eitaa logo
جرعه‌نوش
321 دنبال‌کننده
95 عکس
23 ویدیو
4 فایل
من جرعه‌نوشِ بزم تو بودم هزار سال کی ترک آب‌خورد کند طبع خوگرم سیاهه‌های علی احسان‌زاده @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
شانزده سال پیش در همین روزها اولین بار بود که دیدم بعد نماز صبح حرم، دوستانم گوشه‌ی صحن قدس نشسته‌اند رو به گنبدی که فقط کمی از بالای آن پیدا بود و شعر می‌خوانند و زار زار گریه می‌کنند، تعجب کردم. گمان کردم اتفاقی افتاده یا کسی روضه می‌خواند. با احتیاط نزدیک رفتم؛ داشتند خطاب به امام رضا علیه‌السلام شعر می‌خواندند و دم گرفته بودند. شاید قبل از آن، هیچ وقت با امام رضا حرف نزده بودم. مشهد مساوی بود با بازی کردن در حرم و سوغات خریدن و عطر و تسبیح و انگشتر، نهایتاً تلاش برای لمس ضریح و نماز خواندن پشت حاج‌آقا راشد یزدی. نمی‌دانستم باید امام را "زیارت" کنم. اولین بار بود که به امام خطاب می‌کردم و با خود خودش حرف می‌زدم. آن هم نه حرف زدن عادی، او را مدح می‌کردم و از محبتم به او می‌گفتم. ناگاه احساس کردم پرچم روی گنبد برای من تکان می‌خورد و علامت می‌دهد، می‌رقصد و دل می‌برد. ناگهان متوجه شدم که دارم گریه می‌کنم. عمیقاً احساس کردم دوستش دارم، عاشق امام رئوف شده بودم. از آن وقت بود که حرف زدن با امام را یاد گرفتم. از آن سال تا حالا به او می‌گویم "گوشه‌ی صحن قدستو به هر دو عالم نمی‌دم". از آن زمان، عاشق زیارت شدم و بارها دلم برای امام رضا تنگ شده. هنوز هم گوشه‌ی صحن قدس بهترین جای حرم است. و من مدیونم به آنان که این لذت را به من چشاندند. مدیونم به سید احمد. https://eitaa.com/jorenush/187
"قدرت روایت‌کردن، یا جلوگیری از تشکیل و ظهور سایر روایت‌ها، جایگاه مهمی در فرهنگ و استعمار دارد و یکی از روابط اصلی میان آن‌ها را شکل می‌دهد. مهم‌تر از همه این‌که کلان‌روایت‌های رهایی و روشنگری مردم جهانِ استعماری را بسیج کردند تا به پا خیزند و سلطه‌ی استعماری را براندازند. در این فرایند، اروپاییان و آمریکایی‌های بسیاری نیز توسط این داستان‌ها و قهرمانانشان به جنبش درآمدند و آن‌ها نیز برای روایت‌های جدیدی از تساوی و جامعه‌ی انسانی جنگیدند." (ادوارد سعید، فرهنگ و امپریالیسم) https://eitaa.com/jorenush/188
"برای زدودن افسانه‌ها و کلیشه‌های شرق‌شناسی، باید به جهان فرصتی داد تا مسلمانان و شرقی‌ها را در حال تولید شکل جدیدی از تاریخ، نوع جدیدی از جامعه‌شناسی، و آگاهی فرهنگی جدیدی دید." (، شکست هژمونی، ترجمه و تدوین: دکتر حسین نظری، تهران: ترجمان، دوم: ۱۳۹۸، ص ۵۰) https://eitaa.com/jorenush/189
✍ یک: مرحوم آیت‌الله سید رضی شیرازی: «مرحوم میرزا علی آقا، فرزند مرحوم میرزای نائینی، انسان بسیار فاضل و صالحی بود. ایشان از قول پدرش نقل می‌کرد که در جریان تنباکو، ما در سامره بودیم. یک شب مرحوم میرزا شاگردانش را جمع کرد و گفت: «می‌خواهیم برای تحریم تنباکو به تهران تلگرافی را مخابره کنیم. هر یک از شما متنی را بنویسید که هر کدام مناسب‌تر بود،‌‌ همان را بفرستیم.» پس از مدتی همه جمع شدیم و متن‌هایی را که تهیه کرده بودیم به میرزا ارائه کردیم. ایشان همه را مطالعه کرد و آن‌ها را زیر تشکی که روی آن نشسته بود، گذاشت و متنی را از زیر تشک بیرون آورد و چنین خواند: «بسم الله الرحمن الرحیم الیوم استعمال توتون و تنباکو بأیّ نحوکان در حکم محاربه با امام زمان (صلوات الله و سلامه علیه) است. الاحقر محمدحسن الحسینی.» میرزا حسین نائینی می‌گوید: «میرزا پس از قرائت این تلگراف فرمود که این تلگراف از ناحیه‌ی مقدسه‌ی حضرت حجت (ع) شرف صدور پیدا کرده. نظر شما چیست؟ ما با شنیدن این جمله چیزی نگفتیم و همه تسلیم شدیم و دانستیم که لزوماً این تلگراف باید مخابره شود و غیر از آن نابجاست.» («میرزای شیرازی با تکفیر ناصرالدین شاه مخالفت کرد»، مصاحبه‌ی محمدرضا اسدزاده با آیت‌الله سید رضی شیرازی، خبرآنلاین.) https://eitaa.com/jorenush/190
✍ دوم: در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیسی و روسی که حملات و هجوم‌ها به ملت شیعه اوج گرفته بود، مرحوم آیت‌الله‌العظمی نائینی خیلی پریشان بودند و نگران از این‌که این وضع به کجا خواهد انجامید، نکند این کشور محبّ و دوستدار امام زمان (عج) از بین برود و سقوط کند و... . در همین حال، شبی به امام عصر (عج) متوسل می‌شوند و در حال توسل و گریه و ناراحتی در عالم رؤیا می‌بینند: دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده و در حال افتادن است. در زیر این دیوار، یک عده زن و بچه نشسته‌اند و دیوار دارد روی سرشان خراب می‌شود. مرحوم نائینی وقتی این صحنه را می‌بیند به‌قدری نگران می‌شود که فریاد می‌زند و می‌گوید: خدایا! این وضع به کجا خواهد انجامید؟ در این حال می‌بیند که حضرت ولی عصر (عج) تشریف آوردند و دست مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده و در حال افتادن بود، گرفتند و آن را بلند کردند و آن را سر جایش قرار دادند و فرمودند: «این‌جا شیعه‌خانه‌ی ماست؛ می‌شکند، خم می‌شود، خطر هست، ولی ما نمی‌گذاریم سقوط کند. ما نگهش می‌داریم.» (خبرگزاری حوزه، به نقل از: مجله‌ی امان، فروردین 1385، شماره‌ی 1، برگرفته از: کتاب «میر مهر»، مسعود پورسیدآقایی (با اندک تصرف).) https://eitaa.com/jorenush/191
✍ سوم: «آقای سید محمدرضا کشفی- فرزند مرحوم آقا سید مهدی کشفی- از پدرش نقل می‌کرد: در سنه‌ی 1358 ه‍.ق پیش از وقایع شهریور 1320 ه‍.ش در قم ساکن بودم. پیش خود تصمیم گرفتم که برای بهبود اوضاع اجتماع، به ختم دعای سیفی پردازم. در این وقت، نامه‌ای از مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی دریافت داشتم که مرقوم فرموده بودند: لازم نیست شما ختم بگیرید؛ امام زمان علیه‌السلام ناظر و مراقب احوال است، هر وقت مصلحت ببینند، اوضاع را دگرگون خواهند فرمود.» (نشان از بی‌نشان‌ها، جلد 1، ص 71.) https://eitaa.com/jorenush/192
✍ چهارم: جواد منصوری: «[آیت‌الله] میرزا جواد آقا تهرانی که یکی از معتمدین حضرت امام در مشهد بود، سال 57 در خواب، حضرت ولی‌عصر را زیارت می‌کنند. حضرت می‌فرمایند: تا دویست روز دیگر کار تمام است. میرزا جواد آقا هم طی پیغامی جریان را به اطلاع امام می‌رسانند.» (محمدعلی الفت‌پور، حاشیه‌های مهم‌تر از متن، ص 174، به نقل از: خاطرات جواد منصوری، ص 255.) https://eitaa.com/jorenush/193
✍ پنجم: مرحوم محمود مرتضایی‌فر (معروف به وزیر شعار): «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام (ره) پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند.» آقای طالقانی گفت: «امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود.» بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفت‌وگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید تا این‌که آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند. حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت. ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت: «نه؛ نه؛ اصلاً مسأله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم؛ در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان(عج) است.» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد.» https://eitaa.com/jorenush/194
✍ ششم: آیت‌الله سید علی‌اکبر قرشی: «سال‌ها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یک روز در ارومیه شنیدم که آیت‌الله خزعلی در یک سخنرانی عمومی مطلبی قریب به این مضمون گفته است: «امام زمان (عج) در جریان پیروزی انقلاب دوبار به رهبر انقلاب، امام خمینی پیام پیروزی داده است و هدایت فرموده است و این دو پیام به وسیله‌ی شخصی بزرگوار و معنوی به نام «لطیفی»[1] که ساکن تهران است و من او را می‌شناسم، به امام خمینی ابلاغ گردیده است.» این مسئله برای من خیلی عجیب آمد و سعی کردم به حقیقت آن پی ببرم. تا اینکه چند ماه بعد در مجلس خبرگان، آیت‌الله خزعلی را دیدم و در آن مورد از ایشان سؤال کردم. آقای خزعلی مسئله را کاملاً تأیید کرد. گفتم: «پس اگر من این موضوع را کتبی برای شما بنویسم، جواب مکتوب می‌نویسید؟» گفت: «بله، مانعی ندارد، شما بنویسید، من هر دو قضیه را در جواب شما می‌نویسم.» من نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت آیت‌الله خزعلی دامت برکاته. سلام علیکم و رحمة‌الله. راجع به اینکه آقای لطیفی دو دفعه مژده‌ی پیروزی را از طرف امام زمان (عج) به حضرت امام آورد، توضیح فرمایید.» ایشان با خط خود در جواب نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم. 1- پیام به پاریس که فرمودند: «شاه می‌رود، نگران نباشید». امام راحل سؤال می‌کند: «با خون‌ریزی یا بی‌خون‌ریزی؟» می‌گوید: «امام علیه‌السلام فرمود: «بی‌خونریزی». 2- روز بیست‌ودوّم بهمن، پیام مبنی بر این‌که «در خانه نمانید، بیرون بریزید وگرنه کشته خواهید شد.» به‌وسیله‌ی همین پیام، امام خمینی (ره) اعلام فرمود به حکومت نظامی اهمیت ندهید و بریزید بیرون. در نتیجه مردم تهران، بیرون ریختند، حتی خانواده‌های خود را آوردند و در خیابان‌ها نشستند، دیگر در تهران به هیچ وجه امکان آمدن تانک و امثال اینها نبود؛ بنابراین آن توطئه‌ی خطرناکی که در نظر بود تا صدها تانک را وارد تهران کنند و با خون‌ریزی انقلاب را از بین ببرند و محل اقامت امام را بمباران نمایند، منتفی شد.» https://eitaa.com/jorenush/195
این‌ها را نوشتم که یادآوری کنم این نظام را صاحبی دیگر است، دل قوی دار! یکی از ارتکازات غلط ما این است که تصویری که از امام زمان و مهدویت ارائه می‌دهیم، تصویر یک شخص گوشه‌گیر است که نشسته تا به او بگویند بیا و ظهور کن. حالا این وسط گاهی هم به استغاثه‌ی یک مومن پاسخ می‌دهد یا یک پارسا را به حضور می‌پذیرد و توصیه‌ای فردی می‌کند. اما امام زمان، "امام" است، "ساسه‌العباد" است، راهبر و راهگشای جامعه‌ی انسانی است. خود او دارد برای فرجش زمینه‌سازی می‌کند و کارها را پیش می‌برد و ما اگر زرنگ باشیم، تلاش می‌کنیم خود را در طرح او قرار دهیم و به کارش بیاییم. با این نگاه، انقلاب اسلامی پدیده‌ای با طراحی و رهبری امام عصر است و نظام اسلامی را او سرپرستی می‌کند. و امام خمینی و امام خامنه‌ای کارگزار و نائب عام او در این طرحند. کمی که دقت کنیم، استدلال و کشف هر دو همین را می‌گویند. ولی این نگاه، اولاً نیازمند تبیین و ثانیاً نیازمند جمع شواهد و روایت‌گری است؛ روایت‌هایی هنری و اثرگذار که تصویر عمومی ما از مهدویت را اصلاح کند و جایگاه حقیقی انقلاب را در دل‌ها تثبیت کند. اگر خدا بخواهد باز هم از این روایت‌ها خواهم گذاشت. https://eitaa.com/jorenush/196
امام خامنه‌ای در ۲۱ دی ۱۳۸۸ در دیدار نمایندگان عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم فرمودند: «ما اگر در قضایای ۱۸ تیر سال ۷۸ درست عمل کرده بودیم، دستگاه‌های ما درست عمل کرده بودند و «قوه‌ی قضائیّه» آن کاری که باید می‌کرد، کرده بود، و «اطلاعات» آن کاری که باید بکند، کرده بود، مطمئناً امروز ما این قضیه را نداشتیم؛ آن‌جا کوتاهی شد.» https://eitaa.com/jorenush/198
امام خامنه‌ای: «این قضایا، قضایای گذرایی است؛ منتها گذرا بودن یک قضیه معنایش این نیست که برای عبور از آن، تدبیر و تمهید لازم نیست؛ نه، لازم است. بالاخره گردنه‌ی سختی است. می‌گویید ما از این گردنه قطعاً عبور خواهیم کرد. اما این عبور، آن وقتی است که با چشم باز، با توجه، با دقت و با حزم لازم انجام بگیرد. باید با تدبیر حرکت کرد. ... انسان وقتی که به صحنه نگاه می‌کند، بایستی ببیند که الان اولویت چیست؛ آن را رعایت کند. ... ما نگاه کنیم ببینیم الان دستگاه چیست. اولویت، مواجهه با آن جریانی است که با از یک حرف به ظاهر قانونی- که البته ضد قانون بود- آمدند یک دعوای انتخاباتی را تبدیل کردند به دعوای با نظام. این یک جریان خاصی است، جریان جدیدی است؛ این را باید شناخت. اگر ما این را مخلوط کنیم با جریان راهپیمایی‌ای که روز ۲۵ خرداد در خیابان اتفاق افتاد، اشتباه کردیم. آن‌ها روز ۲۵ خرداد یک راهپیمایی راه انداختند؛ اما این جریانی که روز عاشورا توی خیابان می‌آید، یا در ۱۶ آذر توی خیابان می‌آید، آن جریان نیست. اگر ما این‌ها را با هم مخلوط کردیم، دچار اشتباه می‌شویم. خیلی‌ها از آن جریان، توی راهپیمایی روز چهارشنبه ۹ دی حضور داشتند. اینی که بنده عرض می‌کنم، حدس نیست؛ اطلاع دارم. خبرهایی به من رسیده که می‌دانم افراد شاخصی هستند که در این راهپیمایی عظیم حضور پیدا کردند. خب، این خیلی اهمیت دارد. ما این را نباید با آن مخلوط کنیم؛ آن یک چیز دیگری بود، یک تحلیل دیگری دارد، استنتاج دیگری بر آن بار است. امروز ما بایست مواجه بشویم با این چیزی که توی کف خیابان است؛ ببینیم این چیست؟ این‌ها از کجا دارند می‌گیرند؟ کی دارد این‌ها را می‌کند؟ چه جوری دارند هدایت می‌کنند؟ این اولویت دستگاه است. ... آن جریانِ دیگر، همیشه قابل دسترسی است؛ آن از دست نمی‌رود. بالاخره یک کسی جرمی مرتکب شده و حرفی زده؛ باید حرفش را بپذیرد. از حرف‌هایی که آقایان می‌زنند، این است که بین معترض و اغتشاشگر بایستی فاصله قائل شد. بله، معترض معنایش این نیست که مسئول نیست؛ . بالاخره حرفی زده، اعتراضی کرده، باید پایش بایستد و مسئولیت آن را قبول کند. اگر بر اعتراض او یک چیزی بار شده که آن چیز مسئولیت قانونی دارد، آن را باید متحمل شود. نمی‌شود بگوید که من همین‌طور یک سنگی انداختم. خب، این سنگ زد شیشه‌ای را شکست؛ این شیشه را باید شما . معترض را از اغتشاشگر جدا می‌کند، منتها این معنایش سلامت معترض نیست؛ معترض هم باید مسئولیت اعتراض خودش را تحمل کند و بپذیرد. منتها این دو جریان را باید و جدا کرد. مقابله با نظام، یک جریان است؛ جریانی که برای این بستر ساخته- ولو ناخودآگاه- یک جریان دیگر است؛ این‌ها را باید از هم تفکیک کرد. به هر کدام باید در زمان خودش و در ظرف خودش رسیدگی کرد.» (۲۱ دی ۱۳۸۸، در دیدار نمایندگان فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم شورای اسلامی) https://eitaa.com/jorenush/199
آیینه‌ی تمام‌نما.pdf
1.78M
؛ مجموعه‌ای از مهم‌ترین پیام‌ها و نوشتارهای امام خامنه‌ای https://eitaa.com/jorenush/201
از سال‌ها پیش، دوست داشتم وجهه‌ی علمی امام خامنه‌ای را بشناسم و دیگران را نیز با این جلوه‌ی کمتر دیده‌شده‌ی ایشان آشنا کنم. وقتی به قم رفتم، در کتابفروشی‌ها، کتاب‌هایی که به قلم رهبر انقلاب می‌یافتم، می‌خریدم. آن کتاب‌ها (آینده در قلمرو اسلام، از ژرفای نماز، طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی (یادداشت‌ها)، روح توحید) خواست آن روزهای مرا برآورده نمی‌کردند. من به دنبال یک کتاب علمیِ از جنس کتب مرسوم حوزوی بودم، ولی آن‌ها از جنس دیگری بودند. می‌خواستم نوع طرح مباحث علمی را توسط آقا ببینم و جایگاه علمی ایشان را دریابم. بر خلاف خواست من، آقا تلاشی برای نمایش وجه علمی‌شان نداشتند. جلوتر که رفتم، متوجه شدم که چیزهای دیگری هم هست و از منظری دیگر، ضرورت‌ها و اهمیت‌ها جابجا می‌شوند. جواهراتی هستند که تا کارکرد آن‌ها را نفهمیم، قدر آن‌ها را نمی‌دانیم و ارزش و غرض از ایجادشان را درنمی‌یابیم. تا آن‌که یک بار، اتفاقی در بین کتاب‌های دست‌دومی که در گوشه‌ای افتاده بودند، چشمم به کتابی با عنوان "حدیث ولایت" افتاد. برداشتم و ورق زدم؛ یکی از مجلدات مجموعه‌ای بود که سخنرانی‌ها و پیام‌های امام خامنه‌ای را گرد آورده بود. چاپ دهه‌ی هفتاد بود. لابلای صفحات آن کتاب، چشمم به پیام اولین سالگرد رحلت امام افتاد. خواندم و دیدم عجب چیزی است. روزی دیگر هم از سر اتفاق، در کتابخانه‌ی فیضیه، جلد اول صحیفه نور را برداشتم و با مقدمه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای بر اولین چاپ آن مواجه شدم. مطالعه‌ی این یکی هم اعجابم را برانگیخت. کم‌کم داشت گره ذهنم نسبت به آثار رهبر انقلاب باز می‌شد و به عالم آقا وارد می‌شدم. به مطالعه‌ی سخنرانی‌ها و نوشته‌های آقا ادامه دادم. یک بار به یکی از بزرگواران که دستی در نشر برخی آثار رهبر انقلاب داشت، گفتم که خوب است برخی از مهم‌ترین پیام‌های امام خامنه‌ای را در یکجا گرد آورید تا در کنار هم در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرد. با تعجب دیدم که آن برادر گفت: آیت‌الله خامنه‌ای یک خطیب‌اند و ما روی سخنرانی‌های ایشان کار می‌کنیم. سال‌ها گذشت و من به دوستان علاقه‌مند، برخی از این نوشته‌ها را معرفی می‌کردم. مدتی است که آن پیشنهادها را یک‌جا جمع کرده‌ام و حالا با کمی ویرایش و یک مقدمه، آن را در اختیار دوستان می‌گذارم. عنوان را از عبارت امام خامنه‌ای در وصف "صحیفه‌ی نور" اقتباس کردم. اگر پیشنهاد یا نکته‌ی اصلاحی بود، منت بگذارید و منتقل کنید. انتشار این جزوه بدون ذکر منبع هم آزاد است. به نظرم خواندن و بازخواندن این مجموعه آن‌قدر واجب و ضروری هست که از این مسائل بگذریم. https://eitaa.com/jorenush/203
🌀 جعل بیانیه موهن به اسم طلاب و مدرسین حوزه های قم، مشهد و تهران 📝 حربه جدید علیه ملت 🔸 طی بررسی‌های بعمل آمده بیانیه بی‌اسم و رسم و مجهول‌الهویه‌ سراسر توهین و خلاف واقعی که در درگاه‌های رسانه‌ای معاندان در حال نشر است، کذب و جعلی می‌باشد. 🔹 اين بيانيه موهن كه با عنوان جعلى طلاب و مدرسين حوزه هاى قم، مشهد و تهران در رسانه‌های ضدانقلاب منتشر شده نشان ميدهد كه دشمنان ملت پس از ناکامی‌های متعدد در برابر امت رسول الله، به تولید بیانیه‌های جعلی و اخبار غیر واقعی روی آورده‌اند. 🔹 حربه‌ای کهنه و پوسیده که بدون شک به رسوایی بیشتر دشمنان و توهین کنندگان به مردم، ارزش‌های دینی و خادمان مکتب و ملت خواهد انجامید. 🌐 خبرگزاری‌حوزه @Manahejj
وقتی بعضی طلاب خودی بیانیه صادر می‌کنند و زیرش می‌نویسند "جمع کثیری از طلاب و اساتید حوزه" بدون این‌که اسمی از اون‌ها بیارند، راه برای این‌طور جعلیات هم باز می‌شه.
بارها اتفاق افتاده که نوجوان یا جوانی از من درخواست سیر مطالعاتی کرده، بنده هم به تناسب، پیشنهادهایی داده‌ام. اگر بخواهم یک طرح کلی از پیشنهادها ارائه کنم، حتماً بخش مهمی از آن، که تامین‌کننده‌ی سرفصل باشد را به و اختصاص خواهم داد. حقیقتاً اگر کسی این دو مجموعه را مطالعه کند، به سطحی راقی از اندیشه‌ی انقلاب اسلامی دست خواهد یافت و بسیاری از شبهات در ذهنش رفع و دفع خواهند شد. بلکه می‌تواند این معارف را پایه‌ی فکر و عمل خود قرار دهد و بقیه‌ی مطالعات و فعالیت‌هایش را بر اساس دیدگاه شفاف و متقنی که از این مجموعه به دست می‌آورد، پی‌ریزی کند. میراث امام خمینی در خصوصاً آنچه در آخرین سال عمر شریفشان باقی گذاشتند، علاوه بر ارائه‌ی دیدگاه انقلابی ایشان و بیان معارف اسلامی و انقلابی، مزیت مهم دیگری هم دارد که عبارت است از انگیزه‌بخشی و حرکت‌آفرینی. پیام‌ها و سخنرانی‌های امام خامنه‌ای هم این دو جنبه را در کنار هم دارند، هرچند به نظرم در وجه تبیینی قوی‌تر و در وجه انگیزشی ضعیف‌تر از امام خمینی‌اند. به هر حال، این دو را در کنار هم، در صدر پیشنهادهای مطالعاتی به دوستان معرفی می‌کنم و مطالعه‌ی آن‌ها را نه مستحب، بلکه یک واجب حتمی انقلابی می‌دانم. دو تذکر: ۱. برای کسی که توان بیشتری داشته باشد، مجموعه‌ی "صحیفه‌ی آفتاب" را که گزیده‌ای از کل است، پیشنهاد می‌کنم. (خصوصاً جلد اول را به همه توصیه می‌کنم.) البته جلد ۲۱ را با جدال دو اسلام بخوانید! ۲. برای مرور مهم‌ترین سخنرانی‌های امام خامنه‌ای هم پیشنهادی دارم که ان‌شاءالله بعدتر عرضه خواهم کرد. https://eitaa.com/jorenush/206
به عنوان یادآوری عرض کنم که در سال‌های اخیر، بعضی آثار فقهی امام خامنه‌ای در دسترس عموم قرار گرفتند. گذشته از "اجوبه‌الاستفتائات" و "رساله‌ی نماز و روزه" که در فقه فتوایی‌اند، دو کتاب "کاوشی در حکم فقهی صابئان" و "مهادنه" و همچنین دو مقاله‌ی "الغناء" (منتشره در شماره‌های ۸۹ و ۹۰ مجله‌ی فقه اهل‌البیت) از آثار مکتوب آیت‌الله خامنه‌ای در فقه استدلالی‌اند. علاوه بر آن‌که کتاب "غناء" که گفتارهای درس خارج فقه ایشان در همین موضوع است، به چاپ رسیده. امید که بقیه‌ی مکتوبات فقهی و اصولی ایشان از دوران تحصیل تا کنون نیز منتشر شوند و جامعه‌ی علمی را بهره‌مند کنند. https://eitaa.com/jorenush/207
درباره‌ی بزرگداشت شهادت محسن بن علی علیه‌السلام و پدیده‌ی https://eitaa.com/jorenush/11
ما همه به وضع موجود، انتقاد و اعتراض داریم. ما ناراضی هستیم. اگر کسی به این وضع رضایت دهد، به انقلاب اسلامی خیانت کرده. اما این به معنای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی نیست. جمهوریت و اسلامیت، تنها چتری است که می‌تواند از ما برای اصلاح و پیشرفت محافظت کند. ما راهی جز حرکت در چهارچوب جمهوری اسلامی نداریم. ثانیاً همه‌ی آن‌چه انتظار داریم، از میان ما برمی‌خیزد. هیچ کسی جز ما برای ما دل نخواهد سوزاند. ما نیازمند یک انقلاب حقیقی در زمین همین انقلابیم؛ . و مسئولیت این انقلاب را بیش از همه، دهه هفتادی‌ها و دهه هشتادی‌ها بر دوش دارند. باید شانه زیر بار مسئولیت نهاد. اگر به ناهنجاری‌ها معترضیم، با فروپاشی نظم و نظام و امنیت، فقط به عقب باز خواهیم گشت و هیچ اصلاحی نیز رقم نخواهد خورد، چراکه این معضلات از میان ما- مردم- برخاسته و نه از جای دیگر. اصلاح، از تک‌تکِ ما آغاز می‌شود. https://eitaa.com/jorenush/209
در حکم انتصاب سردار جعفری به مسئولیت قرارگاه حضرت بقیةالله الاعظم، در اول اردیبهشت سال 98، نقشه‌ی را این‌چنین ترسیم می‌کنند: «بهره‌گیری از ظرفیت‌های گسترده و توانمندی‌های ژرف در جامعه به‌ویژه و و برای گسترش و تبیین بر پایه‌ی ، با و سپاه و بسیج از جناب‌عالی انتظار می‌رود.» https://eitaa.com/jorenush/210
سه متن مهم از درباره‌ی (1) «بانوان در پیروزی و تداوم انقلاب و در مقابله با حوادث بزرگ دوران ده‌ساله، یکی از بارزترین و درخشان‌ترین نقش‌ها را داشته‌اند. امام فقید بزرگوار ما، با توجه به این نقشِ حساس بود که در ستایش زنان جمهوری اسلامی، بارها لب به سخن گشوده و یادگارهای ارزنده‌ای از قضاوت خود در این مورد برای نسل‌های آینده به جای نهاده است. به طور حتم، اگر بانوان کشور ما این حضور فداکارانه و مواج از و اراده و ایثار را از خود نشان نمی‌دادند، سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی چیز دیگری می‌بود و هرگز این توفیقات بزرگ تاریخی- نه در پیروزی انقلاب و نه در حوادث بعد از آن- به دست نمی‌آمد. نقش زنان در انقلاب، ثابت کرد که زن در سایه‌ی و آگاهی و به دور از منجلاب فسادی که دنیای غرب برای او درست کرده است، می‌تواند نقش اول را در تحولات تاریخی و جهانی ایفا کند. ثابت کرد که افتخار و عظمت زن، در چیزهایی که دست‌های آلودهی صهیونیسم برای او در دنیای منحط کنونی فراهم آورده، نیست؛ بلکه زن در سایه‌ی طهارت و و است که می‌تواند و در مواردی جلوتر از آنان، گام بردارد. بانوان در نظام جمهوری اسلامی باید قدر عظمتی را که اسلام به آنان داده است، بدانند. را که سرمایه‌داران چپاولگر جهانی بر گرد زن امروز دنیا تنیده‌اند، کاملاً بدرند و ضدارزش‌های فرهنگ غربی، مانند و معاشرت بی‌بندوبار با مردان و آلودگی به انواع فسادها را که در کشورهای پیشرفته و غالب کشورهای عقب‌افتاده بر زندگی زنان حاکم است، به چشم تحقیر و نفرت بنگرند و بدانند که امروز زن ایرانی که در صحنه‌های سیاست و کار و در میدان‌های انقلاب با تقوا و حضور دارد، برترین زنان دنیاست، و این را مردان و زنان منصف و حق‌بین در همه جای جهان تصدیق می‌کنند. (10/ 03/ 1369؛ پیام به مناسبت اولین سالگرد رحلت ، بند 9) https://eitaa.com/jorenush/211
سه متن مهم از درباره‌ی (۲) "معلم بزرگ انقلاب حضرت امام خمينى (قدّس سرّه) نقش زن را در انقلاب- چه در پيدايش و چه در استمرار آن- و نيز جايگاه او را در تكامل جامعه‏ى اسلامى و بلوغ اسلامى و انقلابى آن، بسى بزرگ مى‏داشت و حق هم همين است و اين مستلزم آن است كه زن ايرانى و زن مسلمان، به مجاهدت خود براى رها شدن از دام‌هاى پرداخته و در راه نهاده‏ى فرهنگ تباه‏گر غرب، با اراده‏اى راسخ ادامه دهد و به‏هيچ‏رو تسليم اغواى آنان كه زن را ابزارى براى پيشبرد سياست‌هاى ويران‌گر و اسارت‏بار خواسته‏اند، نشود. ظرافتى هوشمندانه لازم است كه ميان تشخّص و منزلت علمى و فرهنگى و اجتماعى و هنرى و سياسى زن، با تنزّل و انحطاط او تا سطح وسيله و ابزارى براى مقاصد سياسى و شخصى فرق گذاشته شود و اين يک، با آن‌چه مطلوب و محبوب هر انسان آزاده و آگاه است، مشتبه نگردد. اسلام، آن علوّ رتبه را جايگاه حتمى زن دانسته و سلوک به سوى آن را لازم شمرده و راه آن را با ارزش‏گذاری‌ها و مقررات و احكامى هموار ساخته است. فرهنگ غرب و بينشى كه پايه‏ى آن است، اگر آن منزلت را نيز ارزانى زن كند- كه البته ديدگاه مادّى فاقد آن گستره‏ى چشم‏اندازهاى معنوى است- ياراى آن ندارد كه وارستگى از لذات و شهوات و سرگرمى‏هاى حقير را از شخصيت زن جدا سازد؛ بلكه اين را اصل شمرده، پايه‏ى قضاوت خود درباره‏ى جوامع و عقايد قرار مى‏دهد. تبليغات استكبارى و صهيونيستى، در اين چند سال كه سعى مى‏كند ايران اسلامى را ضد زن وانمود كند، بهانه‏اى جز اين ندارد كه در ايران امروز، فساد اجبارى و تحميلىِ ساخته‏ى دست رژيم مزدور غرب متوقف شده و رسم برهنگى و آميزش ناسالم زن و مرد، برافتاده است. زن امروز ايران، در صحنه‏ى علم و سياست و هنر و در گونه‏گون فعاليتهاى اجتماعى، از گذشته بسى فعال‏تر و ميدان‏دارتر است؛ امّا اين‏ها براى ذهن و بينش غربى و نيز رسم و آيينى كه دست‌هاى صهيونيسم و استعمار از آن ساخته، در مرتبه‏ى دوم است. در مرتبه‏ى اول، آن چيزى مهم است كه ايران اسلامى آن را قاطعانه رد مى‏كند؛ يعنى مرزشكنى در روابط زن و مرد و هتک حرمت انسانىِ زن و تبديل آن به وسيله‏اى براى التذاذ يا دستگاهى براى مصرف مصنوعات پرزرق‏وبرق. بارى، ملت ايران امروز به بركت انقلاب قادر گشته است كه نظرگاه جديدى در باب زن و ارزش‌هاى او ارائه كند و طراز نوينى از زنِ برجسته و والا بيافريند. اين، توفيقى بزرگ و حركتى ماندگار و قابل تقليد است. على‏رغم هياهوى امتناع و مقاومت از سوى محافل و مطبوعات غرب، نشانه‏ى تأثير و نفوذ اين حركت را در دنيا مى‏توان مشاهده كرد. بايد زنانِ انديشمند و آگاه ايران اسلامى، راه روشن خود را ادامه دهند و گام‌ها را متين و محكم بردارند. مبادا چنان‏‌كه در افراد سطحى و غافل ديده شده است، نسل انقلابى و زنان مؤمن، دوباره روى به مصرف و تجمل‏هاى پوچ و گرايش‌هاى غير انقلابى بياورند يا رسم جاهلىِ اختلاطِ بی‌پروا را دوباره زنده كنند." (۰۳/ ۰۸/ ۱۳۶۸؛ پيام به سمينار بررسى شخصيت زن از ديدگاه امام خمينى) https://eitaa.com/jorenush/213
سه متن مهم از درباره‌ی (۳) "ارتش هزاران نفره‏ى ... در تغيير مسير تاريخ اسلام و كشور، نقشى شايسته ايفاء كردند و سربلند به محضر خداى متعال رفتند؛ كه از جان مقدس خويش در راه اسلام مايه گذاردند، تماشاچى نبودند و قدم در ميدان عمل نهادند و در نقش ظاهر شدند. اينان زنان بزرگى بودند كه تعريف جديدى از «زن» به شرق و غرب ارائه كردند. زن در تعريف غالباً شرقى، همچون عنصرى در حاشيه و بى‏نقش در تاريخ‏سازى، و در تعريف غالباً غربى، به مثابه موجودى كه جنسيتِ او بر انسانيتش مى‏چربد و ابزارى جنسى براى مردان و در خدمت سرمايه‏دارى جديد است، معرفى مى‏شد. انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند كه الگوى سوم، «زن نه شرقى، نه غربى» است. تاريخ جديدى را پيش چشم زنان جهان گشود و ثابت كرد كه مى‏توان زن بود، بود، و بود و در عين حال، در متن و مركز بود. مى‏توان را پاكيزه نگاه داشت و در عرصه‏ى سياسى و اجتماعى نيز سنگرسازى‏هاى جديد كرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانى كه اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح و شهادت و مقاومت درآميختند و مردانه‏ترين ميدان‏ها را با و اخلاص و خود فتح كردند. در و در ، زنانى ظهور كردند كه مى‏توانند تعريف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذيب خويش، و در ساحت حفظ خانه‏ى سالم و خانواده‏ى متعادل، و در ساحت ولايت اجتماعى و جهاد و نهى از منكر، و جهاد اجتماعى را جهانى كنند و بن‏بست‏هاى بزرگ را در هم بشكنند. اقتدار و جذبه‏ى تازه‏اى به بركت خون اين در ظهور كرده است كه زنان را ابتداء در جهان اسلام تحت تأثير قرار داد و دير يا زود در سرنوشت و جايگاه زنان جهان دست خواهد برد. تا آفتاب درخشان ‏ى_كبرى (عليهاالسلام) و ‏ى_زهرا (عليهاالسلام) و (عليهاالسلام) مى‏درخشد، طرح‌هاى كهنه و نو به نتيجه نخواهد رسيد و هزاران زن كربلاییِ ما نه‏تنها خطوط سياه ستم‌هاى ظاهرى را در هم شكسته‏اند، بلكه به زن را نيز رسوا و بى‏آبرو كرده و نشان داده‏اند كه حق زن، بالاترين حقوق زن است كه در جهان به اصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناخته‏شدن آن است. به خانواده‏ى اين شهيدان والامقام تبريك مى‏گويم و اميدوارم كه به بركت خون اين زنان شريف و مجاهد، ‏ها و هنرمندان و فرزانگان و سينماگرانى بتوانند جهاد بزرگ زن ايرانى مسلمان را به دنيا كه سخت آن است، بنمايانند. زن مجاهد مسلمان ايرانى، براى زنان جهان خواهد بود؛ پس از كه صدر اسلام بودند. سلام خدا بر بانوى بزرگ اسلام حضرت فاطمه‏ى زهرا و بر همه‏ى زنان بزرگ صدر اسلام و بر بانوان فداكار و از جان گذشته‏ى ايران اسلامى. (۱۶/ ۱۲/ ۱۳۹۱؛ پيام به كنگره‏ى «هفت هزار زن شهيد كشور») https://eitaa.com/jorenush/214
برادران "خانه‌ی طراحان انقلاب اسلامی" طرحی با این عنوان کار کرده‌اند تا در میدان بزرگ تهران نصب شود. از اقدام آنان متشکرم و دست آنان را می‌بوسم. ولی نمی‌توانم گلایه هم نکنم از این حیرت و التقاط. این تصویر برای چیست و بر چه اساسی طراحی شده؟ بناست چه پیامی را به مخاطب منتقل کند؟ اولین پاسخی که به نظر می‌آید، این است که در تاریخ معاصر ایران و خصوصاً پس از انقلاب اسلامی، زنان موفق زیادی وجود داشته‌اند و سنت‌ها و فرهنگ اسلامی مانع از ورود آنان به عرصه‌های مختلف ادبی، هنری، علمی، سیاسی و ورزشی نشده است. این پیام بسیار خوب است، ولی: تعریف روشنی از و و الگوی روشنی از ارائه نمی‌دهد. بلکه کنار هم نهادن این تصاویر، بر حیرت بیننده می‌افزاید و پرسش او را جدی‌تر و عمیق‌تر می‌کند: آیا وجه اشتراکی جز زن‌بودن و ایرانی‌بودن میان این شخصیت‌ها وجود دارد؟ آیا یک زن برای موفق بودن، حتماً باید در یکی از این عرصه‌ها وارد شود؟ آیا همه‌ی این‌ها را می‌توان به عنوان به دختران این سرزمین معرفی کرد؟ آیا بنا بر این نگرش، زن خانه‌دار متدین و متعهد به خانواده و پرورنده‌ی فرزندانی برومند و انقلابی، موفق تلقی می‌شود؟ آیا این نگاه، بیش از آن‌که حیای زن را ستایش کند، شهرت او را محور نمی‌کند؟ آیا این ترسیم، دختران و زنان ایران را به فرزندآوری و فرزندپروری تشویق می‌کند؟ آیا انگیزه‌ی مجاهدت مخلصانه را در او می‌افزاید یا حضور رسانه‌ای را؟ و ده‌ها پرسش بی‌جواب از این دست. https://eitaa.com/jorenush/215