eitaa logo
نویسندگان حوزوی خراسان
437 دنبال‌کننده
918 عکس
146 ویدیو
24 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است✍️ 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان خراسان رضوی است. https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✒✒✒ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @Saleh117 #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
شاد کردن دل مومن ✍ امام رضا(ع) شاد کردن دل مومن را بعد از واجبات بهترین کار نزد خداوند می داند و می فرماید: برای برآورده کردن حوائج مومنان و شادکامی قلبی آنان و دفع هرگونه بدی و دور کردن ناگواری‌ها از آنان، بشتابید چرا که پس از واجبات، هیچ کاری نزد خدای بزرگ، برتر از شاد کردن مؤمنان نیست.(بحارالانوار، ج 78، ص 347) در این فرمایش سه کار برآورده کردن درخواست مومن، شاد کردن قلب او و دفع بدی ودور کردن ناگواری اش را توصیه کرده و اهمیت آن را در درجه بعد از انجام واجبات نزد خداوند بیان کرده است. گاهی کسی از ما درخواستی دارد که اجابت می کنیم و یا ممکن است با حرفی یا عملی، برای او احترام قائل شویم که شاد و خرسند شود و یا اینکه با جلوگیری از رسیدن گزندی به او مانع ناراحتی اش شویم، همه این حالات بهترین عمل نزد خدا محسوب شده و اهمیت بالایی همچون انجام واجبات دارد. ثمره اجتماعی این اعمال ایجاد انس و الفت، مهرو محبت و همدلی و وحدت در بین مردم شده و زمینه های ظلم و جور، پرخاشگری و زور و بدرفتاری و عصبانیت را از بین می‌برد. همانطور که خداوند از انجام واجبات راضی و خشنود شده و برکت و رحمتش شامل حال ما می شود عمل به سفارش امام رضا علیه السلام و دسترسی به مومنان در جامعه به این صورت که باری از روی شانه‌های آنها برداشته، یارو یاورشان بوده، و غم و غصه از چهره زندگی آنها شسته و شادی و نشاط را در دلشان ایجاد کنیم، زمینه نزول برکات و مهرو محبت خدا نسبت به بندگان را فراهم می کند. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
بهترین نوع صدقه،کمک و یاری رساندن ✍. امام رضا(ع) می‌فرماید: بهـترين نـوع صـدقـه، يارى كردن تو نسبت به ناتوان است.[تحف العقول، ص 446] صدقه دادن بسیار سفارش شده و همانطور که معروف است بلا را از انسان دور می‌کند. به محض شنیدن واژه صدقه تصویر مقداری پول و یک شخص محتاج با وضعی خاص در نظر ما تداعی می شود حال آنکه امام رضا (ع) صدقه را متنوع دانسته و بهترین آن را یاری ناتوان بیان کردند. گاهی کسی در انجام کاری ناتوان است یاری او صدقه و از بهترین نوع آن محسوب می‌شود. صدقه به انفاق نیست و یاری هم ممکن است با زبان و گفتار پدید آید آنجا که با سخن از حق کسی دفاع کنی یا راهنما باشی و یا آرامش و تسکین درد و رنج شوی! نفی انفاق به نیازمند نمی کنیم بلکه در کنار آن ترغیب به انجام بهترین نوع صدقه داریم که یاری رسانی به ناتوان است به هر شکلی که در توان باشد. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
رضایت و واکنش نسبت به اتفاقات ✍ عَنِ الرِّضا عليه السلام، مَنْ غابَ عَنْ اَمْرٍ فَرَضِىَ بِهِ كانَ كَـمَنْ شَهِـدَهُ وَ اَتـاهُ. امام رضا(ع)می فرمایند:كسى كه از صحنه كارى غايب باشد، اما به آن كار راضى شود، گویا در آنجا حاضر بوده و آن کار را انجـام داده اسـت.(توحید صدوق،ص۳۹۲) اتفاقات گوناگونی اطراف ما می افتد که ما در آن زمان حضور نداشته و بی خبریم و پس از آن به طریقی مطلع می شویم. آن اتفاق ممکن است خیرو نیک بوده و یا شرو بد باشد که واکنش ما نسبت به آن رضایت یا عدم آن است. حضرت می فرماید هر عملی که در غیابت اتفاق افتاد اگر بدان راضی بودی، گویا آنجا حضور داشته و تو انجام دادی! این فرمایش بر اهمیت واکنش انسان نسبت به اتفاقات و وجود حساب و کتاب برای آن تاکید دارد چرا که رضایت سبب تکرار و دوام آن اعمال می شود. اگر منکری اتفاق افتاد و بعد مدتی متوجه شدیم اگر رضایت داشته باشیم گویا حضور داشته و در انجام منکر اقدام کرده ایم. اما اگر نارضایتی خود را اعلام کنیم در جلوگیری از تکرار و ادامه آن تاثیر خواهد داشت و این در حقیقت مطالبه ترک منکر است که اگر فراگیر شود قطعاً بازدارنده خواهد بود. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
تشکر از مردم قالَ عَلِىُّ بنُ مُوسى عليه السلام: مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقينَ، لَمْ يَشْكُرِ اللّه َ عَزَّ وَ جَلَّ..(عيون اخبار الرضا ج 2، ص 27) داشته های مادی و معنوی انسان به لطف و اراده خداوند متعال شکل می‌گیرد اما سنت او عطای نعمت به اسباب و وسایل است. ما در اجتماع برای تامین نیازهایمان به یکدیگر احتیاج داریم و ناچار به تعامل هستیم. امام رضا (ع) در این باره می فرمایند:هركس از مردمِ صاحبان نعمت و نيكى، تشـكر نـكنـد، خداى متعال را هم سپاس نگفته است. بر اساس این فرمایش اگر کسی واسطه رسیدن نعمتی اعم از مادی و معنوی شد و یا کاری برای انسان انجام داد لازم است از او تشکر کنیم و این در حقیقت قدردانی از خدا و شکر نعمات اوست که به این وسیله به ما رسیده است. تشکر از مردم کارکرد اجتماعی هم دارد که حاصل آن پیوند عاطفی بین مردم و محبت و دوستی همراه با احترام است و در ادامه سبب آرامش و آسایش و امنیت روانی جامعه می شود. طلبکار بودن از دیگران یا ناسپاسی سبب کم شدن رزق و روزی می شود از آنجا که نفس این عمل به اراده خدا بوده و دیگران وسیله این لطف و مرحمت بودند در حقیقت نسبت به خدا ناسپاسی داشتیم که بسیار ناپسند و مذموم است. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
-امام_رضایی نظافت و پاکیزگی ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: مِنْ اَخـْلاقِ الأَنْبِياءِ التـَّنَظـُّفُ. [تحف العقول، ص 442.] امام رضا(ع) فرمود: تميـزى و پاكـيزگى از اخـلاق پـيامبران است. تابستان است و گرمای هوا، که در این شرایط نظافت شخصی و پاکیزگی اهمیت فراوان دارد. طبیعت بدن انسان چنین است که در گرما تعریق بیشتری دارد و بسته به خصوصیات آن ممکن است بوی نامطبوعی داشته باشد بنابراین حضور در اماکن و وسایل نقلیه عمومی ومحل کار می طلبد برای رعایت حقوق دیگران به این موضوع اهمیت بدهیم همچنان که به فرموده امام رضا (ع)از اخلاق انبیاء توجه به نظافت بوده ودر سبک زندگی آنها نظافت و آراستگی و خوشبو بودن بسیار سفارش شده است. احساس خوب دیگران نسبت به این اخلاق در اجتماع در برخوردها و تعاملات انسان تأثیر مثبت گذاشته و به روابط بهتر بر پایه احترام و عزت منجر می‌شود. احادیث بسیاری از اهل‌البیت پیرامون پاکیزگی و نظافت رسیده که دلیل بر اهمیت این موضوع در دین بوده تا جایی که نظافت را از ایمان دانسته اند و به عنوان وظیفه انسانی یک مسلمان در روابط اجتماعی تلقی‌ می‌شود. این موضوع نه فقط در اجتماع که در خانواده به خصوص زوجین بسیار مورد توجه بوده و در جذب و طرد یکدیگر موثر است. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
🔹پیامبر(ص) بر آن منبر بالا رفت و پس از حمد و ثنای الهی گرفتن اقرار از حاضران به توحید و نبوت و معاد سفارش در حق قرآن و عترت و یادآوری این مطلب که او نسبت به مؤمنین از خودشان اولی و سزاوارتر است و درباره نزدیک شدن مرگ خود سخن گفت و به مردم یادآوری کرد که او پیامبر خدا بوده است و احکام خدا همه را ابلاغ کرده است و اکنون می‌خواهد آخرین مسئله‌ی مهم دینی را بگوید آنگاه علی ابن ابی‌طالب(ع) را پیش خواند نخست او را کنار خود نگاه داشت. سپس دست او را گرفت و بلند کرد آنگاه سه مرتبه جمله زیر را تکرار کرد. 🔻من کنت مولاه فهذا علی مولاه هرکس که من تاکنون مولا و سرپرست و پیشوای او بودم پس این علی مولا و سرپرست اوست؛آنگاه دعا کرد در حق آنان که علی را یاری کنند و نفرین نمود آنان را که او را ترک گویند و بی‌یاور گذارند.سپس فرمود حاضران به غایبان اطلاع دهند. پس از این‏که مراسم جانشینی و خلافت علی(ع) پایان یابد و دین اسلام از نظر ادامه رهبری نیز کامل شد و چگونگی سرپرستی امت پس از پیامبر روشن گشت این آیه نازل شد لْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً امروز دین شما را کامل و نعمت خدا را بر شما تمام کردیم و اسلام را به‌عنوان دین (پایدار) برای شما پسندیدم. پیامبر اکرم خدا را بر این‏که دین را کامل و نعمت خود را بر مسلمانان تمام کرد و از رسالت او و ولایت علی پس از او راضی است سپاس گفت در این هنگام کردن نزد علی(ع) آمده و مقام ولایت را به او تبریک گفتند و پیش از همه ابوبکر و عمر به این کار اقدام کردند و پیامبر سه شبانه‌روز در سرزمین غدیر بماند تا همه بتوانند با علی(ع) بیعت کنند گرچه این واقعه به شرحی که گذشت موردقبول علمای اهل سنت نیز است ولی آنان ولایت را به محبت و نصرت تفسیر کردند و علمای شیعه به رهبری شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که با توجه به آن‌ها می‌توان یقین کرد مقصود از ولایت همان رهبری و زعامت امت اسلامی است. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan منبع خبر : (صدای خاوران)آوای کاشمر /شماره۵۴۹/صفحه۵
تفاوت برخورد بین فقیر و غنی ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: مَنْ لَقِىَ فَقـيرا مُسْلِما فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلافَ سـَلامِهِ عـَلَى الأَغـْنِياءِ لَقِىَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ هـُوَ عَلَيـْهِ غـَضـْبانٌ. امام رضا(ع) فرمودند:هركسی در دیدار و سلام کردن بین مسلمان فقیر با غنی تفاوت بگذارد روز قيامت، خداوند را در حالى ملاقات می کند كه بر او خشمگين است.(عيون اخبارالرضاج 2، ص57) تفاوت گذاشتن بین انسانها با ملاک مال و ثروت به دور از انصاف و انسانیت است. ثروت و غنای انسان به تفکر و تعقل او برمی گردد به اعمال و رفتارش نسبت به خانواده و اجتماع، نه مادیاتی که فانی و دنیایی است. احترام و ارزشی که برپایه مال و ثروت باشد نه بر اساس شخصیت و نفس انسانی، گذرا و پوچ است در مقابل ارزش و احترام، به واسطه بزرگی و منش و روش انسانی و تقوا و پرهیزکاری در ذهن و جان انسان‌ها ماندگار بوده و عزت آفرین است. وقتی قرار است انسان به جز یک کفن از این دنیا با خود چیزی نبرد، پس چه ارزش دارد که این ملاک را برای برخورد با انسان ها قرار س در نهایت به فرموده امام رضا (ع)فردای قیامت مورد غضب الهی قرار بگیرد. اعمال و رفتار انسان توشه سفر آخرت است و ثروت و نعمت جز مسولیت بیشتر برای انسان ثمره ای ندارد.. و ملاک خداوند هم برای تفاوت در بین انسانها، تقوا و پرهیزکاری است. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
وظیفه زن و مرد ای حکیم دانی چیست؟ یکی است کشتی و آن دیگری است کشتیبان چو ناخداست خردمند و کشتی‌اش محکم دگر چه باک زامواج ورطه طوفان بروز حادثه اندر یم حوادث دهر امید سعی عمل‌هاست هم از این هم از آن همیشه دختر امروز مادر فرداست ز مادر است میّسر بزرگی پسران @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
🔴 🔹 در حکمت متعالیه در اسفار خواندیم ک نفس را حد ّیقف نیست. برای اینکه « مَن هُوَ غیرُ مُتَناهٍ » ( کسی ک غیر متناهی است ) که حق سبحانه و تعالی است در او تجلی می کند و سعه اش، وعائش ، ظرفیتش بدان حد هست ک اسماء را، اسماء غیر متناهی را، حق را و حقایق نظام هستی را، قرآن نظام هستی را که مقام جمع است و قرآن را در قلبش ک فرقان است می یابد. 🔹{ و العرش و ما فیه علی أیِّ مقدارٍ یُفرَضُ یکونُ مُتَناهیاً } و حق غیر متناهی در او تجلی می کند که: « قلب المؤمن عرش الله الأعظم » https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
عزاداری در آموزه های رضوی ✍ دلها ماتم زده شده و صدای زنگ کاروانی غریب به گوش می رسد، آنان مدتی پیش سفر خویش به معراج را آغاز کرده و دل از زمین و دنیا جدا کرده و هوای ملکوت و عقبی بر سر دارند. همراه خون خدا رو به سوی کربلا می آیند تا چند روزی دیگر حماسه ای به بلندای تاریخ و ماندگاری کل یوم عاشورا، زمان را به مکان گره زده و کل ارض کرب بلا را فریاد زنند. این چهارشنبه امام رضایی ما با روز اول محرم پیوند خورده و یابن الشبیب امام رضا(ع) تن و بدنمان را می لرزاند آنجا که دشمنان جدش حسین را از مردمان جاهلی هم پست تر می داند که حرمت ماه حرام را نگه نداشته و فرزند رسول خدا را به شهادت رساندند. آنجا که سیاه پوشیده و از سیاه پوشی پدر سخن گفته و به ما رسم عزاداری می آموزد. امام رضا(ع) به ما چند نکته آموخت، نخست آنکه برای حسین گریه کنیم، دوم او را از راه دور یا نزدیک زیارت کنیم، سوم آنکه لعن قاتلینش را فراموش نکنیم و چهارم با گفتن دائمی ذکر «یالیتنی کنت معهم فأفوز فوزا عظیما» ای کاش من هم در کربلا با یاران تو بودم و به فیض عظیم شهادت می رسیدم، همبستگی و همراهی خود را با حسین(ع) اعلام کنیم. و پنج آنکه در شادی اهل بیت شاد و در غم و غصه های آنان ناراحت و غمگین باشیم. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
حماسه سرخ نهضت عاشورا ✍ حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان ▪️قال رسول‌الله(ص): اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة گر نمی‌بود حسین، نام ز اسلام نبود زخدا و ز محمد، ز علی نام نبود گر سرنیزه نمی‌خواند او آیه کهف هیچ آثار زقرآن و ز احکام نبود 🔹لازم است جهت درک بهتر واقعه عاشورا قدری تاریخ اسلام را مرور کنیم، خصوصاً از سال۴۰ تا۶۰ هجری که بنی‏امیه بر جامعه مسلمین مسلط شده بود. 🔻بعد از دوران خلافت علی(ع)، نقشه رهبری مسلمانان به‌کلی تغییر کرد و حکومت اسلامی توسط بنی‏امیه به سلطنت موروثی ضداسلامی تبدیل شد و در یک‌کلام، یک دولت نژادپرست عربی محض تشکیل شده بود، حکومتی ضد دینی که بسیاری از آیین‌های جاهلی را زنده کرده بود. 🔻تاریخ اسلام این حقیقت را ثابت کرد که هرگاه با دشمن آشکار درگیر شده، همیشه غالب و پیروز بوده است، ولی هرگاه دشمن در لباس دوست ظاهر شده، اسلام در اوج شکوه و قدرت خود از درون مسخ گردیده، حیاتش را از دست داده و پاک‌ترین و صمیمی‌ترین یاران و رهبرانش را از دست داده است. 🔹روشن‌ترین شاهد این مطلب، ماجرای  بنی‏امیه است. آن‌ها وقتی دشمن آشکار اسلام بودند و بُت‌های لات و عزّی را در دست داشتند، در نبرد با اسلام، شکستی مفتضحانه در بدر و خندق خوردند، ولی همین که جامه دروغین توحید پوشیدند و در صفین قرآن بر سرنیزه‌ها کردند، توانستند شکست بدر را در صفین جبران کنند. 🔻شکست‌های پیاپی مسلمین و پیروزی‌های غیرمنتظره جبهه مخالف که به علت ساده لوحی و ناآگاهی عوام و دنیاپرستی عده‌ای به دست آمد، تجربه‌ای بزرگ برای جبهه باطل گردید که هرگز در مقابل جبهه حق نباید بدون نقاب ظاهر گردید. 🔻پس از شهادت علی(ع)، زمان هرچه می‌گذشت پایگاه اسلام راستین ضعیف‌تر می‌شد و برعکس پایگاه جاهلیت جدید و دشمنان داخلی قوی‌تر می‌گردید. امام حسن(ع) در آن دوران وارث حکومتی شده بود که نفاق تا اعماق ضمیر صمیمی‌ترین یاران وی نفوذ کرده بود و بهترین فرماندهان سپاهش پنهانی با معاویه سر و سرّی پیدا کرده بودند و برای یک توطئه و جنایت بزرگ معامله کرده و کار به جایی رسید که امام حسن(ع) به‌ناچار صلح تحمیلی را پذیرفت. معاویه بخشنامه صادر کرد که نام شیعیان علی(ع) را از دیوان عطایا محو کرده و دوستان او را قتل‌عام کنند و هرکس متهم به دوستی علی(ع)  است او را بکشند. به‌قدری بر دوستان علی(ع) سخت گرفت که کسی جرأت نداشت فضائل و مناقب علی(ع) را بیان کند. 🔻بنی‏امیه دستور داد ۷۰ هزار منبر نصب کرده و بر بالای آن علی(ع) را لعن و مذمت کنند. بنی‏امیه بدعت‌ها و جنایات زیادی مرتکب شدند تا جایی که اساس دین را که با زحمات پیامبر(ص) و خون‌های پاک شهدای بدر و اُحد پایه‌گذاری شده بود، نابود ساخت. معاویه با اسم دین به جنگ دین آمد و مردم را فریب داد. آن‌ها که در کربلا در برابر امام(ع) ایستادند، می‌گفتند امام حسین(ع) یاغی بر امام مسلمین یزید است. امام حسین(ع) از نظر آن‌ها کسی بود که از دین جدش خارج و مرتد شده و باید کشته شود. معاویه با ابزار دین به جنگ دین آمد. پسرش یزید با ابزار دین، سر امام حسین(ع) را برید و بر نیزه کرد. این جبهه مستمر ادامه دارد و امروز نیز دشمنان دین، با ابزار دین سر می‌بُرند. 🔹امام حسین(ع) وارث نهضتی بود که پیامبر(ص) ایجاد کرده بود و امام علی(ع) و امام حسن(ع) آن را تداوم بخشیدند و حال پاسداری از این آئین بر عهده امام حسین(ع) بود. مسلمانان در آن زمان سه گروه شده بودند: گروهی این وضع را تحمل نکرده فریاد کشیدند و کشته شدند. گروهی در کُنج امن خلوت و ریاضت و عبادت خزیدند و از صحنه حق و باطل کنار رفتند و حتی عده‌ای از آن‌ها مُهر خاموشی بر لب زدند و با اَحدی سخن نگفتند. گروهی هم از عنوان صحابه برای آبادی دنیای خود استفاده کردند و افتخاراتی که کسب کرده بودند در کاخ سبز معاویه در معرض فروش قرار دادند و کارشان به جایی رسید که برای خوشایند معاویه حدیث جعل کردند. در میان این افراد، امام حسین(ع) شرایط خاصی داشت. او نمی‌توانست مانند گروه اول باشد زیرا چشم امید امت اسلام به او دوخته شده بود؛ لذا پس از شهادت امام مجتبی(ع) به‌رغم اصرار فراوان شیعیان، قیام بر ضد معاویه را نپذیرفت و فرمود تا معاویه زنده است دست به قیام مسلحانه نزنید چون با او معاهده صلح امضاء کردیم. 🔻پس از مرگ معاویه، امام حسین(ع) را تحت‌ فشار گذاشتند تا با یزید بیعت کند. امام توجه داشت اگر بیعت کند، حکومت او جنبه شرعی و قانونی پیدا خواهد کرد. لذا به‌قصد مخالفت، مدینه را ترک و در مکه اقامت گزید. این مخالفت علنی امام، سکوت مرگباری را که بر جامعه سایه انداخته بود شکست و مردم جرأت بیشتری پیدا کردند به‌طوری‌که مرتباً به منزل امام رفت‌وآمد کرده و با شور و شوق به سخنان او گوش می‌دادند. ادامه دارد...👇
🔹امام‌حسین در آخرین روزهای حضورش در مکه معظمه، از موقعیت کنگره حج استفاده کرد و شخصیت‌های علمی که در مکه گردآمده بودند را دعوت کرد تا مسئولیت آنان را در دفاع از اسلام و مبارزه با باطل گوشزد کند و تکلیف آنان را در برابر دستگاه بنی‏امیه روشن نماید. امام(ع) در این مجلس خطبه‌ای بسیار روشنگر و تکان دهنده ایراد فرمود. در بخشی از خطبه تصریح کرد؛ همه‌چیز از دست رفته، نهضتی که نیم‌قرن پیش به وجود آمده همه ره‌آوردها و موقعیت‌هایش پایمال شده، همه مسجدها پایگاه شرک و ظلم و فریب مردم شده، شمشیرهای جهاد در دست جلادان قرار گرفته، بیت‌المال به کاخ سبز معاویه سرازیر می‌شود و تریبون‌های رسمی که از توحید و پیغمبر و قرآن و وحی سخن می‌گویند همه در اختیار امویان است. همه ائمه‌جمعه و جماعات، قضات، محدثین، مفسرین، قاریان قرآن، خطبا و علمای وقت یا کشته شده‌اند یا خاموش و ساکت، مشغول ریاضتند و سلامت خویش را در ازای سکوت بر ظلم و رضای بر کفر باز خریده‌اند و یا فضیلت‌هایی را که در دوره ایمان کسب کرده‌اند، ارزان فروخته و چه‌بسا با عمارتی مبادله کردند. 🔻اقدامات و سخنان امام(ع) از ابتدا تا انتها نشان می‌دهد که او هدفی بسیار بالاتر از آن داشت که به خلافت برسد و حرکت او یک قیام سیاسی مسلحانه نبود. او هدفش احیای دین و پاسداری از ارزش‌های اسلامی بود، چنانچه در وصیتی که به برادرش محمد حنفیه نوشت چنین یادآوری کرد: انگیزه نهضت من هوی و هوس و تمایلات بشری نیست. هدف من فساد و ستمگری نیست، بلکه من فقط برای اصلاح در امت جدم از وطنم خارج شدم. هدف من امربه‌معروف و نهی از منکر است. 🔹امام(ع) در آخرین ساعات جنگ میان او و سپاهیان اموی نیز خطبه‌ای ایراد نمود و ضمن توبیخ شدید به آنان فرمود: خاک بر فرق شما باد ای نوکران فرومایه، ای گروه کجروان که کتاب خدا را به سویی افکندید و فریب شیطان را خوردید در نافرمانی خدا متحد شدید و کتاب خدا را تحریف کردید چراغ الهی را خاموش ساختید؛  فرزندان پیامبر را کشتید. نطفه زنا را به نسب خویش ملحق کردید و بندگان آزاد را کشتید. بدانید که پسر زنازاده مرا مجبور کرد که یا تن به ذلت و خواری بدهم و یا کشته شوم، ولی خواری و ذلت از ما دور است. خدا و پیامبر و بندگان مؤمن هرگز به ذلت ما راضی نمی‌شود، خاندان ما بالاتر از آنند که تن به پستی و ذلت در دهند. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan  منبع خبر : (صدای خاوران) آوای کاشمر /شماره۵۲۸ / صفحه۵  لینک کوتاه https://sedayekhavaran.ir/?p=7496
انسان برای گذران زندگی نیازمند کار و تجارت است و کسب روزی حلال از این طریق، مورد تایید دین و اجر جهاد دارد اما از آنجایی که نفس به مال اندوزی تمایل دارد ممکن است هدف که، زندگی انسانی در پرتو دین در دنیا باشد فراموش و دنیاگرایی جایگزین شود که در این حالت به هر طریقی برای بدست آوردن دنیا تلاش کرده و حتی حلال خویش را برای افزون شدن حرام می کنیم. بی برکتی یکی از آثار حرام خواری است اگر از راه حرام مال خود را چند برابر کردیم، بی برکتی سبب صرف بیهوده آن شده و تاسف و پشیمانی از هزینه ای که شده نتیجه آن می شود. مواردی مثل سرقت، گم شدن، صرف بیماری و غیره نیز در کمین اینگونه اموال است. بحارج۷۳ص۱۵۰حدیث۸ازامام صادق (ع) نقل می کند که مضمون آن همین است کسی که مالی از حرام بدست آورد خدا براو مشکلاتی مالی و مادی مسلط می کند که مدام فکرش درگیر بوده و آرامش در بهره مندی از آن ندارد. ذلت و خواری از دیگر آثار حرام خواری است معمولا انسان شیوه رسیدن به حرام را پنهان می کند و در نظر دیگران حاصل رنج و تلاش خویش نشان می دهد اما عاقبت آن رسوایی است. از سوی دیگر استرس و نگرانی از این موضوع مدام همراه او بوده و لذت بردن از داشته ها را به حاشیه می برد. از دیگر آثار حرام خواری دوری از عبادت و عدم موفقیت در ارتباط با معنویات و دعا و نیایش و کسب آرامش است. از یک سو کسالت و تنبلی و از سوی دیگر بی توفیقی او را از این طریق دور می کند. در بحارج۱۰۳ص۶۱ از پیامبر اسلام نقل میکند عبادت همراه حرام خواری بنای ساختمان بر روی شن روان است بسیار روشن است که چنین خانه ای به بادی از بین می رود و این سستی دوامی ندارد و این نتیجه عبادت با حرام است که فایده ای هم ندارد. نشنیدن حق و ندیدن واقعیت هم از دیگر آثار حرام خواری است آنجا که در مقابل حق و باطل قرار می‌گیرد توان شنیدن و دیدن حقانیت را نداشته و به سوی باطل گرایش پیدا می کند و ممکن است در این مسیر به دیگران ظلمی روا دارد. چنان که عده ای در روز عاشورا با وجود درک پیامبر و شناخت فرزندش حسین (ع) به دلیل حرام خواری گوشی برای شنیدن حق و چشمی برای دیدن واقعیت نداشتند بر روی او تیغ کشیده و آن جنایت هولناک را رقم زدند در حالی که او را در باطل خویش، حق می پنداشتند. اثر دیگر حرام خوری فساد نسل است یعنی تاثیر سوء در فرزندان دارد و کسانی که با آن مال حرام درگیر بودند زمینه دوری از حق و انتخاب باطل برای آنها بیشتر فراهم می شود اما نه اینکه اختیار از آنها گرفته شود چه بسا ممکن است فرزندی با وجود این شرایط راه درست را انتخاب کرده و به مدد الهی از حرام دور شود. اما معمولا چنین است که فرزاندن و مرتبطین با این اموال نیز خیری از آن نصیبشان نمی شود. در کل حرام خواری زمینه دوری از حلال را فراهم کرده و راه انسان را از صراط مستقیم منحرف می کند و بسان دومینوی خطرناک به سرعت و سلسله وار او در مسیر سقوط از همه داشته های انسانی، مادی و معنوی قرار می دهد که انتهای آن دره ای هولناک است. وقتی گرفتار حرام شدیم شیطان و نفس انسان، غفلت را پیش روی ما قرار می دهد که خود نمی فهمیم دچار چه گناهی شدیم از این رو به راه غلط ادامه داده و بیش از پیش خود را در آن غرق می کنیم. تذکر خیرخواهان و دوستان خوب و خانواده دین محور و شرایط زندگی سالم و به دور از گناه در کنار لطف خدا می تواند زمانی که انسان ناخواسته گرفتارمال حرام شده است جلوی سقوط را گرفته و او را نجات دهد. اگر انتخاب ما حرام خواری باشد و چهار صباحی با اموال کم یا زیاد بدست آمده از این طریق درگیر دنیا شدیم انسانیت و معنویت رنگی در زندگی ما نخواهد داشت بلکه در پایان مسیر باید به آتشی که خود فراهم کردیم سلام بدهیم و خاکستر زندگی خویش را به نظاره بنشینیم. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
خوب صحبت کردن ✍ نیسان آبی وسط خیابان خیلی آرام در حال حرکت بود از سمت چپ که خواستم سبقت بگیرم ناگهان به سمتم پیچید که اگر فاصله نداشتم و هوشیار نبودم معلوم نبود چه بلایی سرم می آمد.. با عصبانیت به او نزدیک شدم که دیدم یک جوان حدودا هم سن خودم با زیرپوش سفید و چهره ای خسته و احتمالا گرمازده یه دست به فرمان ماشین و یه دست گوشی سرش سرگرمه و تو حال خودش رانندگی هم می کرد.. نگاهش که به من افتاد گفتم پدر آمرزیده یکمی هم وسطش رانندگی کن! خنده اش گرفت و گفت چشم آقا پلیسه! گفتم اولا پلیس نیستم و خبرنگارم دوما این آیینه رو باز کن اسرافه! با تعجب گفت چرا؟! گفتم چون نگاه که نمیکنی الان نزدیک بود من رو با موتورم روانه آخرت کنی! دوزاری اش که جا افتاد معذرت خواهی کرد.. ازینجا چندکلامی با هم گفتگو کردیم که شاید بد نباشه شماهم بخونید؛ گفتم: اشکال نداره به خیر گذشت اما بیشتر مراقب باش.. راننده: چشم اونم بخاطر اینکه خوب صحبت کردی.. گفتم: چرا بد صحبت کنم وقتی می تونم با خوبی و دعای خیر حرفم رو بزنم.. نگاه هردو به روبرو بود و گاهی به هم گره می خورد که بهش گفتم: میدونی امام رضا علیه السلام سه نفر رو بهترین انسان ها میدونند؟ چیزی نگفت نگاه کردم نگاهش منتظر ادامه حرفم بود که سریع گفتم: کسی که حرف زدنش نیکو و نغز و شیرین باشه یعنی بد و رکیک صحبت نکنه و ناسزا نگه و کلامش یک نفعی برای طرف مقابل داشته باشه.. راننده با همون لحن خاص خودش گفت: اون وخت دوتای دیگه کیا هستن ؟! گفتم: کسی که سفره دار باشه مهمانپذیر باشه و خیرش به خلق خدا برسه و از دست رنجش به دیگران هم نفعی برسونه.. سومی هم کسی که شب، وقتی بقیه خوابن نماز بخونه، یعنی نماز شب و بعدم نماز صبح اول وقت بجا بیاره.. پرید وسط حرفم گفت: اولیش که از این به بعد سعی میکنم بددهنی نکنم فحش ندم خوب صحبت کنم.. دومیش هم که خداروشکر خیرم میرسه به خلق الله و به ندار و فقیرم کمک می کنم اما سومیش خدایی سخته هاا.. خندیدم گفتم: کار سخت اجر و مزدشم با ارزش تره و خیرش هم تو دنیا و آخرت نصیبت میشه.. خب خوشحال شدم امری نیست مرخص بشیم.. گفت: کجا میری بودی حالا.. گفتم میرم حرم خدمت آقا امام رضا(ع) گفت: رسیدی سلام مارو هم برسون بگو آقاجان، ممد گفت خیلی نوکریم خیلی چاکریم..ممنونتیم.. گفتم: حتما... التماس دعا خدانگهدار... بوق زد گفتم بوق ندارم خداحافظ.. گفت موتورت تنه به تنه نیسان من میزنه ها چقدر صدا میده.. با اشاره سر حرفش رو تایید کردم و ازش فاصله گرفتم حس و حال خوبی داشتم یاد حدیثی که خواندم براش افتادم و اینکه آقا امام رضا علیه‌السلام فرمودند محاسن کلام مارو برای مردم بیان کنید آنها پیروی می کنند.. تصمیم گرفتم حدیث نگاری که با عنوان چهارشنبه های امام رضایی در پیش گرفتم رو با قوت و انرژی بیشتری ادامه بدم.. همین اتفاق امروز رو‌ هم مثل داستان نیسان آبی ماه رمضون و امربه معروفی که با زبان خوش داشتم بنویسم و از دیگران هم بخوام به هر بهانه ای معارف اهل بیت علیهم السلام رو نشر بدهند.. غرق همین افکار بودم که خودم رو جلوی حرم دیدم و چشمانم به گنبد طلای رضا (ع) خیره شد.. دست ارادت به سینه گرفتم و به نیابت از پدر و مادر مرحومم، حقداران و کسانی که التماس دعا داشتند و ممد آقای نیسان آبی به زبان آوردم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا یا غریب الغربا یا معین الضعفا یا شمس الشموس یا انیس النفوس و رحمه‌الله و برکاته. @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
قلم افضل از خون شهید... راضیم که استخوانم قلم و خونم مُرَکَّب شود آنجا که؛ پای قرآن و اهل بیت در میان باشد.. آنجاست که در امتداد خون حسین(ع) به ندای حضرت سجاد(ع)و زینب(س) روشنگری کرده و فریاد مظلوم را در گوش زمین و زمان چنان بازتاب دهم که لرزه بر ستون و سنت ظالم بیفتد... قلم افضل از خون شهید می شود آنجا که عالمانه به تازیانه سخن، حق مظلوم از ظالم ستانده و خون را بر شمشیر ظفر می دهد... آدم اگر روضه رضوان به دو گندم بفروخت من قلمم را به دوصد دنیایی از گندم و جویی نفروشم هرگز! زآنرو که آگاه به متاع و ارزش آنم... @ahalieghalam https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
صبر و صداقت ✍ نقش انگشتر موسی(ع) دو جمله بود که آنها را از تورات گرفته بود:شکیبا باش تا مزد بگیری، راستگو باش تا بِرَهی»(عیون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 55 ) امام رضا(ع) از دو صفت ناجی و راهگشای زندگی بر روی انگشتر حضرت موسی سخن می گوید که عمل به آن زیست دنیای انسان را متفاوت کرده به طوری که نظر رحمت حق را جلب و ثمره آن را در دنیا و مزرعه آخرت می بیند. صبوری صفت پیامبران، اولیای خدا و ابرار و نیکان است که در برابر سختی ها در زندگی صبوری کرده و چون خدا را ناظر بر اعمال خود می دیدند این صبر و تحمل قدری آستان تر می شد. در معارف دینی صبر بر مصائب و بلایا، صبر بر عبادات و انجام آن، صبر برگناه و ترک آن و مواردی دیگر نام برده شده که هر کدام درجه ای به بندگی انسان افزوده و مقام او را در منظر حق ارتقاء می دهد. سفارش دوم انگشتر که صداقت و راستگویی است انسان را از گناه کبیره دروغ رهانیده و زمینه نفاق و دورویی را از بین برده و شخصیت او را در اجتماع به حسن رفتار و کمال تعریف می کند. حتی اگر فکر کنیم جایی با دروغ از مشکلی رها می شویم و به مقصد می رسیم اشتباه است و از آنجا که عمر دروغ کوتاه است برملا شدن آن آسیب زیادی به انسان و شخصیت او می زند بنابراین برخورد با صداقت و راستگویی هرچند سخت است و از سوی دیگر تصور ایجاد مشکل، ما را به سمت دروغ سوق می دهد اما در نهایت یک رنگی و صداقت حتی در جایی که وظیفه ای را به گردن داشته و انجام نداده ایم از جایگاه و شخصیت ما در نظر اجتماع چیزی نمی کاهد و به نوعی آن نقص را پوشش می دهد. @HOWZAVIAN
🔰خودشناسی ✍ (مدیر کانون اهل قلم خراسان) امام رضا (ع) می فرماید: أفضَلُ العَقلِ مَعرِفَةُ الإِنسانِ نَفسَهُ. برترین خِرد، خودشناسی است. (العدد القویة:ص 292 ح 18) شناخت خویشتن نشان از عقل و خرد دارد انسان که خود را بشناسد کنترل و هدایت نفس خویش را به دست عقل می سپارد و بر این اساس از خطا و اشتباه ایمن می شود. شناخت خویش یا به ظاهر و اعضا و جوارح است و یا به باطن و رفتار و کردار انسان در شرایط مختلف از زمانی و مکانی و یا حالات روحی و روانی اعم از غم و شادی که هر یک جلوه ای از انسان را به نمایش می گذارد. خودشناسی فقط در دنیای انسان تاثیر ندارد بلکه ثمره آن دامنه دنیا و آخرت او را در بر می گیرد از این رو وقتی نتیجه آن معرفت کردگار و شناخت خدا باشد در این صورت دنیا و آخرتش آباد می شود. وقتی از خود شناسی به خدا شناسی رسیدیم قدرشناسی از موقعیت و ظرفیتی که خالق به ما سپرده در کنار شکر گذاری نسبت به داشته ها و صبوری نسبت به نداشته ها روح انسان را پرورش می دهد و چشمانش را نسبت به واقعیت دنیا فانی روشن می کند. شناخت انسان نسبت به اعضا و جوارح و توانایی های آن و کنترل آن به قدرت عقل، فرصت بندگی و زندگی خوب بر مدار دین را فراهم می کند و در کنار آن شناخت نسبت به رفتار و کردار و خلقیات و روحیات نیز نفس انسان را به کنترل و هدایت عقل درآورده و از خطا و اشتباه دور می کند. از این رو وقتی حضرت رضا(ع)می فرمایند بهترین و عقل و خرد خودشناسی است مراد آنجاست که با شناخت خود به شناخت خالق خود برسیم و از فرصت ها و ظرفیت های انسانی که برای زندگی و بندگی و حرکت به سمت سعادت فراهم شده کمال استفاده را ببریم. کسی که خود را نسبت به خلقیات و روحیات شناخت نسبت به ظرفیت خویش در غم و شادی یا عصبانیت و آسایش آشنا شد در شرایط مختلف زندگی کنرل نفس را به دست گرفته و با عقل و درایت بر آنها حکومت می کند. در این زمان سعی می کند از غم و غصه دور شود به شادی و شور و هیجان زندگی خویش را از روزمرگی و تکرار یکنواخت نجات بدهد و در زمان عصبانیت از هر واکنشی تا رسیدن به آسایش و آرامش پرهیز کند تا مبادا دچار عصیان شده و زندگی خود را نابود سازد. https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
ترک دین و دنیا ✍ امام رضا(ع): از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک گوید.(بحار ج 78،ص 346) این که دنیا را برای دین ترک کنیم و از امور دنیایی..(ادامه در تصویر) فرمایش امام ناظر بر تعادل در امور و توجه لازم نسبت به هرکدام از آنها است و در حقیقت دین با مفهومی فراتر دنیا را نیز در بر می‌گیرد و برای آن نیز برنامه‌ دارد. در معارف دین استفاده از دنیا و نعمات الهی تاکید شده تا آنجا که دین در زندگی کم رنگ نشود و غفلت از خدا و آخرت پیش نیاید و با قدردانی و شکر نعمات و بهره صحیح از آن، توشه ای برای قبر و قیامت به دست آید. برنامه دین برای زندگی مادی در دنیا نیز بر مدار انسانیت و براساس فرامین الهی است مثلا در قرآن آیه ۳۱ سوره اعراف می فرماید{کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ} بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید. گر نیک بنگریم محدودیت های دین آزادی را از ما نمی گیرد بلکه زمینه ای برای آزادی نفس از بند شیطان فراهم می کند. هر آنچه که انسان‌ از آن نهی شده قطعا برای او ضرر و زیانی دارد حال آشکار یا نهفته، ذات اقدس الهی به آن بیش از هرکسی آگاه است از سوی دیگر آنچه بدان امر شده قطعا سود و محاسنی برای ما مخلوقات دارد که توان درک همه آن نیکی ها را نداریم. بنابراین با وجود نقص در آگاهی و دانش خویش و در مقابل علم لایزال و بی منتهای الهی نسبت به کُنه و ذات هر چیزی و البته خیرخواهی برای بنده اش، به اوامر و نواهی او ایمان و یقین آورده و با عمل به آنها در پی سعادت دنیا و آخرت قدم‌ بر مي داریم. ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ ️https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b