eitaa logo
کانال رسمی استاد جواد حیدری
4.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
362 ویدیو
162 فایل
💻کارشناس ارشد کلام اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس پاسخگویی به شبهات 🌐پاسخگویی شبهات اعتقادی 🆔 @khameneieshQ
مشاهده در ایتا
دانلود
ما آدم ها گاهی لابلای گرفتاری ها و سختی های زندگی کم می آوریم. اصلا بدجوری انرژیمان تحلیل می رود. من می‌گویم در این شرایط سخت، ما نیازمند منبعی درونی هستیم تا به واسطه ی آن ارتزاق نماییم. مثل پس اندازی که در قلک کنار می گذاریم. مانیازمند قلکی هستیم که گاهی آن را بشکنیم و پولش راخرج کنیم. اگر در قلک وجودیمان رفتارهایی اخلاقی ذخیره کرده باشیم، به وقت نیاز به راحتی می توانیم از آن بهره ببریم. فضیلت عفو را زمان خشم برداریم و فضیلت صبر را زمان ابتلاء.... وقتی آدم‌منبع وجودی اش پر باشد از فضیلت های اخلاقی تثبیت شده، هنگام شدائد، بی درنگ و خودانگیخته رفتاری اخلاقی را از همان قلک درونی اش بر می دارد و به منصه ی ظهور می رساند. طبیعتا رفتار ما بین زمانی که چیزی را سال ها و آرام آرام پس انداز کرده باشیم، با زمانی که ما هیچ اندوخته ی اخلاقی نداشته باشیم، بسیار متفاوت خواهد بود. اینکه می بینیم گاهی در مواجهه ی با تشویش های زندگی دچار تردید، شک و دودلی، اضطراب، ندانم کاری و...می شویم، به خاطر همین اندک بودن ذخیره های اخلاقیست و بالعکس اگر ذخایر اخلاقیمان تکمیل باشد، بدون تامل و با سهولت تصمیم می گیریم و عمل می کنیم. فرایند تحقق هر رفتاری، نیازمند پشتوانه ای قویست؛ اما آن پشتوانه لزوما معرفت و شناخت اخلاقی نیست، بلکه رفتارهای اخلاقیست که سالهاست ذخیره شده اند.چه بسا انسان علم اخلاقی نسبت به امری دارد، اما بروز رفتار اخلاقی را کمتر تجربه کرده است. انگار کمی سخت نوشتم. خلاصه و آسانش این است که اگر ازکودکی ذخایری از رفتارهای خوب اخلاقی را پس انداز کنیم، در بزرگسالی با ملکه ی اخلاقی روبرو خواهیم بود. بر ما لازم است که قلک های اخلاقی وجود خود و فرزندانمان را از رفتارهای اخلاقی پر کنیم، تا در تلاطم زندگی از آن برداشت نماییم. https://eitaa.com/roznevesht
✍برای تقویت صبوری و مهارت تاب آوری ( ۵) اصل را به خاطر داشته باشیم و تمرین کنیم: 1️⃣ در دنیای مادی، هیچ چیز پایدار نیست و همه چیز تغییر می‌کند. 2️⃣ رنج از زندگی دنیا، جدایی ناپذیر است. 3️⃣همیشه مسائل طبق برنامه‌ریزی و بر اساس خواست ما پیش نمی‌روند. 4️⃣ زندگی همیشه منصفانه نیست. 5️⃣ ممکن است آدم‌های اطراف ما(خانواده، دوستان و یا همکاران و ...) گاهی اوقات با ما مهربان نباشند. @javadheidari110
❓چرا نام حضرت علی علیه السلام مثل دیگر انبیاء و پیامبر ص در قرآن نیامده است تا بر سر امامت اختلاف نشود؟ 🔰پاسخ 1⃣ اولا؛ در قرآن آیاتی وجود دارد که به گفته شیعه و اهل سنت ، جز بر علی(علیه السلام) و برخی دیگر از امامان(علیهم السلام)بر هیچ کس دیگری قابل انطباق نیست ، همچون آیه ولایت (مائده ، ۵۵) ، آیه مباهله (آل عمران ، ۶۱) و.. . 2⃣ ثانیا یکی از دلیل های نیامدن نام امامان(علیهم السلام) در قرآن ، این است که قرآن تنها کلیات مسایل را بیان کرده و تبیین جزییات آن ، به پیامبر(صلی الله علیه وآله) واگذار شده است. شخصی به نام ابی بصیر می گوید : از امام صادق (علیه السلام)پرسیدم : «مردم می گویند چرا از حضرت علی(علیه السلام) و اهل بیت او نامی در قرآن کریم نیامده است ؟» امام (علیه السلام)فرمودند : «به کسانی که چنین اعتراضی می کنند بگویید : همان گونه که نماز در قرآن آمده ، ولی سه یا چهار ]رکعت [ بودن آن مشخص نشده و پیامبر(صلی الله علیه وآله) آن را برای مردم تفسیر کرده ، همچنین زکات ]در قرآن[ نازل شده ، ولی مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا(صلی الله علیه وآله)آن را برای مردم تفسیر کرده و... ، همین طور در قرآن آمده است که «أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول و أُولی الأمر منکم ; (نساء ، ۵۹) از خدا و رسولش و اولی الامر اطاعت کنید .» این آیه درباره علی و حسن و حسین (علیهم السلام)نازل شده و پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود : «هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست .» ]یعنی همان گونه که تفسیر جزییات نماز ، زکات و حج به پیامبر(صلی الله علیه وآله)واگذار شده که دستورهای الهی را به مردم برسانند ، معرفی أولی الامر نیز به ایشان واگذار شده تا آنها را به مردم معرفی کنند . [سپس امام صادق(علیه السلام) سایر آیات و روایاتی را که در این باره آمده فرموده است .۱ 3⃣ یکی دیگر از حکمتهای نیامدن نام علی و اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن ، این است که در این کتاب الهی آیاتی درباره اهل بیت (علیهم السلام)نازل شده که بسان تصریح به نام آنان و بهتر از تصریح است ; مانند آیه ۵۵ سوره مائده که می فرماید : «ولیّ و سرپرست شما تنها خداوند و پیامبرش و افراد مؤمن هستند ; افراد مؤمنی که نماز برپای داشته و در حال رکوع زکات می دهند .» دانشمندان شیعه و اهل سنت نقل کرده اند که فقط حضرت علی(علیه السلام) در حال رکوع انگشتر خود را به فقیر داد .۲ ; در نتیجه ، تفاوتی نداشت که خداوند متعال بفرماید : «سرپرست شما خداوند و رسولش و حضرت علی(علیه السلام)هستند یا اینکه صفاتی از آن حضرت نقل کند که منحصر به فرد بوده و تنها بر حضرت علی(علیه السلام) منطبق باشد .» کسی که به دنبال حقیقت باشد ، از هر دو گفتار یک مطلب را می فهمد. 4⃣ اگر نام حضرت علی(علیه السلام)بصراحت در قرآن می آمد ، به احتمال نزدیک به یقین ، نااهلان قرآن را تحریف می کردند و به خاطر خصومت با آن حضرت و محو و حذف نام ایشان از قرآن ، در قرآن دست می بردند ; چنانکه تا مدتی تدوین احادیث پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) را به همین منظور ممنوع کردند ; ولی در صورتی که با ذکر اوصاف گفته شود ، دیگر افراد نااهل دست به تحریف آیات قرآن نزده و ولایت امیرمؤمنان علی(علیه السلام)نیز برای حقیقت جویان روشن می شود. شیعه و اهل سنت متفقند که پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود : «من از میان شما می روم ; ولی دو چیز گرانبها بین شما به یادگار می گذارم که اگر به آن دو متمسک شوید ، هیچ گاه گمراه نمی شوید . کتاب خدا و اهل بیتم ، خداوند دانا به من خبر داده که این دو ، هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند .»۳ ________________________ ۱.غایه‏ المرام، محدّث بحرینی، ص ۲۶۵، چاپ سنگی ۲. پیام قرآن، ج ۹، ص ۲۰۱ ـ ۲۱۳ ۳. تنها در غایه‏ المرام، ص ۲۱۱ - ۲۳۵، ۸۲ منبع از اهل‏سنت و ۳۹ منبع شیعه @javadheidari110
📸صیغه نذر چیست؟ 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال استاد امیر صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/amirsalehi110
💠مراجع درباره تغییر نذر چه می‌گویند. 📌نذر کردیم که ماه محرم غذا یا خوراکی توزیع کنیم. امسال با وجود می‌توانیم نذر خود را به چیز دیگری از قبیل مواد خام غذایی و یا لوازم بهداشتی تبدیل کنیم؟ 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال استاد امیر صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/amirsalehi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ عجز بهاء الله در زبان قوم 📜 خداوند متعال در قرآن کریم، یکی از ویژگی‌های پیامبران الهی را سخن گفتن به زبان قومی که در آن مبعوث شده‌اند، معرفی می‌کند، اما بر خلاف این سنت الهی، اشخاصی نظیر علی‌محمد شیرازی (ملقب به باب) و حسینعلی‌نوری (ملقب به ) که آگاهی کمی از زبان عربی نیز داشتند، کتاب‌های به ظاهر مقدسشان را به زبان عربی، نگاشته‌اند. 📖 این ضعف در کلام خود بهاء الله به وضوح آورده شده است. علی‌محمد شیرازی، به علاوه‌ی ضعف در ادبیات عرب، هرجا که معادل کلمه‌ی فارسی یا لاتین در زبان عربی را نمی‌دانست، از همان واژه‌ی فارسی یا لاتین، در نوشته‌ی خود استفاده می‌کرد. به طور مثال: «ثُمَ العَاشر إذا استَطَعتُم کُلَّ آثَار النُقطة تَملِکونَ وَ لَو چاپاً... 📕 علی‌محمد شیرازی، بیان عربی، ص 26. 📕 🚩کانال رسمی استاد جواد حیدری 🆔 @javadheidari110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎آیا اهلبیت ع خلفا را لعن میکردند؟سیره آنها چگونه بوده؟ 🎙استاد حیدری-گروه تبلیغی پاسخگو ♻️شبهات 🔻کانال استاد جواد حیدری @javadheidari110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ آیانهج البلاغه تحریف شده یاخیر؟ و در چه صورت میتوان تماماً به آن استناد کرد؟ 🎙استاد حیدری-گروه تبلیغی پاسخگو ♻️شبهات 🔻کانال استاد جواد حیدری @javadheidaei110
🌀 دغدغه معیشت و فقدان مهارت 🖋 زهرا ابراهیمی 🔹 در حوزه‌های علمیه اولویت اصلی با درس‌خواندن است و بحق نیز باید چنین باشد؛ چون حوزه قرار است بستر تربیت طلاب باشد تا آنها را برای ترویج معارف الهی درجامعه مهیا سازد. لذا طلبه را هرگز نمی‌توان جدا از علم‌آموزی تصور کرد. روح طلبه به طلب علم گره می‌خورد و تحصیل و کسب علم برایش تعبد محسوب می‌شود. 🔹 اگرچه در علوم و معارف الهی طلبه به خوبی درمی‌یابد که رزاق حقیقی خداوند است و قناعت را نیز با زهد عجین می‌نماید؛ اما دغدغه‌ی معیشت باز هم بخشی اجتناب‌ناپذیر از زندگی طلاب است. گاهی فشارهای اقتصادی به حدی زندگی یک طلبه را تحت تأثیر قرار می‌دهد که ناخواسته اولویت‌ها برای او تغییرمی‌کند و کسب معاش، جای خود را به درس می‌دهد!! این چالش، طلبه را سر دو راهی قرار می‌دهد: طلبه یا باید در کنار درس به کاری نیز مشغول گردد و یا قید درس را زده و به همان میزانی که خوانده اکتفاء نماید و وارد بازار کار شود. 🔹 درست است که طلبه خودش در مسیر علم‌آموزی قدم نهاده است و از همان ابتدا به سختی راه واقف بوده است، اما طبیعتا درس‌خواندن نیازمند تمرکز و آرامش فکر است و اگر دغدغه‌ی بحران معیشت حل نشود، ذهن و فکر هم آمادگی لازم برای کسب علوم را نخواهد داشت. 🔹 از طرفی برخی به شدت معتقدند تنها، پرداختن به تدریس، تبلیغ و تحقیق و پژوهش از وظایف یک طلبه است و طلاب نباید به اموری غیر ازاین رو آورند. این تفکر باعث می‌شود که اینگونه افراد نسبت به طلابی که در کنار درس کار می‌کنند، معترض بوده و رفتار آنها را دور از شأن طلبگی قلمداد نمایند. از سوی دیگر، همه طلاب شغل پاره‌وقت آخوندی -در راستای تبلیغ و تدریس و تحقیق- که مکفی حداقلیات معیشت باشد سراغ ندارند. 🔹 طولانی بودن دوره‌های عمومی دروس حوزوی باعث می‌شود که طلاب، تازه بعد از سال ها درس بتوانند وارد مباحث تخصصی شوند و در این مدت نیزمهارتی کسب نکنند و ندانند که دقیقا چه آینده ای در انتظارشان است. 🔹 لذا امروز به شدت جای خالی یک برنامه مدون در حوزه احساس می‌شود. برنامه‌ای که ازهمان سالهای ابتدایی ورود به حوزه در کنار دروس عمومی، تخصص محوری را نیز پیاده سازد و همسو با نیاز جامعه، طلبه اهل علم و اهل مهارت تربیت نماید تا ازاین طریق هم به طلاب و هم به جامعه خدمت نماید. 🔹 آموزه‌های اسلام بسیار گسترده است و تمام جوانب زندگی فردی و اجتماعی انسان را در بر می‌گیرند، لذا علوم دینی پتانسیل لازم برای ورود به فضاهای متعدد اجتماعی را دارد. اما متاسفانه حوزه علمیه هم به مهارت‌آموزی و آموزش علوم کاربردی لازم برای حضور طلاب در نهادهای مختلف کمتر توجه کرده و هم پیگیر حضور طلاب در برخی از فضاهای اجتماعی نبوده است. فضاهایی همچون آموزش و پرورش، بیمارستان‌ها، زندان‌ها، بهزیستی ها، نهادهای مربوط به امور مددکاری، فعالیتهای اجتماعی حتی کانون‌های ترک اعتیاد، مراکز مشاوره‌ای، و ده‌ها و صدها فضای دیگر که می‌تواند از حضور طلاب مهارت دیده در حوزه بهره ببرد. 🔹 امروزه جامعه بیش از پیش نیازمند در صحنه بودن طلاب است. حوزه علمیه باید با ایجاد فضای مهارت‌آموزی و تربیت طلبه برای فضاهای مشخص، کارآمدی و تأثیرگذاری طلاب را در جامعه بالا ببرد. ناگفته نماند که حیات علمی طلبه به حیات اجتماعی او گره خورده است و تفکیک بین این دو مسأله طلبه را به حالت احتضار خواهد کشاند. @Manahejj
✅پرسش 🔶چرا خدا به ما اختیار داده و بعد بر اساس انتخابمان مجازات می‌شویم؟ 💜پاسخ کوتاه بی‌گمان انسان دارای اراده است و حق انتخاب دارد، اما داشتن اختیار و آزاد بودن در مقام عمل، به معنای آزادی و رها بودن نسبت به آثار و لوازم آن نیست؛ زیرا لوازم و آثار عمل در اختیار انسان نیست؛ مثلاً خوردن سمِ کشنده، یک عمل اختیاری است که فرد می‌تواند با اراده و اختیار خود آن‌را انتخاب کند و انجام دهد یا انجام ندهد؛ اما اگر انجام داد و سم را خورد، مردن و از بین رفتن از آثار، لوازم و نتیجه‌ی قهری آن است، و اختیار فرد در نوشیدن سم، مانع هلاکت او نخواهد شد. اینگونه است که در میان تمام ملت‌ها – چه جوامعی که اختیار انسان را می‌پذیرند یا نه، و چه این‌که به وجود خداوند باور دارند یا نه- مجرمان مجازات می‌شوند. آیا اگر یک قاتل و جانی که انسان بی‌گناهی را به قتل رسانده، ادعا کند که چون من آزاد و مختار خلق شدم و حق انتخاب داشتم، کشتن این فرد را انتخاب کردم، بنابراین نباید مجازات شوم، آیا هیچ عاقلی این ادعا را می‌پذیرد؟! خداوند می‌فرماید من شما را بگونه‌ای آفریدم که مختارانه رویکردی را انتخاب کنید که سرانجامش بهشت باشد و یا به رفتاری روی آورید که شما را با دوزخیان همنشین کند و اینگونه نیست که خدا به بندگانش فرموده باشد که شما هرچه اختیار کنید برای من تفاوتی نمی‌کند و هیچ پیامد مثبت و یا منفی دامنگیرتان نخواهد شد! 📚کانال رسمی استاد جواد حیدری 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ♨️@javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ مباهله در احادیث شیعه و اهل سنت/ اعمال روز مباهله را بهتر بشناسیم. #استاد_جواد_حیدری 📝جزئیات بیشتر در لینک زیر: #خبرگزاری_صاحب_نیوز ↪️ snai.ir/966309 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🍃 @javadheidari110 🍃
پرسش: آیا در زمان حاضر ، امکان مباهله وجود دارد؟ ...................................................................................................................................... ️ پاسخ: نکته اول : مباهله ، به معنى نفرين كردن دو نفر یا دو گروه به يكديگر(بعد از اثر نکردن منطق و استدلال) است، بدين ترتيب که افرادى كه باهم گفتگو درباره يك مسئله مهم مذهبى دارند در یکجا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع كنند و از او بخواهند كه دروغ‌گو را رسوا سازد و مجازات كند. نکته دوم : از رواياتى كه در منابع اسلامى نقل‌شده ،استفاده مى‏شود که ، مباهله یک حکم عمومی است و منحصر به زمان خاصی نیست.از امام صادق علیه‌السلام ،نقل‌شده كه فرمود:«…إذا كان كذلك فادعهم الى المباهلة…»؛«اگر سخنان حق شمارا مخالفان نپذيرفتند آن‌ها را به مباهله دعوت كنيد».(1) نتیجه : مباهله یک حکم عمومی هست. پی‌نوشت: 1. نور الثقلين جلد 1 صفحه 351 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🍃 @javadheidari110 🍃
❇️داستانی عبرت انگیز با عنوان: امام جماعت دزد⁉️⁉️⁉️⁉️ یکی از دوستان خاطره ای را تعریف می‌کرد که در یکی از کشورهای آفریقای ساحلی شخصی که حافظ قرآن کریم و عالم شریعت بود در یکی از مساجد به امامت مقرر گردید و مردم محل از او استقبال بسیار زیادی کردند و هر خانواده تلاش می‌نمود که امام میهمان خانه‌ی او شود خصوصا در ماه مبارک رمضان، همان بود که یکی از مقتدیان امام را به افطار دعوت نمود. ❇️ امام به دعوت ایشان اجابت نموده به خانه‌اش رفت و میزبان از امام به گرمی استقبال نموده و بی‌نهایت مورد عزت و اکرام قرار داد و امام بعد افطار در حق میزبان و خانواده‌اش دعا نموده، مرخص شد. زمانی که خانم میزبان، نظافت خانه را شروع کرد به یادش آمد که درطاقچه سالن مقداری پول را گذاشته بوده و فورا وارد سالن شد و پول را ندید پس تمام اطراف سالن را جستجو کرد ولی پول را نیافت. ❇️وقتی که شوهرش از نماز برگشت برایش جریان را گفت و سوال کرد آیا تو پول را از سالن برداشتی؟ شوهر جواب نداد خیر. بعد از فکر زیاد به این نتیجه رسیدند که بغیر از امام هیچ کسی به خانه‌ای شان در این مدت نیامده است و همچنان یک دختر شیرخوار دارند که او از گهواره‌اش نمی تواند پایین بیاید به همین خاطرتنهامتهم همان امام است. آن شخص بسیار عصبانی شده گفت: چطور امکان دارد که امام چنین کاری را انجام دهد، در حالیکه اورا به خانه‌ای خود دعوت کرده‌ام و به احترام ماه مبارک رمضان اورا اکرام و عزت نموده‌ام. او می‌بایست پیشوا و الگو باشد نه دزد. ❇️با وجود خشم و غضب آن قضیه را پنهان کرد و از حیا نتوانست با امام بخاطر پول مواجه شود و موضوع را مطرح کند و لکن از امام دوری می نمود تا مجبور به سلام دادن و سخن گفتن با او نشود. ❇️بعد از گذشت یک سال کامل دوباره ماه مبارک رمضان آمد و مردم به همان شور، شوق، علاقه و اخلاص امام را به خانه‌های شان جهت افطار دعوت کردند و زمانی که نوبت دعوت امام به خانه ی این شخص رسید ؛ قضیه سرقت پول به یادش آمد و همراه خانم خود مشوره کرد که آیا امام را دعوت کند یا خیر؟ از آنجایی که خانم آن شخص یک زن صالح و نیک بود شوهرش را تشویق نمود تا امام را دعوت کند و شاید امام از روی احتیاج آن پول را برداشته باشد به همین خاطر او را باید مورد عفو و بخشش خود قرار داده شاید که خداوند متعال ما را ببخشد. ❇️بعدا امام را به افطاری دعوت نمود و در پایان افطاری امام را مورد خطاب قرارداد و گفت: امام محترم، شاید متوجه شده باشید که در طول یک سال رفتار من در قبال شما تغییر کرده بود؟ امام گفت: بلی ولی من علت انرا جویا نشدم زیرا بسیار زیاد مشغول بودم. آن شخص گفت: امام محترم از شما یک سوال می کنم امید است که جواب واضح بدهید یک سال قبل و در ماه مبارک رمضان خانم من مقداری پول را بالای طاقچه ی سالن گذاشته بود و فراموش کرد که آنرا بردارد و لکن آن پول بعد از رفتن شما از نظر غایب شد و جستجوی بسیاری کردیم ولی نتوانستیم پیدا کنیم حالا بگویید آیا شما آن را برداشته بودید؟ ❇️امام گفت بلی من آن را برداشته بودم. صاحب خانه از این جواب صریح، مبهوت، متعجب و حیران شد ولی امام سخنان خود را ادامه داده گفت: وقتی که از سالن بیرون می‌رفتم دیدم پنجره باز است و باد تندی هم وزید و پول‌ها را پراکنده و پخش کرد به همین خاطر پول‌ها را جمع نمودم و دقت کردم که اگر پول‌ها زیر فرش و یا روی طاقچه بگزارم ممکن است شما آن را پیدا نکنید و نگران شوید. بعدا امام سر خود را اندوهگین تکان داده به گریه افتاد و در ادامه صاحب خانه را خطاب قرار داده گفت: به نظرت من برای چه چیزی اندوهگینم و گریه می‌کنم؟ حاشا که به خاطر تهمت دزدی که به من میزنی گریه نمی‌کنم، اگرچه این تهمت دردناک است و لکن من بخاطر این گریه می‌کنم که ۳۵۵ روز گذشت و هیچ یکی از شما یک صفحه‌ای قرآن کریم را هم نخواندید و اگر قرآن کریم را یک بار باز می‌کردید البته پول را در آن پیدا می‌کردید. بعدا صاحب خانه به عجله قرآن کریم را آورده باز کرد و پول ها کامل در آن بود. 👌👌👌👌تبصره: این است حال برخی مسلمانان که قرآن کریم را در یک سال یکبار هم باز نمی‌کنند ولی خود را مسلمان واقعی می‌دانند😳😳😳 الهی! مارا از این جمله اشخاص غافل و دور از قرآن‌کریم مگردان و قرآن را در بین ما «مهجور» مگردان🤲🏼 @javadheidari110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼حجت الاسلام امیر صالحی 🌸کارشناس فقه مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🌺🌹🌺 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال استاد امیر صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/amirsalehi110
❓وقتی حال مان خوب نیست چه کاری می توانیم بکنیم؟ ۱ - حال بد خودمان را کتمان نکنیم، به خصوص مقابل نزدیکان و افراد صمیمی خانواده خودمان؛ اگر حال بدی را تجربه می‌کنیم بهتر است ماسک و نقاب حال خوب نزنیم. مثلا: به خانواده و یا زمانی‌که سرکار هستیم می‌توانیم به همکاران خود این پیش زمینه را بدهیم که "امروز حال خوبی ندارم ، لطفا رعایت کنید". این رفتار بسیار بهتر است از اینکه نقش بازی کنیم یا بالا و پایین بپریم و به خودمان تلقین کنیم که "حالم خوب است و مشکلی نیست". ۲ - وجود یک حال بد را در خودمان هضم کنیم و مراقب باشیم ترکش‌ها و پیامدهای این حال بد گریبان‌گیر سایرین نشود؛ (به کسی گیرندهیم و یا بدخلقی نکنیم) سعی کنیم خویشتن‌دار باشیم و مراعات کنیم که دیگری را در این مقطع از خودمان نرنجانیم. ۳ - فردی مطمئن و قابل اطمینان داشته باشیم که بتوانیم با او حرف بزنیم. بودن یک فرد قابل اعتماد یا یک راهنما و همراه که بتوانیم احساسات و حال بد خود را با او به اشتراک بگذاریم و ما را به درستی درک کند، کمک می کند که تاحدی آرام شویم. لازم نیست که این فرد حتماً کنار ما باشد؛ بسته به میزان تسلط و مهارت همدلی آن فرد، گاه ارسال پیام یا صحبت تلفنی می‌تواند ما را آرام سازد. ۴ - به دیگران کمک کنید یا کاری برای کسی انجام دهید. احسان و انفاق و کمک به دیگران پیش ازگیرنده کمک، موجب «حال خوب» خود کمک کننده می شود. نتایج یک پژوهش که در مجله‌یEmotions چاپ شده است نشان می‌دهد: «فعالیت‌های اجتماعی باعث احساسات مثبت بیشتری در افراد و شکوفایی عاطفی آنها می‌شوند». ۵ - به حال بدتان معنا بدهید؛ مثلاً اگر به دلیل یک شکست، دچار حال بد هستید، آن را این گونه معنی دار کنید که در حال گذار به یک زندگی جدید و بهتر هستید و این حال بد، برای رسیدن به حال خوب یک گذرگاه است. البته شاید نتوان همه حالات بد را معنی دار کرد. پس بهتر است به جای غمگین شدن به خاطر حال بد و بدتر کردن حال خود، واقعیت را بپذیرید و با شرایط کنونی کنار بیایید و بدانید که هیچ حالی ماندگار و دائمی نیست: " همه ، گاهی حال شان بد می شود و حالا نوبت من است." @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°~|••🌸🎥••|~° . •📺‌• . 🔹یک‌دقیقه‌با‌اهل‌سنت . 🔹انکار فضائل حضرت امیرالمومنین👈حذف نام حضرت علی-علیه السلام-از تفسیر آیه مباهله.!!!! . . 🔺ارائہ←علی نعمتی . ⭕️|• ⭕️|•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ اطعام مسکین ویتیم واسیر در یک روز بود، نه سه روز🛑 نقلی که میگوید اهل بیت(علیهم السلام) سه روز پیاپی غذای خود را به فقیر ویتیم واسیر دادند وتمام این مدت گرسنه ماندند، وحتی در برخی کتب بنا به نقلی منسوب به جابر بن عبدالله انصاری گفته شده که حسنین(علیهما السلام) از شدت گرسنگی می‌لرزیدند!، منشأ این نقل از منابع اهل سنت است نه از امامان ما (علیهم السلام). روایت امام صادق(علیه السلام) از آن واقعه بنا بر آنچه در تفسیر قمی ودر تفسیر مجمع البیان به نقل از تفسیر قمی آمده، اینست که: «نزد حضرت فاطمه(علیها السلام) مقداری جو بود. با آن «عَصیدة» (کاچی، نوعی حلوا) درست کردند. هنگامی که آماده شد وآنرا پیش رویشان گذاشتند مسکینی آمد وگفت: مسکینم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) برخاست ویک سوم آنرا به او داد. طولی نکشید که یتیمی آمد وگفت: یتیمم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) برخاست ویک سومِ دوم را به او داد. سپس اسیری آمد وگفت: اسیرم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) یک سوم باقیمانده را به او داد. بدین ترتیب خودشان آنرا نچشیدند. وخدای سبحان این آیات را در شأنشان نازل کرد.» همانطور که مشاهده میشود در روایت امام صادق(علیه السلام) تمام ماجرا در یک روز بوده نه سه روز. شیخ مفید نیز در کتاب «مسار الشيعة»، تاریخ این ماجرا را در شب بیست وپنجم ذي الحجة، یعنی مجموعاً در یک شب، ونزول سورۀ انسان را در فردای آن، روز بیست وپنجم گفته است. نکتۀ دیگر راجع به روزه بودن اهل بیت(علیهم السلام) در آن روز ونیز علت روزه، در این روایت حرفی از نذر وروزه وافطار نیامده ومیماند تعبیر آیۀ شریفه که میفرماید ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْر﴾(انسان: ٧) واز آن فهمیده میشود که این اطعام در پی وفای به یک نذر بوده. شیخ مفید در کتاب «مسار الشیعة» سخن از روزه آورده وبر اساس سخن ایشان این نذر، نذر روزه واین اطعام بهنگام افطار بوده. اما اینکه سبب این نذر چه بوده؟ آیا حسنین(علیهما السلام) مریض بودند واین روزه به نیت شفای ایشان بوده؟ وآیا این نذر پیش یا پس از بکار بستن راههای طبیعی درمان بوده؟ گرچه همۀ اینها محتمل است اما نقل معتبری در این خصوص نیست ونمیتوان بطور حتم نسبت داد. اما راجع به روزه بودن حسنین(علیهم السلام)، شیخ مفید گرچه نزول آیه را در حق امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن وامام حسین(علیهم السلام) بیان کرده اما تصدق وروزه بودن را تنها به امیرالمؤمنین وحضرت فاطمه(علیهما السلام) نسبت داده وحرفی از روزه بودن حسنین(علیهما السلام) نیاورده. دربارۀ ذکر فضائل اهل بیت(علیهم السلام) والگوگیری از آن بزرگواران، مرحوم شیخ صدوق حدیثی از امام رضا(علیه السلام) نقل می‌کند به این مضمون که مناقب وفضائل ما اهل بیت را از خودمان بگیرید واز مخالفانمان نقل نکنید؛ زیرا مخالفان ما دربارۀ فضائل ومناقب ما اخباری را جعل کرده‌اند!؛ «إنّ مخالفينا وَضَعُوا أخباراً في فضائلنا!»1️⃣ ای کاش به مفاد این فرمایش امام رضا(علیه السلام) عمل میشد.. اگر فرضاً هیچ ملاکی برای ترجیح روایت امام صادق(علیه السلام) بر خبرِ منقول از دیگران نمیبود همین غیرطبیعی بودنِ سه روزِ پیاپی گرسنگی کشیدن واکتفا به آب، وعدم اهتمامِ سرپرست خانواده به تهیۀ غذایی دیگر در هر روز پس از هر انفاق، خصوصاً با آن وصفِ منقول نسبت به حسنین(علیهما السلام) که می‌لرزیدند وبا آن شدت ضعفی که نسبت به حضرت زهرا(علیها السلام) نقل میشود، ونیز با ترسیم چنین تصویری از پیامبر رحمت(صلّی الله علیه وآله) که سه روز پیاپی از اهل بیتش بی‌خبر باشد!، اینها قرائنِ استبعادی ونشانه‌های غیرواقعی بودن آن خبر است. وبا معلوم شدن این حقیقت که آنچه در واقعۀ ایثار واز خودگذشتگی در اطعام به مسکین ویتیم واسیر روی داد در یک شب بوده است نه در سه شب، دیگر جایی برای طرح چنین اشکالی نمیماند که چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) به مفاد سفارش پیامبر(صلّی الله علیه وآله) مبنی بر «لا صدقةَ وذو رَحِمٍ محتاج»2️⃣ عمل نکرده باشد وکودکان خردسال وبشدت نیازمند خود را بر دیگران مقدم نکرده باشد. وجهت اطلاع اینکه طرح این اشکال از سوی بنیانگذاران سلفی‌گری، إبن تیمیّه وشاگردش إبن قیّم جوزیّه، وبعنوان دلیلی برای انکار شأن نزول آیات مربوطه در فضیلت اهل بیت(علیهم السلام) بوده است، که اساس آن مبتنی بر نقلی است بی‌اعتبار که ناقلش تنها خودشانند! ــــــــــــــــــــ 1️⃣ عیون أخبار الرضا(علیه السلام) ١: ٢٧٢. 2️⃣ من لا یحضره الفقیه(صدوق، ٣٨١ق) ٢: ٦٨، ح١٧٤٠؛ همان ٤: ٣٦٩، ح٥٧٦٢؛ همان ٤: ٣٨١، ح٥٨٢٨؛ الإختصاص(مفید، ٤١٣ق): ٢١٩. @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ قتل عُمر بن خطاب در ماه ذي‌الحجة بوده است، نه ربیع‌الأول؛ تاریخ قتل عُمر بن خطاب در تمام منابع تاریخی -اعم از شیعه و سنی- بدون استثناء در ماه ذی‌الحجه و در روزهای آخر این ماه گفته شده است. اختلاف اقوال در تعیین دقیق روز است؛ روز زخمی شدن و روز فوتش. خنجر خوردنش را اکثر قریب به اتفاق مورخان و تقریباً به اجماع، در بامداد روز چهارشنبه ٢٦ ذی‌الحجه سال ٢٣ق گفته‌اند. و فوتش را اغلب سه روز پس از زخمی شدنش دانسته‌اند. شروع خلافت عثمان را نیز همگی در ابتدای ماه محرّم گفته‌اند. بهرحال شهرت جرح و قتل عُمر بن خطاب در ماه ربیع‌الأول، پایه و استنادی علمی ندارد و بر خلاف اجماع مورخان و لذا فاقد اعتبار است. 📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٤: ٢٩٩ و ٣٠٠. ــــــــــــــــــــ ❖ جهت تسهیل مراجعه به منابع، عنوان برخی منابع کهن و نیز برخی منابع میانی و متأخر که به ذکر تاریخ قتل عمر بن خطاب یا تاریخ شروع خلافت عثمان پرداخته‌اند در پی آمده است: - الطبقات الكبرى (ابن سعد، ٢٣٠ق)، ج٣، ص٣٦٤ و ٣٦٥؛ - تاریخ خليفة بن خياط (٢٤٠ق)، ص١٠٩؛ - التاريخ الصغير (بخاري، ٢٥٦ق)، ج١، ص٧٥؛ - أنساب الأشراف (بلاذري، ٢٧٩ق)، ج١٠، ص٤٣٩؛ - تاريخ اليعقوبي (٢٨٤ق)، ج٢، ص١٥٩؛ - المعجم الكبير (طبراني، ٣٠٦ق)، ج١، ص٧٠، ح٧٢، ٧٣ و ٧٤؛ - تاريخ الطبري (٣١٠ق)، ج٣، ص٢٦٥ و ٢٦٦؛ - همان، ج٤، ص١٩٣؛ - التنبیه والإشراف (معسودي، ٣٤٦ق)، ص٢٥٠ و ٢٥٣؛ - مروج الذّهب (مسعودي، ٣٤٦ق)، ج٢، ص٣٠٤ و ٣٣١؛ - مسار الشيعة (شيخ مفيد، ٤١٣ق)، ص٢٣؛ - الإستيعاب (ابن عبد البر، ٤٦٣ق)، ج٣، ص١١٥٢؛ - تاريخ مدينة دمشق (ابن عساكر، ٥٧١ق)، ج٤٤، ص٤٦٤ و ٤٦٧؛ - الكامل في التاريخ (ابن أثير، ٦٣٠ق)، ج٣، ص٥٢؛ - وفيات الأعيان (ابن خلكان، ٦٨١ق)، ج٣، ص٤٣٩؛ - العدد القوية لدفع المخاوف اليومية (علي بن يوسف حلي(برادر علامه حلي)، حدود ٧٠٥ق)، ص٣٢٨؛ - الوافي بالوفيات (صفدي، ٧٦٤ق)، ج٢٢، ص٣٠٤؛ - البداية والنهاية (ابن كثير، ٧٧٤ق)، ج٧، ص١٥٥ و ١٥٦؛ - مجمع الزوائد (هيثمي، ٨٠٧ق)، ج٩، ص٧٩؛ - فتح الباري (ابن حجر عسقلاني، ٨٥٢ق)، ج٩، ص١٥؛ - المصباح (جُنة الأمان الواقية وجَنة الإيمان الباقية) (شيخ إبراهيم كفعمي،٩٠٥ق)، ص٥١١ و ٥١٥؛ - بحار الأنوار (علامه مجلسي، ١١١١ق)، ج٥٥، ص٣٧٢؛ - الكُنى والألقاب (شيخ عباس قمي، ١٣٥٩ق)، ج٣، ص١٦٧؛ - مستدرك سفينة البحار (شيخ علي نمازي شاهرودي، ١٤٠٥ق)، ج٢، ص٢١٦. @javadheidari110