eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
309 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه فقط بی آبرویی کرده‌ام، باز مولای من لطفی کن و دورم نینداز عُمْر مرا وقف اباصالح نوشتند در به درت بودم گل نرگس از آغاز سائل رسیده! تشنه‌ی احسان و جود است دریای لطفت را نما ای یار ابراز ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز با یک دعایت می‌شود قفل دلم باز خالی‌ست دستانم، چه سازم در قیامت بی توشه‌ی اعمالِ صالح، بی پس‌انداز دارایی‌ام اشک است، شاید این عنایت سازد مرا در دیده‌ی زهرا سرافراز روضه بخوان از ماجرای داغ مادر از قتل محسن، پشت در، ای مَحرمِ راز در وصفِ «دَر»، در وصفِ «میخِ در»، چه گویم؟! «در» سنگ‌دل، «در» بی‌حیا، «مسمار» لجباز آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر با بال زخمی بود تنها فکر پرواز... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای غائب از نظرها، کی می‌شود بیایی؟! بُرقع* زِ رُخ بگیری، صورت به ما گشایی هم دست تو ببوسیم، هم دور تو بگردیم هم رو نما ستانی، هم رو به ما نمایی آیا به کوهِ رَضوی؟! آیا به طورِ سینا؟! آیا به بیتُ الاقصی؟! آیا به ذی طُوایی؟! در مکه یا مدینه، یا در نجف مقیمی؟! در شهر کاظمینی؟! یا سُرَّ مَنْ رَآیی؟! در کعبه در طوافی؟! یا زائر بقیعی؟! در مشهد مقدس؟! یا دشت کربلایی؟! جانم شود فدایت، تا بشنوم ندایت دائم زنم صدایت: یابن الحسن کجایی؟! تنها مسیح عالم! تنها نجات آدم! تنها وصیِّ خاتم! تنها امید مایی ای اِنس و جان سپاهت! محتاج یک نگاهت چشم همه به راهت، شاید زِ در درآیی هم «پرچم حسینی» بر دوش خود بگیری هم قبر مادرت را، بر شیعیان نمایی در قلب ما حبیبی، بر زخم ما طبیبی بر جان ما قراری، بر درد ما دوایی باشد شعار «میثم»، ای شهریارِ عالم! کی می‌شود بیایی؟! کی می‌شود بیایی؟! ✍ استاد *روی‌بند، نقاب (فرهنگ معین) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی اذن زهرا و علی، «در» هم نمی‌زد این خانه را جبریل با پَر هم نمی‌زد محض تبرک پُشتِ «در» می‌رفت، حتی پَر سمت «در» می‌بُرد، آخر هم نمی‌زد این خانه حُرمت داشت، در این کوچه حتی «در» را به آرامی، پیمبر هم نمی‌زد «در» با لگد وا شد ولی این ضربه را باد حتی به پهلوی صنوبر هم نمی‌زد این «در» فقط با دست زهرا باز می‌شد ای‌کاش «در»، این اصل را بر هم نمی‌زد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فاش شد بر عاشقان از «ذكْرُكُم فِى الذّاكِرين» حمد دارد ذکر اسماءِ تو «حَمْدَ الشاکِرین» بُردن نام تو حتی با وضو هم مشکل است آری آری فرق دارد اسم تو با سایرین فهم تو کار پیمبرهاست؛ کار ما که نیست ما عَرَفْنا قَدْرَکِ! العَفْو! نَحْنُ القاصِرین! سینه‌چاکِ عصمتت: از آخرین تا اولین هاج و واج حکمتت: از اولین تا آخِرین عشق تو شرط قبول انبیای مرسلین چادرت حبل المتین اهل بیتِ طاهرین هرکجا که روضه‌ای باشد مزار فاطمه‌ست پرچم روضه ضریح و گریه‌کن‌ها زائرین چادرت خاکی شد و کفر سقیفه فاش شد دستشان رو شد دگر؛ «وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِين» به تلاقی مدینه روز محشر که شود، ناقه باشد مال تو؛ پادرد مال حاضرین سهم تو شلاق شد؛ وَیْلٌ لِقَوْمِ الظَّالِمِین صبر کرد اما علی! بَشِّر عِبادَ الصَّابرِین عده‌ای طعنه زدند و عده‌ای خیره شدند لال گردد آن زبان‌ها؛ کور چشم ناظرین عده‌ای دستور دادند؛ عده‌ای آتش زدند لعنت ما تا ابد بر عاملین و آمرین 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
"شب" زنده شد به برکت شب‌زنده‌داری‌ات قیمت گرفت "نافله" از هم‌جواری‌ات در اشک‌های اهلِ سحر، ذکرِ خیرِ توست حرف از قنوت وِتر، که شد یادگاری‌ات از خشت‌خشتِ خانه‌ی تو نور می‌چکد "خورشید" تکّه‌ای‌ست از آیینه‌کاری‌ات ای در تنورِ نانِ شبت رزقِ آسمان! ای "هل‌اتیٰ" ستاره‌ای از سفره‌داری‌ات! دستاس نیست، چرخِ فلک زیر دست توست ای گردش زمین و زمان خانه‌داری‌ات! از غصه‌ی دلت بگو ای داغِ سَربه‌مُهر! از عرش آمدند پی غم‌گساری‌ات همسایه‌ات لیاقت اشک تو را نداشت عرشِ خداست تشنه‌ی ابرِ بهاری‌ات از گریه‌های دَم‌به‌دَمت سبز شد خزان نخل شکسته سرو شد از رودِ جاری‌ات ای اشکِ «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»، خونابه‌های ریخته از زخم کاری‌ات! تیغ علی غلاف نشد وقت اختلاف غرّید و ‌خطبه شد به دَم ذوالفقاری‌ات کوثر شدی که یک‌تنه لشکرکشی کنی تکثیر شد در اشکِ علی بی‌شماری‌ات وقف علی‌ست، دار و نداری که هست و نیست ای رونقِ طوافِ نجف بی‌مزاری‌ات ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حمایت از علی، زهرا گذشت از هرچه داشت محسنِ شش ماهه‌اش را پشتِ «در» تقدیم کرد!@dobeity_robaey
سوزِ دلِ آن قِصه را دیوار می‌داند عُمقِ مصیبت را فقط مسمار می‌داند@dobeity_robaey
دری که بوسه‌گهِ انبیایِ عُظمی شد چگونه بود که با ضربه‌ی لگد وا شد؟! ✍ @hosenih@dobeity_robaey
آشوبِ فتنه در مدینه قائله انداخت دیوارِ بیت وحی را از شاکله انداخت آتش زبانه می‌کشید از خانه‌ی مولا این شعله‌ها در آسمان‌ها ولوله انداخت دنیا به عاشق‌ها همیشه سخت می‌گیرد مابین زهرا و علی هم فاصله انداخت جای غلافِ تیغ بر بازوی مادر ماند یک دست او را از قنوت نافله انداخت آن دست که با ریسمان، دستِ علی را بست در کوفه دور دست زینب سلسله انداخت ثانیِ ملعون در مدینه ظلم کرد اما در کربلا تیر جفا را حرمله انداخت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خطاب به 🏴 امان از دل زینب کوکب روشن من! ای مه منظومه‌ی من! آه ای دخترک خسته و مظلومه‌ی من! مدتی می‌گذرد خواب نداری بنشین به روی پای خودت تاب نداری بنشین ازچه بَر دیده‌ی من دیده‌ی خود دوخته‌ای؟! تو چه‌دیدی به رخ من که چنین سوخته‌ای؟! گرچه روز محن من شب یلدای شماست این کبودی سند غربت بابای شماست سعی کن غم به دلت این‌همه غالب نشود دخترم چون‌تو کسی اُم مصائب نشود آنقدر داغ ببینی که دلت داغ شود لاله‌های جگرت زینت هر باغ شود چهره‌ی غرق به خونی زپدر می‌بینی آه ازآن لحظه که در تشت جگر می‌بینی دل شرر دارد و چشمان ترم می‌سوزد تا تو را می نگرم من، جگرم می‌سوزد شد سرشته غم و اندوه، به آب و گِل تو همه فریاد برآرند امان از دل تو گل یاس چمنم، ای گل دردانه‌ی من! گوش کن بر سخنم، روشنی خانه‌ی من! دل تو چون دل من همدم اندوه و بلاست پیش روی تو عزیزم سفر کرب‌وبلاست باخبر باش که من پیرهنی دوخته‌ام پیرهن که چه بگویم، کفنی دوخته‌ام گرچه دربین مصیبات و بلا تنهایی تو درآن  وادی طف، نایبة الزهرایی روشنی بخش دلم! دل زغمت تاریک است دخترم گریه مکن! روز دهم نزدیک است صحبت از قتلگه و سینه‌ی افروخته است لب فروبند «وفایی» جگرم سوخته است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔹کانال‌های دیگر مجموعه حسینیه در ایتا را دنبال کنید: 🍃کانال حسینیه مقتل: @hosenih_maghtal 🍃کانال دوبیتی و رباعی حسینیه: @dobeity_robaey 🍃فروشگاه حرز و نقره‌جات حسینیه: @angoshtar_herz
گیرم آتش به جفا، «در» که نباید می‌سوخت آشیان سوخت، کبوتر که نباید می‌سوخت آتش این‌بار گلستان نشد انگار؛ ولی باغ و بستان پیمبر که نباید می‌سوخت کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم، وسط حادثه مادر که نباید می‌سوخت آتش افتاد در این مزرعه، گندم‌ها سوخت همه‌ی حاصل حیدر که نباید می‌سوخت زیر خاکسترِ «در» شعله گرفت آتش باز خیمه‌ها سوخته، معجر که نباید می‌سوخت ظهر اگر سوخت برادر وسط معرکه، عصر چادر خاکی خواهر که نباید می‌سوخت از تنور آمده بابا وسط تشت، ولی این‌قَدَر هم دل دختر که نباید می‌سوخت نه فقط شمع، نه پروانه که در این آتش سوخت از غُصه دلِ هرکه نباید می‌سوخت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دری را که مَلَک با احتیاط - آهسته - وا می‌کرد که حتی کوبه‌اش هم حق تعالی را صدا می‌کرد که حتی طرز دق البابش آداب و رسومی داشت چه آسان آسمان را از زمین، آن در جدا می‌کرد همین که بسته می‌شد‌، باز می‌شد بغض دلتنگان همین که باز وا می‌شد، گره بسیار وا می‌کرد کسی آن سوی در می‌زیست که عالم به قربانش! که عطر نان خود را نیز تقدیم خدا می‌کرد زنی بود آنچنان که قاصرم از مدح و توصیفش که وصفش را کسی هم‌چون علیِ مرتضا می‌کرد همین که باخبر می‌شد فقیری پشتِ در مانده سراسیمه نماز مستحبش را رها می‌کرد کمک می‌کرد هر خلق خدا را بی گمان، حتی اگر آتش درِ آن خانه عرض التجا می‌کرد به دست و پاش می‌افتاد اگرکه تازیانه‌ هم زنِ این خانه بی‌شک حق رحمت را ادا می‌کرد چه آسان خاک کوچه، چادرش را - آه - می‌بوسید کسی که خاک را با یک نظر چون کیمیا می‌کرد یتیم آمد، فقیر آمد، اسیر آمد، محبت دید زن این خانه حتی دشمنش را اعتنا می‌کرد * * * تویی که هیزم آوردی برای شعله - یادم هست - تو را مادر به نام کوچکت هر شب دعا می‌کرد! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا دلی که قرار است بی‌قرار تو باشد که راه چاره ندارد مگر دچار تو باشد سپرده‌ام به دلم تا به گرد رویت گردد که از تو نور بگیرد، که در مدار تو باشد تنم قرار ندارد مگر به‌پای تو افتد سرم چه فایده دارد مگر نثار تو باشد «در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم» خوشا به محتضری که در انتظار تو باشد چه سالخورده، چه کودک، بزرگ باشد و کوچک عزیز ماست هر آن‌کس که از تبار تو باشد از آن زمان که فروریخت حرمت تو، بنا شد که هر چه هست در این خاک، سوگوار تو باشد زمانه دشمن جان شد، بهار رفت و خزان شد و مرگ نیز بر آن شد که داغدار تو باشد تویی نشان خداوند بی‌نشان و عجب نیست که بی‌نشانه‌ترین آسمان، مزار تو باشد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باران دوباره پنجره را بی‌قرار کرد ابر آسمان چشم مرا سوگوار کرد طوفان گرفت و شاخه‌ی یاس از کمر شکست ماندم که باد با نَفَسِ گل چه کار کرد؟ بر فصل باغ، برفِ زمستان نشست و بعد سرما وزید و باغچه را بی‌بهار کرد در سینه‌ی علی همه شب سیب ریشه داشت آتش، نهالِ سیبِ علی را انار کرد ما را به حسرتی ابدی مبتلا گذاشت آن غربتی که فاطمه را بی‌مزار کرد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای اشک! چاره‌ای! غم کوثر نگفتنی‌ست باران! ببار! روضه سراسر نگفتنی‌ست با آن‌که روضه‌خواندن ما با کنایه است اما هنوز روضه‌ی مادر نگفتنی‌ست تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنی‌ست جا مانده بین کوچه دلِ بی‌قرارمان اما حکایتِ گلِ پرپر نگفتنی‌ست باران شوی اگر نود و پنج روز، باز حال غریب مادر و دختر نگفتنی‌ست آن‌شب وصیتش به علی ناتمام ماند باران گرفت... روضه‌ی آخر... نگفتنی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در دل اهلِ قلم، انگیزه‌ی تقریر نیست قصّه‌ی تنهایی ما قابل تحریر نیست داغ دوری یا غم کوری، چه فرقی می‌کند؟! در دلِ قُرصِ زلیخا، ترسی از تقدیر نیست در مسیر عاشقی طعنه شنیدن، لازم است راه وصل دوست غیر از جاده‌ی تحقیر نیست آینه در آینه، آدینه‌ها طی می‌شوند عکسی از صبح ظهور تو در این تکثیر نیست آه؛ یعنی سخت دلتنگم برای دیدنت... ناله‌ی عُشّاق را بهتر از این تفسیر نیست از دل این گریه‌کردن‌ها، تقرب می‌رسد خونِ‌دل خوردن به قَصدِ قُرب، بی تأثیر نیست بی نیازی در حقیقت چاره‌ی بیچارگی‌ست هر کسی با فقر خود خو کرده، بی‌تدبیر نیست قهرِ تو تنها برای کُشتن ما کافی است ذبح ما را احتیاجی به دمِ شمشیر نیست با همین قدِّ خمم، بار غمت را می‌کِشم تا ببینی نوکر آواره‌ی تو، پیر نیست تا خودت پاکم نکردی، خواهشاً خاکم نکن گرچه این آلوده‌دامن لایقِ تطهیر نیست زود می‌میرم اگر بین نجف دفنم کنند مُردنی این‌گونه هرگز دَر خورِ تأخیر نیست صحنِ حیدر صحنه‌ی دیدار ما با خالق است بی جهت روی لب زوّار او تکبیر نیست مادرت بار سفر بسته، بگو کِی میرسی؟! مادرت بار سفر بسته، نگو که دیر نیست! * * کاش می‌گفتند زهرا راحت از "دَر" دور شد... کاش می‌گفتند با مسمارِ آن درگیر نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار بود که عمری قرار هم باشیم که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم در این دیار اگر خشک‌سالی آمده است خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار مگر قرار نشد رازدار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه رو، رو گرفته‌ای از من مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم شکسته است دلم مثل پهلویت آری شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🍃اظهار لطف یکی از مخاطبین در مورد کتاب ویژه فاطمیه ١۴٠٢ 🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت بُرشی از فایل pdf کتاب (به‌عنوان نمونه) ، به آیدی زیر مراجعه نمایید. 👇👇 🔵 @addmin_roze
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوری که هیچ می‌نگرد ماهتاب را می‌پرورد به سایه‌ی خود آفتاب را زهراست کوثری که به آیات روشنش آب حیات می‌دهد ام‌الکتاب را همسایه‌ی قنوتش اگر ما نبوده‌ایم، خرج چه کرده آن نفس مستجاب را؟! زهرا که هست، غصه‌ی محشر برای چه! ای شیعه! دور کن زخود این اضطراب را حتی به قیمت پَر کاهی نمی‌خرند بی‌التفاتِ فاطمه کوهِ ثواب را روزی که چشم ام‌ابیها به خواب رفت از چشم بوتراب گرفتند خواب را بانو! کجاست قبر تو؟ باید به گور بُرد این پرسش همیشه بدونِ جواب را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم می‌خواست با من تا قیامت هم‌نشین باشی در این نُه سالِ شیرین، ساکن خُلد برین باشی خدا ما را به عقد هم درآورد و پدر می‌گفت برایت بهترین باشم؛ برایم بهترین باشی مبادا بعد من چشم تو بارانی شود یک‌دم! مبادا بعد من یک‌لحظه هم اندوهگین باشی! الهی که برای تو بمیرم تا نبینم من که در شهر پیمبر سال‌ها خانه‌نشین باشی مگر جز اهل‌بیت او را نمانده مؤمنی دیگر که تو تنها در این خانه امیرالمؤمنین باشی؟ به دستت می‌سپارم کودکان داغدارم را که بعد از من برای کودکانم هم معین باشی خداحافظ! خداحافظ! فدای گریه‌های تو زمین خوردم که نگذارم تو بر روی زمین باشی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرا از لحظه‌ی پیدایش عالم دعا کردی همیشه هر کجا نام تو را بردم دعا کردی مسیح و حضرت موسی و ابراهیم مدیونت برای هاجر و آسیه و مریم دعا کردی جهان را می‌توانستی به نفرینی بسوزانی ولی در پاسخ بی‌مهری عالَم دعا کردی در اثبات کریمی‌ات همین یک‌جمله هم کافی‌ست که آن همسایه‌های بی وفا را هم دعا کردی مُسلَّم شد برای اهل خانه رفتنی هستی از آنجا که برای رفتنت هر دم دعا کردی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه‌ها کرده این شهر با ما پس از تو همه خوب بودند اما پس از تو... ندارد خریدار آهِ غریبان شده کار مردم تماشا پس از تو وصیّ تو را دست بستند آخر دگرگون شده رسم دنیا پس از تو فدایش شدم با تمام وجودم ولی باز تنهاست "مولا" پس از تو کسی غیر شیون، کسی غیر ناله نیامد به دیدار زهرا پس از تو ببر دخترت را از این شهر غربت که خیری ندیدم ز دنیا پس از تو دگر پای آتش به اینجا شده باز دلم غرقِ خون شد، مبادا پس از من... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جگرم خون و دلم سر به گریبان علی‌ست صبح هم در نظرم شام غریبان علی‌ست گرچه با چاه کند دردِ دل خود ابراز چاه هم بی‌خبر از غُصه‌ی پنهان علی‌ست سند غربت مولاست رخ نیلیِ من سند غربت من، سینه‌ی سوزان علی‌ست بارها دشمن اگر آید و دستم شکند دست بشکسته‌ی من باز به دامان علی‌ست کافران! در حرم وحی نیارید هجوم به خدا قصد شما حمله به قرآن علی‌ست اهل یثرب! ز چه از گریه‌ی من خسته شدید؟ دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی‌ست درِ آتش‌زده و ناله‌ی مظلومی من سند مستند سوختنِ جان علی‌ست رفتم اما جگرم بهر علی می‌سوزد به خدا خانه‌ی بی‌فاطمه زندان علی‌ست دارم امید که در حشر پریشان نشود حال آن سوخته‌جانی که پریشان علی‌ست داده تاریخ به هر عصر، گواهی "میثم" کز ازل صبر و رضا پایه‌ی ایمان علی‌ست ✍استاد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e