📚«آقای خورشید مهربان» داستان دختری به نام فاطمه در شهر مرو است. مدتی است شهر مرو دچار خشکسالی شده است. فاطمه و خانوادهاش چیزی برای خوردن ندارند. آنها باخبر میشوند که قرار است #امام_رضا(ع) نماز باران بخوانند. فاطمه با پدرش در مراسم نماز باران شرکت میکند. او با دیدن امام رضا(ع)، نام «آقای خورشید مهربان» را برای ایشان انتخاب میکند. در نهایت بعد از نماز، باران میبارد و فاطمه به همین خاطر اسم خواهر تازه به دنیا آمدهاش را باران میگذارد.
✍️ نویسنده: سیده نرگس میرفیضی
📚 ناشر: زائر رضوی (وابسته به معاونت تبلیغات آستان قدس رضوی)
📄 تعداد صفحات: ۱۸ صفحه
🙎♂️ مخاطب: رده سنی ۷ تا ۱۱ سال
✅ ویژگیها:
1️⃣ استفاده از لحن و شخصیت دخترانه
2️⃣ اثر برگزیده جشنوارهی تصویرگری رضوی
🪴 اثرات تربیتی
1⃣ تقویت احساس محبت به امام رضا(ع)
2⃣ تقویت روحیه توسل به اهلبیت برای حل مشکلات
#معرفی_کتاب
#تربیت_با_کتاب
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
آقای خورشید مهربان.pdf
3.4M
📖#بخوانید
📔نسخه الکترونیک کتاب "آقای خورشید مهربان" را به صورت رایگان در اختیار خانوادهها قرار داده است.
#معرفی_کتاب
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮سبک زندگی رضوی
✍ احمدحسين شريفی
🔸سبک زندگی يعنی رفتارهای نهادينه شده فرد؛ رفتارهايی که رویه زندگی او باشند؛ رفتارهايی که دائمی باشند.
ابراهيم بن عباس از ياران همراه امام رضا(ع)، سبک زندگي آن حضرت، يعنی رفتارهای نهادينه در وجود آن حضرت، را چنين توصيف ميکند:
یک) هرگز نديدم با کلام خود به کسي جفا کند؛
دو) هرگز نديدم کلام کسي را قطع کند؛
سه) هرگز نيازمندي را، در صورت توان، از در خانة خود رد نميکرد؛
چهار) هرگز پاي خود را جلو ديگران دراز نکرد؛
پنج) هرگز در برابر ديگران بر متکا، تکيه نزد؛
شش) هرگز کسي را دشنام نداد؛
هفت) هرگز آب دهان خود را (در اماکن عمومي) بر زمين نريخت؛
هشت) هرگز به صورت قهقهه نخنديد؛ بلکه خندة او تبسم بود؛
نه) همراه با اهل خانه، خدمتکاران و نگهبانان بر سفره مينشست؛
ده) شبها کم ميخوابيد؛ اکثر شبها را تا صبح به ذکر خدا مشغول بود؛
یازده) زياد روزه ميگرفت؛ روزه سه روز در هر ماه را از دست نميداد؛ و ميگفت اين ارزش روزة همة ايام را دارد؛
دوازده) خيلی اهل خير و صدقة پنهانی بود؛ غالباً در شبهای تاريک اين کار را میکرد. (عيون اخبارالرضا، ج2، ص184)
🔻اميدوارم که پيروان آن حضرت نيز در آراستن خود به اين صفات، کوشا باشند و بدانند که شيعه واقعي کسي است که رفتارهاي اهل بيت را الگوي خود قرار دهد؛ و به پيروي ذهني و زباني اکتفا نکند.
#امام_رضا
#سبک_زندگی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
🔴معيار عقلانيت در کلام امام رضا(ع)
✍ احمدحسين شريفی
🔸يکي از شاخصههای مکتب اهل بيت(ع)، تأکيد بر #عقلانيت و #عقلگرايی در همهی عرصههای زيست انسانی است.
🔸به همين دليل، اکثر علمای شيعه، عقل را در کنار قرآن و سنت، به عنوان منبعی از منابع دين به شمار میآورند و در همه جوامع روايی ما، روايات مربوط به عقل را در بحثی با عنوان «کتاب العقل» گردآوری کردهاند.
🔸تأمل در مجموعهی روايات ناظر به خردورزی، نشان میدهد که ائمه اطهار(ع) به تأسی از آيات قرآن، بيشتر بر بيان شاخصههای عينی و زيستی خرد و خردورزی تأکيد داشتند؛ تا تعريف مفهومی و انتزاعی محض.
🔸به تعبير ديگر، در کنار توجه به عقل فلسفی و برهانی، بيشترين تأکيد را بر عقل اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، سياسی و اخلاقی داشتند.
🔸#امام_رضا(ع)، به عنوان عالم آلمحمد(ص)، در حديثی نورانی ده شاخصه برای شناخت انسانهای خردورز در تراز اسلامی و شيعی ذکر کرده است. آن حضرت میفرمايد، عقل انسان مسلمان به کمال نمیرسد مگر آنکه ده ويژگی در آن باشد:
یک. مردم از او انتظار خير دارند؛
دو. مردم از شر او در امانانند؛
سه. کار خير اندک از ديگران را زياد شمارد؛
چهار. خيررسانیهای زياد خود را، اندک شمارد؛
پنج. هر چه حاجت از او خواهند، دلتنگ نمیشود؛
شش. در طول عمر خود از طلب دانش خسته نمیشود؛
هفت. فقر در راه خدا برای او از توانگری محبوبتر باشد؛
هشت. خوار شدن در راه خدا را از عزت در پيش دشمنان خدا بيشتر دوست دارد؛
نه. گمنامی را از شهرت خوشتر دارد؛
ده. همگان را بهتر و باتقواتر از خود میداند؛ (تحف العقول، ص443)
🔸اکنون مناسب است هرکدام از ما،
اولاً، خود را با اين ده شاخصه بسنجيم و ميزان و سطح عقلانيت خود را به دست آوريم
و ثانياً، تلاش کنيم بهرهی وجودی خود را از اين شاخصهها افزايش دهيم.
#امام_رضا علیهالسلام
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮مخاطرات وفاق
✍️ محسن ردادی
✔️ با تایید مجلس شورای اسلامی تمام وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم وزیر شدند و این موضوع در چند دهه اخیر بیسابقه بود.
🔴 رئیسجمهور و رئیس مجلس این رخداد را گام دوم وفاق نامیدند و فعالان سیاسی به همکاری میان دولت و مجلس، بهرغم تفاوتهای سیاسی، امیدوار شدند.
⚠️ اگر به صورت تحریفشده و منفعتطلبانه به دنبال وفاق باشیم، دچار برخی خطاها و مشکلات و انحرافها خواهیم شد. به برخی از این مخاطرات اشاره میکنم:
🔖 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید...
#وفاق_ملی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮پشتصحنۀ طرح وفاق ملّی
✍ مهدی جمشیدی
۱. روشن است که آقای پزشکیان با ذهنیّتِ تهی از خلاقیّت و طرح و تدبیر به میدان انتخابات وارد شد و گفتارهای انتخاباتیاش، عامهپسند و غیرعالمانه بودند؛ همچنانکه اکنون نیز ایشان داشتۀ نظری و مفهومی ندارد و سخن نو و مبدعانه برای ایشان، در حد امر ممتنع است. چندی که گذشت، اصحاب اصلاحات به صحنه آمدند و کوشیدند از گوشهوکنار سخنان ایشان، یک معنا را برجسته سازند و متناسب با آن، مفهوم و اصطلاحی را از علوم انسانی برگیرند و آن را بر جایگاه نظریۀ دولت او بنشانند تا قدری از ابهام و خلاء و سرگردانی بکاهند. این اصطلاح، دولت وفاق ملّی بود. در واقع، این اصطلاح در متن مواجهات و کنشگریها متوّلد شد و پیشینی و طراحیشده نبود و این خود نشان میدهد که تدبیر و تقدیر، به تصادف و اتّفاق وانهاده شده است.
۲. این نظر در نسبت با مفهومی شکل گرفته که پیش از این صورتبندی شده بود: یکسانسازی و خالصسازی و حاکمیّت یکدست. ادعای نیروهای سکولار این بود که نظام به سوی حذف و طرد و انکار رفته و دیگریهای را از صحنۀ بازیِ سیاسی رانده و روند انتخابات نیز از رقابت، فاصله گرفته است. آنها با تکرار پُربسامد این تفسیر، توانستند ذهنیّتها را وادار به تسلیم در برابر خویش کنند و حس انفعال به وجود بیاورند. واقعیّت سیاسی، این بود که نیروهای اعتدال و اصلاحات در متن بازیِ سیاسیِ مبتنی بر رقابت جدّی و انتخاب مردم، از قدرت سیاسی دور افتادند و نظر مردم به سوی جریان مقابل آنها معطوف شد، اما این تغییر وزن اجتماعی و چرخش مردم، به پای حاکمیّت نوشته شد و از آن به عنوان خالصسازی یاد شد. این یعنی شکست اجتماعیشان را به صورتی معنا کردند که در این میان، حاکمیّت دچار شرمندگی و انفعال شود؛ چنانکه گویا حقی از آنها تضییع شده است.
۳. پشت مفهوم وفاق ملّی، این پیشفرض نهفته است که جامعۀ ایران، گرفتار پراکندگی و تضاد درونی شده و میان حاکمیّت و مردم نیز، فاصله و گسست رخ داده و این وضع به بحران رسیده و اینک باید برای علاج آن، دولت وفاق ملّی بنا کرد؛ به این معنی که باید همه را بازی وارد کرد و مطرودان و محذوفان را صاحب نقش نمود. برایناساس، چند شکاف اجتماعی در نظر گرفته شد: شکاف قومیّتی، شکاف سیاسی، شکاف مذهبی و شکاف جنسیّتی. در این طرح، اینگونه تصویرسازی شد که این شکافها در جامعۀ ایران، بسیار فعّال و خطرناک شدهاند و نظام در حال سقوط اجتماعی است و اگر زودتر دستی نجنباند، آشوب و عصیان دیگری از راه خواهد رسید. این در حالی بود که شکافهای یادشده، غیرفعّال بودند و جامعه، چنین حسی نداشت که این شکافها، آزاردهنده هستند، اما بازی روایتپردازیِ وارونه، کار خویش را کرد و ذهنیّت جامعه، دستخوش تغییر شد. به بیان دیگر، روایت توانست حس محرومیّت را در جامعه ایجاد کند و جامعه، حس واقعی و روزمرّۀ خویش را کنار بگذارد و تسلیم روایتهای روشنفکرمآبانه و سکولار شود. نیروهای پیشرانِ داستانِ روایت، قادرند چنین تأثیری بر جامعه بگذارند و به این واسطه، بسیج اجتماعی ایجاد کنند. جامعه نیز طوطیوار و رعیّتمآب، تمکین میکند و تفکّر مستقل را به کناری میاندازد. سیاست، اینچنین برده و بندۀ روایت شده و جامعه نیز در این حد، مغلوب و مسحور خواصی شده است که فن روایت را میدانند و دست تصرّف به سوی واقعیّت دراز میکنند.
۴. اتّفاقی که اکنون در عمل رخ داده است، بهصحنهآوردن نیروهایی است که منتقد حاکمیّت بودهاند و مخالفت خویش را نیز از جمله در ماجرای اغتشاشات اخیر، نشان دادهاند. وفاق ملّی، اینگونه ترجمه شده است که باید دیگریِ حاکمیّت، میداندار و مدّعی شود و به عرصۀ سیاستِ رسمی، پا بگذارد. در واقع، آنچه که رخ داده است، نه وفاق است و نه ملّی. وفاق نیست، چون نیروهای سیاسیِ زاویهدار، از جنس گفتمان انقلاب نیستند که وفاق با آنها معنا داشته باشند، بلکه اینان نیروهای هستند متمایل به لیبرالیسمِ مذهبی که میخواهند در برابر نظریۀ نظام انقلابی بایستند و نظام را از انقلاب، تهی سازند. وفاق با اینان، بهحتم عملگرایانه و بیسرانجام است و نه فکری و هویّتی. مسأله، سفرۀ قدرت سیاسی است که باید اینان نیز بر سر آن بنشینند و از آن لقه برگیرند. و همچنین این وفاق، ملّی نیز نیست؛ چون از واقعیّتهای جامعه نیز حکایت نمیکند و فقط منافع پارهای از نیروهای سیاسیِ دگراندیش و مسألهدار را دربرمیگیرد. پس غرض، بازیابی یک لایۀ سیاسی در قدرت رسمی است؛ لایهای که دیروز برای تحریک جامعه در برابر نظام، فتنهانگیزی کرد و امروز که طمع مقام و منزلت دارد، از وفاق سخن میگوید.
#وفاق_ملی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📚کتاب «تمدن رضوی»
🔹وقتی ذرهبین به دست میگیریم و زندگی اهل بیت علیهمالسلام را دقیقتر مورد واکاوی قرار میدهیم، به وضوح میتوانیم وجود یک خط مبارزاتی با طاغوت را در جزءجزء زندگی آنان مشاهده کنیم. سیری که رهبر انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله از آن با عنوان (مبارزه حاد سیاسی) یاد میکنند. شیوه این مبارزه اما با توجه به شرایط همواره متفاوت بوده است.
🔹گاهی یک امام درگیر جنگهای داخلی میشود، گاهی یک امام مجبور به صلح میشود، گاهی یک امام دست به قیام میزند و برای حفظ اسلام خون خود را نثار میکند، گاهی نیز یک امام طی یک فرآیند پیچیده سیاسی، ولایتعهدی یک خلیفهی غاصب را میپذیرد و اینگونه مبارزهی خود علیه دستگاه طاغوت را از دل دستگاه جور و فساد پیش میبرد.
🔹کتاب تمدن رضوی ماجرای همین مبارزهی سیاسی پیچیده است که توسط امام رضا (ع) شکل گرفته است. نویسنده در فصلهای ابتدایی و پس از تعریف چند واژهی مهم مبنایی، به دل ماجرای ولایتعهدی امام رضا(ع) رفته و آن را مورد بررسی قرار داده است.
🔖 ادامه را اینجا بخوانید...
#معرفی_کتاب
#امام_رضا علیهالسلام
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮رفاقت با عقل
✍ اصغر آقائی
🔻امام رضا علیهالسلام فرمود:
💠 صَدِيقُ كُلِّ اِمْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ
💠 دوست هر انساني عقل او و دشمن او جهلش است.
🔻 برای فهم هر روایتی، علاوه بر توجه به #خانواده_احادیث باید درباره همان تکروایت، ابتدا سؤالات متعددی را پاسخ داد؛ مثلا درباره همین روایت ابتدا باید بدانیم:
✔️ چرا عقل در برابر جهل قرار گرفته است؟
✔️ مقصود از "صدیق" و "عدوّ" چیست؟
✔️ آیا شمول اصطلاح هر فردی، شامل تکتک افراد میشود؟ یا مثلا تنها افرادی که عقل کامل یا کاملتری دارند را شامل میشود؟
✔️ اساساً آیا مقصود از عقل و جهل در روایت تمام مراتب تشکیکی آن مورد نظر است؟
✔️ آیا میتوان از اضافهشدنِ عقل در روایت به ضمیر "ه" اختصاص را فهمید؟ یعنی دوست هر کسی عقل خود آن فرد و فهمی که دارد است؟ اما این فهم برای دیگری یا مضرّ است یا ممکن است مضرّ باشد؟
و دهها سؤال دیگر.
🔻 از آنجا که پاسخ و تحلیل همه این سؤالات اینجا ممکن نیست، تنها به دو نکته اشاره میشود:
۱. تقابل عقل و جهل در بسیاری از احادیث تأکید شده است؛ همچنانکه در حدیث مشهود #جنود_عقل_و_جهل بر این تقابل با جزئیات بیشتر و تبیین عوامل آنها تأکید شده است. نتیجه این تقابل آن است که جهل در برابر علم نیست، یا همیشه در برابر آن نیست، بنابراین ممکن است فردی عالم باشد، و در عین حال جاهل و ناعاقل باشد.
۲. از اضافه واژه عقل با ضمیر به فرد، اگر اختصاص فهمیده نشود، لااقل این برداشت خواهد شد که لااقل عقل هر فردی به عنوان حجّت باطنی برای شخص او حجّت است.
#امام_رضا علیهالسلام
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
آقاۍ باباۍ رضــــٰا !
از کودکۍ ِ گذشتھ شده ِ در صحنهایتان بگویم .
یا از عڪس ِ خانوادگۍ روبھ ِ حرم ؟
از این دل ِ تنگ ِ مچاله ِ شدهِ یمان بگویــــم
یا از فاصله و دورۍزیادمان ؟
چھ باید بگویم از قَطراتِ غَلتانۍ که
رَدی رویِ صورتمان میگذارند ؛
آقاۍ ِعزیزِ بابا ؛ طَعمِ آبِ سقاخانه ات ؛
هنوز هم همان است ؟
میدانۍ دیریست پا بر مرقدتان ننهادیـم
از پنجرھ ات چه خبر ؟
هنوز هم دخیلمند دارد !؟
چه میگویم؛ آقایِبابا رضااست ُ
یک دُنیایِ دخیل مند ...
آقایِ بابارضا
دلمان سخت تنگ ِ دیدار ِ شماست . . .
#السلامعلیکیاامامرضا #دلتنگ_مشهدم
~ در آخرین روزِ ماهِ صفر اَجر دو ماه گریه بر غربت حسین(علیه السلام) تقدیم مادرش، از راهِ دور میکنیم...
✍🏻 الناز رحمت نژاد
#امام_رضا علیهالسلام
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📝پنل تخصصی «بررسی و نقد سند ملی هوش مصنوعی»
با حضور اساتید و نخبگان این حوزه
🎙️💻 بهصورت حضوری و مجازی 🔖 همراه با ارائه گواهی حضور
برگزار کننده: پژوهشگاه فضای مجازی
⏰ شنبه ۱۷ شهریور ماه ساعت ۱۰
🏢 تهران، سعادتآباد، خیابان علامهٔ شمالی، خیابان هجدهم غربی، پلاک ۱۷
پیوند (لینک) ثبت نام حضوری:
https://evnd.co/NqAfR
پیوند (لینک) ورود به جلسهٔ برخط:
https://www.skyroom.online/ch/csnc/csri
🔗 تارنمای انجمن هوش مصنوعی ایران
https://iranaiai.ir/
#دیپلماسی_فناوری #هوش_مصنوعی #انجمن_هوش_مصنوعی #سند_هوش_مصنوعی #حکمرانی_هوش_مصنوعی #لایههای_زیرساختی_هوش_مصنوعی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
🖊پیام به ملت ایران درباره کشتار وحشیانه ۱۷ شهریور
🔴 سالگرد واقعه خونین ۱۷ شهریور
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف و شجاع ایران
▫️بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامی در تهران و سایر شهرستانهای بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهی در میان ملت ندارد. اعلام #حکومتنظامی در محیطی آرام ـ به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایی با کمال آرامش در آن انجام می گرفت ـ نه تنها قانونی نیست بلکه جرم است و دستور دهنده آن مجرم.
▪️شاه برای به رگبار بستن مردم بی دفاع و مظلوم هیچ بهانهای را بهتر از حکومت نظامی ندید. روزهای اخیر، تهران و سایر شهرستانهای مهم ایران برای اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمی که ۳۵ سال بر مقدرات آنان سلطه دارد و جنایات و خیانتهای او در کشور و مخالفتهای او با قانون اساسی واضح است، شاهد راهپیماییهای آرام بود.
▫️اظهار مخالفت با مجرمی که تمام هستی ملت را به باد داده است، از طرف کسانی بود که در حد عالی شعور سیاسی و دینی بودند؛ به طوری که حاضر شدند ارتش را گلباران کنند ولی «#دولتآشتیملی»، آنان را به عنوان شعار برخلاف قانون اساسی، محکوم نمود؛ و حال آنکه شعار آنان بر ضد قانون اساسیشکن ـ یعنی #شاه ـ بود. شعار بر ضد رژیم تحمیلی غیر قانونی بود، اظهار مظلومیت بود ولی واقعیت این است که شاه میخواهد انتقام خود را از ملت بی دفاع بگیرد، و با صحنهسازیهای مبتذل، ملت بیدفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خودش در سینه خفه گرداند ولی دیگر دیر شده است و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیدهاند. من هنوز اطلاع دقیقی از کشتگان و مجروحان در سراسر ایران ندارم؛ ولی خبرگزاریها تعداد کشتگان را به صدها نفر گزارش دادهاند و خبرهایی از ایران، این تعداد را بیش از هزار نفر میگویند. اکنون بر #ملتشجاعایران است که به هر ترتیبی که ممکن است به مجروحین بیشمار خود، خون، دوا و غذا برساند و از هر گونه کمک مالی دریغ ننماید.
▪️چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می خورد. آری این چنین است راه امیر مؤمنان علی و سرور شهیدان امام حسین. ای کاش «خمینی» در میان شما بود و در کنار شما در جبهۀ دفاع برای خدای تعالی کشته می شد.
▫️ملت ایران! مطمئن باشید که دیر و یا زود پیروزی از آن شماست. شاه با حکومت آشتی ملی می خواهد روحانیت شریف ایران و سیاسیون محترم را در کشتار خود سهیم گرداند ولی فریب او خیلی زود برملا گردید. اِنَّ کَیْدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفاً.
▪️جهان باید بداند که این است فضای باز سیاسی ایران! و این است #رژیمدموکراسیشاه! و این است عمل به دین مبین اسلام در منطق شاه و دولت او! اکنون به بهانههای پوچ دست به حبس و تبعید تازه زدهاند و میزنند. باید علما و روشنفکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسی خیال آزادی به خود راه ندهد. شما ای ملت محترم ایران، که تصمیم گرفتهاید خود را از شرّ رژیم شاه خلاص گردانید و در رفراندمی که در سه و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد ـ چنانچه در روزنامههای خارجی هم منعکس گردید. مطمئن باشید که هیچ قدرتی نمیتواند با شما که بیدارید و به پاخاسته اید روبه رو شود.
▫️ #ارتشوطنخواهایران! شما دیدید که ملت با شما دوست و شما را گلباران میکند. و میدانید که این چپاولگران برای ادامه ستمگری، شما را آلت قتل برادران خود قرار دادهاند، به دیگر برادران ارتشی خود که شاه را رها کردهاند و در پشتیبانی مردم، به دشمن حمله نمودهاند بپیوندید، و به پاخیزید و نگذارید ملت شما نابود و برادران و خواهران شما به خاک و خون کشیده شوند. نام خود را در تاریخ که به سود ملت ایران به راه خود ادامه میدهد، هر چه زودتر ثبت کنید و ریشۀ خیانت و ظلم را بکنید.
▪️شما ای علمای بزرگ اسلام و سیاسیون بزرگ، که از فشار شاه هراسی به دل راه نمی دهید! نشانۀ اعتماد و قوّت روحیۀ ملت هستید، و در این موقع حساس نه تنها باید استقامت کنید بلکه روحیۀ عالی مقاومت جامعه را هر چه بیشتر باید تقویت کنید، و هر چه بیشتر صفوف خود را برای مقابله با دشمن مردم ایران متشکلتر کنید. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
✍ روح الله الموسوی الخمینی
📔 صحیفه امامٰ، ج۳، ص ۴۶۱-۴۵۹
#قیام_۱۷_شهریور
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
CETS_225_EN.docx.pdf
362.7K
📑 متن معاهده هوش مصنوعی مربوط به شورای اروپا
#انگلیسی
#هوش_مصنوعی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📚رهنمای طریق
✍️آیت الله محمدعلی جاودان
🔸کتاب رهنمای طریق پس از شرح زندگینامهٔ مختصری از آیت الله محمدعلی جاودان به پرسشهای اخلاقی و عبادی که از ایشان شده است، پاسخهای گفتهشده را نیز آورده است.
🔹بخشهای بعدی کتاب به پاسخهای این شخصیت به «مشاورههای تحصیلی»، «پرسشهای اعتقادی، قرآنی، روایی و تاریخی»، «مشاورههای مطالعه»، «پرسشهای مربوط به ازدواج»، «پرسشهای مربوط به مسائل خانواده» و… پرداخته است.
▫️در انتهای کتاب رهنمای طریق هم بخشی تحتعنوان «توصیههای معظمله» قرار گرفته است که به دو بخش «امور معنوی» و «امور مادی» تقسیم شده است.
🔖 خرید نسخه الکترونیکی کتاب
#معرفی_کتاب
#تربیت_اعتقادی
#تربیت_عبادی_سلوکی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮آیتالله خامنهای، مقصر است؟
✍ مهدی جمشیدی
۱. روی سخن این یادداشت با آقای زیدآبادی نیست. ایشان به دلیل صداقت و بساطتی که دارد، بیاحتیاطی کرده و نظر قلبی و ناگفتهاش را بازگفته و تصریح کرده که فتنۀ سال هشتادوهشت را آیتالله خامنهای به فتنه تبدیل کرد؛ وگرنه تودۀ مردم به دنبال یک اعتراض سیاسیِ ساده به نتیجۀ انتخابات بودند، و آیتالله خامنهای را نیز نیروهای امنیتی فرصتطلب فریفتند و از کاه، کوه ساختند و یک مسألۀ عادی را به یک شکاف اجتماعی تبدیل کردند. این نظر، تفسیر جریان «اصلاحات» و «اعتدال» از فتنۀ سال هشتادوهشت است و خاص آقای زیدآبادی نیست، و اگر جز این بود، اندک موضعی در نقد و نفی فتنه میداشتند و از آنچه که کردند، عذر میخواستند. نه هاشمیرفسنجانی و نه خاتمی، هیچیک عذر نخواستند؛ چه رسد به موسوی و کروبی. همگی معتقدند که در سال هشتادوهشت، درست عمل کردند و این آیتالله خامنهای بود که با معترضان – و به تعبیر ما، فتنهگران و اغفالشدگان – مدارا نکرد. حتی کسیکه هماکنون بر جایگاه ریاستجمهوری نشسته نیز تاکنون، هیچ سخنی در برابر فتنه نگفته و از مواضع دیگرش، روشن است که با فتنه، همداستان است؛ چنانکه با خاتمی، نشستوبرخاست دارد و او را میستاید. سخنی که آقای زیدآبادی در اثر سادهدلی بر زبان جاری ساخته، حرف مکتوم قطعیِ همۀ اینان است و چهبسا اگر در موقعیّتی، دوباره بتوانند بخشی از جامعه را برانگیخته کنند و نظام را در تنگنا قرار بدهند، تعارفی با آیتالله خامنهای نخواهند داشت و دوباره بر ایشان خواهند شورید. رسم و قاعدۀ سیاست ماکیاولیستی همین است که با «صداقت» و «اخلاق»، بیگانه است و سودایی جز «قدرت» ندارد.
۲. حدود پانزه سال از فتنۀ سال هشتادوهشت گذشته است و اینک میشنویم که آیتالله خامنهای، مقصر و متهم آن ماجرا بوده است. هنوز نسلی که فتنه را به چشم خویش دیده، در صحنه است و روایت مستقیم دارد. نگارندۀ این سطور در وقایع فتنه، حضور خیابانی داشت و از نزدیک، آنچه را که رخ داد، مشاهده کرد و شناختنش از آن، بیواسطه و عینی است. بااینحال، واقعیّتها اینچنین «جابجا» و «وارونه» میشود و شاکی، متهم معرفی میگردد. فتنهای که به تعبیر آیتالله خامنهای، «دیرینه» و «پیچیده» و «مهلک» بود، در روایت لیبرالهای شبهمذهبی، آنچنان وارونه میشود که به اعتراضِ سیاسیِ عادی، فروکاهیده میشود، درحالیکه میدانیم انتخابات، فقط یک بهانۀ سیاسی برای «استحالۀ انقلاب» و «معارضه با شخص رهبر انقلاب» بود. آن معمّمی که دیروز، مارکسیست بود و بعدها لیبرال شد و در هستۀ سخت جریان اصلاحات قرار گرفت، تصریح کرد که باید آقای خامنهای را از کرسی قدرت به زیر بکِشیم. مسألۀ اینان، «سبک حکمرانیِ آیتالله خامنهای» بود و هست و خواهد بود؛ اینان نمیتوانند تعهد و تقیّد آیتالله خامنهای را نسبت به «ایدئولوژی انقلابی» تحمّل کنند و معتقد به چرخش از«انقلاب» به «نظام» هستند. تنها کسیکه سرسختانه و تمامعیار در برابر دو جریان اصلاحات و اعتدال ایستاد و در برابر عادیسازی و استحالهگریشان مقاومت کرد، آیتالله خامنهای بود. ازاینرو، تلاش داشتند که در فتنۀ سال هشتادوهشت، در لفافۀ اعتراض به نتیجۀ انتخابات، قدرت ایشان را تضعیف و زمینه را برای زوال ولایتفقیه یا شوراییسازی آن فراهم نمایند. مسأله، بههیچرو فروتر و کمتر از این نبود. تدبیر آیتالله خامنهای، موافق طبع و تمایل اینان نیست و از این جهت، در رنج و عذاب هستند و میخواهند سنگر ولایتفقیه را فتح کنند. بهروشنی نیز میدانند تا هنگامیکه آیتالله خامنهای در قدرت است، دچار امتناع و فروبستگی خواهند بود و هیچ چارهای جز دراز کردنِ دست تصرّف و تعدّی به سوی نظم ولایی ندارند.
۳. همۀ شواهد حاکی از آن است که فتنه، از پیش طراحیشده بود؛ ماهها قبل، کمیتۀ صیانت از آراء راهاندازی شد و در سلامت انتخاباتی که هنوز برگزار نشده بود، تردیدافکنی گردید و در نهایت نیز نتوانستند در برابر قانون و محکمه، هیچیک از ادعاهای خویش را اثبات کنند. انتخابات سال هشتادوهشت، درست بود وهیچ تقلبی در میان نبود؛ اصحاب فتنه نیز میدانستند، اما عامدانه و آگاهانه، به جانِ ذهنیّت تودۀ مردم افتادند و بدبینی آفریدند و تحریک و تهییج کردند تا بهواسطۀ ابطال نتیجۀ انتخابات، آیتالله خامنهای را وادار به عقبنشینی و انفعال کنند. اگر آیتالله خامنهای، تسلیم طغیان اینان میشد، به یک رهبر تضعیفشده تبدیل میگردید که بهراحتی در محاصرۀ بیشتر و تنگتر نیروهای سیاسیِ سکولار قرار میگرفت و چندی بعد نیز باید قدرت را به آنها واگذار میکرد تا لیبرالیسم، جایگزین ایدئولوژی انقلابی بشود. حماقت و سفاهت موسوی به کنار، اما بهراستی، چرا بقیۀ اصحاب فتنه با وجود اطلاع از ناممکنبودن تقلب در انتخابات، شوریدند و در جامعه، فتنهگری کردند؟!
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮الگوی سوم و سهم مردان
پدیده ابرزن محصول کدام الگوی خانواده است؟
✍ ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
🔹 انقلاب اسلامی طرحی را برای بازسازی نسبت زن و جامعه ارائه کرد که ما امروزه تحت عنوان «الگوی سوم» میشناسیم. این الگو اگرچه برای حیات فردی و خانوادگی زن هم سخن تازهای دارد اما وجه تمایز اصلی آن با الگوهای دیگر، عنصر «رسالت اجتماعی» زن است. طرح اجتماعی کلان انقلاب اسلامی زوجیتپایه بوده و مرد و زن را برای دخالت در مقدّرات اساسی کشور و اهتمام به امور مسلمین «مکلّف» میداند. به این جملات مقام معظم رهبری(مدظله) دقت کنید:
🔹 «اینکه میفرماید من اصبح ولایهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم. مخصوص مردان نیست؛ زنان هم باید به امور مسلمانان و جامعه اسلامی و امور جهان اسلام و همه مسائلی که در دنیا میگذرد، احساس مسئولیت کنند و اهتمام نمایند؛ چون وظیفه اسلامی است.»(30/7/1376). این سخن دلالت بر اصل تکلیف اجتماعی زن و مرد به نحوی مشترک دارد. یعنی اگر برای جامعه اسلامی کاری از آنها بربیاید و امکان و ظرفیتی دارند نباید دریغ کنند وگرنه باید در محضر خداوند پاسخگو باشند.
🔹 مصادیق اهتمام به امور مسلمین فی زماننا هذا به عدد ریگهای بیابان است. فقط مسائل اجتماعی جامعه خودمان ضرورت مشارکت فعال بانوان را بلاتردید مینماید. اگرچه نقطه عزیمت حل مسائل اجتماعی خانواده است و بانوان در این عرصه نقش محوری دارند اما سطحِ مشارکت برای حل مسائل اجتماعی کشور به هیچ عنوان قابل تقلیل به خانواده نیست و حضور در ساحتِ جامعه و کنشگری فعال در میدان در بسیاری از امور ناگزیر است. میدانِ سیاست، فرهنگ، سلامت و... به مشارکتِ مستقیم بانوان نیاز مبرم دارند.
🔹 درباره اهمیت و محوریت نقش بانوان در خانواده نیز که بحثی وجود ندارد و تاکیدات فراوانی در ادبیات دینی و طرح انقلاب اسلامی برای زن در این زمینه به چشم میخورد. حال باید پرسید مشارکت فعال در عرصات مختلف جامعه در کنار نقشهای محوری بانوان در خانواده چگونه امکانپذیر است؟ تجربه تاریخی ما الگوی «ابرزن» را برای پاسخ به این مساله معرفی میکند. یعنی اگر قرار به حذف یکی به نفع دیگری نباشد، تنها گزینه جمعِ جبری خانه و جامعه با پذیرش فشارهای نقشیِ مضاعف برای زن است.
🔹 باید پرسید چرا ما در پاسخ به فراخوان انقلاب اسلامی برای اهتمام به امور جامعه تنها به این دو گزینه اکتفا کردیم؟ یعنی یا به تحریف ایده الگوی سوم به نفع منویات سنت پرداختیم و به بانوان گفتیم رسالت اجتماعی شما همان ایفای مطلوب نقشهای خانوادگی و یا در نهایت امتداد همان نقشها در موقعیتهای اجتماعی خاص مانند معلمی و پرستاری و... است و یا به زنان گفتیم فرداً وحیدا به جمع این دو عرصه مبادرت ورزند. نتیجه این شد که یا عطای مشارکت اجتماعی را به لقایش بخشیدند و یا مانند یک سوپرمن هر دو عرصه را نگهداشتند.
🔹 اما آیا گزینه دیگری برای برخورداری از ظرفیت بانوان در جامعه در عین تعهد به خانواده وجود ندارد؟ حتما وجود دارد. گزینه جایگزین، ارتقاء مسئولیتپذیری مردان در قبال خانواده است. واقعیت این است که سازمانِ خانواده در موقعیت اکنون ما تنها یک مسئول دارد و آن هم زن است. مخاطبِ نظم هنجارین خانواده در این فضا صرفاً بانوان هستند و آقایان فقط در ساحت تامین و حمایت، خود را به خانواده متعهد و مسئول میدانند. غیبت مردان در خانه واقعیتِ انکارناپذیرِ الگوی خانواده معاصر ماست.
🔹 در حالی که خانواده نیاز به دو متصدّی به نحو توامان و همافزا دارد. رسیدگی به امور خانه، تمشیّت و تربیت فرزندان، تدبیر اقتصاد و مصرف خانوار، مدیریت عواطف اعضاء و... همگی نیازمند مشارکت مسئولانه و همافزایی زن و مرد بوده و غیبت مردان و جبران افراطیِ زنان، هم کارکردهای خانواده را مختل کرده و هم زمینه محرومیت جامعه از ظرفیت بانوان را فراهم میسازد. اساسا در این حالت، خانه تبدیل به «وبال» زن میگردد و هیچ فردی در قبال وبال احساس تعهد و علاقه نخواهد داشت.
🔹 ارتقاء مسئولیتپذیری مردان نسبت به امور خانه به هیچ عنوان اقتضاء اختلاط نقشها و برهم خوردن ساختار خانواده به نفع رویکردهای فمینیستی ندارد. بلکه منجر به بازنگری در کلیشههای پوسیده و مفروضات ناکارآمد درباره جایگاه مرد در خانه و در نهایت بازسازیِ موقعیت «اقتدار» میگردد. کنشگری ضامن اقتدار و حاشیهنشینی زمینهساز انفعال مرد در مناسبات خانواده است. پدیده ابرزن تنها در غیاب مردانِ مقتدرِ موثر در خانه شکل میگیرد.
ما ناگزیر از گفتگوی با مردان درباره خانواده و زنان هستیم...
#الگوی_سوم_زن
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮آیا پیامبر اکرم(ص) از پایانیافتن ماه صفر خوشحال بود؟
✍ احمدحسین شریفی
يکي از دانشهای ناظر به «فقه الحديث»، دانش «اسباب ورود حديث» است. اين دانش به منزلة دانش «شأن نزول» در تفسير قرآن است. هدف اصلی از دانش اسباب ورود حديث، شناخت شأن صدور روايات و فهم قرائن موجود به هنگام صدور روايات است. توضیح آنکه به صرف فهم معنای لغوی و اصطلاحی الفاظ و ترکيبهای به کار رفته در احاديث نمیتوان مدعی «فهم درست» آنها شد. در برخی از موارد برای فهم درست معنای احاديث، بايد اسباب ورود حديث را دانست. يعنی علت و زمينه و بافت صدور آن سخن از معصوم را بايد فهميد. چرا که «شرايط زمينهای» در فهم مراد معصومان حتماً نقشآفرين است. به تعبير ديگر، بايد قراين مقامی (شرايط اجتماعی و تاريخی و فرهنگی و حالات مخاطب و گوينده و ... ) را در نظر گرفت.
متأسفانه بسياری از ناقلان اوليه احاديث و جامعان کتابهای حديثی، از نقشآفرينی قراين مقامی در فهم مراد معصومان غافل بودند و اهتمامی به ذکر آنها نداشتهاند. به همين دليل، برای فهم مراد واقعی معصومان، يک حديثشناس محقق بايد تلاش بيشتری کند و حتیالامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد. مراجعه به منابع حديثی ساير فرق و مذاهب اسلامی يا مراجعه به منابع تاريخی و فهم درست تاريخ صدر اسلام و اوضاع فرهنگی و اجتماعی حاکم بر قبايل و اقوام آن زمان و امثال آن میتواند پارهای از گرهها را بگشايد.
به عنوان مثال، در پارهای از منابع اهل سنت حديثی از #پیامبر_اکرم(ص) نقل کردهاند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس مرا به پایان یافتن آذار بشارت دهد، من او را به بهشت بشارت میدهم.»
آذار از ماههای رومی است؛ مصادف با خرداد شمسی است؛ برخی آن را به معنای #ماه_صفر دانستهاند و از این حدیث نحسی ماه صفر! و سعدی ماه ربیع الاول را نتیجه گرفتهاند!
این حدیث، به خودی خود و بدون آگاهی از بافت و زمینههای بیان آن، از نظر مضمونی آنقدر عجیب هست که حتی پارهای از اهل حديث و ظاهرگرايانی مثل احمدبن حنبل نتوانستهاند با مضمون آن کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفتهاند که اين حديث اصل و اساسی ندارد! اما اگر احمدبن حنبل قرائن مقامی صدور چنين سخنی را میدانست، چنين حکم قاطعی را صادر نمیکرد. #شيخ_صدوق از #ابنعباس علت صدور چنين سخنی را به اين صورت نقل میکند که:
«روزی پيامبر خدا(ص) با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردی که اکنون بر شما وارد میشود از بهشتيان است. برخی از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند! پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما وارد میشوند که هر يک از ديگری سبقت میجويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام میشود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و #ابوذر نيز با آنان بود. پيامبر خدا(ص) به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومی هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: «ای پيامبر خدا آذار تمام شد.» پيامبر گفت: «ای ابوذر اين را میدانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی هستی.»
به هر حال این حدیث هیچ ربطی به سعدی و نحسی ماههای صفر و ربیع الاول ندارد! اصل داستان چیز دیگری بوده است که در تحلیل مرحوم شیخ صدوق کاملاً واضح است.
#نحس
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮دیدگاه علما؛ وفاق ملی از شعار تا عمل
✍ ابراهیم انجم شعاع
🔹 از برجستهترین شعارهای دولت چهاردهم شعار «وفاق ملی» است.
طبیعتاً چنین شعاری دربردارنده الزامات و ضروریات است که دولت چهاردهم باید به آنها پایبند باشد.
همین مسأله باعث شده است که بسیاری از حوزویان این روند را متناسب با شعار وفاق ملی ندانند و در این خصوص تذکراتی بدهند که در ادامه از باب نمونه به برخی از این تذکرات، اشاره میشود:
🔹حضرت آیتالله نوریهمدانی: وفاق و همدلی بسیار عالیست و ضروریست؛ منتهی باید این وفاق معیار داشتهباشد و مطابق با اصول انقلاب اسلامی باشد
🔹 آیتالله حسینیبوشهری: صرفنظر از جناحبندیهای سیاسی بر اساس شعار دولت انتظار میرود در روند انتخاب مدیران شاهد شایسته گزینی باشیم…
🔖 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید
#وفاق_ملی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮حوزه علمیه قم؛ پیشتازی و مرزبانی
✍ احمدحسین شریفی
♦️نگاهی به عناوین برخی از دروس خارج فقه حوزه علمیه قم در سال جاری، نه تنها حیات علمی و پویایی آن را نشان میدهد، بلکه نشانههایی از پیشتازی و مرزبانی علمی آن را هم نمایان میسازد:
۱. فقه اجتماعی
۲. فقه احیای حقوق عامه
۳. فقه اخلاق
۴. فقه اداره
۵. فقه امنیت
۶. فقه بورس و بازارهای مالی
۷. فقه بیمه
۸. فقه پزشکی
۹. فقه پول
۱۰. فقه پولشویی
۱۱. فقه تربیت
۱۲. فقه جمعیت
۱۳. فقه حریم خصوصی
۱۴. فقه حقوق بشر
۱۵. فقه حکمرانی
۱۶. فقه حکومت
۱۷. فقه خانواده
۱۸. فقه رسانه
۱۹. فقه رمز ارزها
۲۰. فقه روابط بینالملل
۲۱. فقه رؤیت هلال ماه با چشم مسلح
۲۲. فقه شخص حقوقی و شرکتهای سهامی
۲۳. فقه عدالت
۲۴. فقه عقود مستحدثه
۲۵. فقه فضای مجازی
۲۶. فقه قانون
۲۷. فقه مالکیت فکری
۲۸. فقه محیط زیست
۲۹. فقه هوش مصنوعی
۳۰. فقه ورزش
۳۱. فقه کارگزاران
۳۲. فقه هوش مصنوعی
♦️در عین حال چند ملاحظه طلبگی را از این باب که «گاه باشد که کودکی نادان/ به غلط بر هدف زند تیری» بیان میکنم:
یک. طبیعتاً انتظار این را نداریم که عمق طرح و ارائه چنین مباحثی به عمق مباحث استخواندار و سنتی فقه در موضوعات بیع و طهارت و نجاست و صوم و صلاة باشد. اما این انتظار را داریم که اساتید دغدغهمندی که از سر تکلیف و با اعتقاد به غنایی مبانی و منابع و اصول فقه شیعی به این مباحث ورود کردهاند،
اولاً، در موضوعشناسی دقت کامل داشته باشند، و به صورت عمیق و دقیق با موضوعات مورد بحث آشنا شوند.
ثانیاً، به هیچ وجه از روششناسی اجتهادی مرسوم و متعارف، در ارائه این مباحث عدول نکنند؛
دو. معتقدم برای آنکه حوزه علمیه قم بتواند نگاه جامع و همهجانبه اسلام را به مسائل اجتماعی و نوپدید عرضه کند، در کنار مباحث فقهی ناظر به این موضوعات، باید مباحث اخلاقی و الهیاتی (فلسفی) آنها را نیز با قوت دنبال کند. یعنی مباحثی مثل «اخلاق اجتماعی»، «اخلاق اداری»، «اخلاق امنیت»، «اخلاق پزشکی»، «اخلاق حکمرانی»، «اخلاق خانواده»، «اخلاق رسانه»، «اخلاق روابط بینالملل» و ... همچنین «فلسفه اجتماعی»، «فلسفه مدیریت»، «فلسفه امنیت»، «فلسفه خانواده»، «فلسفه رسانه»، «فلسفه حقوق»، «فلسفه عدالت»، «فلسفه محیط زیست»، «فلسفه ورزش» و ... را به طور جد در دستور آموزش و پژوهش خود قرار دهد.
سه. طرح این مباحث هرگز نباید محدود به حوزه علمیه قم شود؛ طلاب حاضر در شهرستانها و سایر حوزههای علمیه کشور نیز به شدت به چنین مباحثی نیازمندند. طلاب و حوزههای شهرستانها، ویترین و پیشانی حوزه علمیه قم و نماینده علم و پژوهش و اخلاق حوزه علمیه قم هستند، باید از حیث علمی و پژوهشی و تبلیغی دائماً تغذیه شوند.
چهار. برای عمیقتر شدن این موضوعات و مباحث، بسیار مناسب است که مدیریت حوزه، تدبیری به کار گیرد که با محوریت اساتید مربوطه، متخصصان دانشگاهی ایران و بلکه جهان، نیز امکان حضور در جلسات درس حوزویان را داشته باشند و جدیدترین مباحث ناظر به موضوعات مربوطه را در حضور اساتید حوزه، با طلاب علوم دینی در میان بگذارند. با این تدبیر، هم اساتید دانشگاه با دغدغههای اسلامی حوزویان آشناتر میشوند و هم اساتید و طلاب حوزههای علمیه، بهتر و بیشتر عمق مباحث موجود درباره موضوعات مورد بحث خود را آگاه میشوند.
پنج. مدیریت حوزه علمیه باید تدبیری به کارگیرد که چنین مباحثی به «فناوریهای نرم و فرهنگی» تبدیل شوند. زیرا تا آموزشها و پژوهشهای اجتهادی نتوانند کاربرد و کاربست خود را در مسائل اجتماعی و صنعی و مبتلابه مردم نشان دهند، جامعه هدف این مباحث و ذینفعان و مخاطبان، طعم شیرین چنین مباحثی را به صورتی ملموس نخواهند چشید؛ و در نتیجه امیدی به ماندگاری و استمرار چنین مباحثی هم نخواهد بود. به تعبیر دیگر، باید امتداد فناورانه این مباحث اجتهادی را هم مورد توجه قرار داد.
#فقه
#حوزه_علمیه
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
ماهنامه مبلغان - شماره 305.pdf
4.16M
📖 #بخوانید
🗞 جدیدترین شماره ماهنامۀ «مبلّغان» ویژۀ ماه ربیع الاول منتشر شد
#ماهنامه
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽جمعهای سیاه؛ جوخه اعدام دسته جمعی شاه در ۱۷ شهریور...
🎞موشکافی قیام خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و کشتار بیرحمانه مردم توسط رژیم شاهنشاهی در قسمت هشتم از مجموعه مستند #در_برابر_طوفان
📺 تماشا در لینک زیر:
🌐 B2n.ir/dbtue
#مستند
#معرفی_مستند
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮خاطره ویژه مقام معظم رهبری از فاجعه ۱۷ شهریور
▪️من از روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ خاطرهای در ذهن دارم. قبل از آن که این حادثه خونبار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی به دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. این، نکته خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینهای، همه عبرتها را به ما درس میدهد... عدّهای را که طرفداران و علاقهمندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به عنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند.
▪️در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقهمند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آنطور خیال میکرد اینها جدیّتی ندارند، به عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرفی میکردند. من در آن روز این احساس خطر را کردم. آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامهای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثتآمیز میخواهند بهانهای برای سختگیری بر مخلصان و عشّاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون اینکه خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند.
▪️این نامه را نوشته بودم؛ اما هنوز نفرستاده بودم. روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامهها، خبر کشتار هفده شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیه مطّلع شدیم. من برداشتم در حاشیه آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به وسیله مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیون حقیقی راه انداختن که نمونهاش کشتار هفدهم شهریور بود. (۱۳۷۶.۶.۱۹)
#قیام_۱۷_شهریور
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
1192.pdf
11.64M
📱دریافت نسخه الکترونیک هفتهنامه پرتو ۱۱۹۲
🗞 شماره ۱۱۹۲ نسخه #pdf
#نشریه
#پرتو #هفته_نامه
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz