eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
678 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبره‌ی او (1) 🌐 آیا مقبره‌ی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟ 1⃣ درباره مرگ (مشهور به یا ) در سال ۵۲۹ پیش از میلاد، امروزه موضع‌گیری‌های فراوان وجود دارد. 2⃣ برخی این مسئله را یک رخداد سخت در تاریخ دانسته و معتقدند که مرگ ، مرگ یک انسان بزرگ بود. 3⃣ از سویی بسیاری نیز معتقدند که مرگ کوروش، نقطه‌ی پایان بسیاری از جنگ‌ها، خشونت‌ها و خونخواری‌ها بود. چه این‌که او شخصیتی بود که در پی قدرت، بخش عظیمی از زندگی خود را صرف به دیگر سرزمین‌ها نمود. 4⃣ گذشته از این قضاوت‌ها، نکته‌ای که جالب به نظر می‌رسد، چگونگی است. 5⃣ (یکی از مورخین یونانی) معتقد است که کوروش در بستر -به مرگ طبیعی- از دنیا رفت. 6⃣ البته پذیرش نظر گزنفون درباره مرگ کوروش، ضربه‌ای سخت به آبروی کوروش وارد خواهد ساخت. قضیه‌ی وصیت و مرگ کوروش، به صورتی که گزنفون تعریف می‌کند، نشان‌گر ، و کوروش (همچنین بدبینی او نسبت به مردم) است. 7⃣ از سویی دیگر، اکثر مورخین قدیم معتقدند که کوروش کبیر در کشته شد. نظريات اينان را در پست بعد بخوانيد. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/Cyropaedia ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
💠💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبره‌ی او (3) 🌐 آیا مقبره‌ی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟ 1⃣ دیگر مورخ یونانی می‌گوید که به جنگ قوم رفت. جنگی که ده‌ها هزار نفر در آن کشته شدند. کوروش نیز در این جنگ زخمی شد، لیکن توانست بر دربیک‌ها پیروز شود. به گفته کتزیاس، کوروش پس از پیروزی در این نبرد، وصیت کرد و حکومتش را میان فرزندان تقسیم نمود و پس از ۳ روز از دنیا رفت. 2⃣ مورّخ کلدانى هم معتقد است که کوروش در میدان جنگ علیه قوم (که یک قوم سکایی در شمال و شمال شرق فلات ایران بودند) کشته شد. 3⃣ عباراتی نیز به نسبت می‌دهند که کوروش در جنگ با مردم کشته شد. 4⃣ در عبارت (تروگپومپه کتاب ۱، بند ۸) نیز نقل هرودوت با اندکی اختلاف آمده است. او معتقد است که کوروش در نبرد علیه کشته شد، و ۲۰۰ هزار پارسی نیز تار و مار شدند، و حتی یک پارسی هم جان سالم به در نبرد. 5⃣ نتیجه این‌که از تمام روایات، غیر از روایت ، چنین استنباط می‌شود، که کوروش در انتهای زندگی به سرزمین‌های شمال شرقی فلات ایران یورش برد، لیکن دربارۀ جنگى که در آن کشته شده یا زخم برداشته گفته‌هاى مورّخین اندکی مختلف است، یعنى قومى را که با کوروش طرف بوده، هرودوت آن‌ها را ماساژت مى‌نامد، کتزیاس آنان را دربیک، و برس کلدانى نیز آنان را دها نامید. در نیز دیده مى‌شود، که این مردمان هر سه از اقوام سکایى بوده‌اند. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/Cyropaedia ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ خلاصه‌ای از تاریخ حیات کوروش ✍ بررسی نظریه کوروش ذوالقرنین (قسمت دوم) 1⃣ گزارش‌های تاریخی مربوط به دوران را می‌توان به دو دستهٔ کلّی تقسیم کرد: 2⃣ دستهٔ نخست، اسنادی هستند که از حفریّات کاوشگران به‌دست آمده است. از میان این اسناد می‌توان به پادشاه بابل و نیز که بیانیهٔ کوروش حین فتح بابل است، اشاره نمود. 3⃣ دستهٔ دوم، منابع کلاسیک و یا نوشته‌های یونانی-رومی مورّخین قدیم هستند که شاخص‌ترین آنان عبارتند از ، و . 4⃣ البته مورّخین دیگری نیز به بیان پرداخته‌اند، لکن اهمیت مطالب به‌دست آمده از این سه مورّخ از مابقی مورّخین بیشتر است. 5⃣ گفتنی‌است تاریخ زندگانی در ابتدا از نوشته‌های مورّخین متقدّم به‌دست می‌آمد، اما با اسنادی که از حفریّات بابل و دیگر نقاط یافت شد، نکته‌های جدیدی در رابطه با این دوره از تاریخ حاصل گردید که گاه مؤیّد منابع کلاسیک بوده و گاه با آن داشته است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ لشکرکشی به شمال‌شرق ایران و مرگ کوروش 1⃣ از تمام روایات غیر از روایت گزنفون چنین استنباط می‌شود که پس از تسخیر بابل، در شمال و شرق ایران به پرداخته و حدود ایران را به سیحون رسانید، ولی در باب سرنوشت او، گفته‌های مورّخین مذکور مختلف است. 2⃣ عده‌ای بر این باورند که کوروش در این جنگ فاتح شده و گروهی نیز معتقدند که کوروش در این جنگ شکست خورده و کشته شده است. 3⃣ اما واقعه را کاملاً متفاوت نقل نموده است. به بیان او، کوروش در پارس و به مرگ طبیعی درگذشته است!! تردیدی نیست، که گزنفون روایتی را اتخاذ کرده که با ستایش او نسبت به کوروش موافقت داشته باشد. 4⃣ اما این‌طور عنوان نموده که روایات در باب مرگ کوروش مختلف بوده و او چیزی را که به حقیقت نزدیک‌تر می‌دانسته، نوشته است. 📖 پیرامون مرگ کوروش و مقبرهٔ او: 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/cyrus/3841 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ لشکرکشی کوروش به ارمنستان 1⃣ طبق نوشته‌های علت حملهٔ کوروش به ارمنستان، استنکاف پادشاه ارمنستان از پرداخت و سپاه عنوان شده و نیز تأکید شده که مبالغی را از مردمان این ناحیه دریافت نموده است. 2⃣ شخصیتی که در اینجا از ترسیم شده با توصیف قرآن از در سفر به کاملاً متفاوت است. در قرآن می‌خوانیم که قومی که در بین‌السّدین بودند به ذوالقرنین پیشنهاد دادند تا مبلغی را به‌عنوان برای او قرار دهند ولی ذوالقرنین گفت آنچه پروردگارش به او عطا نموده برایش بهتر است و حاضر به اخذ هزینه‌ای از مردم آن نواحی نشد. در حالی‌که رویّهٔ کوروش کبیر کاملاً برعکس بوده و یکی از دلایل اصلی لشکرکشی او به نواحی کوهستانی شمال ایران، بوده است. 3⃣ درنتیجه بررسی آثار گزنفون به‌عنوان تنها موجود برای حملهٔ کوروش به ارمنستان، حاکی از آن است که نمی‌توان ماجرای «ذوالقرنین در بین‌السّدین» و وقایع «کوروش در ارمنستان» را دو شرح از یک داستان تلقی نمود. 4⃣ ضمناً در نوشته‌های گزنفون ذکر نشده که کوروش سدّی آهنین برای جلوگیری از حملات ساخته باشد. بلکه به فرمان کوروش قلعه‌ای در آن ناحیه ساخته شد. لیکن شواهد بسیاری در این داستان وجود دارند که براساس آن‌ها نمی‌توان این قلعه را مصداقی برای دانسته و را همان قوم به‌شمار آورد. 5⃣ اول آن‌که مردم خالد از اقوام سکایی نبوده و خود از سوی سکاها مورد حمله قرار می‌گرفتند، لذا نمی‌توان آنان را یأجوج و مأجوج دانست. ضمناً براساس نوشته‌های گزنفون، مردم خالد و با یکدیگر کرده و به اتفاق هم شروع به ساختن نمودند. به این‌ترتیب در نوشته‌های گزنفون شرّ اقوام مهاجم یعنی مردم خالد از طریق عقد قرارداد صلح دفع گردید؛ برخلاف داستان ذوالقرنین که شرّ یأجوج و مأجوج با ساختن سدّی عظیم مرتفع شد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ علت نپرداختن گزنفون به ماجرای سد داریال 1⃣ ضمن شرح «لشکرکشی کوروش به ارمنستان» به صلح و که تا زمان خودِ او نیز باقی‌مانده، اشاره نموده است. گزنفون برای شرح وقایع این برهه از حیات کوروش، مشاهدات عینی و شنیده‌های خود از مردم ایران را نیز به‌کار گرفته است. 2⃣ رویّهٔ گزنفون این بوده که مشاهدات خود از ایران و آنچه تا زمان خود او (دورهٔ اردشیر دوم) حفظ شده بود، را ذکر می‌کرد. لذا اگر گزنفون مشاهدات دیگری در رابطه با ناحیهٔ ارمنستان می‌داشت، آن را هم بیان می‌نمود. به‌ویژه در رابطه با امری خطیرتر از ماجرای صلح ارامنه، یعنی ساختن سدّ عظیم داریال که مانع هجوم شده است. 3⃣ اگر را همان و را سد یأجوج و مأجوج بدانیم، بنا نمودن چنین سدّی، واقعه‌ای است بس عظیم و بسیار مهم‌تر از اغلب جزئیاتی که گزنفون نقل کرده و در صورتی‌که چنین امری رخ داده بود، در آثار گزنفون منعکس می‌شد. 4⃣ جناب ابوالکلام ادعا نموده که نام سد داریال در زمانهٔ ما نیز برگرفته از نام است. آیا می‌توان پذیرفت که سازندهٔ سدّ در زمان گزنفون که هنوز سلسلهٔ بر ایران حکم می‌رانده بر گزنفون معلوم نبوده باشد؟! در شرایطی که به ادعای جناب ابوالکلام نام این سدّ هنوز هم نشان از سازندهٔ آن یعنی کوروش دارد!! آیا می‌توان پذیرفت مردم ایران در زمان گزنفون سازندهٔ سدّ را نشناخته و گزارشی به گزنفون در این رابطه ارائه نکرده باشند؟!! 5⃣ گزنفون درصدد تعظیم شخصیت کوروش و کارهای او بوده تا کتابی در تعلیم «صفات حسنه» و «آداب مملکت‌داری» بنگارد و چه فضیلتی بالاتر از ساختن سدّی که گروهی از مردم را از آزارهای اقوام مهاجم نجات دهد؟! گزنفون در جای‌جایِ نوشته‌هایش در صدد بیان تدابیر شایسته، دستاوردهای بزرگ و صفات نیکوی کوروش است. 6⃣ پس چرا گزنفون هیچ اشاره‌ای به دستاوردی به عظمت و اهمیّت سدّ یأجوج و مأجوج، که صلح و آرامش را برای بسیاری از انسان‌ها به ارمغان آورده، نکرده است؟! مگر نه آن‌که این سنخ از وقایع تاریخی که حاکی از حُسن تدبیر و عظمت یک فرمانروا است، بهترین دستمایه برای گزنفون و کاملاً در راستای اهداف او برای نگارش سیروپدی است؟ 7⃣ با این حال گزنفون به ساخته‌شدنِ چنین سدّی اشاره ننموده و همین امر سبب می‌شود تا به ادعای جناب مبنی بر ساخته شدن سد داریال توسط کوروش با دیدهٔ تردید بنگریم. لذا ظنّ قوی آن است که کوروش چنین سدّی را بنا ننموده است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ عقاید کوروش در کتیبه‌های بابل 1⃣ پس از تسلط بر بابل، اعلامیه‌ای از سوی او صادر شد که بر روی استوانه‌ای گلی نگاشته شده و به [منشور کوروش] موسوم است. این استوانه در سال ۱۸۷۹ در منطقه بابل و در پرستشگاه اساگیل، معبد بزرگ یافت شد! 2⃣ متن استوانه ۴۵ سطر دارد که ۱۹ سطر نخست آن از زبان مردوک بیان شده و در ادامه زاویهٔ دید از مردوک به کوروش تغییر یافته است. سطرهای ابتدایی به بدگویی از نبونید و تقصیرات او و خشم خدای بزرگ بابل از اقدامات نبونید اختصاص یافته است. 3⃣ نیز در این بیانیه آمده که نبونید، پادشاه بابل، خدایان سومر و اکد را به بابل آورده و لذا مردم این نواحی از او سخت رنجیده بودند، زیرا براساس معتقدات اهالی بابل، وقتی که خدای شهری را از شهرش بیرون می‌بردند، مانند آن بود، که او را به اسارت برده باشند. لذا کوروش این خدایان را به مواطن اصلی خود بازگردانده و موجبات خوشحالی مردوک و دیگر خدایان را فراهم آورد!! 4⃣ ضمناً از مفاد این متن صریحاً استنباط می‌شود که کوروش مورد عنایت و برگزیدهٔ مردوک بوده و عظمت مردوک که در زمان نبونید مخدوش شده بود را بار دیگر به دوران اوج خود بازگردانده است!! 5⃣ مضمون مابقی استوانه که از زبان کوروش بیان شده، این است که: کوروش خود را مورد محبّت و توجّه مردوک دانسته، او را تعظیم کرده، و از خدای بابلیان تقاضا نموده که برکاتش را بر او و فرزندش نازل کند. ضمناً کوروش مردم بابل را در جهت اجرای مرام و مذهب خود یاری نموده و به این مسأله، مباهات کرده است! 6⃣ کتیبه‌های دیگری نیز یافت شده که مضمون آن‌ها کاملاً سازگار با مفاد استوانه کوروش بوده و همگی آنها بر تکریم عقاید و رسوم از سوی کوروش دلالت می‌کنند! بر روی کتیبه‌ای که در شهر اوروک به‌دست آمده چنین نگاشته شده: «کوروش اساگیل و ازیدا را دوست دارد» و در کتیبه دیگری که به شهر اور مربوط است نوشته شده: «کوروش خدایان را به پرستشگاه‌هایشان بازگرداند». یکی از الواحی که در شهر اور یافت شده به تعظیم و خشوع کوروش در برابر موسوم به اختصاص دارد. از این کتیبه چنین برمی‌آید که کوروش را بازسازی کرده و فتوحات گستردهٔ خود را این‌بار مدیون برکاتی دانسته که از جانب سین بر او نازل شده است!! 7⃣ نوشته‌های مورّخین یونانی نیز مفاد کتیبه‌های بابلی را تأیید می‌کند. گزارش داده که کوروش هنگام فتح بابل قربانی‌هایی را به خدایان از جمله مردوک تقدیم نموده است. اسناد تجاری بابل که به زبان اکدی نگاشته شده و مربوط به دوران فتح بابل است نیز صراحتاً همین معنا را منتقل می‌کنند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تکریم پادشاهان مغلوب از سوی کوروش 1⃣ حقایق دیگری نیز از گزاره‌های تاریخی مستفاد می‌شود که دلالت بر رویّه تسامح‌آمیز در برابر شِرک و دارد. رویکردی که کوروش در برخورد با پادشاهان مغلوب هم چون کرزوس، تیگران و نبونید داشته، محل تأمل است. 2⃣ براساس نقل و دیگران، مورد ملاطفت کوروش قرار گرفته و به‌عنوان مهمان سلطنتی در دربار کوروش و کمبوجیه باقی ماند، و حتی در جنگ‌هایی که کوروش در اواخر عمر انجام داد، در مقام کوروش، او را ملازمت نمود!! نوشته‌های نیز از همراهی کرزوس با کوروش در تمامی سفرها سخن گفته است. 3⃣ پادشاه ارمنستان نیز از مشاوران و ملازمان کوروش گردید. پادشاه بابل نیز مورد عفو کوروش قرار گرفت! 4⃣ رفتار کوروش با پادشاهانِ مغلوب اگرچه برخلاف روش متداول سایر پادشاهان آن زمان بوده، لیکن این سؤال به ذهن متبادر می‌شود که چرا این پادشاهان ، ملازم و مشاور کوروش گردیده‌اند؟! از یک پادشاه الهی انتظار نمی‌رود که و را ملازم و همراه خود قرار دهد!! 5⃣ چشم‌پوشی از عقوبت این افراد [اگر مرتکب ظلم و جنایت نشده باشند،] امری بسیار پسندیده است، لیکن به‌کارگیری آنان در مقامِ و منصوب‌کردن ایشان به‌عنوان شهرها، از یک پادشاه الهی پذیرفتنی نیست! مگر آن‌که بگوییم تمامی این پادشاهان پس از مواجهه با کوروش از عقاید خرافی خود بازگشته و قائل به وحدانیّت خدای یکتا شده‌اند، که برای اثبات این مدعا هیچ دلیل و حتی قرینهٔ تاریخی وجود ندارد! 6⃣ نکتهٔ دیگر این‌که نوع سلوک کوروش با پادشاهان مغلوب و به‌طور خاص کرزوس پادشاه لیدیه با آیات سورهٔ کهف نیز مطابقت ندارد. مطابق بیان «جنگ کوروش در لیدیه»، معادلِ «سفر ذوالقرنین به مغرب‌الشمس» است. به این ترتیب می‌بایست رویکرد در لیدیه با رفتار در مغرب‌الشمس تطابق داشته باشد، حال آن‌که چنین نیست! 7⃣ به تصریح آیات، ذوالقرنین در مغرب‌الشمس با قومی ملاقات نمود و بین تعذیب و احسان به آن‌ها مخیّر گردید، سپس وعده داد که این قوم را عذاب خواهد کرد. اما کوروش نه تنها کرزوس را عقاب نکرد، بلکه او را تفقّد نموده و تا آخر عمر از مشاورانش قرار داد! این در حالی‌است که به تصریح مستندات تاریخی، کرزوس و اهالی لیدیه از جمله که به‌عنوان والی کوروش منصوب شد، همگی بوده و هیچ‌یک به خدای یکتا معتقد نبودند. تمامی این موارد حاکی از آن است که ماجرای سفر ذوالقرنین به مغرب‌الشمس با داستان لشکرکشی کوروش به لیدیه تفاوت‌های آشکاری دارند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ب) اعتقادات شخصی کوروش 1⃣ دربارهٔ مذهب و اعتقادات شخصی نظرات گوناگونی ابراز شده: 👈 به بیان ، کوروش با پیروان زردشت که بیشتر در مشرق ایران منتشر بودند قبل از اواسط سنّش برخورد نکرده بود و لذا محتمل است که کوروش مانند آریایی‌های قدیم بوده باشد. 👈 جناب به تردید محقّقین در خصوص زردشتی بودن کوروش اشاره نموده و خود ایشان نیز کوروش را دانسته است. 👈 ضمن بیان اختلاف‌نظرهای موجود در خصوص اعتقادات کوروش، شواهدی را گردآوری نموده و بر آن اساس کوروش را می‌داند. 👈 نیز بر این باور است که متون بابلی به هیچ‌وجه چیزی از اعتقادات شخصی کوروش را مکشوف نمی‌کند! 2⃣ ضمن اشاره به ابهامات موجود در خصوص مذهب در میان پادشاهان نخست هخامنشی، اسناد مختلف و گاه معارض در رابطه با مذهب کوروش را ارائه کرده است. به بیان او، شناخته‌شده‌ترین دختر کوروش نام داشته که‌این نام با سنّت و آیین مرتبط است. او شواهدی از احترام کوروش به را نیز ذکر کرده است. تصویر گل نیلوفر در ورودی آرامگاه کوروش می‌تواند نشانه‌ای از ارتباط او با میترا ایزد مهم پیش از زردشت که بعدها به آیین مزدایی راه یافت تلقّی گردد. 3⃣ شواهد دال بر احترام کوروش به میترا بدین‌جا منحصر نشده و گزارش مبنی بر قربانی‌کردن اسب از سوی کمبوجیه برای پدرش کوروش نیز نشان از یک آیین هند و ایرانی دارد. و هم در شرح فتح بابل و رژه سلطنتی کوروش، به قربانی‌کردن اسب برای خوشید (میترا) اشاره نموده‌اند. دریایی پس از اشاره به تمامی این گزارش‌ها، نتیجه‌ای مشابه با کورت به‌دست داده و اذعان کرده که آگاهی‌های ما از عقاید شخصی کوروش بسیار اندک است. 4⃣ در جمع‌بندی باید گفت که دانسته‌های ما از به‌اندازه‌ای نیست که بتوان در این خصوص اظهارنظر نمود. اما در مسألهٔ تطبیق او با می‌توان اظهارنظر نمود. زیرا گزارش‌های متواتر تاریخی نشان از او در قبال داشته و همین امر ذوالقرنین بودنِ کوروش را ناممکن می‌سازد. 5⃣ در واقع حتی اگر بودن کوروش را بپذیریم، باز هم به توفیقی برای انطباق کوروش و ذوالقرنین دست نیافته‌ایم. مسألهٔ مهم در این بحث، یک فرمانروا است، نه او. ای بسا پادشاهان مسلمانی که در تاریخ ایران به سلطنت رسیده و مرام و مسلک آنان به دور از آیین مسلمانی بوده است. در نتیجه می‌بایست روش زندگی پادشاهان با حاکمی الهی چون ذوالقرنین سنجیده شود، نه مذهبی که صرفاً اقرار به متابعت از آن دارند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ بررسی تطابق سفرهای ذوالقرنین و کوروش 1⃣ طبق نقل قرآن، ابتدا به مغرب‌الشمس و سپس به مطلع‌الشمس سفر نمود و نهایتاً به ناحیهٔ بین‌السّدین رسید. «جنگ کوروش با لیدیه» را مصداق «سفر ذوالقرنین به مغرب‌الشمس» و «جنگ کوروش با قبایل وحشی» در نواحی شرقی ایران را مصداق «سیر ذوالقرنین در مطلع‌الشمس» و «سفر کوروش به شمال ایران» جهت اصلاح حدود ممالک تابعه ماد را مصداق «سفر ذوالقرنین به ناحیه بین‌السّدین» دانسته است. 2⃣ برخلاف برداشت جناب ابوالکلام، اسناد تاریخی به ما می‌گویند که سفر به نواحی شمالی ایران، پیش از سایر جنگ‌های او بوده است و نه سوّمین حملهٔ او! اساساً کوروش باید قبل از انجام هرگونه اقدامی در جهت کشورگشایی، پایه‌های حکومت خود را مستحکم می‌نمود و فنون مملکت‌داری نیز بر این امر صحّه می‌گذارند. لذا تابع نمودن مناطقی که در قلمرو مادها قرار داشتند، از اولویّت بیشتری نسبت به لشکرکشی به سایر کشورها برخوردار بود. کوروش نیز همین رویّه را در پیش گرفت. 3⃣ نیز به‌عنوان تنها مورّخی که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی را نقل کرده، این لشکرکشی را پیش از جنگ با لیدیه و بابل دانسته است و ما دلیلی نداریم که در صحّت نوشته‌های گزنفون تشکیک نماییم. زیرا اولاً مدرک دیگری در این رابطه در دست نیست و ثانیاً در وقایعی چون فتح لیدیه و بابل که هم گزنفون و هم سایر مورّخین آن را نقل نموده‌اند، کلیّات مطالب و سیر وقوع حوادث تأثیرگذار، عمدتاً در نوشته‌های گزنفون مشابه دیگر مورّخین است. 4⃣ پذیرش این نکته که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی پیش از لشکرکشیِ او به شرق و غرب بوده، به‌معنای قبولِ «عدم تطابق جنگ‌های کوروش با سفرهای سه‌گانه‌ی ذوالقرنین است». زیرا ذوالقرنین پس از سفر به مغرب‌الشمس و مطلع‌الشمس به بین‌السّدین رسید و سفری که منجر به بنا شدن سدّی توسط ذوالقرنین گردید، سفر سوّم او بوده است. 5⃣ این در حالی است که حتی اگر قول ابوالکلام مبنی بر انتساب به کوروش را صحیح دانسته و سد داریال را هم حائز ویژگی‌های سد ذوالقرنین بدانیم، باز هم این اشکال باقی است که کوروش در سفر خود سدّی را بنا نمود و ذوالقرنین در سفرش! و این شاهدی دیگر بر این مدعا است که با متفاوت است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter