eitaa logo
برگ و بار ...✒️
706 دنبال‌کننده
704 عکس
1 ویدیو
1 فایل
مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی صفحه ی اینستاگرام: Javad.Mohaddesi@ کانال ایتا: javadmohadesi@
مشاهده در ایتا
دانلود
📄 «برگی از کتاب» اینکه گاهی دنیا را به سان یک زندان می‌بینی و خود را در غریب آباد این جهان گرفتار وحشت و تنهایی می یابی ، جرقه ای از روح عطشناک توست که به جهانی برتر و والاتر ، ابدی و جاودانه ، نامحدود و بی پایان وابسته است. در این «جا» ، حس میکنی به تمام خواسته هایت نمی‌رسی ، دل و جانت ، اشباع نمی‌شود ، مست عشقی هستی که دنیا پاسخگوی آن نیست. «احساس غربت»، در جهان بازتابی از آن بعد ابدیت خواهی و خس خلود و جاودانگی طلبی روح توست. «از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر؟...ننمایی وطنم؟...» مسأله بزرگی است که اندیشه ی انسانها را در طول قرن های بیشمار به خود مشغول داشته است. آنکه فلسفه ای برای زیستن خویش نمی‌بیند می‌گوید: زندگی کردن من، مردن تدریجی بود آنچه جان کَند تنم، عمر حسابش کردم و... راست می‌گوید اگر... خدا در زندگی اش نباشد! زندگی بدون اعتقاد به خدا و معاد و معنویت ، جهنمی است که انسان در آن می‌سوزد و زندانی است که همواره رنج می دهد و مرگی است بنام زندگی... بیماریهای جدید روانی و افسردگی های روحی ، زاییده ی غربت روح انسان در تبعیدگاه زمین است. باور آخرت ، زندگی را سرشار از امید می‌سازد. اگر حیات جاودانه ی پس از مرگ نباشد، چه فلسفه ای برای زیستن می‌توان یافت؟ آری ... تنها در آخرت گرایی است که می‌توان به غریزه ی نیرومند «حس خلود» و علاقمندی به جاودانگی و از بین نرفتن ، پاسخی قانع کننده داد و به راز بقا دست یافت. . . . 📎برگرفته از کتاب «خط سبز سلوک» اثر:جواد محدثی 🔷 🔷 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
▫️حکمت سی و یکم نهج البلاغه، قسمت دوم
1.82M
▶️ شرح حکمت های نهج البلاغه 🔸حکمت سی و یکم _قسمت دوم 🎙 استاد جواد محدثی 🔹 🔹 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
▫️«قاب خاطره» 📌خرداد ماه ۱۳۶۲ محوطه حیاط سپاه قم در میدان راه آهن در جمع برادران پاسدار سپاه ، در مراسم معرفی فرمانده جدید سپاه قم ، زنده یاد مرحوم شهید حجة الاسلام نبوی و سخنرانی ایشان در جمع. 🔸 یکی از پاسدارانم سپاه حربه بر دوشم لباس سبز رویش گشته تن پوشم کنون خون حسینی در رگم جاریست مرید پاکباز مرشد و پیر جمارانم و موج شطّ خونِ روزگارانم یکی از پاسدارانم... ▫️گزیده ای از شعر «یکی از پاسدارانم» سروده جواد محدثی/شهریور ۱۳۵۸ 🔸 📎بمناسبت ۲ اردیبهشت،سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🔶 🔶 🍃کانال برگ و بار‌... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی 🌐 eitaa.com/javadmohadesi 🆔 Instagram: javad.mohaddesi
« قبله ...🕋 » ز دامان سیاه آسمان ، تیغ سحر از بطن تاریک افق ، سر زد جهان از انفجار فجر، روشن شد نسیم عِطر آلود بهشتی ، حلقه بر در زد فشار پنجه ی شب بر گلوی صبح ، پیدا بود که از گلدسته ی مسجد مؤذن ، نغمه ی «الله اکبر» زد. شراب خواب، از جام دو چشمم ریخت دلم در در بیکرانْ آفاقِ سرشار از خدا ،پَر زد. به سوی «قبله» رو‌ کردم نمازم جلوه ی راز و نیازم بود نشان سوز و سازم بود. در آن معراج تنهایی، هزاران و هزاران چهره را دیدم که از هر سو ، ز شرق و غرب این عالم «جهت» را جستجو کردند هزاران و هزاران چهره ی پاک خداجویان درون خانه ها، محراب ها، در دشت و صحراها درون مسجد و معبد زِ کنج انزوای بند و زندان ها، به آب عشق حقجویی وضو کردند زن و مرد و جوان و پیر سیاه و زرد سفید و سرخ نژاد ترک و بربر ، رومی و زنگی عجم ، هندی ، عرب ، افغان به سوی قبله رو کردند همه با یک زبان، در یک جهت، با خالق خود ، گفتگو کردند *** سکوت بامدادی بود میان موج های ساکت و بی حرف به گوشم می‌رسید آهنگ شورانگیز و زیبای نیایش ها من از عمق سکوت سرد طنین عاشقان را می‌شنیدم از زبان صبح فضا از نغمه ی تسبیح و تکبیرِ سحر خیزان دلاویز و معطر بود دل هستی پُر از «الله اکبر» بود من از برق نگاهم در پگاه، آن روز می‌دیدم مسلمانان عالَم را _ دوانده ریشه در اعماق _ که دهها نسل ، اندر راستای تنگه ی تاریخ هماره ، هرکجا ، هر روز و صبح و ظهر و عصر و شام به هنگام نیایش ، چهره ی خود را به سوی قبله می‌گیرند پس از عمری به آن «سو»، روی آوردن همیشه در ستیز و صلح و مرگ و زندگانی شان پس از عمری به سوی کعبه شان بودن اندر واپسین دم هم ، به سوی قبله می میرند! به کانون فروغ افروز خود دلگرم و پابندند که بیدارند و آزادند نه در گردن طناب بردگی دارند نه در سر ، خواب ،در پا ، بند نه با شرق و نه با غرب اند نه با هر جبهه ای با شیوه ی خصمانه ، هم پیمان و پیوندند چنین نسلی ، به روی مرگ می‌خندند! *** الا ... ای قبله ، ای رمز محبت ها و الفت ها و وحدت ها الا... ای مظهر اندیشه ی توحید نشان جاودانِ روحِ ملت ها، تجلی گاه شورانگیز فکرِ امتی آگاه تو کانون همایشگاه میلیون ها دل روییده از خونی تو مغناطیس دلهایی و ما ، با روح آتشناک و پاکی ، کهربای کعبه را چون «کاه» ! الا ! ای ملت حق ، ای مسلمان ، وارث توحید ابراهیم هم اکنون پرچم توحید بر روی زمین افتاده خاک آلود ، خون آلود حقیقت ، رهروان تازه می‌خواهد ! هجوم سخت دشمن را ، مگر بر خانه ی ایمان نمی‌بینی ؟!... ردا پوشانِ شرکِ شوم، درون مسجد توحید، میان معبد «الله» برای خویشتن ، بتخانه می‌سازند مسلمان...! ای گرفته رایت خونین حق بر دوش، چرا از جا نمی خیزی؟! خطر در راه و طوفان در خروش و دشمن حق در کمین، _ کین توز،بیش از پیش _ و زخم ضربه ، هم از جانب بیگانه ،هم از خویش ، هماورد تو تا دندان ، زره پوش است نبردی سخت در پیش است چرا بر پا نمی‌خیزی؟... ✍🏼جواد محدثی / زندان اصفهان۲۲ شهریور ۵۷ 🔰 🔰 🍃کانال برگ و بار ... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی 🌐 eitaa.com/javadmohadesi
▫️حکمت سی و یکم نهج البلاغه - قسمت سوم
1.87M
▶️ شرح حکمت های نهج البلاغه 🔸حکمت سی و یکم_قسمت سوم 🎙استاد جواد محدثی 🔹 🔹 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
718.1K
💠 نیایش مدیرانه... ▫️قسمت اول 🤲🏼 الهی... به من آموختی که وجهه و وجاهت ،وسیله ی امتحان است و محبوبیت و مقبولیت ، دام شیطان! 🎤 استاد جواد محدثی 🔳 🔳 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
روح مطهّر ». 🌾 زندگیت مرتضی و روح توست،مطهّر یاد تو زنده است و نام توست معطّر خامه ی تو رهگشای وادی توحید کِلک تو، روشنگر پیامِ پیمبر ای سخنت دلنشین و لحن تو شیرین قند بیانت چو شهد، اگرچه مکرّر ای به قلم یکّه تاز معرکه ی حق یک تنه باخصم بیشمار ، برابر تشنگی عقل را تو چشمۂ زمزم روح عطشناک را عطیّۂ کوثر ای تو برای همه مربّی و استاد ای ز امام عزیز ، پارۂ پیکر زنده شد از خون تو شریعت اسلام نهضت ایران گرفت رونق دیگر خون تو موجی بیافرید خروشان میهن ما را فرا گرفت ، سراسر کشتۂ حق گشتی و شهید شرافت تا که رسیدی به آن مقام مقدّر قامت سبز تو سرخ شد ز شهادت از غم تو خون گریست دیدۂ رهبر خانۂ ایمان به نام توست مصفّا خاطر ما در غیاب توست مکدّر 🔺قم/ جوادمحدثی/ اردیبهشت ۶۰ 🔲 🔲 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ حکمت سی و یکم نهج البلاغه،قسمت چهارم
2.09M
▶️ شرح حکمتهای نهج البلاغه 🔸حکمت سی و یکم_قسمت چهارم 🎙 استاد جواد محدثی 🔹 🔹 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 پیشوای صادقان (بمناسبت سالروز شهادت صادق آل محمد علیه السلام)🥀 ای خورشید مدینه ی ایمان و دانش ! ای تجسم صبر و اخلاق و بینش! مکتب الهی تو به وسعت تاریخ است، کدام معلم را می توان نام برد که به اندازۂ تو تربیت یافته ی مکتب عترت داشته باشد؟ کدام حوزه است که شاگردی تو ،بر سر درِ آن نقش نبسته است ؟ کدام فقیه است که خوشه چین خرمن حدیث تو نیست ؟ کدام کتاب فقهی است که عطر صادقی ، از اوراق آن به مشام نمی رسد؟ کدام دانشمند است که وامدار علوم تو نیست؟ ای امام صادق! ای ناصر حقایق ! ای گرفتار ظلم منصور دوانق ! حیاتت ، حیاتبخش بود و شهادتت ، غمبار! چشمه ی جود و معدن علم و اسوۂ حلم بودی و بندۂ شایسته ی پروردگار. وارث علوم رسالت بودی و ترجمان معارف ناب قرآن. عطر و بوی محمد«ص» را می دادی ، و مهابت و شکوه او را داشتی و جلوۂ دوبارۂ علی بودی. اینک، هر که جعفری است ، وامدار مکتب توست و هر که صادقی است ، شیعه اهل بیت است. حق و صدق ، علم و فضل ، جود و کرم ، تقوا و زهد ، عفو و ایثار ، فتوت و احسان در کلام و سیره تو ، تجلی یافته است. شهادت مظلومانه ات، داغی است بر دل ، و مزار غریب تو در بقیع ، شاهدی است بر مظلومیت عترت پیغمبر. زود است که جهان ، به ژرفای علوم و بلندای اندیشه و وسعت نگاه تو پی ببرد. به امید روزی که دنیا ، سر خضوع بر آستان کمال و مقامت نهد و بشریت دست نیاز به طوبای حکمت و عرفانت برآورد ! ✋🏼سلام خدا و عرشیان بر تو باد ! 🖋«جواد محدثی» ▪️ ▪️ 🍃 کانال برگ و بار مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
ویروس شَک...!! در عصر ارتباطات، رسیدن به « اطمینان » شرط تندرستی و مصونیت از آفات است. اطمینان در خبرها ،نقل قول ها ،ادعاها فیلم، گزارش، کلیپ، پست، غذا ، هوا، سطوح ، امکانات، درآمد ها ،مصرفها، وسایل ، تماس ها، فضاها و... شک و ابهام ،یک « ویروس » است، از آدمهای مشکوک بترسیم از وعده های مشکوک گول نخوریم ، وارد جریانهای مشکوک نشویم ، قراردادهای مشکوک را امضا نکنیم ، از تماسهای مشکوک بهراسیم ، حرفهای مشکوک را نپذیریم ، چهره های مشکوک را به پستهای کلیدی نگماریم ، از درآمدهای مشکوک حذر کنیم ، به جلسات مشکوک نرویم ، به سایت های مشکوک سر نزنیم، به شایعات به دیدۂ شک نگاه کنیم ، ازحمایت های مشکوک نگران شویم ، حرفهای بی سند را به راحتی قبول نکنیم. همچنانی که ز پل می گذریم ، از« پلِ شک» هم عبور کرده به « ساحل یقین » برسیم. به قول شهید مطهری : « شک ،گذرگاه خوبی است ، ولی توقفگاه خوبی نیست » 📚 جواد محدثی 🔻 🔻 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
468.5K
💠 نیایش مدیرانه... ▫️قسمت دوم 🤲🏼الهی... ساعات کاری ، میدان تلاش است و نفوذ اداری، عرصه ی اقدام و عمل. مبادا که این فرصت... 🎤 استاد جواد محدثی 🔳 🔳 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
✉️گرچه بزرگ شده ای... دخترم! می‌شد این حرفها را رو در رو با خودت بگویم، مثل خیلی وقت‌ها که به صحبت می‌نشینیم و حرف می‌زنیم ولی اینکه می‌نویسم ، میتواند ماندگارتر باشد. حتماً گاهی آرزو می‌کنی کاش پدرم حال و هوای ما جوانان را درک می‌کرد. من هم گاهی آرزو می‌کنم کاش دخترم عمق تجربه های زندگی و شناخت لغزشگاه ها و فریب های دنیا را مثل ما پدران می‌فهمید و تجربه شده ها را دوباره نمی آزمود. درست است که تو هم درک و شناخت و احساس و تشخیص و پسند داری و چشم داری و می‌بینی ولی باور کن که: آنچه در آیینه جوان بیند پیر در خشت خام ، آن بیند باری... دوست دارم خودت را از گنجینه ای مثل «مشورت» و سرمایه ای مانند «ارشاد» و پشتوانه ای همچون «نظارت» و پشتیبانی مثل «پدر و مادر» محروم نکنی. دخترم! دوستی، بازهم دوستی و دوستی! دوستانت به تعبیر امام علی(ع)،مثل وصله ای برای لباس تو هستند. این وصله ها باید با روح و روحیات تو جور باشد.گاهی ناجورها، دیر بروز و ظهور می‌کنند و وقتی انسان متوجه ناجوری این وصله می‌شود که کار از کار گذشته است!فقط خواستم یادآوری کنم. دخترم! با همه ی گلایه هایی که از اوضاع زمانه داریم،الحمدلله زمانه ی خوبی است،نسیم های خدایی می‌وزد.اگر نتوانی غنچه ی فطرت را در مسیر این نسیم ها قرار دهی و شکوفا کنی،بعدها شاید دچار حسرت شوی. 💌 برگرفته از کتاب «گیرنده:دخترم» مجموعه ای زیبا از نامه های مشاهیر به دخترانشان 🌹میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر بر تمامی دختران مسلمان خجسته باد🌹 💌 💌 🍃کانال برگ و بار مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
▫️حکمت سی و یکم نهج البلاغه،قسمت پنجم