب خونین
به هر جا بنگرم باشد سیه پوش
در و دیوار مسجد را مشوئید!
مبادا تا شود این خون فراموش
چه سان باور کنم مرگ علی را
گمانم باز مولا رفته از هوش
سزای آن همه خوبی همین بود
که خون در سجده ریزد از سر و روش
کجا رفت آنکه رنج عالمی را
چو قوت مستمندان بُرد بر دوش
صدای واعلیا واعلیا
رسد امشب زهر ویرانه بر گوش
چو اطفال یتیم کوفه (میثم)
گرفته زانوی ماتم در آغوش
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
به مسجد میرود یا سمت قربانگاه میآید؟
چرا از هر طرف امشب نسیم آه میآید؟
قدمهایش چقدر از خانه تا مسجد شتابان است
به سختی عرش دارد پا به پایش راه میآید
چه شوقی میچکد از صورتش وقت وضو امشب
برایش عاقبت آن لحظۀ دلخواه میآید
برای بار آخر کوچهکوچه، کوفه میبیند
سراغ سایههای تیره، نور ماه میآید
هلا ای شهر! شام آخر است آمادهای آیا؟
چه بر روز تو در این فرصت کوتاه میآید؟
نمیبینند مردم حجم تنهایی مولا را
غریبی علی تنها به چشم چاه میآید
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
رها ز درد و غم و رنج بیشمار شدم
قسم به خالق کعبه که رستگار شدم
همین که خون سرم ریخت روی سجّاده
برای دیدن زهرا امیدوار شدم
همه جوانی من ختم شد به یک مصرع
گل خزانزده در موسم بهار شدم
به روزگار من آن شد در این دو روزهی عمر
که تا قیامت، مظلوم روزگار شدم
به چاه گفتم: ای چاه! گریه کن بر من
که من به کینهی یارانِ خود دچار شدم
چه سالها که ز عمرم گذشت بی زهرا
خدا گواست که آب از فراق یار شدم
به نخل میثم خود ثبت کن بگو «میثم»
که من اسیر ستمهای بی شمار شدم
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد
حُر و زهیر و عابس و اَسلم بسازد
باید مفاتیح الجنانِ "شیخ عباس"
دل را که شد ویرانه دستِ کم بسازد
یارب! به من اشکی بده سازنده باشد
اشکی بده از بندهات میثم بسازد
چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد
تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد
دستی بده دست از تهیدستان بگیرم
دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم
پایی بده جز در ره مولا نکوبم
پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم
میلی بده از جام همدردی بنوشم
در سیل ماتم نذر همنوعم بکوشم
عزمی بده آمادهی ایثار باشم
وقت ضرورت، راهی پیکار باشم
نسلی بده عشق شهادت در دل آن
نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن
جانی بده سرشار از نور ولایت
لب تر کند مهدی، کنم تقدیم حضرت
هرکس به نوعی میکند نجوا شبانه
من هم بخوانم از شهادت عاشقانه
زیباترین نثر مناجاتم جهاد است
امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست
جزءِ مجاهدهای در راه خدایم
سجادهام حکم کفن دارد برایم
بر نفْس سرکش راه طغیان را ببندم
با معنویت در دو عالم سربلندم
بیش از چهل سال گذشته پای کاریم
وقتی که خرمشهرها در پیش داریم
رمز بقا قطعاً به دست مردم ماست
این اولین تحلیل گام دوم ماست
ما را سفارش میکند آقا به تقوا
لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا
::
درس دبستان امیرالمؤمنین است
گوشم به فرمان امیرالمؤمنین است
نص اشداءُ علی الکفار یعنی
منشور قرآن امیرالمؤمنین است
حکم پدر دارد برای خاک یعنی
ایران هم ایران امیرالمؤمنین است
هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا
مدیون احسان امیرالمؤمنین است
عمری محدث بودن و از غیب گفتن
این کار سلمان امیرالمؤمنین است
در کعبه مولایم علی آمد به دنیا
پس صاحب خانه امیرالمؤمنین است
ساعات خوب زندگی ما همیشه
در زیر ایوان امیرالمؤمنین است
حبل المتینم هست و فردای قیامت
دستم به دامان امیرالمؤمنین است
با دست او حق سفرهاش را پهن کرده
هر بنده مهمان امیرالمؤمنین است
زهرای مرضیه همیشه دوست دارد
چشمی که گریان امیرالمؤمنین است
::
شخص پیمبر بانی بزم عزایش
چشمان زهرا نیز میبارد برایش
مرغ دلم پر میزند بر بام کوفه
حلوای ختم مرتضی در کام کوفه
میریزد از غمهای خود در جان دختر
وقتی که بابا میشود مهمان دختر
از غصه دیوارِ دلِ دختر ترک خورد
وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد
آماده دارد میشود بر قتل حیدر
قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد
سی سال پیش، از پا در آمد مرد خیبر
وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد
دلواپس فردای بابا اُم کلثوم
باید بخواند روضهها را اُم کلثوم
از خانه که بابای از گل بهترم رفت
گفتم که دیگر سایهی روی سرم رفت
دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر
پشت سر بابا دوباره مادرم رفت
دیدم از این کوچه شروع کربلا را
هجده سر بر روی نیزه، از حرم رفت..
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت
همهی میکده را دیدهی گریان برداشت
گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانهی هر عبدِ پریشان برداشت
تا که گفتیم ببخشید، دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت
غصه خوردیم ولی غصه و غمها را بُرد
گفت: باید که غم از سینهی مهمان برداشت!
پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت
بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تَن ما با لب خندان برداشت
کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت
دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت
من شبِ قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت
من حسینی شدهام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربتِ جانان برداشت
::
علی امشب به سر سفرهی زینب رفت و...
طبق معمول عوضِ شیر و نمک، نان برداشت
امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت...
هرچه برداشت قدم، فاطمهگویان برداشت
آخرین لقمهی نان را به یتیمانش داد
کوفه را زمزمهی آهِ یتیمان برداشت
امشب ای کوفه! علی پیش شما مهمان است
صبح فردا وسط خونِ خودش غلتان است
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e