eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
309 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نیزه ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین آن شکوه و هِیمنه، در موجی از حیرت شکست @hosenih ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه تک سوارِ یل، یلِ پیغمبر رحمت شکست در یمینِ جبهه میجنگید حیدر، یک تنه در یسارِ جبهه یک سردار ، یک امّت شکست فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره، رسید سینۀ شیر رسولُ الله، بی مُهلت شکست چون جگرخواره دلِ آن شیر، بر دندان کشید مُثله شد آن قامتِ چون سَرو، آن عزت شکست تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه بر کمر دستی گرفت و گفت: این قامت شکست یادم آمد از علمدار رشید کربلا از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست بی علم، بی دست، با صورت، زمین افتاده بود گفت آقاجان؛ غرورم پیش این ملت شکست من شنیدم سنگ بارانت کنند این کوفیان خوب شد پیشانی اَم پیش از تو با ضربت شکست من نباشم تا ببینم زینبت را میزنند وای از آندم که حریم بانوی عصمت شکست وای اگر گویند؛ حمله بر حرم آزاد شد آه از آن ساعت که دشمن در حرم حرمت شکست @hosenih گوشواره، دستبند، خلخال، اینها جای خود حرمت معجر شکست و حرمت عترت شکست یا ز غم باید بمیرم، یا رَود از دیده خون مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شیعه باید نیمه ی شوال را از بر کند عبرتِ جنگِ اُحد را ذرّه ای نوبر کند با مُروری جِدّی از تاریخِ دوران، خویش را در کنار مصطفی روحی فِدا، باور کند از غنائم، لحظه ی بُحبوحه باید دست شُست ورنه کِی دفعِ خطر از جانِ پیغمبر کند @hosenih الگوی رزمنده ی اسلام، اخلاصِ علی است حمزه در جنگ اقتدا بر شیوه ی حیدر کند دید مولا میزند تیغ از یمین و از یسار تا ز ختم الانبیا، دفعِ بلا یکسر کند "لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار" برترین مدحی است، کز مولای ما، داور کند شد علی شیر خدا و حمزه شد شیر رسول تا تهاجم بر سپاهِ مشرک و کافر کند شیر میخواهد، زنَد شیرازه ی دشمن بهم حمزه یکجا میتواند، دفعِ صد لشکر کند شیعه باید از جناب حمزه گیرد درسها سینه ی خود را سپر، در یاریِ رهبر کند بولهب ها را نشانَد جای خود، در هر زمان غیرتِ دینیِ خود را فاش در منظر کند دختِ نامشروعِ بوسفیان، جگرخوار از چه شد؟ زانکه لشکر را تهی از حیدرِ دیگر کند حیف که امرِ نبی را، پشتِ گوش انداختند فرصتی شد تا جگرخواره، لب از خون تر کند حکمِ پیغمبر زمین ماند و غنیمت اصل شد خصم باید هم که دستِ خویش را برتر کند وای بر قومی که از تکلیف خود غافل شود در همین هنگامه، دشمن بر دلش خنجر کند هیچکس باور نمیکرد از سوی یک آکله خنجری وحشی تواند حمزه را پرپر کند حمزه چون از پا درآمد، مصطفی از پا نشست کاش فکری از برای حالتِ خواهر کند جسمِ سالارِ سپه را ساخت پنهان در عبا کاش فکری هم برای زینبِ مضطر کند @hosenih مُثله شد، اما سرش بر نیزه ی اعدا نرفت کِی تواند خواهر از محمل سخن با سر کند □ □ □ کاش حمزه بود و کس، جرات نمیکرد از نفاق نیّتِ سیلی زدن، بر سوره ی کوثر کند این سخن، حتی شنیدن هم برایش سخت بود بارها میدید احمد را سخن از در کند... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شُکرِ لِلَّه، شهرِ ما را آبرویی دیگر است قبلۀ تهران، نمادِ کربلای دلبر است حضرت عبدالعظیم از دودمان مجتباست طاهرِ زین العِباد از خاندان حیدر است وادیِ طور است اینجا، بوی موسی میدهد حمزةِ بنِ موسیِ جعفر، ز نسل جعفر است @hosenih چارده معصوم را اینجا زیارت میکنیم گوشه گوشه مُلک ری، یک بضعه از پیغمبر است آری از قم تا خراسان هست یکسر مُلک ری از فدک دارد نشان، این خاک خاک کوثر است نهضت موسی بن جعفر این فدک را پس گرفت زین سبب ایران اسلامی، ولایت گستر است مُلک ری ایران اسلامیست، سلطانش رضاست بیمۀ سلطان علی موسی الرضا این کشور است طوس، قم، ری، شاچراغ، اینجاست سرتاسر حرم گلشنِ این خِطّه را صدها شهیدِ بی سر است در دفاعِ از حریمِ اهلبیت مصطفی هر زمان آمادۀ اعزام، چندین لشگر است ما برای فتح قدس از کربلا صف میکشیم جملگی آماده ایم و امر، امر رهبر است عالمی در آتش، اینجا در امان فاطمه ست این دیار اصلاً به یُمنِ روضه هایش برتر است با گناه ماست درهای بلا وا میشود ورنه در این مملکت، پرچم سرِ هر سردر است خیمۀ اربابِ بی سر، هر طرف باشد بپا روضۀ گودال در این خیمه ها سرتاسر است اشکها در این ولایت، کار باران میکنند اشک ما هر روز و شب، همراه اشک مادر است @hosenih هر شب جمعه ندا آید حسین من چه شد جای مادر هر شب جمعه کنار پیکر است از پریشانیِ زینب، ذکرِ این یک جمله بس بر گلوی پاره پاره بوسه های خواهر است لحظۀ سختِ اسیری رفتنِ زینب رسید دست بر سر، بر لبش أمَّن یُجیبُ المُضطَر است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ میل پرواز در پرم دارم شوق رفتن به یک‌حرم دارم کاش می‌شد که من پیاده کنم ایده‌هایی که در سرم دارم بی‌دلیل است نا امیدی من حضرت صاحب کرم دارم چه نیازی به این و آن تا که حضرت عشق در برم دارم مادرم گفته نوکرت باشم هرچه دارم ز مادرم دارم عمر من پیش پای تو طی شد قبله من حوالی ری شد @hosenih شکر همسایه‌ی شما هستم زائر صحن با صفا هستم هر شب جمعه با طنین کمیل بنده‌ی درگاه خدا هستم من مدینه نرفته‌ام اما زائر پور مجتبی هستم تو به ما عزت و بها دادی با وجود تو پر بها هستم حرمت مثل صحن ارباب است جزو زوار کربلا هستم سفره‌داری کریم دارم من شاه عبدالعظیم دارم من صحن دل گشته باز طوفانی شهرری شد دوباره بارانی کاش می‌شد که خادمت باشم در حریمت شوم نگهبانی هر چه داریم از شما داریم یکه‌تاز مسیر عرفانی بعد توس و پس از قم و شیراز چارمین نور ناب ایرانی و چنین گفت حضرت آقا: قبله‌ی مردمان تهرانی سیدی پرچم شما بالاست جده‌ات شخص حضرت زهراست حاجتم را روا نما آقا رزق من را عطا نما آقا تو صدا کن فقط مرا سائل من صدا می‌کنم تو را آقا دست من نیست می‌رسم وقتی.. به حرم می‌شوم رها آقا سه شب مسلمیه‌ی هر سال حرمت وعده‌گاه ما آقا خواهش این گدا فقط این است یک شب جمعه کربلا آقا حق همسایگی ادا کردی تو مرا بنده خدا کردی @hosenih نشده قسمت شما غربت تو ندیدی میان ما غربت به خودش تا ابد نخواهد دید کمی این صحن با صفا غربت همه‌جان‌ها فدای جد شما که شده سهم مجتبی غربت نه ضریحی نه گنبد و حرمی قسمت او شده چرا غربت؟ دست در دست مادرش بود و ... سهم او بین کوچه‌ها غربت ناگهان دید مادرش افتاد جلوی دیده‌ی ترش افتاد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ الا کرامت و احسان دو سائل کرمت هماره اهل سماوات زائر حرمت بهشت قرب خدا خطّه‌ی ری از قدمت هزار قافله دل در حریم محترمت گل ریاض محمّد سلیل پاک بتول یگانه نجل کریمِ کریمِ آل رسول تو هم عظیمی و هم بنده‌ی خدای عظیم که در جلال ملقّب شدی به عبدالعظیم برند خیل بزرگان به حضرتت تعظیم هزار جان جهانت به خاک ره تقدیم وجود توست از سر تا به پا تمام، حسن سلام بر تو و بر جدّ تو امام حسن @hosenih الا به یاری دین‌دار تو به شانه‌ی تو نه خاک ری دل اهل ری آشیانه‌ی تو درود بر تو بر خاندان و خانه‌ی تو سلام بر تو و خدّام آستانه‌ی تو ثنای تو همه گفتند و ماند ناگفته ولیِّ حقّ به تو اَنت ولیُّنا گفته تو کز جمال به خلقت فروغ بخشیدی چه روی داد که در شهر ری درخشیدی چه شد که چشم ز شهر مدینه پوشیدی چو خون به پیکر علم و کمال جوشیدی زهی سعادت اهل ری و عنایت تو تو عرشی استی و این فرش شد ولایت تو به تو هماره ز عبّاسیان رسید آزار که بود بار غمت همچو کوه بر دل زار به کوه و دشت شدی مخفیانه راه سپار مصائب تو فزون و مناقبت بسیار گذشت روز و شب و هفته و مه و سالت که در حدیقه‌ی ری شد نزول اجلالت کجاست دولت عبّاسیان و قدرتشان چه زود رفت زکف اقتدار و شوکتشان قصورشان همه گردید گور ذلّتشان نماند هیچ به جز لعن و طعن و نفرتشان در آتش غضب حیِّ سرمدند همه ذلیل عزّت آل محمّدند همه دلا بیا شرف و عزّت عظیم ببین حدود فاصله‌ی جنّت و جحیم ببین به شهر ری حرم سیّد الکریم ببین جلال و مجد شرف را در این حریم ببین فرشتگان خدا روز و شب کنند اعلام به قبّه و حرم سیّد الکریم سلام سلام بر تو و علم حدیث و گفتارت سلام بر سخن و بر لب گهربارت سلام بر حرم و آستان و زوّارت سلام بر نفس روح‌بخش و آثارت به خاک کوی تو ای فخر عالمین سلام به زائرت که بود زائر حسین سلام تو در تمام محافل چراغ انجمنی تو در ریاض ادب سروناز هر چمنی تو نجل بوالحسن و نور دیده‌ی حسنی تو کیستی ولی اولیای ذوالمننی به درگه تو ملایک برند روی رجا عزیز فاطمه! دامان ری کجا تو کجا؟ تو باب رحمت حقّ را به خلق بگشادی تو سایه بر سر این مرز و بوم بنهادی تو نور بودی و در دیده‌ی ری افتادی تو از صفای قدم آبرو به ری دادی از آن زمان که شد این خاک پاک مدفن تو دمد به پیکر ری جان تازه از تن تو @hosenih سلام بر فقهایی که در جوار تواند به خاک خفته و در سایه‌ی مزار تواند هزار قافله دل راهی دیار تواند خوش آن گروه که پیوسته در کنار تواند به دوستی شما ازدحام ما اینجاست صفا و مروه و رکن و مقام ما اینجاست خدا ز مهر تو ما را جدا نگرداند به کوی غیر تو ما را رها نگرداند مرا به هجر شما مبتلا نگرداند اسیر سلسله‌ی این بلا نگرداند دعا کنید اسیر غم شما باشم به هر کجا که روم «میثم» شما باشم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در سخن روحِ تازه می خواهم از حسن جان اجازه می خواهم لب گذارم به پنچه هایِ ضریح صحبت از تو کنم نگارِ ملیح السلام ای امیرِ این وادی عاشقی را تو یادمان دادی ای بلندای عشق قامت تو ای سلام خدا به ساحت تو @hosenih خاک بوس سیادت تو زمین جایگاهت ولی به عرش برین آسمانی‌ترین مسافر خاک قدر و شان تو کی شود ادراک ای ذراری حضرت زهرا بندهٔ با ارادتِ زهرا افتخارت همین بس ای والا باشی از نسلِ سیدالنُّجبا بس که بودی تو فاطمه سیرت مصطفایی منش ، علی صولت در سماوات چون ستاره شدی تو اباالقاسمی دوباره شدی ذکر تحلیل با تکانِ لبت چشمهٔ نور در نماز شبت ای هدایت گر هدایت‌ها راویِ صادقِ روایت‌ها بس که در عشق مستدامی تو دست بوس چهار امامی تو اعتقادت ز بس که بنیادی است صله‌اش لطفِ حضرت هادی است بهر تحسین‌تان بگفت آقا انت انت ولیّنا حقا ... تو صفا بخش دین و آیینی عزتِ سرزمین باکینی آبرودار خاک مایی تو صاحب ملک خون بهایی تو ملکِ ری از تو آبرو دارد پای تو هستِ خویش بگذارد بس که در رتبه ت عظیمی تو حضرتِ سیدالکریمی تو قبلۀ خاک ما شده حرمت چشم امید ماست بر کرمت ای قرار دل هوایی من مرهم زخم کربلایی من ای به دل دادگان تو نورعین ای نگار همیشه شکل حسین @hosenih کویِ تو رنگی از خدا دارد خاک تو بویِ کربلا دارد ای فرستادۀ رسول الله جانب خون بهای ثارالله تویی آن یار بی قرین دلم هر شب جمعه همنشین دلم با علی عهد عشق بستی تو سفره‌دار کمیل هستی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ هر کجا که ذکر خیرت هست و از تو یادی است می نشینم با ادب! این عادتِ اجدادی است خسته از کنج قفس پر میکشم تا شهرری سخت ویران و خرابم؛ حاجتم آبادی است @hosenih این حرم جایِ کبوتر دارد عمری یاکریم چون کرَم داری و کارَت دادنِ آزادی است حضرتِ عبدالعظیم و سیّدِ اهل کرم عاشقت هستم! وَ این احساس مادرزادی است خیره بر صحنت شدم آتش گرفتم! چون بقیع- بی حرم مانده ست و این غربت چه غیرِعادی است مرقدت شد کربلای ثانی و جانِ حسین(ع) سر به راهم کن! ببخش آقا اگر ایرادی است @hosenih مُهر تأییدی گرفتی از امام ِ عصر خود این جوابِ هر سلامی که به دستش دادی است رفتی و در وصف شأن تو همین کافیست که... داغدارِ ماتمت مولا امام ِ هادی(ع) است! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با حمزه سَرو و سایهء سر داشت احمد در غزوه ها صد شیر لشگر داشت احمد گرچه یتیم مکّه بود او با وجودش مثل پدر یک سایه بر سر داشت احمد وقتی علی و فاطمه با حمزه بودند سرو روان ، کوثر ، صنوبر داشت احمد بهتر بگویم این سه تن وقتی که بودند بابا، برادر ، مِهر مادر داشت احمد عشق عمو و این برادر زاده ناب است این عشق را از لطف داور داشت احمد وقتی می آمد قلب او آرام میشد او را شبیه کوه باور داشت احمد وقتی علی با حمزه می آمد به میدان در معرکه طوفان محشر داشت احمد صد حیف شد پشت و پناهش را گرفتند نامردها جان سپاهش را گرفتند @hosenih یک نیزهء نامرد سوی او رها شد قلب پیمبر سوخت و دارُالعزا شد میخواستند قلب پیمبر گُر بگیرد یک خنجر آمد سینه اش بدجور واشد میخواستند رویش شناسایی نگردد دیگر نمیگویم سر و رویش چها شد پیغمبر از غم دست و پای خویش گُم کرد وقتی صفیّه باخبر زین ماجرا شد تا چشم خواهر جسم پُر خون را نبیند آقا متوسّل به سِتر یک عبا شد آقا کجا بودی که زینب لطمه میزد وقتی حسین بی سرتو زیر پا شد قحطی زده ها پیکرش را.......... ته ماندهء سهمش فقط یک بوریا شد انگشت را با حرص انگشتر بریدند قانع نبودند و ز سر معجر کشیدند @hosenih زهرا پس از حمزه شکایت داشت از غم مانند شمعی آب شد آرام و کم کم میرفت بالا قبر حمزه گریه میکرد آهش پُرآتش بود و چشمش مثل زمزم میگفت با صد آه و ناله ای عموجان بعد از تو و بابا شدم مجروح ماتم دیدند تنهائیم سوزاندند مارا بستند دستان علی را پیش چشمم مانند تو برسینه ام زخمی عمیق است میخ درِآتش گرفته خورده مُحکم سردرد دارم ای عمو از ضرب سیلی دور سرم گردید از آن ضربه عالم زیر در افتادم لگد باران شدم من از آن زمان دیگر عمو شد قامتم خم در بیت الاحزان مینشینم بر مزارت ایکاش زهرا زودتر آید کنارت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج امام زمان (عج) بر زخمِ دلْ التیام دارد صلوات خیراتِ علیَ الداوم دارد صلوات هَر کَس که شده چَشم بِراه مهدی... رویِ لبِ خود مُدام دارد صَلوات شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ از ابتدا که عالم امکان درست شد از نور مرتضی گلِ انسان درست شد @hosenih این شیر شرزه کیست که مستانه می رسد؟ ارباب عالم است، به دُل دُل سوار شد از راه می رسد که قیامت به پا کند او یک نگاه کرد و جهان تار و مار شد تیغ دو دم به دست علی چرخ می زند بیچاره آن کسی که به تیغش دچار شد یک مدعی پرید و ز خندق عبور کرد تا خواست حرکتی بکند خوار و زار شد @hosenih آقا شدن فقط و فقط کار حیدر است شیعه تمام عمر بدهکار حیدر است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ اي ابتدات نقطه پايان آسمان وي انتهات مثل خداوند، لا مكان ممسوس ذات حضرت الله اكبري با اين حساب، فهم كمالت نمي توان گفتم: "چگونه مدح تو خوانم"؟ ندا رسيد "در سجده آي و سوره توحيد را بخوان" دركعبه پا نهادي و كعبه شكاف خورد يعني كه جاي توست دل دلشكستگان هر شب کنار سفره زهـــرا(س) نشسته ایم حالا چگـــونه میــــل کنم ســمت این و آن خاکیم، اگر نشسته به روی عبــای تو خورده مگیـــر؛ حضـــرت بابای مهــربان كعبه سپيد رو شد و زلفش سياه شد هم خود به سجده آمد و هم سجده گاه شد @hosenih (مهرت به كائنات برابر نمي شود) حب تو آينه است مكدر نمي شود مريم، بنفشه، ياس، اقاقي ... خود بهشت بي لطف دستهات معطر نمي شود در صد هزار شير نر بيشه هاي جنگ هرگز يكي شبيه به حيدر نمي شود حتي محمدي(ص) كه خودش فخر عالم است تا مرتضي(ع) نداشت، پيمبر نمي شود با ما كسي كه سفره اش از مرتضي جداست سوگند مي خورم كه برادر نمي شود اين سفره بوي عطر گل ياس مي كند با گندمي كه فاطمه دستاس مي كند @hosenih رمز حيات، قبضه شمشير مرتضاست هفت آسمانيان، همه تسخير مرتضاست قرآن؛ زلال آينه، تصوير ناب؛ اوست هر آيه آيه؛ آينه، تفسير مرتضاست جنات عدن، روضه رضوان، بهشت قرب در سايه سار شاخه انجير مرتضاست اين كه خدا به ديده مردم بزرگ شد تأثير جاودانه تكبير مرتضاست صبرش شبيه ضربه خندق ستودني ست آري؛ بقاء شيعه به تدبير مرتضاست سلطان عشق..! حضرت والا مقام ها..! تسيلم تو، شكوه تمام سلام ها @hosenih اي ميوه رسيده باغ خدا علی..! آب و غذای سفره اهل ولا علی..! بدر و حنين و خيبر و خندق كه جای خود تنزيل آيه هاي علق در حـرا... علي سـّر عظيم ليله الاسراء؛ عروج بود مِن نفـْس ظاهري محمد(ص) الي... علي تفسير ناب سوره توحيد؛ مي شود. . . ... تلخيص در عبارت يك جمله "يـا علـی" با نوح و با كليم و مسيحا و با كليـم . . . هرجا تو ديده می شوی در هر كجا علي تو در كمال مطلق و انسان كاملی در مشكلات سخت؛ تو حل المسائلی @hosenih چيزي شبيه رايحه ای می وزيد و رفت شب ها به شانه؛ نان و رطب می كشيد و رفت افسوس قدر و منزلتش را نداشتند تا در جوار كوثر خود آرميد و رفت زهرا همان علي و علي نيز فاطمه است شكر خدا فراق به پايان رسيد و رفت ... مردي كه شاهد صدمات مدينه بود يك روز مرد... و در سحري شد شهيد رفت گر چه كنار بسترش از مردها پر است اما؛ دريغ محسن خود را نديد و ... رفت غير از علي به عالم امكان مدار نيست خلقت بدون اسم علي استوار نيست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ ذکر زمین و آسمان،حیدر امیرالمؤمنین ذکر همه پیغمبران،حیدر امیرالمؤمنین ذکر لب پیر و جوان،حیدر امیرالمؤمنین ذکری که می بخشد توان،حیدر امیرالمؤمنین ذکری که باشد جاودان،حیدر امیرالمؤمنین ذکری که شد اکسیر جان،حیدر امیرالمؤمنین ذکر امیرالمؤمنین ذکر تمام ماسواست هم ذکر کل ماسوا هم ذکر زیبای خداست @hosenih ای فاتح بدر و حنین،سردار خیبر یاعلی ای آن کسی که خفته ای جای پیمبر یاعلی یار ضعیفان جهان،خصم ستمگر یاعلی بر قلب دشمن می زنی همواره آذر یاعلی در جنگ خندق ضربه ات افضل ز محشر یاعلی آری فقط مخصوص تو شد نام حیدر یاعلی با رقص شمشیرت علی،دشمن فراری می شود هر ضربه ای که می زنی آن ضربه کاری می شود @hosenih با چرخش چشمان تو دوزخ گلستان می شود با یک نگاهت ذرّه هم مهر درخشان می شود عقل بشر از درک همواره حیران می شود یوسف اگر بیند تو را در چاه پنهان می شود آدم به حقّ نام تو مشمول غفران می شود نوح نبی با حرز تو ایمن ز طوفان می شود عیسیَ بن مریم با دمش دم از تو هر دم می زند موسی به ذکر "یا علی" پا در دل یم می زند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ دنیا اگر نداشت علی را بقا نداشت بی مرتضی و فاطمه دنیا صفا نداشت کار تمام خلق به پایان رسیده بود دنیا اگر ولایت شیر خدا نداشت این طور شسته رفته به ماها نمی رسید اسلام اگر حمایتی از مرتضی نداشت دنیا اگر که عاشق روی علی شده چون که از اولش چو علی مقتدا نداشت پیراهنش اگر چه چنین وصله دار بود مولا به جز خدا به کسی اعتنا نداشت آمد خدای را به زمین ها بیاورد کفوی برای حضرت زهرا بیاورد @hosenih وقتی که جنگ را به عدو مثل نار کرد سیل هجوم لشکریان را مهار کرد وقتی شبیه شیر به خیبر هجوم برد به به ببین که هیبت مولا چه کار کرد در جنگ خندق این اسدالله را ببین غُرش نکرده لشکر دشمن فرار کرد تا بر کمان ابروی خود تیر را نهاد پلکی به هم گذاشت یلان را شکار کرد با نعره ها و عربده ی تیغ ذوالفقار دنیا به ناز شست علی افتخار کرد آندم که نام فاطمه روی لبش نشست با ذوالفقار خود همه را تار و مار کرد بیخود که نیست او اسدالله حیدر است دنیا حقیر حضرت ساقی کوثر است @hosenih دل را اگر که مست مِیِ تاک می کند بار گناه قلب مرا پاک می کند اعجاز می کند بخدا حضرت علی این خاک را به یک نظر افلاک می کند زهرا که هست تیغ علی خوب می بُرد او با دعای فاطمه کولاک می کند او صاحب صفات خداوند اکبر است در گود معرفت همه را خاک می کند هرگز عجیب نیست اگر بیت کعبه هم سینه برای آمدنش چاک می کند او از ضریح خویش به من شور می دهد وقتی که تشنه می شوم انگور می دهد @hosenih آنانکه رزق خویش را از این سفره می برند یعنی که با ابوذر و سلمان برادرند آری تمام ما به علی ختم می شویم چون شیعیان واقعی از نسل قنبرند آنانکه از پیالۀ او آب می خورند شیعه اگر شدند همه مدیون مادرند این را بگو به هر که گدای علی نشد عالم به زیر پرچم ساقی کوثرند هرکس علی علی نکند خار می شود در پنجه های نفس گرفتار می شود @hosenih این دست ما و دامن احسان تو علی هر شب نشسته ایم سر خان تو علی قوم عجم که نسل به نسل عاشق توأند باید دعا کنند به سلمان تو علی آقا به جان حضرت زهرا مرا بخر تا که روم به زمرۀ خوبان تو علی ماه رجب شده نظری کن امام عشق بی برکت است سفره به جز نان تو علی مستم هنوز مثل تمام ملائک از عطر نماز صبح در ایوان تو علی آقا چه می شود که مسلمانمان کنی ما را نجف دوباره تو مهمانمان کنی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ تو را تا دیده ام محو جمال کبریا دیدم تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم تو را در سجده ی باران و بر سجّاده ی صحرا به هنگام قنوت برگ ها، در «ربّنا» دیدم تو در هفت آسمان سیر و سفر می کردی امّا من تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم @hosenih کنار «حجر اسماعیل» در سرچشمه ی زمزم صفا و مروه را گرد تو در سعی و صفا دیدم «تو را دیدم که می چرخید گرد خانه ات کعبه خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم» تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر تو را مولود کعبه، قبله ی اهل ولا دیدم تو را فرمان بر «یا ایها المدثر» از اول تو را «السابقون السابقون» از ابتدا دیدم تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی تو را عاشق ترین دلداده ی «قالو بلا» دیدم تو افکندی حجاب از روی «کَرّمنا بنی آدم» که سیمای تو را آیینه ی ایزدنما دیدم تو آدم را فراخواندی به علم «عَلَّمَ الأسماء» تو را در کشتی نوح پیمبر ناخدا دیدم :: اگر اعجاز موسایی عصا بود و ید بیضا سرانگشت تو را پرگار تقدیر و قضا دیدم نه تنها از تو شد عیسی مسیحادم، که از اوّل تو را هم عهد و پیمان به تمام انبیا دیدم @hosenih سلیمان از تو حشمت یافت هنگام نگین بخشی تو را روح قناعت، اسوه ی فقر و غنا دیدم زدی خود را به آب و آتش ای شمس جهان آرا تو را پروانه ی پیغمبر از غارحرا دیدم به جولانگاه احزاب و نبرد خندق و خیبر به دستت تیغ «لاسیف» و به شأنت «لافتی» دیدم به یک ضربت که در خندق زدی، در برق شمشیرت جهانی را به لب «اَهلاً و سَهلاً مَرحَبا» دیدم تلاوت کردی «آیات برائت» را به زیبایی تو را خورشید بام کعبه در «اُمُ القُری» دیدم تو را در مسجد و محراب، در میدان و بر منبر تو را در بی نهایت، در کجا در ناکجا دیدم چه می دیدم خدایا روز فتح مکّه با حیرت خلیل بت شکن را روی دوش مصطفی دیدم «و سُبحانَ الَّذی أسرا بِعَبدِه» را که می خواندم تو را در لیلةُ المعراج، با بدرُالدُّجا دیدم @hosenih سراغ آیه ی «الیوَم اکملتُ لکُم» رفتم تمام آیه را وصف علی مرتضی دیدم شکوه و عزّت هستی! کمال عشق و سرمستی! چه گویم من که روی دست پیغمبر چه ها دیدم تو را در سایۀ باغ «اَلَم نَشرح لَکَ صَدرَک» شکوفا یافتم، مصداق « مِصباحُ الهُدی» دیدم گل روی تو را در «سَبِّح اسم ربَّکَ الاعلی» تَجَسُّم کردم آری، تا جمال کبریا دیدم :: تو را در سورۀ «حامیم تنزیلٌ منَ الرَّحمن» تو را در آیه ی تطهیر و در «قُل اِنَّما» دیدم تو را در نون «اَلرَّحمن» و عین «عَلَّمَ القُرآن» تو را دریای «یاسن» ترجمان طا و ها دیدم تو را در «قُل کَفی بِاالله» در «وَالتّین وَالزَّیتون» تو را در «لیسَ لِلانسانَ اِلّا ما سَعی» دیدم نه تنها هست اوج رفعتت در «قاف و القرآن» تو را در سوره ی وَالشَّمس و طور و وَلضُّحی دیدم تو را با چهره ی پوشیده و خرما و نان بر دوش کنار زاغه های شهر کوفه بارها دیدم نوازش از تو می دیدند فرزندان شاهد هم تو را با گوهر اشک یتیمان آشنا دیدم به مسکین و یتیم از بس محبّت کردی و احسان تو را در سوره ی انسان و متن هل اتی دیدم @hosenih چه می دیدم خدا را در سکوت محض نخلستان تو را هر نیمه شب، در گریه های بی صدا دیدم شبی که شمع بیت المال را خاموش می کردی تو را با بی ریایی، خفته روی بوریا دیدم :: چو راز غربت خود را به گوش چاه می گفتی چو نیلوفر کشیدم قد، تو را ای ماه دیدم تو را پشت در آتش زده، با زهرةُالزّهرا صبور و مهربان، در تیرباران بلا دیدم اگر نامردمان دست تو را بستند، آن ها را اسیر پنجۀ تقدیر، در «تَبَّت یَدا» دیدم در ایوان نجف، در کوفه، در محراب مسجد هم شهادت نامه ی «فُزتُ وَ رَبَّ الکَعبه» را دیدم پس از آن لیلة القدری، که شد شقُّ القَمَر، هرشب تو را در جوهر خون شهیدان خدا دیدم تو را یاریگر خون خدا، با عترت یاسین تو را دلجوی یاس ارغوان، در نینوا دیدم تو را در آسمان نیلگون ظهر عاشورا تو را در سایه روشن های شام و کربلا دیدم شب شام غریبان و پرستو های سرگردان تو را دلسوخته در شعله زار خیمه ها دیدم @hosenih اگر خورشید دشت کربلا از نوک نی سر زد تو را در موجی از آیات تسلیم و رضا دیدم تو را با کاروان اهل بیت وحی در غربت تو را در حیرت از خورشید در تشت طلا دیدم کسی از آستانت دست خالی بر نمی گردد که در آیینه ی آیین تو مهر و وفا دیدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز مجيد_تال ▶️ دلم غير ايوان پناهي نداشت دلم زائري بود و راهي نداشت دلم در بساطش جز آهي نداشت علي داشت آن را كه شاهي نداشت به دور امير كرم گشته ام صد و ده قدم در حرم گشته ام @hosenih به او گفتم اي شاه راهم بده امان نامه اي بر گناهم بده لياقت به يك دم نگاهم بده پناهي ندارم پناهم بده صدا زد پريشاني ات با علي اگر خسته جاني بگو يا علي همين لحظه ها بود پيدا شدم علي گفتم و از زمين پا شدم شب و روز حيران مولا شدم گدا بودم او خواست آقا شدم دلِ من بدون علي بي كس است بميرم ببينم علي را بس است @hosenih تحمل به اين نور لابد نبود ترك خوردن كعبه بي خود نبود و كعبه كه جاي تَرَدُد نبود پس اين ها همه يك تولد نبود خدا خواست ثابت كند بر جهان علي هست يكتاترين در جهان فقيري كه انگشتر از او گرفت سليمان شد و ذكر ياهو گرفت @hosenih زمين تخت او آسمان تاج او به دوش نبي بود معراج او اگر مدح او بر لبم جا گرفت يدالله دستان من را گرفت به من گفت از مرد خندق بگو بيا از عليٌ مع الحق بگو سه بار از نبي اذن ميدان گرفت علي هست پس مصطفي جان گرفت نبي گفت جانم به قربان او علي جان من هست و من جان او @hosenih علي با خدا و خدا با علي علي يا خدا گفت، حق ياعلي اميري نداريم الّا علي اگر ناتواني بگو يا علي ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ سرّ توحید احمدی اینست: که علی را فقط خطاب کند عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند آی مرحب! برو کنار بایست، هدف انگار کندن در نیست شیر حق اینچنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند @hosenih روح انگار روح تازه گرفت، آمد از فاطمه اجازه گرفت تا که در عرش، عکسِ حیدر را ـ درِ قلعه به دست ـ قاب کند با دَم یا علی به هر دو دَمش، با هجوم سریع و پشت همش ذوالفقار برهنه کاری کرد، ملک الموت اعتصاب کند می‌پری آن طرف سواره، ولی عمرو! آن سوی خندق است علی جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند دلت از او شنید و نرم نشد؟ پیش خورشید بود و گرم نشد؟ پس لب ذوالفقار او تنها می‌تواند تو را مجاب کند فرق او را شکافتی، بشکاف! مُحرِم است او و خواست قبل طواف در وضویش به رسم عاشق‌ها روی خود را به خون خضاب کند تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آنچنان زد که حضرت داور ضربه‌ی روز خندقِ او را بهترین ضربه انتخاب کند در میان عرب خبر پیچید، در دلش هر مبارزی فهمید خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید کی شود یک امینی دیگر شرح آن ضربه را کتاب کند؟ بیشتر بین عاشقانِ علی، حرف سلمان و مالک است ولی رقص خرمافروش بر سرِ دار، دل ما را همیشه آب کند بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما ساغر شراب کند قلب ما در لحد که می‌بویند، به رقیب و عتید می‌گویند بنده‌ی حیدرند بگذارید او بیاید خودش حساب کند @hosenih شعرم از برق ذوالفقار رسید، روشن و گرم و بی‌قرار رسید تا به ذره‌ نگاه یار رسید، می‌رود کار آفتاب کند1 شعر شمعی برای تو که نشد، قد گلدسته‌های تو که نشد 2 شادم اما، مگر شنیده کسی شاعرش را علی جواب کند؟ 1- به ذره گر نظر لطف بوتراب کند / به آسمان رود و کار آفتاب کند 2-اشاره به زمزمه ساده و خالصانه شمع سازی که مورد عنایت مولا قرار گرفت: شمع میسازم برایت یا علی / قد این گلدسته هایت یا علی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد نقطه بودم حب حیدر دور من پرگار شد معصیت کردم ولی هربار دستم را گرفت اولش ستار شد، بعدش خودش غفار شد @hosenih بی وفا بودم ولی آقا فقط لطفش رسید بر گدایی که همیشه بر سرش سربار شد حب جنت، نه... که مقصود اقتدا بر مرتضاست در دل شب ها اگر عبد علی بیدار شد نام مولا چون محمد رکن آیین من است پس دو باری نام او هم در اذان تکرار شد حق تعالی خواست تا حیدر مراد ما شود در قبول هر عمل حب علی معیار شد روی هر برگِ درختی حک شده نام علی این علی های رُخَم را فاطمه معمار شد ذکر هر مرغی در عالم نام زیبای علی است هر دم و هر بازدم که خارج از منقار شد @hosenih دشمنانش هم همه مدح و ثنایش گفته اند "لافتی إلّا علی..." اصلا مگر انکار شد؟ کار هر کس نیست فتح خندق و بدر و حنین قصه ها دارد اگر که در لقب کرار شد وارث علم نبی و حاکم روز جزا... ...سنجش اعمال و سیفِ حضرت قهار شد یا من أرجوه لکل خیرِ من تنها علی است باطن اذکار شد، او مخزنُ الاسرار شد @hosenih من نمی دانم چه سِری دارد ایوان نجف هر کسی یکبار آمد بعد از آن بیمار شد شد بنا قبرش میان قلب هر کس عاشق است ای بنازم این حرم را کعبه ی سیار شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ خوش آن زبان که شب و روز یاعلی گوید به هر بهانه سخن گفت، با علی گوید ز مصطفی که علی دوست تر نمیابیم همیشه حضرت بدرالدجی علی گوید نه در زمانِ شهادت، که بعدِ جان دادن هنوز فاطمه، یا مرتضی علی گوید @hosenih نه از غدیرِ خُم، آری، ز صبح روز ازل که تا قیامِ قیامت خدا علی گوید به روزِ بدر و اُحد، روزِ خندق و خیبر مَلَک مَلَک به فلَک، یک صدا علی گوید به ذوالفقار قسم، در صف یمین و یسار عجیب نیست که شیر خدا علی گوید حسن به غزوه ی صفین و نهروان و جمل حسین در همه ی کربلا علی گوید □ □ □ ز جبرئیل بپرسید، خوب میداند که فطرتِ بشر از ابتدا علی گوید قسم به مادرِ سادات، مادرم میگفت: که هفت پشتِ پدرهای ما علی گوید همینکه دست به زانو گرفتم از طفلی دل و زبانم از آن روزها علی گوید سرم به سنگِ لحَد هم که میخورَد، آنروز زبانم از سرِ خوف و رجا علی گوید @hosenih سئوالِ آن دو ملَک، هر چه بود، میگویم: جواب های مرا، با شما علی گوید خَموشم و به جوابِ سئوالِ "مَن رَبُّک" نمیدهم نظری هیچ، تا علی گوید شنیده ام که میایند، چارده معصوم سلام میدهم و مصطفی علی گوید چقدر امام حسن، سفره اش کریمانه است به هر حسن حسنم، مجتبی علی گوید اگر چه نوکرِ ناقابلم، ولی ارباب همه حساب و کتابِ مرا علی گوید @hosenih هزار مرتبه رفتم، زیارتِ سلطان هزار مرتبه جایش، رضا علی گوید مدافعِ پسرِ فاطمه، اگر باشم لبم به صحنه ی پیکار، یاعلی گوید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ اشک می بارید از چشمان سلمان مثل ابر گفت من یک قطره ام پیش تو ای دریای صبر! ای خوشا «اللهُ نور»ی که توئی پروانه اش خوش به حالش که تو دنیا آمدی در خانه اش @hosenih همچنان از طرح آن روزم پشیمانم هنوز آن همه خندق چرا کندیم؟ حیرانم هنوز در سپاه ما مگر آن روز شیر حق نبود حاجتی دیگر به حفر آن همه خندق نبود خویش را در کام شیر انداخت او با پای خود تا پرید این سو و جولان داد «عمرو عبدِوُد» هی رجز می‌خوانَد و هی بی قراری می کنی وای از آن ساعت که تو قصد شکاری می کنی «لا فتی»! پیش آمدی «لا سیف» در دستان تو گفت احمد: نه، ولی نه از هراسِ جانِ تو گفت نه، تا دیگری با «عمرو» رو در رو شود گفت نه، تا دست آن پر ادّعاها رو شود دیدمت شیر جوان! تا ‌آمدی غرّان ز رَه گفتی: اِنّی فارِسٌ، سَمَّیتُ اُمّی حیدَرَه عمرو! آن «هل من مبارز» شد صدای آخرت خوب می بینم که می چرخد اجل دور سرت @hosenih گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود اسم آن ها که علی ابن ابی طالب نبود در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان! دور دور ماست دیگر، ما یلان آسمان قلب حق در سینه ی من در پس این جوشن ست جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن ست آمدم تا جان بگیرم یا که از جان بگذرم آمدم با ضربتی از جن و انسان بگذرم روز خندق را همان روز الستم می کنی خون فرقم را تو می ریزی و مستم می کنی فرق من باز و سپر باز و دهان تیغ باز با سه لب، لبیک می‌گویم در این راز و نیاز باده مست و باده نوشان مست و ساقی مستِ مست مست می‌چرخد به دورش عالمی ساغر به دست پس «الا یا ایها الساقی ادر کاساً» عظیم تیغ را برگیر، بسم الله رحمن الرحیم برق هیبت در نگاهت چشم او را خیره کرد ناگهان گردی به پا شد که هوا را تیره کرد تا به راه انداختی آن گردباد حیدری عمرو جای جنگ شد مبهوت آن جنگاوری دم به دم چرخیدی و چرخاندی آن تیغ دو دم هم چپ و هم راست بودی، پلک تا می زد به هم در زمین با لرزه‌ی گامت قیامت می کنی «یا قسیم النار و الجنة»! چه قسمت می کنی؟ @hosenih می زنی شمشیر هم چون آذرخشی مرگ بار نه، نمی فهمد زبانی عمرو، الا ذوالفقار تیغ با آن وزن در دستان تو مثل پرست پر درآورده ست، حق دارد، به دست حیدرست یک نفس بر عمرو می تازی و او درمانده‌ است تیغ هم مثل سپر در دست دیگر مانده است هر چه دارد در دفاع از جان خود رو می کند پیش تو شیر قدیمی کار آهو می کند باورش می شد اگر رزم تو در بدر و اُحُد پیش تیغت وا نمی ماند این چنین در کار خود گفت با خود بی رقیبم چون که دیگر حمزه نیست او نمی دانست سیف الله، بعد از این علی‌ ست باورش شد پنجه ها وقتی اسیر شیر بود باورش شد قدرت بازویت امّا دیر بود تیغ برّان بود، امّا تیغِ ایمان را زدی پای او نه پایه های کفر و عصیان را زدی نقشه ی اهل تکاثر باز نقشی شد بر آب شَر به خاک افتاد و سر خم کرد پیش بوتراب آمدی چون عید نو تا قفل زندان بشکنی دیو مردم خوار را چنگال و دندان بشکنی پای آن دیو سیه از روی زانو شد دو نیم چیست پا، وقتی نیاید در صراط المستقیم؟ مثل بت آن کوه آهن بر زمین افتاده بود کفر بر پای امیر المومنین افتاده بود عمرو!، عُمرت غرورت از کفت بیرون کشید عبدِ «وَد» بودی و عبد «رَب» تو را در خون کشید خویش را بر باد با دستان خود دادی چرا؟ عمرو! ـ چشمت کورـ با حیدر در افتادی چرا؟ عرش هم تکبیر گفت از شور پیکارت علی! عقل انگشتش به لب، وامانده در کارت علی! در دلم توفان اسرار تو دامن می کشد وای اگر گویم، ابوذر تیغ بر من می کشد @hosenih آن که پیش ضربتش اعمال ما فانی ست کیست؟ آن که می داند در این عالم که حیدر کیست، کیست؟ من کم آوردم، ببین لبریز شد دریای من باز هم با چاه رازت را بگو مولای من ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ خویش را در کام شیر انداخت او با پای خود تا پرید این سو و جولان داد «عمرو عبدِوُد» هی رجز می‌خوانَد و هی بی قراری می کنی وای از آن ساعت که تو قصد شکاری می کنی @hosenih «لا فتی»! پیش آمدی «لا سیف» در دستان تو گفت احمد: نه، ولی نه از هراسِ جانِ تو گفت نه، تا دیگری با «عمرو» رو در رو شود گفت نه، تا دست آن پر ادّعاها رو شود دیدمت شیر جوان! تا ‌آمدی غرّان ز رَه گفتی: اِنّی فارِسٌ، سَمَّیتُ اُمّی حیدَرَه گفتي آري اين منم حيدر امير المومنين مي رسم چون عاشقان بي باك و مي لرزد زمين عمرو! آن «هل من مبارز» شد صدای آخرت خوب می بینم که می چرخد اجل دور سرت گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود اسم آن ها که علی ابن ابی طالب نبود @hosenih در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان! دور دور ماست دیگر، ما یلان آسمان قلب حق در سینه‎ی من در پس این جوشن ست جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن ست آمدم تا جان بگیرم یا که از جان بگذرم آمدم با ضربتی از جن و انسان بگذرم آمدم با ضربتي از جنس لا حول و لا تا كه يار از ذوالفقارم بشنود قالو بلا روز خندق را همان روز الستم می کنی خون فرقم را تو می ریزی و مستم می کنی فرق من باز و سپر باز و دهان تیغ باز با سه لب، لبیک می‌گویم در این راز و نیاز باده مست و باده نوشان مست و ساقی مستِ مست مست می‌چرخد به دورش عالمی ساغر به دست پس «الا یا ایها الساقی ادر کاساً» عظیم تیغ را بردار، بسم الله رحمن الرحیم @hosenih در زمين با لرزه گامت قيامت مي كني يا قسيم النار و الجنه چه قسمت مي كني مي زني شمشير همچون آذرخشي مرگبار نه نمي فهمد زباني امر الا ذوالفقار تیغ با آن وزن در دستان تو مثل پرست پر درآورده ست، حق دارد، به دست حیدرست هر چه دارد در دفاع از جان خود رو می کند پیش تو شیر قدیمی کار آهو می کند باورش شد پنجه ها وقتی اسیر شیر بود باورش شد قدرت بازویت امّا دیر بود تیغ برّان بود، امّا تیغِ ایمان را زدی پای او نه پایه های کفر و عصیان را زدی خویش را بر باد با دستان خود دادی چرا؟ عمرو! ـ چشمت کورـ با حیدر در افتادی چرا؟ عرش هم تکبیر گفت از شور پیکارت علی! عقل انگشتش به لب، وامانده در کارت علی! @hosenih آن که پیش ضربتش اعمال ما فانی ست کیست؟ آن که می داند در این عالم که حیدر کیست، کیست؟ من کم آوردم، ببین لبریز شد دریای من باز هم با چاه رازت را بگو مولای من *** برای شنیدن صوت دکلمه این شعر توسط شاعر محترم جناب آقای قاسم صرافان اینجا را کلیک کنید http://s3.picofile.com/file/7540752575/sarafan_2.mp3.html ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ خاک بودیم و یاعلی گفتیم جان گرفتیم تا علی گفتیم ما به ربی که روحمان بخشید همگی یکصدا علی گفتیم در قنوت نماز روز ازل ربنا آتنا علی گفتیم "یا علی" ذکر اعظم حق را مصطفا گفت، ما علی گفتیم روز خندق همین که جبراییل نعره زد "لا فتی" علی گفتیم این "علی" من "علی" ولی خداست ذکر سبحان ربی الاعلی است @hosenih شیر پروردگار شد حیدر شاه دلدل سوار شد حیدر قدرت الله عرصه های نبرد صاحب ذوالفقار شد حیدر آن که "فی الفتنه" هست "عین الله" چشم شیطان درآر شد حیدر در شب توطئه علیه رسول یاور جان نثار شد حیدر مهر و قهر خداست این مولا قاسم نور و نار شد حیدر حک کن ای عرش، روی لوح بصر ها علی بشر، فکیف بشر @hosenih روز محشر نوشته بر میزان بغض او کفر، حب او ایمان می درخشد چو ماه در محشر مومن مرتضی علی عنوان مژده دادند می رود به بهشت شیعه ی او علی علی گویان نغمه ی درب جنت است "علی" لب حورا به اوست دُر افشان در مقام مدیحه خوانی او جبرییل است مرغ خوش الحان حق خدا، حق علی و حق یاهو وحده لا علی الا هو @hosenih شیعه باید علی نگر باشد حیدری وار در خطر باشد شیعه باید چو مالک و بوذر دشمن هر چه فتنه گر باشد شیعه باید سقیفه بازان را مانع راه و دردسر باشد شیعه باید شبیه فاطمه بر رهبر خوشتن سپر باشد شیعه باید که در دفاع ولی خود حریف چهل نفر باشد شیعه با رهبرش "وفا" دارد ذکر "نفسی لک الفدا" دارد @hosenih نوکر مرتضی شدن خوب است در وجودش فنا شدن خوب است قنبرش بودن آرزوی همه است فضه ی این سرا شدن خوب است پشت درب غریبی حیدر یار خیرالنسا شدن خوب است ای گنه کار شرمسار اینجا حر کرببلا شدن خوب است پیکری داد زد ته گودال پای دین سر جدا شدن خوب است پیکری داد زد که... آه... نیا! برو زینب ... به قتلگاه نیا! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ▶️ "هل من مبارز" نعره دنیا را تکان می داد در خندقی خود کنده شهر از ترس جان می داد اینک سوار کفر زیر رقص شمشیرش لبخند شیطان را به پیغمبر نشان می داد @hosenih «یک مرد آیا نیست؟» این را کفر می پرسید آن روز ایمان مدینه امتحان می داد هر کس قدم پس می کشید و با نگاه خود بار امانت را به دوش دیگران می داد با شانه خالی کردن مردان پوشالی کم کم رجز ها مزه ی زخم زبان می داد «رخصت به تیغم می دهی؟» این را علی پرسید مردی که خاک پاش بوی آسمان می داد فرمود نه بنشین علی جان تو جوان هستی آری همیشه پاسخش را مهربان می داد :: «هل من مبارز» نعره گویا از جگر می زد فریاد او بر قامت شهری تبر می زد او می خروشید و رجز می خواند و بر می گشت او مثل موجی بود که بر صخره سر می زد کم کم هوا حتی نفس را بند می آورد نبض مدینه پشت خندق تند تر می زد زنها میان خانه ها شیون به پا کردند انگار تک تک خانه ها را نعره در می زد فریاد بغض بچه های شهر را بلعید ساکت که می شد، دیو فریادی دگر می زد یک بار دیگر اذن میدان خواست از خورشید لب های شیرین علی حرف از خطر می زد @hosenih فرمود: «نه» هر چند که قلب علی را دید مثل عقابی در قفس که بال و پر می زد :: «هل من مبارز» باز زانوی علی تا شد این بار دیگر اذن میدان یک تمنا شد فرمود پیغمبر:«علی جان! یا علی! برخیز.» خندید(بند از دست های شیر حق وا شد) شمع شهادت شعله ور بود و خدا می دید پروانه در آتش بدون هیچ پروا شد برقی زد آهن پاره شد بند دل دشمن تا تیغه های ذولفقار از دور پیدا شد تا انعکاس صورتش بر ذوالفقار افتاد ابرو گره زد تیغ روی تیغ زیبا شد مثل عقابی در نگاه عمرو می چرخید فرصت برای تیز پروازی مهیا شد اعجاز یعنی ضربه ی دست علی آن روز دشمن اگر که رود، او مانند موسی شد @hosenih تا لافتی الّاعلی را آسمان می خواند لاسیف الّاذولفقار این گونه معنا شد در وصف این ضربت خدا حتی غزل دارد آری علی با ضربتی عالی اعلا شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالروز ای میوه‌ی رسیده‌ی باغ خدا علی آب و غذای سفره‌ی اهل ولا علی بدر و حنین و خیبر و خندق که جای خود تنزیل آیه های علق در حــرا ... علی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالروز یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد نقطه بودم حب حیدر دور من پرگار شد کار هر کس نیست فتح خندق و بدر و حنین قصه ها دارد اگر که در لقب کرار شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالروز دست خدا و «نفْس» پیمبر فقط علی است شمشیر و شیر خالق اکبر فقط علی است دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد بگرفت سر ز عَمْر دلاور فقط علی است در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد بالله قسم امیر مظفّر فقط علی است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e