eitaa logo
کافه کتاب♡📚
64 دنبال‌کننده
102 عکس
129 ویدیو
0 فایل
سلام👋 کتاب عشق بر طاق بلند است ❣️ ورای دست هر کوته پسند است یه سوال بپرسم؟ :اینجا چه کار میکنیم؟🤔 اومدیم با هم رشد کنیم با هم بفهمیم باهم درک کنیم ‌که اطرافمون چی میگذره ؟! 📖 اگه توهم مثل ما کنجکاوی پس بیا باهم کتاب بخونیم 😁 کپی ؟حلال
مشاهده در ایتا
دانلود
نویسنده:نعیمه اسلاملو از پله های ساختمان پایین میرفتم که سوسن را دیدم، جارو و خاک انداز دستش بود ویک روسری کج و کوله سرش کرده بود که گره اش در سمت چپ چانه اش،روانم را آزار میداد.یک چادر کرم هم با گل های توسی دور کمرش بسته بود. نفهمیدم که چه کاربردی دارد!من را که دید،سلامی کرد و گفت:دانشگاه میرین؟ جواب سلامش را دادم و گفتم:دانشگاه که نه،ولی با بچه های دانشگاه قرار دارم،میخوایم درس بخونیم. گفت:خوش به حالتون!من دانشگاه رو خیلی دوست دارم، ولی بابام از دانشگاه رفتن دخترها خوشش نمیاد. با تعجب پرسیدم:خوشش نمیاد؟ شانه هایش را بالا انداخت و گفت:هر وقت حرف کنکور و دانشگاه و اینا رو میزنم،گیر میده و صدتا بهونه میگیره که مخالفت کنه. سانازم که از اولش درس خوندن رو دوست نداشت،از خدا خواسته اش هم شده. مامانم که اصلا سر این چیزا با بابام جر و بحث نمی‌کنه، منم دیگه حال و حوصله ی بحث کردن باهاش رو ندارم. دلم برایش سوخت؛رفتم کنارش و تا پارکینگ با او هم قدم شدم. https://eitaa.com/khandaniharabayadkhand
مدامم مست می‌دارد نسیم جعل گیسویت خرابم می‌کند هر دم فریب چشم جادویت زن داییم مادر شوهرم مادربزرگم نرگس حاجیه سکینه همسایه‌ها و چند نفر دیگر از فامیل جلوتر خانه پدرم جمع شده بودند مرتضی بغل مادرم بود و صادق بغل پدرم دلم برایشان یک ذره شده بود نمی‌توانستم از آنها جدا شوم مرضیه رو دادم بغل نرگس و رفتم صادق را بغل کردم و بوسیدم و گفتم داداش سلام من رو به آقا برسون بعد مرتضی را بغل کردم و بوسیدم زن داییم گفت کاش نمی‌بردیشون مسافرت اینا هنوز کوچیکن این همه راه تا مشهد می‌بریشون مریض میشن هنوز حرفش تمام نشده بود که مادرم گفت این حرفا رو نزن من نذر کردم هفت ماهشون که شد ببرمشون شاهچراغ گوششون رو سوراخ کنم و حلقه غلامی امام رضا رو بندازم گوششون ۷ ماهشون شده و تا نذرم رو ادا نکنم دلم چرکیه مادر شوهرم گفت حالا دم رفتن نه نیارین برین به سلامت انشالله زوار امام رضا با دل خوش برمی‌گرده قرآن را روی سرشان گرفتیم و کاسه آب را تا جایی همراهشان بردیم و بعد خداحافظی پشت سرشان ریختم. 🌱https://eitaa.com/kafekatab