... و حق تعالی موسی صلوات اللّه علیه را بدین فرمود که: چون به قطع #منازل و گذاشتن #مقامات به محل #تمکین رسیدی، اسباب #تلوین از تو ساقط شد «فَاخْلَعْ نَعْلَیک (طه / ۱۲)» و «أَلْقِ عصاک (النّمل / ۱۰)»؛ نعلین بیرون کن و عصا بیفکن؛ که آن آلتِ #مسافت است و اندر حضرتِ #وصلت، وحشتِ #مسافت مُحال باشد.
📚 #کشف_المحجوب / #هُجویری
🌐 دربارهی هجویری
@jargeh
✔️ در انتظار #دندانپزشکی
از بوی تو در تاب شود آهوی مشکین
گر باز کنند از شِکَنِ #زلف تو تابی
بر دیده صاحب نظران خواب ببستی
ترسی که ببینند #خیال تو به خوابی
مشغولِ تُو را گر بگذارند به دوزخ
با یادِ تُو دردش نکند هیچ عذابی
یاران همه با یار و منِ خسته طلبکار
هر کس به سر آبی و #سعدی به سرابی
@jargeh
ای باد بوی یوسُفِ دلها به ما رسان
یک #نوبر از نهالِ دلِ ما به ما رسان
از زلفِ او، چو بر سَرِ زلفش گُذر کنی
پنهان بِدُزد موئی و پیدا به ما رسان
.....
ما را مُراد ازین همه یا رب وصالِ اوست
یا رب مرادِ #یا_رب ما را به ما رسان
#خاقانی
🌐 مطالعهی مقالهی کوتاهِ «اسمِ نورانی رب» / نشریه «خُلُق»
@jargeh
آمد برِ من یکدم، بُرد از #دلِ مَن صَد غَم
گفتم که همین یکدم؟! گفتا که همین باشد!
گفتم چه کنم با دل تا غم نبوَد در وی؟
گفتا غمِ من دارد، بُگذار #غمین باشد
چون دید که هُشیارم، رفت از برَم و میگفت
عاشق چو چُنان باشد، #معشوق چُنین باشد
شیرینْ سخنِ تلخَش شوری به جهان افکند
چون لبشکرین باشد، حرفش نمکین باشد
بر گِردِ سرَش گشتم، گفتا مَهل از دستم
عاشق چو شود خاتمْ، معشوقْ #نگین باشد
.
.
گویند ز این و آن تا چند #سخن گوئی
زانرو که دَر آن باشد زانرو که درین باشد
گَه مینگرم آن را گه مینگرم این را
چون جلوهگهِ حُسنش گه آن و گه این باشد...
#فیض_کاشانی
🌐 زندگی و شخصیت مرحوم ملامحسن فیض
@jargeh
نقل است که یک روز با جمعی میرفت؛ جماعتی جوانان میآمدند و فساد میکردند تا به لبِ دجله رسیدند؛
یاران گفتند: یا شیخ! دعا کن تا حق تعالی این جمله را #غرق کند تا شومی ایشان از خلق منقطع شود.
گفت: دستها بردارید.
پس گفت: الهی چنانکه در این جهان عیششان خوش داری، در آن جهانشان عیش خوش ده!
اصحاب به #تعجّب بماندند!
گفتند: خواجه ما سرِّ این #دعا نمیدانیم!
گفت: آنکس که با او میگویم میداند؛ توقف کنید که هماکنون سرِّ این پیدا آید؛
آن جمع چون شیخ بدیدند رُباب بشکستند و خَمر بریختند و لرزه بر ایشان افتاد و در دست و پای شیخ افتادند و #توبه کردند!
شیخ گفت: دیدید که مراد جمله حاصل شد، بی غرق و بیآنکه رنجی به کسی رسید!
📚 #تذکرة_الاولیاء/ #عطار_نیشابوری
🌐 دریافت کتاب: بازنویسی تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری به نثر ساده
@jargeh
✔️ یک صفحه از #رباعیات #مولوی در #دیوان_شمس
ما سوختگانِ عالَمِ توحیدیم
ما را سَرِ لٰا الهَ الّا اللّه است
@jargeh
▪️ شکستِ سکوت
من اگر دیوانهام
با زندگی بیگانهام
مَستم اگر یا گیج و سرگردان و مدهوشم
اگر بیصاحب و بیچیز و ناراحت
خراب اندر خراب و خانه بر دوشم
اگر فریادِ منطق هیچ تأثیری ندارد
در دلِ تاریک و گُنگ و لال و صاحبمُردهی گوشم
به مرگِ مادرم: مُردم
شما ای مردُمِ عادی
که من احساسِ انسانیِ خود را
بر سرشکِ سادهی رنجِ فلاکتبارتان
بیشبهه مدیونم
میان موجِ وحشتناکی از بیدادِ این دنیا
در اعماقِ دلِ آغِشته با خونم
هزار درد دارم
درد دارم ...
#کارو
@jargeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهرِ خوبان دل و دین از همه بیپروا بُرد
رخِ شطرنج نبُرد آنچه رخِ #زیبا بُرد
من به سرچشمهی خورشید نه خود بُردم راه
ذرّهای بودم و #مهرِ تُو مرا #بالا برد
من خَسی بیسَر و پایم که به سیل افتادم
او که میرفت مرا هم به دلِ #دریا برد
خَمِ #ابروی تُو بود و کفِ مینوی تو بود
که به یک جلوه ز من نام و نشان یکجا برد
همه یاران به سرِ راهِ تو بودیم ولی
خمِ ابروت مرا دید و ز مَن یغما برد
همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشتِ سر انداخت، مرا #تنها برد
#علامه_طباطبایی
@jargeh