بسم الله الرحمن الرحيم
#استکبار_ستیزی
#مرگ_بر_آمریکا
#علی_ساعدی
▶️
کانون جنایت و شرر ، آمریکا
شیطان بزرگ و مهدشر،آمریکا
یادت نروداصل برائت اینست
تا لحظه مرگ ، مرگ برآمریکا
@hosenih
باطل متزلزل است وحق پابرجاست
این وعده حقّ وسنّت پاک خداست
امروزحسین حق طلب، ایران است
امروز یزید این جهان ، آمریکاست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#امین_فرخی
▶️
دخترت غرقِ در بلا شده است
قدّم از ظلمشان دوتا شده است
شهرشان رنگ و رو گرفته پدر
روی دستانشان حنا شده است
@hosenih
اهل بیت رسول را زده اند
مزد جدم چه خوب ادا شده است
سهم تو سنگ تیز از روی بام
سهم من فحش و ناسزا شده است
ریخت دندان شیری ام بابا
دهنم لال و بی صدا شده است
این چه وضعیست؟! آبرویم رفت!
رخت هایم چه نخ نما شده است
چشم وا کن ببین که ناموست
وارد مجلس غِنا شده است
@hosenih
چند روزی ندیدمت ، چه عجب
دامنم غرق در طلا شده است
باورم نیست این همان سر توست
حنجر تو جدا جدا شده است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
خوابم نمیبَرد که دستِ تو بالشم نیست
بابا یتیم یعنی دستِ نوازشم نیست
باید بگیرم امشب دیوار را نیاُفتم
عمه حواس جمع است اینجاست تا نیاُفتم
@hosenih
حتی توانِ ماندن از بالِ من نیاید
گفتی به زجر دیگر دنبالِ من نیاید
من دوست دارم این را این زخم را که اینجاست
رَدّی که بر رُخم هست نقشِ عقیقِ باباست
دیدم چقدر رویَت تغییر کرده بابا
دیدی چه با گلویم زنجیر کرده بابا
از رویِ بام وقتی تکبیر را کشیدند
وقتی به گردنم بود زنجیر را کشیدند
بابا تمام کردند وقتی غذایشان را
انداختند پیشم نان خُشکهایشان را
کوچکتر از من اینجا این دختران ندیدند
دائم بلند کردند بر من صدایشان را
من رویِ خاک بودم تو رویِ خاک بودی
زحمت به خود ندادند هر بار پایشان را...
@hosenih
انگار میشود خوب خون زخمهای زنجیر
وقتی که عمه بوسید آرام جایشان را
من روسریِ خود را محکم گرفته بودم
در مجلسی که دیدم هر بی حیایشان را
دندانِ تو که اُفتاد لبهایِ من تَرَک خورد
لبهای تو که خون شد کردم هوایشان را
بابا سرت زِ نیزه هرجا که گشت اُفتاد
حتی میانِ مجلس از رویِ طشت اُفتاد
پیشِ لبانِ خُشکَت آن کَس که آب میریخت
دیدم کنارِ طشت است وقتی شراب میریخت
ما بارِ شامیان را بر دوش خسته بُردیم
با ما عمو نبود و چوبِ حراج خوردیم
برخاست گرد و خاکی تا نیزه خورد بر خاک
دیدم عمویِ خود را با نیزه خورد بر خاک
این خارها بزرگاند رفتیم و بی هوا رفت...
از رویِ پا در آمد خاری که زیرِ پا رفت
@hosenih
سنگی به سویم آمد اما به زینبت خورد
اُفتاد پیشِ پایم سنگی که بر لبت خورد
خاکسترِ تنوری مویِ تو را گرفته
این سنگِ بی مُرُوَت بویِ تو را گرفته
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#قاسم_صرافان
▶️
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هالهای از گیسویی خاکستری باشد
@hosenih
دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید
موهای شانه کردهاش در معجری باشد
ای کاش میشد بر تنش پیراهنی زیبا ...
یا لااقل پیراهن سالمتری باشد
سخت است هم شیرین زبان باشی و هم فکرت
پیش عموی تشنهی آب آوری باشد
با آن همه چشم انتظاری باورش سخت است
سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد
شلاق را گاهی تحمل میکند شانه
اما نه وقتی شانههای لاغری باشد
اما نه وقتی تازیانه دست ده نامرد
دور و برِ گم گشتهی بییاوری باشد
خواهرتر از او کیست؟ او که، هر که آب آورد
چشمش به دنبال علیِ اصغری باشد
وای از دل زینب که باید روز و شب انگار
در پیش چشمش روضههای مادری باشد
وای از دل زینب که باید روضهاش امشب
«بابا ! مرا این بار با خود میبری؟» باشد
بابا ! مرا با خود ببر ، میترسم آن بد مست
در فکر مهمانی و تشت دیگری باشد
@hosenih
باید بیایم با تو، در برگشت میترسم
در راه خار و سنگهای بدتری باشد
باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه
شاید برای او شب راحت تری باشد؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
اول تو را سرود لبم انتها لبم
از شوقِ پر کشیدن سویت لبالبم
در سینه ام محبت و بر لب ثنای تو
صد آفرین به سینه و صد مرحبا لبم
@hosenih
امشب فقط تو را سر سجاده خوانده ام
این بار پا نداد به ذکر و دعا لبم
من پا به پای عمه ی خود جنگ کرده ام
نشنید دشمنت به خدا هیچ جا لبم...
...بگشایم و شکایتی از دردها کنم
راضی است دست و پهلو و حتی رضا لبم
خیلی دلم برای تو تنگ است، حق بده
بوسید اگر که باز لبت بی هوا لبم
@hosenih
چشم و مشام پر شده از بوی آب و نان
اما نخورده است به آب و غذا لبم
"صد بار لب گشودم و بیرون نریختم
خون ها که موج میزند از سینه تا لبم"
با من نگو که از چه لبت این چنین شده؟!
دارد هزار قصه و صد ماجرا لبم
خونی و خشک و پر ترک و حاصلش شده
چیزی شبیه نقشه ى جغرافیا لبم
@hosenih
دستش بزرگ بود، نگینش بزرگ بود
بیهوده نیست این که شده جا به جا لبم
بابا ببخش این لب و دندان خونی ام
می خواست تا کند به لبت اقتدا لبم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
عمری مرا خون جگر، قوت و غذا بود
شیرین ترین قوتم همین زهر جفا بود
با کس نگفتم لحظه ای، اسرار خود را
اسرار من در کربلای کوچه ها بود
@hosenih
من جای سیلی را به روی ماه دیدم
این جای پنجه مخفی از بابای ما بود
یک ضربه سنگین تر ز تیغ ابن ملجم
این ضربه کاری بود، چون که بی هوا بود
آندم که پاره گوشوار مادرم شد
عرش خدا شرمنده از خيرالنسا بود
@hosenih
دیدم که سرو قامت حوریه خم شد
پس شانه لرزان من او را عصا بود
ام المصائب هم ندید این صحنه ها را
حتی نهان این غصه از خون خدا بود
از درد راه خانه را گم کرد مادر
نقش زمین در کوچه جان کبریا بود
@hosenih
در کوچه ها پایان نشد این ماجرا ها
این تازه، ای مردم شروع ماجرا بود
بین در و دیوار دیدم مادرم را
در دود و آتش وای، زیر دست و پا بود
گاهی به یاری فضه را میخواند و گاهی
در ناله اش یا مصطفی یامرتضا بود
@hosenih
یک عده بی غیرت به خانه حمله کردند
هر رهگذر میدید اما بیصدا بود
با ریسمان،جمعی علی را میکشیدند
مولای ما مأمور بر صبر و رضا بود
مادر به امداد پدر خود را کشانید
با اینکه رنجور از فشار دنده ها بود
@hosenih
بازوی زهرا ناگهان از کار افتاد
دامان مولا شد رها،غوغا بپا بود
با حرف بد ما را به یکسوپرت کردند
قنفذ دمادم با مغیره همنوا بود
ما زیر دست و پا و مادر باز برخواست
این ماجرا، خود کربلا در کربلا بود
@hosenih
این بار اول بود، خونین شد حسینم
زینب اسیر خشم و غیظ اشقیا بود
خون میچکید از چادر زهرای اطهر
دستش به معجر زینب از هول بلا بود
زهر جفا اینجا به کامم ریخت دشمن
روزیکه روز غربت آل عبا بود
@hosenih
آری از اینجا مجتبی پاره جگر شد
گریان بما روح لطیف مصطفا بود
خونخواه آل فاطمه،مهدی زهراست
او خود از اول شاهد یومالعزا بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مناجات_و_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن
همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن
عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن
مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن
خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن
که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی
ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی
به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا
دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی
دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی
دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها
خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما
بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام
تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام
اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام
اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام
نوشته روی قلب من که مُلک مجتبایی ام
تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است
کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است
به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است
مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است
غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است
زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن
دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن
چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟
مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم... حسن!
کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن
بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی
اگرچه خسته ای ولی امیر استقامتی
وجودِ جود از تو و تو جوهر کرامتی
چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی
امید بی کسیِ من به عرصه ی قیامتی
ببین صدات می زنم چقدر بی ریا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟
چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟
ز کودکی به غیر دیده ی تری نداشتی
شنیده ام به معرکه... که یاوری نداشتی
بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی
شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
اینجا همهچیز میشود آماده
هر کس پی حل مشکلم افتاده
اینجا همه منتظر که لب باز کنم
تا هر چه نیاز دارم ابراز کنم
خادم به کنار من شب و روز زیاد
دور و بر من عاشق دلسوز زیاد
در وقت عطش به آب سیراب شوم
نگذاشت برادرم که بی تاب شوم
هر چند که خون جگرم بر لب هست
خوب است که بالای سرم زینب هست
بر زانوی خستهاش سرم را دارد
عباس هوای دخترم را دارد
اینجا همه پیشانی من میبوسند
دست و سر نورانی من میبوسند
من سوخته جانم از بلا؛ اما آه
لایوم کیومک ابا عبدالله
اینجا همه دور و بر من گریانند
فردا همه دور قتلگه خندانند
اینجا همه هستیم و به دلها غم نیست
فردا به کنار خواهرم محرم نیست
فردا همهی نیت دشمن سر توست
فردا همه چشمها به انگشتر توست
✍ #مجتبی_شکریان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#علی_شکاری
▶️
کسی که غرق خدا شد به یم نیاز ندارد
رواق و صحن و چراغ و خَدَم نیاز ندارد
سخای بیشتر ازحد مجتباست دلیلش
نیازمند اگرکه به کم نیاز ندارد
@hosenih
زبانزد است دل مهربان و پاک و رئوفش
به معجزات زبان و قلم نیاز ندارد
ویطعمون الطعامش هنوز در جریان است
گدا برای گرفتن قسم نیاز ندارد
نفس بهانۀ از او سرودن است همیشه
دمی که گفت حسن بازدم نیاز ندارد
@hosenih
زمین کرببلا طرحی از بهشت بقیع اش
حرم برای خودش که حرم نیاز ندارد
کتیبه های محرم کبود غربت او شد
بیان درد دلش محتشم نیاز ندارد
نوشت با خط خون تیر روی چوبه تابوت
شهید آتش کوچه که سم نیاز ندارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#احمد_بابایی
▶️
تو دست شسته ای ای عشق، از ملال خودت
حسین، دغدغه ات بود و بی خیال خودت
حسین، حُرّی اگر داشت، من تو را حُرّم!
ببند زخم سرم را به دستمال خودت
@hosenih
هرآنچه هست در این سینه، از تفضل توست
به غیر مال خودت هرچه هست مال خودت
کسی ز عهده ی این روضه، برنمی آید
خودت به روضه بیا گریه کن به حال خودت
عجیب نیست به یاد رباب می افتم
ز بسکه طعنه شنیدی تو از عیال خودت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#هادی_ملک_پور
▶️
زخم جگر تو بس که کاری شده است
چشمان من از غصه بهاری شده است
@hosenih
خونی که ز داغ کوچه بر دل کردی!
از گوشه ی لبهای تو جاری شده است ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مصیبت
#سیدعلی_احمدی
▶️
شود به اذن تو دریا ، سراب هم حتی
شود به نام تو موجی ، حباب هم حتی
کریم نیست کسی پیش سفره ات هرچند
به نام او بدهند آب و تاب هم حتی
@hosenih
نشسته ام سر راهت مگر که یک لحظه
تو را نگاه کنم با نقاب هم حتی
همین که از تو بخواهیم باز شیرین است
اگر دعا نشود مستجاب هم حتی
تمامِ خلق رهین شکوه عزت توست
اگر شوی تو به ذلت خطاب هم حتی
@hosenih
به بغض تو شده کافر ، اگرچه او به رسول
به زور داده شود انتساب هم حتی
فقط به پای مزار تو بوده که آمیخت
به اشک غم ، نفس اضطراب هم حتی
**
خدا کند پسری مادرش زمین نخورد
خدا کند که نبیند به خواب هم حتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#رضا_رسول_زاده
▶️
تو سرو بودی و حالا خمیده ای تنها
به دوش ، بار مصیبت کشیده ای تنها
اگر که پیر شدی ، علتش ز کودکی است
چها گذشت به کوچه ! چه دیده ای تنها ؟
@hosenih
کسی ندیده به جز مادرت که دنبالش
پی مسیر پر از خون دویده ای تنها
کسی ندیده بجز خواهرت که هر شب را
به های های ز خوابت پریده ای تنها
نکشت زهر تو را خاطرات مادر کشت
کنون به بستر مرگ آرمیده ای تنها
@hosenih
چه زخم های زبانی که خورده ای در جمع
چه طعنه ها که به جانت خریده ای تنها
میان شهر اگر ناسزا نثارت شد
میان خانه ی خود هم شنیده ای ، تنها
ز دست همسر خود جای آب و شیر و غذا
دو کاسه زهر هلاهل چشیده ای تنها
@hosenih
به هر نفس زدنت پاره ی جگر ریزد
درون طشت بلایی که چیده ای تنها
دل تو رفت از این طشت خون به طشت شراب
کجای قصه ی سر را تو دیده ای تنها
دل تو رفت به گودال کشته ای مظلوم
کنار پیکر در خون تپیده ای تنها
@hosenih
دل تو رفت در آن خیمه های شعله نشین
که سوخت دامن زینب ، رشیده ای تنها
دل تو رفت به شهری که می زدند ز بام
هماره سنگ به راس بریده ای تنها
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
تیری که شد خطیر، حسن بوده
هم پیر هم مسیر، حسن بوده
بی آنکه دست باز کند سائل
همواره دست گیر حسن بوده
@hosenih
از سفره داری اش،نه که از سفره
آنکه نگشته سیر حسن بوده
تا هست شیر رزم علی هست و؛
تابوده بچه شیر حسن بوده
بی شک حسین،امیر اگرهم شد
قبلش فقط امیر حسن بوده
@hosenih
برجنگ اگر حسین تعمّد داشت
برصلح ناگزیر حسن بوده
هم وارث اهانتِ درکوچه
هم وارث غدیر حسن بوده
آن سربلند دهر که روزی شد؛
درتشت سربه زیر حسن بوده
@hosenih
دوری که رفت زود حسینش بود
زودی که گشت دیر حسن بوده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#اسماعیل_شبرنگ
▶️
پر کشیدم در هوای با صفای مجتبی
که رها می گردم امشب در هوای مجتبی
جای معنای کرم نام حسن باید نوشت
حاتم طایی گدای دست های مجتبی
@hosenih
پابه پای فاطمیه باید ای اهل بکاء
بیشتر گریه کنم پای عزای مجتبی
در قیامت مستحق لطف زهرا و علیست
عاشقی که دل سپرده بر ولای مجتبی
روبه راهم می کند در گوشه ی "باب الجواد"
فکر "باب القاسم"صحن و سرای مجتبی
@hosenih
خاطرات کوچه ای باریک... داغ فاطمه س
مانده روی خاک کوچه ردّپای مجتبی
زهر مثل خنجری از حنجرش خون می مکید
گوشه ی حجره به پا شد کربلای مجتبی
یاکریمم بر فراز قبر آقایی کریم
التماس دست های خالی مایی کریم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
اخم شیطان باز می گردد تبسم می شود
جعده بعد از زهر درگیر توهم می شود
آتش سَم است اما پشت درب خانه نه
پشت درب سینه ات لبریز هیزم می شود
@hosenih
آرد خواهد شد تمام استخوان هایش ولی
باز دستاس است که لبریز گندم می شود
زهر در واقع برایش جرعه ای از کوثر است
آن که لحظه لحظه پیر از حرف مردم می شود
باز اول می شوی بر دیدن مادر ولی
خواهرت مثل گذشته باز دوم می شود
@hosenih
گل فرستادم به تابوتت ولیکن گل که هیچ
تیر بین تیرهای آمده گم می شود
از حسن تا کربلا آن کوچه خواهد گشت دشت
بر تن قاسم بدین ترتیب سَم٬ سُم می شود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
بزم حسن حال و هوایش فرق دارد
از ابتدا تا انتهایش فرق دارد
اینجا همه کاره کریم اهل بیت است
آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد
@hosenih
با دست خالی برنمیگردی از این در
بیت الکرم جود و سخایش فرق دارد
چشمی که گریان عزای مجتبی شد
بر او خدا لطف و عطایش فرق دارد
گریه نکرده مزد کارت را گرفتی
گریه کنی که ماجرایش فرق دارد
@hosenih
آقا خودش فرموده از کوچه بخوانید
اصلاً گریز روضه هایش فرق دارد
دارد صدای سیلی از کوچه می آید
این مجلس روضه عزایش فرق دارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#محمدجواد_پرچمی
▶️
بايد نشست و از برکاتى چنين نوشت
تا روز حشر از حسناتى چنين نوشت
از کشتى وسيع نجاتى چنين نوشت
از شور بهتر از عرفاتى چنين نوشت
بر گردن جهان تشيع چه دينى است
اين شور بىمقايسه حج حسينى است
@hosenih
کى ديده است جمعيتى اينچنين بگو
شور و شعور و تربيتى اينچنين بگو
يک مکتب و اهميتى اينچنين بگو
کى ديده است تسليتى اينچنين بگو
پاى پياده در دل صحرا به شوق کيست؟
گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
@hosenih
اين رستخيز عام که درسى حماسى است
يک مکتب مجرب انسانشناسى است
رزمايش بزرگ عبادى سياسى است
اين کار ريشهايست پيامش اساسى است
بىسابقهترين تجمع روى زمين شده است
حالا مدال وحدت ما اربعين شده است
@hosenih
اين اربعين همايشى از اتحاد ماست
يک پرده از نمايش يومالجهاد ماست
مقياسى از تلاطم مردم نهاد ماست
اين اربعين نشانهاى از اعتقاد ماست
ما سالهاست عاشق يک بىکفن شديم
تاثير عاشقى است که دور از وطن شديم
@hosenih
اول نجف مقابل ميخانهی على
جامى بزن ز بادهی مستانهی على
اذن دخول پشت در خانهی على
زآنجا سپس زيارت دردانهی على
بايد ولى شناخت سپس جان به کف گذشت
بايد براى کرببلا از نجف گذشت
@hosenih
وقت وصال مىطلبد دل به جاده زد
موکب به موکب از لب پیمانه باده زد
بايد در اين مسير قدم بىاراده زد
بوسه به روى تاول پاى پياده زد
عاشقشدن وسيلهی آوارهبودن است
آوارگى نتيجهی بيچارهبودن است
@hosenih
مردم دلى به سوى قرن مىبرند آه
جانهاى مست را سوى تن مىبرند آه
سر را براى کشتهشدن مىبرند آه
دنبال خويش بچه و زن مىبرند آه
شکر خدا که غذاى فراوان رساندهاند
زوار شاه تشنه که تشنه نماندهاند
@hosenih
پاى پر آبله غم مرهم نداشتند
چيزى براى طى سفر کم نداشتند
زنهاى اين پيادهروى غم نداشتند
يک لحظه ترس در دل خود هم نداشتند
يک لحظه چادر از سر يک زن جدا نشد
يک گوشواره دردسر گوشها نشد
@hosenih
بعد از حسين جوشش مکتب شروع شد
خونش که ريخت گريهی هرشب شروع شد
در بين دختران حرم تب شروع شد
يک اربعين رسالت زينب شروع شد
گرچه به روى ناقهی عريان سوار شد
حيدر شد و همش سخنش ذوالفقار شد
@hosenih
مرثيه را به وادى کوفه رساند و رفت
او سنگ خورد ولى خطبه خواند و رفت
در بين کوچه چادر خود را تکاند و رفت
ابن زياد را سر جايش نشاند و رفت
کاخ يزيد را به سر او خراب کرد
او يکتنه به جاى همه انقلاب کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امین_فرخی
▶️
زان لحظه که بر نام حسن جان نظر افتاد
از چهره ی فرسوده ی من پرده بر افتاد
از بس که درخشان بُوَد این نام در افلاک
انگار که در عرش معلّی قمر افتاد
@hosenih
زیباییِ محض است جمال عَلَوییَش
از شهد دو لب هاش بهای شکر افتاد
اولاد علی تک تک شان باب مرادند
اما گذر من به حسن بیشتر افتاد
وقتی که حسن هست نیازی به کسی نیست
افسار نبردی به دو دستش اگر افتاد...
.
..چون جنگ جمل محشر کبری بدهد رخ
از ضربه ی تیغش شتر حیله گر افتاد
...
او مرجع درد است مقاتل همه گفتند
از مادر او پیش نگاهش ثمر افتاد
از ضرب لگد بود حسن دید که ناگاه
روی تن مادر وسط شعله در افتاد
تنهاش گذارید به غمهاش بسوزد
این زهر دگر چیست به جان جگر افتاد؟
@hosenih
این قوم لعین رحم نکردند به نعشش
روی بدنش تیر به جای سپر افتاد
...
در کرببلا قصّه ولی طور دگر شد
بر سینه ی عریان برادر تبر افتاد...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
نه بوی مُشک نه چون بوی نافه ی خُتن است
نه بوی یاسمن است این نه بوی یاس من است
نه بوی چادر خاکی نه عطر آن گودال
بقیع روضه ی مکشوف کوچه و زدن است
@hosenih
برای گریه بر این صحنه یا که دیدارش
میان هر مژه با چشم جنگ تن به تن است
به جز بقیع که در اشک نیز می سوزیم
همیشه گرمی آتش دلیل سوختن است
کسی که دست به سینه است توی کرب و بلا
چگونه است که پیش تو دست بر دهن است؟!
غریب کیست کسی که هنوز بی حرم است؟
و یا کسی که به هنگام مرگ بی کفن است؟!
@hosenih
غمش ز جنس حسین است هرکه مظلوم است
حسن تر است کسی که غریب در وطن است
خراب هم که نباشد به اعتقاد من
تمام غربت اینجا به خاطر حسن است!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#رسول_رشیدی_راد
▶️
عقل دارد سر سودا حسنی بودن را
برگزیده دل شیدا حسنی بودن را
@hosenih
مرغ روحم به کمال آمده دریافته از
سیر در عالم معنا حسنی بودن را
فاش می گویم و از گفته ی خود دل شادم*
ندهم من به دو دنیا حسنی بودن را
گر شوند اهل زمان تشنه به خونم، هرگز
نزنم بر در حاشا حسنی بودن را
داده با نغمه ی جانم حسنش پیغمبر
عاشقان، بر همه فتوا حسنی بودن را
گر چه عمری است سیه پوش حسینم، از من
می پسندد خود آقا حسنی بودن را
در عزای تو دو چشم ترم آموخته از
ماهیان کف دریا حسنی بودن را
مادری هستم و از عمق جگر می سوزم
دارم از غربت زهرا حسنی بودن را
@hosenih
روی هر قطره ی اشکم به شفاعت خواهی
خود زهرا زده امضا حسنی بودن را
*تضمین از شعر خواجه حافظ شیرازی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
رنگ سپید رنگ حنای سرت شده است
لب بسته ای و خون دلت ساغرت شده است
خطبه بخوان به رقص درآور کلام را
نهج البلاغه مشتری منبرت شده است
@hosenih
سرچشمه ی کرامت و لطف کریم ها!
کوثر دخیل گوشه ی چشم ترت شده است
از نسل دختر تو امامت ادامه یافت
پیغمبری و فاطمه ات کوثرت شده است
من برگ زردی از شجره نامه ی توام
خار و خسی که آمده و نوکرت شده است
چشمی که گریه کرده، تو را، یا حسین را
لبریز لطف و مرحمت مادرت شده است
قلب حسین پیش تو جامانده در بقیع
قلب حسین مقبره ی اطهرت شده است
غیر از ضریح کهنه، ضریح نو حسین
مشتاق پایبوسی خاک درت شده است
خون حسین نام تو را دم گرفته است
گودال هم برای تو ماتم گرفته است
دردت زیاد بود و برایت دوا نبود
زخمی عمیق تر ز غم کوچه ها نبود
دیوار کوچه نیز به تو طعنه میزند
سنگ صبور گفتن آن ماجرا نبود
عرش خدا تحمل آن داغ را نداشت
گر شانه ی خمیده ات آنجا عصا نبود
اما شهادتین لبت اینچنین سرود
داغی بزرگتر ز غم کربلا نبود
روزی شبیه روز حسینت نمیشود
جسمت کبود بود ولی زیر پا نبود
رنگ سپید گر چه به موی تو چنگ زد
زلفت به دست باد نبود و رها نبود
@hosenih
آخر به دامن پسرت سر گذاشتی
دیگر سخن ز نیزه و طشت طلا نبود
غارت زده است چون حسنش را ز دست داد
انگشتری و پیرهنش را ز دست داد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
جایی که هست عرض ارادت به راحتی
باز است در بروی رعیت به راحتی
لب وا نکرده میدهد او حاجت مرا
پس میروم بدون خجالت به راحتی
@hosenih
نگذاشته که لنگ بمانم تمام عمر
این است رسم اهل سخاوت به راحتی
با خرده نان سفره او عشق میکنم
وقتی که هست منشا برکت به راحتی
من با حسن با شاهی دنیا رسیده ام
آقا شدم ز دولت حضرت به راحتی
یا محسن بحق حسن کار من گرفت
گفتم حسن رسید اجابت به راحتی
جنت تمام،جلوه این قبر خاکی است
بین بقیع رو شده جنت براحتی
@hosenih
در اصل کربلا حرم دوامام ماست
عطر حسن رسیده ز تربت به راحتی
زیر عبا زره به تنش داشت در نماز
در مجتباست معنی غربت به راحتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#محمود_ژولیده
▶️
تنها ميان كوچه ها من ديده بودم
مادر زمين افتاد و من ترسيده بودم
ترسيده بودم مادرم درجا بميرد
چون غنچه از طوفان به خود لرزيده بودم
@hosenih
از بس كه سنگين خورد سيلي ، روي ياسش
من جاي او چون گل زهم پاشيده بودم
ضربه به جان خويش قطعاً مي خريدم
گر زودتر از مادرم جنبيده بودم
يادش بخير آندم كه بازوي كبودش
مخفي ز بابا نيمه شب بوسيده بودم
شد تلخ تر از گرية صد ساله بَهرم
آندم كه ناچار از پدر خنديده بودم
با كس نگفتم راز اين غم را كه تا حال …
از مادرم اين ناله ها نشنيده بودم
مثل عصا خود را نمودم تكيه گاهش
اطراف چادر را بر او پيچيده بودم
شد انتقام فتح خيبر درب و ديوار
سنگينيِ آن درب را سنجيده بودم
@hosenih
گر رازهايم زين جگر افشا نمي شد
روشن نمي شد تا چه حد رنجيده بودم
گر كه نمي بردي تو اي تشت آبرويم
تا زير خاك اين رازها پوشيده بودم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih