eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
309 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اشک من از آه لب ربابه داغ علی خواب شب ربابه منو به بی پسر بودن یاد کنید ام بنین که لقب ربابه @hosenih بگید برا ثواب حلالم کنه اگه نخورده آب حلالم کنه برای تشییع جنازم نیاید فقط بگید رباب حلالم کنه اگه دعای من نداشت اثر کاش همراهتون میومدم سفر کاش برا بلاگردونیه حسینم چهار پسر کمه چهل پسر کاش.. به بازوهاش طناب خورده چرا؟ سیلی مگه رباب خورده؟ چرا؟ عروس من چی به سرش اومده صورتش آفتاب خورده چرا؟ @hosenih بغض تو توو گلوی من بود رباب حرمله رو به روی من بود رباب اونیکه از روزنه مشک ریخت آب نبود آبروی من بود رباب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در هیاهو گم شدم پیدا کن این افتاده را ناخدایِ شیعیان ،دریا کن این افتاده را از مسیرِ عشق.. بدجوری کنار افتاده ام با نگاهِ نافذت شیدا کن این افتاده را @hosenih با گناهان،خویش را از چشمِ تو انداختم با دمِ جانبخشِ خود زیبا کن این افتاده را قد خمیده آمدم فرزند زهرا رحم کن خواهشاً با یاری ات طوبا کن این افتاده را بر زمین خوردم بدونِ تو ،دو دستم را بگیر صاحبِ افتادگان! برپا کن این افتاده را روزگارم طی شود در سُستی و بیچارگی کم دگر امروز یا فردا کن این افتاده را @hosenih از درِ تو خیر دیدم باز هم خیری رسان با نگاهت نوکرِ زهرا کن این افتاده را من ابالفضلی شدم خودرا سپردم دستِ او صاحبم! تو زائرِ سقّا کن این افتاده را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ابتدا گفت السلام علیک بنده اذن ورود می خواهم به کنیزی زینب آمده ام اگر از لطف خود دهد راهم السلام علیکما حسنین پرتو نور ذات لم یزلی آمدم تا شوم ڪنیز شما گر گذارم قدم به بیت علی @hosenih جان عالم فدایت ای زینب بشنو از این کنیز زمزمه ای نام من فاطمه است اما تو بعد زهرا فقط تو فاطمه ای من شنیدم که مادرت زهرا بین دیوار و در فدا گردید آن قَدَر حامی ولایت بود که فدایی مرتضی گردید کاش در بین کوچه ها زده بود جای زهرا به روی من سیلی کاش ام البنین زمین می خورد کاش می گشت روی من نیلی بود آن کوچه خلوت و پنداشت می رسد زور او به زور حسن کاش می زد به روی من سیلی تا دگر نشکند غرور حسن ڪاش در پشت در سپر بودم همچو زهرا به یاری مولا ڪاش در سینه ام فرو می رفت میخ در جای سینه ی زهرا روضه می خواند وقت آمدنش نوعروسی ڪه جای فاطمه بود آن عروس سیاه پوش علی فاطمه در عزای فاطمه بود پا به بیت علی نهاد و سپس به ڪنیزیش مفتخر گردید سال ها بعد هم به لطف خدا مادر حضرت قمر گردید @hosenih گشت از نور آفتاب علی جلوه ی ماه هاشمی حاصل به جهان پا نهاد از این پیوند یل ام البنین ابوفاضل از ادب طفل خود به دور سر شاه بی سر ز مهر می گرداند گفت عباس من فدایی توست یاور تو همیشه خواهد ماند داد قنداقه اش به دست علی مرتضی دست های او بوسید و سپس گریه ڪرد،ام بنین سبب گریه ی علی پرسید گفت این دست های زیبا را می دهد در ره شه بی سر روزی آید به دشت ڪرب و بلا می شود از بدن جدا، مادر آسمان بود و داشت چهار قمر همه زیبا و پاڪ و تابنده تا بریزد به پای خورشیدی ڪه بود نور او درخشنده چون ڪه آن ڪاروان به راه افتاد گفت عباس من ضیاء دوعین پسرم جان من،عزیزدلم هرچه شدجان تووجان حسین همه ی عمر افتخارم بود ڪه توئی اُسوه ی جوانمردی جان فدای حسین زهراباش نڪند بی حسین برگردی خبر آمد بشیر آمده است با دل زار و خسته، با افغان گفت مادر همه پسرهایت ڪشته گشتند با لب عطشان گفت ام البنین ڪه ای قاصد فقط از شاه عالمین بگو همه ابناء من فدای حسین فقط از سرورم حسین بگو گفت مادر ڪنار نهر فرات تشنه لب، راس اوجدا ڪردند سر او را به نیزه ها بردند دربیابان تنش رها ڪردند بدنش قطعه قطعه از ڪین شد آنچنان ڪه به بوریا بردند بی ڪفن دفن گشت بعد سه روز بی سر او را به خاڪ بسپردند دید نتواند این غمِ عظما مادری خسته دل ڪشد بردوش ازغم داغ سیدالشهدا ناله ای برڪشید و رفت ازهوش اولین روضه را بپا ڪرد و روضه خوانی مدام ڪارش بود گریه برداغ سیدالشهدا مرهمی بهر قلب زارش بود روضه می خواندوبافغان می گفت، اُم عباس با دلی غمگین من ندارم دگر پسر مَردم ودگرنیستم من امِِّ بنین @hosenih آری آن پاڪدامن ازسرِمهر بهر احیای دین حق ڪوشید همچو زهرا به یاری حیدر بود و جام ولای اونوشید السلام علیڪ ای خورشید مهرِ منظومه ی چهارقمر السلام علیڪ مادر عشق هم نفس هم قدم تو باحیدر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ به آسمان و به وقتِ سحر نیاز ندارد که هست مادرِ ماه و قمر نیاز ندارد چهار شیر-پسر را روانه کرده به میدان حسین(ع) بعدِ جوانش سپر نیاز ندارد @hosenih نشسته أمّ وهب پای درس ِ أمّ ادب که؛ به روزِ واقعه هرگز پسر نیاز ندارد علی(ع) و خیلِ ملائک به وصفِ او شده مشغول به وصفِ حدّاقلِّ بشر نیاز ندارد شده ست همسر او بوتراب! تا به ابد به بنی کلاب! قبیله! پدر! نیاز ندارد انیس و مونس قرانِ ناطق است! به قران- مقام و رتبه ازین بیشتر نیاز ندارد بشیر با خبر است از علاقه اش به حسینش(ع) همینکه از پسرانش خبر نیاز ندارد @hosenih بناست جان بدهد در رکابِ خون خداوند دو دست و چشم و سرش را اگر نیاز ندارد تمام ِ دار و ندارش فدای سیدٱلعطشان کنار علقمه سقّا به سر نیاز ندارد! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خوب بود این دم آخر پسرانت بودند! شرزه شیران جگردار جوانت بودند این زمین گیر شدن، علت خونین بالی ست سر بالین تو جایِ پسرانت خالی ست @hosenih گفتن از بی کسی ات حال بکاء می خواهد مادر داغِ جوان دیده، عصا می خواهد چه بگویم!؟ که از این بغض، صدا می گیرد چه کسی گوشه ی تابوت تو را می گیرد!؟ گفتنش نیز به جان، غصه و غم می ریزد مادر از مرگ پسر، زود به هم می ریزد داغ بیهوده ندیدی! به خدا چشم زدند اهل این شهر جوانان تو را چشم زدند مادر! این لحظه ی آخر کمی از ماه بگو از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو روضه مشک بخوان پشت سرت گریه کنیم یک دلِ سیر برای قمرت گریه کنیم مادر! آن گونه بخوان که جگر عالم سوخت پایِ این روضه شنیدم دلِ مروان هم سوخت روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان هر چه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان! خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر @hosenih خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر داخل طشت طلا را تو ندیدی مادر کوهی از غم به سرِ شانه ی زینب دیدند دخترت را ملاعام معذب دیدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نشد از چهره‌ام غم را بگیری زِ من اندوهِ عالم را بگیری برای رفتنم اینسو و آنسو نشد مادر که دستم را بگیری تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا دو دستت را که زد مُردم من اینجا همینکه از رویِ مَرکب عزیزم زمین خوردی زمین خوردم من اینجا @hosenih نه که امروز مادر درد دارم که روز و شب سراسر درد دارم از آن ساعت که با ضربه شکستند سرت را بی هوا سردرد دارم اگر بشکسته‌ام مانندِ زهرا ببین دلخسته‌ام مانندِ زهرا سرت را تا که رویِ نیزه بستند سرم را بسته‌ام مانند زهرا به یادت آه ، یکسر می‌کشیدم که گویی از تنت پَر می‌کشیدم به هر تیری که بر جسمِ تو می‌رفت من اینجا آی مادر می‌کشیدم مرا گفتند که بازو ندارد دگر عباسِ تو اَبرو ندارد بمیرد حرمله بد زد به چشمت از آن لحظه دو چشمم سو ندارد نشد بال و پَرِ خود را بگیرم به دامن اصغرِ خود را بگیرم من از شرمندگی پیشِ رُبابم نشد بالا سرِ خود را بگیرم پس از تو کاش زنجیری نمی‌ماند تو می‌خوردی و شمشیری نمی‌ماند تمامش کاشکی خرجِ تو میشُد برایِ حرمله تیری نمی‌ماند @hosenih "ببین مادر زِ گریه آب رفته و از سردردها از تاب رفته به نیزه دار گفتم بچه داری؟ کمی آرام تازه خواب رفته" عزیزم جان جانا نور عینا به فرقم باد خاک عالمینا نگاهم مانده بر در تا بیایید حسینم وا حسینم وا حسینا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی از مادر چشم انتظارت دل بریدی @hosenih جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم را من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی تنها نه دلگرمی مادر بوده ای تو بر خاندان فاطمه روح امیدی بر گردنم انداختی با دستهایت زیبا مدال عزت «ام الشهیدی» زینب کنار گوش من آهسته می گفت هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر بر پیکر مانیست جایی از سپیدی یک تکه مشک پاره را تا داد دستم فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی از مشک معلوم است با جسمت چه کردند وای از زمین افتادن،و از ناامیدی باور نخواهم کرد تا روز قیامت بی دست افتادی،به خاک وخون طپیدی @hosenih در سینه پنهان میکنم یک عمر رازم پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ روز اول که درِ خانه ی زهرا دیدم همه تکلیفِ خودم در رهِ مولا دیدم دَمِ در، بر قدمِ دختِ علی افتادم خویش را خادمه ی زینب کبرا دیدم @hosenih خواستم مادری از بهر یتیمان بکنم عالَمی فاصله تا ام ابیها دیدم چونکه آقام به یافاطمه میکرد خطاب غمِ بی مادری از چهره ی گلها دیدم یاوه گویان چقدَر پشتِ سرم حرف زدند چه بگویم، چقدَر طعنه ز اعدا دیدم قصد کردم که خدا هر چه دهد طفلانم همه را نذر یتیمان حرم گردانم از همان روز که رخسار قمر آوردم باورم بود، سپاهی ز جگر آوردم خواستم یارِ حسینم بشوم، از این رو در ره کرب و بلا چار پسر آوردم قصه ی کوچه ی غم را که شنیدم ز حسن لشگرِ منتقمان را به ثمر آوردم داستان در و دیوار عزادارم کرد بهر زینب پس از آن، چند سِپر آوردم میخِ در را که شنیدم، نفَسم سخت گرفت ناله ها در دلِ شب تا به سحر آوردم غمِ بازوی ورم کرده کبابم میکرد روضه ی سوختنِ فاطمه آبم میکرد سوختم در همه ی عمر بر آن عمر کمش گریه کردم همه شب از غمِ آن قدِّ خمش قصد کردم، شود عباس علمدار حسین تا که در معرکه گیرد کمی از کوهِ غمش @hosenih از خدا خواسته بودم به صفِ کرب و بلا بشود منتقم سیلیِ اهلِ ستمش من بمیرم که به جبهه پسرم سقا بود نتوانست در آنروز شود منتقمش از خجالت پسرم کشته شد، از تیغ نشد از لب تشنه ی آن سَرور و اهل حرمش چشمِ گریانِ سکینه جگرش را سوزاند نیزه نه، طفلِ حرم چشم ترش را سوزاند کاش بعد از پسرم یاور زینب بودم جای زهرا همه جا مادر زینب بودم وقتِ بوسیدنِ حنجر که هجوم آوردند کاش همچون سپری بر سر زینب بودم کاش در حمله ی بی وقفه ی غارتگرها مانعِ غارتِ آن معجر زینب بودم کاش زیر لگد و کعب نی و سیلی و مُشت سپرِ قافله و لشگر زینب بودم @hosenih کاش در کوفه و در شام و در آن مجلسِ شوم وسط معرکه دور و بر زینب بودم تهمتِ سختِ کنیزی به حرم کشت مرا بر سر نیزه حیای پسرم کشت مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دوباره عالمی باغم عجین است وفات حضرت ام البنین است همان بانو که عطر یاس دارد جوانمردی چنان عباس دارد @hosenih همان بانو که قلبش منجلی بود پس از زهرا مددکار علی بود چوبودی لایق فضل وعنایت قدم بگذاشت در بیت ولایت زعشق فاطمه درتاب وتب بود چه گویم من که دنیای ادب بود خدا وقتی به حیدر یاس را داد وبر ام البنین عباس را داد همه دیدند اشک شوق افشاند گلش رادور ثارالله گرداند بگفتا این پسر این نور عینم شود یاسم فدائی حسینم اگر عباس او حبل المتین است گلی از گلشن ام البنین است زمان بگذشت ودل غرق ولا شد حسین چون راهی کرببلا شد به همراه حسینش کرد راهی سه نور پر فروغ وقرص ماهی مبادا پور زهرا واگذارید حسین فاطمه تنها گذارید @hosenih زعشق مرتضی در شور وشینید عزیزانم فدائی حسینید به دشت کربلا غوغا به پا شد همه گلهایت ای مادر فدا شد ابوفاضل به موج خون شنا کرد سر وچشم ودو دستش را فداکرد زمین خورد و زعالم دلبری کرد که بر عباس زهرا مادری کرد خزان شد جملگی گلهای باغت دوچشمت اشکی وبرسینه داغت به دلها بس شرر انداختی تو شبیه چهارتربت ساختی تو مدینه شاهد نوحه سرائیت دل غمدیده سوز کربلائیت نوای مادری اشک دو عینت گهی از داغ عباس وحسینت نبودم کربلا زاری نمایم به گلهایم عزادرای نمایم قدم خم گشته و زار وحزینم اگر ام البنینم کو بنینم دم اخر شدو وقت جدائی الا عباس نام اور کجائی کجائی مادرت چشم انتظار است برای دیدن تو بیقرار است @hosenih کشد پر مرغ روح من زسینه عزادارش شده شهر مدینه تو بر دلهای بشکسته نویدی امید قلب نالان (سعیدی) ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مویم که شد سفید فدای سرت حسین عباس من فدای علی اکبرت حسین گفتم به آب لب نزند تا تو تشنه ای در آب بود فکر تو آب آورت حسین @hosenih گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین از چار نازنین پسرم یک سپر رسید با کاروان غمزده خواهرت حسین اینجا همه زگریه من گریه می کنند اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین این گریه ها برای دو دست بریده نیست گریم به دست بسته دو خواهرت حسین تیر سعبه چشم اباالفضل را درید ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین عباس آخرین نفسش روی پای تو تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین طبق سفارشم همه جا همره تو بود جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین از خواهرت شنیده ام ای شاه بی کفن مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین @hosenih از خواهرت شنیده ام غارت شد از تنت پیراهن و عمامه و انگشترت حسین زهرا اگر نبود بگرید برای تو من گریه میکنم عوض مادرت حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ویلی علی شبلی که چشمش تیر خورده از هر طرف هم نیزه هم شمشیر خورده ویلی علی شبلی دو دستش را بریدند قد رشیدش را به خاک و خون کشیدند @hosenih ویلی علی شبلی که سد شد راه چاره با تیر کین شد مشک آبش پاره پاره ویلی علی شبلی که آن ماه مدینه شرمنده شد هم از رباب هم از سکینه ویلی علی شبلی عمود آهنین خورد با صورت از مرکب علمدارم زمین خورد ویلی علی شبلی که فرقش را شکستند راس جدایش را به روی نیزه بستند ویلی علی شبلی به غارت رفت هستش پیش از سرش بالای نیزه رفت دستش ویلی علی شبلی به داغش خنده کردند او را شبیه بسمل پرکنده کردند ویلی علی شبلی وفایش را نشان داد در پیش دریا بود اما تشنه جان داد ویلی علی شبلی چه غوغایی به پا شد با رفتنش پای عدو در خیمه وا شد ویلی علی شبلی که از بالای نیزه دیده کتک خورده رقیه پای نیزه @hosenih ویلی علی شبلی که با چشمان خونبار می دید زینب را میان کوچه بازار ویلی علی شبلی که از زینب شنیدم دارد چه قبر کوچکی سرو رشیدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آئینه‌ی مزارش اگر چه مکدر است از آسمان پریدن بالش فراتر است @hosenih عالم غلام آنکه به کرّات گفته بود عمرم تمام وقف کنیزی حیدر است خواندش به نام فاطمه او گفت یا علی امّ‌البنین بگو به من اینگونه بهتر است @hosenih در وصف او بس است بگوییم با غرور او شیر بانویی است که عباس‌پرور است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چه عزادار شدم! در دلم افتاده شرر خبر آوردی و شد دلهره سوغاتِ سفر کاش می آمدم و محض تسلّایِ رباب(س) میزدم گریه کنان از غم ِ شش ماهه به سر @hosenih میزدم بوسه بر آن پایِ پُر از آبله تا- چشم ِ کم سویِ رقیه(س) نشود تیره و تر خبر آوردی و تا مضطر و گریان گفتی: پاره شد مشک! فقط دست گرفتم به کمر علَم افتاد زمین! آب به خیمه نرسید! آیة الکرسیِ من کاش که میکرد اثر شدم از روی علی(ع) تا به ابد شرمنده پس نگویید به من أمّ بنین، أمّ قمر نان-خورِ سفرۂ حیدر شدم و با سختی ساختم از پسرانم همۂ عمر سپر- @hosenih تا فدایِ پسر حضرت زهرا(س) بشوند تا که در واقعه زینب(س) نشود خون به جگر نگرانِ پسرانم نشدم!! وای...بشیر... نگرانم! بگو از حالِ حسینم چه خبر؟!؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چگونه شکر بجا آوریم از این نعمت که هست دستِ تو بالا سرِ همه امت دعای حضرتتان گر نبود، بی تردید نمیشدیم به انبوهِ فتنه ها نصرت @hosenih هزار مرتبه باید ز دست میرفتیم میانِ اينهمه سختی علیهِ این نهضت نکرده ای تو فراموش لحظه ای ما را نبوده ای تو دمی غافل از محبانت به اسم گاه، دعا میکنی به تک تکِ ما به گریه گاه، دعا میکنی به این ملت عجیب اینکه گروهی، بجای شکرِ خدا زبان گشوده به نا شکری از رهِ غفلت برای مردمِ غافل، دگر چه باید کرد که حضرتِ تو نکردی برای این امت خوشا سعادتِ آنانکه باوفا بودند ترا رها ننمودند بعدِ هر بیعت خوشا وفای شهیدان که در دلِ دشمن بخون نشسته و جان داده اند با غیرت قسم به معجزه ی انقلاب اسلامی که این تویی که چهل سال داده ای عزت به لطفِ حق نه چهل سال، سیزده قرن است برای شیعه ی زهرا کشیده ای زحمت به احترام تو و مادر تو سر دادند هزارها حججی و هزارها همت قسم به غیرت مردانِ مرد تا امروز نشسته اند بپایت هزارها هیئت نه چرخِ کُندِ معیشت ز پایمان انداخت نه بی وفائیِ برجام دادمان حسرت به عشقِ شعبِ ابیطالبیم در تحریم به عشق کرب و بلاییم حامیِ دینت @hosenih فدای العطشِ خیمه های اربابیم فدای لعلِ لبِ خشک و تشنه ی جدّت و پای کار علمدارِ عشق، میمانیم به عشقِ ساقیِ عطشان، به حُرمتِ حَرمت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ زخمیِ امواجِ طوفان شد، ولی قد خم نکرد سوخت در آتش، پریشان شد، ولی قد خم نکرد @hosenih کشورم این یادگارِ فتنه های بی شمار بارها درگیرِ شیطان شد، ولی قد خم نکرد هم چنان آهن مقاوم، هم چنان کوه استوار بی قرارِ داغِ یاران شد، ولی قد خم نکرد مکرِ بدخواهانِ دوران بر سرش آوار شد جسمِ پاکش تیرباران شد، ولی قد خم نکرد در عزای جانگدازِ سروهای سرفراز بغضِ او ترکید، گریان شد، ولی قد خم نکرد @hosenih زیرِ بارِ حادثه گل های سرخش سوختند غرق در خونِ شهیدان شد، ولی قد خم نکرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ باز هم ایرانمان با رمزِ عشق و اتّحاد دشمنان را بر زمین زد! تن به ذلّت ها نداد حک شده بر روی جمهوری اسلامیِ مان یادِ یارانِ جمارانی به خیر و زنده باد @hosenih خون سرخ شاهرگ هاشان فدای دین شد و... پرچم سبزِ حسینی شد علَم با اعتقاد باز هم تاریخ در جریان و با دستانِ ظلم کربلایی شد به پا هر شامگاه و بامداد فتنه جولان داد و باطل در لباسِ حق نشست از حضورِ شمرهایِ پیروِ إبنِ زیاد(لع) کشتنِ سردارمان سوغاتیِ برجام بود ما به این تدبیرها دیگر نداریم اعتماد پای کارِ انقلابیم و زمانِ انتخاب با بصیرت برگزیدیم آنکه شد اهلِ جهاد آنکه پشتیبانِ ملّت بود و با جرأت گرفت- دشمن ِ دیرینۂ ما را به بادِ انتقاد خوشبحال حاج قاسم که تمام عمر را... با ولایت ماند و پایِ آرمان ها ایستاد راهِ او دنباله دارد بعد از این در عرصۂ غیرت و فنّ آوری! اخلاص و علم و اقتصاد @hosenih صف به صف پرچم به دست و باز در وصفِ حضور صد غزل گل میکند از مثنوی و مستزاد ما همان بیدِ تنومند و کهنسالیم که؛ استواریم و نمی لرزیم در طوفان و باد! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ آن پرچمی که حاملش قاسم سلیمانی‌ست حالا به روی دوش اسماعیل قاآنی‌ست @hosenih تلفیق خون حاج قاسم با ابومهدی تثبیت پیمان برادرهای ایمانی‌ست اول قدم در گام دوم را کسی برداشت که پا به پا هم‌گام با یار خراسانی‌ست جسمش به زیر خاک رفته اسمش اما نه آری به غیر از عشق هرچیز دگر فانی‌ست دشمن ندانسته که گل پرپر اگر باشد گلبرگ‌ در گلبرگ آن در گرد افشانی‌ست گفتند حاجی جان مراقب باش موج آمد او گفت قاسم مرد دریاهای طوفانی‌ست تحریم دشمن بود اما ایستاد و گفت ترسیدن از تحریم نادانان ز نادانیست امروز هر کس نیست با ما موقع سختی فردا که آسانی بیاید نیز با ما نیست افتاد پرچمدار اما پرچم سرخش حالا به روی دوش اسماعیل قاآنیست @hosenih بر ناجوانمردان جوانمردانه کوبیدن این هم ز خصلت‌های یک سردار ایرانیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از عشق دور هستیم سرگرم با کتابیم ای ابر آسمان پوش! بگذار تا بتابیم @hosenih با دوستان مروت... هر چند دوستی نیست با دشمنان مدارا... هر چند بی حسابیم دل خوش نمی توان کرد ما را به گفتگو ها مایی که روزگاری ست سیراب از سرابیم آیینه های حساس ساکت نمی نشینند گفتند شام تاریک گفتیم آفتابیم @hosenih یک باغ کال بودیم رو به زوال بودیم کتمان نمی توان کرد مدیون انقلابیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ شاعر به غیر از اینها حرفی دگر ندارد امروزه شعر خنثی قطعا ثمر ندارد چشم امید مردم سمت امام هشتم جز رو زدن به مولا راهی بشر ندارد @hosenih آنقدر که نفوذش دارد خطر ژن خوب سوگند می خورم که داعش خطر ندارد منفور خاص و عام است همراهی اش حرام است وقتی پسر نشان از فضل پدر ندارد دنیا و آخرت در کامش همیشه تلخ است وقتی دیانتی سلطان شکر ندارد راه نجات تنها راه ولایت و بس راهی جز این نداریم اما ؛ اگر ندارد این خاک پربها شد تا بیمه ی رضا شد غیر از نگاه حضرت ایران سپر ندارد ما جای " ان یکاد..." از سلطان طوس خواندیم وقتی که دشمن ما جز دردسر ندارد صدام و بِن لادن پَر مُرسی مطمئن پَر شهزاده ی سعودی؟ نه ؛ او که پر ندارد بال و پر ملک سلمان را که کدخدا چید آن گونه که خودش هم حتی خبر ندارد موشک مگر بسازد با لاشه های برجام حرص و طمع که دارد پهباد اگر ندارد من نه خبرنگار سی اِن اِن این چنین گفت: رویای فتح ایران دارد ؛ جگر ندارد در سینه درد و رنج است صد کربلای پنج است خمپاره و مسلسل دیگر اثر ندارد "سیدعلی" به ایران "سیدحسن" به لبنان این خطّه ی دلیران کم شیر نر ندارد @hosenih چهل سال در نبردیم از جبهه برنگردیم شیعه از اعتقاد خود دست بر ندارد در سایه ی پیمبر لشگر اُسامه دارد تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
مردانه شد از قدرتِ ایمان سرشار در هر قدمش جوانه میزد ایثار شد ریشۂ انقلاب مستحکم تر... از برکتِ خونِ حاج قاسم اینبار! شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ وقتی که بر منبر نشینم بی‌قرینم زیرا که مداح امیر المومنینم دعوت به اهل البیت ذکر الذاکرین است من هم در عالم ذاکر حبل المتینم هرگاه از مظلوم شعری می‌سُرایم انگار در حرب است تیغ آتشینم من ذاکر پیغمبر و آل رسولم در اصل مأمور امام المتقینم اسماء حسنی از ازل ورد زبانم زهرای اطهر را ثناگو اینچنینم گه از فضایل دم زنم گه از مصائب با مدح و با مرثیه در تبلیغ دینم مجنون زهرا می‌کنم کلّ فلک را دیوانۀ زهرایم و لطفش معینم مداحم و مداح خار چشم دشمن یعنی چو تیری در کمان مؤمنینم مداح را امروز دنیا می‌شناسند ما را به نام حبّ زهرا می‌شناسند @hosenih مائیم عبد آل طاها تا قیامت دم می‌زنیم از حبّ زهرا تا قیامت راهی که ما داریم سازش‌ناپذیر است دارد ادامه نهضت ما تا قیامت با مادر خود روز اوّل عهد بستیم لبّیک یا ام ابیها تا قیامت سر بند یا زهرا شده تاجِ سرِ ما یعنی تشیّع هست آقا تا قیامت آنان که فهمیدند سلطان جهانیم ما را صدا کردند مولا تا قیامت دیروز خرمشهر خطّ اولِ ما امروز کعبه مکۀ بطحا تا قیامت در دین ما ارضِ فدک طولِ فدک چیست؟ از آسیا تا کلّ دنیا تا قیامت از مرزِ ایران انقلاب ما گذشته پس غربت اسلامِ ناب ما گذشته @hosenih امروز عهد ما همان پیوند زهراست ما عبد زهرائیم و دل در بند زهراست یا فاطمه بر سینۀ ما نقش بسته دعوای دشمن با همین سر بند زهراست فریاد ما از نالۀ زهرا بلند است یعنی که نهضت‌ها همه پیوند زهراست لبخند دشمن ذرّه‌ای ارزش ندارد زیرا رضای دوست در لبخند زهراست تا فاطمه دارد دعا بر رهبر ما شمشیر تیز خطبه‌اش مانند زهراست از کوچه تا کرب و بلا یک راه سرخ است یعنی شهید نینوا دلبند زهراست با نام زهرا نام زینب هم‌تراز است چون زینب کبری همان پسوند زهراست روزی که می‌سازیم گلزار حسن را راضی ز دست ما دل خرسند زهراست امروز صحن حضرت زهرا بسازیم فردا بقیع آل طاها را بسازیم زهرا که بر مولای بی‌همتاست همتا در بارگاه حضرت یکتاست یکتا در عالم خلقت ز هر کس بی‌نیاز است او از تمام عالم بالاست بالا قبل از به دنیا آمدن ذکرش فراگیر قرآن به وصف حضرتش گویاست گویا کوثر به‌نام اوست او خیر کثیر است در پیشگاه حضرتِ والاست والا با اوست که حجت به حجت‌ها تمام است او کیست؟ بر هر سیزده مولاست مولا ام ابیها در جهان ثانی ندارد آن مادری که مادر باباست بابا زهرای اطهر کیست هستی بخش عالم یعنی که فیض حضرتش عظماست عظما گسترده‌تر از سفرۀ او در فلک نیست زیباترین نام زنان زهراست زهرا او مقتدای یازده نسل امامت او از ازل اِشراف دارد تا قیامت @hosenih هستی به دنیا داده زهرا با قیامش عزت بما بخشید مادر با کلامش آن اسوه‌ای که در دو عالم بی‌نمونه است خود را سپر فرمود در راه امامش کوته‌ترین آیات را دارد ولیکن والاترین القاب را کرده بنامش زهراست آن بانو که با آن قدر پنهان داند امیرالمومنین قدر تمامش زهراست آن بانو که با بوسه به دستش پیغمبر اکرم کند درک مقامش زهراست آن بانو که روزی چند نوبت جبریل می‌آورد از بالا سلامش هستیِ خود را پای مولا ریخت امّا با این همه، دنیا نشد یک‌دم به کامش آن خطبه‌های آتشینِ کربلایی آن عمرِ عالم‌تاب، آن حُسن ختامش زهرا به ما آموخت زهرایی شدن را با جان و هستی راه مولایی شدن را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر عالم سرما زده گرما دادند خورشيدترين... تو را به دنيا دادند با سجده و سجاده چهل روز گذشت تا عاقبت آن سيب خدا را دادند مفهوم حقيقی حياتی بانو! با تو به زمين معنی و معنا دادند تا اينكه به سوی آسمان‌ها بپريم با نام شما به بالمان پا دادند بامعجزه‌ی كنيز چشمان شما هی مرده گرفتند و مسیحا دادند ای قبله‌ی لب‌های محمد زهرا سر سبزی طوبای محمد زهرا @hosenih تسبيح خدا كه از ازل می‌كردی سجده به هو عزوجل می‌کردی در لحظه‌ی ناب سحر هر جمعه ياد همه‌ی اهل محل می‌كردی با شهد نگاه مهربانت هر روز تلخی زمانه را عسل می‌كردی لبخند كه می‌زدی همه غم‌ها را در چشم علی چه زود حل می‌كردی يک دست به آسياب سنگی با درد با دست دگر بچه بغل می‌كردی زحمت‌كش خانه‌ی علی يا زهرا مهتاب شبانه‌ی علی يا زهرا @hosenih تو فاطمه هستی و كسی كوثر نيست از رتبه‌ی قدسی تو بالاتر نيست تا روز ابد اگر بماند دنيا غير از تو كسی هم‌نفس حيدر نيست ای شان نزول همه‌ی آيين‌ها بی‌معرفت مهر تو پيغمبر نيست هر روز می‌آيد دم در بابايت يعنی احدی از گل من بهتر نيست اين واجب عينی است ببوسد دستت اين مهر پدر به ناز يک دختر نيست يعنی كه تویی بانی خلقت زهرا يعنی كه تويی راه سعادت زهرا @hosenih ای بال و پر فرشته‌ها دور و برت اي حور زمين كه آسمان زير پرت با پای ورم كرده سر سجاده هرگز نشود ترک دعای سحرت صد بار شنيده شد كه پيغمبر گفت ای روی دو پهلوم فدايت پدرت خرمای بهشتی ت ورا می‌خواهد اين معتكف دائمی پشت درت تا حشر بماند به دل دنيامان غمنامه‌ی اين زندگی مختصرت ای ناله‌ی جان‌سوز مدينه زهرا خاكستر تو مانده به سينه زهرا @hosenih بی‌تو همه‌ی باغچه‌هامان زردند از داغ و غم دوشنبه‌ها دل سردند از روز سقيفه تا كه بازوت شكست بر حرمت اين خانه بلا آوردند با ضربه‌ی يک غلاف بی‌شرم و حيا ای وای بميرم چه كبودت كردند تو رفتی و مادران اين داغ هنوز مارا به بهانه‌ی غمت پروردند حالا همه‌ی قبيله‌ات در به درند كی در حرم امن تو بر می‌گردند عجل لوليک تو بخوان يا زهرا اي مادر صاحب الزمان يا زهرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻮﺛﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﮐﻮﺛﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺳﺮﻭﺩ ﻭﺣﯽ ﻣﺪﺡ ﺩﺧﺖ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻣﺪﺡ ﺁﻥ ﻣﻤﺪﻭﺣﮥ ﻣﺤﺒﻮﺑﮥ ﺩﺍﻭﺭ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﻧﻪ، ﺑﺎ ﺩﻡ ﺣﯿﺪﺭ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺣﯿﺪﺭ ﺍﺯ ﺻﺪﯾﻘﮥ ﺍﻃﻬﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ‌ﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻩ ﻋﺼﻤﺖ ﺍﺧﺘﺮ ﺑﺮﺝ ﻫﺪﯼ ﺭﺍ ﻣﺪﺡ ﮐﻦ ﺭﻭﺡ ﺍﺣﻤﺪ ﻟﯿﻠﺔ ﺍﻟﻘﺪﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﺪﺡ ﮐﻦ @hosenih ﺁﻓﺮﯾﻨﺶ ﺑﺎﻍ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﻭ ﺑﻬﺎﺭﺵ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﺎ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺵ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻓﺨﺮ ﻧﺒﻮّﺕ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺵ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺩﺳﺘﯿﺎﺭﺵ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﯿﺎﺭﺵ ﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭﺵ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﯼ ﺧﻮﺷﺎ ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﺣﺸﺮ ﯾﺎﺭﺵ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺛﻨﺎﯼ ﺍﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻋﺠﺰ ﻣﺎ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﺳﺖ @hosenih ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﻫﺴﺖ ﺁﻓﺮﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺣﻤﺔٌ ﻟﻠﻌﺎﻟﻤﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺠﺎﺏ ﻭ ﻋﺼﻤﺖ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ ﻭ ﺩﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﺮﺍﻍ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﺪﺍﻟﻠّﻬﯽ ﺩﮔﺮ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻠﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺒﻞ ﺍﻟﻤﺘﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻤﺎﻝ ﺑﯽ ﻣﺜﺎﻝ ﮐﺒﺮﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻞّ ﺍﻧﺒﯿﺎ @hosenih ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺭ ﻓﻠﮏ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﺎﺧﺪﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﮐﺒﺮﯾﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺣﻖ ﻣﺸﮑﻞ ﮔﺸﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺣﯿﺪﺭ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﮐﺎﺭ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺮ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻟﻄﻒ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﺮﺍﻍ ﻣﺤﻔﻞ ﺍﻓﻼ‌ﮐﯿﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺯ ﺭﺃﻓﺖ ﻫﻤﻨﺸﯿﻦ ﺑﺎ ﺧﺎﮐﯿﺎﻥ @hosenih ﺍﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﻗﺮﺏ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺟﻤﺎﻟﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺒﯿﺎ ﻣﺎﺕ ﺟﻼ‌ﻟﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﯼ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻣﺤﻮ ﮐﻤﺎﻟﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﯼ ﻣﻼ‌ﯾﮏ ﺑﻨﺪﮤ ﺻﻒّ ﻧﻌﺎﻟﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺣﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺝ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﻫﻮﻥ ﻓﯿﺾ ﺑﯽ ﺯﻭﺍﻟﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻃﺎﻫﺮﻩ، ﺍﻧﺴﯿّﻪ، ﺣﻮﺭﺍﯾﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺻﺪّﯾﻘﻪ، ﺯﻫﺮﺍﯾﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﺍنم ﮐﻪ ﺍﯼ @hosenih ﻋﻘﻞ ﻭ ﻫﻮﺵ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﮐﻤﯿﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺗﺎ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺗﺎﺧﺘﯿﻢ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻣﻀﻤﺌﻦ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺳﺨﻦ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺭﺷﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭﺕ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯿﻢ ﺷﻌﺮﻫﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻏﺰﻝ، ﻗﻄﻌﻪ، ﻗﺼﺎﺋﺪ ﺳﺎﺧﺘﯿﻢ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮔﺸﺘﯿﻢ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯿﻢ ﺣﻮﺭ، ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﯾﺎ ﻣﻠﮏ، ﯾﺎ ﻓﻮﻕ ﺍﯾﻨﺎﻥ ﭼﯿﺴﺘﯽ؟ ﮐﯿﺴﺘﯽ ﺗﻮ ﮐﯿﺴﺘﯽ ﺗﻮ ﮐﯿﺴﺘﯽ ﺗﻮ ﮐﯿﺴﺘﯽ؟ @hosenih "ﻣﯿﺜﻤﻢ" ﯾﻌﻨﯽ ﮔﺪﺍﯼ ﺧﺎﻧﮥ ﺧﺸﺖ ﻭ ﮔﻠﺖ ﻏﺮﻕ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﮔﻨﻪ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺳﺎﺣﻠﺖ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باران گرفت و زمزم و کوثر به ما رسید مستی رسید و باده و ساغر به ما رسید روز الست که گِل عالم درست شد خاک سرای آل پیمبر به ما رسید وقتی خدا به طالع‌مان داشت می‌نوشت شکر خدا ولایت حیدر به ما رسید این عزتی که هست از آنجا گرفته‌ایم آن لحظه‌ای که منصب نوکر به ما رسید اینجا اگر که دور علی بال می‌زنیم آنجا دلی شبیه کبوتر به ما رسید هرکس گرفت دست خودش را بسوی دوست در این میان محبت مادر به ما رسید چه مادری که لب به سخن تا که باز کرد روزیّ صدهزاربرابر به ما رسید مادر ز مقدم تو بهاری‌ترین شدم دست مرا گرفتی و بالا نشین شدم @hosenih دریا فقط تو هستی و دریاتر از تو نیست انسیۀ خدایی و حوراتر از تو نیست تو می درخشی و همه جا، نور می‌شود زهرا فقط تو هستی و زهراتر از تو نیست وقتی که خاکِ پایِ تو عرش است مادرم در اوج آسمانی و بالاتر از تو نیست پیغمبر خدا به تو می‌گفت مادرم با این حساب ام ابیهاتر از تو نیست تو بضعة النبی خدایی و هیچکس آیینه دار حضرت طاهاتر از تو نیست شأن تو از روایت لولاک واضح است اینکه بزرگ‌تر ز تو بالاتر از تو نیست تو آمدی و تکیه به عشق تو زد علی با بودن تو حامی مولاتر از تو نیست نام تو همّ و غم ز دل مصطفی گرفت دست خدا علیست که دست تو را گرفت @hosenih باید می‌آمدی به همه رهبری کنی اصلا فقط تو آمده‌ای سروری کنی روز ازل خدای تو می‌خواست باشی و درحق شیعه‌های علی مادری کنی در روز حشر بین تمام پیمبران آن لحظه می‌رسد که تو پیغمبری کنی حتی پیمبران به تو تعظیم می‌کنند وقتی قرار شد تو شفاعت‌گری کنی هم‌رتبۀ علی به خدا غیر تو که نیست پس می‌شود به جای علی حیدری کنی سجاده پهن کن که دوباره مدینه را پُر از پَر فرشته و حور و پری کنی دست قنوت تو همۀ مستجابهاست مهریۀ تو فاطمه جان کل آبهاست @hosenih وقتی که ماه در سحر چادر تو بود خورشید زیر بال و پر چادر تو بود زیر قدوم تو پر و بال ملایکه فوج فرشته دور و بر چادر تو بود هرکس که منتصب به تو شد سربراه شد اصلا حجاب زیر سر چادر تو بود وقتی در آسمان خدایی بدون شک زینب در آن میان قمر چادر تو بود تو قبل مریم آمده ای مادر بهشت پس این همه حیا اثر چادر تو بود یک شب چهل یهود مسلمان تو شدند این هم نشانۀ دگر چادر تو بود نور تو مکه را مَثَل کوه نور کرد ابلیس را حضور تو از مکه دور کرد @hosenih با بودنت به یاری مردم چه حاجت است دست قنوت خستۀ تو دست رحمت است عشقت مرا به اوج سعادت رسانده است عشقت همیشه شاه کلید سعادت است من با تو و علی، غم دنیا نمی‌خورم اسم علی و فاطمه رمز اجابت است دست مرا بگیر و به دست علی بده این دست‌های رو به شما دست بیعت است دستت شکست و دست علی رو به عرش ماند افتادن تو معنی اصل ولایت است یک کربلا مرا ببری خوب می‌شوم داروی درد سینۀ من یک زیارت است امشب بیا و روزی من را زیاد کن امشب مرا مقابل شش‌گوشه یاد کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب روزی که سر آمد شب و شب غالب بود صبح میلاد تو در شعب‌ابی‌طالب بود در دل خشک‌ترین خاک خدا دریا زاد شادی شمس و قمر آینه‌شان زهرا زاد @hosenih خود تو دانی که ضمیر است "ک"‌ اعطیناک با که در گفت و خطاب است خدای لولاک روی در عین رسول است و یا عین رسول روی در اهل بتول است و یا بعل بتول تن نبی جانش وصی واسطشان کوثر پاک چیست کوثر به نظر روشن روشنگر خاک آبها در شط و دریاچه و در بحر سترگ بیشه و مرتع سبزند و کش از نهر بزرگ سبزپوشان همه از برکت زهرا سبزند سبزد ارزد نشنیدید چرا می‌ارزند به فرو چشمه آبند و به فرا چشمه نور برِ ما سور و سرور‌اند و برِ غیر تنور تن چو هیمه اگر نور شود نار شود این اگر گوهر دین گُستی و زُنّار شود ای تو هم عهد محمد ز علی روی متاب آفتاب تو به روز است و به شب در مهتاب حضرت ربط تن و جان گل مولا زهرا همچو حق خدمت تو بر همه اولا زهرا همچو نکبا که زغم خاک کند بر سر گاه خاک بوسان بقیعیم و نجف بر درگاه نور جاری تویی از مهر تو گیتی شاداب ای تو چون آب روان تشنه حق را دریاب وجه حقی تو و بابای تو شویت با تو مع حقید و ملک رهرو کویت با تو سبز و سرخند دو فرزند تو و زر زینب سر و بی برگ و بر از سوگ برادر زینب سبزه باغ تو را سوخته داغ تو را سوگ هر لاله که روییده در این باغ تو را مادر آبی و مامای زمینی زهرا دختر و مادر آبای امینی زهرا @hosenih رؤیت طلعت خورشید به این دیده کور مهر من چشم بد کفر از آیینت دور حالیا حرفی از این گنگ مُرَمَّد بشنو از علی بن علی بن محمد بشنو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih