eitaa logo
نویسندگان حوزوی البرز
396 دنبال‌کننده
355 عکس
45 ویدیو
59 فایل
✍️ "یک نویسنده" بی‌تردید نخبه است 🍃 شعار ما: حمایت از نخبگان حوزوی و مبلغان استان البرز 🌱 بازنشر یادداشت‌ شما با این مشخصات پذیرش می‌شود: ۱. نام و نام خانوادگی: ۲. از استان: ۳. نشانی کانال شخصی: تنها مرجع دریافت آثار👇 @Jahaderevayat #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 سه‌بهشت و سه‌جهنّم: مراتب بهشت و جهنّم اصغر آقائی 🔻بزرگانی چون معتقدند هر یک از بهشت و جهنّم سه مرتبه دارد: ۱) بهشت و جهنّم افعال، ۲) بهشت و جهنّم صفات، ۳) بهشت و جهنّم ذات. ۱.بهشت و جهنّم افعال: محلّ بروز و ظهور باطن اعمال افراد در برزخ و قیامت است. ۲. بهشت و جهنّم صفات: محلّ بروز و ظهور صفات و ملکاتی است که فرد به دلیل استمرار افعال نیک یا شرّ، در خود ایجاد کرده است. ۳. بهشت و جهنّم ذات: محلّ بروز و ظهور ذواتی است که ذات آنان یا با توحید یا با کفر عجین شده است و غیر آن را بر نمی‌تابند. 🔻هر یک از این سه مرتبه، از قبلی شدیدتر است؛ لذا اکثر انسان‌ها که به دلایل مختلفی اعمال نیک انجام می‌دهند وارد بهشت و جهنّم افعال می‌شوند، و کسانی که آگاهانه در مسیر قرار می‌گیرند، وارد بهشت و جهنّم صفاتی می‌شوند، و برخی نیز که به لقاءالله و رسیده‌اند وارد بهشت شده، و گروه مقابل آنان نیز در جهنّم ذاتی خواهند بود. 🔻افرادی که وارد هر یک از این مراتب می‌شوند، نسبت به مرحله قبلی کمتر است؛ مثلا کسانی که وارد بهشت ذاتی می‌شوند و خطاب "وَ ادْخُلِی جَنَّتِی" شامل آنان می‌شوند بسیار معدودند. 🔻 بنیادین ورود در بهشت ایمان است که با این‌همانی در مصداق دارد، بنابراین چون ولایت از مراتب ولایت باطنی تا ولایت ظاهری را در بر می‌گیرد؛ ایمان نیز همین مراتب را دارد. 🔻 کلیدواژه ورود در ولایت، و به تبع آن ورود در ایمان، در برابر حقّی است که توسط یکی از دو باطنی -یعنی عقل- یا حجّت ظاهری -یعنی پیامبر و امام- برای فرد اثبات شده است. 🔻 بنابراین تمام انسان‌ها، اگر با حق، ذاتیِ آنان نشده بلکه تسلیم در برابر حق ذاتیِ آنان باشد، و از طرف دیگر عمل خویش را نیز همراه و موافق این تسلیم، صالح کنند، اینان در نهایت، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، در کمترین فرض آن، وارد بهشت افعال خواهند شد؛ به شرط آنکه هیچگاه هیچ حق آشکارشده‌ای را انکار نکنند؛ و بر تسلیم و عمل صالح خویش استمرار داشته باشند؛ هرچند ممکن است دچار خطاهای موقّتی نیز بشوند. @howzavian_alborz
🔰 گام به گام با انسان کامل (۱۸) ✍ اصغر آقائی 🌀 گام دوم: با نوح ع (۱۰): کشتی نجات 🔻در آن همهمه، صدایی لرزان به گوش می‌رسید: پسرم سوار شو و با کافران مباش. «وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ». 🔻، مظهر رحمت حق، پیش از قطعی‌شدنِ امر حق تعالی، آخرین تلاش‌های خویش برای نجات قوم؛ به ویژه فرزند نابخردش، انجام می‌دهد. پدر است دیگر. 🔻در آن بارش سهمگین که دیگر به راحتی مناظر قابل رویت نبود، من نوح و فرزندش را به سختی زیر نظر داشتم. برایم مهم بود نوح در این فضای پرالتهاب چگونه رفتار می‌کند. 🔻البته در طولِ سفر هم خوب آموخته‌ بودم درس‌آموزی در کلاس پرتلاطم انبیا و ، جسارت و پی‌گیری می‌خواهد، نه خمودگی و کاهلی. 🔻...و فرزند نوح با صدایی پر نخوت و گفت: ضرورتی نمی‌بینم؛ اگر آب زیاد شود، بلندای این کوه، مرا کفایت می‌کند. «قَالَ سَآوِي إِلَی جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ». نمی‌دانستم، صدای پر از غرورش را باور کنم یا چشمانِ ازحدقه‌بیرون‌زده‌اش را. و من در مکتب انسان کامل آموخته بودم، در پسِ هر غروری، ذلّتی درونی نهفته است. 🔻نوح، بار دیگر صدای نحیفش را با تمامِ مهربانیِ معصومانه‌ی خویش همراه کرد و گفت: فرزندم امروز پناهی جز رحمت حق نیست «قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ» و آن صدای پر نخوت با موجِ آب طغیان‌کرده خاموش شد «وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ». 🔻نوح که از اطاعت فرزندش ناامید شده بود، سراسیمه خداوند را ندا می‌دهد: پروردگارا! فرزندم که از من است را دریاب. «وَنَادَی نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي». 🔻و البته در قاموسِ انسان کامل، حکمِ خداست، نه احساسِ جدا از عقلانیت و حکمِ حق؛ و نوح ادامه می‌دهد: و امر، امر توست، و وعده‌های تو حق است. «وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ». 🔻و خدا گفت: اهلِ انسان کامل، مؤمنان راستین او هستند، نه فرزندان ناخلف "قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ". و خداوند همیشه بندگان مطیعش را رشد می‌دهد؛ و به نوح آموخت: درخواست‌هایش نه بر پایه احساس، که علم باشد "فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ" 🔻و نوحِ همیشه نیازمند به لطف حق، آموخت که درخواست نابجا نشانه جهل است و جهل، زیان و خسران. نوح باادب سر به زیر افکند و گفت: خدایا اگر مغفرت و رحمت تو نباشد، من از زیانکاران خواهم بود. "وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ" 🔻و فرزند نوح با ظالمان غرق شد «وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ»؛ و من آموختم معیار از اهلان‌بودن است، نه از تبار نااهلان؛ و قومِ غرق‌شده در کورباطنی و تاریکیِ جهل، اینک در تاریکیِ آب‌هایِ انباشته، غرق می‌شود. «وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْمًا عَمِينَ» 🔻دیگر طوفان به اوج رسیده است و آب طغیان‌کرده، قهاریّت خداوند را با تمام زیبایی و قدرت، به نمایش گذاشته است؛ که همیشه موجود تحتِ فرمانِ حق، قدرتمند و زیبا است. «إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ». موج‌های سهمگین چون کوه بر هم کوفته می‌شدند «وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ». و در آن غوغای آسمان و زمین تنها یک جا ایمن بود: کشتی نجات نوح «فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ» 🔻و همیشه کشتی نجات، نجات‌بخش است. بار دیگر تمام وجودم را حزن نامی از تبار نوح پر کرد. ... و سفر ادامه دارد. @howzavian_alborz
🔰 برائت‌جستن و لعناصغر آقائی 🔻یکی از آموزه‌های بسیار مهم دین است. این آموزه، مانند همه آموزه‌های دین، نه تنها عقل‌گریز نیستند، که عقل بر لزوم آن صحّه می‌گذارد. 🔻اما برائت‌جستن چیست؟ طبیعتا تفصیل این مطلب در اینجا ممکن نیست، اما بر اساس نگاه به دین، و تنقیح کلی آن، می‌توان گفت لااقل در ترویج برائت، دو هدف بنیادین توسط شارع مقدّس، دنبال می‌شود: ۱) جهت‌دهی به حرکت الهی مؤمن، و ۲) نمایاندن آنچه باید از او برائت جست. 🔻در کنار این دو هدف، از آنجا که و اهداف آن در طبقات مختلفی زیرمجموعه یکدگیر قرار می‌گیرند تا همه آنها در یک هدف یعنی ، به یک نقطه مشترک برسند، عرض می‌شود دو هدف بیان شده ذیل یک هدف است و آن «هدایت به صراط مستقیم و حرکت در آن» است. 🔻بر اساس این سه هدف بنیادین شارع، باید گفت: ۱) مؤمن با شناخت مصادیق آنچه باید از آنها برائت جست، در سیر الی الله خویش، می‌تواند سرعت گیرد؛ و ۲) با فهم صفت مشترک این مصادیق، هر مصداقی را نیز که شارع بیان نکرده است، با آن معیار به دست آمده، ذیل گستره برائت قرار دهد. 🔻با توجّه آنچه بیان شد باید گفت اساسی و هویّت‌بخش به برائت، در نگاه شارع است لذا در سوره مبارک توبه فرمود: «فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ: چون برای ابراهیم علیه السلام آشکار شد که او (آزر) دشمن خداست از او برائت جست». 🔻با توجه به اجمالِ بیان‌شده این نتائج حاصل می‌شود: ✔️هرگاه کسی با حق دشمنی می‌کند، اما دشمنی او از روی آگاه نیست، نه مصداق لعن است و نه مصداق برائت؛ هرچند عمل او زشت است و باید از آن تبرّی جست؛ اما تبری از شخص او شایسته نیست. ✔️هرگاه فردی که از او سخنان مختلفی بیان شده است، و ما نمی‌دانیم، یا احتمال دارد که او توبه کرده باشد، نسبت‌دادن کفر و مانند آن به او و لعن و برائت‌جستن از او شایسته نیست. ✔️اگر برائت و لعنی، نه تنها هدایتی در آن نباشد، که سبب تنفّر و دوری افراد از حق شود، نه تنها جایز نیست که امری قبیح است؛ لذا لعن بزرگان فرقه‌های دیگر نادرست است. @howzavian_alborz
📮نفرین مردگاناصغر آقائی 🔻 گاه دیده می‌شود افرادی، امواتی را به دلایل مختلفی لعن و نفرین کرده، درباره آنان بدگویی می‌کنند. 🔻 این کردار ریشه در مسائل مختلفی چون غیرت دینی، تبرّی و تولّی و یا بغض‌های شخصیِ فرد لعن‌کننده؛ و یا شهرتِ فرد فوت شده به گناهکاری دارد. 🔻 در مجموعه بدگویی از اموات چه برسد به لعن آنان در اصل اوّلی جایز نیست مگر امواتی که با دلیل خاصی شایسته لعن شده‌اند؛ مانند ۱) افرادِ به‌اسم‌لعن‌شده بر زبان معصوم، ۲) لعن گروهی به صفت مانند لعن کافران و منافقانی که با آگاهی در برابر حق صریح مخالفت دائمی داشته‌اند. ✔️ درباره گروه دوم توجّه داشته باشیم تعیین مصداق برای این دو گروه نیاز به احتیاط فراوان دارد و نمی‌توان به راحتی افراد را به نفاق و کفر متهم کرد، لذا احتیاط در ترک اتهام نفاق و کفر به افراد است. 🔻 با توجّه به نکات پیش‌گفته بدگویی نسبت به اموات، به طور مطلق، ناشایست است مگر دو گروه پیش‌گفته. 🔻باید توجه داشت در یک کلام لعن شرک و کفر آگاهانه به معنی انکار مطلق حق با وجود علم و آگاهی است. و هر جا که شک کنیم فردی دچار شرکو کفر شده است یا خیر، اصل عدم شرک و کفر است. ✔️ بر اساس مطالب پیش‌گفته نه تنها لعن برخی افرادی که گناهان خاصی چون را انجام داده‌اند شایسته نیست، که طلب مغفرت برای ِآنان امری نیکوست. و نباید به راحتی آنها را به شرک و کفر متهم نمود. 🔻پیامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: 💠لا تذكروا أمواتكم إلّا بخير فإنّهم إن يكونوا من أهل الجنّة تأثموا و إن يكونوا من أهل النّار فحسبهم ما هم فيه 💠 مردگان‌تان را جز به نیکی یاد نکنید؛ زیراکه اگر اهل بهشت باشند، گناه کردید؛ و اگر جهنّمی باشند، همان آنها را کفایت می‌کند. 🔻 امام باقر علیه السلام فرمود: 💠 صلّ على من مات من اهل القبله و حسابه على اللّه. 💠 بر هر که اهل قبله بود نماز بگذارید، و حساب (آخرت) آنان بر خداوند است. @howzavian_alborz