eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
68.1هزار عکس
10.5هزار ویدیو
173 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
. به زندگی ام می‌نگرم تویی که در آسمان زندگی ام درخشیدی و جاودانه ماندی و روشن بخش زندگی ام شدی . و من ... به تو می اندیشم . به تو ای بهتر از جانم ٬ به تو ای تنهایی ام ٬ به تو ای همدم شبهای تارم ... به تو ... به تو ای  و تو را .... تو را ای  با تمام وجود دوست می دارم . 🌹 .
🕊﷽🕊 #شهیـــــدانــہ 🔸عـــــزم جـــــزم کرده‌اند تا جغرافیای #آسمان را برای اهل زمین رسم کنند ... 🔸 #ستـــــاره شده‌اند تا راه جاودانه ایمان را نشانمان دهند و 🔶 #کبوتران_خونین_بالی شدند تا به رسم عاشقی، هر روز‌‌، بر فراز آسمانمان پر بگیرند و تیرگی‌ها را در روشنای زلال پرنده بودن محو کنند🌹 ✨ #اَللّهُمَّ_ارْزُقْنا_تَوْفِیقَ_الشَّهادَةِ✨
صبح يعني تو بخندي دل من باز شود... #پلک بگشايي و از نو غزل آغاز شود... #صبح يعني که دلم گرم نگاهت باشد... #آسمان , #عشق , #زمين باتو هم آواز شود... #صبحتون_شهدایی 🌺
چشمانم را باز میکنم و به مینگردم سلام ! سالها گذشت از و امروز چه قدر دل تنگ بودن توست این را آسمان به من گفت او که سوزانش صورتت را نوازش میداد همان ای که روزها در دل خاکش را جستجو میکردی و فریاد سر میدادی سالها از نبودنت و من دارم دستان را که این فراق را تحمل میکند گذشت اما حتی ذره ای یادت در کمرنگ نشد من! از که به ما مینگری دعایمان کن که این غبار گناه را آلوده کرده
ای شهید آسمانی🕊 🎀 تولد فرشته ای آسمانیست... 🎊فرشته ای خاکی از جنس و با دلی💖 دریایی... 🎀پرستویی🕊 که هجرت کرده اما هجرت به هرجایی نه❌ هجرت به ... 🎊آری وادی عشق بود... 🎀وچه زیبا✨ پا به عرصه گیتی نهادی 🎊وچه زیبا رفتی و  آفرین شدی و چه زیبا گفتی... 🎀 جایش این دنیا نیست🚫 🎊 از همان اول رفتنی بودی... 🌷 🎈
. جاذبه ها همیشه به سمت پایین نیست!!! کافیست پیشانیت به خاک باشد ، به سمت خواهی رفت 🌹 عراق محور پاسگاه زید ، ۲۷ تیر ۱۳۶۱ ، پیکر شهدای خط شکن ، : علی فریدونی 🌹
🍃باران بر تن شهر می‌زند و آرام آرام غبار را می‌شوید، آب به جریان افتاده و بی‌مقصد از کوچه ها می‌گذرد. گویی پایانی برای این راه نیست! تنها بیراهه است که مسیر را پیچیده تر می‌کند! . 🍃از روزی که رفته ای شهر خالی شده، حالا دیگر بی تو، یک ازدحامِ تو خالیست، تو تمام ما بوده ای و برایِ تکاملِ خودت جایی غیر از زمین را جست و جو می‌کردی، می‌دانستی جایِ ماندن نیست! و این همان چیزی‌است که ما فراموش کرده ایم😔 . 🍃زمین برای ماندن نیست! تنها پلی است که انسان را به می‌رساند. اما امان، امان از تمامِ دلبستگی ها که بالِ پریدن را زنجیر می‌کنند به زرق و برقِ پوچِ و ما از اصلِ خود جامانده ایم، از اویی که چشم به ما دوخته کاری برای آمدنش کنیم!😞 . 🍃در این وانفسایِ دنیا دستمان را بگیر ای ♡ . 🍃باید عبد او باشیم، عبد دنیا شده ایم. باید عبدالمهدی بود تا به لبخندی، زندگی زیر و رو شود. مانند تو شدن سخت است! شدن دشوار است. باید چون تو فقط او را دید و برای او از همه چیز گذشت تا خریدارمان شود❣ . 🍃آن‌وقت است که مرگ را با عوض می‌کنند و زنده تر از هر وقتِ دیگری می‌شویم‌، آنگاه ، خاکی که خون را به آغوش می‌کشد سکویِ پرواز می‌شود. اما ما بی‌خبر از آسمان، زمین گیر شده ایم😪 . 🍃باران هنوز می‌بارد و اینجا دخترانت پشتِ پنجره، چشم به آسمان با تو می‌کنند و تو تجلی می‌کنی در نگاهشان آنگاه که پرنورترین ستاره، از پشتِ ابرها چشمک‌می‌زند و این یعنی بابا هست و می‌بیند و تا همیشه در آغوشِ اوییم هرچند ما خیالش را به آغوش می‌کشیم🥺 . 🍃باران می‌بارد و در خاکِ حلب، درست همانجایی که خونِ تو ریخته است، گل می‌دهد و نسیم تورا تا اینجا می‌کشاند. تو در شهر هستی هرچندِ لبخندت قابِ روی دیوار باشد🌹 . 🍃شُست همه کوچه خیابان هارا پس چرا مانده غمت بر دلِ بارانی من...؟💔 همنشینِ ابرها♡ . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۴ بهمن ۱۳۶۳ . 📅تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴.خانطومان . 📅تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان .
🍃چشمانش زمین را در پی یار می‌کاود شاید نشانه ای بیابد که دل بیقرارش تسکین پیدا کند. از همسفرانش می‌پرسد ولی هیچکس خبر ندارد. . 🍃دیگر پاهایش یارای همراهی ندارد که زمین میخورد. نیست! نتوانست پیدایش کند. امید از وجودش رخت بر بسته بود و هر لحظه عرصه را به خود تنگ تر می‌دید😔 . 🍃شده بود دوباره در پی جرعه ای آب تا رفع عطش کند، آب حیاتش، یار یکدلش بود بیست و چهار سال با هم زندگی کردند و بنای را ساختند. دلش میخواست دست پر برگردد🌹 . 🍃دخترش چشم به راه بود و پسرش بی‌تاب و همه چشمشان به بود تا بلکه عزیز سفر کرده‌شان را برگرداند و حالا او یارش را در همین حوالی حس میکرد. عجیب بود عزیزش در حلب و خودش در ولی بوی او را حس میکرد❣ . 🍃چشم می‌گرداند کور سوی امیدی در دلش میدید. دست به زانو میگیرد و یا میگوید می‌بیندش همین نزدیکی برای زیارت آمده بود به گمانم، پیراهنی سپید به تن کرده. سرخی پهلویش تضاد عجیبی ایجاد کرده بود دست به به این سو می‌آید♡ . 🍃چشم هایش حالا او را بهتر میدید به سمتش می‌دود جوان تر شده سفر به جانش چسبیده که انقدر سر حال بود ولی دست به پهلو... را می‌بیند که دوباره متولد شده❤ . 🍃بغضی عجیب گلوگیرش شده آخرین بار با دخترش و پسرش ولادتش را جشن گرفتند و اینبار هردو با هم مفتخر به حضور تولد پاسدار حریم عشق را جشن میگیرند. عزیز سفر کرده💞 . ✍نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۴ دی ۱۳۴۹ . 📅تاریخ شهادت : ۲۳ دی ۱۳۹۴ . 📅تاریخ انتشار : ۴ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرا(س) .
🍃 بعضی ها آفریده می‌شوند برای ،برای ، برای و بعضی می‌شوند تا بمانند. . 🌱 تو آفریده شدی و آسمان بودی در آغوشِ زمین چه خوشبخت بود زمین که چند صباحی تو را مهمان داشت.♥️ . 🌾 زرق و برق نگهدار تو نشد! چرا که تو از ابتدا برای بودی و روحتِ طاقتِ این همه شلوغی و بی‌رحمی را نداشته! همین لطافت و بزرگیِ روح پایت را به باز کرد...♡ . 🌱 مقارن شده با شروع و تو آن فرزندِ خلفی بودی که رفتی تا را بگیری.😢 . 🍃 خانطومان؛ میدانِ تو بود آنجایی که آسمان روحت را به کشید و زمین بوریایی شد برای جسمِ اربا اربایت...💎 . 🌾 ، چند صباحی را سر بر دامانش، دور از هیاهوی شهر سپری کردی اما چشم انتظاریِ تو را باز‌گرداند.❣ . 🌱 حالا منزلگاهِ ابدی‌ات مسیرِ گاه و بی‌گاه بچه هاست و تو از آسمان، نظاره گرِ دلتنگی‌ها، لبخند می‌زنی.🙂 . 🍃 در این وانفسایِ زر و زور و تزویر؛ را بگیر... مبادا گردبادِ دنیا ما را ببلعد.🌪 . به وصل خود دوایی کن دیوانه ما را...💔 . ، مدافعِ زینب . ✍نویسنده: . ☀️به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد: ۶ دی ۱۳۶۶ . 📅تاریخ شهادت: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ . 📅تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزارشهید :آمل امامزاده ابراهیم .
🍃چشمانش زمین را در پی یار می‌کاود شاید نشانه ای بیابد که دل بیقرارش تسکین پیدا کند. از همسفرانش می‌پرسد ولی هیچکس خبر ندارد. . 🍃دیگر پاهایش یارای همراهی ندارد که زمین میخورد. نیست! نتوانست پیدایش کند. امید از وجودش رخت بر بسته بود و هر لحظه عرصه را به خود تنگ تر می‌دید😔 . 🍃شده بود دوباره در پی جرعه ای آب تا رفع عطش کند، آب حیاتش، یار یکدلش بود بیست و چهار سال با هم زندگی کردند و بنای را ساختند. دلش میخواست دست پر برگردد🌹 . 🍃دخترش چشم به راه بود و پسرش بی‌تاب و همه چشمشان به بود تا بلکه عزیز سفر کرده‌شان را برگرداند و حالا او یارش را در همین حوالی حس میکرد. عجیب بود عزیزش در حلب و خودش در ولی بوی او را حس میکرد❣ . 🍃چشم می‌گرداند کور سوی امیدی در دلش میدید. دست به زانو میگیرد و یا میگوید می‌بیندش همین نزدیکی برای زیارت آمده بود به گمانم، پیراهنی سپید به تن کرده. سرخی پهلویش تضاد عجیبی ایجاد کرده بود دست به به این سو می‌آید♡ . 🍃چشم هایش حالا او را بهتر میدید به سمتش می‌دود جوان تر شده سفر به جانش چسبیده که انقدر سر حال بود ولی دست به پهلو..... . ✍نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۴ دی ۱۳۴۹ . 📅تاریخ شهادت : ۲۳ دی ۱۳۹۴ . 📅تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرا(س) .
🍃به نام نامیان آسمان عشق، که امروز جاودانه ای دیگر در میانشان نقش بست. . 🍃کسی که را ستون استوار زندگی خویش قرارداد و در مسیر مولای بی‌کفنش به‌پاخاست؛ در طلوعی به یادنامه آفتاب و کالبد نامی با عطر ناب بوسه پیغمبر (ص). . 🍃احمد حاجیوند الیاسی. . 🍃در روحی به رنگ خدا متولد شد و با یادش خو گرفت . عشق به معبود ، همیشه لابلای پنجره چشمانش هویدا بود و بر قلوب همراهانش نیز سایه می افکند . . 🍃معیار زندگانی اش ، عاشقانه ای بود در جوار بانوی . در دامان گرم خانواده، عاشقانه پرورش یافت و با بال های بلورین به بینهایت گروید 🕊 . 🍃اویی که یادواره زادروزش اینبار در آستانه برپاست، و مایی که ذره ذره مبتلا به زمینیم و دلخوش به گوشه ی چشمی... ❣️ . ✍️نویسنده: . 🕊به مناسبت سالروز ولادت . 📅تاریخ تولد: ۲۶ دی ۱۳۶۹ . 📆تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ . 📆تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار: گلزار شهدای اندیمشک .
🍃به نام نامیان آسمان عشق، که امروز جاودانه ای دیگر در میانشان نقش بست. 🍃کسی که را ستون استوار زندگی خویش قرارداد و در مسیر مولای بی‌کفنش به‌پاخاست؛ در طلوعی به یادنامه آفتاب و کالبد نامی با عطر ناب بوسه پیغمبر (ص). 🍃احمد حاجیوند الیاسی. 🍃در روحی به رنگ خدا متولد شد و با یادش خو گرفت. عشق به معبود، همیشه لابلای پنجره چشمانش هویدا بود و بر قلوب همراهانش نیز سایه می افکند. 🍃معیار زندگانی اش، عاشقانه ای بود در جوار بانوی . در دامان گرم خانواده، عاشقانه پرورش یافت و با بال های بلورین به بینهایت گروید🕊 🍃اویی که یادواره زادروزش اینبار در آستانه برپاست، و مایی که ذره ذره مبتلا به زمینیم و دلخوش به گوشه ی چشمی...❣️ ✍️نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۲۶ دی ۱۳۶۹ 📆تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ 📆تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ 🥀مزار: گلزار شهدای اندیمشک .
‍ 🌱شهید تو چه ایه ای از حقی، که این چنین ‌حیاتمان را با یاد خود جلا داده ای. 🌱 یاخته های وجودیمان با هر خاطره ای از تو، آنچنان طراوت و نوری را به خود میگیرند که از سواحل نگاهمان هویدا میشود. 🌱امروز روزیست که پر به کشیدی، به من بگو سوخت پروازت کدام یک از افعال نیکت بود، کدام یک از افعال نیکت پروازت شد. هق هق گریه ات به وقت یا کنترل نگاهت 😔 🌱 تو آنچنان زیستی که همه را مسحور خود ساختی و ها را فتح‌کردی. آری آنچنان را شناختی که اینگونه خرید تورا ...خوشابحالت😭 🌱بگو از برای این ندیده ..شیرینی آن لحظه ای که‌مادرت‌ به تو‌لبخند زد چگونه طعمی داشت. از سفر عشقت بگو ... رفیق عارفم، از من نزد مادرت زهرا یادی بکن. سلام مرا به برسان ... کاش من هم، تو میشدم😓 🌱شهید احمد علی نیری در ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۴، در حالی که ۱۹ سال از کشتی عمرشان‌ میگذشت، به فیض نائل آمدند. وی یکی از شاگردان خاص بودند. ♡پنج صلوات هدیه به روح مطهر شهید بزرگوار♡ ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۲۹ تیر ۱۳۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ بهمن ۱۳۶۴. اروند رود، عملیات والفجر۸ 📅تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : تهران.بهشت زهرا
🍃پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . 🍃نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت. به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود. 🍃همیشه مراقب نگاهت بودی و این مراقبت کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد، حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! و چه است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد🌹 🍃کمی با ما راه بیا، برایمان بگو چه کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی؟ که اجابتش هم صحبتی با شد؟!🤔 🍃بعید میدانم کسی از راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر خاک گذاشتی و ندا از به گوشَت رسید که از این سو بروید. 🍃تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم؟ به گمانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با (ع) برد. 🍃تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر، همچو مادر...بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. عاشق رفته رفته شبیه معشوق می‌شود و تو چه خوب شکل مادر شدی😔 🍃سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی قرآن و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته😞 🍃سال‌هاست ، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. 🍃کمی با ما راه بیا‌‌. دعایمان کن عبدِ حسین شویم، جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم، رسم عاشقی را خوب بلدی، دعا کن گرد قدم‌هایت بر سر و روی ما هم بنشیند😓 ♡السلام علی الحسین♡ ✍️نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۳ شهریور ۱۳۲۱. تربت حیدریه 📅تاریخ شهادت : ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر 📅تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : بهشت رضا
🍃 کلمات در ذهنم جولان می‌دهند و من در تکاپوی انتخابشان با کلنجار میروم ، ثانیه ها به سرعت می‌گذرند و صفحه روبه‌رویم با کلماتی نامفهوم سیاه تر از قبل میشود. 🍃 کلافه دست از نوشتن میکشم و اینبار او را در پس پرده تجسم میکنم ، آن زمان که گلبانگ از گلدسته های برخاست و صدای گریه اش در بیمارستان پیچید وَ تقویم گواه این روز بود که ولادتش همزمان با میلاد بود و به همین خاطر نامش شد.محمدرضا ارفعی که هایش در گوش تاریخ پیچیده. 🍃 خاطرات را ورق میزنم که سخاوت و بخشش‌اش به گوشم می‌رسد چیزی که زبانزد خاص و عام بود ، هرچه باشد او در پرتو مهر علی‌ابن‌موسی‌الرضا قد کشیده و برخاستن چنین بانگی از وجودش، دور از انتظار نبود. 🍃 نسیمی دل‌انگیز می‌وزد و خاطرات را جلوتر میبرد به آن روز می‌رسد که هورالعظیم* یا مهدی‌ هایش را به خاطر سپرد چون می‌دانست این آخرین رزم او خواهد بود. 🍃 به آن روز میرسد که در بیمارستان ، پیش چشمان خواهرش تداعی شد آن لحظه که وجود او را عطش فرا گرفته بود و دست خواهر بسته بود برای رفع عطش. 🍃 ناگهان ورق می‌لغزد ، در هم میپیچد و زمین میلرزد از السلام و علیک با لبی عطشان و ملائکه به جوش و خروش می‌افتند که سیرابش میکنند از چشمه بیکران کرامت حسین‌ابن‌علی و محمدرضا لبخندزنان پرواز میکند به سوی ابدیت ، به سوی اربابش... پ.ن: هورالعظیم یا کلان‌تالاب، بزرگ‌ترین تالاب مرزی در استان خوزستان است ، عملیات بدر را در هورالعظیم با ذکر یا مهدی آغاز کردند ، شهید در این عملیات زخمی شد و راهی بیمارستان تبریز شد. ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱٣۴٢ 📅تاریخ شهادت : ٢ فرودین ۱٣۶۴ 📅تاریخ انتشار : ۱ فرودین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🍃‍قرار شد از تو، برای تو بنویسم. تقویم را که ورق زدم، فاصله چهار روزه زمینی و آسمانی‌ات، دلم را لرزاند. 🍃هشتمین روز قدم به زمین گذاشتی و چهارمین روز بهار قدم به . پروازی به فاصله بیست و اندی سال🕊 🍃می‌گویند نام‌ها روی افراد تاثیر گذارند! مثلا خودِ تو؛ نامت سعید، یعنی و سعادت‌مند. عاقبتت هم ختم به شد. خوشبخت شدی🌹 🍃مادرت می‌گوید عاشق جان بودی. وقتی به پابوسی حضرت می‌رفت، سفارش دعای شهادت دادی. 🍃عشق را که جز به بها لمس نمی‌توان کرد! به قول آ سِد مرتضی، شهادت هم لباس تک سایزی است که اندازه شدنش شرط و شروط‌ ها دارد! 🍃پس بگو بهای لمس عشقت چه بود؟ خون؟ جان؟ جوانی؟ 🍃یا اصلا بهای دیدن چیست؟ همین‌که از دست بشوییم کافیست؟ این‌که خاک به کام بکشیم سایز شهادت می‌شویم؟ 🍃یا نه، باید مثل تو و امثال تو شد؟ اصلا مگر شما چگونه‌اید؟! اصلا می‌شود مثل شما شد؟! مثل شما بودن چه شکلیست؟! 🍃این روزها دلمان عجیب شکل شما بودن می‌خواهد. فقط تازه کاریم، نابلد راهیم، دستی بلند کن و دست‌گیرمان شو.‌ می‌گویند جز از آسمانیان، برای زمین کاری بر نمی‌آید. 🍃دعا کن برای‌مان، دعا کن با بهانه‌ها، را از دست ندهیم برای دعا کن😔 ♡بهای وصل تو، گر جان بود خریدارم.♡ 🌺به مناسبت سالروز شهادت ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد : ۸ فروردین ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت: ۴ فروردین ۱۳۹۶ حماء سوریه 📅تاریخ انتشار : ۴ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار: گلزار شهدای پاکدشت
‍ ☆بسم رب الشهدا☆ 🍃می‌گویند باید از شما نوشت! نوشت تا در یادها بمانید...! اما مگر انسانهای زنده از یادها پاک می شوند؟ بعید می دانم کسی بتواند شما را فراموش کند! 🍃مگر کسی که قلب را می شکافد، بر بلند ترین نقطه آن می کند فراموش شد نیست؟! بعید می دانم... 🍃شُهرَتَت صیاد است؛ صیاد قلب هایی!! قلب هایی که در زمین برای فرزند آسمان می تپد!❤️ 🍃عادت داریم وقتی فردی عاقبت به می شود، می گوییم آسمانی شد...اما تو از همان ابتدا آسمانی بودی حتی جسمت هم روی زمین نبود! 🍃هر چه از شما شنیده ام ختم می شود به همراهی یاور آهنی ات در قلب آسمان، که برای آرامش مردم زمین می کردی و چه آرامشی بر قلبها حاکم بود آن زمانی که در آسمان می چرخید♡ 🍃آرامش آسمانی ات حوالی مزارت هم حس می شود! پر از امنیت و و حس غرور... 🍃صیاد قلب هایمان باش! صیاد دلهایی که گاهی به قلاب گیر می کند! دست دلمان را بگیر...زورمان به شیطان و سپاهش نمی رسد😔 🍃باید ابَرمردی چون تو پُشتمان باشد... در آسمانی اما در زمین گرمی حضورت را به جان می کشیم... 🍃فرزند آسمان؛ قلب واماندگان زمینی را دریاب... صیاد دلم باش؛ 🌹 ✍نویسنده: 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۲۳. مشهد 📅تاریخ شهادت : ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ 📅تاریخ انتشار : ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار : بهشت زهرا
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کم‌کم خسته از بازی هرکدام گوشه‌ای از این جای میگیرند وَ عده ای‌شان همپای از این دیار کوچ میکنند. 🍃پرستوی خیال من نیز بر بام مینشیند. آنجا نسیم پچ‌پچ کنان در گوش طبیعت از میگوید♡ 🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده. 🍃ببین پرستو! از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر . نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش می‌افتد🌷 🍃تو هم می‌بینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به به این سو می‌آید سرش را به دامن میگیرد و برای بار آخر زمزمه می‌کند سرم بر دامن زهراست مادر... 🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای یا زهرا نمی‌آید این همه ارادت یک جا او را به وصل کرد. 🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج آسمان رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال شتافتید🕊 🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن. لازمیم🌺 ✍نویسنده : 💐به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۵ فروردین ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه 📅تاریخ انتشار : ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت رضا
‍ 🍃گویا باز هم میتوان رُخ را دید که در زمین می جنگد ولی با این تفاوت که این بار برفراز آسمانها در جنگ بود. 🍃او اوج میگرفت تا روی ابرها و در چشم بر هم زدنی با بالگرد توپ و تانک دشمن را منهدم می کرد. 🍃گویا در وجود تنها چیزی که نمی یافتی ترس از دشمنانش بود. او بی مهابا به دشمن حمله می کرد. 🍃شجاعت او به اندازه ای بود که حتی شنیدن نامش لرزه بر تن دشمن می انداخت و خواب را از چشمانشان فراری میداد. 🍃او چشم پوشی می کرد نسبت به مقام های دنیوی اما با تمام وجود به دنبال مقام های نزد پروردگار می گشت. 🍃گویا او و جنگ بسته بودند که حتی ساعتی هم از جنگ دور نمی ماند، عهدی که با قلبی پاک و با بسته شده بود و هیچ عهد شکنی قدرت این عهد جاوید را نداشت. 🍃و باز هم این خاک های ایران بود که از خون شهدا آلاله هایی پروراند که جای جای ایران را آباد میکرد و یاد واره ای بود برای سرخی خون . 🍃گویا برایش زندانی بود که تنها راه رهایی از پر کشیدن بر فراز و بلندی آسمانها بود. 🍃پر زدن علی اکبر به سوی به ما آموخت، می شود کرد حتی بدون بال،تنها یاد خداست که میتواند هرکسی را از فرش به عرش برساند... ✍️نویسنده : 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۰ فروردین ۱۳۳۴ 📅تاریخ شهادت : ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار : گلزار شهدای بالا شیرود
🍃از آغاز تولد، آنچه در وجود جاریست، تنها است و عشق و تو هستی که تصمیم می‌گیری عشق را به پایِ کدام پرورش دهی؟! معشوقِ زمینی یا اویی که در آسمان به نظاره نشسته است!؟ 🍃پرستوهای اما راه و رسمِ عاشقی را خوب بلدند. بال و پر می‌زنند، گویی خسته از این به دنبالِ سرپناهِ امنی راهِ آسمان را پیش‌گرفته اند 🍃بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است. ، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش! 🍃دختران بابایی‌اند اما سهمِ سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینب‌گونه را پیشه کرده است 🍃میثم قبل از پرواز، هردو را به سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس می‌کشد، بودنش حس می‌شود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست 🍃عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب 🍃انسانها به خواست‌گاهشان باز می‌گردند و میثم به . آنچه خدا هدیه داده بود، باز پس گرفت 🍃عالم سراسر است نامکشوف، که بر مقیمانِ نیز جز پرده ای فاش نخواهد شد ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۳.حلب 📅تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بی بی زبیده قرچک
✨به نام خدا 🍃در تکاپوی لحظه های اخر الزمان، کسی رستگار شد که به دلبست و با هر نفس قلب خویش را به عشق صاحبش پیوند داد♥️ 🍃کسی که در میانه آتش و خون، دست در دست نهاد و با شمشیر برنده حق به پیکار رفت. کسی مانند او، همانند عبدالحمید حسینی؛ که به رسم فرزندی و به احترام مادر عالم، شبانه و به دست امام زمانش در آغوش خاک آرمید. 🍃اینبار این داستان، روایتگر شوقیست که در وصف خورشید پشت ابر میتپید. روایتگر او، که امواج شاهد بیتابی های پرستو های دلش بودند. 🍃داستانی که همچنان جاریست و همچون نهری، حیات بخش جوانه ها و است؛ تا روزی که به یاد عشق، همانند او گلگون گلبرگ‌هایشان را به خاک سپرده و ریشه در فشانند🕊 🍃«الهم الجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف» ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ آذر ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ۱٣ اردیبهشت ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : خرمشهر 🥀مزار شهید : شیراز_دالرحمه
🍃دنیا جای عجیبی ست، سرزمین دگرگونی و جابجایی ها، جایی که در آن چشمانی می‌بینند و چشمانی خرما. چشمان خدایی به دنیا و دلبستگی هایش کاری ندارند. چشمان دنیایی اما غرق در زرق و برق. 🍃گذرگاه است؛ همه می‌خواهند به هر قیمتی زندگی کنند واندک اند کسانی که زندگی می کنند تا قیمت پیدا کنند می آیند تا بیاموزند به ما را. 🍃 جاذبه زمین را یارای جذب کردنشان نیست چرا که دلهایشان جز در آرام نمی گیرد. می آیند و میشوند عاشق، نامشان میشود بهجت و راهشان مسیر رسیدن به معبود میشوند آیت خدا بر روی زمین از بادیه سرمستانند و جایشان اینجا نیست. 🍃می آیند و می‌شوند حقیقت هستی ، دلشان اما قرار ندارد مقصد اینجا نیست و دل این را میداند پس در غروبی بار می‌بندند و پرواز می‌کند سمت قرارگاه دلهای بی قرار. ما میمانیم و دنیایی که دیگر رنگ را به خود نمیبیند. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ شهریور ۱٢٩۵ 📅تاریخ وفات : ٢٧ اردیبهشت ۱٣٨٨ 📅تاریخ انتشار : ٢۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار : حرم حضرت معصومه (س)
‍♡به نام او، به یاد او♡ متولد بهارِ بود، خرداد پنجاهُ هفت. هجده سالگی، قامتش سبز پوش شد و نوزده سال پر افتخار برای کشورش خدمت کرد. 🍃همچو شهرتش، بود و نترس. در قلبِ محبانِ علی(ع) ترس جایی ندارد. که اگر باشد زبان، لبیک گوی نمی‌شود!! 🍃مردی و عاشق خانواده پسری پرافتخار، همسری همراه، پدری دوست‌داشتنی. همه را برای زمین گذاشت و راهی شد...! روحش قرارِ ماندن نداشت...گویی آرامش را در خاکِ می‌دید. 🍃ندای "هَل مِن ناصِر..." خواهرِ ارباب، قدمهایش را برای رفتن محکم کرد و او علی اصغر شد... 🍃اولین روز ، در آستانه میلادِ فخر عالمِ امکان، حضرت ارباب(ع) تقدیر بر رقم خورده بود. 🍃وقتِ رفتن به کمین خوردند و هنگام برگرداندن ماشین، پهلویش گلوله را به آغوش کشید...و ذکر (ع) در فضا طنین انداز شد... 🍃خاکِ تدمر با عشق جسمِ بی جانش را در آغوش خود ماندگار کرد و بناشد به تاسی از بانوی گمنامِ (س)، چند صباحی مهمانِ غربتِ سرزمینِ شام باشد!! 🍃کیلومتر ها آن سو تر، مادری نگران، همسری چشم به راه و پسرکی شش ساله دلتنگِ قهرمانشان بودند...😔 🍃یکسال گمنامی‌اش،فرصتی بود تا آیینه خانواده جلا بگیرد... تا امیر علی بیاموزد، زین پس مردِ مادرش است...به دلِ کوچکش بقبولاند، گرچه پدر در آسمانهاست اما مزارِ زمینی‌اش مامن و پناه گاهِ اوست⚘ 🍃سفارش به کرده بود و عجیب این صبر عجین شده در حالاتِ همسرِ زینبی‌اش بود. وقتی که تابوت را به آغوش گرفت و دست بر کشید. آن هنگام که قبل‌ترها را تصور می‌کرد و علی اصغرِ خندانش را و آن هنگام که راهِ پیش رو را بدونِ مردِ شیردلش تجسم می‌کرد، در نگاهش "ما رایتُ الا جمیلا" را می‌دیدی... 🍃به گفته علی اصغرش، "لا یَوم کَیَومِکَ یا اباعَبدالله..."و همین جمله آرامشی بود بر قلبِ بیتاب و مضطرش. 🌸شهادتت مبارک. ✍️نویسنده : 🌺 به مناسبت سالروز 📅تولد : ۳ خرداد ۱۳۵۷ 📅شهادت : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴. سوریه 📅تاریخ انتشار : ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
‍ ☆بسم رب الشهدا☆ 🍃می‌گویند باید از شما نوشت! نوشت تا در یادها بمانید...! اما مگر انسانهای زنده از یادها پاک می شوند؟ بعید می دانم کسی بتواند شما را فراموش کند! 🍃مگر کسی که قلب را می شکافد، بر بلند ترین نقطه آن می کند فراموش شد نیست؟! بعید می دانم... 🍃شُهرَتَت صیاد است؛ صیاد قلب هایی!! قلب هایی که در زمین برای فرزند آسمان می تپد!❤️ 🍃عادت داریم وقتی فردی عاقبت به می شود، می گوییم آسمانی شد...اما تو از همان ابتدا آسمانی بودی حتی جسمت هم روی زمین نبود! 🍃هر چه از شما شنیده ام ختم می شود به همراهی یاور آهنی ات در قلب آسمان، که برای آرامش مردم زمین می کردی و چه آرامشی بر قلبها حاکم بود آن زمانی که در آسمان می چرخید♡ 🍃آرامش آسمانی ات حوالی مزارت هم حس می شود! پر از امنیت و و حس غرور... 🍃صیاد قلب هایمان باش! صیاد دلهایی که گاهی به قلاب گیر می کند! دست دلمان را بگیر...زورمان به شیطان و سپاهش نمی رسد😔 🍃باید ابَرمردی چون تو پُشتمان باشد... در آسمانی اما در زمین گرمی حضورت را به جان می کشیم... 🍃فرزند آسمان، قلب واماندگان زمینی را دریاب... صیاد دلم باش؛ 🌹 ✍نویسنده: 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۳ خرداد ۱۳۲۳. مشهد 📅تاریخ شهادت : ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ 📅تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار : بهشت زهرا
🌷🕊🍃 را برای ما جا گذاشتن تا روزی بدانیم از ما بودن هویتشان بود اما دلشان را به زدن راستی خوبی بوده ایم؟ 💔🥀 # 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷