eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
291 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
میدهد بر جسم عالم؛ جان، گلِ یاس نبی با خودش می آورد باران، گلِ یاس نبی آمد و زد سورهٔ کوثر به دستش بوسه ای عطر نابی داد بر قرآن، گلِ یاس نبی @hosenih شد پیمبر(ص) عاشقش، پیچیده شد طومارِ جهل داد بر دخترکُشی پایان، گلِ یاس نبی در حضورِ مرد نابینا حجابش حفظ شد اسوهٔ زن های با ایمان، گلِ یاس نبی مادر آل کسا، می گشت دور پنج تن پنج تن را کرد جاویدان، گلِ یاس نبی می دَوانَد ریشه در توحید هنگام سجود می برَد دل از خدا آسان، گلِ یاس نبی @hosenih شد گلستان عالم بالا شبی که با وقار بست با شاه نجف پیمان، گلِ یاس نبی خواست با دست امام منتقم پیدا شود شد اگر که مرقدش پنهان، گلِ یاس نبی! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شکر خدا بنده ی زهرا شدیم آینه ی وحدت یکتا شدیم با سخنِ دمبدمِ لا اِله یکسره گوینده ی اِلّا شدیم همنفسِ احمد مختار، نیز... همقدمِ حضرت مولا شدیم تشنه ی صهبای ولای علی نَشئه ی جامِ میِ طاها شدیم باده گرفتیم و زدیم از ازل تا به ابد، میکده سُکنا شدیم چون ز اضافاتِ گِلِ حیدریم خاکِ رهِ حضرت زهرا شدیم کوثر و زمزم که به جانها رسید مستِ طهورا مِیِ حَورا شدیم ذکر لب هر نفسِ حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری @hosenih وصف کجا قبله ی حاجات را مدح کجا روح عبادات را با چه قلم، با چه زبان میتوان شرح دهم سِرّ ملاقات را آنکه ز شب تا به سحر می‌نمود معنیِ احیاء و مناجات را شرح کجا، معنی سِرُالصلوه سِرُّالمُستودعِ بِالذات را آیه به آیه همه خیرِ کثیر تا که کند معنیِ آیات را سَمتِ دعایش همه، همسایگان بُرد ز ما جمله بلیات را با دلِ محتاج بخوانیم ما شافعه ی روز مکافات را ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری @hosenih خلقت بی فاطمه خلقت نبود عصمت بی فاطمه عصمت نبود نورُ علی نور فقط فاطمه ست نور بجز مادرِ عترت نبود پرتوِ توحید چو خورشید، اوست بی مدَدَش نورِ نبوت نبود قصه ی "لولاک" نخواندی مگر بی مهِ عصمت که امامت نبود جز پیِ اِقدامِ فُرادای او پیرویِ راهِ ولایت نبود بی روش و بی منشِ فاطمه روحِ شریعت و طریقت نبود حکمتِ محض است نفس های او بی نفَسش این همه حکمت نبود ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری @hosenih فاطمه، سوگند به وحدانیت هست همه مادرِ انسانیت لطفِ خدا چیست بجز فاطمه اوست همه معنیِ رحمانیت خلقتِ نوریست سراپای او کیست جز او مصدرِ نورانیت رجس و پلیدیست از آن نور دور هیچ نبرده ست به نفسانیت حوریه در قالبِ انسان رسید وَرنَه روا نیست به جسمانیت چادرِ پُر وصله ی خاکیِ او بر تنِ او جامه ی روحانیت خصمِ ستم، عاشقِ مولا علیست عاشقیِ او همه عقلانیت ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری @hosenih محوِ علی، کیست چنان فاطمه یارِ علی، نیست چنان فاطمه گر سخن از محورِ آلِ نبی است پاسخِ دین، چیست چنان فاطمه کیست که در عزّ و شرف، صاحبِ... رتبه ی عالیست چنان فاطمه در وسطِ کوچه براهِ علی کیست که حامیست چنان فاطمه عاملِ تدبیرِ دفاع از علیست هر که ولائیست چنان فاطمه مادرِ زهراست که با افتخار مادرِ هستی است چنان فاطمه ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری @hosenih مادر ما، مامِ حسین و حسن مادر زینب سپر بوالحسن در دل محراب کنیز خدا در وسط معرکه ها شیرزن دشمن سرسختِ همه غاصبان همچو علی روزِ عمل صف شکن بازوی مولا به صفِ کارزار محو کنِ دشمنِ او با سخن مانده نهان از همه اَش قدر و قبر این رَوِشش ریشه کَنِ اَهرمن درسِ شهادت ز عنایت دهد مادرِ ما بر همه ی مرد و زن بهتر از این چیست برای زنان روزِ تو "یافاطمه" شد روز زن فاطمه ای مادرِ رزمندگان فیضِ شهادت بده بر بندگان @hosenih □ □ □ قبلِ ظهورِ فرجِ مهدی اَش داده خدایش پسری بت شکن روحِ خدا آمد و نور انفجار... یافت ز سرتاسرِ ایرانِ من خلقِ جهان را همه قبل از ظهور میدهد آن نور نجات از محن پرچمِ او در کفِ سید علیست تا برساند به امامِ زَمَن درسِ قیامش ز ولایش رسید... تا سوی ایران و عراق و یمن میرسد از راه بزودیِ زود زمزمه ی لشکرِ دشمن شکن از همه سو ، حمله به خصم آورَد لشکری از خِطّه ی سرخِ کُهن لشکری از مهدویونِ عراق لشکری از قاسمیونِ وطن لشکری از زینبیونِ دمشق لشکری از فاطمیون با کفن تا رود از کرب و بلا سوی قدس فتح کند ملکِ فدک تا عَدَن سرخطِ سربندِ همه یک کلام... حضرتِ زهراست علیهاسلام @hosenih □ □ □ بر در و دیوار نوشت این سخن درس وفا در ره دین، سوختن "در رهِ ابقای ولای علی" کشته چو مامند، حسین و حسن دوخته بر کشته ی گودالِ خون بر تنِ صد چاک، عجب پیرهن پیرهنش نیز به غارت رود آنکه بماند بدنش بی کفن آه از آن چکمه که بر سینه خورد وای از آن نیزه که شد در دهن سرورِ ما! در رهِ دین داده ای جان و تن و قافله ی خویشتن بُرد غنیمت پیِ انگشتری از تنت انگشتِ تو را راهزن طالبِ خونِ تو رسد از حرم صوت رسایش سوی هر انجمن تا که بگیرد ز عدو انتقام با سپهی از همه‌ی ما و من حضرتِ ارباب! لِثارات را یکسره دریاب از این جان و تن باده ی خونرنگِ شهادت بده بر همه عشاقِ حرم، جانِ من! کرب و بلا قبله حاجات ما امرِ فرج ذکرِ مناجات ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرچی میخوام از تو بگم سختمه هرچی تقلا میکنم نمیشه میخوام تو بی خیالیا سر کنم این پا و اون پا می کنم نمیشه @hosenih آخرشم میام میگم؛ فاطمه زبون بسته ی من و تو وا کن نشد تو رو صدا کنم لااقل یه لطفی کن خودت من و صدا کن دلیلش و نمی دونم ، یقینا یه حکمتی داره میگن تو یاسی اینکه چرا فقط سه آیه داری یه علتی داره یقین ، اساسی آدم و حوا بهونه س، نمی شد خدا از اولش تو رو رو کنه لازمه احمد برسه به معراج سیب بهشتی تو رو بو کنه نمیشه احمد باشه و علی نه نمیشه حیدر باشه تو نباشی "خلقتُ الافلاک" و خدا نوشته مثل یه راز بسته برملا شی @hosenih فصلا همه ش بهاره وقتی هستی مثل یه گل وا شدنت قشنگه دختر بابا که درسته اما مادر بابا شدنت قشنگه... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نبی و خدیجه‌ی اطهر به " فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ" از نماز شب است بالاتر نیت دست‌بوسی مادر @hosenih طب و مرهم نبود و هرگز نیست برکتی هم نبود و هرگز نیست در دو عالم نبود و هرگز نیست از دعاهای خیر او بهتر چهره اش نور کهکشان دارد در دلش مهر بی کران دارد با همین قامت کمان دارد زیر پایش بهشت سرتاسر دشمنان رسول می لرزند داده حق بر رسول خود فرزند صد هزاران پسر نمی ارزند بر رسول خدا به این دختر هست زهرا سراسر قرآن بین احزاب و فاطر و لقمان آل عمران و مریم و فرقان قدر، انسان، تبارک و کوثر فاطمه خود تعالی خود شد عزت لایزالی خود شد در همان خردسالی خود شد مادر مهربانِ پیغمبر مادر کربلا و عاشورا حجت الله بر حجج، زهرا در میان تمام اهل کسا فاطمه می شود فقط محور فاطمه کیست؟ صاحب افلاک جلوه ی رب العالمین در خاک طبق نص روایت لولاك نیست از فاطمه کسی برتر @hosenih روز مادر دعا دو چندان کن یاد، از رفتگان فراوان کن یاد، از مادر شهیدان کن یادی از مادر علی اصغر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز به من راه سخن باز شد طایر اندیشه به پرواز شد تا که کند سیر، مقامات را مدح کند،‌ مادر سادات را گر، نه مدد از نظرِ وی رسد خامه به طوف حرمش کی رسد؟ اختر تابنده‌ بُرج شرف گوهر رخشنده‌ دُرج شرف @hosenih مایه‌ فخریهء‌ خیرالبشر دوستی و دشمنی‌اش، خیر و شر ریزه خور سفره او، اولیا در بَر او بر سَرِ پا، انبیا روح نُبی ، جان نبی، ذات دین کشته شده بر سرِ اثبات دین در شرف و عفاف، الگو تویی به بانوان، بزرگ بانو تویی به بی‌قرین، نیست قرین تو کَس و گر کسی هست، علی هست و بس! بود به دستور خدای اَحد که مصطفی به دست تو، بوسه زد جن و ملک، کمینه خیل توأند خلق، عوالم به طُفیل توأند حُب تو، شیرازه‌ء اُمّ الکتاب سایه‌نشینِ مِهر تو، آفتاب مقدم تو داده به خاک، اعتبار فرش کند از تو به عرش، افتخار هم ز سَران، خود پسرانت سَرند هم، همه مفتخر زِ تو مادرند در صف محشر، چو رسد گام تو محشر دیگر شود از نام تو به‌گاه غم ذکر امامان، همه فاطمه، یا فاطمه، یا فاطمه دامن تو، حسین، می‌پرورَد آن‌که دل خدای هم می‌برَد فضهء‌ تو، معلم عالمی که دارد از یَم کمالت نَمی @hosenih خانه‌ تو گلبُن عشق و عفاف به گِرد آن کعبه بوَد در طواف صبر تو را نداشت ایوب، هم اشک تو را نریخت یعقوب، هم عبادت و خدمت تو، متصل دسته‌ دستاس ز دستت خجل چشم ملَک، محو نماز شبت گوش فلک، به نغمهء‌ یارَبت شاعر: استاد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
51.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدیحه‌سرایی حاج در محضر رهبر انقلاب به مناسبت سالروز میلاد حضرت زهرا (س) ۳ بهمن ۱۴۰۰ حسینیه امام خمینی(ره) ☑️ @hosenih
سلام خدا و رسول گرامى به اوج مقام تو كه مستدامى سرآغاز حسنى و حسن ختامى تو حجی ، منایی تو بیت الحرامی فراتر ز توصيف ما در كلامى سلام اي مطهر سلام اى طهورا سلام اى تولا سلام اى تبرا سلام اى كنيز تو حوا و سارا سلام و تحيات ما بر تو زهرا به اميد لطف و جواب سلامى @hosenih به منظومه وحى بارى تعالى عيارى تو بر ليلة القدر و طاها عيانى تودر كوثر و نور و اسرا تو شأن نزولى به انا هدينا تو منظورش از يطعمون الطعامى روا شد پس از تو همه آرزوها شكسته شد از شوق ، بغض گلوها شده بسته لبهاى آن ياوه گوها صدا زد پيمبر فداها ابوها صدا زد كه تو واجب الاحترامى به تو عارفانى كه مشتاق نورند به تو عاشقانى كه مست حضورند به تو ديدگانى كه از غم بدورند به تو دخترانى كه زنده به گورند فرستاده اند عاشقانه پيامى بيا تا درخشان كنى انجمن را بيا تا نمايان كنى شأن زن را بگو راه و رسم مقرب شدن را ولاى على و حسين و حسن را… تو روح قوام و تو اصل دوامى زدى پرچم اقتدار على را سبب مى شوى افتخار على را تو چرخانده اى ذوالفقار على را بنازم كه خواندى شعار على را عليٌّ اميرى عليٌّ امامى نگيرى زما لذت خادمى را بنوشان به ما خدمت دائمى را عنايات سبز بنى هاشمى را نوشتى اگر مصحف فاطمى را بياور ز ما هم درآن زمره نامى دعا ميكنيم و اجابت گرفتيم براى قيامت ضمانت گرفتيم همه از تو برگ شفاعت گرفتيم در خانه تو اقامت گرفتيم براى كنيزي براى غلامى الا ای فراتر ز پندار دل‌ها بگو چیست جز عاشقی کار دل‌ها پر از عطر یاس است گلزار دل‌ها شهید نگاه تو سردار دل‌ها سرافراز شد با تو در هر قيامى نرفته غم از سینه یک لحظه بیرون بشارت به دلهاى ما داده اين خون بزودى شود كاخ ظالم دگرگون به فرمان تو لشگر فاطميون به وقتش بگیرد چنان انتقامى @hosenih شب و روز ميلادت ابر بهاريم از آرامگاهت نشانى نداريم چه مى شد بياييم و قدرى بباريم كنار مزار شما گل بكاريم كه بر زخم دلها شود التيامى به ياد تو هستيم بانوى اسلام كنار مزار شهيدان گمنام دعا كن نمانيم اينگونه ناكام شود جان ماهم فدايت سرانجام تو مام شهيدان والا مقامى شاعر: ، و © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی استاد حاج در حضور در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تاریخ ۶۵/۱۱/۳۰ @hosenih
به مناسبت سالروز مُهر بردار که سجّاده ی سبزم باز است از سرِ ماذنه ها "عشق" طنین انداز است مرغِ بی بال و پری منتظر پرواز است باز امشب غزلی در شُرُف آغاز است شعرها بویِ نمِ کوچه‌خیابان دارد شهر بارانی من عطر شهیدان دارد تُنگ خالیِ شده ای در دل آب افتاده ماهی مُحتضری در تب و تاب افتاده چشم وا کن که از آن چهره،نقاب افتاده عکس شان بار دِگر در دل قاب افتاده پُل این شهر مزیّن به چِهِل نور شده دست تاریک ترین فتنه ز ما دور شده @hosenih قاصدک یخ زد و پائیز زمستان گردید کوچه ها بستر خونین شهیدان گردید آتش حُقّه ی نمرود،گلستان گردید آفتاب از دل این فتنه نمایان گردید گویِ پرنورِ امید است که خورشید شده سُرخی خونِ شهید است که خورشید شده رو به خورشید اگر روزنه ای وا شده است نور توحید اگر در دل ما جا شده است رود این خطّه اگر راهی دریا شده است نام این شهر اگر ورد زبان ها شده است همه از برکت خونِ شهدای اینجاست از سحرها و دعای علمای اینجاست من در این بیشه از آن شیرجگر می گویم من ز مردانگی مرد خطر می گویم از شهیدِ ششم بهمن اگر می گویم. بارها گفته ام و بار دِگر می گویم شهر آمل "سند" غیرت ایرانی هاست مهد "هندوئی" و "صحرائی"و"سلطانی"هاست ابتدا "شمع" خودش سوخت و خاکستر ساخت در دل سوختن از شعله ی خود،باور ساخت شعله ی باور او،شمع شبی دیگر ساخت کَز هزاران پرِ "پروانه" چُنین سنگر ساخت ما در این سوختگی فیض،فراوان دیدیم "شمعِ"جان‌سوخته را "پیر جماران" دیدیم ما همه رهگذر کوی سعادت هستیم ما همه بنده ی توحید و امامت هستیم بخدا در به در فیضِ شهادت هستیم تا دمِ آخرمان پای ولایت هستیم "عشق"را آینه ای هست،تو آن آینه ای جانمان پیشکشِ سیدنا خامنه ای اغتشاشات اخیری که شب افتاد به راه دست گرمی ست کمی گرم شود حزب الله ای که افتاده مسیر تو از این چاله به چاه روزگار تو شود یک شبِ ای خصم،سیاه کاخ ویران تو را خورد کند پُتکِ یَلی گر مرا اذن جهادم بدهد سیدعلی پُشت رهبر همگی تا که قدم می کوبیم کاخ ها را به سرِ آل ستم می کوبیم این "سعودی" و "یهودی"ست به هم می کوبیم بین "حیفا"و"تلاویو" علم می کوبیم غزه از بند حرامی صفت آزاد شود و بقیع عربستان حسن‌آباد شود باز مانده است الی روز قیامت..،آری باز مانده است درِ باغِ شفاعَت..،آری باز مانده است درِ باغِ سعادت..،آری باز مانده است درِ باغ شهادت..،آری خاکمان آب نخورده است به جزِ خون شهید هشت سال از دل این خاک فقط لاله دمید مرغ طبع دل من میل رهایی دارد "فکّه"،"اروند"،"دو کوهه" چه صفایی دارد خاک خشکیده ی شان بوی جدایی دارد کشور ما به خدا کرببلایی دارد خاک ما جای قدم های تو را کم دارد سنگر خاک گرفته چِقَدَر غم دارد لاله ها یک به یک از باغچه ها چیده شدند بعد از آن روی پرِ و بالِ مَلَک دیده شدند مثل مهتاب به این شبزده تابیده شدند سیزده ساله در آن معرکه فهمیده شدند حالمان خوش تر از آن بود که غمگین باشیم نه چون امروز که درمانده و مسکین باشیم چرخ این صنعت و تولید که بیمار شدند مردم کشورم اینگونه گرفتار شدند این چنین دربه در کوچه و بازار شدند چه جوان ها که در این جامعه بیکار شدند آی دولت!پدرم زخم اسارت دارد او که فریاد زده درد معیشت دارد حافظ این عاشق شوریده چه فالی دارد؟! اصلاً از "عشق" در این دِیر مجالی دارد؟ پس بگوئید به او..،عُمر زوالی دارد... حرم عمه ی سادات چه حالی دارد!؟ من کجا و حرم روح عبادات کجا؟ من کجا و حرم عمه ی سادات کجا؟ @hosenih ای شهیدی که دل همسفرت را بردند ای شهیدی که تمامِ اثرت را بردند یا کریمی که همه بال و پرت را بردند مثل شاهی که سرش رفت،سرت را بردند خوش به حالت که چُنین سد مصیبات شدی و شهید حرم عمه ی سادات شدی "زندگی" کُشت مرا تا به من آموخت..،بس است این فروشنده مگر تجربه نفروخت؟..،بس است ریسمان دست علی را که به هم دوخت..،بس است مادری پشت دری سوخته،می سوخت..،بس است ما نمردیم که این بار پری بسته شود باز هم دست علیِ دِگری بسته شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در این حریم ذکرم ، یارب و یا کریم است دستم اگرچه خالیست، خرجیم با کریم است کم میشود مگر از این سفره هرچه بردند؟ وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است @hosenih بیهوده زائرانش دست کرم ندارند هرکس شد آشنای این آشنا کریم است تضمین ذکر یامن یعطی الکثیر من اوست گرچه زیاده خواهم، اومنتها کریم است بااین لباس پاره ، فورا"مرا بغل کرد من باورم نمیشد، اینقدرها کریم است نوکر غریب باشد، مولا نمی پسندد گفته سه جامی آیم ، آقای ما کریم است اصلا " بهشت یعنی در این حرم نشستن امروز با رضاییم، فردا خدا کریم است باب الجواد بودیم، دیدیم کاظمینیم باب الرضا نوشته، ابن الرضا کریم است @hosenih هرجاکه روضه بوده ، بالا نشسته زهرا آنکس که برده من را ، تا کربلا کریم است ** بردند مثل نذری، هرعضوی از علی را این جسم قطعه قطعه، روی عبا کریم است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم بــا راه بنده گـی خـدا آشــنا شدیم هرکس وسیله داشت برای هدایتش ما با نســیم روضـهء تو با خــدا شدیم وقتی که جاه ومال وهوس راهمان گرفت با رمز یاحسین(ع) ز شیطان جدا شدیم @hosenih ذکر حسین(ع) اشرف اذکار عالم است گفتیــم و همـدم همهء انبیــا شدیم مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم @hosenih ما را خدا برای غمت برگزیده است با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم شبهای جمعه مادرتان روضه خوان ماست با ناله های دل شکنش هم نوا شدیم شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست با یک سلام ، راهی کرب و بلا شدیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان سلام حضرت لب تشنه روضه خوان آمد سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها نوشته اند چه بر روزگارتان آمد @hosenih نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم چه روضه ها که از این داغ بر زبان آمد سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود سه بار حرمله هربار با کمان آمد نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد @hosenih نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی بریده باد زبانم ولی سنان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد @hosenih بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی میان هروله زینب دوان دوان آمد یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی یکی به قصد تبرک عصازنان آمد هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک رسید خولی و در دشت بوی نان آمد @hosenih برای بردن انگشتر غنیمتی ات همین که غائله خوابید ساربان آمد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ چشمان پر آب و دل بی تاب و دگر هیچ @hosenih چون روزنه ای چشم فرو بسته از عالم وابسته ی خورشید جهان تاب و دگر هیچ اندوخته جز اشک نداریم به دنیا ماییم و همین گوهر نایاب و دگر هیچ اندازه ی یک قطره اگر اشک فشاندیم شد کوه گنه شسته به سیلاب و دگر هیچ راه دل ما را به حرم ختم نمودند هر راه به جز این شده گرداب و دگر هیچ چون پرچم سیار عزا خانه به دوشم چون ابر سبک بارم و بی خواب و دگر هیچ @hosenih "در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری" گویم که غم حضرت ارباب و دگر هیچ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را هرثانیه می‌خواهیم این عالم ماتم را همدست ملائک شد شد آبرویش تضمین دستی که در این شب‌ها برداشته پرچم را @hosenih کشتی حسین افتاد یکبار دگر بر آب از دست نباید داد هر فیض فراهم را هرجا که حسین آمد احسان خدا آمد از برکت آقا بود بخشید اگر آدم را در ماه خدا حتی ما با دهن روزه هرروز طلب کردیم شب‌های محرم را هر وقت دو دم دادیم هر مرده‌ای احیا شد آقا تو نگیر از ما دم‌های دمادم را نذری حسینیه از بس به همه چسبید انداخته از رونق آوازه‌ی حاتم را یا مثل رسول ترک یا اینکه چنان طیب از لطف زیادش کن این معرفت کم را اسلام حسینی شد اسلام حسینی ماند مدیون خودت کردی پیغمبر اکرم را @hosenih ای وای از آن دم که با قامت خم زینب دارد به روی دستش یک پیکر درهم را چه با سر و چه بی‌سر احیاگر زینب شد دیدند همه بر نی عیسای معظم را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطف کن این قطره را تا رود و دریا هم ببر ابرهای رحمتت را سمت صحرا هم ببر سوی کنعان بوی پیراهن خبر را می‌برد یک خبر از جانب خود به زلیخا هم ببر @hosenih عاقبت بار گناهانم زمینم زد، بیا دست‌هایم را بگیر و یک‌قدم راهم ببر بار من بر روی دستم مانده آقا میخری؟! لطف کن یکجا بخر آقا و یکجا هم ببر من که هرشب نام‌تان را برده‌ام پس خواهشا صبح محشر که می‌آید نام من را هم ببر @hosenih اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا التماست می‌کنم این جمع را با هم ببر در قیامت هم به دنبال غذای روضه‌ام ای ملک، آب و غذایت را نمی‌خواهم ببر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ساکتم امّا مپنداری که راحت نیستم خوب میدانی زیادی اهل صحبت نیستم با زبان اشک با تو دردِدل کردم که من با زبان دیگری وللهِ راحت نیستم @hosenih شیعه با حُبِّ وِلای تو تَشَخُّص یافته است پس ببین آنقَدر ها هم بی هُویَّت نیستم عُمر خود را می فروشم در دکُان روزگار بی بها بردار..،دنبال تجارت نیستم جانِ جُون ات بیشتر با این فقیرت کار کن در گدایی کردن از تو بامهارت نیستم دوستانم بیشتر از من پریشان تو اند غبطه گاهی می خورم..،اهل حسادت نیستم مادرت قطعاً صدایم کرده،هیئت آمدم من نخواهم رفت آنجایی که دعوت نیستم پیش جاکفشیِ روضه جا بگیرم..،کافی است جانِ فرزندان تو راضی به زحمت نیستم @hosenih چشم‌هایم را دو سیلاب تلاطم خیز کن وقت اوج گریه دلخوش به رطوبت نیستم ▪️ ▪️ بعد پیراهن به معجرها..،زبانم لال باد من که مرد روضه ی دُشوار غارت نیستم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یمن ای اهل نظر، خاک من است خاک من مهد اویس قرن است میثم از ماست، حبیب از یمن است کشورم مِلک حسین و حسن است از یمن باطن و ظاهر بشنو از حبیب بن مظاهر بشنو جلوه ای ما یمنی ها داریم با علی هموطنی ها داریم عالَمی با حسنی ها داریم کربلا، بی کفنی ها داریم یمن و یثرب و ایران ز ازل وصل بودند به صفین و جمل @hosenih ما که یاران حسینیم و حسن ما مسلمان حسینیم و حسن خاک بوسان حسینیم و حسن سپر جان حسینیم و حسن هر کجا فتنه ای از شورا بود بهر ما صحنه ی عاشورا بود ما ز عشق نبوی شیدائیم جان و سر باخته ی زهرائیم همه دم، در طلب مولائیم حافظ خیمه ی عاشوائیم جان خود در کف اخلاص کنیم هدیه بر حضرت عباس کنیم ما ز بدخواهِ علی بیزاریم ذوالفقارِ علوی را یاریم دستِ بیعت به ولایت داریم تا ابد دشمن استکباریم گر چه بی یار و غریبیم همه کوه ایمان و نجیبیم همه یمنی کیست، مقاوم پرور نشود روز تهاجم مضطر میدهد در ره دین یکسر، سر یمنی کیست، مطیع رهبر امر از خامنه‌ای میگیریم در ره روح خدا میمیریم الگوی ما ره ایرانی هاست عشق ما یار خراسانی هاست مکتب ما ز سلیمانی هاست این همان شرط مسلمانی هاست خصم را راه به میهن ندهیم یک وجب خاک به دشمن ندهیم مردِ میدانِ علمداران، ما عهد بستیم همه یاران، ما با وفائیم به دلداران، ما نهراسیم ز بمباران، ما بِکُش ای خصم، که ما دردِسریم هر چه از ما بکُشی زنده تریم @hosenih هر سحر بزمِ سجودی داریم در قیامیم و قعودی داریم کینه ی آل سعودی داریم حمله بر قوم یهودی داریم راه قدس از حرم ارباب است یمن اما بُنه ی احباب است دستِ غیبی که هدایتگر ماست از همان ناحیه ی رهبر ماست این همان عشقِ جنون آور ماست بخدا دست علی بر سر ماست مقصد ما به سوی آل الله جان ما پیش کِشِ ثارالله © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به دعا کردیم پابر جا بمانی دعا کن پای کار تو بمانیم به هنگام ظهور مصلح کل همه باهم کنار تو بمانیم @hosenih بر این کشور نه بردنیای اسلام تو دست رحمت صاحب زمانی قسم خوردیم نگذاریم یک دم شما در فتنه ها تنها بمانی بگو یا فاطمه برخیز از جا نگاه ما همه سوی نگاهت یقین داریم باشد هر کجایی دعای مادرت پشت و پناهت ولایت پیشه گان آگاه هستند نمیخواهد ولی ؛ غیر از اطاعت سزای هرکه بر یارش مطیع است چه پاداشیست بهتر از شهادت @hosenih به روی برگی از تاریخ ایران نوشته عزت ما از خمینیست خدارا شکر بیرق بعد از ایشان به روی شانه مردی حسینیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگـر چه حـال و هـوایـم ز اشـک معـلوم است خدا گواست که شیعه همیشه مظلوم است بـه صـبـح و شـام بـگـویـیـم یـکـصـدو ده بـار عـدوی حـضـرت حـیدر به مرگ محکوم است @hosenih زدیــم فــالــی و قــرعــه بــه نـام او افــتــاد دوبــاره کـار دل مـا بـه دسـت خـانـوم است ثــنــا و حــمـد و سـتـایـش نـثـار بــانــویــی که درشکوه وبزرگی ست گرچه مغموم است الا کـه بــنــده نـوازیــت ارثــی از مــولاســت همیشه عـادت تـو مـرحـمت به محروم است تـویـی سـتـاره دوم به آســمــان عـلـی (ع) بـدون مِـهـر تـو هـر دل ز نـور مـحروم است بـه شـام و کـوفـه تـاریک خطبه خواندن تو تـمـامـی از جـلـوات امـام مـعـصـوم است کـسـی کـه نـسـبت پیوند گل به خار دهد سـزای ایـن عـمـلـش مـیـوه هـای زقّوم است @hosenih رواسـت شـیـعـه بـرایـت حـسینیه سازد فدای نام تو بانو که ام کلثوم(س) است چه می شودکه قبول ازظفرکنی این شعر صله زدست کریمان همیشه مرسوم است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خواهر مجتبی چه مظلوم است غربتش از عزاش معلوم است روضه خوان امام معصوم است فاتح شام و کوفه کلثوم است همه جا پا به پای زینب رفت @hosenih در صفاتش جلال میبینم حب او را کمال میبینم چشمه اش را زلال میبینم رتبه اش بی مثال میبینم همه جا پا به پای زینب رفت مثل زینب وقار بابا بود کوه صبر و حیا و غمها بود در رشادت شبیه زهرا بود خطبه اش ذوالفقار مولا بود همه جا پا به پای زینب رفت پیش نطقش وقار میریزد جگر روزگار میریزد عزت و اقتدار میریزد رنگ و روی بهار میریزد همه جا پا به پای زینب رفت جلوه ی نور پنج تن بوده گاه زهرا گهی حسن بوده اسدالله بت شکن بوده شاهد غارت بدن بوده همه جا پا به پای زینب رفت آنقدر گریه کرده پیر شده بی حسین از زمانه سیر شده غصه اش غصه ی حصیر شده با چه وضعیتی اسیر شده همه جا پا به پای زینب رفت گرچه با ناقه های عریان رفت به هواداری سلیمان رفت جنگ خطبه شد و به میدان رفت دو سه شب شهر کوفه زندان رفت همه جا پا به پای زینب رفت روی نی آفتاب را دیده دور گردن طناب را دیده گریه های رباب را دیده خیرران و شراب را دیده همه جا پا به پای زینب رفت روضه با اشک شور میگوید از درخت و تنور میگوید از مسیر عبور میگوید ماجرا را به زور میگوید همه جا پا به پای زینب رفت @hosenih شامیان سد راه میکردند دختران را نگاه میکردند هتک حرمت به شاه میکردند بین مجلس گناه میکردند همه جا پای به پای زینب رفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عاشقان را غمِ سر نیست که سر ناچیزست داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست تیر این راه بر آیینه نشستن دارد سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست @hosenih ذرّه را جذبه‌ی خورشید قمر خواهد کرد در بقا، نیستی ذره مگر ناچیزست؟ سر خورشید به نیزه‌ست بزرگ است خبر راه بستند ولی پیش خبر ناچیزست بادیه بادیه آواره شدن چیزی نیست تا برادر همه جا هست، سفر ناچیزست @hosenih راوی قصّه‌ی دردست سخن کوتاه است بار این داغ گران، کفّه اگر ناچیزست او چه کرده‌ست که از سنگ عرق می‌ریزد پیش اکسیر دمش قیمت زر ناچیزست رد شدن از دل این شام بسی طولانی‌ست گرچه با بودن خورشید و قمر ناچیزست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای خبره ی در روضه ! خیلی زود رفتی پر باز کردی لحظه ی موعود رفتی ای بانویی که شأن تو "برداًّ سلاما" ست با خاطرات آتش نمرود رفتی @hosenih شش ماه بودی داغدار خیمه سوزان با خستگی و چشم اشک آلودرفتی بی عاطفه ها یوسفت را سر بریدند دنیای زیبایت که شد نابود رفتی با حالتی که جای سیلی رد شلاق بر گونه ات بر شانه هایت بود رفتی @hosenih دلتنگ دیدار برادر زاده بودی باخاطری غمگین ولی خشنود رفتی "أشکوا الیک…" روی لب أُّختُّ المصائب! تا پیشگاه احمد محمود رفتی دریا برایت عاقبت آغوش وا کرد از غم خروشیدی شبیه رود رفتی @hosenih ای بی پلاک کربلا و کوفه و شام با قد خم تا محضر معبود رفتی ای یادگار ماندگار کربلایی ای خبره ی در روضه خیلی زود رفتی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از قرائن این چنین پیداست در را دیده است ما شنیدیم، او ولیکن چل نفر را دیده است قبل ضربت خوردن مولا و شاید قبل تر بارها در کوچه ها داغ پدر را دیده است @hosenih آنکه عمری با حسن خون جگر را خورده بود بین تشتی عاقبت خون جگر را دیده است صبر پنهان داشت در کرب و بلا از این جهت دور از چشم همه رنج سفر را دیده است در که جای خود، پدر که جای خود، در شهر شام چل نفر که هیچ از این بیشتر را دیده است ام کلثوم است یا زینب نمی‌دانم کدام! دور خواهر خواهری چندین نفر را دیده است @hosenih بارها این شرم بی‌اندازه او را می کشد اینکه زینب پیش او داغ پسر را دیده است شرم او یک بار اما می کشد او را دو بار اینکه هم در دشت هم در تشت سر را دیده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام امّ کلثوم چرا؟ شاعر: @dobeity_robaey
آه زینب باز هم باید عزاداری کند ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟ آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟ @hosenih شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع میزبان آخرین افطار حیدر الوداع ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع آه پاره معجر شام غریبان الوداع بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟ در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟ خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است @hosenih شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال ! مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e