eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
416 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۵ اسفند ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۵ اسفند ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/١ 🖊یادداشت اختصاصی 🔹سال گذشته؛ در طلیعه قرن ١۵ ام شمسی، ، مقایسه‌ای جالب میان چگونگی آغاز قرن کنونی و قرن پیشین داشتند. در طلیعه قرن ١۴ ام هجری شمسی با ١٢٩٩ و چیرگی بر ایران، سلسله‌ای بر این کشور اسلامی حاکم شد که نسبت به پشینیانش، بیشترین ضدیت را با دین و در عین حال کمترین علقه را نسبت به وطن، علی‌رغم شعارهای پوچ ملی‌گرایی افراطی و باستان‌گرایی کور داشت.پهلوی‌ها علاوه بر ننگ استبداد، ننگ وابستگی به بیگانه نیز بر پیشانی داشتند! 🔸اما قرن ١۵ ام شمسی در حالی آغاز می‌شود که ، برای نخستین بار پس از مدت‌ها افول و عجز در برابر قدرت‌های خارجی، دارای حکومتی مقتدر، آن هم بر پایه آموزه‌های دینی است؛ ایرانِ کنونی، قدرتمندترین کنش‌گر در منطقه‌ای است که ابرقدرت‌های پوشالیِ معارض با اسلام ناب محمدی(ص)، تمام امکانات و تلاش خود را برای سلطه بر آن به کار گرفته و می‌گیرند ولی کاری از پیش نبرده‌اند. با حساب و کتاب مادی سیطره‌یافته بر اذهان مادی‌گرا، این امر چیزی شبیه به یک معجزه است. 🔹قرن ١۵ ام هجری شمسی در حالی آغاز می‌شود که برای اولین بار در تاریخ کشور ما، حکومتی بر پایه خواست واقعی مردم به وجود آمده، در حالی که در طلیعه قرن ١۴ ام، با حکم‌رانی جبارانه و سبوعانه یکی از نافهم‌ترین و نادان‌ترین دیکتاتورهای درنده‌خو در تاریخ ایران همراه بود. حکومتی که با خباثت و دخالت بر ایران حاکم شد و با تمام وجود، به باورهای مذهبی و و حتی اقتصادی این کشور یورش برد بدون آنکه مؤلفه‌هایی از جنس قدرت را به صورت مستقل به این خطه زرخیز بیافزاید؛ حکومتی مبتنی بر فریب که بدون تکیه بر انتخاب مردم بر سر کار آمده بود. 🔸 در عصر پهلوی به یک شوخی تلخ سیاسی شبیه بود؛ به نحوی که علاوه بر کابینه، حتی ترکیب نمایندگان مجلس نیز توسط پادشاه دیکتاتور پهلوی تعیین می‌شد؛ حکومتی با چپاول دارایی‌های ملی به بهانه هزینه‌های ارتشی که حتی از انجام یک نمایش در برابر تجاوزهای متفقین در جنگ جهانی دوم ناکام‌ بود؛ حکومتی مملو از غارت اموال خصوصی مردم توسط بی‌سابقه‌ترین زمین‌خوارِ ایران‌زمین و… 🔹 دخالت بریتانیایی‌ها در و تأسیس ، همواره مورد انکار بریتانیا و نوکرانِ مزدور یا سمپات‌های بی‌مزد و مواجب آن‌ها در ایران(غرب‌گرایان تسلیم طلب)بوده است تا جایی که برخی از این متوهمین خوش‌خیال (البته با حسن ظن فراوان، وگرنه ممکن است این تبلیغات از سر خیانت باشد)بارها با صدای بلند، این ادعای مضحک را مطرح کرده‌اند که «حتی روح بریتانیا نیز از این کودتا خبر نداشته است!» جالب است که این محقق‌نمایان برای اثبات عدم دخالت بریتانیا در این انتقال قدرت، به منابع گزینشی و غیر قابل اعتمادی استناد می‌کنند که توسط این حکومت منتشر گردیده است. 🔸در واقع آن‌ها برای تبرئه یک مجرم، به ادعاهای او استناد می‌کنند. این پیشگامانِ عرصه غرب‌زدگی، در رویکردی کاملا متناقض، آنچه توسط جمهوری اسلامی از اقرار‌های سران پیشین پهلوی به چاپ رسیده را غیرقابل استناد می‌دانند که از آن جمله، کتاب « » است که بر اساس خاطرات ، محرم راز محمدرضا پهلوی و رئیس‌ دفتر ویژه اطلاعات نوشته شده است. 🔸 موضع رسمی بریتانیا نیز عموما بر انکار جنایت‌هایی است که آنها در پهنه گسترده‌ای از این کره خاکی مرتکب شده‌اند. در این مورد نیز بر اساس اسناد منتشر شده توسط این حکومت، ارتباط بریتانیا با روی کار آمدن رضاخان انکار می‌گردد. در یکی از این اسناد، ماجرا به گونه‌ای ترسیم کشیده می‌شود که انگار بریتانیایی که خورشید در قلمرو استعماری‌اش هیچ‌گاه غروب نمی‌کرد و همواره از پرنفوذ‌ترین قدرت‌های اخلال‌گر در سراسر جهان بوده است، هیچ ارتباطی با روی‌ کار آمدن پهلوی اول، در زمانه اوج تاثیرگذاری بر خطه ایران، یعنی اشغال توسط بریتانیا نداشته است. 🔻پس از مقدمات پیشین، پرسشی که مطرح می‌شود آنکه، آیا ردپایی از اسناد دخالت انگلیسی‌ها در آثار کارگزاران بریتانیا نیز وجود دارد یا خیر؟ این یادداشت به بازنمایی یکی از مهم‌ترین اسناد دخالت انگلیس در کودتای سیاه ١٢٩٩ می‌پردازد. 🔸 در این سند که مورد استقبال غرب‌گرایان بی‌هنر نیز قرار گرفته، از قول یکی از مقامات ارشد وزارت امور خارجه بریتانیا، لنسلوت آلیفنت (Lancelot Oliphant)در سال ١٩٢٨ آمده: «عمر آن دوران‌هایی که می‌توانستیم در تهران کابینه‌ها بسازیم و کابینه‌ها براندازیم و حتی شاهان را تغییر دهیم برای همیشه سپری شده است.» 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/٢ 🔹آلیفنت سپس می افزاید: «افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که را بر تخت سلطنت نشاندیم. در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیش‌قدمی، تلگرافات مکرر (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه می‌کرد. اما این عقیده‌ای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کرده‌ایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخ‌الاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی شکر‌الله خان صدری(قوام‌الدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص١٩۴) 🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخ‌داد‌های درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلال‌گر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی. اما بر خلاف این سندنگاری‌ها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای ، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است! 🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی‌ کار آمدن پهلوی‌ها، اعترافات جالبی در زمینه دخالت‌های انگلستان در ایران دارد. ، متولد ١٨٨۶ (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سال‌های ١٨٨۵ تا ١٨٨٨)، در سال ١٩٢۵ به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا می‌رسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونه‌ای است که همسر وی (به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاج‌گذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پس‌زمینه‌ای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبح‌های جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه می‌نویسد: 🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat. 🇮🇷 @IRANeMOASER
سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی /٣ 🔹ترجمه: ، ترفیع درجه‌های نظامی خود را مدیون بود. این ژنرال بریتانیایی، یک روز صبح که در حال سرکشی به دسته‌ای از قزاق‌های ایرانی بود، شیفته سلوک نظامی آن سواره‌نظامِ جزءِ سوادکوهی شد. تنها چند ماه بعد، ، همراه با قزاقان خود، جاده قزوین را در نوردید تا تمامی اعضای کابینه را در تهران بازداشت کند. او صعود بعدی‌اش به قدرت را نیز بیش از همه مدیون یک انگلیسی دیگر به نام (وزیر مختار وقت بریتانیا در ایران از سال ١٩٢۶-١٩٢١) بود. پس از فروپاشی قرداد انگلیسی-ایرانی ١٩١٩ (که طراح آن لرد کرزن، نائب‌السلطنه هندوستان، بود) کاملا مشخص بود که ایران به سمت یک تجزیه تمام‌عیار می‌رفت[!]؛ تنها امید برای بازسازی آن، از طریق یک رهبری قدرتمند داخلی میسور بود. سر پرسی، به درستی دریافت که رضاخان قابلیت چنین کاری را دارد. این چنین شد که سلسله قاجار توسط مجلس عزل و ، الماس بزرگ مغولان، یعنی همان دریای نور را به کلاه خاکی خود چسباند. (Nicolson, Friday Mornings 1941-1944, 1944, p.7) 🔸 به اعتراف ، رضاخان صعودش در و همچنین تکیه زدن بر اریکه قدرت را مدیون دو انگلیسی بود؛ یکی او را ظرف چند ماه از یک سواره‌نظام جزء، یعنی پایین‌ترین درجه نظامی در واحد موتوری، به درجه سرتیپی رسانده و با استفاده از او یک کودتا را در تهران به راه انداخت؛ و در ادامه نیز توسط یک انگلیسی دیگر به نام سر پرسی لورن بر اریکه قدرت نشست. لفاظی بعدی در مورد تلاش انسان‌دوستانه انگلستان در حفظ موجودیت ایران و جلوگیری از تجزیه آن نیز صرفا از این رو قابل اعنتاست که به عنوان پیامدی ناشی از شکست قراداد ١٩١٩ ذکر گردیده که خود متضمن اعترافات جالبی می‌باشد. حقیقتا چرا باید لغو این قرارداد، ایران را در معرض تجزیه قرار دهد با آنکه متضرر اصلی از لغو آن انگلیسی‌ها بوده‌اند؟! این عادت انگلیسی‌ها ( و در کل غربی‌هاست) که جنایات خود را در قالب لفاظی‌هایی مملو از وقاحت، به عنوان الطافی در حق یک ملت مظلوم جلوه دهند. 🔸 در این میان نقش دست‌ها و ذهن‌های پوسیده و عناصر وابسته و بیگانه‌پرستان را می‌توان در این وقایع به صورت واضح دید که چگونه برخلاف افاده‌های پرطمطراقشان از ستایش آزادی، دیکتاتوری به نام رضاخان را به جان ایران انداخته و تمام تلاششان را برای استحکام قدرت وی و تمشیت اسلام‌زدایی تحت حکومت وی به کار گرفتند. هم‌چنان‌که پس از پیروزی انقلاب، دستاوردهای بی‌بدیل و بی‌نظیر (حداقل در مقایسه با چند سده اخیر) را انکار می‌کنند. آنها تمام تلاش خود را برای وارونه‌نمایی حقیقت به کار می‌گیرند تا آن دیکتاتور بی‌آبرو را تبرئه کرده یا حداقل دست اربابان انگلیسی و همچنین اسلاف حقیر خود را از مداخله‌های جنایت‌گونه در تاریخ ایران پاک کنند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۶ اسفند ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۶ اسفند ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۶ اسفند ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
جریان شناسی.JPG
21K
💢ملاحظاتی بر کتاب جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران 🖋احمد رهدار 🔹کتاب جریان شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، در شهریور ۱۳۷۹ از طرف معاونت فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام به دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد شد و پس از تصویب، از سوی دبیرخانه مذکور، مرکز جهاد دانشگاهی به عنوان مجری طرح و مهندس سید مصطفی میرسلیم به عنوان ناظر طرح تعیین می شود و مرکز بازشناسی اسلام و ایران(انتشارات باز) کتاب مذکور را در سال ۱۳۸۴چاپ و منتشر می کند. این کتاب از این حیث در خور توجه است که در زمره معدود کتابهایی است که به بحث جریان شناسی فرهنگی پس از انقلاب اسلامی پرداخته است. 🔸اگر چه نوع کسانی که به مباحث جریان شناسی معاصر می پردازند، از ورود به برخی ساحت‌ها هنوز زنده هستند و هر گونه قضاوت درباره آنها پیامدهای خاص خود را به وجود می آورد- ابا می کنند با این حساب، باید تحقیق و همکاران محقق وی را قدر دانست و مغتنم شمرد که پذیرفته است تا درباره کسانی صحبت به میان آورد که بسیاری از آنها بالفعل از صاحب منصبان و مسئولان می باشند. این کتاب به لحاظ ساختاری و محتوایی دارای ابهامات و اشکالات فراوان است. نویسنده در این مقاله به دنبال آن است تا کتاب مذکور را به بوته نقد گذارد و برخی از اشکالات مهم آن را بیان نماید. 🔗مطالعه کامل مقاله در نشانی زیر: http://iranemoaser.ir/quarterly-12-criticism-1/ 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔘سیره انقلابی حضرت امام کاظم علیه‌السلام امام خمینی قدس سره الشریف: 🔹«حكام جائر مى‌ديدند كه اگر امام (ع) آزاد باشد زندگى را بر آنها حرام خواهد كرد و ممكن است زمينه‌اى فراهم شود كه حضرت قيام كند و سلطنت را براندازد از اين جهت مهلت ندادند. اگر مهلت داده بودند بدون ترديد حضرت قيام مى‌كرد. شما در اين شک نداشته باشيد كه اگر فرصتى براى موسى بن جعفر (ع) پيش مى‌آمد قيام مى‌كرد و اساس دستگاه سلاطين غاصب را واژگون مى‌ساخت.»(ولایت‌فقیه امام خمینی، ص149) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ اسفند ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ اسفند ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER