🐢 Did you know the difference?!
Turtle /ˈtɜːrtl/
Tortoise /ˈtɔːrtəs/
#واژه_آموز
@idioma
📌 FORMAL vs INFORMAL
Being able to use native phrases in your day to day speech will take your English to the next level!
#عبارت_کاربردی
@idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 Imam Hussain’s (pbuh) role in safeguarding Islam
🔗 (انگلیسی)
🚩 #امام_حسین
#رهبری
#کلیپ
🔻 دریافت با سایر کیفیتها:
🔗 https://english.khamenei.ir/news/9956/Imam-Hussain-s-pbuh-role-in-safeguarding-Islam
@idioma
🔻برخی کلیدواژههای کلیپ فوق🔺
Safeguard (v.)
/ˈseɪfɡɑːrd سیفگارد/
حراست کردن، پاسداری کردن
Uprising (n.)
/ˈʌpˌraɪzɪŋ آپرایزینگ/
قیام
Contrary to
/ˈkɑːntreri کانترِری/ (adj.)
برخلافِ، مقابلِ، مغایر با
Rise up (v.)
/raɪz رایز/
قیام کردن
Sacrifice (n.)
/ˈsækrəfaɪs سَکرِفایس/
ایثار، از خود گذشتگی
Conscience (n.)
/ˈkɑːnʃəns کانشِنس/
وجدان
Revive (v.)
/rɪˈvaɪv ریوایو/
احیا شدن/کردن
#واژه_آموز
@idioma
"إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ"
من برای اصلاح در میان امت جدم قیام کردم و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم...
“I rose up to reform the Muslim community of my grandfather [Prophet Muhammad (PBUH)]. I want to promote virtue and prevent vice.”
🏴|#امام_حسین
@idioma
امام خمینی رحمة الله علیه:
"نمی دانند که گریه کردن بر عزای امام حسین، زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همین معناست که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد."
🏴|#امام_حسین
@idioma
Imam Hussain:
some one like me deos not pledge allegiance to someone like Yazid.
کسی مثل من با کسی مثل یزید بیعت نمی کند.
🚩|#امام_حسین
@idioma
امام مهدی(عج):
اَلسَّلٰامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِه
peace be upon Hussain who scarified himself up to the last drops of his blood.
سلام بر حسین(ع) که جانش را با خون خود در راه دینش فدا کرد.
🚩|#امام_حسین
@idioma
🚩 سرویس #محرم ویژه مخاطبان بین الملل در سامانه دماوند
🎞️ عرضه دهها محتوای چند رسانهای به زبان انگلیسی
🔗 https://www.damaavand.net/list/clip/1060/n/en/undefined/w/a/undefined
@idioma
💢 𝕎𝕙𝕒𝕥'𝕤 𝕥𝕙𝕖 𝕕𝕚𝕗𝕗𝕖𝕣𝕖𝕟𝕔𝕖 𝕓𝕖𝕥𝕨𝕖𝕖𝕟 " 𝙌𝙪𝙞𝙚𝙩 " 𝕒𝕟𝕕 " 𝙌𝙪𝙞𝙩𝙚 " ⁉️
👈 تفاوت واژه های " 𝙌𝙪𝙞𝙚𝙩" و " 𝙌𝙪𝙞𝙩𝙚"
به معنای « تااندازه ای، بی صدا» ؟
🔴 𝙌𝙪𝙞𝙚𝙩 is an adjective. Someone or something that is 𝙦𝙪𝙞𝙚𝙩 makes only a small amount of noise.
🖊 واژه " 𝙌𝙪𝙞𝙚𝙩" صفت است. کسی یا چیزی که آرام است، سر و صدای کمی ایجاد می کند.
💡Bal said in a 𝙦𝙪𝙞𝙚𝙩 voice, `I have resigned.’
💡The airlines have invested a lot of money in new, 𝙦𝙪𝙞𝙚𝙩𝙚𝙧 aircraft.
🔺If a place is 𝙦𝙪𝙞𝙚𝙩, there is very little noise there.
🖊اگر مکانی " 𝙌𝙪𝙞𝙚𝙩" باشد، سر و صدای بسیار کمی در آنجا وجود دارد.
💡It was very 𝙦𝙪𝙞𝙚𝙩 there; you could just hear the wind moving in the trees.
❌ Don’t confuse 𝙦𝙪𝙞𝙚𝙩 with 𝙦𝙪𝙞𝙩𝙚. You use 𝙦𝙪𝙞𝙩𝙚 to show that something is the case to a fairly great extent.
🖊 واژه " 𝙌𝙪𝙞𝙚𝙩" را با واژه " 𝙌𝙪𝙞𝙩𝙚" اشتباه نگیرید. شما از واژه " 𝙌𝙪𝙞𝙩𝙚" استفاده می کنید تا نشان دهید که چیزی تا حد زیادی درست است.
💡He was 𝙦𝙪𝙞𝙩𝙚 a long way away, on the rocks.
🔸Quiet /ˈkwaɪət/
ساکت، خاموش، بی صدا
🔸Quite /kwaɪt/
نسبتا ، تا اندازه ای
#مقایسه
@idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Practice what you preach
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
#ضرب_المثل
@idioma
🇮🇷 𝕃𝕚𝕥𝕖𝕣𝕒𝕔𝕪 𝕘𝕣𝕠𝕨𝕥𝕙 𝕣𝕒𝕥𝕖
🖌 درصد رشد باسوادان
📝 𝙄𝙧𝙖𝙣 𝙧𝙖𝙣𝙠𝙨 𝙛𝙞𝙧𝙨𝙩 𝙞𝙣 𝙩𝙝𝙚 𝙬𝙤𝙧𝙡𝙙 𝙞𝙣 𝙩𝙚𝙧𝙢𝙨 𝙤𝙛 𝙡𝙞𝙩𝙚𝙧𝙖𝙘𝙮 𝙧𝙖𝙩𝙚 𝙜𝙧𝙤𝙬𝙩𝙝.
🖊 ایران از نظر رشد درصد باسوادان در جایگاه اول جهان قرار دارد.
♦️𝗔𝗰𝗰𝗼𝗿𝗱𝗶𝗻𝗴 𝘁𝗼 𝘛𝘩𝘦 𝘞𝘰𝘳𝘭𝘥 𝘉𝘢𝘯𝘬:
𝗧𝗵𝗲 𝗜𝘀𝗹𝗮𝗺𝗶𝗰 𝗥𝗲𝗽𝘂𝗯𝗹𝗶𝗰 𝗼𝗳 𝗜𝗿𝗮𝗻 𝗶𝘀 𝗶𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝗳𝗶𝗿𝘀𝘁 𝗽𝗹𝗮𝗰𝗲 𝗶𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗼𝗿𝗹𝗱 𝗶𝗻 𝘁𝗲𝗿𝗺𝘀 𝗼𝗳 𝘁𝗵𝗲 𝗴𝗿𝗼𝘄𝘁𝗵 𝗼𝗳 𝘁𝗵𝗲 𝗽𝗲𝗿𝗰𝗲𝗻𝘁𝗮𝗴𝗲 𝗼𝗳 𝗹𝗶𝘁𝗲𝗿𝗮𝘁𝗲𝘀 𝗼𝘃𝗲𝗿 15 𝘆𝗲𝗮𝗿𝘀 𝗼𝗹𝗱 𝗳𝗿𝗼𝗺 1976 𝘁𝗼 2016.
🖊 به گزارش بانک جهانی : جمهوری اسلامی ایران از نظر رشد درصد باسوادان بالای ۱۵ سال از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۱۶ در جایگاه اول جهان قرار دارد.
♦️𝗧𝗵𝗲 𝗹𝗶𝘁𝗲𝗿𝗮𝗰𝘆 𝗿𝗮𝘁𝗲 𝗼𝗳 𝗜𝗿𝗮𝗻 𝗼𝘃𝗲𝗿 15 𝘆𝗲𝗮𝗿𝘀 𝗶𝗻 1976 𝘄𝗮𝘀 𝗲𝗾𝘂𝗮𝗹 𝘁𝗼 37% 𝗮𝗻𝗱 𝗶𝗻 2016 𝗶𝘁 𝗵𝗮𝘀 𝗿𝗲𝗮𝗰𝗵𝗲𝗱 86%. 𝗧𝗵𝗶𝘀 𝗴𝗿𝗼𝘄𝘁𝗵 𝗿𝗮𝘁𝗲 𝗶𝘀 𝗮𝗹𝗺𝗼𝘀𝘁 3 𝘁𝗶𝗺𝗲𝘀 𝘁𝗵𝗲 𝗴𝗹𝗼𝗯𝗮𝗹 𝗮𝘃𝗲𝗿𝗮𝗴𝗲.
🖊 باسوادان بالای ۱۵ سال ایران در سال ۱۳۵۷ برابر با ۳۷ درصد بوده و در سال ۱۳۹۵ به ۸۶ درصد رسیده است. این میزان رشد یعنی قریب به ۳ برابر میانگین رشد جهانی.
🔗 𝙎𝙤𝙪𝙧𝙘𝙚: 𝘛𝘩𝘦 𝘞𝘰𝘳𝘭𝘥 𝘉𝘢𝘯𝘬
#خبرآموز
@idioma
﷽
Pece be upon Ibrahim ❤
سلام بر ابراهیم
Part 24🌿
✳ The exercise session finished. Haj Hasan was staring at Ibrahim’s face. Ibrahim came forward and asked in surprise, 😮“Has something happened sir?
ورزش تمام شده بود. حاج حسن خیره خیره به صورت ابراهیم نگاه می کرد. ابراهیم آمد جلو و با تعجب گفت : چیزی شده حاجی!؟
❇⚘After a few minutes of silence, Haj Hasan said, “In the old days in this Tehran there were two heroes by the names of Haj Sayyed Hasan Razzaz and Haj Sadeq Bolurforush. They were close friends. No one could defeat them in wrestling🤼♂️. Even more important than this, was that they were pure servants of God. 💎🌱
حاج حسن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت : تو قدیم های این تهرون، دوتا پهلوون بودند به نام های حاج سید حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش، اون ها خیلی با هم دوست و رفیق بودند . توی کشتی هم هیچکس حریفشان نبود. اما مهمتر از همه این بود که بنده های خالصی برای خدا بودند .
✳They always started their exercise with a few verses from the Quran and a brief mourning for Imam Husayn (a). They started their exercise with tearful eyes.🥺 The sincerity of Haj Mohammad Sadeq and Haj Sayyed Hasan healed sick people.”🍀
همیشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آیه قرآن و یه روضه مختصر و با چشمان اشک آلود برای آقا اباعبدالله علیه السلام شروع می کردند . نَفَس گرم حاج محمد صادق و حاج سید حسن، مریض شفا می داد.
❇ Then he continued, “Ibrahim! I consider you to be a hero like them!” Ibrahim smiled 😊and said, “No sir! We are very distant from them.” Some of the athletes became upset 😞when Haj Hasan praised Ibrahim in this way.
The next day, five athletes came from one of the other Zoorkhanehs of Tehran.
بعد ادامه داد: ابراهیم، من تو رو یه پهلوون می دونم مثل اون ها ! ابراهیم هم لبخندی زد و گفت : نه حاجی ، ما کجا و اون ها کجا.
بعضی از بچه ها از اینکه حاج حسن اینطور از ابراهیم تعریف می کرد، ناراحت شدند.
✳ It was decided that they would wrestle with our athletes after exercising. Everyone accepted that Haj Hasan be the referee. The wrestling started after our exercise. Four matches were held. Our athletes won two of the games, and they won the other two games.
فدای آن روز پنج پهلوان از یکی از زورخانه های تهران به آنجا آمدند . قرار شد بعد از ورزش با بچه های ما کشتی بگیرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود . بعد از ورزش کشتی ها شروع شد. چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتی را بچه های ما بردند ، دو تا هم آن ها .
❇However, in the last match they started creating a commotion.
اما در کشتی آخر کمی شلوغ کاری شد!
😊To be continued.....
ادامه دارد......
✏defeat/dɪˈfiːt/
🗒شکست
✏sincerity/sɪnˈserəti/
🗒خلوص
✏praise/preɪz/
🗒تعریف کردن
✏accepted/əkˈseptəd/
🗒پذیرفته
✏referee/ˌrefəˈriː/
🗒داور
✏commotion/kəˈməʊʃən/
🗒شلوغ کاری
#متن_آموز📚
#peace_be_upon_Ibrahim
@idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 When I hear your name
🔸 #نماهنگ وقتی نام تو را میشنوم...
#MusicVideo
🚩| #امام_حسین
🏴| #زبان_محرم
@idioma
📌 𝙒𝙝𝙖𝙩'𝙨 𝙩𝙝𝙚 𝙙𝙞𝙛𝙛𝙚𝙧𝙚𝙣𝙘𝙚 𝙗𝙚𝙩𝙬𝙚𝙚𝙣 " industrious " 𝙖𝙣𝙙 " industrial " ⁉️
✍ تفاوت واژه های "𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙤𝙪𝙨" و "𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙖𝙡" به معنای « کوشا، صنعتی » ؟
📚 An 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙤𝙪𝙨 person works very hard.
🖌 یک فرد " 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙤𝙪𝙨 " بسیار سخت کار می کند.
𝙀𝙓: She was 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙤𝙪𝙨 and always trying to improve herself.
𝙀𝙓: Michael was an intelligent, 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙤𝙪𝙨 man.
📚 Use 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙖𝙡 to describe things related to making goods in factories.
🖌 از واژه " 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙖𝙡 " برای توصیف موارد مربوط به ساخت کالا در کارخانه ها استفاده می شود.
𝙀𝙓: They have increased their 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙖𝙡 production in recent years.
𝙀𝙓: The company is located in an 𝙞𝙣𝙙𝙪𝙨𝙩𝙧𝙞𝙖𝙡 zone to the east of the city.
🔸 Industrious /ɪnˈdʌs.tri.əs/
ماهر، زبر دست، ساعی، کوشا
🔸 Industrial /ɪnˈdʌs.tri.əl/
صنعتی، اهل صنعت
#مقایسه
@idioma