🔴 مقاومت یا مذاکره
فلسطین، سرزمینی که سالهاست زیر سلطهی اشغالگران قرار دارد. گرگهای اشغالگر مدتهاست، بر آن خیمه زدهاند. مردم فلسطین بیش از نیم قرن است که درگیر مبارزه با اشغالگران صهیونیست هستند؛ اما حاکمان و دولتمردان فلسطینی چه اقدامی درمقابل اشغال سرزمین خود انجام دادند؟
یکی از اقدامات دولتمردان فلسطینی در آن زمان، سازش با صهیونیستها و پذیرش رسمیت آنان بود. آنان به امید گرفتن امتیازاتی از صهیونیستها، حاضر به صلح و به رسمیت شناختن آنان شدند، اما نهتنها به هدف خود نرسیدند، بلکه هر روز مجبور به دادن تلفات و امتیازات بیشتر شدند و اکنون بعد از گذشت ۷۰ سال، مردم فلسطین هنوز، شاهد شهادت عزیزان خود، توسط اشغالگران صهیونیستی هستند.
آری ثمرهی مذاکره با گرگصفتان تاریخ، چیزی جز باج دادن همیشگی و نابودی آرمانها و سرمایهها نیست.
سرنوشت فلسطین درس عبرتی است برای همهی دولتمردان تاریخ تا دریابند، مقاومت و ایستادگی، تنها راه مقابله با استعمارگران است.
درود بر سردار مقاومت که با عزت و اقتدار درمقابل دژخیمان ایستاد و آنان را به زانو درآورد.
✍ ا. دهقانی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✅اخذ، انتقال و استمرار، صلاحیت های ترتّبی مبلغ دین
حضرت امیر(ع) در حکمت 147 نهج البلاغه در بعد علمی سه صلاحیت عمده را لازمه شخصیت «داعیان الی الله» می دانند. این سه خصیصه جنبه ترتبی دارند و به نوعی بیانگر مراحل تربیت دینی هستند که خود نشان دهنده این مهم است که آن حضرت رسالت مبلغ دین را نه انتقال معارف بلکه مراقبت و فراتر از آن به شاکله رساندن می دانند. همچنین گویای این حقیقت است که مبلغ دین همان مربی دینی است.
اینکه این موارد صلاحیت و نه وظیفه نام نهاده می شود از کلام حضرت قابل اثبات است.
🔸اخذ
اخذ به معانی گرفتن است. حضرت در ابتدای حکمت آرزو می کنند کاش حاملی برای علمش وجود داشت تا می توانست علم اش را به سینه اوالقا کند. خطاب به کمیل می فرمایند: «إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً؛ بدان كه در اينجا(اشاره به سينه مبارك كرد)دانش فراوانى انباشته است». بعد از حاملی که باید این علم را اخذ کند سخن می گویند. حضرت ضعف های اخلاقی و معرفتی را مانع کسب چنین صلاحیتی می دانند.
به باور علامه جعفری نقص بسیاری از مربیان بشریت در مرحله اخذ بوده است. چنانکه تنها نیم رخی از حقیقت انسان را یافته اند و انسان را در همان نیم رخ میخ کوب کرده اند. مبلغ(بخوانید مربی) باید معارف تربیتی را به درستی شناخته باشد اهداف و مقاصد خلقت انسان و هستی را یافته باشد، غایت تربیت را درک کرده باشد و نسبت به استعدادهای مخاطب(بخوانید متربی)شناخت های لازم را داشته باشد و نیز ازآفات منشی و رفتاری محفوظ مانده باشد.
🔸 انتقال
مبلغ وقتی از مرحله اخذ فارغ شد به مرحله انتقال وارد می شود، تا معارف دینی را به قلب متربی برساند. حضرت در این باره می فرماید: «یحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ؛ خدا به وسيله آنان(مربیان تربیت دینی)حجّتها و نشانه هاى خود را نگاه می دارد، تا به كسانى كه همانندشان هستند بسپارد و در دلهاى آنان بكارد». تعبیر "یودعوا" اشاره به تعلیم علوم و اسرار آماده ای است که همچون امانتی از صندوقی به صندوق دیگر منتقل می شود.
🔸استمرار
رسالت مبلغ در بیان حضرت با ابلاغ و تعلیم به پایان نمی رسد، بلکه باید معارف در دل و جان متربی رسوخ و رسوب داده شود. یعنی اقدامات تربیتی باید موجب ملکه شدن آموزه های دینی در متربی شود. «حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ» دراین فراز، از کاشتن بذر معرفت در دل وجان متربی سخن به میان می آورد. تعبیر "یزرعوا" اشاره به آن دارد که باید بذرمعارف افشانده شود و تدریجاً در دل متری پرورش یابد تازمانی که به ثمر نشیند.
📚برشی از مقاله صلاحیت های حرفه ای مربی تربیت دینی؛ارائه چارچوبی همسو با حکمت ۱۴۷نهج البلاغه
✍روح الله شهریاری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌 کلاب هاوس؛ سوار بر رخوت انسان مدرن
امتداد فلسفه در زندگی عینی اگر در غرب موفق بوده، به این دلیل است که به عنصر نیاز و سلیقه انسان مادی اهمیت زیادی می دهد. این توجه در تکنولوژهای ارتباطی و اپلیکیشن های ارتباط جمعی نیز دیده می شود. بشر امروز که در عصر مدرن متصف به صفاتی مانند عدم تحرک، یکجانشینی، خستگی، کم انگیزگی، فردگرایی و ... شده است، بهترین راه ارتباط جمعی را استفاده از نرم افزارهایی می داند که همگی در یک گوشی موبایل در دستان او قرار دارند. قطعا این، بهتر از ارتباطات فیزیکی و چهره به چهره و حضور گرم اجتماعی است که نیاز به حرکت و ارادهی بیشتر دارد. دنیای مدرن این حرکت و اراده را نشانه رفته است.
زمانی رخوت انسان به حدی بود که اپلیکیشن های متن محور برای او بهشت تنبلی و کسالت بود و با نگارش متن، ارتباطات خود را بر قرار می کرد. به تدریج و بر مبنای حرکت جهان مدرن که قرار است این رخوت را بیشتر کند، اپلیکیشن ها به سمت تصویرمحوری و فیلممحوری رفتند و خیال افراد را حتی از تایپ کردن راحت کردند. اما اکنون، نرم افزارهایی که بتواند کم ترین تحرک و فکر را به مخاطب تحمیل کند، اولویت دارند. اینجاست که مانند کلاب هاوس می تواند به خوبی بر این موج سوار شود. کلاب هاوس یک اپلیکیشن صوت محور است و به عبارتی انسان بدون هیچ تحرکی صرفا با چرخاندن زبان یک مشارکت تمام در آن خواهد داشت. کلاب هاوس دو مشخصه اصلی انسان و دنیای مدرن را در خود دارد؛ هم به رخوت و کسالت انسان امروز پاسخ مثبت داده و هم ارتباطات را به مجازی ترین شکل خود سوق داده است.
از طرف دیگر، همه می دانیم که صوت و به عبارتی صحبت کردن نسبت به متن و تصویر امکان خطای بیشتری دارد. حرف زدن در فضای مجازی به خصوص وقتی آنلاین باشد طبیعتا دارای اشتباهات گسترده تری خواهد بود. این آسیب را به عدم بلوغ فرایند گفتگو در جامعه اضافه کنید. لذا بزودی ما به ناهنجاری ها، خطاها و آسیب های زبانی بسیاری در کلاب هاوس مواجه خواهیم شد. هر چه بیشتر حرف بزنید بیشتر در کلاب هاوس مشارکت خواهید داشت و هر چه بیشتر حرف بزنید کمتر فکر می کنید.
احتمالا در نسل آینده اپلیکیشن های ارتباطی، ما با برنامه هایی مواجه خواهیم شد که به طور کل کنش معناداری از اعضای بدن را نیاز نداشته باشد و نسبت به انتقال داده های ذهنی و کنش مغزی عمل کند بدون اینکه شما صوتی تولید کنید یا متنی بنویسید یا تصویری منتقل کنید. شاید این اتفاق با پلک زدن، یا اراده ذهنی اتفاق بیفتد اما قطعا این مسیر طی خواهد شد. حرکت تکنولوژی های ارتباطی مدرن قرار است نیاز انسان تنبل و سست مدرن را پاسخ دهند که اصل وی بر عدم تحرک، یکجانشینی، عدم تأمل، عدم تفکر است.
لازم به ذکر است آنچه ذکر شد صرفا یک زاویه نگاه به کلاب هاوس است. قطعا می توان از زوایای دیگر این ابزار و مانند آن را مورد مطالعه قرار داد.
✍️ احمد اولیایی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴نگفتههای ظریف
🔵 صوت کامل مصاحبه ظریف را با دقّت گوش دادم.
جدا از گفتههای ناراحت کننده و دشمن شاد کن ظریف در مورد میدان و مرد میدان، امّا نکته مهم دیگر، نگفتههای اوست.
از آنجایی که قرار بود این مصاحبه تاریخ شفاهی باشد و تاریخ یعنی ماوقع و به عبارت دیگر یعنی هر آنچه اتفاق افتاده است، امّا؛ در مصاحبهی ظریف موارد زیادی به سهو یا به عمد از قلم افتاد.
مواردی مثل:
لزوم قدم زدن با جان کری در حالی که تخاصم آمریکا پایان نیافته بود...
ممانعت از رفتن کشتی امدادی به یمن در پی تماس جان کری...
جیسون رضائیان...
عکس با افسر اسرائیلی...
ارتباط با نایاک...
خسارت محض خواندن برجام توسط رهبری...
پشیمان شدن رهبری از اجازه دادن برای مذاکره...
عدم لغو تحریمها در پی اجرای برجام، خلاف وعدههای داده شده...
انکار اهداف اقتصادی برجام و پر رنگ کردن اهداف اخلاقی...
خاطرات شِرمَن و گریههای او...
از دست دادن فرصتهای اقتصادی همسایهها و کشورهای شرقی...
متهم کردن سپاه به پولشویی...
و...
شاید یکی از علل نپرداختن به این مسائل عجلهی مصاحبهکننده یا آمران مصاحبه برای کشاندن بحث_با بهانه و بیبهانه_ به مسأله کاندیدا شدن ظریف در انتخابات بود.🤔
✍ سیدمیلاد حسینی، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
#مذاکره #میدان
#انتخابات #ظریف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌱 رسانه روی اعصاب فرزندان
اولین گام برای کسب سواد رسانه موضوع آموزش است، هم والدین و هم فرزندان هر دو استفاده از فضای مجازی نیازمند آموزش هستند.
آموزش والدین و همچنین فرزندان میتواند از طریق شبکهها و فضاهای آموزشی (مدارس، دانشگاه، و... ) و همچنین از طریق خود رسانهها (روزنامهها، تلویزیون فضای مجازی و ...) صورت پذیرد.
در حال حاضر کودکان و نوجوانان ما بیشتر وقت خود را در فضای مجازی صرف میکنند، علاوه بر این برخی از این کودکان و نوجوانان والدین شاغل دارند و در خانه تنها هستند و همین تنهایی باعث می شود که بیشتر سراغ فضای مجازی بروند.
استفادهی بیش از حد از فضای مجازی، روی سیستم اعصاب و روان بچهها تبعاتی دارد و باعث ایجاد اختلالات روانی مثل بیقراری، زودرنجی، پرخاشگری و حواس پرتی میشود. البته این فضا نیاز به کنترل و نظارت مستمر دارد.
یکی از فوائد سواد رسانه این است که مخاطبین رسانه نسبت به محتوایی که توسط رسانه ارائه میشود، حساس میشوند، و محتوای دریافتی را به خوبی نقد میکنند، چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: اگر برای شما خبری را آوردند، راجع به آن جستجو کنید و خبر را انتشار ندهید تا از صحت صدق و کذب آن باخبر شوید. (حجرات۶) بنابراین کسانی که به سواد رسانه مجهز میشوند پیامهای دریافتی را بخوبی مورد تحقیق و بررسی قرار میدهند. و فریب هر پیامی را نمیخورند، و به دام هر تفکری نمیافتند.
مهمترین عامل آسیبهای فضای مجازی ضعف مدیریتی است، این فضای پر از خطر، به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح از سوی مدیران و مسئولان و نساختن محتوای صحیح برای فرزندان مشکلاتی را در پی دارد، در وضعیت حاضر نیاز به بسیج عمومی از سوی دستگاههای اجرایی مثل وزارت علوم، وزارت ارتباطات، وزارت ارشاد و آموزش و پرورش هستیم، تا با برنامه ریزی صحیح، آسیبهای فضای مجازی را کاهش دهیم.
حال انتخاب با ما است که با دیدی باز و آگاهی کامل از فضای رسانه استفاده ببریم، یا اینکه بدون سواد رسانه دچار انحراف و مشکلات عدیدهی آن شویم.
✍ مهری یزدانپناه
#رسانه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✍ زندگیتان را با «قلم»، بهتر رقم بزنید
💐خیر مقدم به عزیزانی که به ما پیوستند، لطفاً با نظرات و پیشنهادات سازنده، خادم خود را در کانال نویسندگان حوزوی همراهی بفرمایید. 🙏
🌱 این کانال به صورت خودجوش و جهادی اداره میشود و به هیچ نهادی وابسته نیست.
#پیام_مدیر
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌 تراژدی ننوشتن
همه ما روزانه حرف میزنیم و پشت بندش، یا میخندیم، یا آزرده میشویم و یا سر در لاک سکوت و تأمل فرو میبریم؛ زبان ما فعال است، البته زبان شفاهی ما.
پرسش اینجاست، چرا به مقداری که حرف میزنیم، نمینویسیم؟
بارها درباره وضعیت کتاب و کتابخوانی شنیدهایم و خواندهایم. رسانهها از منفی بودن سرانه کتابخوانی گله میکنند، نخبگان و دلسوزان کتاب از سرنوشت فرهنگ و ادبیات مینالند.
پرسش اینجاست، چرا این تبوتابها، کارگر نمیافتد؟ چرا اخبار بازار کتاب، آشوب به جان ما نمیاندازد؟
برخی دردمندان فرهنگ کتابخوانی از گره گشودن این دردها میگویند، در حالی که از گرهیابی کمتر سخن شنیدهایم.
به دیدگاه نگارنده، گره اصلی نخواندن، ننوشتن است، جامعهای که لذت نوشتن را ننوشد، چگونه کتابها را سر بکشد؟!
جامعهای که زبان نوشتن ندارد و با قلم و کاغذ و تایپکردن قهر است، چگونه از آثار و موالید مکتوب دیگران کام بگیرد؟
شاید این مثال جالب باشد، پدری که دختر ندارد و وارد دنیای «دختردارها» نشده، چگونه درباره آن ربطها و دنیای پدر_دختری میتواند بگوید و بنویسد؟
زبان نوشتن، زبان فطرت است و با ساحت مهارت نویسندگی متفاوت! تا نوشتن همگانی نشود، خواندن همگانی نخواهد شد. تا خواندن همگانی نشود، مردم از نویسندگی گریزانند و فرهنگ و کتاب و مکتب ما هماره با کمبود نویسندگان تمامعیار روبهرو است.
اکنون میتوان ادعا کرد، بسیاری از ما مزه حرف زدن را چشیدهایم و مزه نوشتن را نه...
و عاقبت، آن میشود، کسانی که بیشتر حرف میزنند بر زندگی ما حاکم میشوند، نه کسانی که بیشتر مینویسند!
✍ علی اسفندیار
#نویسندگی
#زبان_کتبی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
داعش!
انفجار!
و خنده دختری که دود میشود!
و آه و اشک و ناله ای که پتک میشود بر تن جنازه ای به نام پدر!
و خونی که از چنگ گرگ بی صفت چه بد می چکد!
و چرچیل و هیتلری که هنوز هم از قعر چاه ویل، بر خرمن فرشتگان داس مرگ میزنند!
ننگ و نفرین!
بر مردگانی که ایستاده راه میروند!
#جان_پدر_کجاستی؟! 😭
✍️ محمد مرادی
#کابل #تروریست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 شاگردان «سیدالشهدا»
-آقا! آقا...مژدگانی...مژدگانی.
-چی شده نورالله؟ همه ی کوچه را گذاشتی روی سرت.چه خبر شده؟؟؟
نور الله که از خوشحالی صدایش در نمی آمد گفت:
-مبارکه آقا...الحمدلله میترا خانم و بچه هر دو سالم اند.
خدا یک دختر خوشگل و بامزه عین کوفته قلقلی بهتون داده...
آصف که خبر را شنید، نگاهی به آسمان کرد و با چشمانی که حلقه ی اشک درونش به سختی خودش را نگه میداشت سر به سجده گذاشت.
آصف لباس های خاکی خودش را تکاند و دستان کارگری خودش رو به هم زد و به سمت خانه راه افتاد. خانه ای که از امروز به بعد، سوت و کور نیست. خانه ای که صدای محیا، از امروز روشنی بخش آن میشود.
آصف، محیا را با همان لباس های خاکی و با همان دستان خاکی که سال به سال، مروارید های پینه را در خودش جای میداد بزرگ کرد.
محیا، در مقابل چشم آصف و میترا قد میکشید و بزرگ میشد. محیا بزرگ میشد و لباس های رنگارنگ و زیبای افغانی میپوشید و دل پدر و مادرش رو میبرد؛ ولی لباس آصف همان لباس همیشگی و همان پیراهن و شلوار خاکی ِ کارگری.
تا اینکه همان کوچه، همان خانه؛ نورالله میدوید و به سر میزد.
-آقا!آقا!...خاک به سر شدیم.آقا! آقا! بیچاره شدیم.
- چه شده نورالله...؟؟کفر نگو... خیر است ان شاالله...
-آقا! مدرسه سید الشهدا....آقا بمب!! آقا محیاااا...محیاا...محیاااااا...محیااااا... م ح ی ا
▪️به همین سادگی. انسانی آمد و رفت. در حد همین چند خط نوشته ی من...و دنیای دنی و پست که ککش هم نمیگزد...
و آصف از امروز دیگر از دنیا همان لباس خاکی را هم نمیخواهد...دنیای بی دخترش، از همان خاک کمتر است.
🔸پروردگارا! شکایت داریم....
#جان_پدر_کجاستی
✍ احسان توکلیان فرد
#کابل #افغانستان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌سوت پایان
سوت پایان زده شد! و تو هنوز روی نیمکت نشسته ای! دست زیر چانه در حال تماشای مناظر طبیعت هستی!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز در ضاد والضالین لنگر انداخته ای! مخارج حروف تو را زمینگیر نکند که راه سخت و دشوار است!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز در حال ویرایش موهای خود نشسته ای ! آیینه را بشکن که تو را محبوس خود ساخته است!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز منتظر قسمت بعدی سریال احضار ایستاده ای! ماه رفت، هلال رفت، نیمه رفت، پایان نزدیک شده!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز نمی دانی تک فرزندی ، از هر ویروس کرونایی کشنده تر است! رسالت زندگی را نخوانده ای!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز سحر بیداری! بیداری که بیدار باشی! بخواب که شاید خواب تو از بیداری بیدار تر باشد!
سوت پایان زده شد! تو هنوز نمی دانی بخشیده شده ای یا نه! سنگینی گناه را نمی بینی! فکری بکن!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز روزه می گیری! نمی خوری، نمی نوشی! روزه نگیر ؛ بگذار روزه تو را بگیرد تا راهی به درون روزه پیدا کنی، ببینی بهشت گمشده انسان را در اعماق ظلمت دنیا.
سوت پایان زده شد! و تو هنوز اشکی از چشمانت سرازیر نشده است! دست بجنبان که فرصت اندک است!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز بی حال و بی رمق پای سجاده می نشینی! ماه رفت، هلال رفت، نیمه رفت، پایان نزدیک شده است!
سوت پایان زده شد! و تو هنوز مست قصه یوست و زلیخا هستی! هوشیار باید شد، با هوشیاران عالم هم نشین گردید.
✍️ سیدجواد محمدزاده
#ماه_مبارک_رمضان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔅 شما هم میتوانید عضو تحریریهی سراج شوید
👈 دعوت به همکاری
#روزنامه_سراج
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN