eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
66 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ فرار پهلوی دوم از ایران، در آینه اسناد لانه جاسوسی آمریکا؛ از شاه چیزی باقی نمانده است زمانی که به کاخ شاه رفت تا به او بگوید باید ایران را ترک کند، تدابیر آمریکا برای حفظ شاه به پایان رسیده بود و از نظر آمریکا در آن شرایط گزینه بهتری وجود نداشت؛ زیرا به‌زعم آمریکا، اصرار بیشتر بر حفظ قدرت شاه، ممکن بود موجب پروبال گرفتن تروریسم و نفوذ سیاسی کمونیسم بر ایران شود. ازاین‌رو گرچه در آن شرایط، شاه چاره‌ای جز ترک کشور نداشت، اما با قطع امید نهایی آمریکا، تصمیم سفارت نیز بر همین موضوع و خروج قطعی شاه و نخست‌وزیری بختیار تعلق گرفت. البته خروج او از ایران، یکی از شرط‌های برای نخست‌وزیری نیز بود تا از طریق آن و شروطی چون واگذاری بنیاد پهلوی به دولت، انحلال ساواک، آزادی زندانیان سیاسی و... تاکتیک آشتی ملی را مجددا به نمایش بگذارد، اما بختیار هیچ‌گاه نتوانست مورد تأیید مردم و امام قرار گیرد؛ زیرا اولا: وابستگی او به غرب مشخص بود و ثانیا: حکم نخست‌وزیری او زمانی تعیین شد که بنیان سلطنت پهلوی کاملا بی‌اعتبار شده بود و بدین ترتیب شکست او، فروپاشی کامل رژیم پهلوی را رقم زد. و در جمع خبرنگاران (کاخ نیاوران؛ 1357) متن کامل را در این لینک بخوانید! ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ روزنامه‌نگاران هواشناس   ؛ ، مؤسس روزنامه «اطلاعات»، که در خرداد ۱۳۵۳ مورد غضب شاه قرار گرفت و در دفتر کار خود سکته کرد و از دنیا رفت، در اسناد ساواک با خصوصیات جالبی توصیف می‌شود. ۲۶ دی ۱۳۴۵ امیرعباس هویدا با حضور در مجلس سنا،   را به عنوان وزیر خارجه معرفی کرد. گزارشگر چنین گزارش می‌دهد: طبق اطلاع سناتور عباس مسعودی به خبرنگار روزنامه خود اظهار داشته که اظهارات آقای نخست‌وزیر را هنگام معرفی وزیر امور خارجه جدید به طور خیلی خلاصه تهیه و چاپ کند. در «نظریه منبع» این سند می‌خوانیم: سناتور عباس مسعودی در زمان سفارت اردشیر زاهدی در لندن نظریاتی داشته که از طریق اردشیر زاهدی برآورده نشده؛ لذا روی همین اصل روابط فی مابین آنها تیره شده است، لکن در چند روز گذشته از آرام، سفیر جدید ایران در لندن، در روزنامه «اطلاعات» تجلیل زیاد شده است و این دلیل آن می‌تواند باشد که مسعودی می‌خواهد وسیله سفیر جدید نظریات خود را تأمین نماید. ساواک در سند بیوگرافی مسعودی آورده است: «او فردی متخصص در فن، اهل زد و بند، خوش‌مشرب، محافظه‌کار، حقه‌باز، هنرهای هزار رنگ، جاسوس‌صفت، علاقه‌مند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم می‌باشد. نام‌برده با تمام حوادث بعد از دهه 1320 سازش داشته، نوکر رضاشاه بود و با مخالفین او نیز نزدیک بود. در سال ۱۳۲۰ پس از حادثه 3 شهریور سلسله مقالاتی بر علیه رضاشاه نوشت. در سال ۱۳۲۱ در ماجرای ۱۷ آذر بر علیه قوام‌السلطنه شرکت کرد و پس از هفده سال برای اولین‌بار روزنامه او توقیف شد و به زندان افتاد. از اواسط سال ۱۳۲۰ روزنامه او طرفدار مصدق شد و در ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲، شدیدترین حملات بر علیه شاه و حکومت را انجام داد. با حزب توده، حزب اراده ملی و هر سیاست و گروهی نزدیک بود و سازش می‌کرد. بعد از وارد شدن به امور روزنامه‌نگاری به سیاست انگلستان نزدیک شد و ترقی کرد و با عامیون نزدیک شد. مسعودی عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و از افراد مؤثر در تشکیل کلوپ روتاری و عضو کلوپ تهران بود.   عباس مسعودی (۱۲۷۴-۱۳۵۳) نفر دوم از راست، روزنامه‌نگار، سیاست‌مدار، سناتور و پایه‌گذار روزنامه اطلاعات، در دوره ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ ماجرای یک کودتا سلسله نشستهای بصیرت افزایی ✔️ بررسی و تحلیل رابطه اعلامیه بالفور با تشکیل آمریکای کوچک (رژیم اشغالگر قدس) و کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سلطنت رضاخان ※ پنجشنبه ۴ اسفند ـ ساعت ۱۶ تا ۱۸ ※ با سخنرانی دکتر موسی حقانی ※ پخش زنده : aparat.com/ostad.shojae/live aparat.com/tvtarikh/live
✳️ قتل توسط محافظان همسر پرویز ثابتی؛ قتل در مغازه کفش‌فروشی خیابان ولی‌عصر واقعه قتل فردی توسط محافظان همسر ، مدیرکل اداره کل سوم ساواک (امنیت داخلی)، در مغازه‌ای در خیابان ولی‌عصر کنونی نمونه بارزی از سوء استفاده‌های ساواکیان از قدرت بود. این حادثه که ابتدا از مسئله جزئی شروع شد ولی فاجعه‌ای دردناک به‌‌دنبال آورد، در مغازه کفش‌فروشی «شارل ژوردن» رخ داد. در آن مغازه مردی داشت به همسرش برای انتخاب کفش کمک می‌کرد که زنی وارد شد و به فروشنده دستور داد فورا آنچه را می‌خواهد برایش آماده کند. فروشنده هم فورا اطاعت کرد و به‌رغم اعتراض مشتری اول به اجرای دستور زن تازه‌وارد پرداخت. بعد از آنکه زن کفش مورد نیاز خود را خرید و آماده خروج از مغازه بود، مدعی شد کیفش به سرقت رفته و مردی را که به او اعتراض کرده بود متهم به دزدیدن کیف کرد. مرد در مقام دفاع از خود برآمد و بینشان سخنان تندی رد و بدل شد. در این هنگام مأمور محافظ زن که جلوی در مغازه ایستاده بود، خیلی خونسرد جلو آمد و با شلیک طپانچه مرد معترض را در جا کشت. چون زن یادشده همسر یکی از مقامات بلندپایه ساواک بود، برای بازداشت و محاکمه عامل این جنایت هیچ اقدامی انجام نشد؛ زیرا اصولا نمی‎شد را که منبع اصلی بسط عدالت در کشور تلقی می‌شد! به آدمکشی متهم کرد.[1] پرویز ثابتی در کنار همسر و دخترش، در یکی از تجمعات ضدانقلابیون در آمریکا (22 بهمن 1401) پی‌نوشت: [1] . مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، مؤسسه اطلاعات، چ دوم، 1368، ص 203. eitaa.com/iichs_ir
✳️ از سوی برگزار می شود؛ نشست تکاپوهای پانصد ساله علمای شیعه در جهاد با استبداد و استعمار همراه با رونمایی از کتاب پنج جلدی گزیده ادبیات مقاومت علمای شیعه در پنج قرن اخیر اثر دکتر ( دوانی) با حضور دکتر دکتر محمدحسن رجبی حجت الاسلام دبیر نشست: دکتر رضا قریبی زمان : یکشنبه 14 اسفند، ساعت 15 تا 17 aparat.com/TVTARIKH/LIVE
‍ ✳️ رفتار سربازان آمریکایی در ایران دوره اشغال به روایت یک سند آمریکایی (سال 1323)؛ سرباز مست آمریکایی به زور وارد خانه یک ایرانی شد! پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ «ساعت 7 شب گذشته یک سرباز مست آمریکایی درب منزلی واقع در خیابان ناهید، یکی از خیابان‌های منتهی به کاخ را زد. صاحبخانه، آقای فرزانه، در را باز کرد. سرباز مست وارد خانه شد و در را بست. صاحبخانه سعی کرد با خواهش و التماس جلوی او را بگیرد. سرباز با مشت و لگد جواب او را داد. آقای فرزانه برای آنکه او را از ورود به خانه منصرف کند روی او را بوسید، اما سرباز پاسخ او را با مشت داد. در این لحظه، همسرش که از حیاط شاهد ماجرا بود و هراس او را برداشته بود، از راه پشت‌بام به خانه همسایه گریخت و از همسایه‌ها کمک خواست. همسایه‌ها سعی داشتند از در وارد شوند، اما با در بسته مواجه شدند. درنتیجه، از راه پشت‌بام وارد حیاط شدند. در این اثنا، مستخدم خانه که بیرون رفته بود از راه رسید و با کلید خود در را باز کرد. مردم داخل شدند. سرباز مست، بی‌هوش گوشه آشپزخانه پیدا شد. خبری از آقای فرزانه نبود. مردم دنبال او گشتند. در دالان و حیاط رد خون بود. سرانجام بی‌هوش و حواس زیر تختی که گوشه‌ای از حیاط بود پیدا شد. او از ترس سرباز آنجا پناه گرفته بود. موضوع فورا به پلیس گزارش داده شد. پلیس نظامی آمریکا نیز به آنجا آمد و سرباز مست را دستگیر کرد و او را به پاسگاه بردند. پیرمرد زخمی را نیز به بیمارستان رضا نور بردند.» [1] سوار بر اتومبیل به همراه یک ژنرال آمریکایی در حال سان دیدن از نیروهای متفقین در ایران شماره آرشیو: ۴۵۵۰-۱۱ع پی‌نوشت: [1] . اسناد اشغال ایران، ج 6: آمریکایی‌ها در ایران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ تفریح یک‌ماهه برای شاه و فرح در خارج واجب است! پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ پیش از ظهر روز 15 دی 1345 شاه و فرح و باقی اعضای خاندان سلطنت از جمله «رضا پهلوی» به سنّت همه‌ساله برای سفر تفریحی عازم اتریش می‌شوند و به مدت حدود یک ماه در خارج به گشت و گذار و تفریح می‌پردازند. این سفر که ابتدا گفته شده بود سه هفته طول خواهد کشید بیش از یک ماه به طول می‌انجامد و شاه و دیگر اعضای خاندان سلطنت 23 بهمن 1345 به کشور باز می‌گردند. سفر طولانی تفریحی به خارج بی‌شک سؤالات فراوانی در افکار عمومی ایجاد می‌کند و اینجاست که روزنامه‌ها و رسانه‌های وابسته به حکومت وظیفه می‌یابند که این سفرِ تفریحی را برای بقای کشور ضروری القا کنند! به عنوان نمونه روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره 23 بهمن 1345 می‌نویسد: امروز شاهنشاه و شهبانوی ایران به وطن باز می‌گردند. سفر اخیر یک سفر خصوصی بود جهت استراحت و تمدد اعصاب که در زمان ما مخصوصا برای رهبران کشورها کمال ضرورت و حتى وجوب را حائز است؛ چنان‌که خوانندگان ما می‌دانند، رؤسا و زمامداران ممالک مختلف بر حسب همین ضرورت هر چند ماه یک بار در نقطه‌ای حتی‌الامکان آرام به استراحت می‌پردازند و حتی پیشامدهای فوق‌العاده مانع انجام این برنامه نمی‌شود؛ زیرا در جایی که ثابت شده افراد عادی نیز برای تعهد مسئولیت‌های کاملا عادی به استراحت نیاز دارند طبیعی است به همان نسبت که درجه مسئولیت و فعالیت تشدید می‌شود لزوم استراحت تا سر حد وجوب بالا می‌رود.[1] ، ، رضا و فرحناز پهلوی در سفر تفریحی به سن موریس سوئیس (۱۹ ژانویه ۱۹۶۷م/ ۲۹ دی ۱۳۴۵) پي‌نوشت: [1] . روزنامه اطلاعات، 23 بهمن 1345. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ توصیف بازنشسته ارتش شاهنشاهی از اعتبار پهلوی در خارج پایگاه اطلاع‌رسانی ؛  امام خمینی در 4 آبان 1343 و در اعتراض به سخنانی ایراد کردند که نگاهی به سخنان وابستگان به پهلوی صحت این بیانات را تأیید می‌کند. بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در این سخنرانی تاریخی تأکید کردند: «اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست می‌کنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگ‌تر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد». در یک سند ساواک به تاریخ 13 شهریور 1341، یعنی دو سال پیش از تصویب کاپیتولاسیون و سخنان امام خمینی، می‌خوانیم: «یک نفر مسافر ایرانی که تازه از لندن به تهران آمده اظهار داشته: سرتیپ بازنشسته سیف‌اله ضرابی که مدتی است در لندن اقامت نموده، بین ایرانیان مقیم انگلستان و حتی خارجی‌هایی که با او آشنا هستند، چنین شایع نموده است: شاه ایران در خارج، خصوصا انگلستان اعتباری ندارد. یک رفتگر انگلیسی ارزشش از شاه بیشتر است. شاه به هیچ‌وجه به فکر ملت نیست. پول‌ها و مکنت خود را به عناوین مختلف از ایران خارج می‌نماید. هر وقت به اروپا یا خارج مسافرت می‌نماید، جز خوش‌گذرانی و عیاشی منظور دیگری ندارد. من (سرتیپ ضرابی) عار دارم که در خارجه خود را ایرانی معرفی نمایم؛ حتی حاضرم در انگلستان، شاغل پست‌ترین کارها باشم و نگویند که یک نفر ژنرال ایرانی هستم.» [1] محمدرضا پهلوی در حال دست‌بوسی ملکه انگلستان پی‌نوشت: [1] . بدون شرح به روایت اسناد ساواک، ج 2، ص 13. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ من منصور را نخست‌وزیر می‌کنم! پایگاه اطلاع‌رسانی ؛  دخالت قدرت‌ها در امور داخلی ایران در دوره پهلوی آن چنان گسترده بود که آمریکا و انگلیس نخست‌وزیر تعیین می‌کردند یا لیستی از افرادی که باید به عنوان نماینده به مجلس راه یابند از طریق سفارتخانه‌های خارجی ارائه می‌شد. در این زمینه اسناد ساواک گویای بسیاری از واقعیات است. در یک سند ساواک به تاریخ گزارش 13 بهمن 1342 می خوانیم: سناتور سیدجلال‌الدین تهرانی، به یکی از دوستانش که روز جمعه گذشته (11 بهمن 1342) به ملاقاتش رفته بود، اظهار داشته: دخالت خارجی‌ها چقدر در امور کشور ما علنی شده. وزیر مختار سفارت آمریکا، که از مستأجرین ، دبیرکل ، است و با او سَروسِرّی دارد، علنا گفته است که: من منصور را به نخست‌وزیری خواهم رساند؛ همان‌طوری که دکتر علی امینی را نخست‌وزیر کردم. (گفتنی است نخستین جلسات کانون مترقی زمانی تشکیل شد که رئیس دفتر سیا در ایران یک آمریکایی یوگسلاوی‌الاصل به نام گراتیان یاتسویچ بود... او اجاره‌نشین حسنعلی منصور هم بود. منصور بی‌پروا پیوند خود با یاتسویچ را به رخ دیگران می‌کشید.)[1] حسنعلی منصور، نخست‌وزیر، به اتفاق جمعی از اعضای کابینه خود در مجلس شورای ملی شماره آرشیو: ۱-۶۹-۲۲۹م پی‌نوشت‌: [1] . کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 99. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ مدل حکومتی پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ در خاطرات خود به مدل حکومتی رضاخان اشاره می‌کند و می‌نویسد: «عیب کار او این بود که چون مردی بود نظامی و بی‌سواد، در اداره نمودن کشور هم خوی سپاهی‌گری‌اش حکومت می‌نمود. از رژیم حکومت مشروطه جز ظواهر آن، که چند روزنامه‌ای باشد و مجلسی که هر دو قوه، ابزار بلا اراده‌اش باشند خبری نبود».[1] پی‌نوشت: [1] . مختار حدیدی و جلال فرهمند، یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم‌قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه عمیدی نوری)، ج 1، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381، ص 303. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ پناه بردن از گرانی به قبرستان! پایگاه اطلاع‌رسانی ؛  گرانی افسارگسیخته در دوره پهلوی سوژه مجلات طنزنویس از جمله «توفیق» می‌شد که این مصیبت همه‌روزه را در قالب شعر به گوش مسئولان وقت برسانند؛ گوش‌هایی که نمی‌شنید. مجله طنز «توفیق» در شماره 18 تیر 1343 به قلم یک شاعر طنزسرا از کاشان به نام «ح. جهادی» نوشته بود: نرخ آب و نان گران شد، ای پسر بیدار شو دیپلمت بنداز دور و گوشه‌ای در کار شو ... گر که می‌خواهی تنت سالم بماند سال‌ها همدم سرسخت تریاک و هر و سیگار شو توفیق در یک مطلب طنز دیگر در همین شماره به گرانی پرداخته و می‌نویسد: به قبرستان گذر کردم صباحی برآمد از ته قبری صدایی به من گفتا عمو! با این گرانی هنوزم از گروه زنده‌هایی؟! eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ اندک‌سالاری در نظام اداری پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ در سال 1353، 45 خانواده در ایران 85 درصد شرکت‌هایی را که سود ناخالص بیش از صدمیلیون ریال داشتند، کنترل می‌کردند. بخشی از این خانواده‌ها، گروهی از کارمندان دولتی بودند که توانستند از طریق پس‌انداز یا فساد اداری، پول‌های هنگفتی گرد آوردند. این گروه جزء لاینفک مستخدمان دولت ایران بودند. جزئیات چگونگی گردآوری پول از این طریق توسط کارمندان دولتی که نظامی و غیرنظامی را در بر می‌گیرند، در دست نیست، ولی تردیدی نیست که فساد در ایران عصر پهلوی دوم یک پدیده فراگیر بود.[1] پی‌نوشت: [1] . فرد هالیدی، دیکتاتوری و توسعه در ایران، ترجمه فضل‌الله نیک‌آیین، تهران، امیرکبیر، 1358، ص 161. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ و کارد به استخوان پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ سناتور ، یکی‌ از نمایندگان‌ بود که‌ به‌ مخالفت‌ با لایحه‌ تشکیل ساواک در مجلس پرداخت و قانون‌ تشکیل‌ ساواک‌ را عاملی‌ برای‌ بروز شورش و نارضایتی‌های عمومی‌ ذکر کرد و گفت‌: «امروز باید تمام‌ کوششمان‌ را بکنیم‌ که‌ مردم‌ را راضی‌ نگه‌ داریم‌، توی‌ سر مردم‌ نزنیم‌، تا وقتی‌ که‌ مردم‌ تخطی‌ نکردند با آنان‌ برخورد نکنیم‌. همه می‌دانیم‌ که‌ مردم‌ ایران‌ سرشتشان‌ این‌ است‌ که‌ خطاکار نیستند، ولی‌ وقتی‌ کارد به‌ استخوانشان‌ رسید جنب‌ و جوش‌ می‌کنند؛ کارد را به‌ استخوانشان‌ نرسانید». سال‌های‌ بعد صحت‌ گفته‌های‌ او ثابت‌ شد و با ظلم‌ و جنایاتی‌ که‌ رژیم‌ بر مردم‌ تحمیل‌ کرد و به‌ قول‌ جمال‌ امامی‌ «وقتی‌ کارد به‌ استخوان‌ مردم‌ رسید» همه‌ اقشار مردم‌ علیه‌ شاه‌ به‌ پا خاستند و رژیم‌ پهلوی‌ را سرنگون‌ کردند.» [1] جمال امامی شماره آرشیو: 3026-۴ع پی‌نوشت: [1] . مذاکرات مجلس سنا، جلسه 207، اظهارات جمال امامی. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ گوشت گران است، مردم به سیب‌زمینی قناعت کنند! پایگاه اطلاع‌رسانی ؛  کمبود گوشت و گرانی آن در دوره پهلوی یکی از تیترهای ثابت جراید بود. گاهی از ترکیه گوسفند خریداری می‌شد تا کمبود گوشت برخی نقاط کشور جبران شود و روز دیگر شهرداری برای گران شدن گوشت حد و حدود تعیین می‌کرد و باز این گرانی‌ها برطرف نمی‌شد، تا جایی که روزنامه‌ها دست به دامن وزیر کشاورزی شده و وزیر از مردم خواست که مثل مردم آلمان پس از جنگ جهانی، به جای گوشت، سیب‌زمینی بخورند! سپهبد ریاحی، وزیر وقت کشاورزی، 30 فروردین 1343 طی سخنانی که روزنامه «اطلاعات» همین روز آن را منتشر کرده بود، اظهار داشت: من تصور می‌کنم که در سال جاری باید همه مردم گوشت کمتری بخورند. این کار را من از چندی پیش در خانه خود اجرا کرده‌ام. از طرف دیگر با توسعه مرغداری در مملکت نگرانی کمبود گوشت تقریبا از بین می‌رود؛ زیرا درحالی‌که می‌توان با همان قیمت گوشت از مرغ استفاده کرد نباید ناراحت بود.[1] فردای همین روز «اطلاعات» با وزیر کشاورزی مصاحبه کرد و ریاحی در این مصاحبه گفت:‌ پس از جنگ جهانی گذشته تنها غذای ملت آلمان سیب‌زمینی بود. مردم آلمان سال‌ها این وضع را با بردباری تحمل کردند.[2] شماره آرشیو: 192-۱۱۳ر پی‌نوشت‌ها: [1] . اطلاعات، 30 فروردین 1343، صص 1 و 13. [2] . همان، 31 فروردین 1343، صص 1 و 15. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ صنعتی‌سازی ناموفق پایگاه اطلاع‌رسانی ؛  تجربه حمایت دولت از صنایع تحت عنوان استراتژی جایگزینی واردات را تجربه كاملا ناموفق و ناكارآمدی در ایران برشمرده و معتقد است در بخش صنعت ایران حتی در صنایع جدید تحت حمایت دولت نيز اتلاف در درجه بالایی وجود داشته و به دلیل کمبودهای جدی در این حوزه دولت مجبور به وارد كردن بسیاری از قطعات از خارج بوده است و از اين جهت تولیدات صنعتی ایران بیشتر جنبه مونتاژ به خود گرفت و ایران از این بابت فاقد تکنولوژی مستقل گردید. ضمن اینکه کارایی نیز بسیار پایین و هزینه تولید صنعتی بسیار بالا بوده و محصولات صنعتی تولیدی بسیار گران‌تر از محصولات مشابه خارجی در می‌آمدند. از نظر هالیدی صرفا تعرفه‌های بسیار زیاد گمرکی بوده که موجب حفظ این بخش‌ها شده است درحالی‌که هدف از اين تعرفه‌ها باید فراهم ساختن فرصتی موقت برای جان گرفتن این صنایع باشد و اگر بنا باشد كه تعرفه‌ها صنایع ایران را از تأثیر رقیبان خارجی به طور دائمی حفظ كند دیگر چنین وضعی قابل توجیه نيست. بدین سان به نظر می‌رسد وضع تعرفه‌های حمایتی دولت صرفا به ایجاد صنایع مونتاژی آن هم با قیمت بالاتر و كیفیت بسیار پایین‌تر از سطح جهانی منجر شده است. یک گزارش رسمی آلمان غربی كه در سال 1974 منتشر شده است، برآورد هشداردهنده‌ای از اعمال چنین سیاستی برای صنایع ایران می‌دهد و می‌نویسد: «در مواردی كه هدف جانشین کردن واردات به منظور صرفه‌جویی در ارز خارجی بوده، تأسیس تشكیلاتی محدود به تكنولوژی ساده مراحل نهایی تولید مانند مونتاژ اتومبیل، رادیو، و وسایل الكتریکی باعث افزایش بی‌تناسب نیازهای وارداتی اجزای لازم شده است».[1] پی‌نوشت: [1] . فرد هالیدی، ایران: دیکتاتوری و توسعه، ترجمه علی طلوع و محسن یلفانی، تهران، نشر علم، 1358، ص 149. eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ بررسی دوره ریاست جهانگیر تفضلی بر اداره کل مطبوعات؛ دستپخت تفضلی برای مطبوعات فرهنگ سانسور در دوره پهلوی دوم و به‌ویژه در سال‌های آغازین دهه 1340 به واسطه شروع موج جدیدی از اعتراضات و مخالفت‌های عمومی علیه برنامه‌های مدرنیزاسیون شاه تشدید شد. در این میان جهانگیر تفضلى در مقام سرپرستى تبلیغات و انتشارات، روش خشن و تندى را اتخاذ کرد؛ به طوری که در این سال‌ها  سانسور و یا ممنوعیت چاپ شامل محدودیت دسترسی نیز گردید. کاهش تیراژ روزنامه‌ها به‌ویژه در تهران، تعطیلی تعداد زیادی روزنامه و نشریه، انتقال اجباری مکان انتشار برخی روزنامه‌ها و نشریات به شهرستان‌ها، سانسور محتوای مطبوعات مطابق نظر مأموران سانسور و... از جمله مهم‌ترین محدودیت‌هایی بود که در سایه تصویب‌نامه تیراژ، بار دیگر فعالیت روزنامه‌نگاران و مطبوعات را در تنگنایی شدید قرار داد. ، نخست‌وزیر، و اعضای کابینه وی پس از جلسه هیئت وزیران در کاخ نخست‌وزیری. در تصویر نیز مشاهده می‌شود شماره آرشیو: 3406-۱۱ع متن کامل را در این لینک بخوانید! eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ اختلافات شاه و سازمان کنفرانس اسلامی بر سر اسرائیل؛ مسیری که برگزید! ✅ در سال 1973م بود که جنگ سوم اعراب و اسرائیل آغاز شد و اکثر کشورهای اسلامی به تحریم اسرائیل روی آوردند، اما محمدرضا پهلوی که اهداف خود را دنبال می‌کرد مسیر جداگانه‌ای در پیش گرفت و همین امر نقش ایران را در سازمان کنفرانس اسلامی به حداقل رساند. در واقع محمدرضا پهلوی از میان فروش نفت به اسرائیل و دنبال کردن برنامه‌های خود همچون توسعه اقتصادی و خرید تسلیحات از غرب یا درآمد حاصل از فروش نفت از یک طرف و حمایت از کشورهای عربی و اسلامی از سوی دیگر گزینه اول را انتخاب کرد و همین مسئله سبب شد نقش ایران در سازمان همکاری اسلامی به حداقل برسد و سردی روابط میان طرفین تا سال‌ها ادامه پیدا کند. ✅ این روند در دهه 1350ش با شدت و حدت بیشتری ادامه پیدا کرد و ایران به نوعی تضمین‌کننده و تأمین‌کننده نفت اسرائیل شد و به نوعی یکی از بزرگ‌ترین فروشندگان نفت به اسرائیل به‌شمار می‌آمد. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که ایران در سال 1354ش متعهد شد تمام نیازهای نفتی اسرائیل را تأمین کند. البته در این زمینه تلاش می‌شد تا با پنهان‌کاری ابعاد و اشکال ماجرا چندان روشن نشود و طرفین را درگیر حاشیه نسازد. این روند تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ادامه داشت و معادلات سیاسی و اقتصادی در منطقه بر این اساس استوار بود. ملاقات محمدرضا پهلوی با فرستاده رژیم اشغالگر اسرائیل به ایران (دهه 1340) شماره آرشیو: 722-121پ متن کامل را در این لینک بخوانید! eitaa.com/iichs_ir
✳️ کشمکش‌های درونی جبهه ملی ایران در آستانه انقلاب اسلامی؛ چرا جبهه ملی چهارم ناکارآمد بود؟ در دوره‌ سوم فعالیت (جبهه‌ ملی چهارم) یعنی دوره‌ مبارزه برای انقلاب اسلامی، سیر حوادث، برتری نیروهای مذهبی در میان انقلابیون، بروز دیدگاه‌های متفاوت در شیوه مبارزه و در نتیجه فقدان یک برنامه مبارزاتی مشخص و واحد سبب گردید که تجربه اختلافات درونی بار دیگر جبهه ملی را تضعیف کند. دودستگی و رهبری نامنسجمی که نمی‌توانست جامعه پرتشنج آن روز را به آرمان‌ها و شعارهای جبهه ملی متمایل کند، سبب شد جبهه ملی در واپسین ماه‌های سلطنت پهلوی از اقدامی مؤثر بازماند و بیش از پیش از متن رویدادها به حاشیه رانده شود. متن کامل را در این لینک بخوانید! eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
‍ ✳️ دستور خصوصی آمریکایی‌ها به شاه؛ به فرانسه نرو! پایگاه اطلاع‌رسانی   ؛ درباره وابستگی سیاست خارجی پهلوی به آمریکا زیاد گفته شده است، ولی هیچ گفته و شنیده‌ای رساتر از اسناد ساواک نیست که این وابستگی را به تصویر می‌کشد. آمریکایی‌ها چنان در سیاست خارجی محمدرضا پهلوی ورود و نفوذ داشتند که حتی در سفرهای او به کشورهای متحد از جمله فرانسه نیز مداخله می‌کردند و این مداخله را نه از طریق مستقیم که با واسطه متحدان خود به شاه ابلاغ می‌کردند. در این زمینه یک سند ساواک به تاریخ 30 بهمن 1342 گویاست. در این سند می‌خوانیم: «به طوری که مطلعین به امور سیاسی اظهار می‌دارند... آرام، وزیر امور خارجه ایران که در مسافرت پاکستان بوده، به طور خیلی محرمانه به اروپا احضار و از ایشان خواسته می‌شود وسیله ملاقات معاون وزارت امور خارجه آمریکا را که در ایتالیا به سر می‌برد، با اعلیحضرت همایون شاهنشاه فراهم و گویا این ملاقات نیز صورت می‌گیرد... . در ملاقاتی که آرام، وزیر امور خارجه ایران، در پاکستان با پرزیدنت ایوب‌خان نموده، رئیس‌جمهوری پاکستان نامه خصوصی برای اعلیحضرت همایون شاهنشاه نوشته و از معظم‌له خواسته که از رفتن به فرانسه و ملاقات با ژنرال دوگل خودداری فرمایند. چون آمریکایی‌ها نسبت به این موضوع حساسیت داشته و ممکن است به ضرر دولت ایران تمام شود و روی همین اصل، ذات ملوکانه از مسافرت به فرانسه خودداری می‌فرمایند».[1]   پس از وقوع کودتای 28 مرداد در سال  1332، هنگام سفر به آمریکا و دیدار با مقامات ارشد این کشور شماره آرشیو: 6838-۷ع پی‌نوشت: [1] . کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 106. ‍ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug