eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
469 ویدیو
176 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💎هر نیرو یک عنصر فرهنگی ✍️ امیر خندان نیروی جهادی وقتی وارد منطقه محروم می شود، مورد توجه اهالی قرار می‌گیرد. از مدل لباس و نوع ادبیات، شوخی ها و مزاح ها، گفتگو ها....همه و همه مورد توجه است و زیر‌ ذره بین نگاه اهالی خصوصا جوانان و نوجوانان. نوع رفتار نیروهای جهادی در یک بازی ساده مثل فوتبال، رعایت ادب و آداب غذا خوردن، توجه به وقت نماز، و... هر یک می تواند مولفه فرهنگی تاثیر گذار باشد. به همین دلیل در نگاه دقیق، از این جهت فرقی بین هیچ یک از نیروهای جهادی(عمرانی، فرهنگی، تدارکات، پشتیبانی و...) نیست. حتّی گاهی یک گفتگوی دلگرم کننده در خلال کار عمرانی میتواند جرقه ای برای آغاز یک راه دشوار برای یکی از اهالی مناطق به اصطلاح محروم شود. یکی از مزیت های اردوهای جهادی نشان دادن عملی شعار ما می توانیم است. حل مشکل آب یک روستا و ساخت یک مدرسه، یک اقدام جزئی است برای تحقق شعار ما میتوانیم! و در تحقق این شعار در ذهن اهالی، همه نیروهای جهادی سهیم هستند؛ ولی آنچه که به تجربه دیده ام، حضور روحانیت در میان نیروهای جهادی و اهالی، تمایزی با سایر نیروها دارد. برخی گروه های جهادی به طور خاص در یک منطقه تمرکز میکنند و سالیانی جهت خدمت رسانی و آبادانی یک منطقه تلاش می کنند. شعار ما می توانیم در این مناطق جلوه دیگر و کارنامه روشن تری دارد. پینوشت: عکس مربوط به مشارکت نوجوانان منطقه، برای ساخت منزل برای دامادی است که توان مالی ساخت منزل ندارد. @HOWZAVIAN @delneveshtetalabe
🔻یادداشت‌هایی از آمریکا؛ 🌱 ورزش در فرهنگ عمومی ✍️ حبیب ا... بابایی از بدو ورود به آمریکا، مسئله ورزش در آمریکا را به وضوح می‌دیدم. همان روز نخست، در مسیر رفتن‌ام به موسسه مطالعات فرهنگ (IASC) خانم‌های زیادی را می‌دیدم که گروه گروه در حال دویدن بودند. دویدن و ورزش کردن توده مردم در آمریکا به نظرم چندین جهت و چند دلیل داشت: اول اینکه ضرورت ورزش در مدارس آموزش داده می‌شد و آموزش‌های مستمر نیز ورزش را تبدیل به یک فرهنگ عمومی می‌کرد؛ دوم اینکه وضعیت گرانی دارو و درمان، ورزش را برای سالم ماندن لازم و بلکه واجب می‌نمود (بیمار شدن در آمریکا به لحاظ هزینه‌ها، حتی برای کسانی که برخوردار از بیمه بودند، واقعا وحشت‌زا بوده و هست)؛ و سوم اینکه، فلسفۀ گنگ حیات و وحشت از مرگ به مثابه پایان زندگی، جنگیدن برای زنده‌ماندن را چاره‌ناپذیر می‌کرد. @HOWZAVIAN
🔷 سواد رسانه از منظر قرآن در ماه قرآن(۱) ✍️ حجت الاسلام ابراهیم شریفی، پژوهشگر اخلاق و رسانه 🔰 لاسول، استاد ارتباطات در سال ۱۹۶۸ در مقاله ای فرایند ارتباط را شامل عناصر ذیل می داند: 🔆 چه کسی؟ ❓چه می گوید؟ 🔆از چه مجرایی؟ ❓به چه کسی؟ 🔆با چه تاثیری؟ که در فرایند پیام رسانی و نیز همین مراحل پنج گانه حضور دارند: 🔷خداوند پیام را ارسال کرده 🔶محتوای خبر، پیام الهی است 🔹از مجرای وحی نازل می شود 🔸مخاطب، همه انسان هاست ▫️برای هدایت انسانها آمده است 🔈 نکته اساسی در اخبار و انباء قرآنی این است که همه پیام ها دارای بزرگترین هدف یعنی هدایت گری انسان هاست؛ عنصری که که گمشده بشر امروزی است و شبکه های اجتماعی یا بدون هدف و یا با هدفی جز هدایت گری همراه است بلکه با هدف گمراهی و ضلالت😔 ❇️ در یک تحلیل کل نگر می توان گفت انباء و اخبار قرآنی سه محور عمده دارند: ۱. بیان لایه های نهانی و صورت واقعی گفتارها و کردار آدمیان وَدَّت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ(آل عمران 69) ۲. بیان نقاط عطف و دوران ساز در زندگی بشر به ویژه سرگذشت پیامبران الهی أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(تغابن ۵) ۳. حقایق باطنی جهان هستی و رابطه خداوند با جهان فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ(الأنعام ۵) ادامه دارد... 🔰با ما همراه باشید ... @HOWZAVIAN
🏃🏻‍♂️زندگی تردمیلی ✍️ محمدجواد محمودی وقتی روی راه میری، بعد از یک ربع، نیم ساعت، 🕰و یا نهایتا چهل پنجاه دقیقه، حسابی خسته میشی و به قول معروف کالری میسوزونی!😓 اما فرض کن همین زمان رو، در یک کوچه باغ،🌳 یا یک بوستان و پارک، 🏢و یا حتی یک پاساژ و بازارچه قدم میزدی... در اون حال چه بسا آدم یکی دو ساعت قدم بزنه،🚶🏻‍♂️ اما متوجه نمیشه و به کارش مشغوله! به نظرت علّتش چیه؟!🤔 هر قدم توی و ، 👈🏻 و نو هست، و تو رو یک گام به سوی جلو حرکت میده! اما هر قدم روی تردمیل، چیزی نیست جز تکرار مسیر قبلی البته با تحرّک اعضای بدن!🚴🏻‍♀️ زندگی هم همینطوره، اگر فکر کنیم هر روز، تکرار روز گذشته است! و شروع هر سال، جانشین سال قبلی است؛ قدم روی تردمیل روزمرّگی گذاشته‌ایم! اینکه ساعت گرد است و بعد از یک دور، سر جای اوّلش می‌ایستد نباید گولمان بزند! امروز، دیروز نیست، رمضان امسال، رمضان گذشته نیست، هر روز و لحظه، قدم جدیدی است که باید آن را، خرج رسیدن به هدف حقیقی زندگی کنیم... روز و ماه و سال، قرارداد آدمی است تا گم نشود، و الّا هر «لحظه»، مرواریدی ناب از عمر است که تکرار نمی‌شود‼️ (عليه السلام): هر كه دو روزش برابر باشد، زیانکار است و هر كه امروزش بدتر از ديروزش باشد ملعون است و هر كه پيشرفتى در وجود خود نبيند در كمبود به سر برد و هر كه در مسير كاستى باشد، براى او بهتر از زندگى است. «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» سوره مبارکه ، آیه29 @HOWZAVIAN
🌱 پلاک ۷۹ ✍️ فاطمه میری دلم جای دنج می‌خواهد. جایی مثل کنج بقعه چهار انبیا، بروم و با چهار پیامبر الهی خلوت کنم. السلام علیک یا سلام، سلوم، سهولی و القیا؛ چقدر در کودکی‌ام با نام‌های شما مانوس بودم. کنار پسر امام حسن(علیه‌السلام). السلام علیک یا صالح بن‌الحسن(علیه‌السلام). از کنار بقعه چهار پیامبر بنی اسرائیلی دلم راهی حیاط نه! حیات بیت المقدس می‌شود. آرزو می‌کنم که روزی که شاید که إن‌شاءالله نماز بخوانم در کنار دیوار بُراق. صدایی آشنا می‌آید و من هم خود را در صحن چهار انبیا می‌بینم. آمده‌ام ‌کودکی‌ام را وصل نوجوانی پسرم کنم. از درب جنوبی بقعه بیرون می‌آیم. خیابان پیغمبریه پر است از ماشین‌هایی با پلاک ۷۹. دلم می‌خواهد روی جدول‌های کنار خیابان راه بروم همان‌طور که کودکی‌ام این خیابان را طی می‌کردم. سر می‌چرخانم و چشمم به گراند هتل می‌افتد. چه شکوهی داشته برای خودش. سنش به ۱۵۰ سال نمی‌رسد؛ اما حسابی خسته شده و فرسوده. گراند هتل در بچه‌گی‌ام این قدر خراب نبود. مغازه‌های زیر هتل هنوز باز بودند و من از یکی از مغازه‌ها کتاب و دفتر می‌خریدم. هر وقت به این جا می‌رسم می‌گویم: باید فرقی باشد بین معماری ایرانی و فرنگی. از کنار مسجد پنجه علی(علیه‌السلام) رد می‌شوم. جایی که چقدر در او زندگی کرده‌ام. دلم می‌خواست حتی یک‌بار هم که شده لوح منصوب به دست یدالهی امام‌علی(علیه‌السلام) را ببینم. لوحی که دلیلی بود بر مسمای نام مسجد. چند قدم دیگر، پاهایم می‌ایستد و دستم به نشان ادب بالا می‌رود. انگار هنوز گنبد فیروز‌ه‌ای امامزاده اسماعيل را ندیده، قلبم خبر از رسیدن به جای عزیزی می‌دهد. گوشم پر از صدای دعای توسل می‌شود؛ صدای دختری کوچک که فقط بلد بود دعای توسل بخواند آن هم به غلط. بعضی وقت‌ها درس درست، حرف درست در جای درست چقدر به دل می‌نشیند. صدای خنده‌های کودکان محل توی گوشم زنگ می‌زند. کودکان‌محل بهترین جا را برای بازی پیدا کرده بودند و چه جای امنی! و اینجا بود که دعای توسل دخترک درست شد. هزار بار هم از این خیابان بگذری اما باز هم هزاران رمز ناگفته و نانوشته برایت باقی می‌گذارد. یک شهر چقدر باید باشد که این همه گنج را در خود پنهان کند؟! شاید به اندازه‌ مینودر. و من هنوز یکی از صدها را نگفته‌ام. من هنوز فتح باب نکرده‌ام از باب بهشت. پیچ خیابان ما را به سر در دولت‌خانه صفوی می‌رساند. زیر طاقی می‌ایستم و سرم را آنقدر بالا می‌آورم تا بتوانم کتیبه رضا عباسی را بخوانم. پسرم در این شهر نزیسته اما خطش، رنگ‌و بوی قزوین می‌دهد؛ رنگ و بوی پایتخت خوشنویسی ایران. حالا او هم دنبال امضای رضا عباسی می‌گردد در کتیبه. _مامان دیدم. دیدم امضا رو و خشنود از کشف خود و من خوشنود از کشف او. نور از شبکه‌های بالای کتیبه خودش را به بیرون پرتاب می‌کند. چشمم تاب دیدن ندارد و برمی‌گردد به سمت اولین خیابان ایران، سپه. سنگ فرش خیابان صدای درشکه را در ذهن تداعی می‌کند. چشمم را می‌بندم، گویا صدای کالسکه شاه طهماسب است که با عجله خود را به عالی‌قاپو می‌رساند. گویا اتفاقی افتاده. شاید خبرهایی از عثمانی رسیده باشد! طهماسب وارد عمارت می‌شود. از کالسکه پایین می‌آید و گل خشکیده باغ را می‌چیند. چشم‌ها پر می‌شود از قدمت در خیابان سپه. می‌چرخد و می‌چرخد؛ اما کنار مسجد جامع می‌ایستد. و مسجد جامع و ما ادراک مسجد جامع... ادامه دارد انشالله... @HOWZAVIAN
. 🍂 مهمان روسیاه رسید ماه تو و دل هنوز مانده سیاه بتاب بر دل تاریک و مرده یا الله بدون یاد تو شب‌ها چه سرد و غم‌بار است ببین که روز مرا دوری از تو کرده سیاه نشد شبی به‌هوای تو ترک خواب کنم که نور از تو بگیرم به بامداد پگاه دوباره آمده ماه تو و تهی‌دستم ببین که می‌کشم از حسرت و ندامت آه "فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی" کشید لطف تو دل را به‌سوی این درگاه به پای خویش به مهمانی‌ات نیامده‌ام که يُرْجَعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلىٰ مَوْلاه ببین در آینۀ اشک‌ها نیازم را به حال زار من این روی زرد و خسته گواه چه می‌شود که صدایم کنی حبیب غفور چه می‌شود که مرا هم کنی به‌لطف نگاه امید من، همۀ هستی‌ام، خدای عزیز نخواه بندۀ خود را چنین ذلیل گناه بگیر دست مرا تا نرفته‌ام از دست بیار حبل متین را که مانده‌ام در چاه جز آستانۀ مهرت بگو کجا بروم کجا روم که ندارم به‌جز تو پشت و پناه به دست قهر و عُقوبت، وَلا تُؤدِّبْنی اگرچه عمر شریفم شد از گناه تباه به‌جز محمد و آلش مرا شفیعی نیست که گشته معصیتم کوه و طاعتم پَر کاه تو گفته‌ای که "فَإنّی قَرِیب" آمده‌ام نخواه دست مرا از وصال خود کوتاه نگیر خرده که با دست خالی آمده‌ام نداشت این دل بیچاره در بساطش آه ✍️ ، فروردین ۱۴۰۱ / یکم رمضان ۱۴۴۳ @HOWZAVIAN
🔰 اطلاعیـه‌ مـهـم 🔰 با توجه به استقبال عزیزان جهت ارسال مقالات به کنگره بین‌المللی میرزای نائینی، مهلت ارسال چکیده و مقالات تمدید شد. 📃 مهلت ارسال چکیده مقالات : ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ 📑 مهلت ارسال مقالات : ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ بدیهی‌ست پس از اتمام این تاریخ مقالات پذیرفته نخواهند شد. @mirzanaeini @HOWZAVIAN
🔴 علیه فساد جنسی سینما در بیانیه زنان بازیگر ✍️ بابک شکورزاده چندی پیش زنان سینماگر که جمع کثیری از آن‌ها را بازیگران تشکیل می‌دهند، بیانیه‌ای تأمل برانگیز صادر کردند که حاکی از اوضاع خشونت جنسی بر علیه زنان در سینما بود . در بخشی از این بیانیه آمده است : 《در ماه‌های گذشته، زنان در بستری که با همت خود در طی جنبشی علیه خشونت جنسی فراهم کردند، روایت‌هایی حاکی از آزارگری و اعمال قدرت بر زنان در محیط سینما را منتشر کرده‌اند. گزارشاتی که نشان می‌دهد هر فرد صاحب قدرت و شهرتی می‌تواند در سازوکار سینمای ایران از موقعیت خود برای قلدری، تهدید، توهین، تحقیر و تعرض به زنان بهره‌برداری کند، بی‌آن‌که نهادهای قانونی، اصناف خانه سینما، سینماگران و منتقدان آن‌ها را وادار به پاسخ‌گویی و پذیرش مسئولیت کارشان کنند. ما زنان دست‌اندرکار سینما، اینجا، کنار هم جمع شده‌ایم تا به مدد این همبستگی اعلام کنیم هرگونه خشونت، آزار و باج‌گیری جنسی در محیط کار از نظر ما محکوم است و برای توقف آن خواستار عواقب قانونی جدی برای متخلفین هستیم. همچنین این نابرابری جنسیتی موجود در سینمای ایران و عدم وجود نظارتی که عرصه را برای زیاده‌خواهی و دست‌درازی افراد در جایگاه قدرت گشوده است، محکوم می‌کنیم. به جامعه سینمایی ایران در مورد شدت و گستردگی این آزارها علیه زنان که اکنون برای اولین بار اعتراض به آن به یک فریاد جمعی تبدیل شده است،هشدار می‌دهیم؛ آزارهایی که علی‌رغم آشکار بودنشان در تمام این سال‌ها نادیده گرفته شده‌اند. در روایت‌هایی که از تجربه‌های دردناک زنان در سینمای ایران منتشر شده، انواع آزارهایی که زیر چتر خشونت جنسی قرار می‌گیرند مطرح شده‌اند، از جمله «هتک حرمت با الفاظ جنسی و جنسیت‌زده»، «سوء استفاده از سکوت و تحمل افراد با به گروگان گرفتن حق کار با دستمزد»، «اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری قربانی»، «تماس‌های بدنی ناخواسته»، «اصرار و اجبار به عمل جنسی» و در نهایت «خشونت جسمی و تجاوز». از طرفی تمامی این روایت‌ها که زخم‌های روانی ناسورشده گویی هم‌سرنوشت را باز می‌کنند، آن‌چه که به شکل روشنی خودنمایی می‌کند، سیستماتیک بودن این خشونت‌هاست...》 این بیانیه گویای فساد جنسیتی تأسف برانگیزِ حاکم بر سینماست؛ فسادی که شاید برای اولین بار، ‌آن هم به این صورت رسمی و علنی از سوی سینماگران زن مطرح شده است. اتفاقا نکته همین جاست که این سخنان، سخن فلان کارشناس و جامعه شناس و فعال فرهنگی و امثال آن نیست که بگویند کسانی ندانسته خارج از سینما بر علیه سینما حرف می‌زنند؛ بلکه اعتراضی است که از سوی زنان شاغل در سینما صادر شده است. خود این مسئله نکته مهمی است و حقیقتا تأمل برانگیز است. آن روزی که مرحوم فرج الله سلحشور سخن از فساد و فحشاء در سینما می‌گفت برخی از همین کسانی که که در تولید این بیانیه نقش داشتند با وی مخالفت کردند و اهانت‌هایی را نثار آن مرحوم کردند. البته چنین فسادی هم چندان دور از ذهنی نیست. وقتی خیلی از مردم جرأت ندارند که تعداد قابل توجهی از فیلم‌ها را به صورت خانوادگی به تماشا بنشینند خدا می داند که درپشت صحنه‌ چنین فیلم‌هایی چه می‌گذرد و چه فسادی حکمفرماست. این مطلب خودش مویدی بر صحت این بیانیه است. جالب این است که بعد از انتشار این بیانیه چیستا یثربی نویسنده و کارگردان تئاتر مطالبی را در صفحه شخصی خود منتشر کرد که حسابی از خجالت صادرکنندگان این بیانیه در آمد و تأیید دیگری بر این اوضاع نابسامان سینما زد. وی نوشت: «یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرأت پیدا کرده اید؟ ولی آن موقع به من گفتید:خفه شو! و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت می‌کنم! من حرف دارم و می‌زنم... معشوقه یک ‌روزه و یک‌ ساعته شدید! جایزه فجر گرفتید. به عنوان خانم باوقار، متین و خوش‌حجاب سینما از شما یاد شد!» یثربی در بخش دیگری‌می‌نویسد: «حالا بیانیه می‌دهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شده‌‌اید؟ شما که اول از همه؛ مرا بایکوت و تهدید کردید خانم‌ها!» این سخنان گویای دل پر خونی از چیستا یثربی است که گویا سال‌ها به عنوان رازی مگو در سینه داشته و این بیانیه بهانه‌ای شد تا این مطالب را به زبان بیاورد و حقایقی را برملا سازد. ازاین‌ها که بگذریم نباید فراموش کنیم که عمل کردن به احکام نورانی اسلام، مانع فساد است. وقتی حریم محرم و نامحرم رعایت نشود، عشوه‌گری و جلوه‌گری زنان برای مردان نامحرم امری عادی تلقی شود و از آن بدتر کلاس و جایگاه خاص داشته باشد و پوشش بانوان به این منوالی باشد که شاهد هستیم، نتیجه بهتری را نمی‌توان توقع داشت و تا زمانی که احکام الهی نادیده گرفته شود وضع همین است؛ چه در سینما و چه در محیط‌های دیگر. @HOWZAVIAN
🌹 مشهد از اسمش پیداست، یعنی محل شهادت 💢حوزه علمیه میانگین بیشترین شهدا را در بین اصناف و گروه‌های اجتماعی داراست. 💚این راه ادامه دارد چون ملت را بیدار نگه میدارد 🖤شهادت روحانی مجاهد و مردمی، حجت الاسلام اصلانی را به محضر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه، رهبر انقلاب اسلامی حفظه الله، طلاب جهادی، و خانواده و خاندان آن شهید والامقام تبریک و تعزیت عرض می کنیم. ✍️ تحریریه کانون مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
🔎 واکنش‌های شش‌گانه به حادثه ترور و شهادت طلاب در حرم رضوی ✍️ حجت الاسلام علیرضامحمدلو، کارشناش و پژوهشگر رسانه 🔸بعد از اتفاق ناگواری که در رابطه با شهادت و جراحت سه تن از طلاب معزز در صحن حرم مطهر رضوی رخ داد، چرخی در و پیج های موافق و معاند انقلاب زده و به مجموعه ای از رویکردهای متفاوت در تحلیل حادثه دست یافتم که هر کدام البته بخشی از واقعه را بازنمایی و تبیین می‌نمود. 1️⃣رویکرد روانشناختی: این نوع نگاه با محور قراردادن و نزدیکانشان، توصیه به عدم انعکاس تصاویر قتل و خونریزی و خشونت حادثه می کردند و بهداشت روانی در فضای مجازی را مدنظر قرار داده بودند. 2️⃣رویکرد رسانه ای: اهالی این نگاه نیز همچون رویکرد قبلی، پرهیز از بازنشر تصاویر و فیلم‌های خبر و البته مراقبت از منابع خبر و فیک‌نیوزها را مدنظر داشتند و از طرفی، ناشی از تحلیل‌‌های هیجانی بدون فکت و دلیل را به نقد می‌کشیدند. 3️⃣رویکرد جامعه شناختی: این نوع نگاه نیز چون فاقد فکت و داده‌های جدی بود، صرفا گمانه هایی همچون تسویه حساب و نفرت یا حداقل فاصله گرفتن مردم از و اجتماعی و فقر و اقتصاد را مطرح می‌کردند که ضعف تحلیلی این رویکردها در تبیین این واقع خاص با توجه با اخبار پسینی درباره هویت ضارب و مدل برخورد حمایتی مردم سر صحنه، مشهود بود. 4️⃣رویکرد سیاسی: اختلاف افکنی میان شیعه و سنی نقطه بارز این نوع دیدگاه بود که سرویس های جاسوسی انگلیس را بازیگر اصلی این ماجرا تلقی می‌کردند. اینکه چند روز گذشته دو تن از طلاب گنبد کاووسی با ضرب گلوله فوت شدند و حال سه تن از طلاب شیعی مورد تعرض واقع می‌شوند، نشان از یک پشت صحنه سیاسی با چاشنی داشت. 5️⃣رویکرد ژئوپلیتیک؛ با توجه به تحرکات جدید ناتو در فضای بین‌الملل و قضایای اکراین، اختلاف ایرانی و افغانی و تسویه حساب آمریکایی ها با کشورمان از کانال برجسته کردن ، نقطه ثقل این نوع رویکردها بود. اینکه آمریکایی ها پس از خروج شکست‌گونه از افغانستان، مترصد ایجاد تنش میان افغانستان و ایران بودند و هستند، دال مرکزی این تحلیل های ژئوپلیتیک بود که در عصرجدید، تولید و سرزمینی برای تمرکززدایی از دولت‌ها بسیار حائز اهمیت است. 6️⃣رویکردهای ایدئولوژیک؛ این نوع از برداشت ها نیز به جنبه و تکفیری بودن ضارب توجه ویژه داشتند و تسویه حساب این جریانات با مبلغان و کنشگران حوزه فرق و ادیان را مطمح نظر قرار دادند. اینکه شهید معزز حجت الاسلام اصلانی از فعالان این حوزه بود نیز در این رویکرد مورد توجه قرار گرفت. کنسولگری سعودی، متهم ردیف اول ماجرا در این رویکرد محسوب می‌شد. ⏯کلیدواژه های ، ، شیعه و سنی، افغانستان، اقتصاد و فقر، حوادث ورزشگاه مشهد و اسامی برخی علما مثل حاج‌آقای علم الهدی در واکنش‌های مجازی مردم و رسانه ها، پررنگ و متمایز می‌نمود. @HOWZAVIAN
🔴تفرقه و دشمنی بین کشورها جبهه مقاومت در دستور کار آیپک ✍️ استاد هاشم کامکار دشمنان ما شب و روز مطالعه می‌کنند و بیکار نمی‌نشینند، آنها دریافته‌اند که قدرت نرم ایران در منطقه در ایجاد وحدتی مقدس بین دل‌های مردم منطقه است از هند و پاکستان و افغانستان و تاجیکستان و بنگلادش گرفته تا عراق و یمن و بحرین و سوریه و لبنان. بنابر این ایجاد تفرقه و دشمنی بین این کشورها در دستور کار آیپک قرار گرفته است و تمام رسانه‌های تحت نفوذ ایشان اعم از رسانه‌های آمریکائی، انگلیسی، سعودی، اسرائیلی و بازوی اجرایی‌شان داعش و جمعی از احزاب وابسته داخلی‌شان و منافقین و ضد انقلاب هم عملا وارد میدان شده‌اند تا بین این کشورها و ایران فاصله بیاندازند و تمرکز ایشان در کشورهای افغانستان، لبنان و عراق که بیشترین محبت را به ملت ایران و جمهوری اسلامی دارند متمرکز شده است. این روزها شاهد هجمه وسیع و ایجاد فتنه اختلاف‌افکنی بین دو ملت دوست و برادر ایران و افغانستان هستیم و همه باید مراقب باشیم تا جلوی گسترش این فتنه گری‌ها را بگیریم. وظیقه بزرگان و عقلای این کشورها در روشنگری و جهاد تبیین این روزها بسیار سنگین است و نباید کسی بی‌تفاوت بماند. خداوند مهربان در قرآن چه زیبا می گوید: «و مکروا و مکر الله والله خیر الماکرین» @HOWZAVIAN
. 🔻هفت قلم آرایش و سینمای خیس ✍️ علی بهاری در قبح تجاوز و لزوم برخورد قضایی با متجاوز، تردیدی نیست؛ اما وقتی با هفت قلم آرایش و دلبری و عشوه‌گری جلوی مردان جوانِ همکار - بخوانید داداشی‌ها! - حاضر می‌شوید و دل می‌دهید و قلوه می‌گیرید باید تبعاتش را هم بپذیرید. کسی که وارد حوض می‌شود حتما خیس خواهد شد! چند سال پیش یادداشتی نوشتم درباره همین موضوع. اینجا بخوانید. پی نوشت: عکس، تزیینی است. @HOWZAVIAN
🔻توهین به امام خمینی، نشانه درماندگی و بیچارگی دشمنان انقلاب 🔹آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی: یک نکته راجع به این عمل بسیار مذبوحانه و بزدلانه‏ای است که إلمان حضرت امام را در میدان مرجعیت آتش زده اند. روشن است که این کار، کار مردم نیست. این خیلی واضح است. این کار، کاری سازماندهی شده، از بیرون کشور است. مزدورانی دارند که پول می گیرند و این کارها را می‏کنند. مباشران این کارها، دنبال گرفتن پول هستند. طراحان این کارها نیز ، فکر می کنند به خیال خام خودشان، با این آتش زدن مثلا، یک تزلزلی در این انقلاب عظیم و اعتقادات مردم به وجود می‏آید. اینها نه امام را و نه انقلاب را و نه مردم را نشناخته‏اند. 🔹 تزلزل، مال انقلابی نماهاست، مال کسانی است که «نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» هستند. اما کسی که واقعاً می‏داند انقلاب از اساس دین برخاسته است و یک امر سیاسی به معنای مصطلح در دیگر انقلاب‏ها در کشورهای دیگر نبود، بلکه مبتنی بر دین بوده و رهبری آن با یک فقیه، فیلسوف، عارف و آشنای به دین، جزو آشناترین افراد زمان خودش بود، با این حرفها تزلزل پیدا نمی کند. مردم هم که با اخلاص، آمدند این انقلاب را به ثمر رساندند، این انقلاب برخاسته از عمق دین و ایمان شان است و اینطور نیست که امروز بگویند میخواهیم و فردا بگویند نمی‏خواهیم. 🔘 ولی تبلیغات علیه این انقلاب بسیار فراوان است. از جمله تبلیغ می کنند که مردم از خود دین برگشته اند. یک عده ای که دلسوز دین هم نیستند، اینها می‏خواهند نیشی به این انقلاب بزنند، می گویند این انقلاب سبب شده که مردم از دین برگشته‏اند! ▪️بله، یک عده افرادی که دین‏شان، دین متزلزلی بوده، ممکن است از دین و انقلاب برگشته باشند، اما قاطبه مردم دین‏شان از راه برهان، قرآن، پیامبر و ائمه گرفته اند و به این راحتی تزتزل در دین‏شان صورت نمی گیرد. 🔗 متن کامل در کانال آیت الله فاضل لنکرانی @HOWZAVIAN
⭕️ خون مشهد جوشید ✍️ حجت الاسلام علی مهدیان این روزها اسم مشهد سر زبانها بود، مشهد میگویند چون رهبر اهل آنجا است، رییس جمهور اهل آنجا است، انقلابی ها اهل آنجایند، باید بد نام میشد مشهد، چون محل ترویج امید بود. امید نباید بجوشد امید نباید باشد. اینهمه خبر بد از مشهد مخابره شد که چه شود؟ ورزشگاه و داستان فوتبال را ، مصاحبه جناب مداح را، شعر خوانی و مدح مقابل امام جمعه را دیدید؟ همه هم البته غلط بود اما غلطها را چنان ضریب دادند که تصویری از مشهد آفریده شود در ذهن مردم، آنچنان که میخواهند. جهل و ندانمکاری ما هم مدد میدادشان اما آنها کارشان را خوب بلد بودند. میدانستند اگر زشتیها به دست نادانهای رسانه چی و نامردهای بی بی سی چران بیفتد، همه با هم بلدند چه کنند و یک خط را جلو میبرند. آنهم بد نام کردن مشهد. آنها که مشهد رفته بودند سخن از امید از زبان مردم کوچه و خیابانش زیاد میشنیدند. باید این امید مخابره نمیشد. باید صدای مشهد خفه میشد. همه بهانه ها را جمع کردند همه بهانه بود تا صدای مشهد که صدای جمهوری اسلامی بود که صدای پیروزی بود، خفه شود. اما نمیدانستند برگ برنده ای دارد خدا، که خودش رو میکند و وقتی رو کند ، جگر ها را میسوزاند و چشمها را مبهوت میکند. آن وقت نمیتوانید لایک نکنید و کامنت نگذارید و عبور کنید. شما دنبال قاتل و دست کثیف دشمن باشید. خوب است. اما بیایید دست خدا را هم ببینیم. کشتند، به جرم روحانی بودن، با لب تشنه، در آغوش امام رئوف، روحانی رزمنده، روحانی جهادی، روحانی هم نشین محرومین، روحانی حرم امام هشتم، روحانی آقای جمهوری اسلامی. ببینید زیر پست بی بی سی را، روی نعشش میزنند و میکوبند و میرقصند. نوش جانش اهل روضه میفهمند چه میگویم. به جرم اتصال به جمهوری اسلامی میزنندش، که حرم است، که مظهر جنگ با اربابانشان است که اگر بماند همه حرمها میمانند، نوش جانش، مدافعین حرم میدانند چه میگویم. با لباس سربازی اش به خونش کشیدند، روی سنگ فرش خاک قدمهای امامش، هنگام بدو بدو کردن برای محرومین، یعنی دویدن برای انقلاب، برای جمهوری اسلامی، روی پای امامش جان داد، نوش جانش، اهل مبارزه آرزو میکنندش. حالا یک تنه سرها به سمت تو برگشت. چرا تو را خدا انتخاب کرد، آخوند خاکی رزمنده و جهادی گمنام حاشیه نشین و دلسوز مردم؟ چرا تو؟ مشهد همه دار و ندار ما است ، امید ما است، این مردم با گدایی سر سفره او آقا شده اند. چند وقت بود دنبال یک خادم بودیم راه حرم را نشانمان بدهد، چه کسی بهتر از تو. چند وقت بود حرم ما مدافع مشهدی لازم داشت، که بهتر از تو. به قیافه ات نه تقابل شیعه سنی میخورد نه تقابل ایران و افغان، تو راست کار به تماشا کشیدن چهره جمهوری اسلامی بودی. همان که به بهانه اش روی خونت میرقصند یزیدیها. خوش به حالت. کاش ما را هم مثل تو بپذیرد آن دست با تدبیر عالم. @HOWZAVIAN
💠 اتحاد مجموعه‌های فرهنگی ✍️ حجت الاسلام مجتبی میرزایی وحدت بین اعضای یک مجموعه برای تحقق اهداف و آرمان هایشان امری ضروری و غیر قابل انکار است. امری که دشمنان ما هم آن را بدرستی دریافته اند و با تشکیل اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد با ریاست ایالات متحده آمریکا هر روز در حال نقشه کشی بر علیه جوامع ضعیف برای چپاول منابعشان در راستای منافعشان هستند. حال این سوال پیش می آید که مجموعه های فرهنگی و نیروهای متخصص و تراز انقلابی که مدعی تبعیت از رهبری هستند، چرا از منش و سیره ایشان الگو نمی گیرند و هر کدام برای خود در مجموعه خود فعالیتی که اکثر موازی کاری هم هست انجام می دهند. بعنوان مثال افرادی مثل حجج اسلام علیرضا و احمد پناهیان، آقایان رائفی پور و حاج احمد یکتا و ازغدی و سایر اشخاص تراز انقلابی که تریبون آنان بیشتر وایرال می شود، چرا تشریفشان را در یک اتاق فکر مشترک جمع نمی کنند و تمام سرمایه مالی و فکری خود را برای انجام پر قدرت یک کار واحد جمع نمی کنند؟! در این پانزده سال مشغولیت در کار فرهنگی، حس استقلال و تک روی در بین مجموعه های انقلابی و فرهنگی بسیار دیده ام بگونه ای که این حس همچون خوره ای به جان این مجموعه ها افتاده و هر کاری می کنند که ساختمان مجزا و ردیف بودجه مستقل و اسم و عنوانی مختص به خود داشته باشند. البته گفتن از نیمه خالی لیوان به تنهایی بی انصافی است و مجموعه های مادر بسیاری هستند که در حال تولید نیروها و مجموعه های فرهنگی و انقلابی بوده و همه را طبق یک فرمان و الگو راهبری و تامین منابع می نمایند و گرچه امری پسندیده و محسن است اما کافی و وافی برای این شبیخون فرهنگی نیست. @HOWZAVIAN
▪️انا لله و انا الیه راجعون حجت الاسلام دارایی طلبه جوانی که در حادثه تروریستی حرم رضوی مجروح شده بودند، به علت شدت جراحات به شهادت رسیدند. 🌐 معاونت فرهنگی و روابط عمومی مرکزبسیج اساتید، مدیران و نخبگان حوزه علمیه قم https://eitaa.com/joinchat/8585328C9df04db308 @HOWZAVIAN
تصاویری ماندگار از مراسم تشییع روحانی مجاهد و مردمی، شهید حجت الاسلام و المسلمین اصلانی @HOWZAVIAN @rasanewsagency
. برای حاشیه نشین‌ها که باشی، به متن می‌آیی! این رسم خداست که، حاشیه‌ها را به متن می‌آورد... و چه متنی عاشقانه‌تر از حرم امام رئوف؟! هنیئاٌ لَکَ حاج آقای ... (علیه‌السلام): فی یکون الخلاص! ✍️محمدجوادمحمودی @HOWZAVIAN
🔆 ذوالفقار عمامه ✍️ سعید احمدی نشان ذوالفقار فقط آن نیست که بر سینه‌ی کسی می‌چسبانند. کسانی هستند که بدون نام و عنوان و تشریفات، نه نشان، که خود ذوالفقار را با خود داشته و دارند. شمشیر دو دم علی همیشه فولاد نیست. از وقتی که نعره‌های حیدری زینب، ستون‌های مارپیچ امپراتوری زر و زور یزیدی را لرزاند ذوالفقار شد افشاگری و روشن‌گری. نشانه‌ی آن هم پارچه‌ی سفید و سیاهی است که زینبیون روی سر بسته‌اند و نام خود را مبلغ مکتب علی گذاشته‌اند. بی علت نیست که احزاب جاهلیت و تو بگو احزاب شیطان، چرا این اندازه از چپ و راست چنگ می‌کشند به عمامه‌ی آخوندها. رفتن زیر بار عبا و ردا و عمامه در روزگار جنگ احزاب علیه نماد تبلیغ مکتب علی و مرام حسین، هم لیاقت می‌خواهد هم شجاعت. آخوندیسم را ساخته‌اند برای بد نشان دادن مردان میدان تبلیغ دین. ناکارآمدی‌های مسئولین با ربط و بی‌ربط نظام جمهوری اسلامی را می‌کوبند روی سر طلبه‌های کف خیابان. کج‌فهمی و نافهمی عده‌ای مجهول‌الحال عمامه‌به‌سر بی‌بوته را سرایت می‌دهند به رود جاری و جریان ریشه‌دار و مردمی حوزه‌های علمیه. این‌ها و صدها سعی پیدا و پنهان برای خراب کردن وجاهت عالمان شجاع و جان بر کف، کار به جایی نخواهد برد؛ چون کاروان‌سالار علی است. فرمانده و رهبر فقط اسدالله الغالب است. نه لیبرالیسم با این همه هیاهو و نوکر داخلی و خارجی از پس سنت خدا بر می‌آید نه قرائت اموی از اسلام و قرآن. دشمنان سنتی و صنعتی منطق گویای مولای موحدان، از خیالات و موهومات و لاطائلات خودشان در نمی‌آیند؛ چون شیطان همیشه لشکری آماده به خدمت دارد. فرقی هم نمی‌کند با الله‌اکبر علیه ذوالفقار بازو و زبان علی صف بکشند یا با علم کردن بچه‌هایی مثل نیچه. روزگار می‌گذرد و مانند همیشه روسیاهی سهم زغال باقی خواهد ماند. تکفیریسم و لیبرالیسم یک دشمن دارند آن هم به گفته‌ی خودشان آخوندیسم است. سرتان را به همین ایسم‌ها گرم کنید. سنت خدا تا الان کار خودش را کرده از این پس هم می‌کند. صاحبان واقعی نشان ذوالفقار را هم از کشتن و مردن نترسانید. مرگ برای یاران حسین، زندگی و برای احزاب شیطان، نابودی ابدی است. هنوز هم رسول‌الله، علی دارد هنوز هم علی ذوالفقار. شمشیر بران شیر خدا همیشه فولاد نیست. قرن‌هاست که شمشیر به‌نام و خوش‌نام فاتح خیبر شده چند متر پارچه به نام عمامه. @HOWZAVIAN