eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت پنجم مرداد سالروز ▶️ آن داغ آزاده ، آن درد ، آیا فراموش مان شد ؟! آن زخم های جوانمرد ، آیا فراموش مان شد ؟! @hosenih هنگامۀ آتش و خون ، طوفان سواران مجنون آن جاده های پر از گرد ، آیا فراموش مان شد ؟! مردان سبز علمدار ، آن حمله های علی وار یک جبهه سر تا بسر مرد ، آیا فراموش مان شد ؟! آن بغض های قدیمی ، آن زخم های صمیمی آن سینه های پر از درد ، آیا فراموش مان شد ؟! داغ شبیخون خنجر ، بر گرده های دلاور آن وحشت ناجوانمرد ، آیا فراموش مان شد ؟! خورشید مردان شاهد ، آیینه های مجاهد در غربت این شب سرد ، آیا فراموش مان شد ؟! @hosenih امروز در خواب عادت ، آن هشت فصل شهادت ای مردم خوب همدرد ! آیا فراموش مان شد ... ؟! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در کوچه های روضه به اقبال می رسیم داریم می رسیم اگر کال می رسیم یک ماه،نه دوماه،نه در گریه برحسین داریم به نتیجه ی یک سال می رسیم @hosenih هرجا که مجلسی ست مُزیّن به اهل بیت با پا نمی رسیم نه با بال می رسیم فی الحال با حسین اگر حال ما خوش است آینده نیز ما به همین حال می رسیم با هدیه کردن صلواتی، به کردگار؛ اینگونه با محمد و با آل می رسیم ما "گنگ خواب دیده و عالم تمام کر" در انتقال روضه چنین لال می رسیم هرشب برای ما شب عید است باحسین یعنی به یا محول الاحوال می رسیم @hosenih مثل مُخَدَّرات حرم زجر می کشیم وقتی به گوشواره و خلخال می رسیم حالا که بین ما سخن دوست خوشتر است از هرچه بگذریم به گودال می رسیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم @hosenih و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود که ما برای عزای تو انتخاب شدیم میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم @hosenih شبیه چشم تو و مشک خالی عباس دوباره گریه کن کودک رباب شدیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد @hosenih سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد @hosenih دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بي‌ تو يك‌ لحظه‌ نخواهم‌ همۀ‌ دنيا را با تو آسوده‌ كنم‌ طي‌، سفر عقبي‌ را @hosenih لحظاتي‌ كه‌ به‌ زير علمت‌ سينه‌ زدم‌ حس‌ نمودم‌ به‌ خدا مرحمت‌ زهرا را كاش‌ امروز بيايد گل‌ نرگس‌ ز سفر تا كه‌ زيبا بكند با فرج‌ عاشورا را همه‌ اميد من‌ اين‌ است‌ بنام‌ زينب‌ راضي‌ از خويش‌ كنم‌ قلب‌ تو اي‌ مولا را @hosenih شادي‌ هر دو جهانم‌ به‌ خدا از غم‌ توست‌ غم‌ تو مي‌بَرد از دل‌ همۀ‌ غم ها را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پر از متانت سبزی وقار داری تو درخت نور به هر لحظه بار داری تو نفس نفس زدن نفس من به خاطر توست که ریشه در نفس بیقرار داری تو @hosenih به خواب ناز برو ماه من که شب همه شب بسی ستاره ی شب زنده دار داری تو مناسب آمده زلف تو و سر عشاق برای این همه منصور دار داری تو شعیب و صالح و یحیی تو را گریسته اند چقدر گریه کن کهنه کار داری تو @hosenih پیمبران همگی چشمشان به دست شماست ز بس که پیش خدا اعتبار داری تو همیشه سنگ مزارت به گریه می شویم چرا که بین دو چشمم مزار داری تو *** قال الصادق علیه السلام: «شاطىء الوادى الایمن» الذى ذکره الله فى القرآن، (قصص/۳۰) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هى کربلا. بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۰۳؛ به نقل از تهذیب امام صادق (ع) فرمود: آن «ساحل وادى ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلاست. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد @hosenih روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش @hosenih گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم @hosenih از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست از موقع ورودیه تا آخر دعا هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست @hosenih یک جای روضه رفته دلت که مسافری حتی در این معادله قسمت گرفتنی ست در گود چشم، اشک نشسته ست منتظر ذکر حسین مرشد و رخصت گرفتنی ست با اشک از دو چشم، چنین از ولیِ دم در دادگاه روضه رضایت گرفتنی ست @hosenih گیرم شفا نبود تو از بس قیامتی دامان تو به روز قیامت گرفتنی ست زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست ای بی خبر بکوش زیارت گرفتنی ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ ملک دلم همین که به نام حسین شد عبدی گناهکار غلام حسین شد آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه تا که به اذن فاطمه رام حسین شد @hosenih قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام شیرین ترین کلام، کلام حسین شد «با یک سلام صبح به ارباب بی کفن » روزم پر از جواب سلام حسین شد یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد @hosenih یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من حرفش دوباره حرف مرام حسین شد نوکر از آب خوردن خود آب می شود بین دو نهر؛ آب، حرام حسین شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالگرد شهادت ، شاعر: ▶️ السلام ای شهید راه حرم ای فدائیه زینب کبری عمر خود را جوانی خود را داده ای پای سید الشهدا @hosenih دل به دریای عاشقی زدی و راه صد ساله را شبی رفتی مادرت فاطمه خرید تو را خوش به حالت که زینبی رفتی @hosenih خوش به حالت تمام هستی تو عاقبت روزی ولایت شد مثل بی بی رقیه قسمت تو هم اسارت وَ هم شهادت شد @hosenih ای مسافر تو کوله بارت را چه قَدَر بی سر و صدا بستی خوش به حالت محرم امسال با ابالفضل هم نشین هستی @hosenih خوش به حالت شبیه اربابت سر تو از تنت جدا شده است ماجرای شهادتت خیلی مثل آقای کربلا شده است @hosenih ذره ای ترس در نگات نبود خوش به حالت، تو رو سفید شدی مادرت مانده و پریشانی نکند تشنه لب شهید شدی @hosenih دم آخر به روی سینه ی تو قاتل تو نشسته بود آیا؟ بدنت زیر پای دشمن رفت استخوانت شکسته بود آیا؟ @hosenih بر تن تو هزار و نهصد و چند زخم ، در لحظه ی شهادت بود ؟؟ موقع سر بریدنت آیا حرف ناموس یا که غارت بود؟ * * * لرزه بر عرش و فرش افتاده بی قرار است زینب کبری بشکند دست شمر بی غیرت از قفا شد جدا سر آقا @hosenih همه رفتند ، پیکر بی سر زیر شمشیر و نیزه می مانَد مادری روی سینه می کوبد یا بُنیَّ بُنیَّ می خواند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالگرد شهادت ، شاعر: ▶️ غزل غزل به پای تو نگاه پاک ریخته چه جسمها بدون سر به روی خاک ریخته تو را میان چشمهای آن شهید جسته ام شنیده ام خدا تو را به قلب پاک ریخته @hosenih ز برق دیدگان تو، چه چشمهای خیره ای به پای تو به ذکر روحِیَ الفِداک ریخته ز هر که دل بریده آن جوانِ نازنینِ ما برون ز دل، تَعلُّقاتِ مٰاسِواک ریخته مقام قرب یافته، به سوی تو شتافته میان أشقیَ الأشقیا، ز سینه باک ریخته به وقت سر بریدنش، حسین ریزد از لبش و در شکنجه گیسویش، شبیه تاک ریخته مسیرِ خیرِ مقدمت ببین چه گل فشان شده به جای فرش، نعشهای سینه چاک ریخته نگاه کن، چقدر عاشقِ شهادت آمده برای هر نگاهِ تو بسی هلاک ریخته ز یک مسیر کشته های تازه تازه میرسد به یک مسیر استخوان بی پلاک ریخته هزارها چنان زهیر، هزارها چنان بریر برای کربلای تو، بدین ملاک ریخته سر تو را به نیزه ها زدند، جَدّیَ الغریب کسی نگفت خونِ تو، چه هولناک ریخته ز تلِّ زینبیه دیده اند، اهلبیت تو که قطعه قطعه پیکرت، به روی خاک ریخته @hosenih به پیش چشم مادرت و در کنار خواهرت به دشت، جسم بی سرت چه چاک چاک ریخته نگاههای دخترت، و اشکهای خواهرت به زخمهای حنجرت چه دردناک ریخته ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالگرد شهادت ، شاعر: ▶️ باید که شهید جستجوی تو شوم یک قطره ز موج آبروی تو شوم @hosenih آن قدر به سینه می زنم سنگ تو را تا نوحه ای از زخم گلوی تو شوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالگرد شهادت ، شاعر: ▶️ قد خم نکنی برگ و برت را ببرد در اوج کبوتری، پرت را ببرد @hosenih سر داده کسی تا نکند باد هوس گلواژه چادر سرت را ببرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالگرد شهادت ، شاعر: ▶️ عجیب نیست که می بینمت تو را بی سر رها شود تن عشّاق کربلا بی سر @hosenih نشسته ای سر خوان سه ساله ی ارباب شدی فدای سر شاه سر جدا، بی سر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالگرد شهادت ، شاعر: ▶️ هرچند زمانه مى زند نقش فريب در وادى عشق ،راز و رمزيست عجيب @hosenih در راه "ولايت" از سر و جان بگذر راه "حججى" پر از فراز است و نشيب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لطف تو بی ‌واسطه دریای جودت بی‌کران عالمی از فهم ابعاد وجودت ناتوان صورت و سیرت... نه اصلاً عمرت از مضمون پر است ماه گندمگون! غریب خانه! مولای جوان! @hosenih چاه‌های خشک با دست تو جوشان می‌شدند ای نگاهت مثل چشمه! ای دلت آتشفشان! روز حسرت هیچ‌کس حسرت نخواهد خورد تا بخشش ابن الرضایی تو باشد در میان داستان عمر تو کوتاه بود اما نبود لحظه‌ای تاریخِ نور از ردپایت بی‌نشان یوسفی اما عزیز خانه‌ات هم نیستی یا سلیمانی که شأنش را نمی‌فهمد زمان دوستانت بی‌وفایی... دشمنانت خون دل... آشنای طعنه‌ای از کودکی... از این و آن @hosenih نامتان را شیعیان گاهی به قصد... بگذریم ما چنین گفتیم تا وا شد دهان دیگران از قضا من هم جواد بن الرضایم گر چه باز بین ما فرق است مولا از زمین تا آسمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم شهيد ▶️ من جوادم که خدا خوانده جواد من چه کردم به تو اى بد بنیاد عوض آنکه مرا یار شوى بر دل غم زده غم خوار شوى @hosenih رفتى و در به روى من بستى با کنیزان همگى بنشستى گفتى از آب مرا منع کنند شادى و هلهله آن جمع کنند تو که آتش به دلم افکندى حال استاده اى و مي خندى! حجره در بسته و من تنهايم به خدا من پسر زهرايم تن بى تاب مرا تاب بده جگرم سوخت مرا آب بده @hosenih بدن زارِ منِ تشنه جگر بعد قتلم به روي بام ببر تا که لب تشنه به زیر خورشید جان سپارم چون حسین شاه شهید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هرچه جوان از دست و پا افتاده باشد زشت است پیش چشمها افتاده باشد ای کاش با افتادنش طشتی نکوبند روی زمین بی سر صدا افتاده باشد @hosenih تلخ است همسر زهر همسر را بنوشد مردی ز ظلم آشنا افتاده باشد انصاف اصلا نیست در بیرون برقصند در حجره اش آقای ما افتاده باشد در راه پشت بام میبیند مصیبت پیکر که بین پله ها افتاده باشد هرجا بیوفتد روزگارش کربلاییست فرقی ندارد که کجا افتاده باشد @hosenih ای وای اگر در ازدحام سخت گودال روی تنی سرنیزه ها افتاده باشد این آبرودار قبیله ست و روا نیست عریان در این صحرا رها افتاده باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم بر دل مظلوم شرر افتاده باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید وسط حجره جواد است به سر افتاده @hosenih دست و پا میزند و هادی خود را خواند جوهر صوت رسایش ز اثر افتاده آب شد پیکرش از زهر به دادش برسید به خدا جان امامت به خطر افتاده هلهله نیست جواب نفس آخر او به چه جرمی گل زهرا ز نظر افتاده حجت حضرت سبحان به تمسخر انگار گیر بی حرمتی چند نفر افتاده صاحب عرش الهی ست شده خاک نشین یاد آشفتگی جدش اگر افتاده... جگر تشنه او ذکر انا العطشان داشت از دل حجره به گودال گذر افتاده این بدن زیر سم اسب نرفته اما نظرش بر تن مظلوم دگر افتاده زیر لب روضه شمشیر و سنان میخواند یاحسین گوید و با دیدۀ تر افتاده بعد کشتن چه کند با تن بی جان جواد بر زبان همه یک تازه خبر افتاده اهل کوچه خبر از نعش سر بام دهند چقدر بر بدنش سایه پر افتاده کربلا روضه اش اما بخدا بر عکس است چقدر بر بدنش تیغ و تبر افتاده @hosenih ریختند از همه سو بر تن صد چاک حسین گذر فاطمه بر نعش پسر افتاده خواهرش آمد و با پیکر بی سر میگفت: بر تنت نیزه شکسته چقدر افتاده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ارث قبیله است که هرکس جوان تر است مویش سفید گشته و قدش کمان تر است @hosenih این بیست و پنج سال که سنی نمی شود اما بهار عمر شما پر خزان تر است تو مجتبای خانه ی موسی بن جعفری با همسری که از همه نامهربان تر است @hosenih زهری کشنده بود و لبت را سیاه کرد زهری که چوب نیست ولی خیزران تر است... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم پیرو جوان نداشت که یک نور واحدید در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم @hosenih کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم گودال و بام ، مرز قبول شهادتند راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم @hosenih در روضه هی کرببلا جانگدازتر داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سر را ز خاك حجره اگر بر نداشتي تو رو به قبله بودي و خواهر نداشتي خواهر نداشتي كه اگر بود مي شكست وقتي كه بال مي زدي و پر نداشتي @hosenih از طوس آمدم كه بِگِريَم در اين غمت ياري به غير چند كبوتر نداشتي وقتي كه زهر بر جگرت چنگ مي كشيد جز يا حسين ناله ي ديگر نداشتي ختمي گرفته اند برايت كبوتران لبخند مي زدند و تو باور نداشتي تو تشنه كام و آب زمين ريخت قاتلت چشمت به آب بود و از آن بر نداشتي كف مي زدند دور و برت تا كه جان دهي كف مي زدند و تاب به پيكر نداشتي كف مي زدند وليكن به روي دست دست ز تن جداي برادر نداشتي @hosenih شكر خدا كه پيرهني بود بر تنت يا زير نيزه ها تن بي سر نداشتي شكر خدا كه لحظه ي از هوش رفتنت خواهر نداشتي، غم معجر نداشتي ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتش رسیده است که عرض ادب کنیم وقتش رسیده حال بکایی طلب کنیم وقت عزا و گریه و اندوه و ماتم است امشب عزای اشرف اولاد آدم است @hosenih شور قیامت است که گویا به پا شده زیرا عزای حضرت ابن الرضا شده او که برای عالم و آدم طبیب بود حتی میان خانه ی خود هم غریب بود خواهر نداشت تا برسد پیش پیکرش مادر نبود تا که کند گریه در برش از درد زهر کل تنش تیر می کشید خونابه از لبش به کف حجره می چکید در وقت احتضار کسی کف نمی زنند هنگام دست و پا زدنش دف نمی زنند اما امان ز ظلم و جفای کنیزها گم شد صداش بین صدای کنیزها در لحظه های آخر خود بی شکیب بود او غصه دار روضه ی شیب الخضیب بود با اینکه تشنه بود ولی نیزه ای نخورد در بام خانه پیرهنش را کسی نبرد شکر خدا که دختر او را کسی نزد با کعب نیزه خواهر او را کسی نزد @hosenih خیلی حسین در ته گودال خسته بود قاتل به روی سینه ی آقا نشسته بود شمر از صدای ناله ی زهرا حیا نکرد در قتلگاه گیسوی او را رها نکرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام می دهم از دور من به محضرتان چه کرده با دل من مرقد منورتان تو عادتت کرم است ای جواد اهل البیت شده است عادت من هم گداییِ درتان @hosenih تو جنس غربتت از جنس غربت حسن است میان خانه و غربت ؟ امان ز همسرتان عجیب بود که یک زهر دو هدف را سوخت نخست جسم تو و بعد قلب مادرتان دلیل همهمه کردن به پشت در این بود به گوش ها نرسد تا صدای آخرتان خدائی باز هم این غیرت کبوترها که مرهمی شده بر زخم جسم پرپرتان به روی بام به جسم تو سایه گستردند که لااقل نخورد آفتاب پیکرتان به خاک دید تو را فاطمه خدا را شکر ندید حداقل روی نیزه ها سرتان مسیر روضه به کرببلا مشخص شد سخن ز نیزه شد و رأس جد اطهرتان @hosenih مصیبت دو جوان اهل بیت را سوزاند یکی غم تو و دیگر علیِ اکبرتان عطش نصیب تو شد جای شکر آن باقیست که خنجری نشد آقا نصیب حنجرتان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تویی که جود و عطا بر امام ها داری چقدر لطف و سخاوت برای ما داری؟! جواد فاطمه ارث از کریم او بردی غریب خانه شدن را ز مجتبا داری @hosenih اگر که زهر زمینت زده است، می دانم به سینه مثل حسن داغ کوچه را داری صدای هلهله و رقص و پایکوبی ها نمی گذاشت بگویی به دل چه ها داری شرار زهر لبت را چقدر خشکانده! به حجره روضه ی عطشان کربلا داری تنت رها شده است پشت بام خانه، بناست سه روز روضه ی ارباب را به پا داری @hosenih سلام ای تن بی سر، سر بدون بدن چرا درون تنور و به نیزه جا داری؟ تو روی نیزه حواست به عمه ها بوده تو سایه بر سر بی سایبان ما داری... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih