. 📰دکه‌ی تیترخوانی یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ #سواد_رسانه #مهارت_رسانه #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#پیش_به_سوی_نوشتن 🍃با سلام و احترام خدمت اعضای صفحه نویسندگان حوزوی 📌به یاری خدا در حال بازسازی روش‌ها برای انتشار بهتر محتوا و تعامل با نویسندگان هستیم. 🍀چند خبر خوش و تغییر در ارتقای کانال داریم که بعد از ماه صفر اعلام می‌کنیم. 🔹از این که در مسیر پویش نوشتن و خوانش آثار نوقلمان ما را یاری می‌کنید، سپاسگزاریم 💐حضور یکایک عزیزان را در مسیر جهاد روایت و تربیت نویسندگان ارزشمند می‌دانیم. 🌼 این صفحه، خودجوش و جهادی است و صرفا با انگیزه طلبگی و تحول در امر «تبلیغ مکتوب» راه‌اندازی شده است. #پویش_نوشتن #پویش_کتابخوانی #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#با_مخاطبان گدایی دنبال نصيحت و پند بودم. پیش یک بزرگ مردی رفتم! با صدای آرام گفتم استاد نصیحتی بفرمایید! زیر چشمی نگاهی حواله ام کرد. کمی ترسیدم! نکند چشم برزخی داشته باشد و نامه اعمالم را از با بسم الله تا نون پایان زیر و رو کرده باشد. گفت: گدا باش! گفتم شاید درست نفهمیده باشم دوباره گفتم نصیحت بفرمایید؛ ابرو هایش دَرهم فرو برد و گفت: چندبار بگویم! گدا و بخیل باش! باخودم گفتم: چون قافیه به تنگ آید شاعر به جفنگ آید. این همه علما می گویند. بخشنده باشید حالا این مرد می گوید گدا باش.! انگار ذهن خوان بود. گفت: منظورم این نیست که در خرج کردن پول و مال گدا باشی! نه؛ در خرج کردن عمرت گدا باش! نگذار مفت مفت عمرت به فنا برود. بخیل باش در صرف کردن عمرت. جایی این گوهر را خرج کن که سود کنی و به دست بیاوری، نه حسرت بخوری! 🖌محمد مهدی پیری #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#با_مخاطبان 🍃 عشق؛ راه رسیدن به توست... از پشت حباب نازک اشکهایم؛ برای تو می نویسم؛ به نام نامی بی سر... نامت را می نویسم و بزرگی ات ،تمام تنم را می لرزاند ای کهکشان خلاصه شده در تبسم ماه. زمین آبستن زلزله ای مهیب است ؛ از تو سوال می‌کنند: " عَنِ ٱلنَّبَإِ ٱلۡعَظِيمِ " وَفَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ ..... منای تو کجا و منای ابراهیم کجا؟ شکوهمندتر از قیام تو قیامی ندیدیم ای نخل بی سر ؛ که فریاد با تو آغاز شد... شاه بیت غزل : غزل چگونه بگویم زقطعه های تنت که بیت بیت تو از پیکرت جدا شده است یا ذبیح الله؛ تو نخستین کسی هستی که ایام حج را به چهل روز کشاندی" وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْر " تو نقطه وصل تمام شعاع های نور جهانی که مرکزیت جهان در تو معنا می یابد. به راستی که کربلا چکیده تاریخ است و برای رهایی از انجماد و رخوت باید دل به " عشق " سپرد که: فاشهد ان العشق؛ سبیلنا الی الله.. 🖌فاطمه بیگدلو #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

داستان کوتاه پذیرایی ساده از مجموعه داستان شکوفه عاشق شده به مناسبت ایام محرم #محرم #اربعین #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#نشست_نقد_کتاب |#مدرسه_فکرت ✅ نشست نقد کتاب « داستان بریده بریده » 💠 با حضور نویسنده کتاب حجت‌الاسلام علیرضا نظری خرّم و ناقدین محترم خانم دکتر منصوره رضایی پژوهشگر ادبیات آئینی و آقای ابراهیم اکبری دیزگاه مدرس و محقق روش‌شناسی، نقد ادبی و رمان نویس در مدرسه فکرت برگزار می‌شود. ▫️شرکت در این نشست رایگان بوده و امکان مشارکت حضوری و مجازی فراهم است. ساعت: ۱۷ تا ۱۹ مکان: قم، بلوار بسیج، موسسه شناخت 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ @Fekrat_Net

. موج #پویش_نوشتن_در_حوزه به خراسان رسید 🔰پوشش گسترده نخستین دورهمی صمیمی نویسندگان حوزوی خراسان در خبرگزاری ملی و استانی 🖋خبرگزاری رسمی حوزه https://www.hawzahnews.com/news/1103920 🖋خبرگزاری تسنیم https://tn.ai/2942479 🖋خبرگزاری فارس https://b2n.ir/f37887 🖋خبرگزاری قدس https://b2n.ir/r87623 🖋خبرگزاری رسمی حوزه https://hozehkh.com/OneEntry?id=48707 🖋خبرگزاری رسا https://rasanews.ir/0036Ya 🖋پایگاه تحلیلی صدای مشهد https://b2n.ir/w91258 🖋پایگاه خبری همسو نیوز https://b2n.ir/f02032 🖋مجله سپیده سحر https://b2n.ir/y34167 🖋پایگاه خبری تحلیلی پیام فارس https://b2n.ir/y04814 #نویسندگان_حوزوی_خراسان👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b #جهاد_روایت #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

بسم الله چند خطی درباره وقایع اخیر و حس مشترکی که میان ما هست. اگر تا به حال چنین حسی داشته‌اید برایم بنویسید: @t_sedyaser ✍️ سیدیاسر تقوی #جهاد_روایت #فعالان_فرهنگی #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#با_مخاطبان 🍃 رزق معنوی چند روز پیش دست برادرزاده‌ام را گرفتم و با هم رفتیم کتابخانه کودک دنبال دخترم. در راه برگشت دخترم در پیاده رو دستش را از دستم جدا کرد و تا سر اولین کوچه دوید،اما دست برادرزاده جان،هم چنان در دستم بود.خانمی از پشت سر به ما نزدیک شده بود.( این را از صدای پاشنه کفش هایش که حسابی نزدیک گوش مان آمده بود می گویم.)اما چون پیاده رو تقریباً باریک بود،نمی توانست از ما جلوتر برود.کمی خودم را به برادرزاده ام نزدیک کردم تا آن خانم بتواند رد شود.وقتی رد شد،دیدم خانمی مانتویی است که موهایش از زیر شال چند سانتی متری اش بیرون زده،بافته و با گیره ای عروسکی بسته بود.برادرزاده ام از دیدن گیره عروسکی خنده ای روی لب هایش نشست. دستم را مثل تیری که از کمان رها شده باشد،ول کرد و به طرف آن خانم که کمی از ما دور شده بود،دوید.من هم که فکرش را خواندم،پی اش دویدم،اما تا من رسیدم کار از کار گذشته بود و دست زینب به موهای آن خانم رسیده بود.دیدم که آن خانم هم برای لحظه ای ایستاد و پشت سرش را با عصبانیت نگاه کرد.(شاید فکر کرده آدم بزرگی به موهایش چنگ انداخته تا به قول خودشان آدمش کنند.) تا آن موقع من،نفس نفس زنان رسیدم و عذر خواهی کردم و گفتم که قصدش بازی با گیره موهایش بوده و لا غیر. نمی دانم چقدر از حرف های من را در نفس هایم شنید،اما دیدم لبخند جای عصبانیت را روی صورت آن خانم گرفت.گیره موهایش را باز کرد و رو به زینب گفت:« این گیره برای تو.»و به من نگاهی انداخت و گفت:« امروز این دختر با زبان بی زبانی به من فهماند که نباید موهایم دیده شود.» و از ما تشکر کرد.شالش را تا جایی که جا داشت روی موهایش انداخت و ما بقی موهایش را زیر یقه مانتو که نه، همان کت یک کم بلندش پنهان کرد. ما از هم خداحافظی کردیم و هر کدام مان دنبال کارمان رفتیم. خدا را شکر.این هم رزق معنوی آن روز که روزی مان شد. 🖌 فاطمه دماوندی #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#با_مخاطبان ✔️ کوتاه نوشت‌های یک عاشق اربعینی 1️⃣زیارت اربعین از علائم شیعه است اما چرا امروز اربعین مهمتر از برخی اعمال دیگر است؟ چون اربعین اولین حرکت جمعی به سمت تمدن نوین اسلامی و زمینه ساز ظهور و خنثی کننده توطئه های بزرگ دشمنان اسلام و ضامن اسلامیت جوامع شیعی و اسلامی و مقدمه ای بر نابودی رژیم غاصب صهیونیستی است. 2️⃣گفتم: اربعین درراهست آیاتوهم درراه اربعینی؟ گفت:گربطلبد،آری! گفتم: نطلبیده؟ گفت:مگرطلبیده؟ گفتم:دیدی ۲۰ سال پای روضه امام حسین بودی امااز دعوت او غافل؟ گفت:چطور؟ گفتم:مگرنشنیدی که بعدازشهادت یاران مارا به یاری خواندوگفت: هل من ناصرینصرنی؟ گفت:میرم گفتم:کجا؟ گفت: اداره گذرنامه 3️⃣در روزهای پرخطرسالهای ۹۳ و ۹۴و ۹۵ و ۹۶ که پای پیاده از نجف به کربلا می رفتی ویا درکاظمین و سامرا حضور می یافتی حاج قاسم و ابو مهدی المهندس رادرهرقدم کنار خود حس میکردی که راه را گویا از وسط میدان مین گشوده بودند و تو میتوانستی شیعه و مقاوم بودنت را در امنیت کامل به اثبات برسانی. 4️⃣ در روزهای پرخطرسالهای ۹۳ و ۹۴و ۹۵ و ۹۶ که پای پیاده از نجف به کربلا می رفتی ویا درکاظمین و سامرا حضور می یافتی حاج قاسم و ابو مهدی المهندس رادرهرقدم کنار خود حس میکردی که راه را گویا از وسط میدان مین گشوده بودند و تو میتوانستی شیعه و مقاوم بودنت را در امنیت کامل به اثبات برسانی. #اربعین #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#با_مخاطبان سوغاتی از سوره انفال يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! [ ﺑﺎ ﻓﺎﺵ ﻛﺮﺩﻥِ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻭ ﺟﺎﺳﻮﺳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺷﻤﻦ ] ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻧﻜﻨﻴﺪ ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻫﻢ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻧﻮﺭﺯﻳﺪ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻴﺪ [ ﺧﻴﺎﻧﺖ ، ﻋﻤﻠﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ . ](٢٧) 🔸 و چه زیبا خداوند متعال مؤمنان را به خیانت نکردن دعوت می نماید: ☑️ ابتدا مؤمنان را به خیانت نکردن به خدا و رسول دعوت می نماید؛ 🔺اولا منظور خیانت نکردن به دین خدا و قوانین این دین که همان قرآن است و احکام خداوندی که توسط ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین از دل همین قرآن برای بشریت بیرون آورده اند می باشد. ✅ ثانیا منظور از خیانت نکردن به امانت هایی که میان خود شما وجود دارد، انسانیتِ انسان، عقل، فهم، درک، وجدان، شرف، غیرت، شجاعت، دلیری، حیاء، عفت، پاکدامنی، شخصیت، سلامتی، جسم، روح، اعضاء و جوارح و... همه نعمت هایی که خداوند در این دنیا به انسان داده است تا در جهت به کمال رسیدن خود تا خلیفة اللهی، بکار گیرد. 🔺 لذا هم باید از نعمت های دریافتی از خداوند شکرگزاری نمود تا بر نعمت ها افزوده شود و هم اینکه از آنها در جهتی که برای بکارگیری آنان مشخص شده، بکارگیری نمود. #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

. ✍️ گاهی همین اندازه تبلیغ مکتوب تأثیرش را در ادامه نوشتن می گذارد؛ امیدواریم نوشتن خود را در یکی از قالب های خاطره، یادداشت و روایت ارسال کنید. #پویش_نوشتن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

💠فیلم های پست مدرنیسم و تاثیر آن بر اذهان ✍️ فاطمه ترابی گاهی یک فیلم فاخر چنان اثری در ذهن و روح مخاطب وارد می کند که تا مدتها حلاوت و شیرینی آن در وجودش ته نشین می شود و به تعبیری دیگر آنِ فرد را تکانی می دهد. تاریخ سینمای ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، فیلم‌ها و سریال‌های های فاخری در تاریخچه سینمای ما حک شدند که در گوشه ای از ذهن جا گرفتند . مصداق آن، فیلم سینمایی زیر نور ماه ساخته رضا میر کریمی، طلبه جوانی که شرط معمم شدن خود را منوط به هدایت یک نفر می داند ، معتقد است پدر بزرگش نفس گرمی داشته و هنوز به اون حد از شناخت نرسیده است که یادگار پیامبر را به امانت بکشد، بعد از فراز و نشیب‌هایی که در مسیر زندگیش رخ میدهد ، در آخرین سکانس فیلم به اون رضایت درونی می رسد و معمم می شود. با اینکه مدتها از اکران فیلم گذشته اگر فلش بکی به آن بزنیم حس خوشایندی به مخاطب دست می دهد، اما اخیرا شاهد فیلم‌ها و سریال هایی هستیم که هیچ مفهوم و معنایی ندارند ، چندی پیش در پلتفرم نما آوا تبلیغ سریال مترجم توجهم جلب کرد چند پارت از سریال دیدم، غزاله نقش اول داستان، بعنوان راوی؛ همه مفاهیم از نظرش نسبی هستند، هر چه جلوتر می‌رود ارزش‌ها و مفاهیم ذهنی‌اش رنگ می‌بازند تا جاییکه از تشخیص حق و باطل عاجز می‌شود. عباراتی چون «دیگه به خودمم شک دارم» و یا «همه چیز در تاریکی فرو رفته» مدام از زبان او شنیده می‌شود و این یعنی در جهان فیلمساز مفاهیم هیچ ارزش ذاتی ندارند و نسبیت باوری و اصل پلورالیسم اخلاقی و حتی دینی در جغرافیای داستان موج می‌زند و این پیامی است که در سراسر داستان به مخاطب القا می‌شود، مخاطبی که در یک کشور اسلامی و پایبند به ارزش‌های اخلاقی و دینی زندگی می‌کند. این طیف از سریال های پست مدرنیسم، که نگاهی نسبی گرا به مفاهیم اخلاقی و باورها دارد به شدت آسیب زا است. در این مکتب هر چیزی مجاز است ، همه قوانین و موازین سنتی بی اعتبار می شود. از اونجاییکه رسانه تأثیر بسزایی در شکل دهی هویت نوجوانان و جوانان دارد ، و الگو سازی می کند، دقت بیشتر ناظران امر را می طلبد. #رسانه #هویت #پست_مدرن #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

📌«ایمان و امید» نسخه شفابخش ✍️ محمدجواد سلیمانی بیایید دو نفر را تصور کنیم که دچار بیماری صعب العلاج شده و وضعیتشان روز به روز بدتر میشود. درد تمام بدنشان را فرا گرفته و بنیه جسمیشان رفته رفته تحلیل می رود. 1️⃣نفر اول اما از لحاظ روانی مغلوب بیماری خود شده. پایان بیماری را مرگ تصور میکند و شب ها بدون اینکه بتواند چشم برهم بگذارد تصورات خود را از پایان زندگیش مرور میکند. به پزشک خود اعتمادی ندارد و راه های درمانی اش را ناکارآمد می داند. مدام از مشکلات خود شکایت دارد. از اطرافیان توقعات نا بجا دارد. از آنجایی که کاملا از برگشت سلامتی خود نا امید شده، به دستورات پزشک هم چندان اعتنایی نمیکند. 2️⃣اما نفر دوم پیوسته با بیماری خود میجنگد. امیدوارانه به زندگی خود ادامه میدهد و نمیگذارد اطرافیان از رنج بیماری او آزرده خاطر شوند. به پزشک خود ایمان دارد و با برنامه درمانی او لحظه به لحظه پیش میرود. شب ها قبل از خواب در ذهن خود به دوران پسا بیماری و برنامه هایی که برای زندگی دارد فکر میکند. او اصلا خود را بازنده تصور نمیکند. همه ی ما با آدم های دسته اول و دوم مواجه شده ایم. به صورت معمول آدم های دسته اول زودتر از بین می روند و بیماری خیلی سریع زمین گیرشان میکند.ای بسا ناامیدیشان در گسترش و تعمیق بیماری نقش موثری داشته باشد. اما آدم های دسته دوم شانس بیشتری در بهبود بیماری خود دارند و سریع تر به چرخه زندگی برمیگردند. خود را باور میکنند و با انگیزه بدنبال بازگشت سلامت خود حرکت میکنند. هر دو با یک واقعیت مواجه شده اند و دست و پنجه نرم می کنند اما دو سبک متفاوت در مقابله را دنبال میکنند. ایمان و امید آن چیزی است که میتواند ایران از تنگناها خارج کند، وضعیت موجود خود را به وضعیت مطلوب تغییر دهد. جنگجویانه با مشکلات روبرو شود و به فکر ساختن ایران در نظم جدید جهان باشد. این همان نسخه فرمانده خبیر و دانشمند ما برای ساختن ایران قویست و دقیقا همان چیزی است که دشمن آن را در ذهن جوان ایرانی هدف گرفته است. فکرانه را اینجا بخوانید #رهبر_انقلاب #ایمان #امید #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

🍂 ظاهراً ته جهنم! ✍️ مجتبی عادل پور، عضو تحریریه مدادالفضلاء چند وقت پیش، برای تبلیغ به یکی از مراکز آموزشی رفتم. سر میز ناهار تلاش کردم با یکی از کادری‌ها هم‌کلام شوم. اوّلش راه نمی‌داد و به قول رزمی‌کاران، گاردش بسته بود. البتّه اصولاً نظامی‌ها در ارتباط‌گیری کمی سرد هستند. از یگان خدمتی‌اش پرسیدم. به شوخی و با خندهٔ نرمی گفت: «یگان جهنّمیان!» بعد خنده‌اش را دزدید و گفت: «از اعضای یگان موزیک هستم.» بعد این‌طور ادامه داد که اسلام از بیخ و بن، روی خوش به موسیقی نشان نداده است! چهره‌اش جوان نشان می‌داد؛ اما ۴۷ ساله بود. مدرک کارشناسی ارشد هنر، گرایش موسیقی داشت. در میانۀ حرف‌هایش خاطره‌ای تعریف کرد که برایم خیلی جالب بود و درس‌آموز. خاطره‌ای که شنیدنش برای اهل تبلیغ، خالی از لطف نیست. درسش هم این است که مبلّغ وقتی به جایی دعوت می‌شود باید پیش از منبر، مخاطبش را بشناسد. افزون بر این، شرایط را بسنجد و مقتضای حال سخن بگوید. گفت: یک‌ وقتی سی چهل نفر از بچه‌های یگان موزیک را در حسینه جمع کردند. حاج آقایی را هم دعوت کرده بودند تا برای ما سخنرانی کند. از قضا این روحانی، موضوع بحثش را موسیقی قرار داد. حالا خبر نداشت که همۀ ما از کادری‌های یگان موسیقی هستیم. هرچه آیه و روایت و استدلال در مذمّت موسیقی بود رگباری ریخت روی سرمان. همۀ ما نیز، چسبیده بودیم به زمین و با هر آیه و روایتی که می‌شنیدیم، سرخ و سفید می‌شدیم. پس تمام شدن سخنرانی از منبر پایین آمد و در کنار ما نشست و پرسید: «راستی شما کجا هستید؟» یعنی در کدام یگان خدمت می‌کنید؟ ما که آن همه روایت دربارهٔ موسیقی شنیده بودیم، گفتیم: «با این چیزی که شما امروز برایمان بیان کردید، ظاهراً ته جهنم!» #خاطرات_تبلیغ #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

نام کتاب:اربعین حسینی امکان حضور در تاریخی دیگر ✍️ استاداصغرطاهرزاده مجموعه‌ای دینی، معرفتی پیرامون پیاده‌روی تمدن ساز اربعین در سال‌های اخیر درسه ضلع متفاوت ۱_«معنای حماسه میلیونی پیاده روی اربعین حسینی» ۲_«اربعین؛سنتی درحال شکوفایی» ۳_«اربعین؛امکان حضور درتاریخی دیگر» این صفحه را از دست ندهید #معرفی_کتاب #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN