سرداران عزیز 🌹
پاسداران رشید انقلاب
عزیزان ما که مجاهدانه مشغول جهادید
حماسهسازان بیتالمقدس و خیبر و ثامن الأئمه و فتحالمبین و والفجر ۸
قربان رشادتهایتان
فدای آن درجههایی که با خونِ دل و به حق گرفتهاید.
نمیخواهید به ما بگویید چه خبر است؟!
از کی تا حالا اینقدر نامحرم شدهایم؟!
مگر ما امتی نیستیم که انقلاب کردیم؟!
مگر ما مستضعفان پای رکاب خمینی و خامنهای نیستیم؟!
مگر همفکر و همعقیده و همجبهه شما نیستیم؟!
مگر ما امت آخرالزمانی و اصحاب آخرالزمانی سیدالشهداء و حضرت صاحبالامر (علیهماالسلام) نیستیم؟!
چه شد که ما را اینقدر غریبه دانستید؟!
نمیخواهید بگویید در سوریه چه خبر است؟
تکلیف ما چیست؟
چه باید بکنیم؟
کدام روایت را باور کنیم؟
افکار عمومی دارد توسط عدهای دریده میشود. هرکسی تحلیلی میکند و خبری میدهد...
همه هم میگویند فامیل و دوست آشنایی دارند که آن آشنایشان یا در سوریه است، یا رفیق گرمابه و گلستان حاج قاسم بوده و یا از آن مهرههای مخفی نظام است که تنها این عزیزکردگانی که در ایتا و تلگرام هستند از آن باخبرند.
ما چه کنیم این وسط؟!
چطور جهاد تبیین کنیم؟!
وقتی اطلاعاتی نداریم به مردم چه بگوییم؟!
بارها خودتان هم در جلسات مختلف گفتهاید که رسانه نمیدانید پس بگذارید به عنوان کوچکترین کنشگران رسانهای بگویم که اشخاص در هر موقعیت بحرانی، در پی کسب خبر برمیآیند. اگر هیچ خبری از طریق مجاری رسمی به دستشان نرسد، اغلب به ساختن آن میپردازند و هرچقدر گستره بحث مهمتر، شایعات بیشتر و عجیبتر میشود.
کافی است چند دقیقهای در تلگرام یا همین ایتای خودمان چند گروه را مشاهده کنید تا به صحت حرفهایم اذعان کنید. وضعیت افکار عمومی اصلا خوب نیست. حتی کسانی که در سوریه هم هستند، چون دیدِ از بالایی به منطقه ندارند، وضعیت چند محله را به پای کل سوریه میگذارند (خواه امن باشد یا ناامن).
🔺پس لطف کنید یک روایت واحد به هرطریق که صلاح میدانید به دست مردم بدهید تا اینقدر افکار عمومی بازیچهی جریانهای معاند و یا موافقِ سادهلوح نشوند.
✍ میلاد حسن زاده
#رسانه #سپاه
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
▫️پای درس رهبر
🔸رهبر معظم انقلاب:
🔅هرچیزی را که به ذهن انسان میرسد نباید در فضای مجازی منتشر کرد، بلکه باید اثر آن را بر روحیه و احساسات و فکر مردم در نظر گرفت.
#رسانه
#عدالت
#تقوا
@howzavian_hamedan
📮شیوهٔ بازنمایی شخصیت اهل بیت علیهمالسلام در رسانههای بینالمللی
✍ میلاد حسن زاده
▫️تصور کنید در موقعیتی فرضی روبهروی یک فرد اروپاییِ مسیحی یا بیاعتقاد به خدا ایستادهاید. قرار است اسلام و تشیع را برای او توضیح دهید. از کجا شروع میکنید؟ کدام باور را برجسته میکنید؟ آیا باید به کشکولی از اعتقادات بپردازید؟ از توحید آغاز کنید؟ نبوت را شرح دهید یا اصل امامت را؟ شاید هم از موضوعی فرعی و غیرمستقیم؟
▪️این چالش زمانی پیچیدهتر میشود که تخاطب مستقیم وجود نداشته باشد و روایت از قاب رسانههای جمعی، بهویژه شبکههای اجتماعی، منتقل شود. در این حالت، انتخاب موضوع و شیوه بیان اهمیت مضاعفی پیدا میکند.
🌱 در یکی از جلسات دوره ژورنالیسم بینالملل خبرگزاری «ابناء»، دکتر سهیل اسعد این موضوع را با پرسشی اساسی آغاز کرد: چگونه میتوان جایگاه اهلبیت علیهمالسلام را در فضای بینالمللی تقویت و تثبیت کرد؟
🔻دکتر اسعد معتقد است برای موفقیت در این مسیر، نخست باید آسیبشناسی دقیقی از رویکردهای گذشته انجام دهیم. یکی از ایرادات اساسی ما، جدا کردن جایگاه اهلبیت علیهمالسلام از منظومه کامل اسلام است. گاهی بهقدری بر یکی از اجزای این منظومه تأکید میکنیم که خود منظومه از نظر پنهان میماند. اهلبیت علیهمالسلام را نباید بهعنوان عناصر مستقل معرفی کنیم، بلکه باید جایگاه ایشان را در منظومه کامل اسلامی نشان دهیم.
▪️همچنین یکی از چالشهای بزرگ، انتخاب رویکرد مناسب برای معرفی اهلبیت است. سهیل اسعد معتقد است که بهترین رویکرد در فعالیت رسانهای بینالمللی، رویکرد انسانی است؛ چراکه انسانیت، مفهومی فراتر از زمان، مکان، فرهنگ یا تاریخ است. نمونهای موفق در این زمینه، کتاب «امام علی، صدای عدالت انسانی» اثر «جرج جرداق» است که امام علی علیهالسلام را بهعنوان یک الگوی انسانی معرفی کرده است.
🔻دکتر اسعد به نکتهای کلیدی اشاره کرد: "برای معرفی اهلبیت علیهمالسلام در عرصه بینالمللی، باید هنر شخصیت آنها را برجسته کنیم، نه صرفاً خود شخصیت را." به بیان دیگر، باید نشان دهیم که این شخصیتها چه ارزشهایی خلق کردهاند؛ ارزشهایی که فطرت بشری همواره به آنها عشق ورزیده است. برای مثال، وقتی میگوییم علی علیهالسلام عادل است، این عدالت است که مخاطب را جذب میکند و از طریق آن، به شخصیت علی علیهالسلام علاقهمند میشود.
▫️معرفی شخصیتهای اهلبیت علیهمالسلام بدون تبیین مکتب و اندیشههای آنان ناقص است. دکتر اسعد گفت: "بسیاری از مخاطبان غیرایرانی بارها از امام حسین علیهالسلام شنیدهاند، اما هیچگاه مکتب او را بهدرستی درک نکردهاند."
در فضای بینالملل غیر از شخصیتهای هنری و ورزشی باقی شخصیتها در قالب یک مکتب معرفی میشوند. متفکر را باید در قالب مکتب فکری معرفی کنید.
🔻او همچنین بر اهمیت تدوین یک مانیفست جامع از تشیع تأکید کرد؛ کتابی که در چند صفحه، اصول مکتب شیعه را بهصورت شفاف و موجز بیان کند که به عقیده اسعد کتاب انسان ۲۵۰ ساله متن مناسبی برای تهیه این مانیفست است. بد نیست با ذکر یک خاطره کوتاه تاکیدی بر این نظر دکتر اسعد داشته باشم:
"خاطرم هست حدود ۸ سال پیش درجلسهای که «حسن علی یحیی العماد» که او را خمینی یمن نیز توصیف میکنند گفت زمانی که اهل سنت یمن یا مردم دیگر کشورهای منطقه درخواست آشنایی با اهلبیت علیهمالسلام را داشتند، چالشهای بسیاری را در شروع و نحوه بیان متحمل میشدیم تا اینکه کتاب انسان ۲۵۰ ساله منتشر و پایه کنشهای ما در معرفی اهلبیت شد."
یک نمونه موفق رسانهای
🌱دکتر اسعد به نمونهای موفق از فعالیت رسانهای اشاره کرد: حزبالله لبنان و فرهنگ مقاومت که بهعنوان محصول مکتب حسینی معرفی شدهاند. این روایتگری نشان داده است که فرهنگ مقاومت، ریشهای عمیق در اندیشههای امام حسین علیهالسلام دارد و این پیوند، توانسته است در عرصه بینالمللی جایگاه ویژهای بیابد.
✔️ معرفی اسلام و تشیع، بهویژه در قاب رسانههای بینالمللی، کاری ظریف و پیچیده است. این معرفی زمانی موفق خواهد بود که:
• اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان بخشی از منظومه کامل اسلام معرفی شوند.
• رویکرد انسانی در معرفی ارزشهای آنان برجسته شود.
• هنر و ارزشهای شخصیتها بر خود شخصیت غلبه کند.
• مکتب اهلبیت بهصورت جامع و مانا تبیین شود.
▫️جهان امروز تشنه عدالت، انسانیت و حقیقت است. اهلبیت علیهمالسلام، تجسم این ارزشها هستند و معرفی صحیح آنان، گامی بزرگ در جهت هدایت دلهای تشنه به سوی نور است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
پ.ن: شاید باور به آنچه گفته شد قدری برایتان دشوار باشد اما پیشنهاد میکنم از فضای فکری مسلط خودتان لحظهای بیرون آمده و مجدداً متن را با توجه به پارادایم مسلط در فضای بینالملل بخوانید.
#رسانه
#بین_الملل
#شبکههای_اجتماعی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
نویسندگان حوزوی البرز
📮آنکه روایت را میفهمد، میدان را هدایت میکند ✍ میلاد حسن زاده ▫️در دنیای پیچیده امروز، جنگ دیگر
برای کسانی که به دنبال یادگیری اصول و تکنیکهای روایتگری هستند، کتاب «روایتگری مؤثر» نوشته کندال هاول و ترجمه پیام تیرانداز از انتشارات خبرگزاری فارس یکی از منابع بسیار ارزشمند است. این کتاب یک راهنمای عملی برای تشخیص عناصر ضروری در یک روایت است که ذهن مخاطب به آن نیاز دارد.
🔺مطالب کتاب بر اساس جدیدترین یافتههای علوم اعصاب، روانشناسی و شناختی طراحی شده و به شما کمک میکند تا با بهرهگیری از قدرت داستانها، تأثیرگذاری بیشتری در ارتباطات خود داشته باشید. با خواندن این کتاب، میتوانید یاد بگیرید که چگونه پیامهای خود را بهگونهای طراحی و ارائه کنید که مخاطبان نهتنها آن را درک کنند، بلکه بهطور عمیقی تحت تأثیر قرار بگیرند.
▫️نخبگان جامعه باید درک کنند که روایتگری، صرفاً ابزار رسانهها نیست، بلکه یک مسئولیت اجتماعی و فرهنگی است. در دنیای امروز، آنکه روایت را میفهمد و آن را بهدرستی منتقل میکند، میتواند مسیر جامعه را در جهتی که مطلوب میداند، هدایت کند. روایتها ابزار قدرتاند؛ قدرتی که اگر بهدرستی در اختیار نخبگان قرار گیرد، میتواند گفتمانساز و تحولآفرین باشد.
#رسانه #روایت
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮بازنمایی انتظار در عصر ارتباطات؛ روایت یک حقیقت تمدنی در سپهر رسانهای
✍ میلاد حسن زاده
▫️هیچ مفهوم بنیادینی بدون #روایت ماندگار نمیشود و هیچ روایتی بدون #رسانه، دوام نمیآورد. نیمه شعبان، تنها یک روز در تقویم نیست، بلکه رسانهای است که قرنها پیام عدالت، انتظار و آیندهای آرمانی را مخابره کرده است. این روز، روایتگر یکی از عمیقترین اندیشههای تمدنی بشر است؛ اندیشهای که در بطن خود، پیوندی ناگسستنی با امید، حرکت و دگرگونی دارد. اما در جهانی که روایتها را رسانهها میسازند، پرسش اساسی این است که نیمه شعبان چگونه بازنمایی میشود؟ آیا این روز، بهمثابه یک حقیقت تاریخی و مفهومی اصیل، بهدرستی در سپهر رسانهای معاصر منعکس میشود یا در روند سطحیسازی محتوا، از معنا تهی میگردد؟ این نوشتار، تلاشی است برای بازخوانی جایگاه نیمه شعبان در سپهر رسانهای امروز، و واکاوی اینکه چگونه رسانهها میتوانند از تقلیل این مناسبت به سطح آیینهای نمادین پرهیز کرده و آن را در قالب یک جریان تمدنی بازتعریف کنند.
نیمه شعبان، نه یک رخداد منفرد، بلکه نقطهای در امتداد یک پیام تمدنی است؛ پیامی که بنیان آن بر مفهوم انتظار نهاده شده است. #انتظار در منطق دینی، نه به معنای صبر منفعلانه، بلکه سازوکار تحولآفرینی است که جامعه را در برابر انحطاط حفظ میکند و به سمت تحقق آرمانهای اصیل سوق میدهد. چنین مفهومی، در هر زمان و مکانی، نیازمند بازتولید و انتقال صحیح است؛ چراکه بدون یک نظام ارتباطی مؤثر، پیامهای عمیق در لایههای سطحی روایتهای رسانهای مدفون خواهند شد.
🔹رسانهها، در مقام ابزارهای انتقال پیام، میتوانند در دو مسیر متضاد حرکت کنند: یا زمینه را برای بازتفسیر معرفتی و عمیق این مفهوم فراهم میکنند، یا با تقلیل آن به یک رخداد آیینی و نمادین، آن را از ظرفیتهای تمدنیاش تهی میسازند. بنابراین، در مواجهه با نیمه شعبان، یک رسانه مسئولیتپذیر باید از کلیشههای رایج فراتر رفته و این روز را بهمثابه نقطهای در بستر یک جریان تاریخی مورد بازخوانی قرار دهد.
▪️رسانههای امروز، به دلیل الگوی ارتباطی متکی بر سرعت و حجم بالای دادهها، در معرض سطحیسازی محتوا قرار دارند. تحلیلهای رسانهای نشان میدهد که پیامهای پیچیده و چندلایه، در فرآیند رمزگذاری و رمزگشایی رسانهای، دچار تقلیل مفهومی شده و اغلب به قالبهایی قابلمصرف برای مخاطب عام تبدیل میشوند. این مسئله بهویژه در مناسبتهای دینی مانند نیمه شعبان، که از غنای فلسفی و اجتماعی برخوردارند، میتواند پیام را از جوهره اصلی خود دور کند.
🔺در چنین فضایی، چالش اصلی، نحوه ارائه روایتهای صحیح و غیرتحریفشده است. رسانههایی که قادر به ایجاد تعادل میان جذابیت رسانهای و عمق معرفتی باشند، میتوانند نیمه شعبان را از یک رویداد نمادین صرف، به بستری برای تفکر و بازخوانی معرفتی بدل کنند. در غیر این صورت، این روز نیز همچون بسیاری از مفاهیم دینی، در فرآیند تجاریسازی و مصرف فرهنگی، از معنا تهی خواهد شد.
▫️اصول سهگانه برای بازنمایی صحیح نیمه شعبان در رسانهها
برای آنکه رسانهها بتوانند نیمه شعبان را نه صرفاً بهعنوان یک مناسبت، بلکه بهعنوان یک جریان تمدنی معرفی کنند، رعایت سه اصل کلیدی ضروری است:
۱. فرارَوی از بازنمایی مناسکی و ورود به حوزه گفتمانسازی: رسانهها نباید به ثبت و پخش آیینهای این روز بسنده کنند، بلکه باید آن را به بستری برای گفتمانسازی پیرامون مفاهیم بنیادین آن تبدیل نمایند. تحلیلهای تطبیقی میان مفهوم انتظار و پویاییهای اجتماعی، بررسی ابعاد تاریخی این روز و ارائه قرائتهای نخبگانی، از جمله راهبردهایی است که میتواند رسانه را از سطح به عمق بکشاند.
۲. بهکارگیری مدلهای ارتباطی چندلایه برای انتقال پیام: مطالعات ارتباطی نشان میدهند که پیامهای معنوی و فلسفی، زمانی که در ساختارهای تکلایه و خطی ارائه شوند، قدرت نفوذ خود را از دست میدهند. رسانههای متعهد باید با بهرهگیری از مدلهای چندلایه، از ترکیب روایتهای تاریخی، تحلیلی، هنری و تصویری برای انتقال پیام نیمه شعبان استفاده کنند. بهعنوان مثال، مستندهای تحلیلی، روایتهای سینمایی و تحلیلهای رسانهای، هرکدام لایهای از این پیام را به مخاطب عرضه خواهند کرد.
۳. مقابله با تقلیلگرایی و تحریف در روایتهای رسانهای: یکی از تهدیدهای جدی در بازنمایی مفاهیم اصیل، فرآیند تحریف و تقلیل است. رسانهها باید بهجای ارائه قرائتهای سطحی و احساسی، به اصالت مفهومی این روز پایبند بمانند. برای این منظور، ضروری است که رسانهها از ورود به جریانهای احساسی صرف پرهیز کرده و به روایتسازی عمیق، مستند و تحلیلی بپردازند.
📮نقد فیلم «معاویه»: تحریف تاریخ به نفع امویان و اهداف سیاسی معاصر
✍ محمد جواد خمسه
▪️فیلم «معاویه» روایتی ارائه میدهد که گویی توسط خود معاویه برای بازنویسی تاریخ (تحریف تاریخ) طراحی شده است. در این اثر، چهرهی خاندان ابوسفیان به گونهای پاکسازی شده که گویی هرگز دشمنی آشکاری با پیامبر اسلام (ص) نداشتهاند. معاویه به عنوان فردی خردمند، سیاستمدار و مدبر تصویر شده که گویا هیچ خطایی در زندگیاش مرتکب نشده است، در حالی که جنبههای منفی تاریخی او به کلی نادیده گرفته شدهاند.
🔺این فیلم به هیچوجه به نقش معاویه در تضعیف خلافت امام علی (ع)، نیرنگهایش در صلح با امام حسن (ع) و تأسیس حکومت استبدادی موروثی اشارهای نمیکند. همچنین، از جنایات او علیه صحابه و ستمگریهایش بر مخالفان سخنی به میان نمیآورد. این روایت یکجانبه، تصویری کاملاً تحریفشده از معاویه ترسیم میکند که با منابع تاریخی معتبر همخوانی ندارد.
یکی از بزرگترین اشکالات فیلم، حذف عمدی بخشهای کلیدی تاریخ است که چهرهی واقعی معاویه را نشان میدهد. وقایع مهمی که میتوانست تصویر واقعیتری از او ارائه دهد، یا حذف شدهاند یا تحریف گردیدهاند تا معاویه را به عنوان چهرهای صلحطلب و بیخطا جلوه دهند. در حالی که منابع تاریخی، روایتی کاملاً متفاوت از شخصیت او ثبت کردهاند.
🔺به عنوان مثال، فیلم هیچ اشارهای به کارشکنیهای معاویه در برابر حکومت امام علی (ع) نمیکند. جنگ صفین که از مهمترین رویدادهای تاریخ اسلام است، با حیلهگری معاویه به نفع او پایان یافت و باعث تفرقه در امت اسلامی شد. همچنین، پس از رسیدن به قدرت، او نه تنها به تعهدات صلحنامه با امام حسن (ع) پایبند نماند، بلکه به سرکوب شیعیان پرداخت و حکومت اموی را به نظامی موروثی تبدیل کرد.
▪️از دیگر نکات مغفولمانده در فیلم، رفتار ظالمانهی معاویه با صحابه پیامبر (ص) است. بسیاری از یاران وفادار پیامبر، مانند عمار یاسر و حجر بن عدی، به دستور او به شهادت رسیدند یا مورد آزار قرار گرفتند. اما فیلم، معاویه را به عنوان فردی بردبار و اهل گفتگو معرفی میکند، در حالی که تاریخ گواهی میدهد او برای حفظ قدرت، از هیچ جنایتی دریغ نکرد.
همچنین، سیاستهای اقتصادی او که منجر به ایجاد شکاف طبقاتی، فساد و تبعیض گسترده شد، به کلی نادیده گرفته شده است. معاویه با بخششهای بیحساب، بسیاری را به خدمت گرفت و فرهنگ اشرافیگری را در حکومت اسلامی رواج داد. اما فیلم، او را سیاستمداری دوراندیش نشان میدهد که تنها در پی وحدت و آرامش مسلمانان بوده است.
از سوی دیگر، فیلم با تمرکز یکجانبه بر زندگی معاویه، شخصیتهای مخالف او را کاملاً نادیده میگیرد و تاریخ را به شکلی جانبدارانه روایت میکند. این اثر نه یک بازنمایی بیطرفانه، بلکه تلاشی آشکار برای ارائهی تصویری آرمانی از بنیامیه است؛ تصویری که حتی امویان نیز آرزوی ثبت آن را در تاریخ داشتند. این تحریفهای عمدی، فیلم را از یک درام تاریخی به ابزاری برای تحریف تاریخ تبدیل کرده است.
🔺نکتهی دیگر، کیفیت پایین فیلم در مقایسه با بودجهی کلان آن است. با توجه به هزینههای سنگین تولید، انتظار میرفت اثری با فیلمنامهای قوی، کارگردانی حرفهای و بازیگری درخشان ساخته شود، اما نتیجه، فیلمی سطحی و ضعیف بوده که نتوانسته نظر منتقدان را جلب کند.
در نگاه سیاسی نیز کارشناسان معتقدند، فیلم «معاویه» فراتر از یک اثر تاریخی است و اهدافی معاصر را دنبال میکند. محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، با حمایت از این پروژه، در پی مشروعیتبخشی به اقدامات خود است. او با الهام از سیاستهای معاویه، میخواهد اصلاحات بحثبرانگیز خود را توجیه و چهرهای جدید از حکومت عربستان ارائه دهد.
🔻همانگونه که معاویه خلافت را به سلطنت موروثی تبدیل کرد، بنسلمان نیز در پی دگرگونی ساختار حکومتی عربستان است. تطهیر چهرهی معاویه در این فیلم، میتواند تلاشی برای توجیه سیاستهای بنسلمان و تحکیم قدرت او باشد. این اثر نهتنها تاریخ را تحریف کرده، بلکه به ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی تبدیل شده است.
▫️الکلام فیلم «معاویه» را نمیتوان صرفاً یک روایت تاریخی دانست، بلکه باید آن را پروژهای چندبعدی در نظر گرفت که همزمان با تحریف گذشته، در خدمت اهداف سیاسی امروز نیز قرار دارد.
#سریال_معاویه #رسانه
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
هدایت شده از ندای تهذیب
🌐 رسانه پرشور، اندیشه خاموش
✍️ میلاد حسن زاده
1️⃣قسمت اول
🔻در اسطورههای یونان باستان، دو شخصیت برجسته بهعنوان نمادهای خرد و قدرت در نظر گرفته میشدند: هرکول، قهرمان بیوقفهی میدانِ جنگ و آتنا، الههی حکمت و استراتژی. هرکول، با تمام قدرت و شجاعت خود، در نبردها پیشتاز بود، اما بدون هدایت و راهبری حکیمانهی آتنا، تلاشهایش ممکن بود به نتیجه نرسد. در واقع، هرکول نمایندهی کنشهای فوری و عملی است، در حالی که آتنا، با دقت و تحلیلهای استراتژیک، میدانست چگونه مسیر را تعیین کند و نبردها را از منظر بلندمدت هدایت کند.
🔻این داستانِ باستانی، در دنیای امروز نیز قابلتوجه است. در جریانهای اجتماعی و تحولات جهانی، گاهی اوقات بهطور نامتوازن، تنها یکی از این دو نیرو، یعنی کنشگری بیوقفه، بر دیگری غالب میشود. در دنیای مدرن، آنچه بیشتر از همه به چشم میآید، حضور انبوه کنشگران و فعالان رسانهای است که در فضای دیجیتال و رسانهای به سرعت واکنش نشان میدهند، اما تحلیلهای استراتژیک و تفکر عمیق در این فضا نادیده گرفته میشود. این همان اشتباه استراتژیک است که امروزه در جریان انقلاب شاهد آن هستیم: انفجار دادهها، تولید محتواهای بیپایان و واکنشهای لحظهای، بدون توجه به عمق تحلیل و تفکر راهبردی.
🔻در این فضای شلوغ و هیجانی، همانند هرکول بدون آتنا، حرکت سریع و بیفکر، میتواند به نتیجهای کوتاهمدت و بیاثر منتهی شود. تحلیلهای عمیق و استراتژیهای دقیق باید جایگزین واکنشهای سطحی شوند تا انرژی عظیم کنشگران در راستای اهداف بلندمدت و معنادار هدایت شود. همچنانکه در اسطورهی هرکول و آتنا، پیروزی تنها از ترکیب قدرت عمل و اندیشه حاصل میشود، امروز نیز جریان انقلابی به این نیاز دارد که از هیاهو فاصله بگیرد و به سمت تفکر استراتژیک و تحلیلهای عمیق حرکت کند.
🔻اگر اهل اندیشه و تحلیل در جامعهای کمشمار شوند، یا اگر استراتژیپردازی به حاشیه رانده شود، تمام آن انرژی خروشان، تنها در حد واکنشهای لحظهای باقی خواهد ماند.
🔻یکی از بزرگترین آسیبهای دوران ما، انفجار اطلاعات است. دادهها، اخبار، تحلیلهای سریعالانتشار و گزارشهای متعدد، ما را احاطه کردهاند. در گذشته، اطلاعات محدود بود و دانستن یک امتیاز محسوب میشد، اما امروز، چالش اصلی در "فراوانی بینظم اطلاعات" است. بسیاری از افراد، به جای آنکه از دادهها برای تحلیلهای راهبردی استفاده کنند، در چرخهی بیپایان بازنشر و بازتولید اطلاعات سطحی گرفتار شدهاند. این روند، منجر به ظهور فضایی شده است که در آن بولتنسازی و بازنشر محتوا، جایگزین نظریهپردازی و تفکر بنیادین شده است.
🔻این پدیده را میتوان در جریانهای اجتماعی و انقلابی بهوضوح مشاهده کرد. بسیاری از فعالان فکری، بیش از آنکه تولیدکنندهی اندیشه باشند، مصرفکنندگان و توزیعکنندگان محتوا شدهاند. این امر باعث شده که تولید فکر عمیق، تحلیل راهبردی، و ارائهی مسیرهای نوآورانه به حاشیه رانده شود. در چنین فضایی، حجم بالای اطلاعات موجب سردرگمی میشود و جای فهم عمیق را میگیرد.
🔻ظهور شبکههای اجتماعی، به گسترش این پدیده دامن زده است. در فضای رسانهای کنونی، هر فرد میتواند به یک کنشگر بدل شود، اما این کنشگری اغلب بدون پشتوانهی فکری است. بسیاری از فعالان رسانهای، بیشتر از آنکه نظریهپرداز باشند، بازیگران یک صحنهی شلوغاند؛ بازیگرانی که عمدتاً در واکنش به رویدادها عمل میکنند، نه در جهت خلق مسیرهای جدید.
🔻در چنین شرایطی، جامعه دچار "سراب دانایی" میشود. گمان میرود که دسترسی به دادههای بیشتر، به معنای افزایش خردِ جمعی است، اما در واقعیت، این دادهها تنها باعث سطحیتر شدن تحلیلها میشود. بدون نظریهپردازی و تفکر عمیق، جامعه در وضعیت تدافعی باقی میماند و همواره در حال واکنش به رویدادهای ناگهانی است. این در حالی است که هیچ حرکت پایداری بدون بنیانهای نظری مستحکم دوام نخواهد آورد.
🔻نمونههای تاریخی بسیاری نشان دادهاند که انقلابهای فکری و اجتماعی تنها زمانی توانستهاند مسیرهای پایدار ایجاد کنند که علاوه بر نیروی کنشگر، از نیروی اندیشهورز نیز بهرهمند بودهاند. در قرن بیستم، بسیاری از جنبشهای سیاسی و اجتماعی با شور و هیجان آغاز شدند، اما آنهایی که فاقد بنیانهای تحلیلی و استراتژیک بودند، بهسرعت دچار اضمحلال یا انحراف شدند.
#رسانه
#فضای_مجازی
#تحلیل
#استراتژی_اندیشه
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib
هدایت شده از ندای تهذیب
🌐 رسانه پرشور، اندیشه خاموش
✍️ میلاد حسن زاده
2️⃣قسمت دوم
👈راه برونرفت
🔻اگر قرار باشد از این چرخهی معیوب خارج شویم، نیازمند بازتعریف نقشهای فکری در جامعه هستیم. در این مسیر، چند گام اساسی باید برداشته شود:
۱. تقویت تفکر تحلیلی و عمیق
جریان انقلاب باید بیش از آنکه بر رصدگری و کنشگری رسانهای تمرکز کند، به سمت تحلیلهای راهبردی برود. به عبارت دیگر، به جای تمرکز بر "چه اتفاق افتاد؟"، باید به پرسش "چرا چنین شد و چگونه باید اقدام کرد؟" پاسخ داد. این امر، نیازمند تربیت افرادی است که فراتر از دادهها، بتوانند روندها را درک کنند و مسیرهای آینده را پیشبینی نمایند.
۲. احیای نویسندگی و تولید محتوا
یکی از خلأهای اصلی در زیستبوم فکری کنونی، کمبود نویسندگان و اندیشمندان خلاق است. برای تحول فکری، نیاز به افرادی داریم که بتوانند ایدههای نو تولید کنند، نه فقط بازنشرکنندهی اندیشههای دیگران باشند. نسل جدید باید ترغیب شود که بیشتر از آنکه در پی بازنشر تحلیلهای سطحی باشد، خود به تحلیلگر و نظریهپرداز تبدیل شود.
۳. ایجاد فضاهای گفتمانی واقعی
بسیاری از مباحث فکری، در قالب گفتوگوهای مجازی و کوتاهمدت خلاصه شدهاند. این سطحینگری باید جای خود را به بحثهای عمیق و پویاتر دهد. نشریات تخصصی، نشستهای فکری و محافل نخبگانی باید احیا شوند تا بستری برای شکلگیری اندیشههای نو فراهم شود.
۴. حرکت از واکنش به کنش هدفمند
جامعهای که همواره در موضع واکنش به رخدادها باشد، قدرت تعیین مسیر را از دست خواهد داد. لازم است که به جای تمرکز بر پاسخهای مقطعی، بر طراحیِ استراتژیهایِ بلندمدت تمرکز کنیم. این امر تنها با پرورش افرادی ممکن است که قدرت پیشبینی داشته باشند و بتوانند به جای پیروی از موجهای خبری، خود موجساز باشند.
۵. پرورش تفکر انتقادی و خلاقیت
سیستمهای آموزشی و فرهنگی باید بهگونهای بازطراحی شوند که به جای ترویج حفظمحوری، روحیهی تحلیل، انتقاد و نوآوری را تقویت کنند. بدون این تغییر بنیادین، همچنان در سطح باقی خواهیم ماند و شاهد رشد کمّی بدون ارتقای کیفی خواهیم بود.
⭕️سخن پایانی
جهان نیازمند افرادی است که بتوانند سازندهی مسیرهای فکری جدید باشند، نه صرفاً مصرفکنندهی دادهها و تحلیلهای دیگران. اگر خواهان تغییر هستیم، باید از هیاهو فاصله بگیریم و به عمق اندیشه بازگردیم. باید نویسنده باشیم، نه صرفاً بازنشرکننده. باید نظریهپرداز باشیم، نه فقط تحلیلگر اخبار روزمره.
🔻اگر مسیر اندیشهورزی و نظریهپردازی را احیا نکنیم، هیجانهای زودگذر و واکنشهای مقطعی، بهتنهایی نمیتوانند تغییری پایدار ایجاد کنند. تنها با خلاقیت، عمقبخشی به دانش، و تربیت متفکران، میتوان آیندهای را ساخت که به جای واکنش، کنشگر باشد؛ به جای تقلید، نوآوری کند؛ و به جای پراکندگی، ساختاری منسجم داشته باشد.
➡️مطالعه قست اول
#رسانه
#فضای_مجازی
#تحلیل
#استراتژی_اندیشه
#کنشگر
🌐لینک یادداشت
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib
🔹در نتیجه، نوعی گسست در فرآیند جامعهپذیری سیاسی رخ داده است. آموزشهای عمیق و مستمر، جای خود را به دادههای پراکنده و زودگذر دادهاند. فرد، به جای قرار گرفتن در مسیر یک تربیت منظم و تدریجی، با هجوم بیپایان محتواهایی مواجه میشود که اغلب نه تنها انسجامی ندارند، بلکه گاه متناقضاند و سردرگمی هویتی را تعمیق میکنند.
از سوی دیگر، غلبه فلسفه اومانیستی و نوعی انسانمحوری افسارگسیخته در پسزمینه این تحولات قابل مشاهده است. این نوع نگاه، که انسان را مرکز عالم مینشاند و او را از هر نوع پیوند متعالی با سنت، دین یا جامعه مستقل میبیند، باعث شده است تا درک افراد از «خود» بیش از پیش شخصی، نسبیگرا و گاه ضد اجتماعی شود. در چنین بستری، تربیت سیاسیای که نیازمند درک عمیق از مصالح جمعی و آینده مشترک است، اساساً ناممکن یا بسیار دشوار خواهد بود.
🔻راهکار چیست؟
بدیهی است که نمیتوان در برابر جریان تحولات فناوری ایستاد. اما میتوان در شیوۀ مواجهه با آن، بازاندیشی کرد. نخست، باید آموزش و پرورشِ رسمی را با نگاه به تحولات رسانهای بازتعریف کرد. نباید اجازه داد که رسانههای اجتماعی، تنها منبع هویتیابی سیاسی جوانان باشند. بلکه باید با گسترش سواد رسانهای و آموزشهای دقیق سیاسی_دینی در مدارس، خانوادهها و مساجد، نوعی ایمنی در برابر امواج اطلاعاتی بیهویت ایجاد کرد. دوم، نهادهای رسمی سیاسی و فرهنگی باید بهجای تقابل، به تصرف هوشمندانه فضای مجازی بیندیشند. تنها در این صورت است که میتوان از دل همین بستر، شکل نوینی از تربیت سیاسی را سامان داد؛ تربیتی که در عین بهرهگیری از فناوری، به دنبال تعمیق فهم اجتماعی و تقویت حس مسئولیت جمعی باشد.
🔸اگر تربیت سیاسی را فرآیندی زنده و پویا بدانیم، آنگاه درمییابیم که رسانهها میتوانند هم ابزار فساد آن باشند، و هم ابزار اصلاح آن. آنچه تعیینکننده است، نه خود فناوری، بلکه فهم ما از انسان، جامعه و آینده است.
منابع:
۱.مقالات برگزیده همایش تربیت در سیره و کلام امام علی(ع)، تهران، مرکز مطالعات تربیت اسلامی، 1379، ص443 و 463
۲. فلسفه آموزش و پرورش، فیلیپ جِی اسمیت، ترجمه سعید بهشتی، شرکت بهنشر (آستان قدس)، 1370، ص59
۳. صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، انتشارات سروش، چاپ اول، ج5، ص109
۴. توسعه سیاسی و تحول اداری، دکتر عبدالعلی قوام، نشر قومس، 1371، ص76 به بعد
#رسانه
#آموزش_و_پرورش
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
۶. پیشایند حیاتی: سرمایه اعتماد
اعتماد عمومی، سرمایهای نیست که در دل بحران خلق شود؛ باید از پیش در سپهر رسانهای کشور نهادینه شده باشد. رسانههایی که در زمان عادی با صداقت، دقت و بیطرفی فعالیت میکنند، در لحظهی بحران مرجع نخست مردم خواهند بود. برعکس، رسانههایی که سابقهی بیاعتمادی دارند، حتی اگر در بحران درست عمل کنند، پیامشان شنیده نخواهد شد.
۷. حساسیت به اطلاعات امنیتی و روانی
هر اطلاعاتی برای انتشار عمومی مناسب نیست.رسانههای بحران باید حساسیت ویژهای نسبت به اطلاعات امنیتی، اطلاعاتی که احتمالاً ترس جمعی (social panic) ایجاد میکند یا آسیبهای روانی فزاینده به بار میآورد داشته باشند.تشخیص این مرز حساس،نیازمند آموزش حرفهای و همکاری نزدیک رسانهها با نهادهای تخصصی است.
۸. شناسایی و مقابله با شایعات
شایعات در بحرانها سرعت و قدرتی فوقالعاده پیدا میکنند. آنها نه تنها بحران را گسترش میدهند، بلکه اعتماد عمومی به نهادهای رسمی را فرسایش میدهند. رسانهها باید رصد فعال فضای مجازی، شناسایی بهموقع شایعات و پاسخگویی فوری بر مبنای مستندات داشته باشند. در مقابلِ هر شایعهی بزرگ، باید پاسخی کوتاه، شفاف و اقناعی ارائه شود.
🔹نگاهی به تجارب جهانی نشان میدهد که مدیریت رسانهای هوشمندانه میتواند حتی شدیدترین بحرانها را قابل کنترل کند. در آتشسوزیهای گسترده استرالیا، استفاده از تصاویر امیدبخش از امدادگران و نجات جان حیوانات، موجب آرامش نسبی روانی جامعه شد. در زلزله ژاپن، انتشار اطلاعات دقیق و مستمر در کنار فرهنگ اعتمادسازی دیرین رسانههای ملی، جامعه را از فروپاشی روانی نجات داد. در بحران کووید۱۹، کشورهای موفقی چون نیوزیلند توانستند با شفافیت کامل، ارتباط منظم و اعتراف صادقانه به اشتباهات، بالاترین میزان اعتماد عمومی را حفظ کنند.
🔸حادثه بندرعباس به روشنی نشان داد که بدون یک پیوست رسانهای مدون، بحرانها ابعادی بسیار فراتر از حوزهی فیزیکی خود پیدا میکنند. پیوست رسانهای باید به بخشی الزامی از هر برنامهی مدیریت بحران تبدیل شود؛ سندی که شامل پروتکلهای ارتباطی، خطوط قرمز اطلاعرسانی، آموزشهای رسانهای برای مدیران، و راهبردهای مقابله با شایعات باشد.
رسانه در بحران یک پل است؛ پلی میان جامعه و حقیقت، میان نگرانی و امید. اما اگر این پل با بیبرنامگی ساخته شود، در همان اولین موج بحران، فرو خواهد ریخت. مدیریت رسانهای مؤثر، به جای پاک کردن صورت مسئله، امکان مواجهه آگاهانه و مقاوم با بحرانها را فراهم میکند؛ ضرورتی که تجربهی بندرعباس با تلخی و روشنی یادآور شد.
🔘 در پایان باید گفت با وجود ضعفهای مشهود در مدیریت رسانهای بحران انفجار بندر شهید رجایی، واکنش مردم نمونهای الهامبخش از بلوغ اجتماعی و همبستگی مدنی را به نمایش گذاشت. در حالی که شایعات فراوان در فضای مجازی در حال گسترش است، بسیاری از شهروندان به جای دامن زدن به اخبار تاییدنشده، با حضور گسترده در صفهای اهدای خون، همبستگی و مسئولیتپذیری اجتماعی خود را به اثبات رساندند. صفهای طویل در مراکز انتقال خون بندرعباس و سایر شهرها، تصویری از همیاری و امید در دل بحران آفرید که فراتر از هر روایت رسانهای، خود بهترین پاسخ به فضای ترسآلود ساخته شده در فضای مجازی بود.
🔺مردم نشان دادند که حتی در فقدان روایت مؤثر از سوی رسانههای رسمی، میتوانند بر پایهی سرمایههای فرهنگی و تجربههای اجتماعی خود، رفتارهای منطقی و مسئولانهای از خود بروز دهند. این کنش اجتماعی مثبت، ضرورت توجه به ظرفیتهای مردمی در مدیریت بحرانهای آینده را دوچندان میکند؛ ظرفیتی که اگر با اطلاعرسانی شفاف و پیوست رسانهای مناسب همراه شود، میتواند به مهمترین پشتوانه ملی برای عبور از بحرانها بدل گردد.
#بندرعباس
#مدیریت_بحران #رسانه
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮سخنگو کجاست؟
جنگ رسانه، فرمانده میخواهد
✍ میلاد حسن زاده
▫️در بحبوحهی رویارویی ایران با رژیم صهیونیستی، جنگ تنها محدود به میدان نبرد نیست؛ بلکه بخش مهمتری از آن در عرصهی افکار عمومی، روایتسازی و کنترل جریان اطلاعات در حال وقوع است. در چنین شرایطی، خلأ یک سخنگوی رسمی و مقتدر از سوی نیروهای مسلح، بهوضوح احساس میشود.
نبردهای مدرن، علاوه بر تجهیزات و راهبردهای نظامی، به میزان قابلتوجهی بر توان اقناع، شفافسازی و هدایت افکار عمومی استوار است. ارتش رژیم صهیونیستی مدتهاست که با بهرهگیری از تیمهای رسانهای قدرتمند، جنگ را نهتنها در جبههی فیزیکی، بلکه در میدان روانی و ادراکی نیز پیش میبرد. در مقابل، نبود یک چهرهی آشنا، منظم و مسئول که بتواند با صلابت و دقت از مواضع نظامی ما دفاع کند، زمینه را برای شبههافکنی دشمن و نگرانیهای اجتماعی فراهم میکند.
👤امروز، جامعه نیازمند فردی است که نهتنها آشنا به سازوکار نظامی و امنیتی باشد، بلکه توانایی کلامی، اقناع رسانهای، و اعتمادسازی عمومی را نیز در خود جمع کرده باشد. چنین شخصیتی باید بتواند با ارائهی گزارشهای مستند و بهموقع، هم از واقعیتهای میدانی دفاع کند و هم فضای روانی جامعه را مدیریت نماید.
تجربهی کشورهای دیگر در بحرانهای مشابه، نشان داده که وجود یک سخنگوی نظامی توانمند، نقشی کلیدی در حفظ انسجام داخلی، آرامش اجتماعی و مقابله با جنگ روانی دارد. اکنون وقت آن است که ما نیز این خلأ را جدی بگیریم و با تعیین چهرهای ملی و مقتدر در جایگاه سخنگوی نظامی، روایت جنگ را از دست دشمن خارج کنیم و به مردم خود بازگردانیم.
#رسانه #سپاه
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮عملیات غرور آفرین وعده صادق 3 و چالش بازنمایی
✍ علیرضا محمدلو
🔻شاهدیم که موشک های ایرانی همه معادلات نظامی و پیش بینی های صهیونیستی_آمریکایی را بهم ریخته است. بازیابی سازمان رزم نظامی و جابجایی فرماندهان بالارده در کمترین زمان هم اتفاق بزرگی است.
▫️اتفاقات مثبت در این دو سه روز اخیر کم نداشتیم و عملکرد فوق العاده پدافند قهرمان هم در شهرهای مختلف ایران عزیز اصلا قابل چشم پوشی نیست و دنیا را حیرت زده کرده است. معادله نظامی به اذعان دوست و دشمن کاملا به نفع ایران است. اما..
▫️کشش و تعلیق عملیات های ترور دشمن بسیار بالاست. از لحظه گمانه زنی تا تکذیب و تایید خبر زمان و تراکنش خبری بالایی را در بر می گیرد و اصطلاحا #طول_موج_خبر_منفی بدست خودی و ناخودی بیش از حد بالاست.
▫️این سمت ماجرا با فاکتور #سانسور_خبری در قلب سرزمین های اشغالی و پروتکل های امنیتی در فضای مجازی مقصد، خبر دلگرم کننده و وجدآفرین اصابت موشک های ایرانی، از لحظه پرتاب تا اصابت و اعلام خبر با وجود توفیقات نظامی عجیب و پیچیده و نقطه زن، در کمتر از 15 دقیقه رقم می خورد که البته با زیرنویس های شبکه خبر، حداقلی از موج رسانه ای محقق می شود.
▫️اینکه #استراتژی_خبری در چنین وضعیت های ویژه ای چگونه باشد که به #بازتولید_اجتماعی بینجامد چالش بازنمایی در جنگ امروز موشک هاست. اگر توان و مدل بازنمایی تقویت نشود و #طول_موج_خبر و توفیقات نظامی اش ارتقا پیدا نکند، سرمایه اجتماعی بلحاظ روحی و روانی از خط آتش عقب میماند و افق ذهنی تصمیم گیران با مردم یکدست پیش نخواهد رفت و چه بسا فرسایشی شدن جنگ نیز بر سبد یاس و افسردگی و ترس بیفزاید.
▫️#تقویت_خط_روایت با تبیبن ارزش افزوده های هر شلیک و موج عملیات ایرانی و نقطه های فرود موشک به زبان تحلیلگران نظامی و اضلاع سیاسی و اقتصادی اصابت ها و همچنین رصد و بازنمایی نظرات تحلیلگران بین المللی پیرامون رویداد وعده صادق3 می تواند محتوای رسانه ای مکتوب و تصویری کوتاه و بلند و قاب ها و عبارت های جذاب تر و انگاره سازتری را برای #مصرف_افکارعمومی تدارک ببیند و از زیرنویس های تکراری و قاب های ضعیف و کم خاصیت چندثانیه ای برهاند.
#رسانه #جنگ_شناختی
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz