eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
312 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
عمر زهرا اگر امان می‌داد و خدا هم به او توان می‌داد جلوه‌های غدیر مولا را به همه منکران نشان می‌داد ساکنان مدینه را آن‌روز با همان آسیاب، نان می‌داد سفره‌ای می‌گشود روی زمین که از آن هم به آسمان می‌داد همچنان خطبه‌ی غدیر نبی خطبه می‌خواند و شرح آن می‌داد آن چنان از علی سخن می‌گفت که تن کعبه را تکان می‌داد پیرها را به فکر می‌انداخت ایده بر مردم جوان می‌داد ولی افسوس عمر او کم بود عمر کوتاه او پُر از غم بود :: گرچه زهرا تجلی توحید، سالروز غدیر یار ندید باز هم در معرفی غدیر تا نفس داشت دم به دم کوشید شب به شب با همان تن مجروح با همان پیکری که درد کشید رفت پیش مهاجر و انصار یک به یک خانه‌هایشان کوبید نه که از حال خود بگوید نه! نه که از محسنش که گشت شهید حرف او بود از کلام خدا از رسول و غدیر خم پرسید! یادتان رفته حرف پیغمبر!؟ یادتان رفته آن همه تاکید!؟ یادتان رفته بیعت آن روز؟! آسمان بود با دوتا خورشید فاطمه گفت و گوششان کر بود دلشان غرق بغض حیدر بود :: آی ای شیعه‌ی علی برخیز جان به راه غدیر دوست بریز خرج کردن ز مال، خوب ولی آبرو خرج کن برای علی! هر که دراین مسیر غیرت داشت بیشتر ازبقیه همت داشت اجر او پربهاتر از همه است گل لبخندهای فاطمه است سر درِ خانه پرچمی بگذار بر دل دشمنان غمی بگذار شربت آماده کن به نام غدیر نوش کن شربتی ز جام غدیر کودکان را گره بزن به غدیر دستشان را بده به دست امیر بازی کودکانه بایدساخت از غدیرش نشانه بایدساخت آخر قصه اینکه برخیزید جان به پای غدیر او ریزید! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تضمین غزل: علی ای همای رحمت سحر از سروش عرفان بشنیدم این ندا را که رسید ساقی جان، مِیِ جام هل أتی را ز خم غدیر عشقت!... بزدم مِی ولا را (علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسَوا فکندی، همه سایه‌ی هما را) چو علی‌ست مظهر حق، به حقیقتش ولی بین همه حکمت خدا را، ز رخش تو منجلی بین ز غدیر خم مپرسش ز کمالش اوّلی بین (دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من، بخدا قسم خدا را) اگرش خدا بخوانم، بجز او خدا نماند وگرش خدا ندانم، ز خدا جُدا نماند وگرش جدا شناسم، اثری بجا نماند (بخدا که در دو عالم، اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد، سرِ چشمۀ بقا را) تویی آنکه خصم گفتت: به خم غدیر بَخ بَخ تویی آنکه عالمی را، ز فراق توست آوخ تویی آنکه بی ولایت! صف جنت است برزخ (مگر ای سحاب رحمت! تو بباری ار نه دوزخ به شرار قهر سوزد، همه جان ماسوی را) چو حریم جانفزایش به شَه و گداست مأمن سر کوی دلربایش، سر بندگی بیفکن به صف نعال آن شه، بکن از خلوص مسکن (برو ای گدای مسکین! در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی، دهد از کرم گدا را) علی آن شهی که جودش چو خدای حیّ ذوالمن علی آنکه بذل مهرش بدهد به خصم مأمن به جز از علی که خواهد ز پسر نجات دشمن؟! (به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا ؟!) به جز از علی که گردد متبرّی از شوائب؟! به جز از علی که باشد همه عمر در نوائب؟! به جز از علی که سازد شب و روز با مصائب؟! (بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که عَلم کند به عالم شهدای کربلا را ؟!) به رکوع، پیش فضلش فضلا و سرفرازان به سجود، پای زهدش عرفا و بی نیازان شده محو طاعت وی، فقها و نکته‌سازان (چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می‌تواند که به سر بَرَد وفا را ؟! ) حَسنات خُلق او را نتوان نگفت و نشنفت لمعات فیض او را نتوان به خُفیه بِنهفت که به عِلم و فضل و تقوا بخدا نباشدش جفت (نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را) چو علی بُوَد به عالم، شه کشور امامت همه گه کند تفقد، همه گه کند کرامت نظر بلند سِیرش، چو بُوَد نعیم نعمت (به دوچشم خونفشانم هله... ای نسیم رحمت! که ز کوی او غباری، به من آر توتیا را) علی ای فدایی حق! سر و جان من فدایت که بقای هر دوعالم، همه هست در بقایت به نوید عفوّ ایزد، دو جهان به اتّکایت (به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام‌ها که دادم همه سوز دل صبا را) علی ای طبیب وحدت به شفای دردمندان علی ای سروش رحمت به ندای پای بندان علی ای سراج رأفت به سرای دل نَژَندان (چو تویی قضایگردان، به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان! رهِ آفت قضا را) به وجود بی مثالش، بنموده فخر آدم ز مَحاسن خصالش بستوده نیک خاتم دوجهان به پیش فضلش به مَثل چو قطره و یَم (چه زنم چو نای، هر دم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش‌تر، بنوازد این نوا را) چو علی به مُلک هستی بوَدش مقام شاهی بنموده ذات باری، به فتوّتش گواهی چو لسان غیب هرشب بوَدم چنین مباهی (همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی... بنوازد آشنا را) هله (شمس قم) ز هجرش، شده دل ز غم لبالب ز شرار ناله‌ی دل، تن و جان فتاده در تب شده هر سَحر نوایم، ز غم تو ذکر یارب (ز نوای مرغ یاحق، بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است (شهریارا) ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ز طریق پیروی على نه اگر بشر به خدا رسد به چه دل نهد؟ به که رو کند؟ به چه سو رود؟ به کجا رسد؟ ز خدا طلب دل مقبلى به على بجوى توسلى که اگر رسد به على دلى به على قسم به خدا رسد ازلى ولایت او بُوَد ابدى عنایت او بُوَد ز کف کفایت او بُوَد ز خدا هر آنچه به ما رسد به على اگر برى التجا چه در این سرا، چه در آن سرا همه حاجت تو بشود روا همه درد تو به دوا رسد على اى تو یاور و یار ما اسفا به حال فکار ما نه اگر به عقده‌ی کار ما مدد از تو عقده‌گشا رسد ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی نیامده او را علی جواب کند علی به سمت گدایان، خودش شتاب کند کسی که روی علی ذره‌ای حساب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند علی فقط که علی نیست، چارده نور است از او جدا شدن از هفت پشت ما دور است برای دایره‌ی شاعران بی تکرار شده است خطبه‌ی بی‌نقطه، نقطه‌ی پرگار در اولین خم زلفش اسیر شد عطار هزار شاعر مضمون سرا هزاران بار خیال وصف علی را قلم به دست شدند شراب عشق علی را نخورده مست شدند علی، علی است و زهرا شناسنامه‌ی اوست شروع او حسن است و حسین ادامه‌ی اوست صفات خاص ملائک صفات عامه‌ی اوست من از خودم که نمی‌گویم، این چکامه‌ی اوست برای او و خدا، دل، شریک قائل نیست میان عاشق و معشوق، هیچ حائل نیست که گفته روی زمین قرن‌هاست گم شده‌ایم؟ نه! ما مجاور کوی صد و دهم شده‌ایم مسافر نجف و کربلا و قم شده‌ایم مبلغ جریان غدیر خم شده‌ایم غدیر از نظر شیعه عیدالاعیاد است خدا ولایت خود را به شیعیان داده است به هر که عاشق او شد اسیر می‌گویند به دست‌های علی دستگیر می‌گویند و اهل عرش، علی را امیر می‌گویند هنوز جن و ملک از غدیر می‌گویند جماعت این دو سه خط را ولی نمی‌فهمند که چیزی از درجات علی نمی‌فهمند علی که بود؟ نه می‌دانم و نه می‌دانی محب او چه عرب باشد و چه ایرانی چه آشکار سلامش کند چه پنهانی چه در سلامت کامل چه در پریشانی جواب می‌شنود از علی: سلام علیک اگر مرید مرامش شدی بگو لبیک به پاست تیر و علی روی پاست وقت نماز نماز اوست زکات و گداست غرق نیاز دهان کعبه از این کارهای او شده باز که در نهایت ایجاز می‌کند اعجاز؟ به جز علی، که هر انگشت او هنرمند است؟! برای او در خیبر به تار مو بند است ستاره‌ای است برای خودش ابوریحان ولی کنار علی می‌شود ابوحیران که گفته نام علی نیست داخل قرآن؟! هزار بار بخوان از شروع تا پایان قسم به نقطه‌ی زیرین باء بسم الله علی است معنی قرآن، سخن کنم کوتاه ستاره روزنی از وصله‌ی عبای علی‌ست روایت است سماوات زیر پای علی‌ست به عرش رفته محمد، پی خدای علی‌ست به نقل قول، صدای خدا صدای علی‌ست قرار شعر بر این شد سخن شود کوتاه چه "یا علی" بنویسم چه "فی امان الله" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در ظهر غدير تا كه موسای نبی بوسه به رخ منور هارون زد چشمان حسودان و بخيلان عرب از شدت غم، از حدقه بيرون زد از مشرق دست‌های پر مهر نبی خورشيد ولايت و امامت تابيد با شوق ملائک همه فرياد زدند: «تا كور شود هر آنكه نتواند ديد» فرمود نبی به امر معبود وَدود بر امت من علی امام است امام اين مژده‌ی من به شيعيانش، دوزخ بر شيعه‌ی مرتضی حرام است حرام گُل كرد سپيده‌ی تبسم به لبش تا آيه‌ی «اكملتُ لكُم» نازل شد فرمود: خوشا به حالتان ای مردم با حُب علی دين شما كامل شد فرمود خدا ولايت حيدر را بر آدم و نسل بعد او واجب كرد در روز ازل كليد فردوسش را تقديم ِ علی بن ابيطالب كرد فرمود: برادرم علی مَحرم ماست از عالم غيب مثل من آگاه است قرآن چقدر مدح و ثنايش را گفت او نقطه‌ی زير باء بسم الله است فرمود كه يادگار من بين شما تا روز حساب، عترت و قرآن است بايد كه به هر دوشان تمسک جوييد اين راه نجات اصلی انسان است ذكر عرشيان می‌آمد تا رفت به سوی آسمان دستِ علی از عرش بلند و يک صدا می‌گفتند: اَلحَق كه اميرمؤمنان است علی جبريل به جانشين پيغمبر گفت ای مظهر افتادگی و آقايی مردم اگر امروز امامت خوانند عمری‌ست امام عالم بالايی.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باده بده ساقیا! ولی ز خُمِّ غدیر چنگ بزن مطربا! ولی به یاد امیر تو نیز ای چرخ پیر! بیا ز بالا به زیر دادِ مسرّت بده، ساغر عشرت بگیر بلبل نطقم چنان قافیه پرداز شد که زُهره در آسمان، به نغمه دمساز شد محیط کون و مکان، دایرۀ ساز شد سَرور روحانیان هو العلیّ الکبیر وادی خمّ غدیر، منطقۀ نور شد یا ز کف عقل پیر، تجلّی طور شد؟ یا که بیانی خطیر ز سرّ مستور شد؟ یا شده در یک سریر، قِرانِ شاه و وزیر؟ چون به سرِ دست شاه، شیر خدا شد بلند به تارک مهر و ماه، ظلِّ عنایت فکند به شوکت و فرّ و جاه، به طالعی ارجمند شاه ولایت پناه، به امر حق شد امیر فاتح اقلیمِ جود، به جای خاتم نشست؟ یا به سپهرِ وجود، نیّر اعظم نشست؟ یا به محیط شهود مرکز عالم نشست؟ روی حسود عنود، سیاه شد همچو قیر جلوه به صد ناز کرد، لیلی حُسن قِدَم پرده ز رُخ باز کرد، بدْر منیر ظُلَم نغمه‌گری ساز کرد، معدن کلِّ حِکم یا سخن آغاز کرد، عنِ اللَّطیفِ الخبیر: به هر که مولا منم، علی‌ست مولای او نسخۀ اسما منم، علی‌ست طغرای او سرِّ معمّا منم، علی‌ست مَجْلای او محیط انشا منم، علی مَدار و مدیر طور تجلّی منم، سینه‌ی سینا علی‌ست سرِّ انا اللَه منم، آیت کبرا علی‌ست درّه‌ی بیضا منم، لؤلؤ لالا علی‌ست شافع عقبی منم، علی مُشار و مُشیر حلقۀ افلاک را، سلسله جنبان علی‌ست قاعدۀ خاک را، اساس و بنیان علی‌ست دفتر ادراک را، طراز و عنوان علی‌ست سید لولاک را، علی وزیر و ظهیر دایرۀ کن فکان، مرکز عزم علی‌ست عرصۀ کون و مکان، خطّۀ رزم علی‌ست در حرم لا مکان، خلوت بزم علی‌ست روی زمین و زمان به نور او مُستَنیر یوسف کنعان عشق، بندۀ رخسار اوست خضر بیابان عشق، تشنۀ گفتار اوست موسی عمران عشق، طالب دیدار اوست کیست سلیمان عشق بر درِ او؟ یک فقیر ای به فروغ جمال، آینۀ ذوالجلال «مفتقر» خوش مقال، مانده به وصف تو، لال گرچه بُراق خیال در تو ندارد مجال ولی ز آب زلال، تشنه بُوَد ناگزیر ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آرزودار توأیم ای سَرِمان گرمِ خیالت کاش مرگ آید و ما را برساند به وصالت زیرِ پایت غزلِ أشهَدِمان را که سرودیم می‌فرستیم سلام و صلواتی به جمالت ما کجا مدحِ تو گفتن؟ نفسی از تو شنُفتن؟ وحیْ فرما به حَرای شُعَرای کَر و لالت این‌که دستان تو را بوسه زده خِلقتِ عالَم اختیاری‌ست که داده‌ست خدای مُتعالت باید از خویش بپرسی به سَلونی: "تو که هستی؟!" ای که حتی نرسیده‌ست قَدِ ما به سئوالت "شرطِ اوّل قدم آن است که مجنونِ تو باشد" * حافظ از عَهدِ خدا گفته و از شرطِ رسالت هر که بی حُبِّ تو سجّاده‌نشینِ شب و روز است عمر را سجده‌کنان می‌گذراند به بِطالت حُکمِ حِلّیَّت و حُرمَت، حَکَم آب و شرابی خونِ مایی که به هر کیش حرام است، حلالت ای که از دارِ جهان جز دلِ ما هیچ نبُردی گاهی از لطف بیا سَرکِشی مال و مَنالت به سگانِ نجفت غبطه نخوردیم؟، که خوردیم! کارِ مایی که وَبالیم فقط، چیست؟، خجالت! کاش در عَصرِ تو بودیم غباری سرِ راهی سهمِ ما بود فقط یک قدم از شصت‌وسه سالت عدل، همراهِ سفر کردنت از خاکْ سفر کرد بر مزارِ تو نشستیم به تَرحیمِ عدالت ✍ *جناب حافظ (در رهِ منزلِ لیلی که خطرهاست در آن/شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشی) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چقدر سخت می‌گذشت روزگار بی علی نبود در جهان دلی امیدوار بی علی همین‌که از علی سرود طعم عشق را چشید به عاشقی نبود شهره شهریار بی علی بدون عشق او طواف کعبه بت‌پرستی است که خانه‌ی خدا ندارد اعتبار بی علی بنا به نص معتبر سه تا خلیفه زودتر هلاک می‌شدند در شروع کار بی علی به لافتی علی قسم، زمان جنگ با ستم سپاه مسلمین نداشت اقتدار بی علی هراس داشت دشمن از خود علی، نه تیغ او که آهنی قراضه بود ذوالفقار بی علی قیام کربلا بدون او نتیجه‌ای نداشت نبود نامی از حسین ماندگار بی علی بهشت در زمین نمی‌شد آشکار بی نجف خدا به دیده‌ها نمی‌شد آشکار بی علی نمی‌شوم از او جدا، همیشه خواهم از خدا نفس کشیدن مرا روا مدار بی علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هوالغنی الحمید، هو العلی الکبیر هو الغفور الرحیم، هو اللطیف الخبیر هوالولی الودود، هو السمیع البصیر هو الرئوف الکریم، هو الولی القدیر که در تمام وجود، گرفته عید غدیر عیدی بس جانفزا، عیدی بس دلپذیر عید خدای جلی، عید ولای علی عید رسول خدا، عید بزرگ علی عید تمام نعم، نعمت بی حد شده ملک خدا سر به سر، خلد مخلد شده شادتر از خلق خود، خالق سرمد شده آیه‌ی اکمال دین، هدیه به احمد شده معرف شیر حق، رسول امجد شده بلکه محمد علی، علی محمد شده ثنای حیدر کنید، علی علی سر کنید بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ از بر کنید ندای اکمال دین، عیدی خاص خداست حیات دین خدا، از این مبارک نداست تمام عالم پر از، علی علی یک صداست وجودش از هم جدا، هر که ز حیدر جداست علی سراج المنیر، علی طریق الهداست طریق تا انتها، سراج از ابتداست عروج حق تا علی‌ست، تمام دین یا علی‌ست بخوان بخوان جبرئیل! بگو که مولا علی‌ست زعیم خلق جهان، علی‌ست آری علی‌ست رسول را جانِ جان، علی‌ست آری علی‌ست کتاب حق را زبان، علی‌ست آری علی‌ست خطاب حق را بیان، علی‌ست آری علی‌ست امام پیش از زمان، علی‌ست آری علی‌ست بهشت را میزبان، علی‌ست آری علی‌ست جان پیمبر یکی‌ست، ساقی کوثر یکی‌ست چه باک از دشمنان، بگو که حیدر یکی‌ست ندای قرآن علی، نظام قرآن علی‌ست حروف قرآن علی، کلام قرآن علی‌ست صلاة قرآن علی، صیام قرآن علی‌ست پیام قرآن علی، امام قرآن علی‌ست قوام قرآن علی، نظام قرآن علی‌ست تمام دین نه! بگو: تمام قرآن علی‌ست قیام یعنی علی، قعود یعنی علی رکوع یعنی علی، سجود یعنی علی امیر پیش از وجود، امیر شد در غدیر سفیر ملک ازل، سفیر شد در غدیر به خاتم الانبیا، وزیر شد در غدیر مدار شد در غدیر، مدیر شد در غدیر مشار شد در غدیر، مشیر شد در غدیر بشیر شد در غدیر، نذیر شد در غدیر الا تمام ملل! به ذات حی ازل علی‌ست خیر البشر، علی‌ست خیرالعمل امام ما کیست کیست؟! فاتح خیبر علی‌ست فاتح خیبر علی، جان پیمبر علی‌ست جان پیمبر علی، ساقی کوثر علی‌ست ساقی کوثر علی، مظهر داور علی‌ست مظهر داور علی، اول و آخر علی‌ست اول و آخر علی، حیدر، حیدر علی‌ست شیعه فقط حیدری‌ست، ز خصم حیدر بری‌ست هر که علی را فروخت، دوزخ را مشتری‌ست مشام خصم علی، کجا و بوی بهشت علی‌ست بوی بهشت، علی‌ست روی بهشت شیعه‌ی او راست پا، بر سر کوی بهشت علی‌ست خُلق بهشت، علی‌ست خوی بهشت شیعه کند کار خضر، بر لب جوی بهشت آی علی دوستان! پیش به سوی بهشت نجات‌تان سرنوشت، بهشت‌تان در سرشت بهشت یعنی غدیر، غدیر یعنی بهشت سقیفه! آن سو برو؛ غدیر، از آن ماست غدیر، توحید ما؛ غدیر، ایمان ماست غدیر، پیوند ما؛ غدیر پیمان ماست غدیر، در روز حشر؛ صراط و میزان ماست غدیر، تفسیر نور؛ غدیر، فرقان ماست غدیر، فردوس ماست؛ غدیر، رضوان ماست مپرس ما کیستیم! چه بوده و چیستیم! به جان مولا قسم، سقیفه‌ای نیستیم بت شکن کعبه بر دوش نبوت یکی‌ست برادر مصطفی، روز اخوت یکی‌ست امیر خیبر ستان، به دست قدرت یکی‌ست علی اگر شد امام، تمام امت یکی‌ست رسول اگر حکم کرد، حکم رسالت یکی‌ست اگر دوبین نیستی، غدیر و بعثت یکی‌ست هماره این یاد ماست، فیض خداداد ماست حرا و خُمّ غدیر، کعبه‌ی میلاد ماست اگر چه بین دو یار، سه یار شد فاصله فقط به شأن علی‌ست روایت منزله محمد است و علی، حلقه‌ی یک سلسله هر که جدا از علی‌ست، جداست از قافله نامه‌ی اعمال اوست نوشته‌ی باطله به دوزخش نیست جز، شرار آتش صله "میثم" اگر میثمی، میثم تمار باش دل بِبُر از جان و سر، در طلب یار باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا دلدار بود و بی گمان دلداده حیدر بود زمین مست، آسمان مست، آن زمان که باده حیدر بود نه تنها در شب هجرت و یا بَدر و اُحد بلکه کسی که قبل خلقت امتحان پس داده حیدر بود شب معراج تا جایی که چشم کهکشان می‌دید شگفتا ابتدا و انتهای جاده حیدر بود قسم بر شرح "لولاک " و قسم بر خلقتِ افلاک که تنها لایق یاسِ پیمبرزاده حیدر بود جهانداری که از دستش جهان روزی طلب می‌کرد ولی سر کرده خود با قرص نانی ساده حیدر بود شهادت می‌دهد محراب مسجد آن کریمی که توانگر کرده سائل را سر سجاده حیدر بود کسی که در مصافش مرحبا گفتند مرحب‌ها کسی که قلعه‌ی خیبر به پاش افتاده حیدر بود چه در خیبر، چه در خندق، چه احزاب آن یلی که بود برای جانفشانی هر زمان آماده حیدر بود یتیمان در دل کوفه پس از شق القمر گفتند: مگر آن ماه شب‌گرد، آن یلِ آزاده حیدر بود؟ یقیناً حیدر آباد است اگر دل با علی باشد خدا می‌داند از اول بهشت، آبادِ حیدر بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
به فرزندت بگو مولای ما یک پهلوان بوده بگو در جنگ با دشمن همیشه قهرمان بوده بگو مولای ما با اینکه جنگ‌آورترین مرد است ولی با دوستان خیلی کریم و مهربان بوده همیشه روی دوشش گرم بازی بوده‌اند، آری به فرزندت بگو مولا رفیق کودکان بوده بگو مولای ما با این که حاکم بوده، هروعده غذای سفره‌اش تنهایِ تنها شیر و نان بوده بگو هر شب به شانه می‌کشیده نان و خرما را فقیران را غذا می‌داده، فکر دیگران بوده برای خادم خود می‌خریده رخت نو، اما عبای وصله‌دارش آبروبخش جهان بوده بگو وقتی پیمبر با خدا صحبت نمود آن شب صدای صحبت مولای ما در آسمان بوده شبی که مشرکان در نقشه‌ی قتل نبی بودند بگو مولای ما در خواب حتی جان‌فشان بوده به فرزندت بگو نَقل مسیحی‌های نجران را که مولا طبق قرآن بر پیمبر همچو "جان" بوده بگو مولای ما بر قلب‌ این مردم حکومت کرد بگو مولای ما تنها امیر مؤمنان بوده 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفتیم اول از علی و آخر از علی پُر شد ورق ورق ورقِ دفتر از علی با خلقتش چکامه‌ی خلقت تمام شد دیگر نیافرید خدا بهتر از علی یک قطره‌اش به عمرِ زمین و زمان رسید سیراب می‌شود عطشِ محشر از علی از عرشِ ابرهای لبش وحی می‌چکید در بارشِ تلاوتِ پیغمبر از علی نهج‌البلاغه نقطه‌ی عطف خطابه شد قیمت گرفت آبروی منبر از علی از خاک رفت بر درِ افلاکیان نشست تا بال و پر گرفت، درِ خیبر از علی پا روی حقّ مورچگان هم نمی‌گذاشت حتی خیالِ ظلم نمی‌زد سر از علی در روزگارِ برده‌فروشان نمی‌خرید جز آبروی نوکری‌اش قنبر از علی حیّ علیَ الصلوة، زمان گدایی است حیّ علیٰ گرفتنِ انگشتر از علی از یا حسینِ‌ حل شده در اشک‌های آب سیراب می‌شویم، چنان کوثر از علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اولِ ابتدایِ آغاز است درِ جنت برای او باز است در مسیرش ملک به پرواز است همه‌ی کارهاش اعجاز است وقت پیکار شیر میدان است او که همبازی یتیمان است نقطه‌ی تحت باء بسم الله شرف لااله الا الله آسمان پیش قامتش کوتاه در خیبر برای او پَرِ کاه دشمن از پیش و پس اگر دارد ذوالفقار علی دو سر دارد دست و بازوی او نمک دارد به همه نیت کمک دارد عشق ما ریشه در فدک دارد به ولایت هرآنکه شک دارد برود کعبه را طواف کند و نگاهی بر آن شکاف کند هر زمان فاطمه کنار علی‌ست هر کجا هست، بخت یار علی‌ست ملک الموت، ذوالفقار علی‌ست جبر حتی در اختیار علی‌ست آن همه اختیار داشت ولی بر سر نفس، پا گذاشت علی گفت"یا فاتح" و قرار گرفت نفس خود را در اختیار گرفت بعد در دست، ذوالفقار گرفت جان کفار را دو بار گرفت بار اول به چشم و ابرویش بار دوم به تیغ و بازویش ما همه قنبریم و غم بَر اوست هم دلاور، هم اینکه دلبر اوست خصلت جمله انبیا در اوست اوست از اول و در آخر اوست پیش پاهاش کوه خم شده است هر که با اوست، محترم شده است دُر کمیاب اگر که دَر صدف است دُر نایاب، ریگی از نجف است جلوی خانه‌اش همیشه صف است شاهراه بهشت، این‌طرف است هر که دور ضریح مولا گشت بی هراس از پل صراط گذشت سعدی و مولوی و بیدل را حافظ و عنصری و دعبل را صایب و انوری و مقبل را همه‌ی شاعران قابل را خوانده‌ام، نزد او کم آوردند هرقدَر بیت محکم آوردند گوش خلق از علی علی پُر شد سنگ راهش یکی یکی دُر شد راه رفت و خدا تصور شد با علی راه ما میان بُر شد تا که پا روی عدل نگذاریم به ولای علی نظر داریم به خدا عالم یگانه علی‌ست حاکم شهر و مرد خانه علی‌ست برترین خلقت زمانه علی‌ست عدل الله را نشانه علی‌ست جورج جرداق وصف او کرده سند از اهل سنت آورده عشق را در غدیر یافته‌ایم و علی را وزیر یافته‌ایم سندی بی نظیر یافته‌ایم بین دست امیر یافته‌ایم آنچه داریم از علی ازلی‌ست گل ما خاک زیر پای علی‌ست با تمامی سربه زیری‌ها سربلندیم ما غدیری‌ها ختم گردد به خیر، پیری‌ها دست ما را اگر بگیری، ها هیچ سرداری از علی سر نیست دست بالای دست حیدر نیست راه شیری غبار راه علی‌ست ریگ‌های نجف سپاه علی‌ست به خدا که خدا گواه علی‌ست شب به شب کوفه در پناه علی‌ست کوفه دل را شکست یا سر را؟! هیچ یک را ! نماز حیدر را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فی الیل و النهار بگو: یا علی مدد با ابرها ببار... بگو: یا علی مدد دلدادگی به «میثم تمار» بودن است یک بار روی دار بگو: یا علی مدد سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز یعنی به افتخار بگو: یا علی مدد این‌بار شاعرانه به گنبد نگاه کن از قولِ شهریار بگو: یا علی مدد هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی‌ست همراه ذوالفقار بگو: یا علی مدد وقتی دلت برای نجف تنگ می‌شود از جورِ روزگار بگو: یا علی مدد آنجا که جز علی احدی نیست پای تو هنگام احتضار بگو: یا علی مدد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای بی‌کران که هرچه جهان مبتلای توست هستی نَفَس نَفَس نَفَسش در هوای توست جاروکش حریم تو شهپرّ قدسیان جبریل، خادمِ درِ مهمانسرای توست خورشید ذرّه‌ای‌ست که همواره روز و شب پرّان در آستانه‌ٔ ایوان‌طلای توست صبح از کرانه‌های سکوت تو جاری است شب گوشِ جان سپرده به سوز صدای توست جان ریزه‌خوارِ خوانِ مناجاتِ مرتضاست دل خوشه‌چینِ ملتمسِ ربنای توست تبعیدیانِ گمشده در تیهِ ظلمتیم چشمان ما هنوز به دست دعای توست پیوندِ غیر، سست‌تر از تار عنکبوت رکن رکین و حصن حصین هم ولای توست ردّ و قبولِ عامه نَیَرزَد به ارزنی هرآینه رضای خدا در رضای توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جلوه‏‌گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر می‌تراوید از دل صحرای سوزان بوی عشق موج می‌زد عطر انفاس مسیحا در غدیر... رودها با یكدگر پیوست كم ‏كم سیل شد «موج می‌‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر» هدیۀ جبریل بود «الیوم اكملت لكم» وحی آمد در مبارک‌باد مولا در غدیر با وجود فیض «اَتمَمتُ علیكم نِعمتی» از نزول وحی غوغا بود، غوغا در غدیر بر سر دست نبی هركس علی را دید گفت‏: آفتاب و ماه زیبا بود زیبا در غدیر آی ابراهیمیان! در موسم حج وداع این خلیل بت‌شکن، این مرد تنها در غدیر سرنوشت امت اسلام را ترسیم کرد غنچۀ لب‌های پیغمبر که شد وا در غدیر بر لبش گل‌واژۀ «من كنت مولا» تا نشست‏ گلبُن پاک ولایت شد شكوفا در غدیر منزلت بنگر! که چون هارون امام راستان لوحِ دَه فرمان گرفت از دست موسی در غدیر بوی پیراهن شنید آن روز یعقوب صبور یوسف گمگشته‌اش را کرد پیدا در غدیر زمزم توحید جوشید از دل آن آبگیر نخل ایمان سبز شد از صبح فردا در غدیر... فطرت حق‌جوی ما را دید و عهدی تازه بست رشتۀ پیوند با عترت دل ما در غدیر دست در دست دعا دارند گل‌های امید تا بگیرد این نهال آرزو پا در غدیر گرچه در آن فصل بارانی كسی باور نداشت‏ می‌‏توان انكار دریا كرد حتی در غدیر... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرچند در پایان حج آخرین است «من کنتُ مولا...» ابتدای قصه این است دستی به دستی حلقه شد تا آسمان رفت دستی که در اوج سخاوت بی‌نگین است دستی به دستی حلقه شد، دستی که در جنگ خیبرترین درها به پایش بر زمین است دستی که نخلستانِ تا امروز باقی از پینه‌های بی‌شمارش شرمگین است تصویر بالا رفتن دست دو خورشید عکس زلال برکۀ این سرزمین است «الیوم اکملتُ لکم...» حتی خدا گفت: «روزی که دین تکمیل خواهد شد همین است» آینده روشن شد، همه دیدند، اما امروز را تاریکیِ شب در کمین است با دست بیعت آمدند و ماند پنهان بغضی که با تبریک گفتن‌ها عجین است نه! واقعیت را نمی‌بینند، هرچند چشمانشان محو «امیرالمؤمنین» است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای نام تو از صبح ازل زمزمۀ رود ای زمزم جاری شده در مصحف داود آن روز که در سجده فتادند ملائک جز نام تو، جز نام تو، «الله» چه فرمود؟ افشای تو، ای راز الهی، به غدیر است آغاز درخشیدن تو روز ازل بود محبوب اناجیلی و سرلوحۀ تورات قرآنِ به‌حرف‌آمده! ای قاصد و مقصود.. جز بر اثر عشق تو حق را نتوان دید بی مهر تو ابواب تماشا شده مسدود.. بی مرز چنانی که در اوهام نگنجی کی طاقت دیدار تو دارد منِ محدود ای عطر تو پیچیده در ابیات خرابم «از آتش عشق تو دلم سوخته چون عود» توصیف تو آن‌سان که تویی راه ندارد از من بپذیر آتش آمیخته با دود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد به رسم تهنیت‌گویی برایت آیه نازل شد «و اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی» یعنی که ای باران! غرض از خلقت دنیای تشنه با تو حاصل شد کنار برکه‌ای جاری شد احکام وفاداری وضو با هر سرابی غیر از این سرچشمه، باطل شد شکافنده‌تر از فجری که سر زد بین روز و شب میان حق و باطل، ذوالفقارت حدّ فاصل شد تو هارون و نبی موسی، تو جان او و او مولا کدامین سامری بین تو و جان تو حائل شد؟ :: نماز صبح در محراب، باران بند می‌آید پس از آن چاه تنها گریه کرد و آب‌ها گل شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دارم دلی از شوق تو لبریز علی‌جان آه ای تو بهار دل پاییز علی‌جان عالم همه سرمست تو من نیز علی‌جان جان همه عشاق سحرخیز علی‌جان امشب به دل بی‌سر و پایم نظری کن از حاشیهٔ قلب سیاهم گذری کن رخصت بده از قدر تو یک قدر بخوانم رخصت بده در حلقهٔ عشاق بمانم من طوطی‌ام و جز دم استاد ندانم من مشتعل عشق علی وِرد زبانم ای جان جهان در دل چشمان سیاهت ای شمس و قمر مشتری گاه به‌گاهت ای سر زده از مشرق چشم تو اذان‌ها بر قلهٔ توحید تو، توحید نشان‌ها ای گمشدهٔ زلف سیاه تو شبان‌ها ای قدر تو مستور در اوج رمضان‌ها کی می‌شود از رفعت قدر تو قلم زد باید فقط از وصلهٔ نعلین تو دم زد... هی خط زدم و باز نوشتم ولی از سر سر می‌کشد از وصف تو دل بر در دیگر از اشک تو احیا شده این نخل تناور ای عشق مجسم شده، توحید مصور! آهنگ تو دارند زمان‌ها و زمین‌ها افلاکی همدم شده با خاک نشین‌ها! ای مسلم اول، شَه مردان، مَه کامل منظومهٔ حُسن نبی و بحر فضائل ای رفته ز جا پای تو هر عارف واصل در محضر تو هر چه بخوانیم چه قابل یعسوبی و فاروقی و صدیقی و مولا ای شیر خدا، فخر نبی، همسر زهرا کم بود سپاه تو و بسیار تو بودی سردار، نبی بود و علمدار تو بودی دشمن‌شکن عرصهٔ پیکار تو بودی آری به خدا حیدر کرار تو بودی هان تیغ بچرخان وسط معرکه هوهو ای تیغ هم از جذبهٔ رزم تو علی‌گو ای دست تو در دست نبی دست ولایت ای مشعر و مَسعی و منا، محو صفایت ای بر لب هر عارف وارسته ثنایت ای جان جهان، جان دو عالم به فدایت ماییم و تمنای نگاه تو علی‌جان ای پای غدیر تو، جان همه قربان ای آنکه به شب‌های دُژم بدر مُنیری ای شعلهٔ عشقی که نمرده‌ست و نمیری تو عزت محضی که تبدّل نپذیری تو حکمت بر پا شدن بزم غدیری ای صف‌زده در بیعت تو عالم و آدم بَخٍّ لَک مولای، ولی‌الله اعظم نَستَغفرُ مِن هرچه ولایت نپذیرد نَستَبرءُ مِن هرکه تو را دوست نگیرد حق است فقط آنچه نمرده‌ست و نمیرد کی اهل بهشت است کسی را که کنی رد جز تو چه کسی وارث اوصاف عظیم است بر دوزخ و جنت چه کسی جز تو قسیم است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امروز روز عید خدا روز یا علی‌ست نقل دهان خلق و کلام خدا علی‌ست فریاد جنّ و انس و ملک یکصدا علی‌ست جبریل را ترانۀ یا مرتضی علی‌ست نزدیک و دور هر که بر هر جاست با علی‌ست شور و دعا و زمزمه و ذکر ما علی‌ست ای جبرئیل وحی! ز مولا علی بگو امشب بگرد دور علی، یا علی بگو عید بزرگ خالق و خلقت خجسته باد جشن سرور احمد و امّت خجسته باد آوای وحی و مژدۀ رحمت خجسته باد صوت خوش منادی وحدت خجسته باد روز زمامداری عترت خجسته باد اکمال دین تمامی نعمت خجسته باد این قول احمد است چه نیکو روایتی یوم الغدیر، افضل اعیاد امّتی عید غدیر، عید خداوند اکبر است عید غدیر، عید بزرگ پیمبر است عید غدیر، عید تولّای حیدر است عید غدیر، عید بتول مطهّر است عید غدیر، عید امامان، سراسر است عید غدیر، از همه اعیاد برتر است عید کمال و دانش و عرفان و بینش است عید من و تو نه، عید همه آفرینش است ساقی به جام ریز شراب ولایتم سیراب کن زکوثر ناب ولایتم سرمست کن ز شعر کتاب ولایتم بر رخ صفا بده ز گلاب ولایتم من عبد بوتراب و تراب ولایتم پیوسته التجاست به باب ولایتم امشب دعای هر شب من مستجاب شد روحم کبوتر حرم بوتراب شد جان زنده از ترانۀ روح الامین شده صحرای خشک، چشمۀ عین الیقین شده دشت غدیر، کعبۀ اهل یقین شده گلخانۀ ولایت حبل المتین شده مولا علی امام همه مسلمین شده عیدی شیعه آیۀ اکمال دین شده هان ای غدیریان هله بی حّد و بی عدد گویید یکصدا همگی یا علی مدد ما دل به مهر حیدر کرّار باختیم با نای جان، نوای ولایت نواختیم چون شمع در شرار محبّت گداختیم خود را به مکتب علی و آل ساختیم بر هرکه بر عقیدۀ ما تاخت تاختیم با خطبۀ غدیر، علی را شناختیم تا شیعه‌ایم، بار ولایت به دوش ماست این خطبه تا قیام قیامت به گوش ماست غیر از علی، که هم‌سخن آفتاب شد؟ غیر از علی، که جان پیمبر خطاب شد؟ غیر از علی، که صاحب علم الکتاب شد؟ غیر از علی، که فاتح اسلام ناب شد؟ غیر از علی، که روی زمین بوتراب شد؟ غیر از علی، که منقبتش بی حساب شد؟ غیر از علی، که یک تنه در جنگ پا فشرد؟ دور رسول گشت و نود بار زخم خورد؟ غیر از علی، که خوانده محمّد برادرش؟ غیر از علی، که فاطمه بوده است همسرش؟ غیر از علی، که داده خدا فتح خیبرش؟ غیر از علی، که بوده نبی مدح گسترش؟ غیر از علی، که زیر لوا هست محشرش؟ غیر از علی، که زینب کبری است دخترش؟ غیر از علی، که مادرش او را به کعبه زاد؟ غیر از علی، که قاتل خود را پناه داد؟ شیری که سر گرفت ز عمر و دلیر کیست؟! میری که بود مونس فرد فقیر کیست؟! پیری که گشت همدم طفل صغیر کیست؟! مردی که دیو نفْس ورا شد اسیر کیست؟! در بیشۀ شجاعت و ایثار، شیر کیست؟! بر مسلمین به جان پیمبر امیر کیست؟! انصاف کو مروّت و مردانگی کجاست؟! آیا لباس کعبه بر اندام بت رواست؟! مولای اولیای خدا کیست جز علی؟! گیرنده لوای خدا کیست جز علی؟! دست گره گشای خدا کیست جز علی؟! مصداق هل اتیِ خدا کیست جز علی؟! ممدوح انّمای خدا کیست جز علی؟! روی خدا نمای خدا کیست جز علی مرد نبرد خیبر و ننگ اُحد کجا! حیدر کجا فراری جنگ اُحد کجا! یاری که خفت جای رسول خدا علی‌ست ممدوح جبرئیل به ارض و سما علی‌ست الاّ علی پس از سخن لافتی، علی‌ست رکن و مقام و مروه و سعی و صفا علی‌ست قرآن، نماز، ذکر، عبادت، دعا علی‌ست دنیا! بدان که رهبر و مولای ما علی‌ست مرد غدیر پیرو خطّ سقیفه نیست با غصب منبر نبوی کس خلیفه نیست زخم جگر به شعر، مداوا نمی‌شود با صد قصیده عقدۀ دل وا نمی‌شود هر سامری خلیفۀ موسی نمی‌شود اعمی دلیل مردم بینا نمی‌شود نادان زعیم عالِم دانا نمی‌شود غیر از علی امام به زهرا نمی‌شود «میثم» به مهر حیدر کرّار منجلی‌ست پیغمبرش محمّد و مولای او علی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قصه را زودتر ای کاش بیان می‌کردم قصه زیباتر از آن شد که گمان می‌کردم برکه‌ای رود شد و موج شد و دریا شد با جهاز شتران کوه اُحُد برپا شد و از آن آینه با آینه بالا می‌رفت دست در دست خودش یک‌تنه بالا می‌رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می‌رفت تا شهادت بدهد عشق ولی الله است پله در پله از آن مأذنه بالا می‌رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد بین دست پسر آمنه بالا می‌رفت گفت: این‌بار به پایان سفر می‌گویم بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم راز خلقت همه پنهان شده در عین علی‌ست کهکشان‌ها نخی از وصلۀ نعلین علی‌ست گفت ساقیِ من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم؛ دستش ـ هر چه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده گفتنی‌ها همگی گفته شد آنجا اما واژه در واژه شنیدند صدا را اما سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقه‌ی اقبال زنم، از قفس خاکی تن بال زنم، لب به سخن باز کنم، خوانم و پرواز کنم، گویم و اعجاز کنم، بر دو جهان ناز کنم، مدح علی بر همه آغاز کنم، هان منم و عشق امیرم، به همین عشق اسیرم، که کشد سوی غدیرم، روم و دامن دلدار بگیرم، نگهی افکند آنگونه که صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم، چه غدیری، چه امیری، چه بشیری، چه مه و مهر منیری، چه قیامی، چه پیامی، چه امامی، چه مقامی، همه جا بحر عنایت، همه جا نور ولایت، شده از خالق معبود روایت، که بُوَد عید ولایت، ملک و حور و پری، ارض و سما، کوه و چمن، دشت و دمن، ریگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، یکسره کوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادی کل، مدح علی شیر خدا را :: جبرئیل آمده از سوی خداوند تعالی، به رخش نور تجلی، به لبش حکم تولّی، که الا ختم رسالت، گهر بحر جلالت، نبی اُمّی خاتم، پدر عالم و آدم، صلوات از سوی حق بر تو بر آل تو هر دم، به علی باش مبلّغ، به تو امر از طرف خالق سرمد شده، بلّغ، برسان حکم خدا را، وَ بگو گفته‌ی ما را، که خدا یار تو باشد، اگر امروز زبان را نگشایی و تولای علی را به خلایق ننمایی و دل اهل ولا را نربایی، به خدایی که تو را داده چنین قدر و جلالت، به تو و حیدر و آلت، همه ابلاغ تو باطل شود از بدو رسالت، بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزن و سیطره‌ی کفر و دو رویی همه بر هم بزن از شیر خدا دم بزن اینک بچشان بر همگان جام ولا را :: چو شنید این سخن از پیک خدا خواجه‌ی عالم، شرف دوده‌ی آدم، نبی پاک و مکرم، همه توحید مجسم، لب جانبخش مسیحایی او غنچه صفت باز شد از هم، که الا ای همه حجاج، زن و مرد، ز پیر و ز جوان، خُرد و کلان، باز بگیرید عنان، کز طرف ذات خدای دو جهان آمده فرمان، که بگویم به شما آنچه شده وحی به من از سوی خلّاق زمن، خلق در آن برکه شده جمع، چو پروانه که بر دور و بر شمع، بفرمود نبی تا ز جهاز شتران گشت به پا منبر و چشم همه بر قامت پیغمبر و بگذاشت نبی پای بر آن منبر و فرمود بسی حمد و ثنای احد داور و پس خواند یکی خطبه‌ی غرّای ز هر نقص مبرا، به نوایی که بسی بود دل آرا، به ندایی که زن و مرد شنیدند ز لعل لبش آن طُرفه ندا را :: سخن ختم رسل بُرد ز سر هوش زن و مرد، سراپا همگان گوش، به جز نطق محمد همه خاموش، الا ای همه را بار ولایت به سر دوش، مبادا شود این قصه فراموش، که ناگاه نگاه نبی افتاد به رخسار علی، حجت حیّ ازلی، شیر خداوند جلی، آن به خداوند ولی، فارس میدان یلی، خواند ورا بر روی منبر به کنارش به چنان عزّ و وقارش، صلوات همه‌ی خلق نثارش، نگه ختم رسل سوی علی، شیفته‌ی روی علی، گشته ثناگوی علی، آی همه امت احمد بشتابید و بیایید و ببینید، همه دست علی را به سر دست محمد، دو لب خویش گشوده، دل یک خلق ربوده، که هر آنکس که منم رهبر و مولاش، بُوَد تا ابدالدهر علی رهبر و مولاش، علی سرور و آقاش، علی حصن حصین است، علی سرّ مبین است، علی یاور دین است، علی یار و معین است، علی فخر زمان است، علی میر سماوات و زمین است، علی حبل متین است، امام است و امین است، همین است و همین است، علی رهبر و مولاست شما را :: علی صوم و صلات است، علی حج و زکات است، علی صبر و ثبات است، علی خضر حیات است، علی نیت و تکبیر، علی حمد و رکوع است، وَ قیام است و قعود است، علی حج و علی کعبه، علی مروه، علی سعی و علی رکن و مطاف است و طواف است، علی اول اسلام، علی آخر اسلام، علی محور اسلام، علی رهبر اسلام، علی سرور اسلام، علی یاور اسلام، علی ردّ و قبول است، علی بحر عقول است، علی جان رسول است، علی زوج بتول است، علی عرش و علی فرش، وَ علی مهر و علی ماه، وَ علی آدم و نوح است، وَ خلیل است و کلیم است و مسیح است، علی یوسف و یعقوب و سلیمان و علی یونس و خضر است، علی فاتح بدر و اُحد و خیبر و احزاب، علی اصل خطاب است، ثواب است و عِقاب است، ظهور است و حجاب است، به ربّی که کریم است و رحیم است و ودود است و غفور است و حلیم است و عظیم است، خدا مثل علی شیر ندارد، دو جهان مثل علی میر ندارد، نتوان یافت همانند علی گر چه بگردید همه ارض و سما را ⬇️
⬆️ علی شاهد و مشهود، علی عابد و معبود، علی قاصد و مقصود، علی حامد و محمود، علی ذاکر و مذکور، علی ناصر و منصور، علی آمر و مأمور، علی ناشر و منشور، علی ناظر و منظور، علی باب مراد است، علی مرد جهاد است، علی کیست ولی الّه و وجه الّه و عین الّه و باب الّه و نور الّه و سر الّه یکتاست، علی آیت عظماست، علی عالِم اسماست، علی عالی و اعلاست، علی والی و والاست، علی شوهر زهراست، علی واسطه‌ی فیض الهی‌ست، علی آمر و ناهی‌ست، علی مُهر گواهی‌ست، علی را علی را، بجز هو نشناسد، خدا را خدا را، به جز او نشناسد، بخدا غیر خدا و نبی و غیر علی، عالم خلقت نشناسند علی را، به همه خلق بگوئید که بی مهر علی هیزم نار است، گر آرید همه طاعت و تقوا و عبادات و دعا را :: سخن ختم رسل را همه حجّاج شنیدند، وَ زدل نعره‌ی تکبیر کشیدند، به حیدر گرویدند، وَ مقامش همه دیدند، بدو روی نمودند و پی بیعت او دست گشودند و علی را همه از جان و دل خویش ستودند، بسی نغمه‌ی تبریک سرودند، گروهی شده مسرور، گروهی ز حسد کور، که بر خواست ز قلب کره‌ی خاک به نُه قلّه‌ی افلاک ندای علی مولا علی مولا، همه آئید و ببینید چه غوغای عظیمی شده بر پا که زن و مرد، چه از پیر و چه برنا، همه پروانه‌ی مولا، همگی مست تولا، همگی غرق تجلی، همه دلداده‌ی مولا، علی عالی اعلی، همه دیدند که عطر گل لبخند محمد به بهشت ابدی کرده مبدّل همه جا را :: علی ای سرّ ودودم، علی ای بود و نبودم، علی ای غیب و شهودم، علی ای رکن و سجودم، تو قیام و تو قعودم، به تو پیوسته برازنده بُوَد از طرف ختم رسل خلعت زیبای خلافت، تو امامی، تو قیامی، تو سلامی، تو شه عرش مقامی، تو صلاتی، تو صیامی، کرم و عزت و ایمان و شجاعت بُوَد از تو، تو ولیّی، تو علیّی، تو همان وجه خدایی، تو همان شمس هدایی، تو همه هستی مایی، تو به هر درد دوایی، تو شفیع دو سرایی، تو شه ارض و سمایی، تو همان نفس رسولی، تو همان زوج بتولی، تو دَرِ شهر علومی، تو هماره ز دل ختم رسل عقده گشودی، تویی آنکس که همه خلق نبودند و تو بودی، به خدایی که تو را داد چنین جاه و جلالت، به ولایت، به رسالت، به فضیلت، به عدالت، که ره غیر تو کفر است و ضلالت، همه عالم ز تو گوید، دم «میثم» ز تو گوید، تو امامی، تو امامی، تو امامی، تو وصیّی، تو وصیّی، تو وصیّی، به خداوند قسم شخص رسول دو سرا را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر زلف یار تا که گره خورد کار ما ما را خرید احمد عالی‌تبار ما پس رفت بر جهاز شتر شهریار ما سنجید با ولایت حیدر عیار ما ذی الحجه شد به یُمن ولایت بهار ما می‌گفت مصطفی سخن از جانب خداست بعد از من این علی به جهان شاه و مقتداست هرکس جدا شود ز علی، از خدا جداست هان! گوش کن کلام محمد چه آشناست یادآوری عهد الست و قرار ما در گفتن پیام خدا اهتمام کرد پس پیروی ز غیر علی را حرام کرد تا روز حشر بر همه حجت تمام کرد عالم به احترام محمد قیام کرد راضی شد از حبیب خودش کردگار ما دست خدا و بانی ایجاد، مرتضی بر انبیا مربی و استاد، مرتضی تنها خوشی این دل ناشاد، مرتضی چون وعده‌ی "یمت یرنی" داد مرتضی با شوق مرگ می‌گذرد روزگار ما آن سروری که یکه یل کارزار بود هرشب برای جمع یتیمان قرار بود لطفش به جن و انس و ملک بی‌شمار بود نعلین شاه هر دو جهان وصله‌دار بود عالم فدای وصله‌ی نعلین یار ما از صحن او که هم دل و هم اختیار برد زائر برای سرمه‌ی چشمش غبار برد با یک امید آمده بود و هزار برد هرکس ز خانه‌ی پدری یادگار برد انگشتری "دُرّ نجف" یادگار ما :: ریزه‌خوران اشرف اولاد آدمیم هرجا رویم تحت عنایات پرچمیم مدیون روضه‌ایم، اگر شاد با غمیم بعد از غدیر چشم به راه محرمیم گریه برای خون خدا اعتبار ما روح عبادت از تن کعبه جدا شده رفته حسین و سعی و صفا بی صفا شده خون خدا مسافر دشت بلا شده با اهل بیت راهی کرب و بلا شده برده‌ست فکر غارت خیمه قرار ما 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e