eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
280 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم امّ‌البنین دلم پا شد گره‌هایی که داشتم وا شد مادر آب را صدا زدم و خشکسالم شبیه دریا شد سوره‌ی حمد نذر او کردیم گم‌شده داشتیم و پیدا شد با ادب بود و روی دامانش تا گل نازدانه‌ای جا شد به مدینه نگفت مادر شد گفت مولای شهر بابا شد با کنیزی خانواده‌ی عشق در دو عالَم عزیز زهرا شد خادمی کرد تا که عباسش از ازل تا همیشه آقا شد همه‌ی بچه‌هاش عیسایند گر چه عباس او مسیحا شد آنقدر خرج گریه شد، افتاد آنقدر خرج گریه شد، تا شد تا قیامت به احترام حسین ذکر لب‌هاش واحسینا شد گفت: گفتند روز عاشورا در غروبی که خیمه غوغا شد بین تقسیم آبروی حرم مشک بی‌آب، سهم سقا شد کاش دست عمود نخلستان سد راهش نمی‌شد اما شد گفت: گفتند بعد از آنی که علی اکبر ارباً اربا شد قد سقا شبیه قاسم شد قد قاسم شبیه سقا شد گفت: گفتند بر سر نیزه سر عباس من تماشا شد بسته بودند اگر، نمی‌افتاد بسته بودند اگر به نی جا شد * * خوب شد همره حسین نرفت در مسیری که سر به نی‌ها شد خوب شد مجلس شراب نرفت در همان جا که جشن برپا شد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴وفات حضرت امّ‌البنین (س) تسلیت باد. دلم مستِ شمیم یاس ِ امشب تو روضه غرقِ در احساس‌ ِ امشب مگه می‌شه پسر حاضر نباشه عزای مادر عباس ِ امشب@hosenih@dobeity_robaey
جانشینِ به حق زهرایی بینتان هیچ افتراقی نیست اتفاقاً تو نیز فاطمه‌ای اتفاقی که اتفاقی نیست خانه‌دار امیر خانه‌نشین! سفره‌دار بهشت! امّ بنین! در دل خانه‌های نوکرها خالی از نامتان اتاقی نیست زندگی ساختی برای علی سفره انداختی برای علی عالم و آدم و ملائک را غیر ازین سفره ارتزاقی نیست گرچه گفتی کنیز زهرایی مادر بچه‌های مولایی ما همه تشنه‌ایم مادرجان! غیر عباس تو که ساقی نیست سر ما هدیه محضر سقا هرکسی گشته نوکر سقا جز غلامی مادر سقا در دلش هیچ اشتیاقی نیست هرکجا که گره به کار افتاد چند ذکر مقدس صلوات نذر ام البنین شد و دیدیم گره و درد و غُصه باقی نیست دلم از روزگار بد شاکی است مادر آب، مرقدش خاکی است هرچه گشتم در آستان بقیع خبر از گنبد و رواقی نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان بودي و در دامان مهرت ماه بود قله‌ی ايثار! هر كوهي كنارت كاه بود همسر مولا شدي اما درون خانه‌اش كودک زهرا به چشم تو ولی الله بود نيستي زهرا ولي اينقدر می‌دانيم كه مثل او تنها علی از رتبه‌ات آگاه بود زود از داغ پسرهاي رشيدت سوختي آه، عمر نامت ای ام البنين كوتاه بود در كنار چار نقش قبر، كارت روز و شب آه بود و اشك بود و اشك بود و آه بود با خجالت از رباب آخر وجودت آب شد تا كه حرف مشك می‌شد اشك تو در راه بود خواستم وصفی كنم از عشق عباس و حسين مصرعي كوتاه شد، خورشيد محو ماه بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زن، رشک حور بود و تمنّای خود نداشت چون آسمان، نظر به بلندای خود نداشت   اسمی عظیم بود، که چون رازِ سر به مُهر در خانه‌ی علی، سَرِ افشای خود نداشت   «امّ‌البنین»، کنایه‌ای از شرمِ عاشقی است کز حُجب، تابِ نامِ دل آرای خود نداشت   در پیش رویِ چار جگرگوشه‌ی بتول آیینه بود و، چشم تماشای خود نداشت   زن؟ نه، هُمای عرش‌نشینی، که آشیان جز کربلا، به وسعت پرهای خود نداشت   در راه عشق، چار پسر داده بُودُ لیک بعد از حسین، میل تسلاّی خود نداشت   عمری به سوگ زیست، که عباس وقت مرگ دستی برایِ یاریِ مولای خود نداشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جز او بقيع، زائر خلوت‌نشين نداشت در کوچه‌باغ مرثيه‌ها خوشه‌چين نداشت نجواي غمگنانه‌ی اين مادر صبور تأثير، کمتر از نَفَس آتشين نداشت جز چشم او که چشمه‌ی احساس شد، کسی يک آسمان ستاره به روی زمين نداشت با آن که خفته بود به خونْ باغ لاله‌اش از شِکوِه کمترين اثري بر جبين نداشت بعد از به دل نشاندن داغ چهار سرو دلبستگی به واژه‌ی ام البنين نداشت می‌گفت اي دلاور نستوه! اي رشيد! خورشيد نيز صبر و رضا بيش از اين نداشت عباس من! که لاله‌ی عباسی مني اي کاش دل به داغ فراقت يقين نداشت عباس من! شنيده‌ام افتاده‌اي ز اسب تاب تحمل تو مگر صدر زين نداشت؟ بر دست و بازوي تو علي بوسه داده بود کس چون تو بازوان غرورآفرين نداشت والله، بعد زمزمه‌ی «اِن قطعتموا» چشم تو اعتنا به يسار و يمين نداشت تا موج نخل‌ها ز حضورت به هم نخورد درياي غيرت اين همه اوج و طنين نداشت تو، ماه من نه! ماه بني هاشمي؛ ولي پيشاني بلند تو اين قدر چين نداشت وقتي حسين بر سرت آمد که يک نظر چشم تو تاب ديدن آن نازنين نداشت چشمان بسته‌ی تو پُر از راز عشق بود پایان زندگانی‌ات آغاز عشق بود ✍استاد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای امیرالمؤنین را یار، یا امّ البنین ای سَراپا پاکی و ایثار، یا امّ البنین مکتب تو مهربانی، اسوه‌ی تو فاطمه داری از او همچنان آثار، یا امّ البنین دامنت عبّاس‌پرور، همسرت مولا علی مرتضی خو، فاطمه رفتار، یا امّ البنین بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری از تو آید ای علی را یار، یا امّ البنین از تو بُرد عبّاس میراث وفا و عشق را تا که شد سقّا و پرچمدار، یا امّ البنین بوده‌ای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش غربت قبرت کند اقرار، یا امّ البنین چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا چار شیر بیشۀ پیکار، یا امّ البنین جعفر و عثمان و عونت اختر و، عبّاسْ ماه بین آل احمد مختار، یا امّ البنین خویش را پیوسته می‌خواندی کنیز فاطمه در حضور عترت اطهار، یا امّ البنین چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین در زمین کربلا هر چار، یا امّ البنین چار داغت بود بر دل، باز بود اشکت روان بر حسین آن رهبر احرار، یا امّ البنین بود نامت فاطمه! دردا که همچون فاطمه گریه کردی روز و شب بسیار، یا امّ البنین فاطمه از داغ پیغمبر، تو از داغ حسین سینه پُر از ناله‌های زار، یا امّ البنین می‌کشیدی با سرِ انگشت، نقشِ چار قبر می‌زدی آتش به دل صد بار، یا امّ البنین گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه کز عدو پیوسته دید آزار، یا امّ البنین تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانه‌ات تو ندیدی صَدْمه از مسمار، یا امّ البنین دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست پیش چشم حیدر کرّار، یا امّ البنین گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه ای روان اشک تو بر رخسار، یا امّ البنین چشم «میثم» در غم تو در عزای فاطمه گشته از خون جگر سرشار، یا امّ البنین ✍استاد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم شرارِ درد به جانش کشد زبانه منم   کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست ره نجاتش از این بحر بی‌کرانه منم   کسی که مادر خوشبخت روزگاران است ولیک تیر بلا را بُوَد نشانه منم   کسی که همسریِ با علی بُوَد فخرش ولیک غم زده بر هستی‌اش زبانه منم   کسی که سیده امّ‌البنین بُوَد نامش ولیک مانده از این نام بی‌نشانه منم   به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم   شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس کسی که بار غریبی کشد به شانه منم   کسی که چار پسر بوده حاصل عمرش که از شهادتشان خورده تازیانه منم   شنیده‌ام که جدا شد دو دست عباسم کسی که دست به سر زد در این میانه منم   شنیده‌ام که به چشمش نشست تیر جفا کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم   غریبِ دشت بلا را دریغ مادر نیست کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم   دو نازدانه ز عباس من به جا مانده کسی که سوخته با این دو شمعِ خانه منم   قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من کسی که شافع او شد به این بهانه منم ✍استاد مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بدون ماه، قدم می‌زنم سحرها را گرفته‌اند از این آسمان قمرها را چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته‌اند از این پیر زن پسرها را چه مشکل است که از چهارتا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را نشسته است سرِ راه، روضه می‌خواند که در بیاورد آه آهِ رهگذرها را کنار آب، دو تا دست، بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو * * ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه‌ی مولا که انتخاب شدی به خانه‌ی ولیُ الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی تنور خانه‌ی حیدر دوباره گرم شد و برای چرخش دستاس انتخاب شدی چهار تا پسر آورده‌ای برای علی که جای فاطمه، ام البنین خطاب شدی تو را که فرق علی دیده‌ای و خونِ حسن به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه‌ی تو نیت حصیر نکرد چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به خصوصاً شهید افتاده تن ستاره‌ها در این راه تا باز شود مسیر پابوسی ماه ای شام تو را به صبح خواهند رساند یاران کنونی اباعبدالله@hosenih@dobeity_robaey
معشوق اگر از داغِ هجرانم خبر داشت این گریه‌های نیمه‌شب شاید اثر داشت ای آن‌که دینت را به دنیایت سپردی حالا ببینم! این جهان چیزی مگر داشت؟! باید نترسید از مسیرِ پُر خَمِ وصل باید نترسید از خطر؛ باید جگر داشت زنده به عشقم؛ بعدِ مرگم هم بگویند: بیچاره عمری، دیده‌ای از اشک تَر داشت بیچاره‌ام، بیچاره‌ام، بیچاره، اما، شاهنشهِ لب‌تشنه بر کارم نظر داشت عالَم به قربانِ شهیدی که در آن ظهر دیگر نه عباس و نه قاسم، نه پسر داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 حسین جان... می‌خواستم به‌تاخت بیایم به کربلا وقتی هجای نام تو را روضه‌خوان کشید@hosseinieh_net
🍂با سلام خدمت زائرین حسینیه🍂 🌸اگر هنوز برای هدیه تصمیمی نگرفته‌اید، پیشنهاد می‌کنیم کانال زیر (که زیر مجموعه کانال حسینیه هست) را مشاهده نمایید 👇🏻👇👇🏻👇👇🏻👇👇🏻 👉@angoshtar_herz👈 👉🏻@angoshtar_herz👈🏻 👉@angoshtar_herz👈 👆🏻👆👆🏻👆👆🏻👆👆🏻
لبریز شود از تو هوایم ای کاش یک شب برسد به تو صدایم ای کاش بستم هر روز با تو عهدی تازه از عُهده‌ی عَهد خود برآیم ای کاش@hosseinieh_net
عمری‌ست بی‌قرار، به سر می‌بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه‌ها و نواخوان نوحه‌ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته‌ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان‌دادگان زنده‌ی این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشکر شه بی‌لشکریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و هم‌سنگریم ما ما امّت نه دی و اهل حماسه‌ایم مرد جهاد و هم‌قدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که «من انقلابی‌ام» در راه انقلاب ز جان بگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّاروار هم‌نفس رهبریم ما «اَلفتنةُ أشدُّ مِنَ القَتْل» خوانده‌ایم هرگز ز جرم فتنه‌گران نگذریم ما با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چشم انتظار منتقم آل مصطفی چشم انتظار معرکه‌ی آخریم ما ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش حرم یعنی تلاطم‌های امواج خروشانش حرم گاهی میان قاب چشم حضرت مولاست که هر شب در میان چاه‌ها می‌کرد پنهانش حرم گاهی فراتر می‌رود از مرز اندیشه تصور می‌شود بی‌گنبد و بی‌صحن و ایوانش حرم گاهی رسیده نیمه‌شب در دِیرِ نصرانی و هم‌صحبت شده با راهب تازه مسلمانش حرم گاهی همین‌جا گوشۀ دنجِ همین خانه‌ست همین سجاده، با تسبیح و مُهر و عطر و قرآنش... حرم گاهی همین جمهوری اسلامی ایران... همین که حاج قاسم این چنین می‌شد غزل‌خوانش همین خاکی که هر روزِ خدا خورشید از مشرق برای عرض حاجت می‌رسد در صحنِ سلطانش به سمت آسمان‌ها کوچه‌هایش نور می‌بارند به دنبال دلیلِ گفته‌ام هستی؟شهیدانش جزیره از نبود باکری‌هایش شده مجنون شده پُر خون دو چشم آسمان در سوگ دورانش نگاه آبی‌اش هر جا که باشد، آسمان آبی‌ست چه بغداد و چه سوریه، چه بیروت و چه تهرانش «اِذا جَاءَ» بخوان آری که «نصرُالله» نزدیک است بگو با کفر از فتح بلندی‌های جولانش زمانی قدس آغاز مسیر اربعینی‌هاست هزاران فرسخ آری دورتر از مرز مهرانش * * برای حاج قاسم ابتدا این شعر را خواندم کنار سنگ قبرش، در میان بُهت هجرانش برایش خواندم‌ و او می‌شنید و خوب می‌دانم که با این حرف‌هایم برده‌ام زیره به کرمانش برایش از حرم‌ها گفتم و از سرزمینی که سلیمانی شود هرکس که باشد مرد میدانش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در سایه‌ی بیرق و علم باید گفت با همت و یاری قلم باید گفت از غیرت و قدرت عجم باید گفت تا صبح ظهور دم به دم باید گفت ما هیئتی و همیشه غیرت داریم ما در دل خود نور بصیرت داریم ما را به مخالفان دین کاری نیست ما را به نگاه قاسطین کاری نیست با مشی و مرام مارقین کاری نیست با غیر امیرِ مومنین کاری نیست همراه علی، میثم تمار شدیم همراه علی، مالک و عمار شدیم دل را به هوای دلبری خوش کردیم سر را به هوای سروری خوش کردیم پا را به رکاب صفدری خوش کردیم جان را به فدای رهبری خوش کردیم ما مفتخریم امیر و رهبر داریم ما شکر خدا نائب حیدر داریم تا بر سرمان دست ولایت باشد تا در دلمان شوق شهادت باشد تا روح خدا امام امت باشد تا سیدمان امین و حجت باشد هم صف‌شکن خط مقدم هستیم هم سینه‌زن ماه محرم هستیم بر گردن خود همیشه دینی داریم ما روحیه‌ی بدر و حنینی داریم هم در دل خود حب خمینی داریم هم در سرمان شور حسینی داریم سرمنشاء انقلاب ما عاشوراست این مملکت حسینیان پابرجاست ما در نهم دی که قیامت کردیم از نهضت کربلا حمایت کردیم یادی ز امام پیر امت کردیم با خامنه‌ای دوباره بیعت کردیم ما هر نه دی، ذکر فرج می‌خوانیم از برکت ثامن الحجج می‌خوانیم سرباز خدا و اهل ایمان هستیم ایرانی و از تبار سلمان هستیم هنگام نبرد، مرد میدان هستیم چون ماحصل خون شهیدان هستیم دل در گرو حضرت سلطان داریم ما همت و باکری و چمران داریم شد ذکر مدام قلب ما یازهرا شد شور و نوای ضرب ما یازهرا شد رمز شروع حَرب ما یازهرا شد کاشف همّ و کرب ما یازهرا با فاطمه فاطمه جلا می‌گیریم از مادرمان کرببلا می‌گیریم ما با مدد مادرمان می‌جنگیم با حکم ولی امرمان می‌جنگیم با دشمن خیره‌سرمان می‌جنگیم با جان و دل و باورمان می‌جنگیم این کشور ناب مهدی موعود است هر طایفه قد علم کند نابود است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نام خالق یکتای ما که از ایمان نهاده بار امانت به گرده‌ی انسان جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست همهْ زمین و زمان، پرده‌ی نمایش ماست به قتلگاه خودش می‌رود نَفَس به نَفَس کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن جهاد چیست؟ در این جاده‌ها به سر رفتن و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما پیام اول این انقلاب بود، جهاد امید مردم سَرْپل‌ذهاب بود، جهاد جهاد ما سفر از دخمه‌ی تن آسانی‌ست جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانی‌ست جهاد، از غم همسایه‌ها نخفتن ماست جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد علی به شانه‌ی خود بار نان و خرما داشت حسینِ ما غم این پابرهنه‌ها را داشت کسی مباد گرفتار بی پر و بالی مباد سفره‌ای از نان و زندگی، خالی در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم هنوز مردم مستضعف‌اند پای نظام بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم کدام آینه بوده‌ست از شکستن شاد؟! مبادمان که پریشان شویم و دشمن‌شاد کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است دریغ، از نظر شعله‌ها به پرچم ما شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را ز موج‌ها به تو بردم پناه و خرسندم که با تو یافته‌ام، با تو امن ساحل را میان سینه‌ی خود از خدا نشان داری همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را چه مادران که به دامان تو گریسته‌اند چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را تو یادگار شهیدان خون‌کفن هستی و زنده می‌کنی اسم امام راحل را ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را سپیدِ چهره‌ی تو نور دیده و دل ماست چنانکه نیمه‌شبی دیده قرص کامل را ز سرخی رخ تو اهل خانه دل‌گرم‌اند ز سبزی تو معطر کنیم منزل را به زیر سایه‌ات اِستاده ملتی نستوه که فاتحانه گذر کرده این مراحل را مباد سایه‌ی امن تو از سر ما کم مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را صدایی از نفس راه می‌رسد بر گوش نوید نصر من الله می‌رسد بر گوش کدام گُل که در اندیشه‌ی بهارش نیست کدام جاده که دلواپس قرارش نیست مشام کوچه پر از عطر آب پاشی‌ها در انتظار تو گلدسته‌ها و کاشی‌ها به هرطرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست شهید خیمه‌اش آن‌سوی بی‌کرانی‌هاست شهید جلوه‌ی بانوی بی نشانی‌هاست شهید! ای به تماشای سوره‌ی کوثر گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر" غریب باش دلا تا به آشنا برسی غیور باش به شمشیر لافتی برسی در این زمانه‌ی تردید و شبهه و پرهیز بیا و دست به دامان دلبری آویز پیاله‌نوشِ ولا از بلا نپرهیزد فدایی نجف از کربلا نپرهیزد حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است... اگرچه پیرهنش پاره پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید در این شبانه، سرود سپیده باید خواند در اقتدا به گلوی بریده باید خواند میان لشکری از نهروانی و جملی پناه خسته‌دلان کیست ذوالفقار علی ✍سروده ؛ ؛ ؛ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به صورت آدم است و خُلق و خویی چون مَلَک دارد کسی که دست در چرخاندن چرخِ فلک دارد خدا از شادی او شاد و از خشمش غضبناک است خدا از جنس خود روی زمین سنگ محک دارد علی در عرش با او بود و از شوق وصال او چنان از خانه بیرون رفته که کعبه ترک دارد خدا را شکر رزق ما همه از سفره‌ی زهراست که شیعه هرچه دارد از همین نان و نمک دارد هدف کوبیدن غصب خلافت بود در خطبه وگرنه بانوی جنت چه حاجت به فدک دارد؟ کسی که شیعه‌ی زهراست، وقت یاری مولا کجا ترس از هجوم شعله و داغ کتک دارد؟ کسی که شیعه‌ی زهراست، وقت یاری مولا برای جان فدا کردن مگر یک لحظه شک دارد؟ ** گذشت آن روزگار و انقلاب ما پدید آمد که با آن قصه بی‌اندازه فصل مشترک دارد ولایت رکن اصلی بود در تشکیل این امت و تا روز ظهور این مهر را بر سینه حک دارد نسیم کربلا پیچیده در پس‌کوچه‌ی دنیا خبرهای خوشی این روزها هر قاصدک دارد ولی در پیچ و تاب فتنه‌ها ریزش فراوان است که در هر گیر و داری فتنه در دستش الک دارد برای سربلندی با ولی یکرنگ باید بود که زیر دست و پا می‌افتد آن میوه که لک دارد ندای روشن "هَل مِن مُعین" پیچیده در عالَم فقط بی سر بیاید هر کسی قصد کمک دارد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ ؛ کدام سمت تاریخ ایستاده‌ایم ؟!!!! حسین کشته‌ی شمشیر شد؛ چه خواهی کرد؟ ظهور منتقمش دیر شد؛ چه خواهی کرد؟ بپرس از خودت اهل قیام خواهی بود؟ زمینه‌ساز قیامِ امام خواهی بود؟ امام اگر که بخواند تو را، کجا هستی؟ کجای واقعه‌ی سرخ کربلا هستی؟ برای گندم ری با یزید خواهی شد؟ و یا کنار امامت شهید خواهی شد؟ کجای حادثه‌ها زیستی؟ بپرس از خویش مدافع حرم کیستی؟ بپرس از خویش کجای جامعه‌ای؟ مالکی تو یا عمار؟ ببین چقدر شبیهی به میثم تمار تو سرو باش و بمان روی پا، مقاوم باش حرم که در خطر افتاد، حاج قاسم باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشه‌ی مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پُر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می‌زد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم که آن را می‌سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می‌داند تفاوت می‌کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن‌ها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی این‌بار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم "آری" به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه" کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ چهل سال است می‌گریم، چهل سال است می‌خندم کتاب خاطرات تلخ و شیرینِ پُر از پندم من از آغاز دل بستم به استقلال و آزادی ز هرچه زرق و برق آورد شرق و غرب، دل کندم من آن باغم که دستانی خدایی کاشت بذرم را سپس ساقه به ساقه زد به ساق عرش پیوندم نهال کوچکی بودم که از طوفان گذر کردم تعجب می‌کند عالَم، اگر سروی تنومندم مرا فکه، طلائیه، شلمچه، فاو می‌فهمد چنان‌که لحظه‌های داغ سرخاخون اروندم در این عالم که دنیا از زر و سیم آبرومند است من از خونِ جوانان برومند آبرومندم کبوترهای خونین‌پر ز دوشم می‌پرند و من به پای بال‌ و پرهاشان هزاران بوسه می‌بندم شعارِ «می‌روم تا انتقام سیلی زهرا، بگیرم» را زدم با سربلندی روی سربندم زمین مات ثباتم شد، زمان حیران جریانم سرود رودِ کارونم، شکوه کوهِ اَلوندم درون پیکرم روح جوانی می‌دود امروز که پُر شور است چشمانم، که پُر شوق است لبخندم جهان زیباتر از این روزگاران می‌شود روزی ومن چشم انتظار وعده‌ی حقِّ خداوندم بهارا ! بی‌تو فروردین فقط تکرار تقویم است از این تکرار می‌سوزد همیشه جانِ اسفندم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هَلا در باغ! جایِ باغبان هیزُم شِکن باشد هَلا زخمِ تبر بر جانِ سَرو و ناروَن باشد هَلا از خَرمنی یک خوشه گندم سهمِ خان گردد هَلا گُل! دستمالِ دسته‌یِ زاغ و زَغَن باشد مبادا شاخه‌ای از ریشه‌های خویش دور اُفتد مبادا! هیچ قومی دور از اَصلِ خویشتن باشد * * مبادا تارِ مُویی از سرِ این خاک کم گردد! مباد آشفته این زُلفِ شِکن اَندر شِکن باشد الهی روزگارِ مردمانِ خوبِ این سامان به دور از جنگ و ننگ و قَحط و آشوب و مِحَن باشد "وطن باشد! نباشم من؛ نباشم من، وطن باشد!" "الهی تا اَبد! ایرانِ من، ایرانِ من باشد" مبادا راه را گُم کردن و در چاه اُفتادن به نامحرم یقین و بر برادر سوء ظَن باشد! اگر دردی‌ست در این خانه! درمان هم در این خانه‌ست مَحال است اجنبی دلسوزتر از هموطن باشد! (چه باک از موجِ بَحر، آن را که باشد نوح کشتیبان) چه باک از موج! وقتی در دلت حُبُّ الوطن باشد چه باک از موج! وقتی ناخدایی باخدا داری زَعیمِ شیعه باید هم حسین و هم حسن باشد اگر در هر قدم! بیمِ هزاران راهزن باشد وَگَر در دستِ دشمن تیغ و بَر دستم رَسَن باشد به خونِ او که رویِ سنگِ قبرش حَک شده سرباز همه سرباز او هستیم! تا جان در بدن باشد * * سه رنگِ سرفرازِ تا اَبد در اِهتزازِ من! بمان بر تارَک تاریخ، تا مَهدِ کُهن باشد! همیشه جایت آن بالاست و پایین نمی‌آیی مگر! روزی که پرچم روکِشِ تابوتِ من باشد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی امرِ عشق، گوش به فرمان نمی‌دهیم تا مرگ می‌رویم ولی جان نمی‌دهیم دنیا دو بار عمرِ گران را به ما نداد ما هم دلِ عزیز خود ارزان نمی‌دهیم جمع است خاطرِ دلِ ما در مسیرِ عشق دل را به غیرِ زلفِ پریشان نمی‌دهیم مُردن به پای دوست هنوز آرزوی ماست حتی به مرگ، فرصتِ جولان نمی‌دهیم موجیم موج، پا به سرِ صخره می‌نهیم کوهیم کوه، خاک به توفان نمی‌دهیم مردانِ مرد، اهلِ امان‌نامه نیستند جان را به جز به راه شهیدان نمی‌دهیم افراسیاب‌ها چه به سر پرورانده‌اند؟ تا زنده‌ایم مُلک به توران نمی‌دهیم مردِ مُروّتیم ولی در شبِ نبرد حتی به خصم، جُرأتِ میدان نمی‌دهیم ما وارثانِ خونِ سلیمانیِ عزیز این خاک را به مُلکِ سلیمان نمی‌دهیم گوید اگر کسی بدِ ما را به این و آن ما عاقلیم و گوش به نادان نمی‌دهیم حتی اگر تمامِ جهان را به ما دهند یک نیم ذرّه خاک از ایران نمی‌دهیم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ هموطن! نقشه‌ی ایرانو ببین تا برات بگم کجاییم الان سرمون تو ابرای گیلانه پاهامون تو آبِ گرم عُمان توو تموم شهرای این نقشه دلمون مثل یه پازل، پخشه می‌دونی معلم ما چی می‌گفت؟ "دلو" بخششم کنی، یک بخشه دلی که می‌لرزه کرمانشاهه دلی که می‌سوزه خوزستانه اینو یادت باشه پاره‌ی تنم اینا پاره‌ی تن ایرانه دو برادر تو دل این نقشه‌ست سیستان جُفتِ بلوچستانه این دیار ساده که می‌بینی زادگاه رستم دستانه ترک، لر، فارس، عرب، کرد، بلوچ همه‌ی اینا واسه ما یکی‌ان زبون مشترک ما عشقه قارداش و بِرار و کاکا یکی‌ان هر یه شهری که توی این نقشه‌ست یه خیابون توو دل تهرانه میون دلای ما مرزی نیست مرز دلتنگی ما مهرانه مث قالیچه‌ی کرمونی باش قیمتی‌تر شو اگه پا خوردی ارگ بم باش، مث مرد بمیر اگه با یه زلزله جا خوردی یه سی و سه پل بساز با عشقت اگه بینتون جدایی افتاد باز کن پنجره‌ی شیرازو تا بوی بهارنارنج بیاد جمله‌ی "یاشاسین آذربایجان" یا شعار "هر بژی کوردستان" تو لغتنامه‌ی ایرانی‌ها همشون یه معنی میدن: ایران هموطن! هرجای ایران رفتی دیدی غم توی دلت می‌ذارن برو مشهد، همه‌ی این شهرا یه حسینیه توو مشهد دارن 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e