eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
522 ویدیو
75 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
داشتم ظرف‌های صبح را می‌شستم و تلوزیون روی شبکه خبر روشن بود. ساعت هفت و نیم... شاید هم هفت و چهل دقیقه صبح بود. از دیشب کارم شده بود نشستن پای اخبار گوشی و تلوزیون و به خود پیچیدن. یک سد محکم دربرابر اشک‌هایم و دربرابر احتمالات ناامیدکننده ساخته بودم. می‌خواستم هرطور شده نتیجه بگیرم که رئیس‌جمهور و همراهانش زنده‌اند و پیدایشان می‌کنند. نزدیک هفت صبح ولی، بیشتر کانال‌ها حرف از شهادت می‌زدند و من با هرکس از دوستانم که می‌خواست ناامید شود دعوا می‌کردم. محکم می‌گفتم اعلام رسمی نشده. هنوز زود است برای ناامیدی... و نزدیک هشت صبح، وقتی قبل از شروع بخش خبری ساعت هشت تلوزیون قرآن پخش کرد، عصبانیتم به اوج رسید. تقریبا داد زدم: اینا چرا قرآن پخش می‌کنن؟ هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم شنیدن قرآن انقدر عصبانی‌ام کند. داشت سوره ضحی را می‌خواند. نمی‌دانم قاری‌اش کی بود ولی سبک‌اش مثل همان سبک قرآن‌های مجلس ختم بود. من با عصبانیت نمی‌خواستم باور کنم این قرآن معنای ناگواری دارد؛ ولی سدی که دربرابر اشک‌ها و احتمالات بد ساخته بودم داشت ترک می‌خورد و من نمی‌توانستم با دستم جلوی ترک‌ها را بگیرم. ساعت هشت، اخبار اعلام کرد آن خبر ناگوار را؛ این که رئیس‌جمهور پیدا شده ولی زنده نه. یک آن دلم بی‌قراری و بی‌خبریِ شب قبل را خواست؛ چون حداقل امیدی بود به بازگشت آقای رئیس‌جمهور. آنجا بود که سد با صدای مهیبی شکست و با دستان کفی به لبه سینک تکیه دادم و خم شدم و بلند گریه کردم؛ جلوی خانواده‌ام. حتی وقتی حاج قاسم شهید شد اینطوری جلوی بقیه گریه نکرده بودم. اینطوری ضجه نزده بودم. به هرحال منِ دهه هشتادی قدری از دهه شصت را چشیدم: این که صبح بیدار شوی و ببینی رئیس‌جمهورت و وزیر امور خارجه‌ات و یک استاندار و یک امام جمعه شهید شده‌اند. داشتم به این فکر می‌کردم که ما دهه هشتادی‌ها حالا دیگر هم عملیات تروریستی دیده‌ایم، هم فتنه‌ی کف خیابان را دیده‌ایم، هم حاج قاسم و سیدرضی و شهید زاهدی را دیده‌ایم و هم شهادت رئیس‌جمهورمان را. اگر نبرد فرهنگی و اقتصادی را هم برابر با دفاع مقدس بدانیم، دیگر چه کم داریم از جوانان دهه شصت؟ این دو روز اصلا باور نکرده‌ام که رئیس‌جمهورم دیگر نیست. هنوز احساس می‌کنم او هست و دارد مثل همیشه به سفر استانی می‌رود و برای مردم می‌دود و ما هم محلش نمی‌گذاریم و از تورم می‌نالیم. هرچه توی تلوزیون می‌بینمش دوست دارم باز هم باشد. باز هم باشد و رئیس‌جمهورم باشد و هربار خبر سفر استانی یا یکی از دستاوردهای دولتش را بشنوم و ته دلم ذوق کنم و اصلا دیگر برایم عادی شده باشد، طوری که خبر کارهایش را سرسری رد کنم. دلم می‌خواهد هربار که وزیر امور خارجه‌ام را توی اخبار می‌بینم کیف کنم از رفتار عزتمندانه‌اش و منش انقلابی‌اش و دفاعش از مظلوم، و خدا را شکر کنم بابت وجود چنین مردی در میدان دیپلماسی. من واقعا دلم رئیس‌جمهور خودم را می‌خواهد...
صبح تاحالا بجز این نتونستم چیزی بنویسم. هرچی میخوام خودم رو جمع کنم و رمان رو اونطور که باید تغییر بدم نمیشه... ببخشید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوش به حال شهدای کادر پرواز که همراه آقای رییسی شدن و نمازشون رو آقا می‌خونن... نمی‌شه اسمش رو شانس گذاشت؛ حتماً انقدر شایسته بودن که خدا اینطور براشون ساخته...
ما مردم ایران را ببخش بخاطر فکرهای اشتباهی که حتی یک لحظه درباره شما از ذهنمان گذشت. بابت تمسخرها و توهین‌ها و تهمت‌ها. ما هم مثل همان وقت که جلوی تابوت حاج قاسم ایستادیم و گفتیم «اللهم انا لا نعلم منهم الا خیرا»، جلوی تابوت شما هم همین را می‌گوییم. راستی آقای رئیسی، شما که هیچ‌وقت نمی‌خواستید سربازهای یگان تشریفات به زحمت بیفتند، ولی یادتان باشد دیروز برای حمل تابوتتان حسابی به یگان تشریفات زحمت دادید... درست نبود که توی تابوت برگردید... کاش مثل همیشه خودتان را می‌دیدیم نه عکس قاب‌گرفته‌تان را... http://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قبلا روی پای خودش بین جمعیت مردم بود، الان توی تابوت، روی دست‌های مردم...
کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان کاش بیدار شوم، اول اخبار تو باشی سرزده سر زده باشی به دوتا شهر و دهستان رفته باشی سفر خارجه و زود بیایی بروی باز به محروم‌ترین نقطه‌ی ایران با عبای گِلی و عینک و عمامه‌ی خاکی پای درد دل مردم بنشینی کف میدان! -زاهدان- تا به کسی خسته نباشید بگویی یا کلنگی بزنی مدرسه‌ای را به مریوان... کاش بیدار شوم، زائر مشهد شده باشم شب میلاد رضا باشد و خوش باشم و خندان کاش بیدار شوم، زیرنویس خبر امشب فقط از باد بگوید، فقط از بارش باران... 💔...
😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️«اللّهمّ إنّا لا نعلم منهم إلاّ خيرا» 🎥 ببینید... 🖤 اقامه نماز توسط حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای بر پیکر رئیس‌جمهور شهید و همراهان گرامی ایشان ┈┈••✾••┈┈ نمیدانم چه طور باید به سوگ نشست... غمنامه نوشت یا فکر کرد... به گمانم گاهی فکر کردن عزاداری ِ پرشورتر و محرک‌تری باشد. برای چندمین بار پیام تسلیت اقا را میخوانم.. کلید واژه ها را در ذهنم بُلد میکنم.. " رئیسی عزیز خستگی نمی شناخت" " تلاش خدمت رسانی" " حادثه ناگوار " " رضایت مردم " فکر میکنم سخت باشد به دوش کشیدن چنین صفاتی در دنیای سیاست امروز... فکر میکنم خیلی ارزشمندست در حال خدمتگزاری و میانه ی درد مردم به لقا الله پیوستن... فکر میکنم هنوز آرمان روح الله زنده است... 🖋زینب امینی ┈┈••✾••┈┈ 💠راه سوم ⏩@rahesevvom
تهران مسیر منتهی به میدان انقلاب
🇮🇷﷽🇮🇷 اینجا هنوز ایران است...! ما فکر می‌کردیم رجایی و بهشتی تنها خاطراتی‌اند از دهه شصت و آرمان‌های امام و انقلاب سال‌هاست دارند در صحیفه نور خاک می‌خورند؛ باورمان نمی‌شد در این هیاهوی سیاست‌زدگی و حزب‌بازی، هنوز هم سیاستمداری باشد با افقی به بلندای آرمان‌های امام. سیدابراهیم رئیسی را و هیئت همراهش را، خدا به ما نشان داد تا بفهمیم آرمان‌های امام از همیشه زنده‌ترند و رجایی و بهشتی فقط خاطره نیستند. هنوز هم می‌توان مخلص بود؛ حتی در مقام ریاست جمهوری. هنوز می‌شود مقام داشت ولی مقام‌زده نشد؛ می‌توان رئیس‌جمهور بود و شهید شد. افق آرمان‌های امام را با شهدای خدمت بشناسید؛ نه سیاستمداران دنیازده‌ی کدخداپرست. روح خدا همچنان در رگ‌های این ملت جاری ست، اینجا هنوز جمهوری اسلامی ایران است؛ اینجا حرم حسین بن علی(علیه‌السلام) است؛ اینجا ایرانِ امام رضا(علیه‌السلام) است. اینجا جایی ست که رئیس‌جمهورش در نقطه صفر مرزی، در منطقه‌ای دورافتاده و سخت‌گذر، در راه خدمت به مردم مرزنشین به شهادت می‌رسد. اینجا جایی ست که وزیر امور خارجه‌اش بجای خاکساری مقابل کدخدا، مردانه و قدرتمندانه پشت مظلومان غزه می‌ایستد و شهید می‌شود. اینجا دیپلمات‌ها هم مجاهدند. اینجا جایی ست که امام جمعه، امام هفت روز هفته است برای مردم؛ مثل پدر، صمیمی و مهربان. اینجا جایی ست که استاندارش بجای دل بستن به میز و ریاست، از خدا شهادت می‌خواهد. این است تراز مسئولِ جمهوری اسلامی. غیر از این اگر بود، به جمهوری اسلامی ربطش ندهید. مسئول جمهوری اسلامی باید "بهشتی" باشد. مسئولِ جمهوری اسلامی، خادم امام رضاست و خادم مردمان سرزمین امام رضا. غیر از این اگر بود، با رای‌تان از میدان سیاست به‌دَرَش کنید که غیر از مسئول شهید در شان جمهوری اسلامی نیست. و شرط شهید شدن، شهید بودن است؛ شهیدانه زیستن است... ملت ایران ملت شهادتند، چه پیر چه جوان و چه کودک، چه زن چه مرد. مسئولین‌شان هم باید اهل شهادت باشند؛ چه در مقام استاندار، چه دادستان، چه وزیر، چه رئیس جمهور. عاقبت مقلدان خمینی چیزی جز شهادت نیست. ✍️ش. شیردشت‌زاده http://eitaa.com/istadegi
فکر می‌کردم اگر بروم باور می‌کنم... http://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب گلی روزگار ز دست ایران گرفت...😭💔 پ.ن: هرچی اشکامو پاک می‌کنم باز یاد مظلومیتش می‌افتم و قلبم می‌ترکه...😭 http://eitaa.com/istadegi
ولی دارم به این فکر می‌کنم که اگه رییس‌جمهور همون دیروز بعد از ظهر در دم شهید شده باشن، یعنی شاهد دعاهای تمام ما بودن، وقتی ما داشتیم براشون دعا می‌کردیم و دلمون مثل سیر و سرکه می‌جوشید، داشت با لبخند مهربون و نجیبش از آسمون نگاهمون می‌کرد... کاش بخاطر همین دعاها حلالمون کنه، شفاعتمون کنه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4997690.mp3
9.8M
🥀🌱 عشق به این مطهری، مرد به این دلاوری، یار به این برادری، سرو به این تناوری... 🎤 میلاد ابراهیمی http://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🖤 «ما سینه زدیم، بی‌صدا باریدند از هرچه که دم زدیم، آن‌ها دیدند» در جادهٔ خدمت شهدا را این‌بار از مدعیانِ صفِ اول چیدند... http://eitaa.com/istadegi
27.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید... ✨ «رو سپید» 🎶 اثر جدید عبدالرضا هلالی با نام «رو سپید» به یاد رئیس جمهور شهید منتشر شد. http://eitaa.com/istadegi
سفر استانی رییس‌جمهور به بیرجند در میان استقبال گسترده مردم...💔😭
🇮🇷 آقای شهید جمهور! (۱) آقای رئیسی! شما اولین رئیس‌جمهوری بودید که خودم انتخابش کردم. آن قبلی‌ها را خوب یا بد، من انتخاب نکرده بودم. من اولین رای‌ام را به شما دادم. در جشن تکلیف سیاسی‌ام، سرخوش از احساس بزرگ شدن و مهم بودن، با افتخار و امید اسم شما را توی برگه تعرفه نوشتم. با یک دنیا امید برگه را توی صندوق انداختم و چقدر بابت این رای خوشحالم. من اولین رای‌ام را خرج یک شهید کردم؛ خرج شاگرد بهشتیِ شهید بهشتی. ✍🏻 ش. شیردشت‌زاده ادامه دارد... http://eitaa.com/istadegi