مهشکن🇵🇸
سلام بر شما ببینید، تجربه ثابت کرده گزارش زدن توی ایتا فایدهای نداره. راه از بین بردن این کانالها
سلام
ممنونم از شما.
این راه رو نمیدونستم.
البته آدرس اون کانال رو منتشر نمیکنم تا تبلیغش نشه.
ولی کلا اگر دیدیم کانالی مشکلات محتوایی داره حتما گزارش میدیم.
سلام.
اولا، هم عقل و هم آیات و روایات بر ضرورت تشکیل حکومت تاکید دارند. یعنی ما نمیتونیم در عصر غیبت بدون حکومت باشیم و ناگزیریم حکومت داشته باشیم (چون اصلا خیلی از احکام اسلامی طوری هستند که برای اجرای اونها به یک نهاد حکومتی نیازه). خب، حکومت لازم داریم، میتونیم بریم زیر فرمان یک حکومت کافر یا حکومت وابسته به کفر(مثل زمان شاه)، که چنین حکومتی طاغوته و حکم اسلام رو اجرا نمیکنه پس منطقی نیست، و راه دوم اینه که خود مسلمانها حکومت تشکیل بدند.
این حکومت نه تنها طاغوت نیست، بلکه دقیقا مبارزه با طاغوت و سلطه طاغوته.
درباره روایت، متن زیر رو مطالعه کنید:
مهشکن🇵🇸
سلام. اولا، هم عقل و هم آیات و روایات بر ضرورت تشکیل حکومت تاکید دارند. یعنی ما نمیتونیم در عصر غیب
این روایات از نظر مضمون متفاوت هستند و به چند گروه تقسیم می شوند.
۱. روایاتی که به طور مطلق هر نوع قیام و اقدام برای تشکیل حکومت را محکوم نموده و پرچمدار آن را طاغوت می داند مانند روایتی که امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: «کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت یعبد من دون الله عزوّجل». هر پرچمی که قبل از قیام امام زمان ـ علیه السلام ـ بر افراشته شود پس صاحب آن طاغوت و پرستش کننده غیر خداوند عزوجل است این روایات دلالت بر جایز نبودن تشکیل حکومت و قیام برای آن ندارد زیرا به لحاظ اصل مناسبت حکم موضوع قیام کننده و پرچمدار محکوم به طاغوت بودن و پرستنده غیر خداست که مردم را به سوی خویش و راه غیر از راه خدا و رسول و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ فراخواند و دعوت او تناسبی با دعوت طواغیت و پرستنده های غیر خدا داشته باشد امّا اگر چنین قیام و یا پرچمی برای مبارزه با طاغوت و استقرار حاکمیت خدا و اطاعت از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و اهل بیتش باشد بدون تردید مشمول این روایات نخواهد بود».از این رو اطلاق این قبیل روایات از آنجا که مخالف با خطوط کلی قرآن و سنت معصومین ـ علیهم السلام ـ و ضرورت عقلی است قابل پذیرش نمی باشد و این همه آیات و روایاتی که ما در جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و احیای کلمه دین و اقامه حدود الهی داریم و اینها مخصوص زمان خاصی نیست، نشان می هد که جلوگیری از احیای دین، سخن نادرست و قابل پذیرش نیست، اگر در عصر غیبت حکومت دینی نباشد، لازمه اش حاکمیت قوانین غیر دینی و افراد ناصالح بر مردم مسلمان است که هیچ گاه خداوند و رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به چنین چیزی راضی نیستند».
۲. روایاتی که قیام های پیش از ظهور امام زمان ـ علیه السلام ـ را محکوم به شکست می داند. مانند روایتی که از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمودند: «ما خرج و لا یخرج منّا اهل البیت الی قیام قائمنا احدا لیدفع ظلما او ینعش حقا الا اصطلمته البلیّة و کان قیامه زیادة فی مکروهنا و شیعتنا». خارج نشد و خارج نمی شود از ما اهل بیت پیش از قیام قائم ما کسی برای دفع ظلمی یا گرفتن حقی، مگر آنکه به مصیبت و بلّیه دچار می شود و قیام او سبب زیاد شدن درد و رنج ما و شیعیان ما می گردد.
این روایات نیز اولا مربوط به قیام هایی است که شرایط آن محقق نشده که محکوم به شکست است و شامل قیام هایی که شرایط آن مهیا می باشد، نمی شود، زیرا در غیر این صورت باید بپذیریم که حتی با وجود شرایط و مهیّا بودن آن نیز قیام مبارزه بر علیه ظلم وتشکیل حکومت دینی جایز نباشد که این همان گونه که گفته شد با خطوط کلی آیات و سنت معصومین ـ علیهم السلام ـ سازگار نیست.
ثانیا: مضمون این روایات اخبار امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ به فراهم نبودن شرایط قیام و تشکیل حکومت دینی در آن شرایط بود. از این رو این روایات حمل بر ارشاد و رهنمودهایی شده که ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ برای جلوگیری از مشارکت یارانشان در فتنه ها و درگیری های بی ثمر و افتادن در معرکه های نافرجام بیان فرمود. قیام و شهادت ناگوار زید و یحیی و عدم موفقیت آنها شاهدی گویا بر این مسأله بود.
۳. روایاتی که از مشارکت شیعیان در قیام کسانی که از ائمه ـ علیهم السلام ـ پیروی نمی کنند، نهی نموده است در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ چنین نقل شده که فرمودند: «... ان اتاکم آت منا فا نظروا علی ای شی تخرجون و لا تقولوا خرج زید فانّ زیدا کان عالما و کان صدوقا و لم یدعوکم الی نفسه و انما دعاکم الی الرضا من آل محمد (ص) و لو ظهر لوفی بما دعاکم الیه انما خرج الی سلطان مجتمع لینقضه، فالخارج منّا الیوم الی ایّ شی یدعوکم الی الرضا من آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فنحن نشهدکم انّا لسنا نرضی به و هو یعصینا الیوم و لیس معه احد و هو اذا کانت الرایات و الالویة اجدر ان لا یسمع منّا...». اگر کسی نزد شما از سوی ما آمد پس این گونه بنگرید که بر چه چیزی قیام کرده اند و دیگران را به زید قیاس نکنید زیرا زید عالمی درستکار بود و شما را به خود دعوت نکرد او شما را به رضا از خاندان پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دعوت کرد و اگر پیروز می شد به وعده اش وفا می کرد و شما را به سوی ما می خواند زید بر علیه سلطانی قیام کرد که مردم را دور خودجمع کرده تا حکومت او را نابود کند. پس کسی که خارج می شود به سوی چه چیزی می خواند شما را، شما را به رضای خاندان پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دعوت می کند پس ما شاهد می گیریم شما را که ما راضی به آن نیستیم در حالی که امروز که یاری ندارد از ما اطاعت نمی کند و نافرمانی ما را می کند تا چه رسد به روزی که پرچم ها برای او بسته شود».
این گروه از روایات به خوبی بیان گر مخالفت با قیام هایی است که اهداف آنها حاکمیت احکام اسلام نبوده و تنها به نام اهل بیت ـ علیهم السلام ـ شکل می گیرد، از این رو اگ
مهشکن🇵🇸
سلام. اولا، هم عقل و هم آیات و روایات بر ضرورت تشکیل حکومت تاکید دارند. یعنی ما نمیتونیم در عصر غیب
ر قیام برای از بین بردن قدرت و حاکمیت طواغیت باشد و برای دعوت به امامت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و استقرار حاکمیت احکام اسلام انجام پذیرد آن گونه که در قیام زید بود و شرایط آن فراهم باشد مورد تأیید و رضایت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ است.
۴. روایاتی که مفاد آن انتظار فرج و ملازمت خانه و مترصد وقوع علائم ظهور و منع از مشارکت در هر قیامی است که قبل از تحقق این علائم باشد. مانند روایتی از حضرت علی ـ علیه السلام ـ که فرمودند: «الزموا الارض و اصبروا علی البلاء و لا تحرکّوا بایدیکم و سیوفکم فی هوی السنتکم و لا تستعجلوا بمالم یعجل الله کلم...». ملازم زمین باشید (قیام نکنید) و بر بلاها و مصیبت ها صبر کند و با دست ها و شمشیرهایتان درخواست زبانتان حرکت نکنید و در آنچه خداوند در آن برای شما تعجیل نکرده عجله نکنید و روایتی از امام باقر ـ علیه السلام ـ که فرمودند: «الزم الارض و لا تحرک یدا و لا رجلا حتی تری علامات اذکرها لک...». ملازم زمین باشد و دست و پایت را برای قیام حرکت نده تا علاماتی که برای تو ذکر می کنم ببینی سپس حضرت علامت های خروج حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ را بر شمردند.
این گروه از روایات بیان گر قیام هایی است که مربوط به قیام حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ است و شیعیان را از عجله کردن و هر قیامی را به عنوان قیام موعود تلقی کردن باز می دارد. و هیچ گونه دلالتی بر نهی از قیام و تشکیل حکومت اسلامی به منظور اجرای احکام اسلام و زمینه سازی برای قیام حضرت ندارد و چنین قیام هایی مورد نظر این روایات نیست.
بنابراین با بررسی و ارزیابی این روایات روشن می شود که این روایات هیچ گونه دلالتی بر جایز نبودن تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت به طور کلی نداشته و ناظر به موارد خاصی همچون فقدان شرایط وزمینه های قیام و تشکیل حکومت و انگیزه های نادرست و غیر الهی و مدعیان مهدویت می باشد. از این رو نمی توان بر اساس این روایات جایز نبودن تشکیل حکومت در عصر غیبت را به طور عام و کلی استفاده نمود و ادله عقلی و نقلی ضروری بودن تشکیل حکومت اسلامی را به واسطه این روایات کنار گذاشت، بلکه همان گونه که اشاره شد ضرورت تشکیل حکومت اسلامی مستند به ادله عقلی و نقلی روشن است و این روایات تنها ناظر به موارد خاص است.
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
یا علی مددی...💚
📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️
✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت 179
زیر لب زمزمه میکنم:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سعد از جایش بلند میشود و به طرف پلهها میرود. اینبار هم دونفر آمدهاند.
برای این که فکر نکنند ترسیدهام، با آرامش سرم را تکیه میدهم به دیوار و چشم میبندم. اصلا انگار نه انگار!
کمیل میگوید:
دمت گرم، همینطوری ادامه بده.
صدای گفت و گو میآید و یکی از صداها آشناست؛ همان مرد است. دارد از سعد میپرسد من به هوش آمدهام یا نه.
از میان پلکهایم میبینمشان؛ هنوز همان کلاشِ سرنیزهدار دستش است.
همان مرد اولی میآید به سمت من و مقابلم مینشیند. بوی تند عرقش میزند زیر بینیام.
یقهام را چنگ میزند و مرا جلو میکشد؛ چشم در چشم.
میغرد:
شو اسمک؟(اسمت چیه؟)
یک نیشخند اعصاب خوردکن – از همانها که مخصوص کمیل بود – روی لبهایم نگه میدارم:
سیدحیدر!
یقهام بیشتر در مشتش مچاله میشود، این بار به سمت دیوار هلم میدهد و به دیوار کوبیده میشوم.
درد در سر و ستون فقراتم میپیچد و سرگیجهام بدتر میشود؛ اما اجازه نمیدهم درد در چهرهام پیدا شود و باز هم میخندم.
میغرد:
مجوسی!
و چند کلمه دیگر هم پشت هم ردیف میکند که معنایش را نمیفهمم؛ اما حتما فحش است دیگر!
سعد دارد با مرد دومی حرف میزند؛ اما درست متوجه نمیشوم چه میگوید.
مرد اولی دستش را روی گردنم فشار میدهد. میان دیوار و دست مرد گیر افتادهام و راه نفسم هر لحظه تنگتر میشود.
چشمانم را روی هم فشار میدهم و سرم بیشتر درد میگیرد؛ اما باز هم میخندم.
چشمانم سیاهی میرود. الان است که بیهوش بشوم. لبم را گاز میگیرم.
دهانم را باز و بسته میکنم تا نفس بکشم؛ اما نمیتوانم. انگار واقعا قصد دارد من را بکشد.
کمیل شروع میکند به شهادتین خواندن:
اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمداً رسول الله...
🔗لینک قسمت اول رمان 👇
🌐https://eitaa.com/istadegi/1733
⚠️ #ادامه_دارد ⚠️
🖋 #فاطمه_شکیبا
#روایت_عشق 💞
https://eitaa.com/istadegi
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
یا علی مددی...💚
📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️
✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت 180
میخواهم همراهش بخوانم؛ اما نمیتوانم.
صدای گفت و گوی سعد با مرد دوم بالا گرفته است. مرد اولی برمیگردد و به مرد و سعد نگاه میکند.
دستانش از دور گردنم شل میشود؛ بعد هم من را رها میکند و میرود به سمت سعد و دوستش.
ناخودآگاه با ولع تمام هوا را به سینه میکشم.
همهجا را تار میبینم. گلویم میسوزد و سرفه امانم را میبرد.
خم میشوم روی سینهام و سرفه میکنم.
حالا سعد و دو مرد دیگر دارند واقعاً با هم دعوا میکنند.
نگاهشان میکنم. انقدر بلند داد میزنند که متوجه نمیشوم چه میگویند.
سرم سنگین است و هنوز سرفهام بند نیامده. نامرد چقدر محکم فشار داد، معلوم نیست چه مرگش بود!
کمیل میگوید:
میخواست فقط یه زهر چشم ازت بگیره تا حساب کار دستت بیاد!
بعد کنارم مینشیند و بازویم را میگیرد:
نفس بکش داداش. چیزی نیست.
میخواهم نفس بکشم؛ اما گلو و سینهام میسوزد و هوا را پس میزند.
کمیل سرم را در آغوش میگیرد و میبوسد. سردردم بهتر میشود. ته دلم به این فکر میکنم که اگر کمیل را نداشتم چکار میکردم؟
کمیل در گوشم زمزمه میکند:
من و تو به هم قول دادیم تا تهش با هم باشیم مگه نه داداش؟
لبخند میزنم. کمکم نفسم برمیگردد سرجایش. دستانم درد میکنند؛ انگار خون در رگهای دستم ایستاده است و خواب رفتهاند.
دعوای سعد و آن دو مرد هنوز به نتیجه نرسیده است. نشنیده میتوانم حدس بزنم سر پول دعواست.
ناگاه مرد دوم سلاح کمریاش را درمیآورد و قبل از این که سعد بخواهد حتی فکر کند، گلولهای میان ابروهای سعد مینشاند.
پیشانی سعد از هم میپاشد و دراز به دراز میافتد روی زمین. لبم را میگزم. کاش عاقبتش این نمیشد.
راستش با این که من را به دردسر انداخت، دلم برایش میسوزد.
بوی خون سعد میزند زیر بینیام و دلم در هم میپیچد. صورتش کلا بهم ریخته.
مرد دوم اسلحهاش را غلاف میکند. نگاهم را از جنازه سعد میگیرم.
مرد دوم میآید بالای سرم و کمی براندازم میکند، بعد مینشیند و چانهام را میان دستانش میگیرد:
سمعت عندک معلومات مفيدة. يجب نتحدث عن ذلك. (شنیدم اطلاعات خوبی داری. باید روش صحبت کنیم.)
هم لحن حرف زدنش و هم چهرهاش آرامتر از دیگری به نظر میرسد.
احتمالاً مافوق مرد اولی ست و از او حرفهایتر. فقط نگاه میکنم؛ با همان نیشخند معروف کمیل. میگوید:
أتفهم؟(میفهمی؟)
🔗لینک قسمت اول رمان 👇
🌐https://eitaa.com/istadegi/1733
⚠️ #ادامه_دارد ⚠️
🖋 #فاطمه_شکیبا
#روایت_عشق 💞
https://eitaa.com/istadegi
خیلی وقته میخوام یه چالش #تحلیل_شخصیت برای عباس بذارم.
فکر میکنم الان وقت مناسبیه.
شخصیت #عباس رو تحلیل کنید.
(این کار به من کمک میکنه بفهمم چقدر در شخصیت پردازی موفق بودم)
منتظریم:
https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
نظرات شما در رابطه با #تحلیل_شخصیت #عباس
(سایر نظرات در موضوعات دیگه رو فردا پاسخ میدم)
پ.ن: جالبه، شخصیت خود منم ENTJ هست؛ البته کمی هم به سمت ISTJ میره. به نظر خودم عباس به ISTJ نزدیک تره.
(این کدها، کدهای شخصیتیای هستند که با تست شخصیت شناسی امبیتیآی به دست میان)
پ.ن۲: فکر کنم ریش بلند مناسبتر باشه با شخصیتش.
نظر شما چیه؟
https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
نظرات شما در باره #تحلیل_شخصیت #عباس
پ.ن: تست شخصیت عباس نشون داد بین N و S در تعارض هست یعنی پنجاه پنجاهه. بین I و E هم همینطور.
پ.ن۲: برای خوندن خط قرمز نیازی به خوندن رفیق نیست. هرچند ممکنه یکم از داستان رفیق لو بره.
سلام
عقیق فیروزهای
برای دختر نوجوان، رنج مقدس، خواب باران، رویای نیمه شب، دعبل و زلفا، پنجره چوبی و...
#معرفی_کتاب