eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
278 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خواندی حدیث خود را، هیهات منّا الذله پیچید بین صحرا ، هیهات منّا الذله تو فاطمی سرشتی، با خون خود نوشتی در موجی از بلایا، هیهات منّا الذله تو حیدری مرامی، تو حجتی، امامی گفتی به پیش اعدا، هیهات منّا الذله خون و شرف به پیکار، در روز عشق و ایثار یکجا شده است معنا، هیهات منّا الذله تو جوشش جهادی، بر نیزه تکیه دادی پُر گشت از تو صحرا، هیهات منّا الذله هم روی خاک صحرا، هم پیش چشم زهرا بنوشت خون سقا، هیهات منّا الذله با داغ اکبر تو، با خون اصغر تو حک شد به آسمان‌ها‌، هیهات منّا الذله با نغمۀ رضائک، صبراً علی بلائک گفتی تو در مصلا، هیهات منّا الذله در راه دین و مکتب، می‌خواند خطبه زینب با ما رأیت و الا...، هیهات منّا الذله با همت و نگاهت، با پیروی ز راهت شد ذکر ما به هرجا، هیهات منّا الذله روز ظهور مهدی، با عشق و با هم‌عهدی باشد شعار دنیا، هیهات منّا الذله خورشید آشنایی، شدنغمۀ "وفایی" در سایۀ تولا، هیهات منّا الذله ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر می‌رسد باطناً اما علی اکبر به نظر می‌رسد خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است آینه‌ی حُسن برادر به نظر می‌رسد می‌چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور کودک شش ماهه پیمبر به نظر می‌رسد وقت جلوسش به سر دست امام زمان حجت حق بر روی منبر به نظر می‌رسد چشم زمین محو شکوه اسداللهی‌اش در دل قنداقه چو حیدر به نظر می‌رسد کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین یک نفر اما دو سه لشگر به نظر می‌رسد در قد و بالا نه! ولی در دل و جرأت چرا با عمو عباس برابر به نظر می‌رسد بعد علمدار علمدار حرم می‌شود بسکه ابوالفضل دلاور به نظر می‌رسد با قدمش، با جنمش، با نفسش، با دمش محسن صدیقه‌ی اطهر به نظر می‌رسد :: مشک، عمو، آب، عطش، خیمه و اشکِ رباب روضه از این‌ها که فراتر به نظر می‌رسد حرمله گر تیر سه پر را نزند هم، علی با لب خشکش گل پرپر به نظر می‌رسد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو ای کشته! باد جانِ دوعالم فدای تو رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا شد کعبهٔ حقیقی دل، کربلای تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست ای مروه و صفا به فدای صفای تو تو هر چه داشتی به خدا دادی ای حسین! فردا خداست جلَّ جلالُه جزای تو با گفتن «رِضاً بِقضائِک» به قتلگاه شد متحد، رضای خدا با رضای تو دیوانه‌وار آمده‌ام تا به قتلگاه وقتی به استغاثه شنیدم صدای تو نقدینه‌ای که داشتم از اشک و خون دل تقدیم کرد دیده به گنبدنمای تو در حیرتم چه شد که نشد آسمان خراب وقتی شنید نالهٔ وا غُربتای تو خورشید و ماه و جن و ملک خون گریستند وقتی میان لجّه‌ی خون بود جای تو تا با نماز خوف تو گردد قبول حق شد سجده‌گاه اهل یقین خاک پای تو اندر منا ذبیح یکی بود و زنده رفت ای صد ذبیح کشته شده در منای تو برخیز باز بر سر نی آیه‌ای بخوان ای من فدای آن سر از تن جدای تو خون خداست خون تو و جز خدای نیست ای کشته‌ی خدا به خدا خون‌بهای تو ما را خشوع بندگی آموز، چون خداست در مجلس عزای تو صاحب‌عزای تو سائل چو دید کفِّ کریم تو گریه کرد ای کائنات، بنده‌ی خوان عطای تو ما را هم ای حسین گدایی حساب کن آخر کجا رود به جز این در گدای تو دست دعا بر آر "ریاضی" که شد قبول در بارگاه قدسِ حسینی دعای تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به رسم خوبی آیینه‌ها محبت کن تبم گرفت و دلم خوش! ز من عیادت کن برای آنکه بگویی فراق یعنی چه بیا وخامت حال مرا روایت کن مریض دوری‌ام و مبتلا به هجرانم دوباره درد گدا را دوا به تربت کن در آرزوی زیارت تمام شد عمرش دعای مادرِ پیر مرا اجابت کن نشسته‌ام دم بازار تا مرا بخری برای دل خوشی‌ام لااقل تو قیمت کن طبیب کرب و بلا، درد من فراق علی‌ست مرا نجف ببر و باز هم طبابت کن.. «کفن که دست مرا بست دست تو باز است» هرآنکه رفت و چنین خوانده بود رحمت کن «و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم» به کشتگان غم خود بغل عنایت کن در این زمانه که مردم هزار دسته شدند به دسته‌های عزایت مرا هدایت کن بهای رفتنت از خیمه اشک چشم همه‌ست از عاشقان غمت دعوی غرامت کن میان خیمه رقیه هنوز منتظر است برای دلخوشی‌اش آیه‌ای تلاوت کن عقیله هست حواسش به کودکان و زنان میان گودی گودال خواب راحت کن اسیر پنجه‌ی گرگان غزال‌های تو شد ز اوج نیزه نگاهی به اوج غربت کن مگر اثر کند اینبار و زجرشان ندهد ز نیزه خطبه بخوان زجر را نصیحت کن سروده گروه 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بگیر تُو دستت سر و سامونم و رها نکن حال پریشونم و فدات بشم فقط یه بار نگام کن منم وسط می‌ذارم این جونم و من نمیخوام وصله‌ی ناجور بشم با کارام از تو انقَدَر دور بشم اگه قراره که روت و نبینم بهتره از همین الان کور بشم نذار که تا ابد خجل بمونم با پای لنگم تویِ گِل بمونم بذار سرم رو زیر پات بذارم نذار که آرزو به دل بمونم برام همینکه روضه‌خونم بسه همینکه گریه‌کن بمونم بسه همینکه یک بار تا میگم "حسین جان" مادرت از عرش بگه "جونم" بسه میگن که هر هفته ها روضه به پا می‌کنه تو کربلا تو قتلگاه میگه: غریب مادر بمیره مادر که سرت شد جدا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم تا دلم را روی خاکِ روضه‌ها انداختم آتشِ داغت غرورِ کوهِ یخ را آب کرد تا به دریای غمت این قطره را انداختم ریسمانِ فرش‌های روضه دستم را گرفت بوریای مَن‌مَنم را زیر پا انداختم روزهای روضه‌دار و ماه‌های آه‌دار روی دوشِ خانه‌ام شالِ عزا انداختم غصه خوردم اشک نوشیدم کنار سفره‌ات خویش را با روضه از آب و غذا انداختم هر تپش را با دخیلِ «یاحسینم» زنده‌ام قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیست این خسرو مظلوم؟ که خونین بدن است وز دم نیزه و شمشیر، دو صد پاره تن است کیست این مظهر جان‌بازی و ایثار و وفا؟ که به آزادگی و عدل و شرف، ممتحن است او بُوَد چشم و چراغ دل زهرای بتول روشنی‌بخش جهان، نور رخ «ذو‌المنن» است گبر و ترسا و یهودش، چو مسلمان خواهد یار و محبوب ملل، شمع همه انجمن است چه غم ار حسرت دیدار وطن داشت به دل؟ وطنش در دل یاران، شه دور از وطن است او شهید است و نیازش نبُوَد گر چه به غسل آب غسلش همه از خون گلو و بدن است «کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون تا نگویند کسان، جسم حسین بی‌کفن است» (١) «استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند آن هم از ضرب سمّ اسب، شکن در شکن است»(٢) با سر‌انگشتِ مبارک بنوشته بر خاک این همان قبر شهیدی‌ست که عطشان دهن است این مکان قبلۀ عشّاق جهان خواهد شد «خوشدل»! این تربتِ معشوقِ زمین و زمن است ✍ مرحوم (١) و (٢):مرحوم جودی خراسانی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به این امید که تو می‌دهی جواب، حسین سلام‌ داده به تو هرکه خورده آب، حسین به شوق گریه برای مصیبتت دارد چهارفصل گل چشم من گلاب، حسین به آبروی همین چندقطره، محترمم به‌روسیاهی من گریه زد نقاب، حسین به پادشاهی عالم نمی‌کنم میلی چرا که نوکر تو می‌شوم خطاب، حسین بتاب بر من آلوده و بسوزانم چرا که پاک‌کننده‌ست آفتاب، حسین اگر بَدم، اگر آلوده‌ام، تو سرورمی که من جوانم و تو سیدالشباب، حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شکر خدا که فیض فراوان به ما رسید یعنی عزای شاه شهیدان به ما رسید ما وارثان مکتب حفظ شعائریم وقتی اقامه‌ی غم جانان به ما رسید روز الست، موقع تقسیم رزق‌ها منت گذاشت، دیده‌ی گریان به ما رسید :: گریه برای ماتم تو اصل دین ماست با اشک در عزای تو ایمان به ما رسید دنبال وعده‌های دروغین نمی‌رویم تا زیر خیمه‌های تو عرفان به ما رسید محتاج هیچ کسی به غیر از تو نیستیم از سفره‌های پاک شما نان به ما رسید بر روی نیزه باد به زلفت که می‌وزید از آن به بعد موی پریشان به ما رسید :: با گریه گفت رقیه، به جای ناز بابا ببین که خار مغیلان به ما رسید حتی برای مرکبشان سایه‌بان زدند! گرمای ظهر گوشه‌ی ویران به ما رسید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماهْرویان، از عطش در پیچ و تاب کام‌ها، خشکیده و دل‌ها کباب بر گل رخسارشان، جاری گلاب ذکرشان با التهاب و اضطراب آب آب و آب آب و آب آب تشنگان از گریۀ سقّا، خجل آب از سقّا، در آن صحرا خجل آب و سقا هر دو از زهرا خجل دور سقا ذکر آل بوتراب آب آب و آب آب و آب آب اشک‌ها خشکیده دیگر از عطش می‌مکد انگشت اصغر از عطش می‌زند در خیمه پرپر، از عطش گوئیا آهسته گوید با رباب آب آب و آب آب و آب آب چهره‌ها، بی‌رنگ، چون مهتاب بود عکس اصغر، روی موج آب بود بلکه سقّا هم دگر بی‌تاب بود مشک با او داشت دائم این خطاب آب آب و آب آب و آب آب ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e