eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست...در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست @hosenih بی‌قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش می‌میرم و رویت ندیده می‌روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سر بار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم، بی‌نوایم... بی‌کسم هم‌نشینی کریمان با فقیران عار نیست @hosenih این دل ویرانه را آباد کن یابن‌الحسن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می‌دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم... غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم‌های این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ @hosenih بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده‌ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گاهی میان عاشقی حیران شدن خوب است گاهی دچار غصه‌ی هجران شدن خوب است اصلا در اینجا بی‌سر و سامان شدن خوب است وقتی وصالی نیست پس گریان شدن خوب است این روزها کارم به غیر از گریه‌زاری نیست این حال و روزم... گریه‌هایم اختیاری نیست @hosenih باید به دنبال گدایی در سحر باشم انگار باید من همیشه خون‌جگر باشم عیبی ندارد که دوباره پشت در باشم راهم نده... بگذار پس این دور و بر باشم تنها تو درد و غصه‌هایم را خریداری خیلی هوای نوکران خویش را داری @hosenih جز گریه و غم از شما چیزی نمی‌خواهم من غیر عشقت از خدا چیزی نمی‌خواهم بیمارم و غیر از شفا چیزی نمی‌خواهم اصلا به غیر از کربلا چیزی نمی‌خواهم آقا نمی‌دانم مرا هم می‌بری یا نه؟ در اربعین امسال من را می‌خری یا نه؟ @hosenih حالا که بر هجر حریمت مبتلا هستم حالا که محتاجم... گدای یک عطا هستم پس دست بر دامان سلطانم رضا هستم آقا نگاهی گر کند حاجت روا هستم وقتی رضا دارم دگر غصه ندارم من گیرم که جا ماندم به مشهد می‌روم اصلا @hosenih زینب رسیده پیش تو، ای آشنا برخیز خواهر رسیده... ای اسیر نیزه‌ها برخیز پاسخ نمی‌گویی سلامش را چرا... برخیز ای کشته‌ی عطشان دشت کربلا برخیز در شام یک‌دختر در آن ویرانه جا مانده زینب رسید... اما چرا دردانه جا مانده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بی سر و سامانم و خیلی پریشانم حسین غرق در عصیانم و خیلی پشیمانم حسین سفره ی دل را همیشه پیش تو وا میکنم مونس تنهایی ام... گرمی مژگانم حسین @hosenih با همه آلودگی ام دوستت دارم حسین دوست داری نوکرت را، خوب می دانم حسین جان من این چند قطره اشک را از من نگیر چون که با این اشک ها لبریز ایمانم حسین کشته ی اشکی و من پاره گریبان تو ام ای تمام حاجت چشمان گریانم حسین @hosenih خوش به حال نوکری که پیر این درگاه شد در حرم یا بین روضه ها بمیرانم حسین هر شب جمعه که دلتنگ حریمت می شوم از سر شب تا سحر هر لحظه می خوانم: حسین "نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم" کربلایم را بده... دیگر مرنجانم حسین وقت هر درد و غمی فرمود: "فابک للحسین" روضه ی روز و شب شاه خراسانم حسین دست و پا کمتر بزن، خواهر فدای پیکرت ای غریب مادرم...گیسو پریشانم...حسین @hosenih پنجه ی گرگی به جان زلف تو افتاده است تو ته گودال و من پاره گریبانم حسین یک طرف آتش گرفته روسری دختران یک طرف آتش گرفته صحن دامانم حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری سینه زنی و شور و ماتم را نگیری خیلی میان روضه هایت سود کردیم یک موقع از ما روضه و غم را نگیری @hosenih سینه زدم تا که گناهم را بریزی این کمترین چیزی که دارم را نگیری حال بد ما با وجود روضه خوب است از دست نوکرهات مرهم را نگیری آقا برای ما محرم خیرها داشت از ما گنهکاران محرم را نگیری با هم خریدی خوب و بد را بین روضه این گریه کردن های با هم را نگیری در بین روضه التماست می کنم من جانم بگیری،گریه هایم را نگیری @hosenih در بین هیأت کار من پرچم زدن شد دستان من خالیست...پرچم را نگیری! یک شب میان روضه ات گفتم خدایا از نوکران شاه دو عالم را نگیری ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باید شکست ساغر و از می وضو گرفت باید ز دست بانی باده سبو گرفت از عرش آمده است... زمین آبرو گرفت هر عاشقی که باده ی خود را از او گرفت... ...گفته است این که از همه ی دلبران سر است نامش رضاست زاده ی موسی ابن جعفر است @hosenih گیسو کمند، خوش قد و بالا و محشری کارت شده است از همه ی خلق دلبری پیغمبری و حضرت زهرا و حیدری یعنی صفات حضرت حق را تو مظهری ای نام دلربات دوای فقیرها اصلا رسیده ای تو برای فقیرها @hosenih باید که سر دهیم همه بی مقدمه روحی فداک یابن علی، یابن فاطمه با عشق تو ز هول قیامت چه واهمه سلطان ماسوایی و عبد تو ما همه ما سال هاست ریزه خور سفره ی توایم هشتم امام ! ما همه آواره ی تو ایم @hosenih مجنونم و جنون دل زار بی حد است جانم ز دوری حرمت بر لب آمده است مثل کبوتری که به امید گنبد است اصلا دوای این دل بیمار مشهد است آخر به من اجازه ی پابوس می دهی اذن زیارت حرم طوس می دهی @hosenih یکبار هم محل به من بی نوا بده قلبم سیاه گشته، تو آن را جلا بده دردی که داده اید برایش دوا بده جان جواد کرب و بلای مرا بده مردم همه به لطف تو حاجت روا شدند امروز اگر مسافر کرب و بلا شدند @hosenih حالا که چند وقت دگر ماه ماتم است عاشق به فکر نوکری اش در محرم است با تو بساط گریه ی ما هم فراهم است گریه برای روضه ی کرب و بلا کم است روضه بخوان که ابن شبیب تو ایم ما هر شب به یاد جد غریب تو ایم ما @hosenih یابن شبیب جد مرا بی هوا زدند یابن شبیب جد مرا با عصا زدند یابن شبیب عمه ی ما را چرا زدند؟ نامردها برای رضای خدا زدند وقتی حسین در ته گودال رفته بود زهرا کنار پیکرش از حال رفته بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتش رسیده است که عرض ادب کنیم وقتش رسیده حال بکایی طلب کنیم وقت عزا و گریه و اندوه و ماتم است امشب عزای اشرف اولاد آدم است @hosenih شور قیامت است که گویا به پا شده زیرا عزای حضرت ابن الرضا شده او که برای عالم و آدم طبیب بود حتی میان خانه ی خود هم غریب بود خواهر نداشت تا برسد پیش پیکرش مادر نبود تا که کند گریه در برش از درد زهر کل تنش تیر می کشید خونابه از لبش به کف حجره می چکید در وقت احتضار کسی کف نمی زنند هنگام دست و پا زدنش دف نمی زنند اما امان ز ظلم و جفای کنیزها گم شد صداش بین صدای کنیزها در لحظه های آخر خود بی شکیب بود او غصه دار روضه ی شیب الخضیب بود با اینکه تشنه بود ولی نیزه ای نخورد در بام خانه پیرهنش را کسی نبرد شکر خدا که دختر او را کسی نزد با کعب نیزه خواهر او را کسی نزد @hosenih خیلی حسین در ته گودال خسته بود قاتل به روی سینه ی آقا نشسته بود شمر از صدای ناله ی زهرا حیا نکرد در قتلگاه گیسوی او را رها نکرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است "گفتی بسوز در غم من...اِی به روی چشم" دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است @hosenih با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است @hosenih می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری سینه‌زنی و شور و ماتم را نگیری خیلی میان روضه‌هایت سود کردیم یک موقع از ما روضه و غم را نگیری @hosenih سینه زدم تا که گناهم را بریزی این کمترین چیزی که دارم را نگیری حال بد ما با وجود روضه خوب است از دست نوکرهات مرهم را نگیری آقا برای ما محرم خیرها داشت از ما گنه‌کاران محرم را نگیری با هم خریدی خوب و بد را بین روضه این گریه‌کردن‌های با هم را نگیری در بین روضه التماست می‌کنم من جانم بگیری، گریه‌هایم را نگیری @hosenih در بین هیأت کار من پرچم‌زدن شد دستان من خالی‌ست... پرچم را نگیری! یک شب میان روضه‌ات گفتم خدایا از نوکران شاه دو عالم را نگیری ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ درمانده ام...چیزی ندارم غیر آهم این قحطی اشک دو چشمانم گواهم اصلا حواسم به تو و تنهایی ات نیست شرمنده آقای غریبم...رو سیاهم @hosenih هنگام معصیت به یاد تو نبودم تو گریه کردی جای من بر اشتباهم ای آبرودار ! آبرویم را نبردی طوری که اصلا فکر کردم بی گناهم می ترسم آخر سر ز چشمانت بیفتم بر این گدایت رحم کن ای تکیه گاهم @hosenih دیگر برایم طاقت و صبری نمانده می افتد آخر سر به روی تو نگاهم ؟ اصلا مرا چه به وصال و شِکوه از هجر ؟! وقتی که انقدر از شما دور است راهم گیرم که بین معصیت بال و پرم سوخت گیرم حقیری بی نوا در قعر چاهم @hosenih با این همه وضع بدم مثل تو آقا گریان شاه بی کفن هر صبحگاهم جان ها فدای خواهری که ناله می زد : ای کشته ی افتاده قعر قتلگاهم ... آخر تو را با قتل صبر از من گرفتند حالا ببین بی یار و بی پشت و پناهم @hosenih کل حرم غارت شده، چشم تو روشن همراه دخترهات در بند سپاهم دور از وطن، ای جان من، تکه حصیری جای کفن آخر برایت شد فراهم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شرر به خرمن آل عبا زدی ای شمر چه آتشی به دل ماسوی زدی ای شمر مگر که زینت دوش نبی نبود حسین چرا قدم روی عرش خدا زدی ای شمر؟ @hosenih حسین فکر نجات تو بود اما حیف لگد به بال و پرش بی هوا زدی ای شمر هنوز جان به تنش بود مرتضی آمد به ناله گفت: عزیز مرا زدی ای شمر نفس نفس زد و ناله کشید "یا أماه" میان پهلوی او نیزه جا زدی ای شمر نسوخت قلب تو از ناله ی " بُنیَّ حسین" به پیش دیده ی خیر النسا زدی ای شمر حسین آب طلب کرد در ته گودال تو در عوض شه لب تشنه را زدی ای شمر هزار و نهصد و پنجاه زخم کاری داشت چرا تو رحم نکردی، چرا زدی ای شمر؟ چه کردی از نفس افتاد خنجر کندت؟! رویت سیاه باد چند تا زدی ای شمر؟ @hosenih سرش به نیزه شد و وقت غارت خیمه... تمام لشکر خود را صدا زدی ای شمر برای دخترکان خواهرش سپر بود و... عقیله را جلوی بچه ها زدی ای شمر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این دل آلوده‌ام دلبر نمی‌خواهد مگر؟! حضرت صاحب زمان نوکر نمی‌خواهد مگر؟! بال پرواز مرا سوزاند نارِ معصیت مرغِ دل تا بامِ دلبر، پر نمی‌خواهد مگر؟! @hosenih غفلت از تو اوج بدبختیِ ما شد ای دریغ چاره‌ای این دردِ زجرآور نمی‌خواهد مگر؟! راه گم کردم بیا یابن‌الحسن دستم بگیر ظلمتِ این سینه پیغمبر نمی‌خواهد مگر؟! چند وقتی می‌شود از زندگی سیرم دگر نوکرت چیزی ز تو دیگر نمی‌خواهد، مگر_ _روزیِ یک‌بار روضه در شبِ جمعه حرم من یقین دارم‌‌‌... دعا باور نمی‌خواهد مگر؟! " إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ..." یعنی دل آلوده‌ام... ...شعله‌ای در زیر خاکستر نمی‌خواهد مگر؟! خواستم گریه کنم فرمود: "...فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ ..." گریه بر ارباب، چشمِ تر نمی‌خواهد مگر؟! مادری از عرش آمد سمت خاک کربلا گفت: این پیکر، کفن آخر نمی‌خواهد مگر؟! @hosenih دست بردار از سرش ای ساربانِ بی وفا یک سؤال... ارباب انگشتر نمی‌خواهد مگر؟! گوشوار دخترش بردید؟! باشد... بس کنید دخترِ سبط‌النبی معجر نمی‌خواهد مگر؟! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست...در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست @hosenih بی‌قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش می‌میرم و رویت ندیده می‌روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سر بار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم، بی‌نوایم... بی‌کسم هم‌نشینی کریمان با فقیران عار نیست @hosenih این دل ویرانه را آباد کن یابن‌الحسن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می‌دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم... غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم‌های این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ @hosenih بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده‌ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گاهی میان عاشقی حیران شدن خوب است گاهی دچار غصه‌ی هجران شدن خوب است اصلا در اینجا بی‌سر و سامان شدن خوب است وقتی وصالی نیست پس گریان شدن خوب است این روزها کارم به غیر از گریه‌زاری نیست این حال و روزم... گریه‌هایم اختیاری نیست @hosenih باید به دنبال گدایی در سحر باشم انگار باید من همیشه خون‌جگر باشم عیبی ندارد که دوباره پشت در باشم راهم نده... بگذار پس این دور و بر باشم تنها تو درد و غصه‌هایم را خریداری خیلی هوای نوکران خویش را داری @hosenih جز گریه و غم از شما چیزی نمی‌خواهم من غیر عشقت از خدا چیزی نمی‌خواهم بیمارم و غیر از شفا چیزی نمی‌خواهم اصلا به غیر از کربلا چیزی نمی‌خواهم آقا نمی‌دانم مرا هم می‌بری یا نه؟ در اربعین امسال من را می‌خری یا نه؟ @hosenih حالا که بر هجر حریمت مبتلا هستم حالا که محتاجم... گدای یک عطا هستم پس دست بر دامان سلطانم رضا هستم آقا نگاهی گر کند حاجت روا هستم وقتی رضا دارم دگر غصه ندارم من گیرم که جا ماندم به مشهد می‌روم اصلا @hosenih زینب رسیده پیش تو، ای آشنا برخیز خواهر رسیده... ای اسیر نیزه‌ها برخیز پاسخ نمی‌گویی سلامش را چرا... برخیز ای کشته‌ی عطشان دشت کربلا برخیز در شام یک‌دختر در آن ویرانه جا مانده زینب رسید... اما چرا دردانه جا مانده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ وقت ضیافت آمد و در پشت در ماندم تنها میان این قفس بی بال و پر ماندم جا ماندم از کرب و بلا و در به در ماندم این روزها جانم به لب آمد اگر ماندم انگار که روی زمین تنها ترین هستم محروم از خیر کثیر اربعین هستم @hosenih مونس ندارم غیر این چشمان گریانم خیره شدن بر عکس شش گوشه است درمانم زوار، راهی بهشتند و پریشانم خیلی خجالت می کشم من از رفیقانم کارم فقط اشک است و ناله از فراق دوست تربت ببوسم هر سحر از اشتیاق دوست اصلا ندیده پستی و روی سیاهم را دیده همیشه خواهش و شوق نگاهم را قبل از دعایم داده هر آنچه بخواهم را او مطمئنا خوب می داند صلاحم را من راضی ام بر آن چه که جانان پسندیده امسال قربانش شوم هجران پسندیده تنها پناه و ملجأ جا مانده ها مشهد در وقت غربت دلخوشی هر گدا مشهد شاه خراسانی صدا زد که بیا مشهد تنها شدم رفتم به جای کربلا مشهد خیلی رئوفانه به فریادم رسید آقا خیلی عطوفانه سرم دستی کشید آقا دستم به دامانت رضا کاری برایم کن قدری از این درد و غمِ در سینه ام کم کن و انظر إلیَّ...سائلت را باز محرم کن سلطان! برات کربلایم را فراهم کن تسکین هر درد و غمی روضه است، می دانی ابن شبیبم، چند خطی روضه می خوانی؟ @hosenih فابک علی المظلوم.. جدم دست و پا می زد فابک علی المحروم.. زینب را صدا می زد فابک علی المهموم.. خولی بی هوا می زد فابک علی المغموم.. پیری با عصا می زد او نیزه می خورد و علی آن لحظه آن جا بود عطشانِ زیر دست و پا فرزند زهرا بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد ألا یا اهل عالم! فصل ماتم شد...محرم شد زمین نوحوا علی العطشان، زمان حیّ علی الروضة لباس خونی ارباب روی عرش پرچم شد @hosenih دوباره روی دامان پیمبر فاطمه غش کرد نوای "وا حسینا"یش نوای کل عالم شد خدا و انبیا و اولیا دارند می گریند چه آشوبی میان خلق از این داغ معظّم شد حلالش باد شیر مادرش هر کس در این شب ها بساط روضه بر اهل و عیال او مقدّم شد برایش خرج کردیم و به جایش صد برابر داد کسی که خرج هیأت کرد کِی از ثروتش کم شد؟ خدا را شکر اجازه داده تا گریه کنش باشیم خدا را شکر سود نوکری ما همین غم شد مرا هیأت کشانده مطمئناً دوستم دارد مرامش این دهه بر هر گنهکاری مسلّم شد طبیب ما حسین است و برای دردهای ما همین با هم نشستن های بین روضه مرهم شد همه ابن شبیب روضه ی شاه خراسانیم بساط گریه با سوز روایاتش فراهم شد @hosenih مرتب هِی صدا می کرد: زینب جان نیا... برگرد سنان با نیزه کاری کرد صوتش نامنظم شد میان بوسه گاه مصطفی، سرباز ابن سعد همین که نیزه را خم کرد قدّ خواهرش خم شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست...در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست @hosenih بی‌قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش می‌میرم و رویت ندیده می‌روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سر بار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم، بی‌نوایم... بی‌کسم هم‌نشینی کریمان با فقیران عار نیست @hosenih این دل ویرانه را آباد کن یابن‌الحسن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می‌دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم... غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم‌های این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ @hosenih بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده‌ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب ما را سحر نمی آید خواب، در چشمِ تر نمی آید مدحش از من که بر نمی آید چون سکینه دگر نمی آید دختر شاه...گوهر نایاب بی قرینه... درست مثل رباب   روضه می خواند، روضه با احساس روضه اش داشت عطر و بوی یاس شرم یک مرد... روضه ای حساس وای از مشک پاره ی عباس روضه ی دست و چشم و مشک عمو روضه ی قطره قطره اشک عمو   @hosenih روضه خوان چشم های خود را بست مادرش دست خود زند بر دست رأس اصغر به روی نیزه نشست پای نیزه قد سکینه شکست به خدا خواهر است حق دارد خواهر اصغر است حق دارد   بر سر ناقه خواند نافله را دور ناقه شنید هلهله را چه کند خنده های حرمله را چشم دشمن به سوی قافله را مثل یک مرد... مثل عمه ی خود صبر می کرد... مثل عمه ی خود   قلبش از غصه ها کباب شد و بعد سقا فقط عذاب شد و مثل او از خجالت آب شد و وارد مجلس شراب شد و خیزرانِ یزید پیرش کرد حرف مردی پلید پیرش کرد   دختر بی قرینه ی پدرش روضه خوان مدینه ی پدرش همه جا شد سکینه ی پدرش یادش افتاده سینه ی پدرش زیر پای سوارها افتاد روی گل، ردِ خارها افتاد   @hosenih یادش افتاد آه آهِ حسین غرق در خون همه سپاه حسین بود یک نیزه تکیه گاه حسین داد می زد که قتلگاهِ حسین... ...پر شد از خونِ زخم های تنش پر شد از تیر و نیزه ها بدنش   وسط حجره ی محقر خود با دل خون میان بستر خود باز در لحظه های آخر خود یادش افتاد داغِ خواهر خود کنج ویرانه خواهرش جان داد سر بابا برابرش... جان داد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شعر از گروه "یا مظلوم" شاعران: ، ، ، ، ، ، ، ، ▶️ کنج عُزلت گُزین و تنها باش بین گمنام هاش پیدا باش پی سیر و سلوک‌ اگر هستی خاک شو محضرش تمنا باش @hosenih آخرت میوه ی همین دنیاست پس از امروز فکر‌ فردا باش نمک عاشقی به رسوایی ست با جماعت نباش و رسوا باش دست، پیش کسی دراز نکن سائل دست های سقا باش علف هرز هم اگر بودی در زمین حسین زهرا باش گرچه اصلا به تو نیازی نیست پای کار حسین اما باش زیر خنجر به فکر ما بوده ما به فکر گناه... ما را باش میل داری به روضه ی رضوان هر کجا روضه بود آنجا باش هدف از گریه خنده ی زهراست بی خیال ثواب عقبی باش گریه کن پا به پای طفلی که گریه میکرد با سر باباش @hosenih گفت حالا که آمدی بابا یا مرا با خودت ببر یا باش به من و روسریم فکر نکن فکر بی معجری زن ها باش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شعر از گروه "یا مظلوم" شاعران: ، ، ، ، ، ، ، ، ▶️ وا مانده زخم سینه از مسمار وامانده در حسرت بهبود زخم تو دوا مانده ما نیز بیماریم از بیماری ات بانو پس خوب شو زهرا و اینگونه شفامان ده @hosenih ای مستجاب الدعوه ام طوری دعا کردی که در دهان زینب آمینِ دعا مانده محجوب من، حرف تو را می‌خواندم از چشمت آن هم که پشت پلک مجروح تو جا مانده ما هر دوتا مشگل گشا هستیم اما تو آنقدر مجروحی که این مشگل گشا مانده حال علي بدتر نباشد بهتر از تو نيست من مانده ام با اين غرور زير پا مانده هر بار که میبینمش صدبار میمیرم حق دارم آخر روی چادر رد پا مانده @hosenih داری نفس را نیمه نیمه می‌کشی، پیداست یک استخوان دنده از باقی جدا مانده تا صبح مثل زخم تو خون گریه میکردم وا مانده زخم سینه از مسمار وامانده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعر از گروه "یا مظلوم" شاعران: ، ، ، ، ، ، ، آن قدَر زير نعلها پا خورد مثل پيراهنش تنش "تا" خورد روزه اش را سنان شکست آخر نیزه ای را به جای خرما خورد @hosenih تشنه بود آب خواست، اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد یاد پهلوی مادرش افتاد پهلویش ضربه بی هوا تا خورد این صدای شکستن سینه است زیر مرکب شد استخوان ها خُرد پشت و روی تنش یکی شده بود زینب از دیدن تنش جا خورد چقَدَر هتک حرمتش کردند غارت پیکرش بفرما خورد در نمی آمد از تنش، بسکه پنجه بر دستباف زهرا خورد @hosenih پیش چشمان نیمه بازش آه چشم نامحرمی به زن ها خورد چشمهای حسین درد گرفت تیر وقتی به چشم سقا خورد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ظاهراً از ریا ابا دارم باطناً ادعا.... ادا... دارم کُفرِ من هست حُبِ دیده شدن شرم از روی انزوا دارم @hosenih های و هوی مرا نگاه نکن پولِ خُردم سر و صدا دارم این نداری تمام دارایی ست راضی ام من كه فقر را دارم هر چه دارد كریم، مال گداست هرچه دارم من از شما دارم پیش مردم مرا خراب مكن به همه گفته ام تو را دارم هر سحر با «علی علی جانم» سر سجاده «ربنا» دارم در شب تار ماه من علی است غم ندارم که رهنما دارم لنگِ محشر نمیشوم چونکه از «طریق» آبله به پا دارم حضرت عشق، سوره ی توحید با ولای شما خدا دارم چند وقتی‌ست ای امیر نجف حسرت و آهِ کربلا دارم برسد پای من به کرب و بلا با حسینِ تو حرف ها دارم @hosenih روضه ام روزه های اين ماه است تشنه که می‌شوم بکا دارم پسرت منع شد از آب و غذا چقَدَر گریه ی قضا دارم شعر از گروه "یا مظلوم" شاعران: ، ، ، ، ، ، ، @hosenih
با این که دائم مایه‌ی ننگ و عذابم از خاکساری درت رو برنتابم لطفا گذشته را فراموشش کن اصلا امروز دیدن دارد این حال خرابم @hosenih "از تو به غیر از تو تمنایی ندارم" نه خائف از نارم، نه دنبال ثوابم مشتاق دیدارم بِنَفْسِی‏ أَنْتَ‏ مولای یابن الحسن از داغ هجرانت کبابم وقت گرفتاری به سویم می شتابی شرمنده ام که سوی دنیا می شتابم از تو به من نزدیک تر آقا کسی نیست من دورم از تو با گناهم در حجابم من نقطه ضعفم دوری از صحن حسین است لطفا مکن با هجر شش گوشه عقابم زهرم شده این روزهای بی زیارت فکر حرم نگذاشته راحت بخوابم هر وقت در حقت بدی کردم، به جایش در مجلس روضه نشستن شد جوابم روز و شبت وقف غم جدت حسین است مثل شما گریان داغ آن جنابم @hosenih می خواست دستش را بگیرد، بی رمق گفت: ای شمر! من لب تشنه ی یک جرعه آبم من زنده ام سمت خیامم حمله کردید ای وای زن های حرم... زینب... ربابم... شاعر: @hosenih
فقط ۱ روز مانده تا رُوِیَ عَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ : کَمَالُ اَلدِّینِ وَلاَیَتُنَا وَ اَلْبَرَاءَهُ مِنْ عَدُوِّنَا . از امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود: کمال دین در ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما اهل بیت است. 📚السرائر , جلد ۳ , صفحه ۶۴۰ 🌹🌹🌹 شعر چهارم 🌹🌹🌹 عاجز از وصف درون گرچه شده گفتارم ولی از سِرّ درون، داده خبر رخسارم بی برائت ندهد حبّ علی منفعتی داده کج فهمی این مدعیان آزارم بارها گفته ام و بار دگر می گویم که من از غاصب بستان فدک بیزارم گرچه شاد است دل شیعه ولی در فکرِ روضه ی حوریه ی بین در و دیوارم کار زهرا شده لعن دو نفر بعد نماز لعنشان بعد نمازم شده هر شب کارم با ولایت شده ام مست خدایا شکرت بغض ثانی به دلم هست خدایا شکرت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم از دوری نگار پر از درد غربتیم @hosenih گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم سینه زنیم و یکسره معراج می رویم سرمست،بین میکده گرم عبادتیم "ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم" بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم لطف حسین بوده که درهم خریده است لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم با "یا حسین" مرده ی مان زنده می شود چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم! ما را علی برای حسینش بزرگ کرد از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم در بین روضه ها همه تحت عنایتیم منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم در روز حشر که همه از هم فراری اند ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم *** @hosenih بزم شراب و می به خدا جایمان نبود مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟ نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب ما را سحر نمی آید خواب، در چشمِ تر نمی آید مدحش از من که بر نمی آید چون سکینه دگر نمی آید دختر شاه...گوهر نایاب بی قرینه... درست مثل رباب   روضه می خواند، روضه با احساس روضه اش داشت عطر و بوی یاس شرم یک مرد... روضه ای حساس وای از مشک پاره ی عباس روضه ی دست و چشم و مشک عمو روضه ی قطره قطره اشک عمو   @hosenih روضه خوان چشم های خود را بست مادرش دست خود زند بر دست رأس اصغر به روی نیزه نشست پای نیزه قد سکینه شکست به خدا خواهر است حق دارد خواهر اصغر است حق دارد   بر سر ناقه خواند نافله را دور ناقه شنید هلهله را چه کند خنده های حرمله را چشم دشمن به سوی قافله را مثل یک مرد... مثل عمه ی خود صبر می کرد... مثل عمه ی خود   قلبش از غصه ها کباب شد و بعد سقا فقط عذاب شد و مثل او از خجالت آب شد و وارد مجلس شراب شد و خیزرانِ یزید پیرش کرد حرف مردی پلید پیرش کرد   دختر بی قرینه ی پدرش روضه خوان مدینه ی پدرش همه جا شد سکینه ی پدرش یادش افتاده سینه ی پدرش زیر پای سوارها افتاد روی گل، ردِ خارها افتاد   @hosenih یادش افتاد آه آهِ حسین غرق در خون همه سپاه حسین بود یک نیزه تکیه گاه حسین داد می زد که قتلگاهِ حسین... ...پر شد از خونِ زخم های تنش پر شد از تیر و نیزه ها بدنش   وسط حجره ی محقر خود با دل خون میان بستر خود باز در لحظه های آخر خود یادش افتاد داغِ خواهر خود کنج ویرانه خواهرش جان داد سر بابا برابرش... جان داد شاعر: و © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e