۱۳ آبانماه سال ۴۳
وقتی به ترکیه تبعیدت کردند، رایزن سفارت آمریکا در ایران به «جیمز»، یکی از مقامات وزارت امور خارجه آمریکا نوشت:« بالاخره ما توانستیم از سوءرفتار پیرمردی که با سخن خود چوب در میان چرخهای ما میگذاشت، خلاص شویم».
ای اَبَرمرد!
کجایند ببینند
که سخنان تو
دارد عالمگیر میشود
و برای آمریکا یشان
دیگر چرخی نمانده!
#سالروز_تبعید_امام_به_ترکیه
#طوفان_الاقصی
#حضرت_روحالله
#آرمان_روحالله
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
🍁سلام؛
بازهم نیمهشب شنبه رسید؛
هوای سرد پاییزی، آسمان ابری شبانگاه،
و اشتیاق نوشتن... گوارای وجود🥰
🍁این روزها بیشترین مفاهیم، صداها و
تصاویری که دریافت میکنید، چه چیزهایی هستند؟
بله درسته؛ غالب این مفاهیم دربارهی
#غزه و شهدای فلسطینی هست.
با در نظر داشتن همین نکته بریم برای
بحث این هفته مون...🍀
🍂🍃🍂🍃🍂
شنبهی قبل درباره اینکه ایده و سوژه چه چیزهایی هستند، صحبت کردیم و قرار شد این جلسه دربارهی اینکه ایدهها از کجا میآیند صحبت کنیم.
گفتیم اولین و مهمترین منبع تراوش
ایدهها 👇👇
🏖سوژههای بیرونی هستند.
🖼 تصاویر؛ یکی از مهمترین و گویاترین سوژهها برای ایدههای داستانی، تصاویر هستند. بعنوان مثال، این روزها عکس های بسیاری از مقاومت و مظلومیت مردم غزه میبینیم. خیلی از این تصاویر حرف های بسیاری در دل خود دارند که میتوانند جرقهی ایدهی موردنظر را در ذهن بزنند.
🎼صداها؛
خیلی وقتها اصواتی که میشنویم، تصاویری را در ذهن ما شکل میدهند که خود میتواند جرقهی اولیه شروع یک داستان باشد.
بعنوان مثال؛
💡گفتگوی دو نفر پشت تلفن که دربارهی موضوع مهمی حرف میزنند..
💡یا صدای مردی ناآشنا و غریب که بطرز هولناکی در کوچه فریاد میزند..
💡یا صدای ریختن میوههای نورسیده داخل حوض آب وسط حیاط...
«همهی این صداها و تصاویر، در ذهن ما تصویر دارند و گاه حتی، بو، رنگ و حس دارند که اگر با تخیل ما مخلوط شوند، داستانی بینظیر را شکل میدهند.»
☕️ ادامه دارد...
✍ انصاری زاده
#داستان_نویسی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
نویسندگان جریان
شنبهی قبل درباره اینکه ایده و سوژه چه چیزهایی هستند، صحبت کردیم و قرار شد این جلسه دربارهی اینکه ا
پس همین امروز، قلم بردارید و از بین تمام گزینههایی که این روزها دربارهی غزه و مردمانش، میبینید و میشنوید، بنویسید.👌
از آغوش درخت رها گشت... .
از رنج عشق سوخت و ترک برداشت.
✍️انسیه سادات یعقوبی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
برشی از یک داستان
(توضیحی کوتاه از روایتِ نقاشی)
یک مبارزِ بهتمامعیار بود. کودکیاش را زیر پا گذاشته بود تا کودکانی که در آینده میزیستند مبتلا به این خاموشی و خفقانِ دنیایِ پاک کودکی نشوند.
اما بیامان اشک میریخت.
گفتم:«همهیِ آدمها با جنگیدن زندهاند؛ با مبارزه کردن.»
نگاهش را به چشمانم دوخت. چشمانش درد داشت؛ دردی که بدون اغراق وجودم را درهم شکست. انگار خستگی و نرسیدن عضوی جداناپذیر از زندگیشان شده بود.
گفت:«درست است. همهی حرفهایت درست است. اما تا کِی؟»
ناخودآگاه و بیاختیار گفتم:«تا همیشه.»
سرم را بالا گرفتم؛ اشک در چشمانم به جوشش درآمد. دستانم را بر دستانش حائل کردم و بیدرنگ آنها را فشردم،
و در ادامه بر زبان قفل نهادم و حرفهایِ قلب را بر زبان روانه ساختم:«هیمایِ من! تا زندهایم باید بجنگیم؛ برایِ تحقق آرزوها و آرمانهایمان، برایِ آزادی.
و یقین داشته باش بعد از این پیروزی زندگی هنوز هم جریان دارد؛ پس باید جنگید. نباید راکد بود؛ عمیقا باور داشته باش که آدم خلق شد برای سائر بودن، برای مبارزه.»
امید را از میانِ انگشتانش و گر گرفتن آنها دریافتم.
گفت:«پیروز میشویم؟»
گفتم:«تو قطعا از من بهتر میدانی پایانِ شبهای سیاه، روشنایی است و بالعکس. رژیم صهیونیستی جانش و توانش همه از آنِ آمریکاست. این دو بههم پیوستهاند. باید آنها را از هم گسست؛ باید شکستشان.»
ایستاد؛ مشتهایش را گره کرد و گفت:«ما آنها را از هم میشکنیم:)))»
🎨 زینب ناطق
✍🏻 مطهره ناطق
#فلسطین
#جوانه
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
آه از ظلمی که به پایان نمیرسد
آه از فریاد بی صدایی که به گوشَت نمیرسد
آه از قلب ترک خورده ام که به او مرهم نمیرسد
آه از مسیری که هرچه میدوی به پایان نمیرسد
آه از دلم که هیچ شبی به آغوش گرمت نمیرسد
آه از جهان که هیچگاه به آرامش نمیرسد
آه از سَرَم که واژههایش به آخر نمیرسد
آه از مبداء ای که به مقصد نمیرسد
آه از نمازی که به سلامش نمیرسد
آه از زمستانی که به بهارش نمیرسد
آه از منی که به خدایم نمیرسم
آه ای زمینِ ظالم بگو با منِ بینوا
کی این تکرار در تکرار به حقش مرگ میرسد؟
✍مریم جنگجو
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱